چرا فیلم ترسناک «پنج شب با فردی» موفقیتی بزرگ برای کل سینما است؟

۱۲ آبان ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
فیلم پنج شب با فردی

«پنج شب با فردی» یک فیلم ترسناک مبتنی بر بازی ویدیویی محبوب به همین نام است. این فرنچایز بازی ویدیویی به «پرش‌های ترسناک» خود مشهور است که با دلهره و تپش قلب مخاطب خود را می‌ترساند. اما اقتباس سینمایی این بازی آن چنان توقعات را برآورده نکرده و جز فرصتی از دست رفته، چیزی برای ارائه ندارد. با تمام این اوصاف، موفقیت پنج شب با فردی در گیشه باعث شده نگاه دیگری به این فیلم داشته باشیم. شاید نباید فیلم را تنها بر اساس پرش‌های ترسناک نصفه و نیمه‌اش قضاوت کرد. در پس این فیلم ترسناک سایه‌ی بازی بسیار مشهوری وجود دارد که فروشی باورنکردنی‌ برای این فیلم به ارمغان آورده. بی‌شک حمایت یوتیوبرهای معروفی مثل «PewDiePie» در این امر بی‌تأثیر نبوده‌، اما واقعا چه چیزی در ورای موفقیت پنج شب با فردی است؟

داستان فیلم، مثل بازی با کاراکتری به نام مایک اشمیت آغاز می‌شود که نقش آن را جاش هاچرسون بازی می‌کند. مایک نگهبان یک غذاخوری یا آرکید به نام پیتزافروشی فردی فازبیر (Freddy Fazbear’s Pizzeria) است که البته به زودی مشخص می‌شود همه چیز سر جای خودش نیست. در این رستوران عروسک‌های زیادی وجود دارند که حس غذاخوری‌های قدیمی را القا می‌کند.

با وجود اینکه فیلم از نظر داستانی یا بصری چیز خاصی برای ارائه ندارد، و منتقدان نیز نمره‌ی پایینی به فیلم داده‌اند، اما همچنان طرفداران پنج شب با فردی مشتاقانه به سینما رفته و در سایت‌های امتیازدهی، امتیاز بالایی (۸۹ درصد در راتن تومیتوز) به این فیلم داده‌اند. این امر ثابت می‌کند که نکاتی در موفقیت پنج شب با فردی وجود دارد که می‌تواند بردی برای کل سینما باشد. در ادامه‌ی مطلب دلایلی را برمی‌شماریم که نشان می‌دهد، با وجود اینکه پنج شب با فردی فیلم خوش ساختی نیست، اما همچنان برای سینما به عنوان یک کل واحد اهمیت دارد.

۱. «پنج شب با فردی» توانست پرفروش‌ترین افتتاحیه‌ی فیلم ترسناکی باشد که یک زن آن را کارگردانی کرده است

سه عروسک از پنج شب با فردی

باید اینطور شروع کنیم که کارگردانی «اما تمی» در این فیلم قابل ستایش است. در واقع، بیشتر ایرادات فیلم به حوزه‌ی نویسندگی، ترسناک نبودن صجنه‌ها به وقت لازم و رویکرد کلی‌ای فیلم نسبت به ترساندن مخاطب (یا در این جا عدم ترساندن مخاطب) مربوط می‌شود. با این وجود، قابل ستایش است که تمی توانسته با پنج شب با فردی به جایگاه پردرآمدترین افتتاحیه‌ی فیلم ترسناک با کارگردانی یک زن دست پیدا کند. بی‌شک همه دوست داریم شاهد حضور فعال‌تر زنان در حوزه‌ی فیلم ترسناک و هالیوود به طور کلی باشیم. بنابراین اگر موفقیت پنج شب با فردی بتواند راهی برای دیگر کارگردانان زن باز کند تا فیلم‌های بیشتر، با بودجه‌های بالاتر را روی پرده بیاورند، پس حتما پنج شب با فردی بردی برای سینما بوده است.

۲. بودجه‌ی اندک «پنج شب با فردی» نشان می‌دهد همچنان فضا برای گفتن داستان‌های خاص و عجیب باز است

ویدیوگیم پنج شب با فردی

سال ۲۰۲۳ میلادی سالی بود که تعداد زیادی از فیلم‌های با بودجه‌های هنگفت شکست تجاری سختی خوردند؛ مثل ایندیانا جونز و گردانه‌ی سرنوشت (Indiana Jones and the Dial of Destiny) و المنتال (Elemntal) دیزنی، فست اکس (Fast X) و مأموریت غیرممکن روزشمار مرگ قسمت اول (Mission: Impossible – Dead Reckoning Part One). همه‌ی این فیلم‌ها بودجه‌ای بیش از ۳۰۰ میلیون دلاری داشتند. میتوان همه‌گیری کرونا، تورم جهانی و بالا بودن دستمزد ستاره‌های این فیلم‌ها را از جمله دلایل گران بودن این بلاک‌باسترها دانست.

اما نکته‌ی مهم اینجاست، که وقتی شرکت‌ها پول هنگفتی برای احیا کردن مجموعه‌های محبوب قدیمی خرج می‌کنند، دیگر حاضر نیستند برای داستان‌های خاص‌تر مایه بگذارند. این امر موجب می‌شود که سرمایه‌گذاری روی فیلم‌های خاص‌تر کاهش پیدا کند تا شرکت‌ها از کسب سود خود مطمئن باشند. پنج شب با فردی با بودجه‌ی ناچیز ۲۰ میلیون دلاری ساخته شده، اما در آخر هفته‌ی افتتاحیه‌ی خود توانسته فروش سراسری بیش از ۱۳۰ میلیون دلاری داشته باشد. این موفقیت می‌تواند به این معنی باشد که استودیوها حالا حاضرند برای ایده‌های کوچک‌تر و خاص‌تر پول خرج کنند و اینگونه تنوع فیلم‌ها در مارکت بالا می‌رود؛ به جای اینکه صرفا به ساخت مجموعه‌های اکشن و فیلم‌های ابرقهرمانی بسنده کنند.

۳. «پنج شب با فردی» تا حدود زیادی به بازی وفادار بوده و می‌تواند راه ساخت اقتباس‌های بیشتر را هموار کند

اسکرینشات از ویدیوگیم پنج شب با فردی

احتمالا مهم ترین نکته درباره‌ی موفقیت پنج شب با فردی، وفادار بودن فیلم به ماتریال بازی است که موجب می‌شود طرفداران این ویدیوگیم از فیلم نیز راضی باشند. نکته‌ی دیگر آنکه، مهم نیست چقدر منتقدان از پنج شب با فردی ایراد گرفتند، همانطور که طرفداران ویدیوگیم فیلم برادران سوپرماریو را دوست داشتند و از آن لذت بردند، از پنج شب با فردی نیز رضایت داشتند، پس اصلا لعنت بر منتقدان!

اکشن فیگور مدل بازی فردی فناف تمام مفصلی بسته 5 عددی

به عنوان فیلم‌بازانی که طرفدار ویدیوگیم نیز هستند می‌توانیم بگوییم که وفادار بودن فیلم به بازی بهترین ویژگی پنج شب با فردی است و بهترین دستاوردی که این موفقیت می‌تواند برای ویدیوگیم بیاورد، ساخت فیلم‌های اقتباسی بیشتر بر اساس بازی‌های ویدیویی است که دیگر کاملا به محتوای اصلی گیم وفادارند. دوران فیلم سینمایی‌های لایو اکشن عجیب و زننده، مثل لایو اکشن برادران سوپرماریو در سال ۱۹۹۳ میلادی و فیلم دو اژدها در سال ۱۹۹۴، که هیچ شباهتی به بازی نداشتند، دیگر تمام شده و این دسته فیلم‌ها نه فیلم‌بازان و نه گیمرها را راضی نمی‌کند. همین کافی است که اگر موفقیت این فیلم به ساخت یک اثر اقتباسی از متال گیر سالید شود دیگر ما که خرکیف می‌شویم.

۴. فیلم در استفاده از جلوه‌های ویژه‌ی کامپیوتری افراط نکرده است

فیلم پنج شب با فردی

یکی دیگر از دلایل شکست بلاک باسترهای بزرگ امسال، اتکای بیش از حد این استودیوها به CGI است. فیلم‌هایی مثل ایندیانا جونز و گردانه‌ی سرنوشت، یا فیلم فلش، انسان‌ها را مثل مجسمه‌های مومی درست کرده بودند که عاقبت بدی حتی برای بازیگرانی مثل هنری کویل و هریسون فورد داشت.

با اینکه سازندگان پنج شب با فردی احتمالا می‌توانستند بخش زیادی از بار بصری فیلم را به دوش انیماتورها بیندازند، اما همچنان تصمیم گرفتند راه قدیمی یعنی دستی درست کردن عروسک‌ها را پی بگیرند. همین امر بی‌شک در کاهش بودجه‌ی فیلم تأثیر بزرگی داشته است. به لطف جیم هنسون، فردی و دوستانش همه با کمک ابزار واقعی و عروسک‌سازی زنده شدند و به صحنه آمدند. اگر فیلم‌های ابرقهرمانی هم بتوانند از این موفقیت پنج شب با فردی درس بگیرند، هم بودجه‌ی کمتری مصرف می‌کنند و هم دیگر کمتر شاهد افتضاحات تصویری مثل برخی فیلم‌های امسال خواهیم بود.

۵. موفقیت فیلم در گیشه، در حالی که همان روز نسخه‌ی دیجیتال آن روی پلتفورم‌های استریمینگ قرار گرفت، نشان می‌دهد سینما هنوز نمرده است

در اولین سال همه‌گیری کرونا، بسیاری از سالن‌های سینما به خاطر قوانین فاصله‌گذاری اجتماعی تعطیل شدند. در این مدت سهام AMC سقوط کرد و فیلم‌هایی مثل واندر وومن ۱۹۸۴ (Wonder Woman 1984) و بیوه سیاه (Black Widow) که همزمان در سینما، روی پلتفورم‌های آنلاین منتشر شده بودند، شکست خوردند. همین قضایا بود که ترس از سرویس‌های پخش آنلاین را دوچندان کرد؛ چرا که دیگر موفقیت استریمینگ مساوی مرگ سالن‌های سینما بود.

با این حال، اگر موفقیت پنج شب با فردی در گیشه و پلتفرم‌های آنلاین یک چیز را ثابت کند، آن این است که این‌ها همه ترس واهی است و جای نگرانی وجود ندارد. تقریبا همه‌ی کسانی که به سینما رفتند تا پنج شب با فردی را روی صحنه‌ی بزرگ تجربه کنند، می‌توانستند خیلی راحت‌تر و در خانه‌ی خودشان با پرداخت مبلغی اندک این فیلم را ببینند. اما با این وجود سینما را انتخاب کردند. این نشانه‌ی مثبتی است برای فیلم‌بازانی که معتقدند فقط باید روی پرده‌ی بزرگ سینما فیلم دید تا تجربه‌ی واقعی از فیلم حاصل شود.

علاوه بر این، موفقیت پنج شب با فردی می‌تواند سرویس‌های پخش آنلاین را نیز مجاب کند که فیلم‌های خود را روی پرده‌ی سینما بیاورند و تنها به سیستم استریمینگ اکتفا نکنند. کل بحث «استریم مرگ سینما است!» به خاطر شرکت‌هایی مثل نتفلیکس است که حاضر نیستند فیلم‌های خود را روی پرده بیاورند. بالاخره چه تبلیغی بهتر از یک فیلم موفق که هم در پلتفورم‌های استریمنیگ و هم در گیشه فروش بسیار و حضور پرقدرتی داشته است؟

منبع: WGTC

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه