مردگان متحرک – باغ (قسمت‌های ماندگار سریال‌ها)

۱۱ اسفند ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
شاخص

مردگان متحرک (The Walking Dead): فصل چهارم، قسمت چهاردهم – باغ

تماشای «مردگان متحرک» حسرت زیادی با خود دارد. سریالی که با کلی ایده جذاب و تماشایی و شخصیت‌های ماندگار فراوان شروع شد و حالا بعد از یازده فصل، به یک اثر معمولی پایان‌ناپذیر تمام شده است که خیلی‌ها، حتی بازیگرانش، ترجیح می‌دهند زودتر تمام شود! ولی مردگان متحرک در فصل‌های ابتدایی‌اش یک اثر کوبنده و درخشان بود و داستان‌ها و خرده‌داستان‌هایی را روایت می‌کرد که نمونه‌‌شان در سریال‌های دیگر به‌سختی پیدا می‌شد. یکی از قسمت‌های قدرنادیده و تماشایی این سریال، قسمت چهاردهم از فصل چهارم، به نام «باغ» بود. این را در نظر داشته باشید که در این مطلب، حتما اطلاعات داستانی کلیدی از این سریال لو می‌رود.

در فصل چهارم سریال یک افت نسبتا خفیف داشت. آن زمان نمی‌دانستیم مردگان متحرک در فصل‌های بعدی به چه اثر کابوس‌واری تبدیل می‌شود و همین افت جزئی، نگرانمان کرده بود. سریال داشت وارد تکرار می‌شد و اتفاقات قابل پیش‌بینی شده بودند. ولی در همین فصل و با قسمت «باغ»، به یک‌باره یک شوک عظیم به مخاطبان وارد می‌شد. باغ شبیه یک مسیر انحرافی در روند کلی داستان این فصل می‌ماند. شبیه یک تنفس. چیزی شبیه قسمت «مگس» در سریال «افسار گسیختن» که حتما بعدا به سراغش می‌رویم.

داستان باغ بعد از وقایع زندان و ورود زامبی‌ها به آن رخ می‌دهد. اعضاء گروه چند دسته می‌شوند. کارل، تایریس و لیزی و میکا کنار هم قرار می‌گیرند و در امتداد خطوط راه‌آهن پیش می‌روند. جودیث، دختر نوزاد ریک هم با آن‌هاست. آن‌ها در طول مسیر با یک خانه ویلایی عالی در قلب یک باغ زیبا مواجه می‌شوند، خانه‌ای با امکانات کامل و کلی آذوقه. همه‌چیز برای یک اقامت طولانی فراهم است. به همین دلیل گروه تصمیم می‌گیرند در خانه بمانند.

مشکل اصلی کارل و تایریس، این دو خواهر نوجوان هستند، به‌خصوص لیزی، دغدغه‌ی اصلی آن‌هاست. او هنوز نتوانسته به درک درستی از این مردگان متحرک (یا همان زامبی‌ها) برسد. فکر می‌کند آن‌ها هم مثل خودشان انسان و زنده هستند. نه می‌تواند آن‌ها را بکشد و نه از آن‌ها می‌ترسد. هربار که یکی از اعضاء گروه یکی از این زامبی‌ها را می‌کشد، او دچار شوک و ناراحتی عمیقی می‌شود. تلاش‌های کارل برای توجیه او هم بی‌فایده به نظر می‌رسد.

در نهایت در اواسط این قسمت، یکی از هولناک‌ترین اتفاقات کل سریال متحرک و شاید کل تاریخ سریال‌های تلویزیونی، به وقوع می‌پیوندد. وقتی کارل و تایریس از یکی از سفرهای خود برای جمع‌آوری آذوقه و مهمات برمی‌گردند، متوجه می‌شوند لیزی میکا را با چاقو به قتل رسانده است. ولی به قول خودش به مغزش آسیبی نرسانده است و منتظر است او به زامبی تبدیل می‌شود. با تبدیل شدن زامبی به میکا، لیزا می‌خواهد به تایریس و کارل ثابت کند که کشتن زامبی‌ها کار راحتی نیست و نمی‌توانیم وابستگی که به آن‌ها داریم را نادیده بگیریم. در نهایت کارل که متوجه فروپاشی روانی خطرناک لیزی شده، چاره‌ای جز کشتن او پیش روی خود نمی‌بیند. به این ترتیب در عرض چند روز، دو دختر نوجوان فیلم به همین راحتی از بین می‌روند.

باغ دقیقا همان چیزی است که یک اثر آخرالزمانی باید باشد؛ هولناک، کوبنده، جدی و تلخ. این قسمت به خوبی نشان می‌دهد که یک آخرالزمان به معنای واقعی کلمه به چه صورتی خواهد بود. دیگر خبری از تلاش برای ایجاد تمدن و خانواده و امیدوار بودن به بازگشت به زندگی پیش از شیوع ویروس نیست. باغ ترسیمی واقعی از آخرالزمان، به معنای واقعی کلمه است. جایی که کودکانی مثل لیزی و میکا محکومند به نابودی. آن لحن گزنده و تلخ باغ را در دیگر قسمت‌های مردگان متحرک به‌سختی می‌توان پیدا کرد.

شاید باز هم در ادامه سریال و در فصل‌های پیشین، شخصیت‌های دوست‌داشتنی زیادی از بین بروند. ولی این اتفاق در هیچ‌کدام از آن‌ها به اندازه‌‌ی لیزی و میکا در باغ، حساب‌شده و برنامه‌ریزی شده نیست. نه خبری از یک شرور خطرناک است و نه خبری از یوروش زامبی‌ها و تلفاتی که در نتیجه‌ی این حملات شکل می‌گیرد. چهار انسان سالم و بالغ وارد یک خانه می‌شوند و در پایان داستان، دو نفر از آن‌ها برمی‌گردند. در باغ ماهیت آخرالزمان را همین چهار نفر به زیبایی به نمایش می‌گذارند. باغ به‌خوبی نشان می‌دهد که حتی اگر درمانی برای این ویروس پیدا شود و حتی اگر انسان‌های بازمانده دوباره به همان زندگی پیشین خود برگردند، ولی وضعیت هرگز مثل قبل عادی و معمولی نخواهد بود. کابوس‌هایی که این افراد از سر گذرانده‌اند همیشه با آن‌ها باقی خواهد ماند و بالاخره جایی یقه‌شان را خواهد گرفت. کارل در بقیه‌ی عمر خود چطور می‌توان کابوس به خاک سپردن دو دختر نوجوان را فراموش کند؟

پیچیده‌ترین شخصیت این قسمت، بدون تردید لیزی است. او در بخش عمده‌ای از این قسمت، ساکت است و در افکار خود غوطه‌ می‌خورد. ولی در همان معدود دیالوگ‌هایش هم می‌توان نشانه‌هایی از تفکرات هولناک و غیرقابل درک را پیدا کرد. برای ذهن نوجوان او، اتفاقاتی که اطرافش رخ می‌دهند وحشتناک‌تر و بی‌رحمانه‌تر از این‌ هستند که بتواند درکشان کند. همه‌چیز از فیلتر ذهنیت معصومانه‌ی او می‌گذرد. فکر می‌کند زامبی‌ها و انسان‌ها هیچ فرقی با هم ندارند. حتی با وجود این‌که خطر را بارها احساس می‌کند، باز هم تلاش می‌کند به خود بقبولاند که زامبی‌ها موجودات بی‌آزاری هستند و می‌توان با آن‌ها دوست شد. آن صحنه‌ی هولناک قتل میکا هم تلاشی است برای توضیح این واقعیت به کارل و تایریس.

نکته‌ی قوت این قسمت این است که حتی با وجود چنین آشفتگی روانی، باز هم انتظار چنین قتل فجیعی را از لیزی نداریم. او شبیه یک دختر معمولی است، تنها مشکلش این است هنوز نتوانسته به درک درستی از وقایع اطرافش برسد. ولی هیچ‌کس انتظار ندارد که لیزی در نهایت دست به چنین جنایتی بزند. و نکته‌ی قوت دیگر این قسمت هم این است که اقدام کارل (کشتن لیزی) هم برای مخاطب منطقی به نظر می‌رسد. واقعا به نظر نمی‌رسد بتوان به تعامل خوبی با لیزی رسید و بتوان با او مدارا کرد. او مهره‌ی خطرناکی به نظر می‌رسد و از این به بعد وقوع هر اتفاقی از جانب او ممکن است.

«باغ» مورد تحسین گسترده‌ی منتقدان و مردم قرار گرفت و هنوز هم خیلی‌ها آن را یکی از بهترین قسمت‌های کل مجموعه‌ی مردگان متحرک می‌دانند. این قسمت در وب‌سایت iMDB امتیاز درخشان ۹٫۲ از ۱۰ را دارد، آن هم از بین ۱۶ هزار رای که اصلا آمار کمی نیست و خبر از مقبولیت گسترده‌ی این قسمت نزد مخاطبان دارد.

راهنمای تماشای سریال
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۷ دیدگاه
  1. Avatar آرشام

    خدا را شکر دختره شاسکول فکر کنم کروموزم هاش کم زیاد شده بود همون بهتر که مرد خیلی رو مخ بود

  2. Avatar محمد

    این سریال عالی بود ولی با حذف ریک خیلی بد شد

  3. Avatar Sam

    واقعا قشنگ بود این قسمت

  4. Avatar Mostafa

    وای چه حسی داشتم بعد از تماشای این قسمت واقعا تکان دهنده بودن

  5. Avatar علی بازرگان

    وای من عاشق این قسمت بودم ممنون از نقد زیباتون

  6. Avatar l._tannaz._l

    وای که چقدر من سر این قسمت اعصابم خورد شد!!!

  7. Avatar علی

    واقعا سریال عالی بود انقدر خوب بود که من روزی ۱۰ ساعت این سریالو نگاه می ‌ردم حیف که دیگه تموم میشه
    این سریال باشد جزو ۵۰ سریال برتر تاریخ ثبت بشه

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه