۱۰ بازی که بزرگ‌ترین جهش گرافیکی را در زمان خود داشتند

۲۵ اسفند ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۶ دقیقه

هرچقدر از اهمیت گرافیک در بازی‌های ویدیویی تراز اول (AAA) بگوییم، کم گفته‌ایم. شاید حتی بتوان ادعا کرد دلیل ساخته شدن این بازی‌ها این است که جدیدترین کارت گرافیک‌ها و کنسول‌ها را به فروش برسانند! اما غیر از این، گرافیک به‌روز داشتن یکی از عوامل جذب  گیمرها به بازی است و می‌تواند به شدت واقع‌گرایی و غوطه‌ورکننده بودن بازی بیفزاید. در طول تاریخ بازی‌سازی، تعداد انگشت‌شماری بازی وجود داشته‌اند که می‌توان ادعا کرد در زمینه‌ی گرافیک انقلاب به پا کرده‌اند. این بازی‌ها نمونه‌های بزرگی از پیشرفت فناوری در زمینه گرافیک هستند و از این نظر الهام‌بخش و راه‌گشای بازی‌های چشم‌نوازی هستند که امروزه شاهد آن‌ها هستیم. در این مقاله، ۱۰ بازی که به عنوان بزرگترین پیشرفت‌های فناوری در زمینه گرافیک شناخته شده‌اند، معرفی شده‌اند: از عناوین کلاسیکی مانند ویرچوا فایتر ۲ (Virtua Fighter 2) گرفته تا عناوین شگفت‌انگیز جدیدی مانند هورایزن فوربیدن وست (Horizon Forbidden West).

۱۰. شبیه‌ساز پرواز مایکروسافت ۲۰۲۰ (Microsoft Flight Simulator 2020)

سال انتشار: ۲۰۲۰
پلتفرم: کامپیوتر، ایکس‌باکس سری X/S

بازی Microsoft Flight Simulator

شبیه‌ساز پرواز مایکروسافت یکی از مجموعه‌های محبوب چند دهه‌ی اخیر بوده که به خاطر دقت و واقع‌گرایی بالای خود شناخته می‌شود. با انتشار «شبیه‌ساز پرواز ۲۰۲۰» این مجموعه قدمی بزرگ در زمینه‌ی گرافیک برداشت. در آخرین نسخه از این سری شاهد مناظر چشم‌نوازی هستیم که قبلاً نمی‌شد در یک شبیه‌ساز پرواز تصورشان کرد.

یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی شبیه‌ساز پرواز ۲۰۲۰ استفاده از تصاویر ماهواره‌ای و فناوری هوش مصنوعی است. این بازی از داده‌های جهان واقعی استفاده می‌کند تا نمای مجازی دقیق و بسیار جزئی از زمین را ایجاد کند. سطح جزئیات آنقدر بالا است که بازیکنان می‌توانند از آسمان، ساختمان‌ها، درختان و حتی خودروهایی را که در زیرشان قرار دارند ببینند.

شبیه‌ساز پرواز ۲۰۲۰ نه تنها یک آبنبات بصری تمام‌عیار است، بلکه از لحاظ فنی نیز شگفتی بزرگ به حساب می‌آید. این بازی از فناوری پیشرفته‌ای برای شبیه‌سازی فیزیک و سیستم‌های نورپردازی و هواشناسی واقع‌گرایانه استفاده می‌کند که تجربه‌ی پرواز را بیشتر از هر زمانی به واقعیت نزدیک‌تر می‌کند. شبیه‌ساز پرواز ۲۰۲۰ به‌لطف گرافیک فوق‌العاده و قدرت فنی بالایش، بدون شک یکی از بزرگ‌ترین جهش‌های گرافیکی در تاریخ بازی‌های ویدئویی است. اگر قصد دارید کارت گرافیک جدید خود را تست کنید، شبیه‌ساز پرواز ۲۰۲۰ گزینه‌ی مناسبی است.

