هیتمن ۳ از بازی جیمز باند برایمان می‌گوید

۱۸ اسفند ۱۳۹۹ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه

چندی پیش بازی ویدیویی هیتمن ۳ به‌صورت رسمی عرضه شد و نه‌تنها با استقبال بسیاری از منتقدان و طرفداران مواجه شد و توانست موفقیت قسمت‌های قبلی را تکرار کند، بلکه آن موفقیت‌ها را به سطح بالاتری هم برد و توانست در جایگاه اوج سه‌گانه‌ی جدید هیتمن قرار گیرد. علاوه بر اینکه به‌صورت مستقل هیتمن ۳ به‌عنوان یک بازی ویدیویی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد، اما از جنبه‌ای دیگر هم می‌تواند برای ما بسیار حائز اهمیت باشد. مدتی پیش مشخص شد که خالقان بازی هیتمن ۳ یعنی استودیو IO Interactive، قرار است یک بازی بر اساس شخصیت معروف «جیمز باند» خلق کنند. با توجه به تجربه‌ی این استودیو در ساخت مجموعه بازی‌های اخیر هیتمن، به احتمال زیاد هم‌اکنون بتوانیم جزئیات و انتظارات معقولی را از بازی «جیمز باند» آن‌ها در نظر داشته باشیم.

جزئیات زیادی از بازی «جیمز باند» استودیو IO Interactive منتشر نشده است اما می‌دانیم که این بازی در حال حاضر با نام موقت پروژه‌ی ۰۰۷ (Project 007) معرفی شده است. اگر کمی دقیق‌تر نگاه کنیم، می‌توانیم شباهت‌هایی را میان مأمور ۴۷ و مأمور ۰۰۷ بیابیم. به هر حال، هر دوی آن‌ها مأموران مخفی خبره‌ای هستند که شخصیت‌های منحصر‌به‌فردی دارند. در واقع اگر به آثار هیتمن و به‌خصوص قسمت سوم آن نگاهی بیندازیم، می‌توانیم ایده‌های جالبی را تصور کنیم که می‌توانند به‌خوبی‌ یک بازی جیمز باند منتقل شوند؛ با این تفاوت که آثار جیمز باند به دلایل سابقه‌ی طولانی داستانی آن‌ها در فیلم‌ها، حتی شاید گزینه‌ای با پتانسیل بالاتر برای استودیو IO Interactive باشد.

این بار آن‌ها می‌توانند علاوه بر حفظ ویژگی‌های آثار قبلی خود و ترجمه‌ی آن‌ها به بازی جدید خود، از ویژگی‌های شخصیتی جیمز باند و ماجراهایش استفاده کنند و علاوه بر بهبود گیم‌پلی، بار روایی بازی را هم بیش از پیش سازند. به‌خصوص اینکه آن‌ها قرار است ماجرای خود را از مأمور ۰۰۷ تعریف کنند. در ادامه به نکاتی پرداخته‌ایم که با توجه به مأموریت‌های بازی هیتمن ۳ می‌توانیم از اثر بعدی این استودیو انتظار داشته باشیم.

راه‌حل‌های غیرمتعارف برای کشتن اهداف

اغلب ماجراهای جیمز باند، با ملاقات مأمور ۰۰۷ و Q آغاز می‌شود؛ جایی که Q ابزار و تجهیزات هوشمندانه‌ای را طراحی کرده است تا جیمز باند در مأموریت‌های‌ خود از آن بهره ‌ببرد. بنابراین، ما همیشه می‌بینیم که باند با چنین ابزار پیشرفته‌ و خاصی که این دانشمند برای او طراحی کرده، راهی مأموریت‌های خود می‌شود. با این حال، مسأله‌ این است که بعضی از این ابزارها به‌ندرت به‌صورت طبیعی و معمول خود در فیلم‌ها استفاده می‌شوند و اکثر استفاده‌ی آن‌ها در سطح خفیف‌تری است که انتظار آن‌ را نداریم.

با دانستن این موضوع، می‌توانیم امید داشته باشیم که در بازی‌ «جیمز باند» این ابزار به‌صورت بسیار بهتر و هوشمندانه‌تری استفاده شود. مجموعه بازی‌های هیتمن استودیوی IO Interactive، همگی درباره‌ی یافتن راه‌های نامتعارف و عجیبی برای از بین بردن و کشتن اهداف معین شده است. برای مثال، شما هم احتمالا تاکنون کارهایی مثل استفاده از سیم‌های فرسوده برای اتصال برق به اهدافتان یا حتی فریب‌ آن‌ها برای خم شدن به‌سوی نرد‌ه‌های معیوب یا بسیاری از این راه‌های بکر دیگری که به ذهنتان خطور کرده، در این آثار انجام داده‌اید. در واقع، این مهم‌ترین و منحصر‌به‌فردترین ویژگی مجموعه‌ بازی‌های اخیر هیتمن است که توسعه‌دهندگان آن را به‌خوبی توانسته‌اند اعمال کنند.

جیمز باند دنیل کریگ

این کارها و شیوه‌های عجیب و جالب به همراه ابزار متعددی که «جیمز باند» در اختیار دارد، می‌تواند ترکیبی عالی خلق کند. تجربه‌ی بازی‌های هیتمن به ما نشان داده که IO Interactive در ایجاد سناریوهای خلاقانه‌ی قتل در بازی‌های خود تبحر دارد. به همین خاطر، عجیب نیست که از آن‌ها انتظار داشته باشیم که با در اختیار گذاشتن ابزار خاص «باند» برای بازیکنان شرایطی را مهیا کنند که آن‌ها بتوانند با آزادی عمل بیشتری و با انجام کارهای بکرتری مأموریت‌های خود را انجام دهند و اهداف هر مرحله را از بین ببرند.

یک مأمور مخفی واقعی

اکثر بازی‌های ساخته‌شده درباره‌ی «جیمز باند» برگرفته از فیلم‌های آن است و گاه سکانس‌های اکشن فیلم‌ها را در قالب ست‌پیس‌هایی به تصویر می‌کشند. با وجود این، در این بازی‌ها بسیاری از کارهای جیمز باند مغفول مانده‌اند و به آن‌ها پرداخته نشده است، به هر حال او یک جاسوس حرفه‌ای است و نمی‌توان از این بخش شخصیت او چشم‌پوشی کرد. وقتی جیمز باند در تعقیب گریز نیست یا کسی را نمی‌زند یا به افراد شرور شلیک نمی‌کند، او در اطراف می‌چرخد، درباره‌ی مکان حادثه تحقیق و پرس‌وجو می‌کند و مکالمه‌هایی مرموز با تبه‌کاران بسیار پولدار و غنی انجام می‌دهد. بخش میانی اکثر داستان‌های جیمز باند، جایی است که او با استفاده از مهارت‌های منحصر‌به‌فرد جاسوسی خود از ماجرای تبه‌کار و شخصیت منفی اصلی داستان آگاه می‌شود.

این اتفاقی است که کم‌وبیش در مأموریت‌های هیتمن شاهد آن بوده‌ایم. شما هدفی را که باید از پای دربیاورید، می‌شناسید و می‌توانید ببینید که در هر لحظه در چه مکانی هستند. با این حال، این را نمی‌دانید که چگونه به‌ آن‌ها برسید یا چگونه بدون اینکه کسی متوجه شود، آن‌ها را از پای درآورید. مأموریت‌های هیتمن بسیار تکرار پذیر است تا شما این شانس را داشته باشید که راز‌های مختلف اهداف تعیین‌شده را متوجه شوید و همچنین با ردیابی آن‌ها بفهمید که به چه مکان‌هایی خواهند رفت و چه کارهایی را انجام خواهند داد. دانستن این موضوعات، برای شما گزینه‌ها و امکانات زیادی را برای آسیب زدن به آن‌ اهداف فراهم می‌کند.

هیتمن ۳

استودیوی IO Interactive می‌تواند بخش زیادی از این گونه از طراحی بازی (گیم دیزاین) را در قالب یک بازی ویدیویی «جیمز باند» انجام دهد و گیمرها را تشویق کند تا با استفاده از کارهایی قبیل مخفی‌کاری، گمراه کردن و فریبندگی به مناطق با امنیت بالا ورود پیدا کنند و اطلاعات مهمی را به دست آورند. از این نظر، طراحی مراحل هیتمن بسیار غیرخطی پایه‌ریزی شده است. همین قضیه می‌تواند ما را امیدوار کند که آن‌ها برای بازی «جیمز باند» هم از یک طراحی مراحل غیرخطی این‌چنینی بهره ببرند و این قضیه اصلا دور از انتظار نیست و می‌تواند به شکل جالبی اعمال شود. فقط به این تصور کنید که ممکن است پارامترهای مأموریت‌ها و همچنین اهداف شما با توجه به میزان خوب بودن کارتان در نقش یک جاسوس حرفه‌ای، تغییر پیدا کند. در صورت تحقق چنین امری، از هم‌اکنون می‌توانیم به نتیجه‌ی خوشایند آن فکر کنیم و در انتظار بازی در نقش مأمور ۰۰۷ باشیم.

مأمور مخفی در حالت اکشن

مأموریت‌ پایانی بازی هیتمن ۳ کار بسیار جالب و هیجان‌انگیزی را انجام می‌دهد. بعد از سه بازی که مأموریت بزرگ آن‌ها همیشه شما را تشویق می‌کردند که از مبارزه‌ی مستقیم اجتناب کنید و بیشتر به مخفی‌کاری یا کارهای بکرتری رو بیاورید، آخرین مرحله‌ی هیتمن ۳ این محدودیت‌ها را کنار می‌گذارد و به شما این فرصت را می‌دهد که از سلاح‌های خود به‌صورت کامل استفاده کنید و وارد یک اکشن تمام‌عیار اما نفس‌گیر شوید. در حالی ‌که مأمور ۴۷ راه خود را به‌سوی جلوی قطار می‌گشاید، او مدام با مکان‌های باریک و تنگی مواجه می‌شود که مخفی‌کاری در آن دشوار است و انتخاب‌های شما برای این کار کاهش می‌یابند. با این حال، همچون همیشه، استفاده‌ی کامل از سلاح‌هایتان هم کار بسیار خطرناکی است زیرا طبق معمول مدت‌زمان زیادی طول نمی‌کشد تا مأمور ۴۷ از پای دربیاید. این یعنی اگرچه در این مأموریت پایانی به‌صورت طبیعی بیش از مأموریت‌های دیگر به مبارزه‌ی مستقیم خواهید پرداخت اما همچنان باید در حین این مبارزه هوشمندانه عمل کنید.

جیمز باند پیرس برازنان

مأموریت پایانی با تعادلی که میان مخفی‌کاری، مبارزه و برنامه‌ریزی برای پیشروی ایجاد کرده، باعث شده فرمولی را که در ۲۰ مأموریت بازی تجربه کرده‌اید، به‌یک‌باره دگرگون کند و این چیزی است که کاملا با یک بازی «جیمز باند» جور درمی‌آید. این مأموریت، مأموریتی نیست که شما فقط با شلیک کردن به‌سوی هر فردی که ببینید به راه خود ادامه دهید؛ هرچند می‌توانید چنین کاری را هم انجام دهید! در واقعیت، در آن مرحله، برخی از واگن‌های قطار پر از محافظان زیادی است که می‌توانند بسیار برای شما دردسرساز شوند و علاوه بر آن بعضی از این محافظان هم در مناطق دیگر مشغول گشت‌زنی هستند و به همین خاطر در صورت اتخاذ چنین تصمیمی، کار برای شما اصلا آسان نخواهد بود. اگر بخواهید همه را از پای درآورید، باید از ابزار مختلفی همچون بمب صوتی، نارنجک و… استفاده کنید. این مأموریت ترکیبی عالی از مأمور ۴۷ به‌عنوان یک مأمور مخفی با توانایی بالا برای قتل و همچنین یک فرد واقعی که باید از خود محافظ کند، ایجاد کرده است. ترجمه‌ی چنین ترکیبی به‌شدت برای یک بازی با محوریت «جیمز باند» هیجان‌انگیز خواهد بود. دقیقا این موضوع دیگری است که می‌توانیم امید داشته باشیم که IO Interactive به‌درستی بتواند در بازی آینده‌ی خود عملی کند چراکه کاملا با ویژگی‌های شخصیتی مأمور ۰۰۷ همخوانی دارد.

تجربه‌ی وقایع داستانی بیشتری درون مأموریت‌های بازی

در بیشتر مأموریت‌های بازی هیتمن، مأمور ۴۷ به‌تنهایی مأموریت‌ را پیش می‌برد. او برای پیشبرد مرحله از طریق رادیو و با کمک «دایانا برنوود» و چند فرد دیگر نکاتی را دریافت می‌کند؛ اما این قضیه غالباً به همین اندازه ختم می‌شود. با این حال، در بازی هیتمن ۳ و در مأموریت The Farewell، شاهد تغییرات خاص و مهمی بودیم. در این مرحله، دایانا در همان میهمانی و جشنی که مأمور ۴۷ قرار است در آن نفوذ کند، حضور دارد و حتی با یکی از اهداف مشخص‌شده‌‌ای که مأمور ۴۷ باید او را به قتل برساند، ارتباط برقرار می‌کند و با او وقت می‌گذراند. اگر بخواهید روی حضور او حساب باز کنید و برای رسیدن هدف خود روی او تکیه کنید، می‌تواند به‌گونه‌ای نقش همراه را انجام دهد و در پیشروی مرحله نقش مثبتی بگذارد.

هیتمن ۳

ما این را بارها در فیلم‌های جیمز باند دیده‌ایم و این واقعیت را می‌دانیم که فیلم‌های جیمز باند فقط در مورد مأمور ۰۰۷ نیست؛ بلکه او با دیگر مأموران تعامل برقرار  می‌کند، دوستانی می‌یابد و در طول انجام مأموریت‌ها روی کمک دیگران تکیه می‌کند. اگر بخواهیم از این جنبه به قضیه نگاه کنیم، می‌توان گفت که مأموریت The Farewell ممکن است تلاش موفقی از سوی سازندگان بازی برای همکاری یک مأمور مخفی با مأمور مخفی دیگری در میانه‌ی مأموریتی مهم باشد. پیدا کردن دایانا در لحظه‌ی کلیدی (و به‌ویژه‌ با لباس مبدل) به شما فرصت بهره‌گیری از کمک او در این عملیات را می‌دهد تا از طریق چیزهایی مثل فریب دادن هدف قتل یا کشاندن او به منطقه‌ای خاص بتوانید به‌راحتی آن هدف را به کمک دایانا از بین ببرید.

ترکیب ست‌پیس‌های بزرگتر اسکریپت شده و شخصیت‌های دیگر و اعمالشان که روی داستان و مأموریت اثرگذار باشد و در نهایت همکاری با مأمورهای مخفی دیگر یک ترکیب عالی به وجود می‌آورد که می‌تواند در طراحی بازی اثر جیمز باند استودیو IO Interactive تأثیر چشمگیری داشته باشد؛ زیرا کاملا با چیزهایی که از جیمز باند دیده‌ایم، همخوانی دارد.

نزدیک شدن به شخصیت منفی و شرور داستان

همان‌طور که گفته شد، بخش زیادی از مراحل بازی هیتمن بر اساس آماده‌سازی و تدارک دقیق برنامه‌هایتان برای انجام هدف خواسته‌شده پیش‌ می‌رود. شما می‌توانید مستقیم و به‌صورت عادی راه بروید و در فضای بازی به‌سوی هدف خود شلیک کنید اما اغلب اوقات این بدترین انتخاب ممکن است و انجام چنین کاری به احتمال زیاد منجر به مرگتان در بازی می‌شود. در عوض نیاز دارید تا زمانی را سپری کنید و الگوهای کاری و کارهای روزمره هدفتان را متوجه شوید یا حتی با استراق ‌سمع از دیگر شخصیت‌ها، اطلاعاتی را از هدفتان به دست بیاورید و از این اطلاعات برای طرح‌‌ریزی نقشه‌ی خود استفاده کنید. در واقع، بازی‌های هیتمن استودیو IO Interactive اجازه می‌دهد که درباره‌ی افرادی که هدف شما برای قتل هستند، جزئیات زیادی را فرابگیرید و از این طریق به‌صورت خودکار داستان‌های کوچکتری درون مرحله شکل می‌گیرد.

جیمز باند شان کانری

دوباره می‌گوییم که فیلم‌های «جیمز باند» فقط درباره‌ی جیمز باند نیستند بلکه در این فیلم‌ها اغلب شخصیت‌های منفی و شروری وجود دارد که در انجام طرح‌ها و دسیسه‌های شیطانی نبوغ خاصی دارند. بعضی از شخصیت‌هایی شروری هم که در تعدادی از مراحل هیتمن دیده‌ایم، چنین ویژگی‌هایی دارند و داستان برخی از آن‌ها در نوع خود جالب و قابل‌توجه است. با توجه به این روند، بسیار محتمل است که انتظار داشته باشیم IO Interactive برای شخصیت‌های منفی و شرور بازی «جیمز باند» چنین رویکردی را در نظر بگیرد و حتی با توجه به ظرفیت بالای داستان‌های مرتبط با «باند»، در مقیاس بزرگتر و با جزئیات بهتری این کار را انجام دهد. سازندگان بازی هیتمن اکنون با توجه به تجربه‌ای که کسب کرده‌اند، این فرصت را در اختیار دارند که توجه بیشتری به آنتاگونیست‌های خود انجام دهند و به بازیکنان این اجازه را بدهند تا با جاسوسی و هر کار دیگری که ممکن باشد، بتوانند جزئیات جالبی را از داستان‌های نهفته در این شخصیت‌های شرور به دست آورند. انجام درست چنین کاری، می‌تواند تعدادی از برجسته‌ترین آنتاگونیست‌های داستان‌های جیمز باند را رقم بزند.

منبع: این مطلب را و در سایت Gamespot منتشر شده است.

صفحه اصلی بازی - اخبار بازی - تریلر بازی - نقد و پیش نمایش | دیجی‌کالامگ

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه