پایان فصل سوم بازی مرکب از آیندهی این مجموعه چه میگوید؟

تیتر مطلب از همان ابتدای کار با عبارت «پایان» فصل سوم سریال بازی مرکب شروع شده، در نتیجه اگر سریال را ندایدهاید، همین حالا صفحه را ببندید که قرار است پایان داستان برایتان لو رود. با این حال، اگر سریال را تمام کردهاید و میخواهید دربارهی پایان مجموعه و ایدههایی که این پایان از آیندهی سریال به ما میدهد، خبردار شوید، با ادامهی قصه همراه ما باشید.
فصل سوم سریال بازی مرکب چندان آش دهنسوزی هم نبود؛ صد البته که میتوان این حرف را دربارهی کل مجموعه زد. سریال بازی مرکب بهجای اینکه سوالهای مطرح شده در پایان فصل اول را در این دو فصل و قسمتهای باقی مانده پاسخ دهد، پایان قصه را باز گذاشت، موضوعی که همیشه برای سریالهای پربیننده صدق میکند. هیچ شبکهای ظاهرا حاضر نیست سریالی پربینندهی خود را به پایان برساند و این موضوع برای بازی مرکب هم کاملا تکرار شده است.
در پایان فصل سوم بازی مرکب دقیقا چه اتفاقی میافتد؟
در قسمت دوم این فصل بازیکنی را میبینیم که باردار است. «جون هی» حین بازیها بچهدار هم میشود و بچهاش را به «گی هون» یا همان نقش اصلی کل مجموعه میسپارد. گی هون تصمیم میگیرد که از این بچه تا انتها محافظت کند. با این حال، پدر این بچه یا «میونگ گی» که در بازیها حضور دارد، میخواهد این بچه را از مقابل بردارد.
اجراکنندگان بازی تصمیم میگیرند که این نوزاد هم زین پس بهعنوان یک بازیکن محسوب شود و شمارهی ۲۲۲ را هم که شمارهی مادرش بود به او اختصاص میدهند. گی هون تمام مدت از این بچه محافظت میکند و او را به بازی پایانی میرساند. پای سه بازیکن به بازی پایانی رسیده است: گی هون، پدر بچه و بچه. با این حال، مثل دور قبل بازیها فقط یک نفر باید زنده بماند تا بازی تمام و او برنده اعلام شود.
میونگ گی یا پدر بچه با گی هون درگیر میشود، تا هم او را نابود کند و هم بچه را بکشد و خودش برندهی بازی شود. با این حال، در درگیری او به پایینی میافتد و میمیرد. در این میان، گی هون که زنده مانده ناگهان متوجه میشود که اصلا بازی را شروع نکرده بودند.
حالا دو بازیکن باقی مانده است: گی هون و یک نوزاد. گی هون میتواند بچه را بکشد و بازی را تمام کند و برای بار دوم برندهی بازی شود، اما خودش را میکشد تا بچه زنده بماند.
نهایتا در صحنهی آخر سریال در حرکتی غافلگیرانه وارد لس آنجلس میشویم. آدم بد اصلی مجموعه را میبینیم در حالی که صدای آشنای یک بازی را میشنود. او از دور نگاه میکند و غربیهای را میبیند که مشغول انجام بازی است. این دو نفر همدیگر را نگاه میکنند و سریال تمام میشود.
با توجه به پایان مجموعه، چه آیندهای در انتظار سریال است؟
حتی قبل از اینکه فصل دوم و سوم بازی مرکب پخش شوند، نتفلیکس خبر از ادامهی این مجموعه در امریکا داده بود. در آن زمان، تصور میکردیم که نسخهی امریکایی بازی مرکب یک بازسازی از همان ورژن کرهای باشد، اما با دیدن پایان فصل سوم، حالا یقین پیدا کردهایم که در واقع دنبالهی این سریال است که در آمریکا ضبط میشود.
نسخهی غربی بازی مرکب در نتفلیکس قرار است به دست دیوید فینچر ساخته شود. صد البته که فینچر بیشتر نقش تهیهکننده را در این مجموعه ایفا میکند تا کارگردان کل مجموعه، اما همین موضوع کمی ما را نسبت به آیندهی سری و کیفیت آنچه در دست ساخت است مطمئنتر کرده.
در واقع، نهتنها بازی مرکب قرار نیست به پایان برسد، بلکه دنیای آن به شکلی گستردهتر ادامه پیدا خواهد کرد؛ طوری که تصور میکنیم حتی این مجموعهی فرعی با «کیت بلانشت» تنها سریال در دست ساخت در دنیای اسکویید گیم نباشد.
ابتدای فصل اول اسکویید گیم، نحوهی شروع بازیها را با انجام یک بازی میبینیم؛ دقیقا همان بازی که کیت بلانشت با شخصی مستاصل مشغول انجام آن است؛ یعنی بهوضوح کیت بلانشت نقش شخصی را ایفا میکند که افراد درمانده را به بازی مرکب جذب میکنند.
البته که سریال غربی اسکویید گیم تنها پروژهی دیگر نتفلیکس برای این سری کرهای نبود. آنها یک رئالیتی شو هم با محوریت بازی مرکب ساختند که در آن افراد واقعی شرکت و برای پول، همانطور مثل سریال، با یکدیگر رقابت کردند. احتمالا میتواند حدس بزنید که کسی در این بازی واقعا کشته نمیشد!
مطمئنا میتوانیم پیشبینی کنیم که شاید حتی آیندهی شبیه سری مردگان متحرک در انتظار مجموعهی بازی مرکب باشد؛ تعداد زیادی سریال فرعی، کمیکها و بازیهای ویدیویی مختلف که همگی در یک دنیا اتفاق میافتند (و همگی هم در بهترین حالت یک استاندارد کیفی یکسان را رعایت میکنند.)
نتفلیکس زمام بازی مرکب را بهدست گرفته و در دهن خالق آن میزند
فصل اول بازی مرکب پایانی درخور داستانی که تعریف میکرد، به مخاطب ارایه داد. پیغامهای اصلی سریال، مثل چگونگی نابود کردن زندگی افراد در نتیجهی نظام سرمایهداری، نمایش ذات انسان که چگونه با پول آلوده شده است، افرادی که از پشت همه چیز را کنترل میکنند و تشبیه بخش بخش جامعهی امروز در بازیها و دنیای کوچکی که در بازی مرکب بهوجود آمده بود، هدف اصلی ساخت آن بودند.
خالق سری بازی مرکب، «هوانگ دونگ هیوک»، همان دورهی فصل اول هم دربارهی شباهتهای بازی مرکب با جامعهی امروز و تلاشش برای نقد نظام سرمایهداری در قالب این سریال، بارها در مصاحبهها صحبت کرده بود.
با این حال، پس از موفقیت بسیار زیاد بازی مرکب (که فقط و فقط در نتیجهی قرنطینهها بود)، ناگهان نتفلیکس دستور ساخت دنبالهی آن را صادر کرد. هوانگ دونگ هیوک که هرگز نمیخواست دنبالهی این سریال را بسازد، حالا مجبور بود بنشیند و فیلمنامهای برای ادامهی آن بنویسد؛ ادامهای که از ابتدا در ذهنش وجود نداشت.
در پایانبندی فصل نخست، نفش اصلی سریال تصمیم گرفت تا پس از پیروزی، از این بازیها پرده بردارد، اما حالا با اطمینان میگوییم که نتفلیکس نگذاشته است تا داستان بازیها به پایان برسد، تا بتواند این مجموعه را هم به یک گاو شیردهی دیگر تبدیل کند.
نوزادی که در پایان فصل سوم زنده میماند، قرار است نمایانگر بچههای نسل آینده باشد. پایان سریال به همین قدر مسخره است: اگر بازیها بزرگتر از همیشه پابرجا هستند و از بین نمیروند، پس آن فداکاری که انجام دادیم تا نمادی از نسل جوان و آینده را زنده نگه داریم، در واقع بیهوده بوده است؛ چون آنچه برای نسل جوان باقی مانده، همان بازی مرکب و یا بهعبارتی همان نظام سرمایهداری و نابودی محض است. آن بچه، آیندهای نداشته که بخواهیم برایش مبارزه کنیم.
نهایتا، بازی مرکب خود تبدیل به چیزی شده است که در فصل نخست ضد آن صحبت میکرد: یک محصول عینی نظام سرمایهداری.