نقد سریال «استودیو»؛ وقتی هالیوود خودش را دست می‌اندازد!

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
نقد سریال «استودیو»

هالیوود در سریال «استودیو» (The Studio) به عالم سریال‌های تلویزیونی می‌آید. سث روگن، سازنده‌ی «استودیو»، دوربین خود را به سمت سازوکار درونی هالیوود چرخانده و می‌پرسد آیا فاتحه‌ی هالیوود در دنیای پخش آنلاین خوانده است؟ در روزگاری که اسکورسیزی مجبور است برای اکران فیلم خود با استودیوها چانه بزند، آیا هنوز امیدی به پرده‌ی نقره‌ای هست؟ «استودیو» از پلتفرم اپل‌تی‌وی با حضور بازیگران مهمان نامداری چون مارتین اسکورسیزی، برایان کرنستون، چارلیز ترون، ران هاوارد، آیس کیوب، زوئی کراویتز و بسیاری دیگر، همزمان که با صنعت چندمیلیون دلاری هالیوود شوخی می‌کند، ارزش کار تمام کارکنان و عوامل جلوی دوربین و پشت صحنه را ارج می‌نهد. در نقد «استودیو» به نقش پررنگ سث روگن در سریال و کمدی سریع و بی‌آلایش او می‌پردازم که اساسا قلب تپنده‌ی سریال است.

هشدار؛ در نقد سریال «استودیو» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

نقد سریال «استودیو»؛ هالیوود در واقعی‌ترین شکل خودش!

سث روگن

اپل تی‌وی اخیرا با سریال‌هایی که یکی از دیگری بهترند، روی دست بقیه‌ی پلتفرم‌های پخش آنلاین بلند شده است. سریال اخیر این پلتفرم، «استودیو»، به کارگردانی، نویسندگی و با بازیگری سث روگن، داستان یک خوره‌ی سینما به نام مت رمیک (سث روگن) را روایت می‌کند که پس از اخراج رئیسش، پتی لی (کاترین اوهارا)، جای او را در مقام ریاست استودیوی فیلمسازی کانتینتال (Continental Studios) می‌گیرد؛ اما یک شرط دارد: او باید برای نوشیدنی‌های کول اید (Kool Aid) فرنچایز بسازد! مت که سال‌ها برای رسیدن به این پست تلاش کرده، بدون اینکه لب به اعتراض بگشاید، شرط را می‌پذیرد.

از اینجا به بعد داستان مت را دنبال می‌کنیم که با تیم خود، شامل مدیر مارکتینگ مایا (کاترین هان)، سل (آیک بارینهولتز) و کوئین (چیس سویی واندرز) می‌کوشد همزمان دو هدف را پیش ببرد: فرنچایز کول اید را با بهترین کارگردان ممکن محقق کند و فیلم‌های آب‌دوغ‌خیاری پرفروش بسازد، همزمان به فیلم‌های فاخر کارگردانان به‌نام و جوانان خوش آتیه نیز چراغ سبز نشان دهد؛ دو هدفی که با رفتار معذب و شخصیت دست‌وپاچلفتی مت همه به نحوی به قهقرا می‌رورند، اما شانس حسابی هوای او را دارد!

سث روگن، کاترین هان

هالیوود با دست انداختن خودش بیگانه نیست؛ از «روزی روزگاری در هالیوود» تارانتینو (Once Upon A Time In Hollywood) بگیر، تا «بوس بوس بنگ بنگ» (Kiss Kiss Bang Bang) و «بردمن» (Birdman) که اتفاقا «استودیو» با فیلمبرداری خود کم به آن ارجاع نمی‌دهد. اما «استودیو» در عین طنازی، دقیق‌ترین بازنمایی از هالیوود در سال‌های اخیر را به تصویر می‌کشد؛ بگذارید مثالی بزنم که اتفاقا خبرش هنوز تازه است؛ همزمان که گریفین میل (برایان کرنستون)، مدیر عامل کانتیننتال، به مت رمیک می‌گوید که باید با فرنچایز «کول اید» موفقیت چیزی مثل فیلم «باربی» (Barbie) را رقم بزند، اخباری از هالیوود به گوش می‌رسد که می‌خواهند فرنچایزی براساس اسباب‌بازی‌های برند «تویز آر آس» (Toys R US) روی کار بیاورند! شرکت Mattel هم، که صاحب‌امتیاز باربی هستند، از ساخت فیلمی براساس بازی‌های «Whac-A-Mole» خبر داده‌اند!

پیش‌بینی یا الهامات غیبی «استودیو» به همینجا ختم نمی‌شود؛ تنها چند روز پس از پخش «استودیو» نگذشته بود که اخباری شنیدیم از بیل هیدر که می‌خواهد یک سریال تلویزیونی درباره‌ی قتل عام جونزتاون (Jonestown) بسازد! اتفاقی که همزمان شدن آن با داستان اسکورسیزی و فیلم «کول اید» او در اپیزود اول «استودیو» این پرسش را مطرح می‌کند که آیا سث روگن از قصد با دوستان هالیوودی‌اش برای این اتفاق هماهنگ شده یا این بار هالیوود است که دارد سریال روگن را دست می‌اندازد؟ خلاصه، قرابت‌هایی که بین هالیوود کنونی و سریال «استودیو» وجود دارد بیش از کمدی، به مستندی با پیشگویی‌های تأمل‌برانگیز می‌ماند.

سث روگن، سارا پولی

البته این را نگفتم که چیزی از ارزش‌های کمیک «استودیو» کم کنم. کمدی سث روگن در «استودیو» ساده و سریع است، ولی دقیقا به خال می‌زند. موضوعاتی که هر اپیزود سریال را به خود اختصاص داده‌اند آنقدر با وضعیت کنونی هالیوود مناسبت دارند که انگار «استودیو» را همین دیروز ساخته باشند. از سایه‌ی سنگین پلتفرم‌های آنلاین بر سر سینما، تا مسائل نژادی که سفیدپوستان امروزه از آن‌ور بوم‌اش افتاده‌اند، تا استخدام زنان در حوزه‌ی فیلمسازی و به ویژه قبح استفاده از هوش مصنوعی در فیلم‌ها.

برای مثال، اپیزود هفتم تماما به انتخاب بازیگران برای فیلم «کول اید» اختصاص داده شده. جایی که در آن سران سفیدپوست استودیو با وجدان‌درد نسلی که در قبال رنگین‌پوستان دارند، بین انتخاب آیس کیوب یا بازیگر دیگری در نقش مرد کول اید مانده‌اند و آخرسر آنقدر درگیر وجهه‌ی خود می‌شوند تا انگ نژادپرست به آن‌ها نخورد، که تماماً فراموش می‌کنند که مخاطبان و سینماگران امروزی کینه‌ای سنگین از هوش مصنوعی دارند.

از این اپیزودهای شاهکار در «استودیو» کم پیدا نمی‌شود؛ از قسمت دوم که یک برداشت سی‌دقیقه‌است، تا قسمت هشتم که بازسازی کامل مراسم گلدن گلوب است و نشان می‌دهد چطور اعضای هالیوود هندوانه زیر بغل همدیگر می‌گذارند و هرچقدر در مصاحبه‌ها برد و باخت برایشان بی‌معنی باشد، باز برای بردن سرودست می‌شکنند. در این اپیزود پرزرق و برق روگن حتی رئیس نتفلیکس، تد ساراندوس را هم آورده تا طعنه‌ای به خودش بزند!

15 سریال‌ کمدی برتر یک دهه‌ی اخیر؛ از «فلیبگ» تا «تد لاسو»

سث روگن در بطن سریال می‌درخشد

نقد سریال «استودیو»

در بطن «استودیو»، سث روگن قلب تپنده‌ای است که آن را به پیش می‌راند. از اجرای درخشان‌اش به عنوان رئیس مضطرب و دست‌وپاچلفتی یک استودیوی فیلمسازی، تا کارگردانی سریال، نقشی نیست که روگن از پس آن به نحو احسن برنیامده باشد. موقعیت‌هایی که مت رمیکِ روگن در آن‌ها قرار می‌گیرد اگر به شما شرم نیابتی ندهند، خنده‌ای به لبتان می‌آورند و گاه هردو با هم. این سبک از کمدی (Self-deprecation)، که احتمالا محبوبیت سریال «خرس» (The Bear) در آن بی‌تأثیر نبوده، دقیقا راست کار روگن است. سث روگن در «استودیو» فرقی با سث روگن همیشگی ندارد، اما نقشی برای خود برداشته که دقیقا به تن‌اش می‌نشیند.

سایر بازیگران نیز بار نقش خود را به خوبی به دوش می‌کشند. کاترین هان با یک اجرای و عجیب و غریب مخصوص خودش در نقش مدیر مارکتینگ می‌درخشد؛ اجرایی که در «آگاتا تمام مدت» (Agatha All Along) آن را دیده بودیم و فقط از یک بازیگر درجه یک تئاتری برمی‌آید. آیک بارینهولتز و سویی واندرز نیز زمان‌هایی که در مرکزیت داستان قرار می‌گیرند صحنه را برای خود می‌کنند؛ به ویژه در قسمت پنج (The War) که اساسا روی رقابت خصومت‌آمیز آن‌ها می‌گردد و جتی اپیزود نه که در آن بارینهولتز به ستاره‌ی شب مراسم گلدن گلوب تبدیل می‌شود.

شاید حتی مهم‌تر از بازیگران فرعی، بازیگران مهمان «استودیو» هستند که در هر اپیزود چندتایی از آن‌ها سروکله‌اشان پیدا می‌شود؛ از مارتین اسکورسیزی بگیر، تا چارلیز ترون، سارا پولی، گرتا لی، آنتونی مکی، دیو فرانکو، ران هاوارد، زک افران، جانی ناکسویل، آیس کیوب، آدام اسکات و بسیاری دیگر که ذکر نام همه‌اشان یک پاراگراف بلند می‌طلبد. حالا هم که سریال برای فصل دوم تمدید شده، یکی از نکات برجسته که به‌شدت منتظرش خواهیم بود، تمام بازیگران مهمانی است که از «استودیو» سردرمی‌آورند.

10 فیلم برتر ست روگن از بدترین تا بهترین

«استودیو» یک سریال سینماتیک است

سث روگن

سث روگن در شوخی خود با این صنعت غول‌آسا، الفبای هالیوود را فراموش نکرده است. همزمان که «استودیو» یک سریال تمام‌عیار است،‌ کیفیتی کاملا سینماتیک دارد. با اینکه اپیزودها در طرح داستانی بزرگتری می‌گنجند، اما سی‌دقیقه‌ی هر اپیزود از جای مشخصی شروع شده و در نقطه‌ی مشخصی به پایان می‌رسند و در این میان، مای مخاطب چنان بالا و پایین‌های احساسی را تجربه می‌کنیم که انگار نه انگار اپیزود تنها نیم ساعت بوده است. اپیزود نهایی هم، با اینکه بیست دقیقه بیشتر نیست، اما داستان را در یک اوج حماسی و احساسی در مراسمی برای عشاق سینما، یعنی «سینماکان» (CinemaCon) تمام می‌کند. این خاصیت سینماتیک سریال، تنها به داستان «استودیو» بازنمی‌گردد.

گرداب احساسات شدید در «استودیو»، به جز داستان، از فیلمبرداری آن هم نشأت می‌گیرد که اغلب با دوربین روی دست و با پویایی به‌شدت بالایی گرفته شده است. دوربین که مدام کاراکترها را از جایی به جای دیگر دنبال می‌کند، حس تشویش درستی به «استودیو» داده که نموداری است از جوی که در استودیوهای بزرگ هالیوودی جریان دارد. اساسا، در فیلمبرداری «استودیو» زیاد ریسک کرده‌اند؛ به ویژه برداشت‌های طولانی که در هر اپیزود چندتایی از آن‌ها پیدا می‌شود و مخصوصا اپیزود ۲ (The Oner) که یک برداشت سی دقیقه‌ای پشت سر هم است؛ یا حتی آخرین سکانس اپیزود ۱۰ در سینماکان که دوربین کل سالن را می‌پیماید و آخرسر روی صورت مت رمیک اپیزود را به پایان می‌برد.

5
از ۵
نکات مثبت
  • حضور تأثیرگذار بازیگران مهمان
  • فیلمنامه‌ی قوی با دغدغه‌های امروزی
  • طراحی صحنه، لباس و نورپردازی چشمگیر
  • به بار نشستن ریسک‌ها در فیلمبرداری و تدوین
نکات منفی
  • ندارد

فیلمبرداری همچنین همگام با نورپردازی و طراحی صحنه‌ی درجه یک «استودیو» حرکت می‌کند. مخصوصا باید تأکید دوباره‌ای بر طراحی صحنه داشته باشم که یکی از هنرهایی است که امروزه در هزاران سریالی که روی پلتفرم‌های آنلاین می‌آیند، کمرنگ است. نورپردازی‌ها و طراحی صحنه چنان دست در دست هم پیش می‌روند که با اینکه دوربین آرام و قرار ندارد، اما قاب ازدست‌رفته‌ای در «استودیو» پیدا نمی‌شود؛ به‌طوری که زیبایی بصری بالایی سریال شما را مجاب می‌کند روی هر قاب چند ثانیه تأمل کنید. تصویر خارق‌العاده، تدوین بی‌نقص و کاراکترهای دوست‌داشتنی همه «استودیو» را به سریالی تبدیل کرده‌اند که نه یکی از بهترین‌ها، بلکه بهترین سریال ۲۰۲۵ تا به امروز است و اگر به سازوکار هالیوود و پشت صحنه‌ی فیلمسازی علاقه دارید، از دستش ندهید!

شناسنامه سریال «استودیو» (The Studio)

سازنده: سث روگن، اوان گلدبرگ
نویسنده: سث روگن
بازیگران: سث روگن، کاترین اوهارا، کاترین هان، برایان کرنستن، آیک بارینهولتز
محصول: ۲۰۲۵، ایالات متحده
امتیاز سایت IMDb به سریال: ۸ از ۱۰
امتیاز سریال در سایت راتن تومیتوز: ٪۹۳
خلاصه داستان: مت رمیک پس از کنار رفتن پتی، رئیس و استاد سابق خود، به ریاست استودیوی فیلمسازی کانتینتال منصوب می‌شود. او که صبح تا شب زندگی‌اس در سینما خلاصه شده و عاشق فیلم‌های کلاسیک است، حالا خود را در دوراهی بزرگی می‌بیند. مت همزمان که می‌خواهد آثار هنری فاخر بسازد، باید سرمایه‌گذاران و سهام‌داران شرکت را راضی و وعده‌ی آن‌ها برای سوددهی بالا را محقق کند. مت برای رسیدن به بالانسی از هنر و دلار با چالش‌های فراوانی مواجه می‌شود…

نقد سریال «استودیو» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.

منبع: دیجی‌کالا مگ

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

پرسش امنیتی *-- بارگیری کد امنیتی --

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما
X