آمیگوهای مکزیکی و ارژنگ امیرفضلی با گریم محسن نامجو

۲۲ خرداد ۱۴۰۲

ویدیوکست سینمایی جدید با نام بوم این هفته با خبرهای حاشیه‌ای درباره گریم‌های متفاوت بازیگران ایرانی شروع می‌شود. دو عکسی که در روزهای گذشته در شبکه‌های اجتماعی دست به دست می‌گشت یکی عکس نیوشا ضیغمی با کت و شلوار و گریم مردانه بود و دیگری عکس ارژنگ امیرفضلی در فیلم «لازانیا». امیرفضلی در این فیلم دوم که به زودی اکران می‌شود گریمی دارد که به شدت یادآور چهره محسن نامجو ، خواننده و موزیسین ایرانی خارج از کشور است که اتفاقا تابستان امسال بخاطر کنسرت‌هایش در ترکیه احتمالا چهره‌اش بیشتر هم تداعی می‌شود.

اما مورد مردپوشی نیوشا ضیغمی اتفاق جدیدی است. در سینمای ایران به دلایل مختلف از جمله ممیزی زن‌پوشی بازیگران مرد سابقه طولانی دارد. هم قبل از انقلاب این اتفاق می‌افتد و هم در سینمای بعد از انقلاب. بازیگری که ید طولایی در ایفای نقش زنان با گریم زنانه دارد اکبر عبدی است. مهم‌ترین نقش‌آفرینی‌اش هم احتمالا در نقش یک زن در فیلم «آدم برفی» ساخته داوود میرباقری است. فیلمی که اتفاقا چند سال توقیف بود. در سال‌های اخیر در فیلم «خوابم میاد» رضا عطاران هم نقش مادر او را بازی می‌کرد. بنظر می‌رسد فیلم‌ها از مرحله پیش‌تولید به این فکر می‌کنند که چطور می‌توانند بیشتر برای خودشان بازاریابی کنند و گریم‌های متفاوت بازیگران می‌تواند حاشیه‌های تبلیغاتی خوبی حول و حوش فیلم ایجاد کند.

اما مهم‌ترین خبرها مربوط به برندگان جشنواره ونیز بود که پیش‌تر نام‌شان را خوانده‌اید. فاتح بزرگ که آلفونسو کوارون مکزیکی با فیلم «روما» بود. بازگشت کارگردان مکزیکی به زادگاهش. ژاک اودیار یکی از بهترین فیلمسازان فرانسوی معاصر که او را با فیلم‌های «یک پیامبر»، «ضربانی که قلبم را متوقف کرد» و «زنگار و استخوان» می‌شناسیم برای اولین فیلم انگلیسی‌زبانش یعنی «برادران سیسترز» جایزه بهترین کارگردانی را به خانه برد و الیویا کلمن و ویلم دفو هم جوایز بهترین بازیگر زن و مرد را به ترتیب برای فیلم‌های «سوگلی» و «در آستانه دروازه ابدیت» گرفتند.

در بوم این هفته سعی کردیم درباره تاثیر فیلمسازان مکزیکی روی سینمای هالیوود در سال‌های اخیر صحبت کنیم. آلفونسو کوارون، الخاندرو گونزالس ایناریتو و گیلرمو دل‌تورو به سه آمیگو یا سه رفیق سینما مشهورند. تقریبا هم سن و سال هستند و کارشان را هم به فاصله چند سال از یکدیگر آغاز کرده‌اند. با اینکه هر کدام سبک بصری منحصربه‌فرد خودش را دارد و تم فیلم‌هایشان هم هیچ شباهتی به هم ندارند اما انگار سینمای آمریکای لاتین شباهت‌هایی دارد که در فیلم‌های همه‌شان جاری است. آنها موفق شده‌اند ظرافت‌های فرهنگ خودشان را با سیستم هالیوودی پیوند بزنند و نتیجه‌اش فیلم‌های دیدنی مثل «بردمن»، «جاذبه»، «هزارتوی پن» و حالا هم گویا «روما» شده است.

از میان این سه نفر آلفونسو کوارون جاه‌طلب‌ترین است. بلافاصله بعد از موفقیت فیلم بلند مکزیکی که ساخته بود به دل هالیوود پرید و یک فیلم از سری «هری پاتر» کارگردانی کرد و بعد از آن هم همیشه فیلم‌های بزرگ و بیگ پروداکشن ساخته است.

گیلرمو دل‌تورو با آن جهان فانتزی‌اش عجیب و غریب‌ترین‌شان است. حرکت زیگزاگی دارد؛ گاهی شبیه جریان اصلی هالیوود فیلم می‌سازد و گاهی هم کاملا فیلم‌هایش شخصی می‌شود.

ایناریتو هم منتقدپسندترین‌شان است. همیشه تجربه‌های متفاوتی کرده که ربطی به سینمای هالیوود نداشته‌اند و بیشترین جایزه‌ها هم نصیب او شده است.

راستی درباره اسم برنامه مخاطبان پرسیدند. بوم هم یکی از وسایل صداست و آیکونی برای سینما به شمار می‌رود و هم ادای دینی به خواننده جز و بلوز جانی لی هوکر که بخشی از آهنگ «بوم» او را اول پادکست می‌شنوید و می‌بینید.

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه