آیا دوران سیت‌کام‌‌های تلویزیونی تمام شده؟

۲۷ فروردین ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
سیت‌کام

مدت‌هاست که از گوشه و کنار خبر مرگ سیت‌کام را می‌شنویم. به گفته‌ی وارن لیتل‌فیلد،‌ از رؤسای سابق شبکه‌ی NBC مردم از اوایل دهه‌ی ۸۰ میلادی باور داشتند که دوران سیت‌کام به پایان رسیده است. سال ۱۹۹۹ Entertainment Weekly رسما از مرگ سیت‌کام خبر داد. سال ۲۰۰۵ هم ویکتوریا وود درباره‌ی این قضیه گفت. طی یک دهه و نیم گذشته، مدام از مرگ سیت‌کام و به پایان رسیدن دوران این دست از سریال‌های کمدی صحبت می‌شود و اعلامش بیشتر شبیه یک مراسم سالانه شده تا اینکه یک اعلام موضع و نظر جدی باشد. اما اگر این بار واقعا به مرگ سیت‌کام نزدیک شده باشیم چه؟

چند دلیل برای اثبات این ادعا وجود دارد، دلایلی که نشان می‌دهد چرا سیت‌کام به قوت و قدرت سابق خودش نیست و دیگر نمی‌تواند مثل دهه‌های گذشته بر تلویزیون سلطنت کند. در این دوره و زمانه، سبک و مدل تازه‌ای از کمدی طرفدار پیدا کرده. نوعی از سریال‌ که هم کمدی است و هم درام. قصه‌هایی که هم موقعیت‌های بامزه و خنده‌دار روایت می‌کنند و هم‌ لحظات غم‌بار و ناراحت‌کننده. سرویس‌های پخش آنلاین فیلم و سریال و غول‌هایی مثل نتفلیکس روز به روز بیشتر سلیقه‌ی ما را شکل می‌دهند و عادت‌های سریال‌بینی‌مان را به شکل دلخواه خودشان در می‌آورند. حالا اکثر تماشاگران دنیا به دنبال سریال‌هایی هستند که بتوانند اپیزودهایشان را پشت سر هم و بدون وقفه ببینند و اصطلاحا «بینج واچ» کنند. سیت‌کام‌ها با توجه به ساختار اپیزودیکشان و اینکه هر قسمت داستانی مجزا دارد و در همان قسمت به سرانجام می‌رسد، مناسب این سبک تماشا نیستند و برای همین پلتفرم‌های آنلاینی مثل نتفلیکس و آمازون و اپل ترجیح می‌دهند سراغ کمدی‌هایی بروند که قصه‌های سرراست‌تری دارند و هر قسمتشان دنباله‌ی منطقی قسمت قبلی است. در مراسم جوایز هم دیگر توجهی چندانی به سیت‌کام‌ها نمی‌کنند و بخش مجزایی برای بهترین سیت‌کام ندارند.

سیت‌کام‌های تلویزیونی نه‌تنها اکثرا کنار گذاشته شده‌اند، بلکه ساختار و ماهیتشان هم تا حدودی زیر سؤال رفته. سریال‌های تازه‌تری مثل «وانداویژن» (WandaVision) با نگاهی انتقادی سراغ سیت‌کام رفته‌اند و روی نقاط ضعف آن دست گذاشته‌اند تا ماهیت تصنعی و موقعیت‌ها و قصه‌های غیرواقعی‌شان بیشتر به چشم بیاید. این رویکرد تازه نسبت به کمدی و سیت‌کام، روزبه‌روز در سریال‌های بیشتری دیده می‌شود و کهنه بودن سیت‌کام و ایده‌ها و سوژه‌هایش را بیشتر از قبل به مردم نشان می‌دهد.

سیت‌کام‌های بریتانیایی هم وضع و روز بهتری ندارند. دیگر خبری از سیل سیت‌کام‌های بی‌شمار نیست و آن‌هایی هم که ساخته می‌شوند، معمولا بدون سر و صدای خاصی به پایان می‌رسند یا کنسل می‌شوند. البته هیچ‌کدام از مسائلی که تا اینجا مطرح کردیم، نشان نمی‌دهند که مردم دیگر علاقه‌ای به تماشای سیت‌کم ندارند. با اینکه پلتفرم‌های آنلاین بزرگ و غول‌های پخش آنلاین دیگر تمایلی به ساخت سیت‌کام ندارند، ولی هر سال رقم سنگینی را صرف خرید حق پخش سیت‌کام‌های معروف می‌کنند. برای مثال نتفلیکس ۵۰۰ میلیون دلار برای حق پخش «ساینفلد» (Seinfeld) پرداخت کرد، و از سوی دیگر اچ‌بی‌او مکس ۴۲۵ میلیون دلار پرداخت کرد تا بتواند طی سال‌های آینده به پخش «فرندز» (Friends)  روی پلتفرمش ادامه دهد.

سال ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹، اعلام کردند فرندز پربیننده‌ترین سریالی است که در بریتانیا روی سرویس‌های پخش آنلاین دیده شده. از سوی دیگر همین یکی دو سال پیش، نسخه‌ی آمریکایی سریال «آفیس» (The Office) هم پربیننده‌ترین سریال در آمریکا شد. سیت‌کام‌های مشهور قدیمی همیشه تماشاگران زیادی را سمت خودشان جلب کرده‌اند، ولی در این سال‌ها به نظر می‌رسد مخاطب‌های جوان‌تر هم به این سریال‌ها علاقه نشان داده‌اند. انگار سیت‌کام‌هایی که دهه‌ی ۹۰ و ۲۰۰۰ پخش شده‌اند شبیه موسیقی راک کلاسیک عمل می‌کنند. سیت‌کام‌هایی که نقطه‌ی اوج ژانر خودشان بوده‌اند و نسل‌های آینده مدام به آن‌ها رجوع می‌کنند.

سیت‌کام

ولی با همه‌ی این‌ها، هنوز زود است که از سیت‌کام‌های جدید قطع امید کنیم. همین الان موفق‌ترین سریال‌های کمدی انگلیسی، با متر و معیارهای سنتی و همیشگی سیت‌کام ساخته می‌شوند؛ یک موقعیت و مکان مشخص و منحصربه‌فرد، گروهی بازیگر و شخصیت عجیب و غریب که هرکدام ویژگی‌های بارز و تیپیکال خودش را دارد،‌ و خط قصه‌هایی که در هر قسمت متفاوت است و در پایان همان قسمت به سرانجام می‌رسد. شوخی‌های این سیت‌کام‌ها هم مثل گذشته طراحی می‌شوند. موقعیت‌ها معمولا کارتونی اجرا می‌شوند و می‌فهمیم که هر دیالوگ عمدا جوری نوشته شده که بخندیم.

اگر هنوز هم سریال‌های کمدی به سبک و سیاق سیت‌کام‌ها ساخته می‌شوند و حس کهنگی و از مُد افتادگی نمی‌دهند، پس می‌توان نتیجه گرفت که سیت‌کام هنوز نمرده؟ شاید. اما نباید یک نکته‌ی اساسی را فراموش کنیم. تمام سیت‌کام‌های جدیدی که این سال‌ها ساخته شده و می‌شوند، با نگاهی به وضعیت موجود جلو می‌روند و بخش‌های اساسی و مهم و ساختاری‌شان با سیت‌کام‌های قدیم متفاوت است. حالا در سیت‌کام‌ها هم تلفیق ژانری داریم و قصه‌هایش را جوری طراحی می‌کنند که با سلیقه‌ی مخاطب امروزی هماهنگ باشد.

طی بیست سال گذشته سیت‌کام‌های موفق کم نداشتیم. اما چرا حرف‌هایی مبنی بر مرگ سیت‌کام و از بین رفتن جایگاهش زده می‌شود؟ احتمالا این قضیه به خاطر تغییر ماهیت و تعریف سیت‌کام است. سیت‌کام‌هایی که این سال‌ها ساخته و پخش شدند، شبیه چیزی نیستند که قبلا می‌دیدیم. آن جنس از سیت‌کام که در یک صحنه‌ی دکوری و جلوی مخاطب زنده ضبط می‌شد و صدای خنده داشت و موقعیت‌های کمدی‌اش واضح و رو و خیلی وقت‌ها اغراق‌شده بود، انگار به تاریخ پیوسته.

وقتی تماشاگران سراسر دنیا با پدیده‌ای جذاب مثل سریال آفیس آشنا شدند، سلیقه‌شان به شکل دیگری در آمد. حالا با سریالی کمدی مواجه شده بودند که موقعیت‌هایش شبیه زندگی واقعی و روزمره بود و شخصیت‌هایش سعی نمی‌کردند عمدا «بامزه» باشند. خودشان بودند و تماشاگر به همین واقعی بودنشان می‌خندید. آفیس تحت تأثیر محبوبیت و فراگیر شدن ریلیتی شوها ساخته شد و دلیل موفقیتش هم همین بود. حالا مخاطب با نوعی کمدی موقعیت آشنا می‌شد که خیلی زمینی و ملموس بود و حتی موقعیت و لوکیشن فیلمبرداری‌اش هم در جهت القای همین حس طراحی شده بود. به جای یک صحنه‌ی دکوری که شبیه تئاتر به نظر می‌رسید، با محیطی مواجه می‌شدند که شبیه محیط‌های واقعی دور و برشان بود. و به جای اینکه هر دو دقیقه صدای قهقهه‌ی ضبط‌شده‌ی تماشاگران حاضر در صحنه را بشنوند و یادشان بیاید که هیچ‌کدام اینها واقعی نیست، سریالی می‌دیدند که شبیه مستندهای تلویزیونی ساخته شده و در آن شخصیت‌ها از وجود دوربین باخبر هستند.

این قضیه روی جنس شوخی‌ها و موقعیت‌های کمدی هم تأثیرگذار بود. سیت‌کام‌هایی که قبلا ساخته می‌شدند، روی شوخی‌های لحظه‌ای و اغراق‌شده مانور می‌دادند و تمام سعیشان را می‌کردند که از تماشاگران حاضر در صحنه، قهقهه‌های بلند و تشویق‌های طولانی بگیرند. به خاطر همین سبک و جنس کمدی‌شان نتوانست تا عصر حاضر دوام بیاورد. وقتی سریال‌هایی مثل آفیس رگه‌هایی از واقعیت را به کمدی وارد کردند،‌ حس و حالشان با سیت‌کام‌های گذشته متفاوت شد. حالا تماشاگرها به جای اینکه موقعیت‌هایی اکثرا مثبت و کارتونی ببینند، قصه‌هایی را دنبال می‌کردند که شبیه زندگی واقعی خودشان بود و در آن موقعیت‌های تلخ و تکان‌دهنده و حتی آزاردهنده هم به چشم می‌خورد.

نمی‌توان حکم قطعی داد و گفت که سیت‌کام‌های تلویزیونی به پایان رسیده‌اند و دیگر سبک مُرده‌ای است. این حجم از تغییر و تحول نشان می‌دهد که بخشی از آن هنوز زنده مانده و به حیات خودش در عصر ما ادامه می‌دهد. ولی اگر بخواهیم درباره‌ی سبک سنتی سیت‌کام‌ها حرف بزنیم و فقط آن را در نظر بگیریم، می‌توان گفت که آن جنس کمدی دیگر خریدار ندارد و تماشاگرهای امروزی توقع بیشتری دارند. اگر قرار باشد سیت‌کامی جدید با همان فرمول‌ها ساخته شود، شکست خواهد خورد و تماشاگر چندانی جذب نخواهد کرد. مخاطب‌ها ترجیح می‌دهند نسخه‌ی درجه‌یک و حد اعلای سیت‌کام سنتی یعنی فرندز را تماشا کنند، به جای اینکه به تماشای نسخه‌ی دستمالی‌شده‌‌ای بنشینند که هیچ حرف تازه‌ای ندارد.

منبع: The Guardian

راهنمای تماشای سریال
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

یک دیدگاه
  1. رابرت

    همین که از اوایل دهه هشتاد گفتند سیتکام میمیرد و در اواسط دهه نود فرندز ساخته می‌شود و پس از آن آشنایی با مادر، این نشان میدهد که مخاطب کار حرفه‌ای می‌پسندد.
    ساتردی نایت لایو هم که همچنان می‌تازد.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه