آیا فرایند تکامل و انتخاب طبیعی در حیات جاری است؟ (بخش دوم)
همهی موجودات زنده، ژنها را به صورت مولکولهای DNA حمل میکنند. ژنها شکل رشد و نمو موجودات زنده را کنترل میکنند و از والدین به فرزندان منتقل میشوند. وقتی که یک مرغ تخم میگذارد، از طریق ژنهایش صفات خود را به فرزندان منتقل میکند. در یک قرن گذشته، دانشمندان ژنهای گونههای مختلف را به صورت کاتالوگ در آوردهاند. همهی موجودات زنده، اطلاعات را به یک روش در DNA خود ذخیره میکنند. آنها این کار را با «کدگذاری ژنتیکی» انجام میدهند. موجودات زنده، اشتراکات ژنتیکی زیادی با یکدیگر دارند. هزاران نمونه از ژنهایی که در DNA انسان وجود دارد، در دیگر موجودات زنده، حتی گیاهان و باکتریها هم یافت میشود.
جهش ژنتیکی
این دو واقعیت بدین معنی هستند که همهی موجودات زندهی روی زمین، از یک جد مشترک ریشه گرفتهاند. «آخرین جد مشترک» که میلیاردها سال پیش زندگی میکرد. با مقایسهی ژنهای مشترک موجودات زندهی مختلف، میتوانیم رابطهی آنها را با یکدیگر متوجه شویم. برای مثال، انسان با نخستیها ژنهای مشترک بیشتری نسبت به دیگر موجودات زنده دارد؛ این اشتراک چیزی در حدود ۹۶ درصد است. «کریس استرینگر» (Chris Stringer) از موزهی تاریخ طبیعی لندن میگوید: «به سختی میتوان این اشتراک ژنها را از روش دیگری، به جز اینکه موجودات زنده همه از یک جد مشترک هستند و در طول زمان تغییرات پیاپی داشتهاند، توضیح داد.»
ما میتوانیم با رهگیری ژنها، جزئیات تغییرات تکاملی را بررسی کنیم. «نانسی موران» (Nancy Moran) از دانشگاه تگزاس در آستین میگوید: «شما میتوانید انواع مختلف باکتری را مقایسه و ژنهای مشترک آنها را پیدا کنید. وقتی این ژنها را شناختید، میتوانید به چگونگی تکامل آنها در انواع مختلف جمعیتها پی ببرید.» وقتی که لنسکی به نمونههای فریز شدهی باکتریها مراجعه کرد، متوجه شد باکتریهایی که توانایی هضم سیترات را پیدا کرده بودند، تغییرات زیادی در DNA شان ایجاد شده بود. تغییراتی که در دیگر باکتریها نبود، به این تغییرات، «جهش ژنتیکی» میگویند.

به تغییرات اتفاقی در DNA موجودات زنده، چهش ژنتیکی میگویند
البته یک جهش ژنتیکی خاص منجر به امکان هضم سیترات نشد، بلکه یک سلسله جهشهای ژنتیکی باعث بروز این ویژگی شد. این زنجیرهی پیچیدهی جهشهای ژنتیکی، توضیح میدهد که چرا فقط یکی از دوازده جمعیت آزمایشگاهی توانستند قابلیت هضم سیترات را بدست آورند. این در ضمن نکتهای بسیار مهم دربارهی تکامل را بیان میکند. احتمال برداشتن یک گام تکاملی خاص، خیلی کم است، ولی اگر موجودات زندهی زیادی در یک گونه داشته باشیم، ممکن است یکی از آنها موفق به برداشتن آن گام بشود. باکتریهای گروه آقای لنسکی نشان دادند که تکامل میتواند به موجودات زنده، قابلیتهای کاملا جدیدی بدهد. با این حال تکامل همیشه منجر به اتفاقات بهتر نمیشود.
موران میگوید: «جهشهایی که منجر به تغییرات مثبت و بهبود زندگی موجودات زنده میشوند، معمولا خیلی نادر هستند. در حقیقت، بیشتر جهشها یا هیچ تاثیری در روند زندگی ندارند، یا اینکه کاملا برای زندگی او مضر هستند.» وقتی باکتریها در محیط منزوی آزمایشگاه زندگی میکنند، گاهی اوقات دچار جهشهای ژنتیکی خیلی بدی میشوند. در طول زمان این جهشهای منفی ممکن است باعث نابودی جمعیت شود. موران میگوید: «این دقیقا فرایند تکامل را نشان میدهد. تکامل همیشه به معنی سازگاری با محیط و بهتر شدن زندگی نیست، بلکه اوضاع را میتواند کاملا خراب کند.» جالب اینجاست که تکامل گاهی اوقات باعث میشود که موجودات زنده بعضی از قابلیتهای خود را از دست بدهند. مثلا، بعضی از جانورانی که طی نسلهای متعدد در غارها زندگی کردهاند، چشمان خود را از دست دادهاند و نابینا شدهاند. ممکن است عجیب به نظر برسد، احتمالا تصور قبلی ما این بود که تکامل به معنی بهتر و پیچیدهتر شدن موجودات زنده است، ولی این چیزی نیست که در واقعیت رخ میدهد.

آن ماهی که در محیط تاریک غار میزیسته نیازی به چشم نداشته و بنابراین آن را از دست داده
تصور بهتر شدن موجودات زنده در طی تکامل را باید به زمان دانشمندی به نام «ژان باپتیست لامارک» (Jean Baptiste Lamarck) مربوط دانست. او کسی است که پیش از داروین ایدهی تکامل موجودات زنده را مطرح کرده بود. اتفاقا ایدهی او بر ذهنیت داروین تاثیر خیلی زیادی گذاشت. با این حال او برخلاف داروین اعتقاد داشت که موجودات زنده همواره در تکامل و ارتباط با محیطزیست خود بهتر میشوند و در کل به صورت ذاتی به دنبال بهبود هستند. آنطور که لامارک میگوید، چون اجداد زرافهها برای خوردن برگهای درختان بلند، سرهای خود را میکشیدند، گردن زرافههای امروزی دراز شده است. داروین نامهای به لامارک نوشت و به او گفت که نظریهاش بیمعنی است. جونز میگوید: «نظریهی لامارک قابل آزمایش نیست. منظور لامارک از اینکه موجودات زنده میخواهند بهبود پیدا کنند چه بود؟ چگونه میشد این را آزمایش کرد؟» داروین یک نظریهی جایگزین داشت؛ نظریهی «انتخاب طبیعی»، توضیحی کاملا متفاوت دربارهی گردن دراز زرافهها میداد.
یکی از اجداد زرافههای مدرن که احتمالا حیواناتی بیشتر شبیه به گوزن یا بز کوهی بودند را تصور کنید. اگر جایی که این جانور زندگی میکرده، پر از درختان بلند بوده، آنهایی که گردنهای بلندتری داشتند میتوانستند غذای بیشتری بدست آورند و در نتیجه شانس بیشتری برای تولید نسل داشته باشند. بنابراین بعد از گذشت چند نسل، همهی حیوانات این مکان، اندکی گردنهای بلندتری نسبت به نسل قبل داشتند. چرا که حیوانات با گردن کوتاهتر، شانس بقای کمتری داشتند و بنابراین نمیتوانستند تولید مثل کنند و ژنهای خود را به نسل بعدی منتقل کنند. ولی آنهایی که گردن بلند داشتند، میتوانستند این ژن خود را که باعث میشد با محیط سازگارتر باشند به نسل بعد منتقل کنند.

تنها زرافههایی باقی ماندند که گردن بلندتر داشتند و میتوانستند برگ درختان را بخورند
در مدت زمان زیاد، همچنان آنهایی که گردنهای بلندتری داشتند، بهتر تغذیه و در نتیجه تولید مثل کردهاند و بنابراین اکنون شاهد زرافههای گردن دراز هستیم. جهشهای ژنتیکی رخ داده، میتواند همانقدر که برای گردنهای بلند رخ داده برای کوتاه شدن گردنها هم رخ داده باشد، با این حال مسئله این است که فقط آنهایی که گردن بلند داشتند میتوانستند در محیط دوام بیاورند و گردن کوتاهها از بین میرفتند.
حیواناتی مثال زرافهها خیلی جالب هستند، چرا که به نظر میرسد کاملا با محیط سازگار شدهاند. آنها در مکانهایی زندگی میکنند که درختان بلند هستند و برگها در ارتفاع خیلی زیاد قرار دارند. بنابراین گردن بلند ابزاری مناسب برای رسیدن به این درختان است. موران میگوید: «این تصویری است که معمولا مردم را گمراه میکند. چرا که خیلی بینقص و از پیش طراحی شده به نظر میرسد. با این حال اگر از نزدیک نگاه کنید، این سازگاری بزرگ، نتیجهی یک سری تغییرات کوچک و زنجیروار است. بدین ترتیب میفهمید که خیلی هم برنامهریزی شده نبوده است. بلکه عجیب هم بوده و میتواند به چیزهای عجیبتر هم ختم شود.»
ما اکنون همهی مدارک را داریم و وقتی آنها را در کنار یکدیگر قرار میدهیم، متوجه میشویم که فرایند تکامل در حیات روی زمین جاری است. جهشهای ژنتیکی اتفاقی باعث تغییرات در صفات میشوند. این تغییرات کمکم منجر به بوجود آمدن گونههای جدید میشوند. بیشتر این تغییرات تحت تاثیر انتخاب طبیعی، منجر به از بین رفتن موجوداتی که برای زندگی در یک زیستبوم مناسب نیستند، میشوند.
باور دانشمندان این است که انسان هوشمند در آفریقا بوجود آمد و سپس به سراسر کرهی زمین مهاجرت کرد. اولین انسانی که آفریقا را ترک کرد، با دیگر گونههای انسان، مثل نئاندرتالها تولید مثل کرد. به همین دلیل نیز مردمی که در اروپا و آسیا زندگی میکنند، ژنهای انسانهای نئاندرتال را به همراه خود دارند؛ ولی آفریقاییها ژن نئاندرتالها را ندارند. همهی اینها هزاران سال پیش رخ داد، با این حال داستان تمام نشده و تکامل همچنان در جریان است.

همهی موجودات زنده از یک جد مشترک ریشه گرفتهاند
برای مثال در دههی ۵۰ میلادی، پزشکی بریتانیایی به نام «آنتونی آلیسون» (Anthony Allison)، یک اختلال ژنتیکی به نام «کمخونی داسی شکل» را بررسی میکرد. این اختلال در بین مردم آفریقا رایج است. افرادی که از این بیماری رنج میبرند، گلوبولهای قرمز خونشان شکل عادی ندارد و بنابراین نمیتوانند اکسیژن حمل کنند. آلیسون فهمید که در شرق آفریقا، دو گروه از مردم وجود دارند که یک گروه در مناطق مرتفعتر و گروهی دیگر در مناطق پستتر زندگی میکنند. افرادی که در مناطق پست زندگی میکردند، بیشتر به این بیماری مبتلا بودند.
مشخص شد مردمی که دارای اختلال کمخونی داسی شکل بودند، در حقیقت یک مزیت نسبت به بقیه داشتند. این اختلال آنها را از ابتلا به بیماری مالاریا مصون میکرد. مالاریا نوعی بیماریست که از یک نوع پشه به انسان منتقل میشود و امکان ابتلا به آن برای مردمی که در مناطق پست و دشتها زندگی میکنند بیشتر است. برای این مردم، کمخون بودن بر ابتلا به مالاریا میارزیده و به نوعی، طبیعت ترجیح داده که به جای ابتلا به بیماری مالاریا، دچار کمخونی باشند. در عوض، مردمی که در مناطق مرتفع زندگی میکردند در خطر ابتلا به مالاریا نبودند. بدین معنی که اختلال کمخونی داسی شکل هیچ مزیتی برای آنها نداشته است.
البته پرسشهای زیادی دربارهی تکامل وجود دارد که هنوز پاسخی برای آنها یافت نشده است. ولی با فسیلهای بهتر و دانش بیشتر در حوزهی ژنتیک، شاید روزی پاسخ آنها را دریابیم. چیزی که اکنون زیستشناسان آکادمیک میدانند این است که تکامل یک واقعیت در طبیعت و زندگی روی زمین است. بنابراین اینبار وقتی در خیابان راه میروید و به گلها، سبزهها، درختان و حیوانات نگاه میکنید، میتوانید به فکر فرو روید که همهی اینها چگونه بوجود آمدهاند. هریک از موجودات زندهای که میبینید، هرچند که حشرهای کوچک یا گربهای بزرگ باشد، جدیدترین نسل از یک خانوادهی باستانی است. اجداد آنها به حدود ۳ میلیارد سال قبل باز میگردد؛ به سپیدهدم حیات.
پایان
بخش اول را میتوانید از این لینک بخوانید
منبع: BBC Earth
اینکه دیجی کالا تو این زمینه های علمی قدم گذاشته واقعا جای تشکر داره
امید هست که مجموعه هایی مثل cosmos رو ، دوبله یا زیر نویس کنید و داخل سایت بزارید ، تا مردم ایران آگاه بشوند و حقایق رو بفهمند
امید به روزی که منطق و استدلال جای جهل ما را بگیرد…
منطق برخی افراد شگفتانگیز و در عین حال تاسفبار است.
..
برخی دوستان طوری با قطعیت میگن که نظریه داروین رد شده که انگار خودشون سالها در این زمینه تجسس علمی کردن و به این نتیجه رسیدند که اگر اینجوری هست واجب شرعیه برای این افراد که دنیای علم رو با نتایج حاصل از این تحقیقات مستفیض کنند تا خدای نکرده دانش زیستشناسی که برپایه نظریههای داروین و دیگر بیخدایان (چه خوب هم از دیدگاه دینی افرادی که حتی اسمشون رو هم نمیدوند باخبرند) به اکتشاف خیلی از داروها، واکسنها و درمانهایی پرداختند که خداداران هم خیلی زیاد استفاده میکنند، به بیراهه نرود.
توی این مقاله اسم کسایی که روی این نظریه کار کردند آورده شده، دوستان ذکر شده لطف کنند اسم فقط یک نفر دانشمند زیستشناس (نه رائفیپور) که از این نظریه پشیمون شده رو بگند که ما هم خبر داشته باشیم.
کسانی که خیلی راحت با لباس خواب نشستند پشت کامپیوتر و با یه فنجان چای تو دست میگن که نظریه تکامل صحیح نیست و رد شده، خیلی خوب میشه که بگن نظریه جایگزینشون چیه که بتونه جای نظریه تکامل رو بگیره یا اورن رو رد کنه، یا اگه نظریهای هم دارند دوتا دلیل هم براش بیارن (بازهم نه فرمایشات جناب رائفی پور)
به نظر من افرادی که خیلی به خدا اعتقاد دارند و در عین حال انتظار دارند که یه نظریه فیزیکی یا زیستشناسی باید خدا رو اثبات کنه، باید به اعتقاد و ایمانشون شک کنن چون اساس اعتقادشون اینه که خدا جدای از ماده است و شکل مادی نداره و از آنجا که علوم به جستجوی دنیای مادی میپردازه این دوستان بنیان اعتقادی خودشون رو نقض میکنند. یک نظریه فیزیکی نمیتونه خدا رو رد یا اثبات کنه، یک نظریه ایدئولوژیک هم نمیتونه دنیای مادی رو توصیف کنه.
و اما برخی افراد خیلی عجیبند. دانشمندانی که روی تکامل کار میکنند هزارتا مدرک و دلیل و شاهد زنده و مرده (فسیل) میارن و میگن تکامل واقعا رخ داده این هم شاهدش. مدارکی که میتونید تو گلدون خونهتون هم ببینید و خیلی آزمایشهایی که ذکر میکنند رو با ۱۰-۲۰ هزار تومن میتونید تکرار کنید و نتیجه رو ببینید. با اینحال این شواهد رو برخیها قبول ندارند، به استناد حرف افراد عالم و فرزانهای به اسم رائفیپور. یک نقل قول از ایشان در مورد فراماسون: این نیوتن یهودی …. وقتی که نظریه گرانش رو کشف کرد برای توضیحش از مثال سیب استفاده کرد، چرا؟ چون سیب رو اگه افقی نصف کنیم (یعنی نه از سروته) جای دونههاش شبیه ستاره داووده. و ایشون نتیجه گرفتند که نیوتن فراماسون بوده و از همون زمان به فکر توطئه برای تسخیر جهان بوده. حالا بماند که هیچ آدم نرمالی سیب رو اینجوری نصف نمیکنه، اولا نیوتن یهودی نبود بلکه مسیحی خیلی معتقدی بود (یکی از شرطهای گرفتن کرسی توی کمبریج هم مسیحی بودن بوده، به زندگی نامه نیوتن مراجعه کنید)، دوما اصلا قصه سیب رو نیوتن مطرح نکرده و این یه افسانه است (حتی اگر هم حرف آقای رائفی پور درست بوده، خب که چی؟ لبو پخته رو هم فرض کنید میشه یه جوری نصف کرد که هر شکلی ازش دربیاد).
مثال بالارو آوردم که دوستانی که به حرفای ایشون استناد میکنند لطف کنند حداقل یک بار در زمینه حرفایی که میزنه و افرادی که اسمشون رو میاره یه کوچولو تحقیق کنند، اونوقت میفهمند که چی داره میگه.
و در آخر، انگار این تو خون ما جاری شده(شاید هم نتیجه انتخاب طبیعی در طول تاریخ بوده!!! )، که وقتی کسی با هزار زحمت واسمون حرف منطقی با مدرک و دلیل میاره قبول نمیکنیم، ولی وقتی یکی واسمون قصه میگه (هرچقدر هم ناممکن باشه) اون رو حقیقت محض میدونیم. فک کنم بهخاطر اینه که قصهها مارو سرگرم میکنن و حقایق مارو بهفکر میبرند، و سالهاست که در این سرزمین سرگرم شدن راحت و بیهزینه و فکرکردن سخت و پرزحمت است.
بله دوست عزیز نظریه داروین از روز اولی که اومد توی تمام محافل علمی دنیا رد شد، اونم نه به وسیله ی مسلمون ها یا آقای رائفی پور! به وسیله ی دانشمندان هم تراز از همون موقع تا همین الان.
هیچ محفل علمی معتبری حتی کوچکترین ارزشی برای این نظریه قائل نیست (به خصوص برای انسان) شما انسان ۱۰۰ هزار سال پیش رو هم ببینی ظاهری تقریباً مشابه با انسان امروزی رو داره با کمی تفاوت های جزئی که اون هم به دلیل انتخاب طبیعی و شرایط زندگی اون زمان هست
اصلاً این که داروین ضد خدا یا فراماسون یا هرچیز دیگه ای بوده یا نبوده که ما نمی دونیم و اصلاً اهمیتی نداره، اون بنده خدا هم یه دانشمند بوده و کلی زحمت کشیده و نظر خودش رو داده … اما با توجه به اینکه بعد از این نظریه، کسانی که می خواستند باور اینکه خدایی وجود نداره رو جا بندازن تو ذهن مردم اومدن از نظریه این آقا استفاده کردن و چون کل رسانه ی دنیا هم تو دستشون هست (مثل فیلم های هالیوودی) سعی در پرورش این فکر در ذهن مردم دارن از طریق رسانه.
در حالی که بنده خودم شخصاً در چندین محفل عملی خارج از ایران این موضوع رو سوال کردم و چیزی جز رد این نظریه نشنیدم
البته این نکته رو هم ذکر کنم که من خودم هم باورم این هست که به هر حال یک قاعده و دلیلی پشت خلقت انسان هست و خدایی که این همه قوانین و مکانیسم های مختلف توی دنیا قرار داده حتماً انسان رو هم با یکی از همین روش ها خلق کرده که مسلماً کاملاً علمی هم هست ولی عقل و علم ما هنوز به اندازه ی اثبات اون نشده
یا حق
“نظریه داروین از روز اولی که اومد توی تمام محافل علمی دنیا رد شد” !!!
“هیچ محفل علمی معتبری حتی کوچکترین ارزشی برای این نظریه قائل نیست” !!!
لطفا وقتی در یک سایت علمی یک مقاله علمی رو که براش وقت گذاشته شده مطالعه میکنید، یا جلوی خودتون رو بگیرید و نظر ندید، یا حرفهای بدون منبع و استدلال و همینطوری، مثل جمله بالا رو مطرح نکنید.
این ساده ترین و اولین و ابتدایی ترین چیزی هست که از روزی که به مدرسه رفتیم به ما آموخته شده.
این کلمه “همه محافل علمی” کلا برای ما ایرانیا خیلی کاربرد داره !!!
اقای مومن زاده من همین جور که مقاله می خوندم به یه سوال برخوردم اگه موجود فقط RNA داشته باشه چی اونطوری دچار جهش باز میشه ؟ اگه بشه که یکمی باید در مورد توضیع جهش تغییرات بدیم
دوستان ما به عنوان انسان که تعدادمون خیلی خیلی کم است ولی این همه با هم اختلاف نظر داریم و با هم میجنگیم
هیچ دو نفری هم نیومده یک نظم مشخصی داشته باشه تو حرفاشون
حالا چجوریه که بر اساس این نظریه همه چیز بر وفق مراد است؟ اون ماهی نیاز به چشم نداشت پس طبیعت بهش نداد؟
خیلی جالبه این چه جور منطقی است آخه؟
یک مجموعه به این بزرگی که بهش میگیم طبیعت چرا باید همه چیزش انقدر دقیق و درست کار کنه بعد ما چند نفر آدمیزاد نمیتونیم با هم برای یک هدف کار کنیم؟
کدومش واقعی است؟ اینکه ما مشکل داریم یا اینکه اون نظریه؟ چرا محیط اطراف ما به شکلی که این نظریه داره اعلام میکنه نیست؟
من اطراف خودم خیلی ها رو میشناسم که خونه زندگی ندارن حتی نتونستن ازدواج کنن بخاطر این طبیعت
چرا این نظریه کاری در موردشون انجام نمیده؟ مثلا یهویی صاحب خونه بشه یا حداقل این نیاز از وجودشون برطرف بشه که دیگه خونه لازم نداشته باشن
چرا نمیشه؟
این به اصطلاح دانشمندان میشینن دور هم تو یک جایی که از دنیای واقعی جداست و بقول معروف شرایط آزمایشگاهی
بعد یک حرفی میزنن که خودشون هم نمیتونن جمعش کنن
من باور هیچ انسانی روی زمین تا امروز توان این رو نداره که نظریه نسبیت رو نقض کنه اما آیا در آینده نمیشه نقض بشه؟
یک زمانی نظریه های نیوتن تمام علم ما بود در مورد جهان اما الان چی؟
باور دارم …
بهرحال نظر شخصی من اینه که این چیزا رو یک بار بخونیم اما نه به عنوان علم بلکه فقط یک حرف که ظاهرا علمی است
نه ربطش بدیم به خدا نه هیچ چیز دیگه
فقط اینکه یک بنده خدایی یک جایی یک همچین چیزی گفته همین
وگرنه تمام علمی که ما داریم انقدر کم است از جهان پیرامون خودمون که شاید خیلی ها باور نکنند
ما تا همین امروز هنوز کهکشان راه شیری رو هم به طور کامل کشف نکردیم
اینکه بگیم حیات به این شکل اتفاق افتاده اصلا شرم آور است
این نظریه هیچ بحثی راجب آسمان ها نداره اصلا و بشدت ضعیف است
فقط اومده گفته یهویی از موجودات تک سلولی که از تو آب اومدن درست شدیم بعد یک عده عقل و شعور دار شدن و چیزایی که مشخص است تخیلیه فقط
در قرآن اشاره مستقیم شده که
وَجَعَلْنا مِنَ الماءِ کُلَّ شَیء حَی
راجب این گفته تو نت تحقیق کنید و اینکه برای اثبات نظریه داروین یک سری ها از این جمله کمک میگیرند
بهرحال من میگم طرفداری نکنیم
نویسنده های دیجی کالا هم اگر همچین مطلبی در سایتشون قرار میدن موظف هستند نظریه های دیگه رو هم قرار بدهند وگرنه این جانب داری یکطرفه از طرف نویسنده ها خواهد بود و بنظرم ایراد دارد
باید هر دو طرف قضیه رو گفت در مقابل هم!
ممنونم از مقاله های جالبی که میزارید! من هر روز این سایت رو چک می کنم و همه ی مقاله هاتون رو می خونم. لطفا بیشتر مقاله های علمی بزارید.
دوستان عزیز مسبحیت از زمانی زیر سوال رفت که عده ای نا دانش آمدند و خواستند مسایل علمی رو با تفسیر دین پاسخ دهند مسایلی از جمله عمر زمین چرخش زمین شکل زمین ، بلاهای طبیعی و …. جالب اینجاس که حود حضرت مسیح در این موارد صحبت نکرده ! در دین ما هم این رخ داره میده در حالی که بزرگان دین ما در این مسایل وارد نشده اند عده ای با تصور بر این که خودشان را متخصص مسایل دینی می دانند نظریه می دهند و کلا در توهم توطئه به سر می برند در حالی که مراجع ما سکوت کرده اند اینا تز می دهند . تکامل یک واقعیت هست دیگر نظریه نیست می توانید به ویکیپدیا انگلیسی مراجعه کنید و مرجع ها رو ببینید یا هر مقاله علمی رو ببینید که از یک پروفسور زیست شناس معروف جهانی نوشته شده باشه آقایانی مانند رایفی پور نه مرجع شیعه هستند نه دکترا تاریخ، فیزیک و یا زیست شناسی . خیلی از زیست سناس های بزرگ که این موضوع رو قبول دارند خدا پرستن دلیلی نمی شه بر وجود یا عدم وجود خدا ! مگه وجود دایناسور ها اون هم ۵۰۰ ملیون سال معنی وجود یا عدم وجود خدا رو میده ، یا زندگی در سیارات دیگر . خواهشا مسایل دینی را با علمی رو در رو نکنیم چون هم از دین می افتیم و هم از علم
برای قضاوت در مورد یک مطلب، هم نظرات موافق و مؤید اون باید بررسی بشه هم نظرات مخالفت و منتقدش. همین نظریه اگرچه موافقین زیادی به قول شما از زیست شناس و پروفسور و … داره ولی باید اشکالاتی که منتقدین وارد کردن رو هم مطالعه بفرمایید و بعد از اون در مورد مطلب قضاوت کنید.
این نظریه همونطور که در ابتدای بخش اول مقاله آورده شده بود از مناقشه برانگیزترین نظریات علم هست. پس باید در موردش خیلی بیتشر از یک صفحه و دو صفحه ای که خبرنامه ی سایتی مثل دیجی کالا میزاه برای قضاوت در موردش تحقیق و بررسی انجام بدیم.
همنطور که دیگران رو به سرچ در مورد مقالات اثبات نظریه تشویق میکنید سه سرچی هم در مورد مقالات نوشته شده در رد این نظریه داشته باشید. مثلاً بزنید اشکالات نظریه تکامل. اگرچه بسیاری از اشکالات ممکنه سطحی باشن ولی اشکالات عمیق و جدی هم وجود داره.
اینطوری نه از دین میفتیم نه از علم.
دریا سلام
با کمی مطالعه قرآن بدون قضاوت درخواهی یافت که قرآن بیش از آنکه تو رو دعوت به یکتا پرستی و یا خدا پرستی و یا اسلام و یا خود مسئله دین کنه، تو رو دعوت به تفکر در این مسائل کرده، خداوند در خلق عقل هیچ محدودیتی در نظر نگرفته، با کمی تامل با ز هم متوجه این موضوع خواهی شد که این همه پیچیدگی و مسائل ناشناخته در دنیا صرفا خوراکی برای عقلی است که خداوند آنرا آفریده. عقل ،چشم، گوش تنها جایگاه دریافت ما هستند ولی! دریافت ها بدون دریافت شعور از مسائل قابل درک نیستند! دریافت آگاهی نیازمند شعورمندی است که بتوان مسائل را از هم باز شناخت.
ممنون
کاملا درست می فرمایید دوست عزیز! جواب بهتری نمیشد داد!
عالی بود با تشکر
اگر میخواهیم جهش ژنتیکی را در تکامل بررسی کنیم، باید از ابتدا دلیل آن را بررسی کنیم.
یعنی بیاییم از همان ابتدا دلیل تکامل را بررسی کنیم. ژنها از همان ابتدا بر پایهی اشتباه جلو رفتهاند. یعنی بهبودی وجود ندارد. مشخصهها به اتفاق (بهصورت رندوم) در ژنها بهوجود میآیند. همانطور که ملت امروز سرطان میگیرند. یعنی در ابتدای بهوجود آمدن حیات، اولین ژن به هنگام تکثیر، برای یک بار دچار اشتباه شده است. این را هم در نظر داشته باشیم که در مقایس چند صد میلیون ساله صحبت میکنیم. یعنی حرف هزار سال هم نیست. امکان خطا در هر چیزی وجود دارد.
خب، خطا پس از خطا، ژنهای جدید را شکل میدهد. برخی برای بقا در محیط زیستشان بهتر عمل میکنند، برخی بدتر. آن که بهتر عمل میکند. این میشود که این ماهی که شما گفتی چشماش را از دست داده، از همان اول چشم نداشته است. و اینکه ماهی که در غار زندگی میکند نیازی به چشم هم ندارد در اثبات دلیل تکامل چیز جالبی نیست.
برای مثال، میگوییم یک موجودی در اعماق اقیانوس به وجود آمده است؛ مکانی که تاریکی مطلق است. خب، موجود نیاز به دیدن دارد، چون آفتاب برایاش سورسی از انرژی است. در طول زمان (باز هم میلیونها سال) موجود به وجود میآید که توانایی دیدن نور را دارد.کاملا اتفاقی. آن که توانایی دیدن نور را دارد، بهتر از بقیه دوام میآورد و ژنهایاش را به نسل بعدش منتقل میکند. این روند ادامه پیدا میکند. دوباره موجودی به وجود میآید که توانایی بهتر دیدن را دارد. آن موجود باز بیشتر از بقیه دوام میآورد. کار به جایی میرسد که موجود میتواند در تاریکی مطلق، صدها برابر بهتر از چشم فعلی من و شما ببیند. (چشم انسان هم تکاملی از همین موجود اولیهای است که از آن صحبت میکنیم. هیچ چیز در طبیعت از اول به وجود نیامده است. چیزی خلق نشده. زمانی که برای اولین بار این موجود به خشکی آمده، چشم را هم با خودش آورده است. این چشم بدرد خشکی نمیخورده و برای همین خوب نمیبیند و در تاریکی که هیچ، در دیدن دور و نزدیک هم گیر میکند.)
خب، ماهیهایی که همین حالا در غار هستند و چشم ندارند (همین حالا، یعنی همان cave fish فعلی که پیدا میشود)، اصولا به ابتدای تکامل هیچ کاری ندارد.
در هر حال، آقا بیا یه مطلب از ریشهی کار بنویس. این جهش ژنتیکی که این جا گفتی، از ابتدای حیات نبود و کلا جهش ژنتیکی در راستای همان انتخاب طبیعی، ولی به شکل امروزیاش بود.
دلیل آوردن این مقاله تو سایت رو اصلا متوجه نمیشم !!
مقاله نظریه تکامل شیطان رو مردم بدونن که چی ؟؟؟
این نظریه با هزار دلیل رد شده پس اصلا نیازی نیست تو سایت آورده بشه !!
مخالفم.
بهشدت از خواندن این مقاله لذت بردم.
نظریه فرگشت، نظریه بسیار محکمی است. اگر با دلیل و منطق این نظریه رد شده بود، علم هیچ ابایی از اعلامش نداشت.
تنها به شنیدهها و نقلقولها اکتفا نکنید، کمی مطالعه در جهت بررسی صحت یکسری موارد بد نیست.
دو دلیل از هزار دلیل لطفا : )
چه ربطی داره بالاخره آدم نیاز به دیدگاه های مختلف داره تا افکارش رو گسترش بده . حتی اگر این دیدگاه اشتباه باشه ( ک اصلا نمیشه به صورت قطعی گفت درست یا غلطه ) یکی از چیزهایی ک تجربه انسان رو در هر موضوعی بالا می بره اشتباه کردنه و از اونجایی هم که ما هیچ تجربه قبلی در این مورد نداریم بهتره همه جوانب رو به صورت منطقی بررسی کنیم تا به یک نظر مورد قبول تر برسیم ؛ بماند که خود خدا هم انسان رو به تفکر در مورد خلقت تشویق کرده
( در ضمن شک کردن به مسائل بد نیست در شک موندن و توجیه با جواب های بی منطقه که غلطه)
من نمیدونم چرا انقدر واسه بعضیها این چیزا عجیبه و همش علم رو مربوط به غرب و اروپا میدونن در صورتی که ۱۴ قرن پیش مولانا نظریه تکامل رو کاملا تو شعرش توضیح داده ولی هنوزم خیلیا باور نمیکنن . اوایل دفتر ششم مثنوی . از جمادی مردم و نامی شدم وز نما مردم به حیوان سر زدم والی آخر
دوستان با یک مثال فکر کنم همه چی برایتان جا بیفتد:
این مقاله قابل فهم برای کسانی است که اطلاعاتی درباره خداشناسی داشته باشند چراکه دراین مقاله هیچ اشاره ای به عدم وجود پروردگار نشده است – درواقع قدرت بی نظیر خداوند را ونظم وترتیب آن را بیان نموده است. گیریم اصلا همین چرخه تکامل پیدایش موجودی به نام انسان بوده باشد مگر این مقاله جز قدرت بی همتای خداوند وانرژی بی مانند خداوند به چیز دیگری هم اشاره دارد… چطور یک ژن میکروسکوبی می تواند دارای این همه قدرت باشد جز اراده خداوند متعال…
مثال: مرغی تخم می گذارد اگر آن را درشرایط جوی خاص قرار دهیم به موجود زنده تبدیل می شود وادامه حیات می دهد ولی اگر همان تخم را بشکنیم دیگر موجود زنده ای وجود ندارد پس بنابراین شرایط آب وهوایی وهمچنین چرخه خیلی مهم است… شما مگر انسانهای اولیه را دیده اید ویا حتی نشانی ازآنها دارید!!! درقرآن هم به موجود زنده ای اشاره کرده که دارای نیروی جنبش و تغذیه بوده نه به شکل ظاهری…
سلام.
اون دوستمون درست گفتن معمولا نظریه داروین برای کسانی که آفرینش را تصادف و تکامل میدانند ومیخواهند وجود خدا را نفی کنند استفاده میشود گرچه که همانطور که یکی از دوستان گفتن در هر صورت اون موجود اولیه احتیاج به خلق داشته.
ولی از لحاظ منطقی نظریه داروین یه ایراد خیلی بزرگ داره که جدا از مسئله وجود یا عدم وجود خدا خیلی راحت اون رو زیر سوال میبره و اون اینکه در صورتیکه مثلا در این ماهی چشم حذف شده چون لازم نداشته این تدریجی بوده یا از یک نوزاد جدید یک مرتبه چشم حذف شده – که منطقی نیست – خب پس موجوداتی که این وسط بودن چرا هیچ نشانی ازشون نیست و موجوداتی بین گونه ای . تا الان همچین فسیل هایی بدست نیامده در حالی که باید تعداد فسیل موجودات میان گونه ای از تعداد گونه های موجود خیلی خیلی خیلی بیشتر باشه (بخاطر تدریجی بودن این تکامل)
دقت هم چیز خوبی است
نخیر عزیزم اینها باید تعدادشون خیلی خیلی کمتر باشه چون دلیلی مزیتی برای افزایش جمعیت ندارن هنوز. وقتی هم از اون گونه های بسیار پرجمعیت به ندرت فسیل پیدا میشه پس از اینا احتمال پیدا شدن بسیار بسیار پایینه هر چند معدود مواردی بوده که پیدا شده . در ضمن گونه هایی هم بودن که به همون صورت حد واسط ادامه نسل دادن .
ممنون از مقالات خوبت مهدی جان. دنبالشون خواهم کرد. 🙂
میشد حدس زد که وقتی این مقاله رو می خونم، در پایان بهتره شور و شعف و جذابیت این موضوع مهم علمی را با نگاه کردن به نظرات آشفته نکنم.
اینجا هنوز برای “گالیله” ها مکان امنی نیست !!!
کاملا موافقم. لذت خوندن این مطلب با نگاه کردن به بعضی کامنت ها زائل میشه
یه زمانی دنیا برای گالیله جای امنی نبود ولی با تلاش حقیقتجوها امن شد. الان نوبت ماست که تلاشمون رو بکنیم و نگذاریم کسانی که هیچ مدرکی در جهت اثبات ادعاشون ندارند بیخود و بیجهت و فقط برای اینکه با باورهاشون تداخل داره نظریهای با این هم سند و مدرک را نادیده بگیرند. نظریهای که زیستشناسی برپایهش میچرخه و اگه همین آقایون بیمار بشن بعید نیست که متوسل به دادههایی که از ریشهی این نظریهی به دست اومده بشن.
متاسفانه دلایل همان کسانی که فرمودید بسیار محکم تر از همه این تحقیقات و نظریات و دانشمندان است !
می دانید که ؟ : هیچ
-میتوانی ردش کنی؟ نه، می توانی اثباتش کنی؟ نه
-از آقای رایفی پور به عنوان دانشمند و استاد نام برده می شود!:
لیسانس حسابداری، اختراع ثبت شده: هیچ، اکتشافات ثبت شده: هیچ، مقالات علمی ثبت شده:هیچ، حرف زده شده: آنقدر زیاد که اگر مجموعه حرفهایشان را جمع کنید از مجموعه کتب علمی سال بیشتر خواهد بود !
-استدلالهای رد کردن نظریات دانشمندان توسط این افراد هم محکمتر از آن است که من و شما بتوانیم آن را به چالش بکشیم :
نظریه داروین نظریه شیطان است!، این افراد کافر هستند، این حرفها و نظریات قبلا رد شده (حالا چگونه و کجا مهم نیست، فقط بدان که رد شده، رایفی پور هم گفته! )
خوشبختانه علم و تکنولوژی و پیشرفتهای بشری را انسانهایی متفاوت از ما پیش می برند که در گیر و دار این حرفها نیستند، مگر نه ما هنوز در غارها می خوابیدیم.
این حرفها را رها کنیم، امروز ناسا قرار است خبر مهمی در مورد مریخ منتشر کند! در سایت ناسا می توانید پیگیری کنید. خوشبختانه کسی هنوز با مریخ مشکلی ندارد
درود بر شما فرزاد شریف زاده عزیز.
ایمان عزیز سلام
دقت شما بر کلمات رو تحصین میکنم ،بر پایه کلماتی که خودتون نوشتین (نظریهای که زیست شناسی بر پایه …) واژه نظریه، خود گویا بر عملکرد و مفهوم اون هست، کمی دقت کنید می گویید نظریه ( نظریه یا تئوری یا نِگَره به تفکر انتزاعی یا تعمیمدهنده به شکل اندیشمندانه یا منطقی و یا به نتیجهٔ چنین تفکری اطلاق میشود. بسته به متن، ممکن است نتایج آن تفکر مثلاً توضیح کلی چگونگی عملکرد طبیعت را هم شامل شود. نظریه با فرضیه یکسان نیست. نظریه چارچوبی توضیحدهنده برای یک مشاهده فراهم میآورد و با فرض صحت آن توضیحات، فرضیههای محتملی از پیاش میآیند که میتوان آزمودشان و به صحت یا سقم نظریه پی برد. ویکیپدیا)
چارلز رابرت داروین (زادهٔ ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ – درگذشتهٔ ۱۹ آوریل ۱۸۸۲) چندین سال از مرگ داروین میگذرد؟ چرا هنوز اثبات تجربی و عقلانی با این همه سند و مدرک قادر به محکم نمودن این نظریه نیست؟ کدام سازمان، دانشمند و یا زیست شناسی بر پایه نظریه داروین،بعد از این همه سال توانسته این موضوع را اثبات کند و آن را به عنوان یک قانون علمی و یا دستآورد عملی ملموس به بشریت ارائه کند؟
ممنون
جناب موسوی، دقت شما رو هم بر کلمات و همچنین استناد به ویکیپدیا تحسین (نه تحصین) میکنم. اما ذکر چند نکته: اولا علوم تجربی برپایه نظریات کار میکنند و این نشان نقص و یا عدم درستی آنها نیست، در واقع نظریات برپایه واقعیتها شکل میگیرند و بهصورت تجربی آزموده شده و اصلاح میشوند. این برخلاف خرافه و یا حتی ایمان است که بهصورت قطعی گفته شده و مورد آزمایش قرار نمیگیرند.همیشه هم نیاز نیست که صبر کنیم که یک نظریه از همه آزمایشات موفق بیرون بیاد تا اون رو درست بدونیم. هنوز کسی نظریه کوانتوم را درک نکرده و اساس اون رو کامل اثبات نکرده، اما میدانیم که این یک واقعیت محضه (چونت قریبا هرچیزی که امروزه استفاده میکنیم از نتایج دانش کوانتوم بدست اومده). اینکه شما به ویکیپدیا استناد کردید خیلی خوبه، اما اگر زحمت میکشیدید فقط یک پاراگراف پایینتر هم میخوندید جواب سوالاتی که مطرح کردینو میگرفتین. نوشته که در اون زمان گرچه خیلیها این نظریه رو قبول داشتند اما بسیاری دنبال نظریات رقیب بودند تا اینکه در دوره ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۰ با ظهور نظریه سنتز تکاملی مدرن،انتخاب طبیعی مکانیسم مورد قبول حیات بود. در فرم اصلاح شده اون، کشف داروین پایه همه علوم زیستی مدرن میباشد. دیگه از این دستاورد عملی و قانون علمی واضحتر؟
اینکه این نظریه برای افراد بی خدا یا در واقع آتئیست است که خب همه میدونند
اما بنظر من این بحث هر چه که هست اگر واقعی هم باشه دلیل نفی خداوند نیست
برعکس
سوال اینه که خب همون نقطه آغاز به چه شکلی بوجود اومد؟
خود خداوند گفته همه چیز رو بدون اینکه دستی بهش زده باشه فقط با اراده خودش ساخته
پس هیچ ایرادی نداره که این نظریه منطقی بنظر برسه و اتفاقا من شخصا فکر میکنم اگه تلاش کنند ایرادهاش برطرف بشه تهش به نقطه آغاز خلقت و علم ما از اون نقطه اضافه خواهد شد
فقط به یک شرط
اینکه به یگانگی الله ایمان داشته باشیم
بنظرم خود همین نظریه کاملا مستقیم داره به “یک” اشاره میکنه و میگه همه چیز از “یک” جد مشترک ساخته شده
پس رسیدیم به یک تا همین جا
فقط باید دید نگاه ما نسبت به این قضیه چی هست
برمیگردم به حرف اینشتین
“من خیلی زود یاد گرفتم که بفهمم کدام راه به سوی واقعیتهای بنیادین طبیعت میرود و کدامیک بیراهه است.”
دوباره سوال میپرسم:
این یک جد مشترک به چه شکلی شکل گرفت؟ بریم عقب تر: مهبانگ به چه شکلی شکل گرفت؟ بریم عقب تر: اون انرژی که باعث بوجود آمدن مهبانگ شد در اون صفحه موازی از کجا اومد؟ بریم عقب تر: اون دو صفحه موازی از کجا اومد؟ لازمه بریم عقب تر؟
از کجا اومده این چیزا واقعا؟
اینکه چه سرمایه های هنگفتی میشه در زمینه ترویج بیخدایی و حتی مذاهب دروغین و فرقه های عجیب مثل فراماسونری و گروه هایی که قدرت مالی بسیار بالایی هم دارند جای خودش اما مهم اینه راه رو بیراهه نریم اگر واقعا قصدمون شناخت حقیقت است
اللهم عجل لولیک الفرج
با سلام دوستان لطفا از این مباحث نتیجه گیری در مورد وجود یا عدم وجود پروردگار نکنید که در این صورت زود قضاوت کرده اید
واقعا قرآن ما نگفته نظریه ی داروین باطله
و وجود نظریه ی داروین به هیچ رو نمی تواند مکتب قرآن را رد یا اثبات کند
البته باید بدانم این طور نیست که خدا همه ی کار ها را ناگهانی انجام دهد بلکه آنها را در مسیر خود و با وسیله ی خود انجام می دهد
و نیز باید به آیه ی خلق الله السماوات و الارض فی سته ایام(در شش دوره)نیز توجه کرد
آن چیزی که مشخص است این است که ما وقتی یک توپ فوتبال می بینیم نمی توانیم تصور کنیم که بدون سازنده باشد پس چطور می خواهیم بدون منطق و بی سوادانه و با حدس و گمان بگوییم که کره ی زمین با آن همه پیچیدگی و ارتباطات با بقیه ی هستی بدون سازنده است؟؟!!!!!!!
اگر قضیه ی تکامل صحت داشته باشد باید همینطور پی بگیریم که منشا آن چیست و به چیزی می رسیم که دانشمندان به آن علت العلل می گویند و ما مسلمانان می گوییم همان الله است
اصولا این همه پیچیدگی نمی تواند بدون هدایتگر و یک نیروی ماوراء الطبیعه باشد. والسلام
با تشکر
با توجه به ایدئولوژی و گرایش های فکری که بین انسان ها وجود دارد و اینکه ریشه خلقت و اینکه از کجا و چگونه در ابتدا به وجود آمدیم اختلاف ها و نظریات متعددی وجود دارد. اما این نکته مهم است که به نظریات و گرایشات ایدئولوژیک از دیدگاه خودمان نگاه میکنیم و یا نه صرفا به عنوان یک نظریه مطرح شده به آن نگاه میکنیم. در کتاب ما مسلمانان ( قرآن مجید) و گرایشات اسلامی، انسان و بشر امروزی، یعنی نسلی از بشر که امروزه شاهد آن هستیم دقیقا از نسل آدم و هوا هستند و با توجه به شجره پیامبران پیدا کردن قدمت انسانهای کنونی حتی با اختلاف چندین هزار ساله، نهایتا به ۲۰ تا ۳۰ هزار سال میرسد که این زمان عملا در تغییر ژنتیکی یک گونه، عددی محسوب نمی شود. جالب اینجاست علم بشر نسبت به مسائلی که هنوز شناخته شده نیست صرفا به صورت نظریه مطرح میشود ، اما در قرآن تمامی مسائل ماوراءالطبیعه و مسائلی که علم قادر به شناخت آن نیست به صورت محکم و قاطع مطرح شده و هیچکدام از این مسائل به عنوان نظریه مطرح نشده است. علم به عنوان دستآورد انسان هنوز طفلی صغیر است که هنوز قادر به شناسایی هیچ چیز نیست و درباره مسائل بزرگ و کوچک صرفا به ایراد نظریه میپردازد.
چنان میگویید علم بشر که انگار شما در سیارهی دیگری زندگی میکنید و با علمی فوق بشری. شما هم بشر هستید درست مثل کسانی که عقیده و باورهای متفاوتی از شما دارند و مهمتر همه ی ما عقل داریم با این تفاوت که سطح سواد و بینش ما با یکدیگر متفاوت است و این صحیح نیست که بیاییم افراد دیگر چه بسا که سطح سواد (چه گفتاری چه عقلانی) بسیار پایینتری هم از آنها داشته باشیم را صرفا با تکیه به سخن و طرز فکر دیگران پایین بشماریم و بگوییم در اشتباهند.
علم چنانچه مسائل ماورأ طبیعه را تأیید نمیکند بخاطر بارزترین ویژگی آن “نیاز به اثبات تجربی و عقلانی” بودن آن هست. علم اگر چیزی را نمیشناسد خیلی راحت آنرا در دسته مجهول و ندانسته ها قرار میدهد تا اینکه بیاید با قوهی تخیل و احتمال پاسخی به آن بدهد. پاک کردن صورت مسئله راحت است.
در پایان این طفل صغیر خیلی چیزها را در اختیار من و شما قرار داده است. از خوراک و پوشاک گرفته تا همین سیستم و کیبوردی که با آن به حقیر شمردن آن و مسائل دیگر میپردازید. شوربختانه چنانچه فردی مخالف صحبت های شما باشد و بخواهد محتوای آن را به چالش بکشد در اینجا نمیتواند و به قولی گوی و میدان دست شماست! و البته شخصا فکر نمیکنم مایه خوشحالی باشه این موضوع. گفتم در جریان باشید. آدم و حوا رو هم اشتباه نوشتید.
عرفان عزیز،از اینکه در نوشتن آدم و حوا مرتکب اشتباه شدم متاسفم و از اینکه منو متوجه اشتباهم کردید ممنون، بله ، من هم مانند شما بشر هستم و از همین تکنولوژی و دستآوردهای علمی بهترین استفاده رو میکنم و در همین زمین زیبا هم زندگی میکنم، در پاسخ و کامنتی که نوشتم، کجا مسئله را نفی کردم و یا رد کردم ؟ مگر غیر از اینه که این مسئله هم به مانند بسیاری از مسائل مهم و بنیادی علم به صورت نظریه مطرح شده؟ کدام عقل کامل و بی نقصی که به آن اشاره کرده اید قادر به محکم نمودن این نظریات و این تئوری هاست؟ عقل شما؟ عقل من ؟یا عقل کسانی که نظریه ها را مطرح کرده اند؟ خود عقل را چگونه اثبات میکنید؟ با اثبات تجربی و یا عقلانی؟ همونطور که خودتون هم اشاره کردید نیاز به اثبات تجربی و عقلانی است! عمر علم و عمر دست آوردهایی که حداقل هم اکنون ، ما به عنوان انسان های امروزی از آن بهره مندیم نسبت به عمر کائنات و دنیا چقدر است؟ تا به حال به این مسئله فکر کردید؟ نسبتی که عمر علم نوین با عمر کل دنیا از زمان مهبانگ دارد؟ از زمانی که علم شناخته شد و انسان پا بر روی جای دیگری به غیر از زمین نهاد، تنها ۱ ثانیه گذشته است! فقط ۱ ثانیه! کل علمی که تاکنون بشر به آن دست یافته تنها قطره ای از اقیانوس است. آیا هنوز هم فکر میکنید این طفل صغیر نیست؟ هنوز علم قادر به شناسایی،تحلیل و اثبات بسیاری از پدیده ها نیست ،برای بسیاری از بیماری ها هنوز درمان قطعی یافت نشده است. وقتی انسان شروع به دسته بندی پدیده ها و ناشناخته ها میکند مجهولات است که نیاز انسان را برای شناخت و کشف برآورده میکند. نظر شما درباره این عمق وسیع و بی پایان از دنیا چیست؟ تا به حال به این فکر کرده اید؟ چه نیازی به این همه مجهولات است؟ به غیر از اینکه خوراک فکری امثال من و شما و دوستانی باشد که به دنبال کشف و یا فهم مجهولات هستند ؟ منظور من از نوشتن پاسخ برای این مسئله صرفا مقایسه ای بود نسبت به مسائلی که از هر دو جهت نسبت به آن کنجکاوم و دنبال میکنم، صحبت درباره مسائل مطرح شده توسط دانشمندان و یا نظریه پردازان دلیل بر تایید و یا رد این مسائل نیست . من گوش میکنم ، میبینم، تفکر میکنم، میگویم، میشنوم، کار من همین است. من هیچ چیزی رو حقیر نمیدونم و در مورد شما قضاوت نمیکنم و مایه خوشحالی من هست که با شما که نظری متفاوت با من دارید در مورد مسائل اینچنینی گفتگو کنم و اگر باعث رشد عقل و درک من باشد بسی مایه خوشبختی است.
ممنون از حضورتون
به عنوان یک مسلمان قبول ندارم. همین…..
سلام دوست عزیز,من هم مسلمانم,البته این نظریه همان تور که روی اسمش مشخصه فقط یک نظرییییه و البته این بحث منافات آن چنانی بر دال اینکه آیا خدا وجود دارد یا نه ندارد.
ممنون
به قول اقای رائفی پور نظریه تکامل داروین نظریه شیطانه و شیطان شخصا از داروین به دلیل ترویج چنین نظریه ای تقدیر کرده است….
زحمت کشیدند!
بابا عالی بود! بازم از این جور مقالات در زمینه زیست شناسی بذارین! ممنون.
بسیار ممنون از این دو مقاله جذاب
بحثی که به اشتباه بین خیلی از مردم جا افتاده و گاهی باعث رد کردن نظریه داروین بدون هیچ چون و چرایی است ، بحث انسان و میمون است.
نظریه داروین به اشتباه بین مردم اینطور مطرح شده است که بیان دارد “انسان از نسل میمون است.”
این در حالیست که این نظریه فقط در مورد وجود اجداد مشترک بین گونه انسان و گونه های نخستی بحث میکند. بحثی که با وجود تشابه ۹۶ % ژنوم انسان و نخستی ها عملا غیر قابل انکار است.
از دیجی کالا مگ به دلیل این مقاله با ارزش و روشنگر بسیار متشکرم.
تکامل یکی از نظریه های مورد تایید بی خدایان در رد وجود افریدگار در خلق موجودات است نظریه تکامل نقص های فراوانی دارد که اینجا گنجایش پرداختن به اون را ندارد من نمیدونم اوردن این مقاله در تایید تکامل یا نه اسم نظریه پردازان معروف بیخدایی و مدافعان تکامل را دیگه نمی خواد اسم ببرم
سلام
ممنونم از نظر شما. این مقاله صرفا دربارهی بنیادینترین نظریهی زیستشناسی آکادمیک و یکی از قدرتمندترین نظریههای علم تجربی صحبت کرده است. از این نظریه نمیتوان دربارهی وجود یا عدم وجود پروردگار نتیجهگیری کرد.
نظرات رو هم که حذف میکنید ، خب علم نداری پست نذار برادر من ، بازم میگم ، برو تو آپارات ی سرچ کن ، ویدیو های تناقض رو ببین ، هیچ فسیل موجود میانی پیدا نشده تا حالا ، اینم پاک کنی ، بازم مینویسم .
در موارد مناقشه انگیز علم همیشه اختلاف نظر وجود داره. اینکه یک دانشمند، یا تعدادی از دانشمندان به نظریه تکامل اعتقادی ندارند که نشد دلیل. جالب اینجاست که استدلال شما برای نقض اینه که تا حالا پیدا نشده! مَثَلُکُم کَمَثَلِ کسیه که میگه خدا نیست چون تا حالا دیده نشده!
جالب هم اینجاست که منبع معرفی شده ی شما آپارات هست! من فکر کردم الان میخوای یه مقاله ی مجله ی Nature رو معرفی کنی!
موضوعی که هست اینه که در حال حاضر نظریه ی تکامل داروین بی شک کاملترین نظری ی در مورد به وجود اومدن موجودات زنده هست؛ که البته مخالفان خاص خودش رو هم داره. اما تعداد این مخالفان در برابر موافقان (البته اونهایی که صاحب نظر هستند، نه من و شما) خیلی خیلی کم هست.
دوست عزیز این نظریه زندکی روی زمین رو بعد از ایجاد بررسی میکنه و چرخه ی تکامل رو بررسی میکنه
البته نظر شما هم محترمه ولی این نظریه یه جورایی بررس میکنه که مثلا اون موجود تک سلولی اولیه چه جوری به این موجودات تکامل پیدا کرده
یا مثلا علت تشابه بسیار زیاد جنین جانوران هم چیزی جز این رو نمیگه
مسلما یکی هست که اون تک سلولی رو هدایت کرده در این مسیر تا به اینجا برسن
دوست عزیز ، آقا مصطفی، بحث تکامل یک فکت علمی هست و در حال حاضر هیچ نقص منطقی و علمی اثبات شده ای بهش وارد نشده…
سلام دوست عزیز یکی از چیزهایی که توانسته نظریه تکامل را با چالش همراه کند بحث فسیل های قدیمی است که می تونید کتاب چالش های پیش روی نظریه تکامل رو مطالعه کنید که نوشته آقای مصطفی پورنورعلی می باشد،این کتاب بر اساس نظریه های هارون یحیی که یک نظریه پرداز اسلامیه و خیلی از محافل غربی رو با چالش رو به رو کرده.
تو ویکیپدیا نام هارون یحیی را بزن تا ببینی اون نه دکتر زیست شناسی اه و نه آدم معتقد و اسلامی هست ( پرونده های سو استفاده از دختران ، حمل کوکایین و ….) و نظرات دیگر پروفسور ها را در موردش ببین و اینکه این همه بودجه رو ااز کجا جمع آوری کرده جای پرسش داره این ها دزد دینی علمی هستن برادر من سر افراد سادلوح را کللاه می زارن نمونه اش در کشور خودمون پر هست همین عرفان های دروغین و… من و شما نمی توانیم راحت در مورد این موضوع صحبت کنیم چون دانش اش رو نداریم مثل اینکه بخواهیم با فقط خواندن کتاب فیزیک دو در مورد شکافت هسته ای در حالت پلاسما بحث کنیم و بگیم انیشتین و یا نیلز بوهر اشتباه کردن به استناد سخنان مش جعفر بقال سر کوچمون !
این چند خط آخرت عالی بود
ول کن این جماعتو .
ببینید ما کاری با کوکایینش نداریم یا هرکاری که کرده اما همین کتابرو شما بخونید .این نظریه خیلی ایراد داره وخیلی ها دارن الکی بزرگش می کنن.فسیل هایی از سنجاقک پیدا شده که مر بوط به ۲۰۰ میلیون سال پیشه و نشانی از حلقه واسط بودن و … درش نیست
دوستان عزیز این نظریات توسط افرادی که خودشون این نظریات رو دادن رد شده حالا شما هی بگید درسته. برای درک بهتر مسئله و پی بردن به جنون افرادی که این نظریه ها رو دادن می تونید به سخنرانی استاد رائفی پور با موضوع اوفو پرستی (روایت عهد قسمت ۴۴) مراجعه نمایید. اینها همانطور که از اسمش هم مشخصه فقط نظریه ای برای رد خلقت انسان توسط خدا هستش. قرآن رو ول کردین و این حرفا رو قبول دارین………!؟
اسم استاد رو که آوردی حجت بر من تمام شد
با سلام دوست عزیز,از بچگی به ما یاد دادن حرف حق رو گوش کن حتی اگه از زبان دشمنت گفته شده باشد,اگر شما ایشان را از نظر علمی قبول ندارید حداقل به رفرنس های که در حرفهایش میدهد میتوانید رجوع کنید و حقیقت را در یابید نه محض سخرانی های ایشان.
دوست عزیزنظریه تکامل اتفاقا دلیلی است بروجودخداواراده خداکه درموجودات زنده وحیات تجلیکرده است درضمن قران سرچشمه علوم است ودرایات قران نیزبه این موضوع پرداخته است واصلایکی ازاهداف خلقت تکامل انسان ورسیدن به قرب خداونداست بهتردین راعلمیتر دنبال کنیم
مثل همیشه عالی بود, مخصوصا ماهیه که چشماشو از دست داده بود.