۹. هورایزن فوربیدن وست (Horizon Forbidden West)

سال انتشار: ۲۰۲۲
پلتفرم: پلی‌استیشن ۴ و ۵

بازی Horizon Forbidden West

معمولاً برای هر کنسول یک بازی وجود دارد که هدف اصلی از انتشار آن، به رخ کشیدن قدرت گرافیکی آن است. پلی‌استیشن ۱ گرن توریسمو ۲ را داشت، پلی‌استیشن ۲ خدای جنگ ۲، پلی‌استیشن ۳ آنچارتد ۳ و پلی‌استیشن ۴ لست آو آس ۲. ما در حال حاضر در نسل پلی‌استیشن ۵ هستیم و به نظر می‌رسد مقام بهترین گرافیک این کنسول در حال حاضر به هورایزن فوربیدن وست تعلق داشته باشد. مگر این‌که طی چند سال آتی ناتی‌داگ یک بازی برای پلی‌استیشن ۵ منتشر کند!

هورایزن شاید از لحاظ فنی کار انقلابی‌ای انجام نداده باشد و صرفاً ادامه‌دهنده‌ی راه ناتی‌داگ باشد، ولی تمام اصول مربوط به گرافیک و انیمشن عالی را آنقدر خوب انجام داده که شاید همین عملکرد خوب همه‌جانبه را بتوان به خودی خود یک تحول حساب کرد.

اساساً دلیل حضور هورایزن در این فهرست این است که اگر بخواهید در حال حاضر به یک نفر نشان دهید که در سال ۲۰۲۲ گرافیک بازی‌های کنسولی چه قله‌هایی را فتح کرده، شاید هورایزن فوربیدن وست بهترین گزینه باشد. به‌لطف طراحی شخصیت واقع‌گرایانه، مناظر مدهوش‌کننده، توجه دیوانه‌وار به جزییات و رنگ‌بندی بی‌نظیر هورایزن فوربیدن وست یکی از بازی‌های ضروری برای کسانی است که عشق گرافیک و مناظر زیبا هستند.

۸. ویرچوا فایتر ۲ (Virtua Fighter 2)

سال انتشار: ۱۹۹۴
پلتفرم: آرکید

بازی Virtua Fighter 2

در اواسط دهه‌ی ۱۹۹۰، بازی‌های مبارزه‌ای بسیار محبوب بودند، اما یک بازی مبارزه‌ای وجود داشت که از لحاظ گرافیکی یک سر و گردن از بازی‌های هم‌سبک بالاتر بود: ویرچوا فایتر ۲ (Virtua Fighter 2). این بازی که در سال ۱۹۹۴ منتشر شد، دنباله‌ی بازی ویرچوا فایتر در سال ۱۹۹۳ بود و با گرافیک سه‌بعدی شگفت‌انگیز خود، دنیای بازی‌های ویدیویی را به هیجان درآورد.

در آن زمان، بازی‌های مبارزه‌ای از گرافیک و اسپرایت‌های دوبعدی برای شخصیت‌ها استفاده می‌کردند. بنابراین ویرچوا فایتر ۲ اولین بازی مبارزه‌ای بود که از گرافیک سه‌بعدی و پولیگون برای شخصیت‌های خود استفاده کرد. بدین ترتیب شخصیت‌های بازی واقع‌گرایانه‌تر بودند و می‌توانستند با وضوح بالاتری حرکت کنند و تجربه‌ی غوطه‌ورکننده‌تری را برای بازیکنان فراهم کنند.

ویرچوا فایتر ۲ به‌لطف استفاده از سگا مدل ۲ (Sega Model 2)، سیستم جدید سگا برای دستگاه‌های آرکید، یک شاهکار فنی از آب درآمد و یکی از پیشرفته‌ترین بازی‌ها در زمان خود بود. شخصیت‌ها با جزئیات بالا، تکسچرهای واقع‌گرایانه و حرکات صاف و روان به تصویر کشیده شده بودند و محیط بازی از پس‌زمینه‌های پرجزئیات و جلوه‌های ویژه پر شده بود.

ویرچوا فایتر ۲ یکی از اولین بازی‌هایی بود که از فناوری موشن کپچر استفاده کرد، فناوری‌ای که به سازندگان این امکان را می‌داد که حرکات واقعی را ضبط کرده و به شخصیت‌های بازی منتقل کنند. این بدین معنا بود که حرکات مبارزان داخل بازی بیشتر از هر بازی مبارزه‌ای دیگری شبیه به واقعیت بود.

این بازی آنقدر موفق بود که به سرعت به یکی از محبوب‌ترین بازی‌های سالن‌های آرکید در سراسر جهان تبدیل شد و بعدها برای پلتفرم‌های خانگی، از جمله سگا ستورن و کامپیوتر، منتشر شد. موفقیت آن زمینه را برای انتشار سایر بازی‌های مبارزه‌ای سه‌بعدی نظیر تیکن (Tekken)، مرده یا زنده (Dead or Alive) و سول کالیبور (Soul Calibur) فراهم کرد.

ویرچوا فایتر ۲ تا به امروز به‌عنوان یک اثر کلاسیک و یک دستاورد بزرگ در تاریخ گرافیک بازی‌های ویدئویی شناخته می‌شود. تاثیر این بازی بر صنعت بازی‌های ویدئویی غیرقابل‌انکار است، زیرا استاندارد را برای آنچه در زمینه‌ی گرافیک سه‌بعدی و تکنولوژی موشن کپچر امکان‌پذیر است، تغییر داد. اگر طرفدار بازی‌های مبارزه‌ای هستید و هنوز ویرچوا فایتر ۲ را تجربه نکرده‌اید، قطعاً ارزش این را دارد که سراغش بروید و ببینید این ژانر چگونه قدم اول خود را به سمت سه‌بعدی شدن برداشت.

۷. آنچارتد ۲ (Uncharted 2: Among Thieves)

سال انتشار: ۲۰۰۹
پلتفرم: پلی‌استیشن ۳

بازی Uncharted 2

در سال ۲۰۰۹، استودیوی ناتی‌داگ (Naughty Dog) بازی آنچارتد ۲: میان دزدان (Uncharted 2: Among Thieves) را منتشر کرد، بازی‌ای که بلافاصله پس از انتشار، با نمرات خیره‌کننده‌ای که دریافت کرد، به یکی از محبوب‌ترین بازی‌های پلی‌استیشن ۳ تبدیل شد. نه‌تنها گیم‌پلی بازی پیشرفت چشم‌گیری در مقایسه با آنچارتد ۱ داشت، بلکه گرافیک بازی نیز دگرگون شده بود، طوری‌که شاید با مقایسه‌ی آنچارتد ۱ و ۲ به‌سختی بتوان پذیرفت که این دو بازی به یک نسل و یک کنسول تعلق دارند.

آنچارتد ۲ شاهکاری بصری بود که سخت‌افزار پلی‌استیشن ۳ را به‌شدت به چالش کشید. بازی شامل محیط‌های شگفت‌انگیز با جزئیاتی خیره‌کننده بود، از جنگل‌های سرسبز گرفته تا کوه‌های برفی. شخصیت‌های بازی نیز با دقت بالا طراحی و پویانمایی شده بودند و با حالات چهره‌ی واقع‌گرایانه و حرکاتی روان، عین انسان‌های واقعی به نظر می‌رسیدند.

یکی از مهم‌ترین جنبه‌های گرافیکی آنچارتد ۲ استفاده از نورپردازی و سایه‌پردازی بود. سیستم نورپردازی پویای بازی جزو بهترین‌های دوران خود بود و نور و سایه‌های واقع‌گرایانه‌ای را رندر می‌کرد که هرچه بیشتر بازیکن را در محیط‌های ماجراجویانه‌ی بازی غوطه‌ور می‌کردند. علاوه بر این، استفاده از تکنولوژی HDR  دامنه‌ی رنگ‌ها و نورهای گسترده‌تری را ممکن کرد و باعث شد بازی واقع‌گرایانه‌تر به نظر برسد.

یکی از جنبه‌های برجسته‌ی گرافیکی آنچارتد ۲، استفاده از دوربین سینمایی است. دوربین سوم‌شخص بازی یادآور فیلم‌های اکشن هالیوودی است و زوایایی که دوربین نشان می‌دهد، به حس سینمایی بودن بازی کمک می‌کند. یکی از عوامل دیگری که در حس سینمایی بودن بازی تاثیرگذار است، جابجایی روان بین گیم‌پلی و میان‌پرده است، طوری‌که تفاوت بین این دو به‌سختی حس می‌شود.

آنچارتد ۲ یک شاهکار فنی بود که استاندارد گرافیکی جدیدی را برای بازی‌های کنسولی تعیین کرد. این بازی نشان داد که بازی‌های ویدئویی هم می‌توانند به اندازه فیلم‌ها از لحاظ بصری خیره‌کننده باشند و الهام‌بخش بازیسازان دیگر شد تا مرزهای امکانات گرافیکی را گسترش دهند. تاثیر آنچارتد ۲ در صنعت بازی‌سازی هنوز هم قابل احساس است و به‌نوعی همه‌ی بازی‌های کنسولی که با گرافیک واقع‌گرایانه و دوربین سینمایی عرضه می‌شوند ادامه‌دهنده‌ی راه آنچارتد ۲ هستند.

۶. آنریل تورنمنت (Unreal Tournament)

سال انتشار: ۱۹۹۹
پلتفرم: کامپیوتر

بازی Unreal Tournament

«آنریل تورنمنت»، یکی از معروف‌ترین عناوین اپیک گیمز (Epic Games)، به‌لطف گرافیک سه‌بعدی پیشرفته و گیم‌پلی سریعش در زمان انتشار عنوانی نوآورانه محسوب می‌شد. مدتی کم پس از انتشارش، بازی طرفداران زیادی پیدا کرد و به پای ثابت مسابقات و رقابت‌های حرفه‌ای دنیای گیم تبدیل شد.

یکی از مهم‌ترین دلایل اهمیت آنریل تورنمنت، استفاده از موتور آنریل (Unreal) بود، موتوری که نسبت به همتایان خود کیفیت بسیار بالا و فیزیک قدرتمندی داشت. گرافیک بازی نیز در بین بهترین‌های زمانش قرار داشت و شامل تکسچرهایی با جزییات بالا، افکت‌های نورپردازی پیشرفته و انیمیشن‌های نرم و روان بود. وقتی آنریل تورنمنت منتشر شد، کسانی که آن را بازی کردند می‌توانستند حس کنند که وارد نسل جدید شده‌اند.

عامل دیگری که باعث شد گرافیک بازی هرچه بیشتر به چشم بیاید، طراحی مراحل متنوع و پرجزییات بازی بود که از محیط‌های علمی‌تخیلی گرفته تا قلعه‌های قرون وسطایی متغیر بودند.

هرکس که کمترین اطلاعاتی از دنیای بازیسازی داشته باشد، می‌داند که موتور آنریل یکی از مهم‌ترین فناوری‌های دنیای گیم است. این موتور به‌مرور به‌خاطر قدرت بالا، قابل‌دسترس بودن (البته با توجه به استانداردهای موتورهای بازی!) و انعطاف‌پذیری رقبایش را کنار زد و حتی بسیاری از شرکت‌های بازیسازی را ترغیب کرد موتور اختصاصی خود را کنار بگذارند و به آنریل روی بیاورند.

با این‌که آنریل قبلاً در یک بازی دیگر به کار گرفته شده بود (بازی آنریل در سال ۱۹۹۸ که می‌توانست جای آنریل تورنمنت در این فهرست باشد)، ولی در آنریل تورنمنت بود که این موتور قدرت خود را به همگان نشان داد. اگر به‌خاطر آنریل تورنمنت و موفقیت چشم‌گیرش نبود، شاید دنیای بازیسازی مسیر متفاوتی را طی می‌کرد، چون موتور آنریل به معنای واقعی کلمه مسیر بازیسازی را تغییر داد.

۵. سایه‌ی کلوسوس (Shadow of the Colossus)‌

سال انتشار: ۲۰۰۵
پلتفرم: پلی‌استیشن ۲

بازی Shadow of the Colossus

احتمالاً هرکس که برای اولین بار سایه‌ی کلوسوس را روی پلی‌استیشن ۲ اجرا کرد، این سوال را از خود پرسید: «صبر کن ببینم، پلی‌استیشن ۲ می‌تونه این رو اجرا کنه؟»

این بازی از زمان عرضه‌اش در سال ۲۰۰۵ تاکنون به خاطر مناظر حماسی و شگفت‌انگیزش تحسین شده است. محیط‌های بزرگ، جزییات بالا، نورپردازی واقع‌گرایانه و کولوسوس‌های بزرگ و پیچیده‌ای که تیم ایکو (Team Ico) برای بازی طراحی کرده بود، نهایت قدرت پلی‌استیشن ۲ را به رخ کشیدند.

یکی از قابل توجه‌ترین ویژگی‌های سایه‌ی کلوسوس استفاده از تکنیک‌های پیشرفته‌ی پویانمایی بود که حرکات و تعاملات بسیار زیبا و واقع‌گرایانه بین شخصیت‌ها و محیط‌ها را ممکن کرد. این تکنیک در انیمیشن‌های بالا رفتن، سوارکاری و حرکت کلوسوس‌ها مشهود است. انیمیشن‌های مربوط به هر کلوسوس روان، تکان‌دهنده و منحصربفرد است، طوری‌که صرفاً به‌خاطر طراحی زیبایشان از این‌که مجبور می‌شوید این موجودات خاص و باشکوه را بکشید، احساس تاسف می‌کنید.

علاوه بر انیمیشن‌های پیشرفته، سایه‌ی کلوسوس بابت استفاده از تکنیک‌های پیشرفته نورپردازی و سایه نیز شناخته می‌شود. طراحی هنری و سطح تکنیکی بالای بازی در کنار هم به خلق دنیای مهیب و جذابی منجر شدند که همزمان زیبا و وحشتناک بود.  محیط‌های وسیع و باز بازی نیز طراحی شگفت‌انگیزی داشتند که شامل جنگل‌های انبوه، بیابان‌های وسیع و صخره‌های بلند می‌شد. بازیکنان آزاد بودند بدون نگرانی از جنگیدن با دشمنان سیاهی‌لشگر، آزادانه در آن‌ها جستجو کنند و صرفاً از زیبایی مناظر لذت ببرند.

با وجود این‌که سایه‌ی کلوسوس عنوانی نسبتاً قدیمی است، به‌لطف کارگردانی هنری عالی‌اش همچنان به عنوان مثالی برجسته از آنچه در زمینه گرافیک در بازی‌های ویدیویی ممکن است، معرفی می‌شود. تأثیر این بازی در بسیاری از بازی‌های مدرن قابل مشاهده است، خصوصاً عناوین فرام سافتور (From Software) که مثل سایه‌ی کلوسوس، سعی دارند طراحی هنری و فناوری قدرتمند را در کنار هم به کار ببرند تا فضاهایی خیره‌کننده و احساسی بسازند. به‌لطف ریمسترهایی از بازی که سونی برای پلی‌استیشن ۳ و ۴ و ۵ منتشر کرده، جایگاه آن در حافظه‌ی جمعی گیمرها به قوت خود باقی‌ست.

۴. افسانه‌ی زلدا: اوکارینای زمان (The Legend of Zelda: Ocarina of Time)

سال انتشار: ۱۹۹۸
پلتفرم: نینتندو ۶۴

بازی Ocarina of Time

افسانه‌ی زلدا: اوکارینای زمان یکی از بازی‌های کلاسیک دهه‌ی نود است که نه‌تنها در زمینه‌ی گیم‌پلی، بلکه در زمینه‌ی گرافیک نیز پیشرفتی بزرگ محسوب می‌شد. این بازی پس از انتشار در سال ۱۹۹۸ به‌سرعت به یکی از محبوب‌ترین عناوین نینتندو تبدیل شد و عموماً پای ثابت فهرست‌های بهترین بازی‌های تمام دوران است.

گرافیک سه‌بعدی بازی جزو بهترین‌های زمان خود بود و قدرت نینتندو ۶۴ را به بهترین شکل به رخ کشید. محیط‌های بازی بسیار پرجزییات و متنوع بودند و از جنگل‌های سرسبز هایرول (Hyrule) گرفته تا قله‌های خطرناک کوه مرگ (Death Mountain)، هر منطقه دارای ویژگی‌های منحصر به فرد و به‌یادماندنی بود.

علاوه بر این، مدل‌های شخصیت‌ها در اوکارینای زمان بسیار پرجزییات و منحصربفرد بود و هر شخصیت – از لینک (Link)، قهرمان اصلی گرفته تا گنن (Ganon)، شرور اصلی – ظاهر خاص خود را داشتند که آن‌ها را به یاد ماندنی می‌کرد.

اما شاید قابلیت گرافیکی برجسته‌تر اوکارینای زمان، استفاده از زوایای دوربین مختلف باشد. بازی شامل انواع مختلف زوایای دوربین بود که به ایجاد حس غوطه‌وری و عمق کمک کرد، در عین حال به بازیکنان این امکان را می‌داد تا دنیای هایرول را از زوایای دید مختلف ببینند. این قابلیت به‌ویژه در مبارزات بازی با دشمنان عظیم‌الجثه به‌خوبی به چشم می‌آمد.

اوکارینای زمان تاثیری عمیق روی گرافیک سه‌بعدی بازی‌های کنسولی داشت و در کنار بازی‌های دیگری چون سوپر ماریو ۶۴ و گولدن‌آی (Golden Eye) که گرافیکی قوی روی نینتندو ۶۴ داشتند، جایگاه این کنسول را به‌عنوان رقیبی شایسته برای کنسول قدرتمند سونی، پلی‌استیشن ۱، تثبیت کردند.

۳. سایلنت هیل ۳ (Silent Hill 3)

سال انتشار: ۲۰۰۳
پلتفرم: پلی‌استیشن ۲، کامپیوتر

بازی Silent Hill 3

سایلنت هیل ۳، سومین قسمت از مجموعه‌ی ترسناک و محبوب سایلنت هیل، در سال ۲۰۰۳ منتشر شد و طولی نکشید که به‌خاطر گرافیک و جلوه های بصری چشمگیر خود شهرت پیدا کرد. این بازی از نظر گرافیکی نسبت به نسخه قبلی خود یعنی سایلنت هیل ۲ جهش بزرگ به جلو بود.

یکی از قابل توجه ترین ویژگی های گرافیکی سایلنت هیل ۳، مدل های شخصیتی بسیار دقیق و واقعی آن بود. شخصیت اصلی بازی، هدر میسون (Heather Mason)، با سطحی باورنکردنی از جزئیات رندر شده و به‌لطف انیمیشن‌های واقع‌گرایانه و حالات چهره‌ی دقیقش بسیار زنده و واقعی به نظر می‌رسد. دیگر شخصیت‌های بازی، چه دوست و چه دشمن، نیز جزئیات بسیار بالایی داشتند و در کنار هم هرچه بیشتر بازی را غوطه‌ورکننده‌تر کردند. دلیل قرار گرفتن سایلنت هیل ۳ در این فهرست نیز طراحی سطح‌بالای شخصیت‌ها بود.

اما قدرت گرافیکی سایلنت هیل ۳ فقط به مدل شخصیت‌ها محدود نمی‌شد. محیط‌های بازی نیز بسیار پرجزییات و اتمسفریک بودند و نورپردازی و جلوه‌های آب‌وهوایی قوی بازی جو آن را هرچه بیشتر مورمورکننده کردند. از خیابان‌های مه‌آلود سایلنت‌هیل گرفته تا شهربازی تاریک و مرموز بازی، همه‌ی محیط‌های بازی با دقت تمام طراحی شده بودند.

سایلنت‌هیل ۳ علاوه بر گرافیکش، از طراحی صدای غوطه‌ورکننده نیز بهره می‌برد که به تجربه‌ی کلی وحشت بازی اضافه می‌کرد. موسیقی و جلوه‌های صوتی بازی به طرز ماهرانه‌ای برای ایجاد تنش و تعلیق ساخته شده بودند و بازیکنان اغلب در حین کاوش در مکان‌های تاریک و وهم‌آور بازی در تنش کامل به سر می‌بردند.

سایلنت هیل ۳ از نظر دستاوردهای گرافیکی و فنی در بازی های ویدیویی یک گام بزرگ رو به جلو بود و تاثیر آن هنوز هم تا به امروز قابل احساس است. مدل‌های شخصیت‌ها و محیط‌های پرجزییات بازی استاندارد جدیدی را برای بازی‌های ترسناک ایجاد کردند و در کنار طراحی صدای غوطه‌ورکننده، تجربه‌ای رقم زدند که همه‌ی اجزای تکنیکی آن در یک راستا حرکت می‌کردند: ایجاد وحشت.

۲. کرایسیس (Crysis)

سال انتشار: ۲۰۰۷
پلتفرم: کامپیوتر

بازی Crysis

«ولی [سیستمت] می‌تونه کرایسیس رو اجرا کنه؟» (But Can it Run Crysis؟)

اگر در حوالی سال ۲۰۰۷-۲۰۰۸ اخبار جهان گیم را دنبال می‌کردید، احتمالاً از شهرت افسانه‌ای کرایسیس باخبر بودید که در قالب جمله‌ی میم‌وار بالا تجلی پیدا کرد. کرایسیس در زمان انتشارش قرار بود حرف اول و آخر را در زمینه‌ی گرافیک بزند و کار انتخاب «بهترین گرافیک موجود در بازار» را برای همه راحت کند.

هایپ ایجاد شده حول بازی بسیار شدید بود و نمایش‌های پیش از انتشار آن همه را متقاعد کرده بود که کرایسیس قرار است انقلابی در زمینه‌ی گرافیک ایجاد کند. در واقع گرافیک بازی آنقدر سطح‌بالا بود که کرایتک (Crytek) گفته بود نمی‌تواند بازی را برای ایکس‌باکس ۳۶۰ و پلی‌استیشن ۳ منتشر کند، چون سخت‌افزارشان توانایی اجرای بازی را نداشت.

همه خیال‌شان از گرافیک کرایسیس راحت بود، ولی آنقدر تمرکز روی این جنبه از بازی زیاد بود که تصور عمده این بود که کرایسیس صرفاً قرار است یک دموی تکنیکی باشد و از لحاظ گیم‌پلی حرف خاصی برای گفتن نخواهد داشت.

اما وقتی کرایسیس منتشر شد، خط بطلانی بر همه‌ی این تصورها کشید و با گیم‌پلی دینامیک و نسبتاً عمیق خود مبنی بر استفاده از قابلیت‌های لباس فوق‌پیشرفته‌یتان، به همه ثابت کرد که یک تجربه‌ی درجه‌یک است.

دلیل انقلابی بودن گرافیک کرایسیس را می‌توان در چند عامل خلاصه کرد:

  • استفاده از سیستم نورپردازی پیشرفته و دینامیک که در لحظه سایه‌ها و انعکاس‌های واقع‌گرایانه ایجاد می‌کرد
  • معرفی موتور فیزیک جدید که به بازیکنان اجازه می‌داد محیط بازی را تخریب کنند (مثلاً ایجاد سوراخ روی دیوار یا به زمین انداختن درختان در اثر ایجاد فشار کافی).
  • دورنمایی (Draw Distance) فوق‌العاده زیاد که به بازیکنان اجازه می‌داد اشیاء و سطوح را از فاصله‌ای دور، با کیفیتی باورنکردنی ببینند، بدون این‌که انقطاع یا بارگذاری‌ای حس شود.

گرافیک کرایسیس آنقدر قوی بود که تا چند سال پس از انتشارش هیچ بازی دیگری نتوانست در سطح آن (حداقل در بالاترین تنظیمات) ظاهر شود. تا مدت‌ها معیار برای تست قدرت یک سیستم اسمبل‌شده کرایسیس بود. از سال ۲۰۰۷ تاکنون، بازی‌ای که از لحاظ گرافیکی، به اندازه‌ی کرایسیس از همتایان خود جلوتر باشد پیدا نشده و شاید هم هیچ‌گاه پیدا نشود.

۱. دوم (Doom)

سال انتشار: ۱۹۹۳
پلتفرم: کامپیوتر

بازی Doom 1993

وقتی صحبت از جهش‌های گرافیکی در میان است، هیچ فهرستی بدون حضور بازی‌های اید سافتور (id Software) کامل نیست.

اید سافتور در دهه‌ی ۹۰ و اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ جزو سردمداران پیشرفت و توسعه‌ی گرافیک در بازی‌ها بود و بسیاری از نوآوری‌هایی که برنامه‌نویسان نابغه‌ی این شرکت ابداع کردند، در بازی‌های پس از خود به کار رفتند.

در این فهرست هرکدام از بازی‌های اید سافتور در دهه‌ی ۹۰ را می‌توان قرار داد: ولفنشتاین سه‌بعدی (Wolfenstein 3D)، کوییک ۱ و ۲ (Quake 1 & 2) و دوم ۱ و ۲، ولی ما دوم ۱ را به نمایندگی از بازی‌های این شرکت انتخاب کردیم، چون علاوه بر جهش گرافیکی، به‌خاطر شهرت چشمگیر خود تاثیری عمیق روی صنعت بازی و خصوصاً بازی‌های اکشن اول شخص گذاشت. شاید این‌که در اذهان عمومی، بازی‌های اکشن اول شخص به‌طور خاصی وابسته به گرافیک سطح‌بالا هستند، ناشی از تاثیر دوم باشد.

دوم به‌نوعی کاری را که ولفنشتاین سه‌بعدی شروع کرد، به پایان رساند: جا انداختن گرافیک سه‌بعدی، در دوره‌ای که همه‌ی بازی‌ها از اسپرایت‌های دوبعدی استفاده می‌کردند. ولفنشتاین سه‌بعدی با این‌که اسم «سه‌بعدی» را یدک می‌کشید، ولی در عمل دو و نیم بعدی بود و صرفاً با تکیه بر خطای چشم سه‌بعدی به نظر می‌رسید.

دوم جزو اولین بازی‌هایی بود که از مدل‌های کاملاً سه‌بعدی استفاده می‌کرد و برای همین در بستر آن اجرای حرکات و پویانمایی‌های پیچیده امکان‌پذیر شد.

یکی از بزرگ‌ترین نوآوری‌های دوم در زمینه‌ی گرافیک استفاده از تکنولوژی تکسچر مپینگ (Texture Mapping) بود که اساساً به شیوه‌ی چسباندن تصاویر و جزییات به سطوح محیط گفته می‌شود. نوآوری دوم در این زمینه باعث شد بازی روی سخت‌افزارهای محدود آن دوره با سرعتی بسیار بالا اجرا شود و از لحاظ ظاهری هم بسیار خوب به نظر برسد.

از روش‌های نوآورانه‌ای که سازندگان بازی در عرصه‌ی تکسچر مپینگ استفاده کردند می‌توان به دو مورد زیر اشاره کرد:

  • استفاده از تکسچرهای نامرئی؛ یا به اصطلاح فقط رندر کردن تکسچرهایی که در جلوی دید بازیکن بودند.
  • ذخیره کردن تکسچرها به‌صورت افقی و نمایش دادنشان به‌صورت عمودی در راستای گول زدن کامپیوتر برای نمایش دادن چند تکسچر متعدد در آن واحد

دوم نه‌تنها با جزییات گرافیکی و سرعت بالای خود گیمرها را در سال ۱۹۹۳ شوکه کرد، بلکه الگوی گرافیکی‌ای فراهم کرد که بازی‌های اکشن اول شخص تا چند سال دیگر از آن تقلید کردند. تازه در سال ۱۹۹۸ و با انتشار نیمه‌عمر ۱ (Half-Life) بود که بازی‌های اکشن اول شخص الگوی گرافیکی دیگری برای تقلید کردن پیدا کردند.

دوم به‌خاطر تاثیر بالایی که در صنعت گیم و خصوصاً سبک اکشن اول شخص گذاشت، لایق مقام اول این فهرست است.

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۱۰ دیدگاه
  1. Avatar علیرضا

    اگر کمی حرفه ای تر بودی
    فارکرای ۳
    اویل ۴
    بلک
    هم میذاشتی تو لیستت

  2. Avatar G

    چرا پ جی تی ای وی یا لست اف اس نیست

  3. یه نکته‌ای که باید دقت داشته باشید اینه که این فهرست درباره‌ی بزرگ‌ترین جهش‌های گرافیکیه، نه لزوماً بهترین گرافیک. مثلاً اگه متن رو بخونید، توش اشاره شده که خدای جنگ ۲ بهترین گرافیک پلی‌استیشن ۲ رو داره یا لست آو آس ۲ بهترین گرافیک پلی‌استیشن ۴. ولی خب تو فهرست نیستن، چون ملاک جهش گرافیکی بوده

    یه مورد دیگه هم که کار انتخاب بازی‌ها رو یکم سخت‌تر کرده بود این بود که می‌خواستم این فهرست به‌طور برابر هم بازی‌های کامپیوتر رو پوشش بده، هم بازی‌های کنسولی و درباره‌ی دوره‌های زمانی مختلف باشه.

    اگه فهرست فقط درباره‌ی بازی‌های کامپیوتر بود، Half-Life 2 جای سایلنت هیل ۳ رو می‌گرفت.

  4. Avatar Soroush

    بی‌انصافیه که red dead redemption 2 تو این لیست نیست

  5. Avatar Kasra

    خدایا پس چرا اسم the last of us رو نمیارید

    از ی بازی هم فراتره باید بهش گفت فیلم

    مخصوصا part2 که شاهکاره

  6. Avatar Ilya

    سلام حاجی جی تی ای ۱ تا V زیاد تغییر گرافیکی داشته بازی تیکن اصلا اینا به کنار
    پیشرفت بسیار زیادی psداشته از میکرو سگا با ما بوده تا الان که ps5 ارزه شده
    چون من بیشتر کنسول هارو داشتم میگم
    اگه خودتونو مقایسه کنید میفهمید
    بای

  7. Avatar Al

    هلف لایف۲: اهمیت ندادم🗿

  8. Avatar Javad62

    داینو کریسیس ۲ و رزیدنت اویل ۴ و حتی Dead Space سال ۲۰۰۸ هم میتونستند تو این لیست باشند

  9. Avatar .

    اویل۴:نخوندم.🗿🗿

    1. Avatar Melika

      من که هیچ کدومشونو بازی نکردم 🤣

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه