۱۰ فیلم جذاب که حس و حالی مشابه «باربی» دارند

۱۹ دی ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۷ دقیقه
فیلم‌های مشابه باربی

این تابستان کاملا متعلق به باربی است. به لطف جذابیت مارگو رابی و تبلیغات بی‌سابقه‌ای که پیرامون فیلم «باربی» شکل گرفته، این عروسک ۶۴ساله‌ به موضوع اول دنیای سرگرمی و به خصوص صنعت سینما تبدیل شده. تب باربی همه را مبتلا کرده است. یکی کلکسیون باربی‌هایش را گردگیری می‌کند، دیگری عروسک باربی جدید می‌خرد، یکی هم می‌ایستد داخل جعبه‌ی عروسک خالی بزرگ باربی و عکس می‌گیرد. در این شرایط شاید بعضی‌ها هم هوس کنند فیلم‌هایی با حس و حال مشابه باربی ‌ببینند.

۱. لالا لند (Lalaland)

فیلم لالالند

  • سال انتشار: ۲۰۱۶
  • کارگردان: دیمین شزل
  • بازیگران: اما استون و رایان گاسلینگ
  • امتیاز IMDb فیلم: ۸ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۹۱٪

«لالا لند» دیمین شزل بسیار فراتر از نمایش استعدادهای رایان گاسلینگ در موسیقی است. این فیلم شاهدی بر جذابیت مرموز لس‌آنجلس به عنوان مرکز دنیای سرگرمی است. از بسیاری جهات، دیدگاه «لالا لند» با دیدگاه باربی لند همسو است: هر دو قلمرویی آرمانگرایانه‌اند که در آن رویاها در دسترسند. «لا لا لند» حول زندگی درهم تنیده‌ی سباستین وایلدر (گاسلینگ) و میا دولان (اما استون) می‌چرخد. سب، یک نوازنده‌ی جاز مشتاق است که رویای احیای روح جاز و مالکیت کلاب خودش را دارد. میا، یک هنرپیشه‌ی تازه‌کار است که با وجود بدقلقی‌های این صنعت به دنبال به رسمیت شناخته شدن و موفقیت است. جزر و مد تلاش‌های فردی این دو، قلب روایت را تشکیل می‌دهد.

همانطور که در خیابان‌های آفتاب‌زده‌ی لس‌آنجلس پیش می‌رویم شزل هم نامه‌ی عاشقانه‌‌اش را به شهر می‌نویسد. شهری که به خودی خود یک شخصیت محوری در فیلم محسوب می‌شود. لس آنجلس به عنوان پس زمینه‌ای برای همگرایی مسیرهای ستاره شدن سب و میا عمل می‌کند. شزل شهر را با کیفیتی اثیری و درخششی ملایم نشان می‌دهد. این ادای احترام فراتر از افسون بصری آن است. هر نت از موسیقی استادانه‌ی فیلم با انرژی پر جنب و جوش شهر هماهنگ است و به یکپارچگی روایت کمک می‌کند. به این ترتیب «لا لا لند» لس آنجلس را نه تنها به عنوان یک مکان فیزیکی بلکه به عنوان نمادی از امید، آرزو و پیگیری رویاهای هنری معرفی می‌کند.

شزل در این فیلم عاشقانه، به تعادل ظریفی بین ادای احترام و نقد دست می‌یابد. او جذابیت موفقیت و شهرت را می‌پذیرد اما در عین حال ماهیت گریزان و بی‌رحمی مستتر در آن را نیز به نمایش می‌گذارد. به عبارتی به مفهوم رمانتیک موفقیت در صنعت سرگرمی بعدی واقعی می‌دهد و در نهایت از فداکاری‌ها و انتخاب‌های دشواری می‌گوید که ناگزیر برای تعقیب رویاها باید به جان خرید. این فیلم هم درست مثل جهان باربی با پالت بصری غنی و موسیقی مهیج، مخاطب را به دنیایی می‌برد که در آن هم رویاها در هم تنیده شده‌ و آرزوها به پرواز درآمده‌اند.

۲. سرنوشت شگفت‌انگیز املی پولن (le Febuleux Destin d’Amelie Poulain)

فیلم سرنوشت شگفت‌انگیز املی پولن

  • سال انتشار: ۲۰۰۱
  • کارگردان: ژان پیر ژونه
  • بازیگران: اودره توتو، متیو کاسوویتس، سرژ مرلان
  • امتیاز IMDb فیلم: ۸.۳ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۸۹٪

«سرنوشت شگفت‌انگیز املی پولن» ساخته‌ی ژان پیر ژونه شاهکاری تماشایی از سینمای فرانسه است که بسیار شبیه باربی‌لند، روح پاریس را به عنوان شخصیتی خاص در فیلم احضار می‌کند. هر چند شباهت‌های فیلم فراتر از قدرت غوطه‌ور شدن محیطی آن است. «سرنوشت شگفت‌انگیز املی پولن» با زیبایی بصری منحصربه‌فرد و همچنین شخصیت اصلی خوش‌بین و عشق رویایی‌اش یک فیلم باربی‌مانند تمام‌عیار است. املی با انگیزه‌اش برای آوردن شادی و خوبی به زندگی کسانی که با آنها روبرو می‌شود، یک ماموریت شخصی را آغاز می‌کند. او آرامش و هدف خود را در تأثیرگذاری مثبت بر دنیای اطراف می‌یابد. کشف یادگاری‌های دوران کودکی در یک جعبه‌ی فلزی قدیمی او را به سوی یک جستجوی سرنوشت‌ساز سوق می‌دهد.

ژونه با طراحی دقیق و هنرمندانه‌اش، پاریس را به‌ صورت یک زمین بازی درمی‌آورد. از خیابان‌های پرپیچ و خم تا گوشه‌های کوچک و جذاب شهر، هر مکان دارای اهمیت خاص خود است. فیلم از نظر بصری، یک شگفتی است. سبک خاص ژونه با رنگ‌های زنده و توجه دقیق به جزئیات فضایی رویایی ایجاد می‌کند. البته همه‌ی این زیبایی‌های چشمگیر بصری و زحمات می‌توانست حرام شود و به باد برود اگر اودره توتو نمی‌توانست از پس نقش املی بربیاید. او با برجسته کردن معصومیت کودکانه و بی‌پیرایگی املی کاری می‌کند تا این شخصیت به نمادی از امید، الهام و شجاعت تبدیل ‌شود. املی قدرت دگرگون‌کننده‌ی مهربانی‌های کوچک را یادآوری می‌کند و با تقطیر جوهر عشق، زیبایی و شگفتی یک تجربه‌ی شیرین و به یاد ماندنی سینمایی می‌سازد و درست مثل باربی جایگاه ویژه‌ای در قلب مخاطبانش پیدا می‌کند.

۳. جادوگر شهر از (The Wizard of Oz)

فیلم جادوگر از

  • سال انتشار: ۱۹۳۹
  • کارگردان: ویکتور فلمینگ
  • بازیگران: جودی گارلند، مارگارت همیلتون، جک هالی
  • امتیاز IMDb فیلم: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۹۸٪

«جادوگر شهر از»، اقتباسی سینمایی از رمان تخیلی کودکانه سال ۱۹۰۰ ال. فرانک بام، «جادوگر شگفت‌انگیز از» است که از استعداد جودی گارلند جوان در نقش ماندگار دوروتی بهره‌ی فراوانی برده. همانند املی می‌توان رگه‌هایی از شباهت بین دوروتی و باربی نیز کشف کرد. دوروتی از مزرعه آشنای خود در کانزاس بیرون کشیده می‌شود و ناگهان در دنیای مسحورکننده‌ی اوز قرار می‌گیرد. او سفری حماسی را آغاز می‌کند تا از جادوگر اسرارآمیز اوز کمک بگیرد چرا که قدرت او تنها وسیله‌ی بازگشت به میهن محبوبش است. با این حال، سفر او فراتر از بازیابی چیزی است که از دست رفته. این سفر به بهانه‌ای برای خودشناسی، شجاعت و ایجاد دوستی‌های عمیق تبدیل می‌شود.

گشت و گذار دوروتی در شهر اوز جهان خارق‌العاده‌ی باوم را زنده می‌کند و مهارت‌های کارگردانی ویکتور فلمینگ و طراحی دقیق صحنه‌ها مخاطبان را به یک بعد دیگر منتقل می‌کند. گارلند به سادگی خود را به سفر احساسی دوروتی می‌سپارد. سفری با دشواری‌‌ها و عجایب و پیروزی‌هایی شیرین در قلمرویی به دور از واقعیت‌های روزمره. «جادوگر از» در زیر نماهای عجیب و افسونگرش موضوعات عمیقی را پنهان کرده. فلمینگ با در مقابل هم قرار دادن زندگی روزمره‌ی دوروتی در کانزاس و مناظر هوش‌ربای اوز، به طرز ماهرانه‌ای روایتی فراواقعی می‌سازد که مخاطب را ترغیب به درون‌نگری می‌کند. جست‌وجوی دوروتی تمثیلی است از میل بی‌زمان بشر برای پذیرش، درخواست کمک و در نهایت کشف قدرت درون برای تغییر. دوروتی از طریق برخورد با شخصیت‌های معمایی مانند مترسک، مرد حلبی و شیر ترسو، یاد می‌گیرد که شجاعت، قلب و خرد ویژگی‌هایی هستند که در درون هر فردی نهفته‌اند. به طور خلاصه «جادوگر شهر اوز» یک فیلم رویایی، سرگرم‌کننده و آموزنده است. بعد از تماشای آن برای لحظاتی شک می‌کنید که نکند خانه‌ی خودتان از باربی‌لند بهتر باشد!

۴. مولن روژ! (!Moulin Rouge)

فیلم مولن روژ

  • سال انتشار: ۲۰۰۱
  • کارگردان: باز لورمن
  • بازیگران: نیکول کیدمن و ایوان مک‌گرگور
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۶ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۷۵٪

فیلمی نفس‌گیر غرق در هاله‌ی رمانتیک پاریس که با بهترین تکنیک‌های تئاتر، اپرا و سینما تلفیق شده. «مولن روژ!» مثل یک الماس در «سه‌گانه پرده قرمز» رویایی باز لورمن، می‌درخشد. این اثر که عمدتاً در سال ۱۸۹۹ اتفاق می‌افتد ما را در دنیایی غوطه‌ور می‌کند که در آن عشق و هنر حرف اول را می‌زنند. لورمن به طرز ماهرانه‌ای داستان کریستین و ساتین را روایت می‌کند. شیمی محسوس بین مک گرگور و کیدمن به این روایت جان می‌بخشد. «مولن روژ!» از نمای بیرونی مجلل فیلم پا را فراتر می‌گذارد و به موضوعات عمیقی ورود می‌کند که در عین تکراری و کلیشه‌ای بودن جذاب هستند. لورمن ماهرانه به دل شور و اشتیاق و هرج و مرجی که عشق می‌تواند ایجاد کند می‌زند و یک قصیده‌ی مسحورکننده می‌سراید. این فیلم مخاطب را به طرز غیرمنتظره‌ای با پایان دریغ‌آلودش مبهوت می‌کند. با این تفاسیر با فیلمی خوش‌رنگ و لعاب اما غم‌انگیز طرفیم که حضورش در این لیست تنها به لطف موسیقی، داستان عشق و عاشقی اسطوره‌ای، قامت کشیده و جذابیت باربی‌گون نیکول کیدمن منطقی جلوه می‌کند.

۵. هتل بزرگ بوداپست (The Grand Budapest Hotel)

فیلم هتل بزرگ بوداپست

  • سال انتشار: ۲۰۱۴
  • کارگردان: وس اندرسن
  • بازیگران: رالف فاینز، بیل مری، تونی ریوولوری
  • امتیاز IMDb فیلم: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۹۲٪

کمتر کسی انتظار دارد بین دنیای «باربی» و فیلمی ساخته‌ی وس اندرسون ارتباطی وجود داشته باشد. با این حال، رگه‌هایی از این ارتباط غیرمنتظره را در کار بزرگ اندرسون یعنی «هتل بزرگ بوداپست» می‌توان دید. این فیلم که در اوایل دهه‌ی ۱۹۳۰ در کشور خیالی اروپای شرقی زوبروکا می‌گذرد، از یک سبک بصری متمایز برخوردار است که سنگ‌بنای محکمی برای روایت نیمه‌سورئال مسحورکننده‌‌اش فراهم کرده است. گوستاو اچ (ریف فاینز)، نقطه‌ی ورود جذابی به مخاطبان ارائه می‌دهد. جذابیت او به عنوان مهماندار محترم هتل بسیار فراتر از پاسخگویی به نیازهای معمول مهمانان است. گوستاو درگیر یک سری روابط عجیب با مشتریان هتل است که جنبه‌ای اغواکننده به طراحی دقیق داخلی هتل بزرگ بوداپست می‌دهد. شخصیت اصلی دیگر فیلم، زیرو، یک کارگر هتل با نگاهی نافذ و گیرا است. از طریق او، ما به پیچیدگی‌های عملکرد داخلی هتل، که به طور یکپارچه در تابلوی استادانه دیدگاه اندرسون نقاشی شده است، دسترسی پیدا می‌کنیم. در «هتل بزرگ بوداپست» خطوط بین واقعیت و خیال در محدوده‌ی زوبروکا محو می‌شود. پالت رنگی پر جنب و جوش هتل، با دقت انتخاب شده است و در ترکیب با لباس‌های زیبا یک ضیافت تصویری تمام‌عیار ساخته.

و البته نمی‌توان بدون اذعان به نقش محوری مادام دی مرموز درباره‌ی «هتل بزرگ بوداپست» صحبت کرد. میراث او، یک نقاشی گرانبهای رنسانسی، گردبادی از حوادث ایجاد می‌کند که موسیو گوستاو جذاب را به دردسر می‌اندازد. قهرمان کاریزماتیک ما که متهم به قتل مادام دی است، تلاشی هیجان انگیز را آغاز می‌کند تا بی‌گناهی خود را در پس‌زمینه‌ای از قاب‌های خیره‌کننده‌ی اندرسون ثابت کند. با هر فریم، توجه دقیق اندرسون به جزئیات ملموس‌تر می‌شود. تقارن و دقتی که امضای کار اوست در این گوهر سینمایی هم برجسته شده. «هتل بزرگ بوداپست» شاهدی الهام‌بخش از پیوند بین تصاویر و روایت است. به لطف اندرسون، ما به دنیایی منتقل می‌شویم که در تقاطع واقعیت و تخیل قرار دارد. جایی که مهارت دقیق طراحی صحنه و فیلمبرداری هماهنگ با داستانی از فتنه و ماجراجویی در هم آمیخته. دنیایی از نور و رنگ و تجمل در این فیلم، آن را برای طرفداران جهان سینمایی باربی به یک گزینه‌ی ایده‌آل تبدیل کرده.

۶. بی‌سرنخ (Clueless)

فیلم بی سرنخ

  • سال انتشار: ۱۹۹۵
  • کارگردان: ایمی هکرلینگ
  • بازیگران: آلیسیا سیلورستون، پل راد، بریتانی مورفی
  • امتیاز IMDb فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۸۱٪

یک کمدی نوجوان که به شاهکار جاودانه جین آستن، «اما» ادای احترام می‌کند. کارگردان ایمی هکرلینگ، برای روایت نوجوانانه‌اش بورلی هیلز را انتخاب کرده، جایی که ما با شر هوروویتس سرزنده (آلیسیا سیلورستون) آشنا می‌شویم. یک نوجوان شیک، ثروتمند و محبوب که در مسیر یک تحول اساسی برای زندگی‌اش اشتیاقی تازه‌یافته‌ برای کمک به دیگران را کشف می‌کند. هکرلینگ به طور قابل قبول رمان محبوب آستن را اقتباس می‌کند و روایت رشد شخصی و جهت‌یابی اجتماعی آن را با موفقیت به محیط معاصر می‌کشاند. میل اولیه‌ی شر برای دستکاری سرنوشت تحصیلی خود از طریق نزدیک کردن دو معلمش به هم، مشابه تلاش‌های خوش‌نیت اِما در رمان است. در حالی که شر در «پروژه‌ها»یش غرق می‌شود، تلاش‌های به‌ظاهر بی‌اهمیت او حقایق عمیقی را درباره‌ی ارتباطات انسانی و لایه‌های پیچیده‌ی روابط آشکار می‌کند.

در زیر سطح این کمدی به ظاهر سبک، تعمقی ظریف در مسائل اجتماعی نهفته است که بدون توسل به انتقاد آشکار به طرز ماهرانه‌ای در روایت ادغام شده است. همانطور که شر پیچیدگی‌های دوران نوجوانی را تجربه می‌کند، ناخواسته نمادی از چشم‌انداز اجتماعی در حال تحول در دهه ۱۹۹۰ به دست می‌دهد. اهمیت فرهنگی غیرقابل انکار فیلم از توانایی آن در آمیختن یکپارچه ی مضامین ریشه‌دار با حساسیت‌های معاصر ناشی می‌شود. داستان شر از مرزهای یک دوره‌ی خاص فراتر می‌رود و توجه‌ها را به طبیعت انسان و پیچیدگی‌های بلوغ معطوف می‌کند. با توجه به اینکه مد و لباس‌های زیبا جایگاه ویژه‌ای در این فیلم دبیرستانی دارند تماشای آن برای هر باربی‌دوستی ضروری است.

۷. قانونا بلوند (Legally Blonde)

فیلم قانونا بلوند

  • سال انتشار: ۲۰۰۱
  • کارگردان: رابرت لوکتیک
  • بازیگران: ریس ویترسپون، جنیفر کولیج، لوک ویلسون
  • امتیاز IMDb فیلم: ۶.۴ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۷۱٪

ال وودز شخصیت اصلی «قانونا بلوند» با بازی ریس ویترسپون، مظهر زیبایی، شادی و مهربانی و بسیار شبیه باربی است. او با بر هم زدن انتظارات اجتماعی، مخزنی از تدبیر و هوش رو می‌کند که در لایه‌های زیرین شخصیتش پنهان بوده. این کمدی دلچسب عقاید از پیش‌تعیین‌شده را به چالش می‌کشد و از روحیه‌ی تسلیم‌ناپذیر و توانمندی زنان تجلیل می‌کند. ماجرا از آنجا شروع می‌شود که نامزد ال که در دانشکده‌ی حقوق هاروارد پذیرفته شده، بدون توجه به احساسات ال، یکطرفه و ناگهانی رابطه‌اش را با او هم می‌زند. به این ترتیب زندگی‌ ال دچار تغییر غیرمنتظره‌ای می‌شود. او که هم احساسات و هم غرورش جریحه‌دار شده تصمیم می‌گیرد تا شانسش را بیازماید و ببیند می‌تواند به عنوان یک دانشجوی حقوق وارد هاروارد شود یا خیر.

«قانونا بلوند» باربی‌مانندترین فیلمی است که تا کنون ساخته شده. این فیلم انعطاف‌پذیری و قدرت درونی ال را در مواجهه با تعداد بی‌شماری از پیش‌داوری‌ها نشان می‌دهد. تصویر بی‌عیب و نقص ویترسپون به خوبی وحدت شخصیت ال را نمایش می‌گذارد و اطرافیانش را تحت تاثیر قرار می‌دهد. ورود ال به دانشکده‌ی حقوق هاروارد سوگیری‌ها و کلیشه‌های جنسیتی راجع به او را از بین می‌برد. او بدون ترس هنجارهای سنتی را می‌شکند و تصورات متحجرانه‌ی اطرافیان را تغییر می‌دهد. هرچند این فقط ظاهر ماجرا است و با وجود اینکه این فیلم برای الهام‌بخشی زنان ساخته شده اما به آن نقدهایی بسیار جدی وارد است. مثلا واضح است که برای اثبات ارزشمندی وجودی، لزوما نباید سر از دانشکده‌ی حقوق هاروارد درآورد. به عبارت دیگر اگرچه منظور فیلم این است که ابراز زنانگی با جدیت، هوش و کفایت تحصیلی و شغلی منافاتی ندارد اما به هر حال همین دنبال اثبات رفتن یعنی هوش و جدیت و کفایت به طور پیش‌فرض در مقابل زنانگی قرار دارد مگر اینکه خلافش ثابت شود. اما با این همه این فیلم به خاطر ظاهرش هم که شده ارزش تماشا دارد؛ از نظر تکنیکی، ال وودز در «بلوند قانونی» با یک خروار لباس و لوازم و اکسسوار صورتی رسما یک باربی محسوب می‌شود. موفقیت این فیلم باعث شد قسمت دومش هم ساخته شود. این دنباله با نام «قانونا بلوند ۲» در سال ۲۰۰۳ اکران شد.

۸. افسون‌شده (Enchanted)

فیلم افسون کردن

  • سال انتشار: ۲۰۰۷
  • کارگردان: کوین لیما
  • بازیگران: ایمی آدامز، جیمز مارسدن، پاتریک دمپسی
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۹۳٪

این افسانه‌ی متحرک فریبنده یک ادای دین شایسته به شاهزاده خانم‌های دیزنی است. جیزل الهام گرفته از شخصیت‌های نمادینی مانند آریل، سیندرلا، سفید برفی و شاهزاده خانم آرورا است. با این حال، چیزی که جیزل را به یک فیلم باربی‌مانند تبدیل می‌کند تحول چشمگیر او به عنوان یک شخصیت سه‌بعدی است که مشابه تحولی است که در جهان سینمایی باربی، با لایواکشن باربی اتفاق افتاده. داستان جیزل در پادشاهی متحرک اندولیزیا آغاز می‌شود، جایی که او مشتاقانه در انتظار ازدواج با شاهزاده‌ی رویاهایش ادوارد است. اما این ازدواج یک مخالف سرسخت دارد: نامادری جادوگر ادوارد. ناماداری بدذات که چشم دیدن ازدواج آن دو را ندارد جیزل را به چاه می‌اندازد و از این طریق او به دنیای واقعی لایو اکشن منتقل می‌شود، جایی که ویژگی‌های خاص شهر نیویورک هوش از سرش می‌پراند. با مواجهه با ناآشنایی این مناظر او در یک تجربه‌ی انسانی واقعی‌تر قرار می‌گیرد. این لحظه‌ی آسیب‌پذیری، آغازگر یک ماجراجویی خارق‌العاده است که از روایت‌های افسانه‌های سنتی فراتر می‌رود.

کارگردان کوین لیما استادانه رشد شخصیت را هدایت می‌کند و به جیزل اجازه می‌دهد تا از محدودیت‌های کهن الگویی رها شود. از طریق اجرای استثنایی امی آدامز و تداخل ماهرانه طنز و صداقت، جیزل پیچیدگی‌های دنیای واقعی را تجربه می‌کند، عاملیت خود را کشف می‌کند و روی تصورات از پیش تعیین شده در مورد معنای شاهزاده بودن خط بطلان می‌کشد. هنگامی که جیزل در شهر نیویورک می‌چرخد، هم با گروهی از شخصیت‌ها و تجربه‌های رنگارنگ و متفاوت روبرو می‌شود و هم مجبور می‌شود با پیچیدگی‌های روابط عاشقانه آشنا شود. ظاهرا همانند سفر باربی مارگو رابی به سمت خودیابی. هر دو شخصیت در قلمرویی ناآشنا حرکت می‌کنند تا فارغ از انتظارات اجتماعی هویت واقعی خود را به دست بیاورند.

۹. میس سان‌شاین کوچولو (Little Miss Sunshine)

فیلم میس سان‌شاین کوچولو

  • سال انتشار: ۲۰۰۶
  • کارگردان: جاناتان دیتون و ولری فاریس
  • بازیگران: ابیگل برسلین، پل دینو، تونی کولت، استیو کرل
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۸ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۹۱٪

خانواده هوور، یک خانواده‌ی پر از استرس و شگفتی، با یک ون فرسوده‌ی درب و داغان سفری را آغاز می‌کنند. کوچک‌ترین عضو آن‌ها، الیو هفت ساله، اصرار دارد که در یک مسابقه زیبایی شرکت کند که منجر به یک سری اتفاقات پوچ، خنده‌دار و دلگرم‌کننده می‌شود که آنها را به هم نزدیکتر می‌کند. «میس سان‌شاین کوچولو» یک طنز لذت بخش است که هوشمندانه زندگی مدرن و پیچیدگی‌های و پویایی‌های روابط خانوادگی را نمایش می‌دهد. در حالی که ممکن است ماجراهای ناگواری که برای خانواده در طول سفر جاده‌ای اتفاق میفتد برای طرفداران فیلم‌های کمدی آشنا به نظر برسد اما فیلمنامه‌ی مایکل آرنت عناصری برای غافلگیری دارد. شخصیت‌ها که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند، شبیه اعضای یک قبیله‌ی عجیب و غریب هستند که بیشتر در فیلم‌های مستقل یافت می‌شوند. ریچارد، پدر خانواده، سخنران انگیزشی پرشوری است که ناامیدانه به ایده‌ی برنده بودن ‌چسبیده و ناامیدی خود را در پشت عبارات جذاب پنهان کرده. شرل، نقش همسر، مادر و خواهری صلح‌جو را بازی می‌کند که اضطراب و خشم خود را سرکوب کرده. دواین، پسر خانواده، نوجوانی غمگین است که روزه‌ی سکوت گرفته و ظاهرا آرامش را در فلسفه‌ی نیچه یافته. پدربزرگ، شخصیتی خشن و بددهن است که مصرف موادش مشکل‌ساز می‌شود و در نهایت، دایی فرنک، یک محقق ناکام که اقدام به خودکشی کرده و حالا مجبور است در میان هرج و مرج خانوادگی با اشارات و کنایه‌های ریچارد کنار بیاید. در این میان الیو شخصیت محوری فیلم یک دختر کوچولوی تپل و عینکی، وقت گیر آورده و با شرکت در مسابقه‌ی زیبایی کودکان باعث تعجب همگان شده. مسابقه، ویترینی عجیب از کودکان آرایش‌شده است که خود را به شکل عروسک‌های باربی درآورده‌اند. فیلم نگاهی انتقادی و گزنده به این دست رویدادهای نگران‌کننده دارد بدون اینکه در دام شعار بیفتد یا مدت زیادی را صرف سخنرانی‌های خسته‌کننده کند.

۱۰. دختر شایسته اخلاق (Miss Congeniality)

فیلم دختر شایسته اخلاق

  • سال انتشار: ۲۰۰۰
  • کارگردان: دونالد پتری
  • بازیگران: ساندرا بولاک، مایکل کین، بنجامین برت
  • امتیاز IMDb فیلم: ۶.۳ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در راتن‌تومیتوز: ۴۱٪

«دختر شایسته اخلاق» با بازی ساندرا بولاک جذاب دقیقا نقطه‌ی مقابل «بلوند قانونی» است. هر دو فیلم درباره‌ی تحول شخصیت هستند. در واقع فیلم‌هایی مانند «بانوی زیبای من» (۱۹۶۴)، «زن زیبا» (۱۹۹۰) که دگرگونی کامل شخصیت‌ها از نظر ظاهر، لباس و رفتار را نمایش می‌دهد همیشه پرطرفدار بوده‌اند. با اینکه اکثر آنها به خوبی نمونه‌های کلاسیک نام‌برده شده از آب درنیامده‌اند اما باز هم ارزش تماشا دارند.

گریسی (ساندرا بولاک) در این فیلم یک پلیس خشن و خشمگین است که مثل پسرها رفتار می‌کند. اما وقتی به عنوان مامور مخفی برای شرکت در مسابقه‌ی دوشیزه‌ی ایالات متحده انتخاب می‌شود، باید رفتارهای زنانه‌ی کلیشه‌‌ای که همیشه از آن‌ها فراری بوده فرا بگیرد. ناظر گریسی، اریک (بنجامین برات)، در توانایی او برای هماهنگی با شرکت‌کنندگان مسابقه‌ی زیبایی تردید دارد و ویکتور (مایکل کین)، مشاور مسابقه از کار دشوار تغییر شکل او در یک بازه‌ی زمانی کوتاه ناامید است. اما با این وجود گریسی ماموریت خود را با رژیم غذایی، آرایش مو، آموزش وضعیت بدن، تمرین سخنرانی و یادگیری نحوه‌ی هدایت مکالمات آغاز می‌کند و با موفقیت به پایان می‌رساند. او همچنین در مورد تهدید بالقوه‌ی یک جانی که در کمین مسابقه است، هوشیار است.

کارگردان، دونالد پتری، به طرز ماهرانه‌ای کمدی رمانتیک و اکشن را در فیلم متعادل می‌کند. با این حال، وقتی صحبت از به تصویر کشیدن نمایش و آیین‌های مرتبط با مسابقه‌ی زیبایی می‌شود، در آشتی دادن دو دیدگاه، کاستی‌های وجود دارد که مخاطب را سردرگم می‌کند؛ از یک سو، فیلم به ما اجازه می‌دهد تا با تحقیر گریسی نسبت به این رویدادهای پوچ همدلی کنیم. به نظر می‌رسد که بیشتر آنچه که او می‌گوید و انجام می‌دهد یعنی نقد کنایه‌آمیز اسطوره‌ی زیبایی و ارزش‌های اینچنینی کاملا درست و قابل تامل است. اما از سوی دیگر، فیلم انتظار دارد گریسی را به دلیل اینکه بخشی از خودش را که قبلا سرکوب کرده بود از طریق این داستان کشف می‌کند تحسین کنیم. این ایرادات مخاطب را نسبت به فیلم در موقعیتی بلاتکلیف قرار می‌دهد. که البته اهمیتی هم ندارد؛ حضور ساندرا بولاک به خودی خود برای هر فیلمی یک وزنه‌ی جذابیت محسوب می‌شود و همین که یک فیلم با بازی او حس و حال باربی را زنده می‌کند کافی است برای اینکه در این لیست قرار بگیرد.

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه