چرا سینما هنوز به فیلم‌های کم‌هزینه نیاز دارد؟

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
سینما

در بازار آشفته تابستانی امسال که پر از آثار ضعیف غیر منتظره بود و همه افراد تلاش می‌کردند تا جایگاهی در سینما دست و پا کنند، دو فیلم نشان دادند که موفقیت در تابستان ۲۰۲۱ تنها به فیلم‌های پرفروش و بزرگ، ختم نمی‌شود.

فیلم‌های پیر (Old) و شوالیه سبز (The Green Knight) بر اساس اصول اولیه (هر چند که عموم مردم آن‌ها را نمی‌دانند) ساخته شده بودند و به‌عنوان پروژه‌های اصلی، تماشاگران آینده‌نگر سینما را خشنود کردند. جدا از این جنبه، هر دو فیلم، کمپین‌های بازاریابی خود را به فضا و تصاویر فیلم معطوف کردند و نه مناظر آن. هر دو فیلم، کار خود را خیلی خوب به پایان رساندند و فیلم پیر هفته به هفته بالاتر از خیلی از آثار دیگر، رکوردهای فروش خوبی در این تابستان به جا گذاشت.

موفقیت این دو فیلم، آخرین یادآور این نکته است که فضای نمایش سینما، فقط مختص فیلم‌های بزرگ و با بودجه زیاد نیست. همچنین این آثار می‌توانند ذهنیت مخاطبان قدیمی سینما را با چالش همراه کنند. موفقیت این دو عنوان، نکته‌ای دیگر را هم تأیید می‌کنند که سال‌هاست اثبات شده است، این که استودیوها باید به طور منظم به ساخت فیلم‌های با بودجه متوسط و میان‌رده بپردازند. آثار میان‌رده استودیوهایی مانند برادران وارنر و پارامونت پیکچرز، تا حد زیادی به سرویس‌های مختلف پخش منتقل شده‌اند اما فیلم‌هایی مانند پیر و شوالیه سبز نشان می‌دهند که چنین پروژه‌هایی در صورت اکران در سینما، هنوز از پتانسیل درآمدزایی بالایی برخوردارند.

البته استودیوهای بزرگ در واقع به خود ظلم می‌کنند، چرا که نه تنها تمایلی به ساختن این نوع فیلم‌ها ندارند، بلکه به فیلم‌هایی که تولید می‌کنند هم علاقه زیادی ندارند. در طول بیماری همه‌گیر کرونا، اولین فیلم‌هایی که استودیوهای سینمایی به سرویس‌های پخش یا سرویس‌های خدمات‌دهی ویدیویی فروختند، در ژانر کمدی، درام دادگاهی و سایر ژانرهای منحصر به جهان فیلم‌های میان رده بودند. به‌عنوان مثال استودیوی لاینز گیت آثار فرانچایز‌هایی مانند مارپیچ و محافظ زن هیتمن را برای نمایش در سینما نگه داشت اما به طور ناگهانی کمدی تحسین‌شده بارب و استار به ویستا دل‌مار می‌روند را با کمترین هیاهو، در سرویس‌ پخش انتشار داد.

فقط بخشش

این بی‌علاقگی به فیلم‌های با بودجه متوسط، ​​فقط مختص دوران همه‌گیری کرونا نیست. این چیزی است که صنعت سینما را در سال‌های قبل از این رویداد هم دچار مشکل کرده بود. دهه‌ی گذشته عمدتا عاری از آثار با بودجه متوسط ​​بود. قبلا تمام آثار کمدی عاشقانه و درام دادگاهی در قالب چنین آثاری به نمایش درمی‌آمدند. فروپاشی این سبک فیلم‌ها را می‌توان به آثار کم‌فروشی مانند فیلم تو از کجا می‌دانی نسبت داد اما چنین اشتباهاتی نباید این ژانر را نابود کنند. همان‌طور که فیلم‌های ابرقهرمانی بعد از فیلم ضعیف فانوس سبز، همچنان تولید می‌شوند، استودیوهای سینمایی نباید بعد از فیلم تو از کجا می‌دانی، ساخت کمدی‌های عاشقانه را به طور کامل رها کنند.

این حوزه و سایر ژانرهای با بودجه متوسط، ​​توسط استودیوهای سینمایی‌ کنار گذاشته شده‌اند و خانه جدیدی به نام سرویس‌های پخش پیدا کرده‌اند. جالب این‌جاست که نتفلیکس هنوز نتوانسته است با ادامه دادن فیلم‌های پرهزینه بزرگی مانند درخشان یا ۶ شش زیرزمینی، فرانچایز‌های رایج خود را راه‌اندازی کند اما آن‌ها آثار پدیده و فرهنگی کم‌هزینه‌ای مانند تقدیم به همه پسرانی که عاشقشان بودم و غرفه بوسه را ادامه داده‌اند. چندی پیش بود که هالیوود مرتبا فیلم‌هایی مانند این آثار را با الگوبرداری از عناوینی مانند بخت پریشان (۲۰۱۴) تولید می‌کرد. کمیابی این فیلم‌ها در فضای سینما، خلایی ایجاد کرد تا سرویس‌های پخش وارد شوند و این جای خالی را پر کنند.

فقط سرویس‌های پخش نیستند که به جلوگیری از انتشار فیلم‌های با بودجه متوسط ​​در سینما کمک می‌کنند. استودیوهای سینمایی‌ خودشان با مخالفت با این پروژه‌ها، از عوامل اصلی چنین اتفاقی هستند و با درک محدود از تجارب سینمایی، چنین آینده تاریکی را برای سینما رقم می‌زنند. این تغییر شدید اولویت‌ها باعث شده است تا بازیگرانی مانند بن افلک و تام هنکس با ناامیدی، پیش‌بینی کنند که آینده سینما جایی برای آثاری که پرهزینه و بزرگ نباشند، نخواهد داشت.

هنکس در دسامبر ۲۰۲۰ در مصاحبه‌ای با کولایدر گفت: «فیلم اخبار جهان، شاید آخرین فیلم بزرگسالان باشد که درباره افرادی است که حرف‌های جالبی برای گفتن دارند (و قرار است در سینما به نمایش درآید). زیرا بعد از این، استودیوها به خاطر این که مطمئن شوند مردم به سینما می‌آیند، به سراغ آثار دنیای سینمایی مارول و سایر فیلم‌های فرانچایزی می‌روند.»

به‌عنوان مثال، تماشای کمدی‌های میان‌رده ​​به همراه یک جمعیت زیاد، می‌تواند هیجان‌انگیز باشد. خندیدن در اتاقی پر از غریبه‌ها در حالی که هیستریک‌ترین لحظات فیلم پایان کار اینجاست را تماشا می‌کنید، مطمئنا تجربه‌ای لذت‌بخش است. همین‌طور تماشای یک درام دادگاهی خوب در سینما مانند فقط رحمت هم چنین حسی را تداعی می‌کند یا یک درام عاشقانه مانند آسیایی‌های پولدار دیوانه، جمعیت تماشاچی را درگیر احساساتی فراتر از زندگی می‌کند. تماشای چاقوکشی در سالنی پر از جمعیت که عمیقا به هر پیچش داستان واکنش نشان می‌دهند، همان حس سرخوشی است که انسان‌ها به دنبالش هستند و فقط تماشای یک فیلم عالی در سینما مانند موارد بالا، می‌تواند این حس را القا کند.

شوالیه سبز

نباید فقط آثار پرهزینه در سینماها اکران شوند. چندین ژانر که برای آثار میان‌رده ​​مناسب هستند، دوباره می‌توانند تماشاگران را با رضایت کامل، به سینما بکشانند.

علاوه بر همه‌ی این‌ها، فیلم‌های با بودجه‌ی متوسط، ​​اجازه می‌دهند تا مخاطبان، طیف وسیع‌تری از تجربیات را بررسی کنند. این فیلم‌ها ریسک مالی کمتری در مقایسه با آثاری مانند جوخه‌ی انتحار یا گشت و گذار در جنگل دارند و استودیوها از لحاظ تئوری می‌توانند از فیلم‌های میان‌رده برای کشف و فهمیدن نکاتی استفاده کنند که هیجان یا تفکرات را مخاطبان را برمی‌انگیزد. یک مثال عالی و مدرن از این موضوع، فیلم موفق (از نظر مالی) شیادان با بودجه ۲۰ میلیون دلاری است که داستان آن بر روی کارگران جنسی متمرکز بود. این که یک فیلم به موضوع کارگران جنسی بپردازد و حتی آن‌ها را به تصویر بکشد، مسأله‌ای است که به هیچ وجه نمی‌توان آن را در یک فیلم پرهزینه و بزرگ، مطرح کرد.

علاوه بر این‌ها، تولید فیلم‌های با بودجه متوسط، ​​این اطمینان را می‌دهد که بازار داخلی استودیوها تنها به چند فیلم پرهزینه متکی نباشد و آن‌ها با خیال راحت می‌توانند به ساخت فیلم‌های خود و اکران آن‌ها در گیشه ادامه دهند. برای مثال، فیلمی مانند انتقام‌جویان: بازی پایانی، بسیار موفق شد اما همه عناوینی که بودجه زیاد دارند، به فروش آن‌چنانی نمی‌رسند. پس استودیوها برای جبران یا حتی جایگزینی آثار ناموفق گیشه مانند شاه آرتور: افسانه شمشیر و ققنوس سیاه، به فیلم‌های میان‌رده ​​نیاز دارند. گذشته، پر از مثال‌هایی است که ثابت می‌کند فقط اتکا به آثار با بودجه زیاد، برای رسیدن به موفقیت، همیشه کارساز نیست. تولید فیلم‌های با بودجه متوسط، ​​تعادل لازم را در بازار ایجاد می‌کند.

با بازگشت به روند اکران‌های سینمایی، استودیوهای فیلم‌سازی باید تشخیص دهند که نمی‌توانند به همان وضعیت قبل از شروع همه‌گیری بازگردند. آن‌ها برای اطمینان از بازگرداندن و ترغیب طیف وسیعی از تماشاگران به سینماهای محلی خود، باز هم باید به فیلم‌های با بودجه متوسط روی آورند. ژانرهایی مانند کمدی عاشقانه و درام دادگاهی که در سال‌های قبل از بیماری همه‌گیر کرونا، کاهش یافته یا به سرویس‌های پخش منتقل شده بودند، باید دوباره در سینما اکران شوند. این امر به ویژه، بسیار مناسب استودیوهای کوچک‌تر مانند مترو گلدوین مایر یا اس‌تی‌ایکس اینترتینمنت است که به دنبال ساخت آثار کم‌هرینه‌تر هستند تا بتوانند نمودار مالی سالانه خود را بهبود بخشند.

وقتی صحبت از آثار با هزینه متوسط ​​می‌شود، استودیوهای هالیوود باید نقل قولی از یک فیلم بیس‌بال کلاسیک را به خاطر بسپارند که می‌گفت: «اگر آن را بسازید، آن‌ها می‌آیند.» فیلم‌های با بودجه متوسط ​​سال ۲۰۱۹ مانند زنان کوچک، فورد در برابر فراری و داونتون ابی نشان دادند که فقط آثار پرهزینه و بسیار گرانقیمت نیستند که می‌توانند به پرده‌های سینما رونق دهند. مردم در گذشته و به‌خصوص در چند سال اخیر، برای تماشای فیلم‌های میان‌رده در سینماها حاضر شده‌اند و قطعا باز هم خواهند آمد. پس بهتر است استودیوها کمی از نتفلیکس و آمازون دست بکشند و دوباره به طور منظم به ساخت فیلم‌های با بودجه متوسط ​​بپردازند.

منبع: Collider

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه