۱۷ نویسنده که از اقتباسهای سینمایی آثارشان متنفر بودند

اگر یک چیز در هالیوود قطعا همیشه وجود خواهد داشت، اقتباسهای سینمایی از کتابهای موفق است. سالهای سال است که کارگردانها و تهیهکنندهها برای فیلمهای خود از کتابهای در قفسههای کتابخانه الهام گرفتند و هر سال اقتباسهای متنوع از آثار کلاسیک ماندگار، کتابهای پرطرفدار، جناییهای مملو از قتل و حتی انتشارات جدید بر روی پردهی سینما به نمایش درآمدهاند. تبدیل کلمات کتاب به تصاویر یک مسیر همیشگی در تاریخ سینما بوده و هست و بسیاری از آنها نه تنها موفق عمل کردهاند، بلکه آن اقتباسهای سینمایی از سوی نویسنده کتاب مورد تحسین قرار گرفتند. برای بسیاری از نویسندگان، اقتباسهای سینمایی از آثارشان برای پرده سینما یک رویا است؛ اما واقعیت گاهی میتواند کاملا بر خلاف این باشد. از مخالفت با انتخابهای استودیو برای نقشآفرینها تا تغییر دادن داستان کتاب یا حتی غرور بیش از حد طرفین، بارها و بارها نویسندههای کتاب و استودیوهای فیلمسازی به مشکلات زیادی برای نتیجه نهایی برخوردند که به نارضایتی نویسندهی اصلی از اقتباس سینمایی کتاب خود منجر شده است.
17-ترومن کاپوتی و «صبحانه در تیفانی» (Breakfast at Tiffany)
- سال انتشار: 1961
- کارگردان: بلیک ادوادز
- بازیگران: آدری هپبورن، جورج پیپارد و …
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.6 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 88 از 100
با اینکه «صبحانه در تیفانی» برنده دو جایزه اسکار شد و نامزد سه جایزه دیگر نیز شده بود، اما این برای جلب نظر ترومن کاپوتی،که با انتخاب آدری هپبورن برای شخصیت اصلی کتاب خود مشکل داشت، کافی نبود. در حالی که از نقشآفرینی آدری هپبورن در نقش هالی گولایتلی در تاریخ سینما به عنوان یکی از برترین نقشآفرینیها یاد میشود، کاپوتی ستاره متفاوتی را در گردنبند مروارید نقش اصلی کتابش مجسم کرده بود و آن مرلین مونرو بود. کاپوتی که آدری هپبورن در «صبحانه در تیفانی» را اشتباهترین انتخاب بازیگر تاریخ نامید، گفت: “پارامونت پیکچرز از همه لحاظ من را دور زد و آدری را انتخاب کرد.” همچنین گفته میشود که او میخواسته خودش در فیلم بهعنوان نقش پال که بهطور خاطرهانگیزی توسط جورج پپپارد نقشآفرینی شد، بازی کند. با اینحال، انتخاب بازیگر تنها مشکلی نبود که او با فیلم داشت.در پاسخ به این سوال که اشکالهای دیگر فیلم چیست، او پاسخ داد: “اوه خدا، همه چیز!” و توضیح داد که چگونه فکر میکند فیلم تفاوتهای مهمی با کتاب دارد و پس از بازنویسی پایان،داستانش بر خلاف خواستهی او به یک رمان عاشقانه تبدیل شده است. در فیلم، هالی و پال در نهایت به یکدیگر میرسند و در کتاب کاپوتی، پال ناپدید میشود.
16- پل رودنیک و «راهبه بدلی» (Sister Act)
- سال انتشار: 1992
- کارگردان: امیل آردولینو
- بازیگران: ووپی گلدبرگ، مگی اسمیت …
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.5 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز:73 از 100
پل رودنیک نویسندهی داستان «راهبه بدلی» در مورد اقتباس سینمایی کتاب خود گفت :” آنچه به عنوان انتقادی به فیلمها و سریالهای با موضوع راهبه آوازخوان که در آن همه چی گل و بلبل است در نظر گرفته شده بود، در نهایت خود به یکی از این فیلمها تبدیل شد.” اگر چه این فیلم مورد استقبال مخاطبان و منتقدان قرار گرفت، پل رودنیک احساس کرد که فیلمنامه او توسط دیزنی بهقدری دستکاری شده است که دیگر قابل تشخیص نیست. رودرنیک گفت: “وقتی که دیزنی کارش با فیلمنامه اصلی من تمام شد، شباهت بسیار کمی با آنچه من نوشته بودم داشت.” نارضایتی او به قدری بود که رودنیک خواست اسمش در تیتراژ با نام مستعار جوزف هاروارد جایگزین بشود.
15- استیون کینگ و «درخشش» (The Shining)
- سال انتشار: 1980
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: جک نیکلسون، شلی دووال و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.4 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 83 از 100
استفن کینگ از اقتباسِ تحسین شدهی استنلی کوبریک از کتاب خود متنفر بود. کینگ زمانی که دلیل مخالفتش با جک تورنسی که توسط جک نیکلسون نقشآفرینی شده بود را توضیح میداد، گفت: “در آن زمان دهانم را بسته نگه داشتم، اما زیاد از آن راضی نبودم. شخصیت جک تورنس در آن فیلم هیچ رشد شخصیتی ندارد. مطلقاً هیچ پیشرفتی در او وجود ندارد.” او ادامه داد: ” زمانی که ما برای اولین بار جک نیکلسون را میبینیم، او در دفتر آقای اولمان، مدیر هتل در اوج سلامت روان نشسته است و پس از مدتی او مثل یک موش خانگی روانی شده است. تنها کاری که شخصیت او میکند این است که در طول فیلم مدام دیوانهتر میشود. در کتاب من، او مردی است که از همان ابتدا با سلامت عقل خود دست و پنجه نرم میکند و در نهایت آن را از دست می دهد. برای من این تراژدی اصلی داستان است. در فیلم، هیچ تراژدی وجود ندارد؛ زیرا هیچ تغییری در شخصیت وجود ندارد.” هر چند او احترام استنلی کوبریک را حفظ کرده بود. کینگ، کوبریک را یک مرد فوقالعاده باهوش نامید و زیباییشناسی فیلم را تحسین کرد. او گفت: “فیلم مانند یک کادیلاک بزرگ و زیباست که هیچ موتوری در داخل آن وجود ندارد.”
14- میشائل انده و «داستان بی پایان» (the Neverending Sotry)
- سال انتشار: 1984
- کارگردان: ولفگانگ پترسن
- بازیگران: نوا هاتاوی، برت آلیور و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.3 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 84 از 100
وقتی از انده در مورد اقتباس سینمایی از رمان فانتزی کودکانهاش در سال 1984 پرسیدند، انده در گفتن نظر خود کوتاهی نکرد. در یک کنفرانس مطبوعاتی، نویسنده آلمانی فیلم را حالبهمزن خطاب کرد و خواستار حذف نام خود از فیلم شد. او گفت: “فیلمنامه نهایی را پنج روز قبل از پخش فیلم و تنها در نتیجه یک حکم قضایی در مونیخ دیدم. من وحشت کردم. آنها تمام حس داستان را تغییر داده بودند.” با این حال، ولفگانگ پترسون، نویسنده و کارگردان، معتقد است که فیلم او بسیار وفادار به منبع آن بوده است. انده در جای دیگر گفته بود: “سازندگان فیلم اصلاً کتاب را درک نکردند. آنها فقط می خواستند پول دربیاورند.” این میزان از انتقاد مستقیم به اقتباسهای سینمایی خیلی به ندرت پیش میآید؛ آن هم برای اثری که مخاطبان آن کودکان هستند.
13- کن کیسی و «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» (One Flew Over the Cuckoo’s Nest)
- سال انتشار: 1975
- کارگردان: میلوش فورمن
- بازیگران: جک نیکلسون، دنی دوویتو و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.7 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 93 از 100
اگر بگوییم که اقتباس میلوش فورمن در سال 1975 از رمان کیسی با استقبال خوبی مواجه شد، از حق آن کم لطفی کردیم. «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» اولین فیلم پس 41 سال بود که برنده اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول، بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین فیلمنامه به صورت همزمان شد. با این حال، کیسی، علیرغم اینکه گفته میشد هنوز فیلم را ندیده، آن را تحقیر کرده بود. بیشتر از همه، او به تصمیم فیلمساز برای حذف راوی اصلی کتابش، چیف برومدن انتقاد کرده بود. کیسی که علاقه زیادی به رمان خود داشت، تا آنجا پیش رفت که از استودیو به دلیل شکستن توافق شفاهی و خراب کردن کتاب شکایت کرد. در سال 1976، مقالهای در نیویورک تایمز فاش کرد که دیدن موفقیت فیلم در اسکار به او احساس پوچی داده است و به سهم او در فیلم از سوی دریافتکنندگان جوایز بیمحلی شده است. او گفت: “مثل این بود که پمپها بگویند از چاه و آب مهمتر هستند.”
12- آلن مور و «وی مثل وندتا» (v for vendetta)
- سال انتشار: 2005
- کارگردان: جیمز مکتیگو
- بازیگران: هوگو ویونینگ، ناتالی پورتمن و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.1 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 73 از 100
مور در مصاحبهای در سال 2006 با نیویورک تایمز، که در آن از طرفداران خواست تا از فیلم دوری کنند، احساس خود را نه فقط در مورد «وی مثل وندتا» بلکه در مورد تمام اقتباسهای سینمایی از کمیکهایش به وضوح بیان کرد. او گفت: “من فیلمنامه را خواندهام. آشغال است. من دیگر نمیخواهم به آن اقتباسهای سینمایی فکر کنم چون آنها از من دزدیده شدهاند؛ آگاهانه از من دزدیده شدهاند.” مور به طور خاص در مورد «وی مثل وندتا» صحبت کرد و آن را اثری خواند که در دوران ریاست جمهوری بوش توسط افرادی ساخته شده که خیلی ترسو بودند و نمی توانستد یک طنز سیاسی در کشور خود را درک کنند. او همچنین نفرت خاصی از نقشآفرین جانی دپ در فیلم اقتباسی از کمیک او با نام «از جهنم» داشت.
11- پی ال تراورز و «مری پاپینز» (Mary Poppins)
- سال انتشار: 1964
- کارگردان: رابرت استیونسون
- بازیگران: دیک وان دایک، جولی اندروز
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.8 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 98 از 100
این نویسنده استرالیایی به قدری از اقتباس سینمایی اثرش ناراحت بود که در طول اولین پخش شدن آن، گریه کرد. اختلافات او با دیزنی آنقدر بحث برانگیز شد که در سال 2013 فیلمی از اختلافات او با والت دیزنی ساخته شد. تراورز اقتباس «مری پاپینز» را احمقانه میدانست و از اینکه خانم بنکس (با بازی جولی اندروز) را به یک زن به دنبال حق رأی تبدیل کرده بودند، متنفر بود.
10- کوئینتن تارانتینو و «قاتلین بالفطره» (Natural Born Killers)
- سال انتشار: 1994
- کارگردان: الیور استون
- بازیگران: وودی هارلسون، جولیت لوئیس و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.2 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 51 از 100
کوئنتین تارانتینو گفته :”از آن فیلم آشغال، متنفر هستم” و الیور استون را به خاطر خراب کردن فیلمنامهش که در ابتدا درباره شخصیت مجری وین گیل (با نقشآفرینی رابرت داونی جونیور) بود و بعدا برای تمرکز بیشتر روی شخصیتهای وودی هارلسون و جولیت لوئیس بازنویسی شده بود مورد انتقاد قرار داد. استون حرف تارانتینو در مورد فیلمنامه اصلی را تائید کرد و گفت: “وقتی کوئنتین دو شخصیت مایکی و مالوری را نوشت، آنها را بر اساس بانی و کلاید طراحی کرد. داستان در مورد مجری فیلم بود و میکی و مالوری فقط آدمهای دیوانه بودند.” تارانتینو به صورت جدی از طرفدارانش خواست: “اگر هنر من را دوست دارید، آن فیلم را تماشا نکنید.” اوضاع به قدری مشکلساز شد که تارانتینو و استودیو برای حق تألیف اثر به دادگاه کشیده شدند.
9- ریک ریوردان و «پرسی جکسون» (Percy Jackson)
- سال انتشار: 2010
- کارگردان: کریس کلمبوس
- بازیگران: لوگن لرمان، براندن تی. جکسون و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.9 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 49 از 100
ریک ریوردان در انتقاد از فیلم «پرسی جکسون» تنها نبود و بسیاری از طرفداران کتاب ناامیدی خود را از اقتباسهای سینمایی انجام شده از کتاب ابراز کردند. در سال 2018، ریوردان نامههایی را که به سازندگان فیلم نوشته بود، به اشتراک گذاشت که در آنها نگرانیهای خود را بیان کرده بود. از جمله انتقادات او تصمیم به بالا بردن سن شخصیتها بود و توضیح داد که چگونه هرگونه امکان برای ساخت قسمتهای بعدی را از بین میبرد. در نهایت ریوردان به سادگی نوشته بود: “فیلمنامه در کل افتضاح است.”
8- دان پیرس و «لوک خوشدست» (Cool Hand Luke)
- سال انتشار: 1967
- کارگردان: استوارت روزنبرگ
- بازیگران: پل نیومن، رابرت دانر
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.1 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 100 از 100
اگرچه استودیو در ابتدا خود نویسنده را برای نوشتن فیلمنامهی فیلمی که از کتابش اقتباس شده بود استخدام کردند ولی در نهایت یک فیلمنامه نویس با تجربهتر را برای بازنویسی همان فیلمنامه استخدام کردند. کتاب پیرس که الهام گرفته از دو سالی بود که او در زندان و درگیری با جنایتکاران خیابانی گذرانده بود در نهایت با فیلم اقتباسی نهایی تفاوت زیادی پیدا کرده بود. معروفترین دیالوگ فیلم که در آن کاپیتان به لوک میگوید: “آنچه ما در اینجا داریم، عدم برقراری ارتباط است” توسط پیرس تحقیر شد و آن را یک دیالوگ احمقانه خواند. او استدلال کرد:” نگهبانان زندان آنقدر تحصیل کرده نیستند که بتوانند چنین عبارتی را بیان کنند.”
7- آنتونی برگس و «یک پرتقال کوکی» (A Clockwork Orange)
- سال انتشار: 1971
- کارگردان: استنلی کوبریک
- بازیگران: مالکوم مک داول، پاتریک مگی و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 8.3 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 86 از 100
استیون کینگ تنها کسی نبود که از اقتباس کوبریک ناراضی بود. البته برگس ظاهرا در ابتدا از اقتباس رمان جنجالی خود راضی بود، اما احساسات او به زودی تغییر کرد. نویسنده از انتخاب کارگردان برای حذف فصل بیست و یکم کتاب از داستان فیلم ناراضی بود. در واقع، تا سال 1986، نسخههای آمریکایی کتاب شامل بیست و یکمین فصل پایانی با نام یک پایان رستگارانه برای قهرمان داستان نمیشد؛ زیرا طبق گفتهی خود برگس ناشران آن فصل را یک بخش انگلیسی، بیمزه و بیپروا میدانستند. .با این حال، بسیاری از مشکلات برگیس با «یک پرتقال کوکی» در واقع مربوط به کتاب خودش بود؛ او معتقد بود که رمانش بیش از حد آموزشی برای هنری بودن است. با این حال، اینکه احساس میکرد به درستی برای اقتباس فیلم دستمزد دریافت نکرده نیز در احساسات او تاثیر داشت.
6- رولد دال و ویلی «وانکا و کارخانه شکلاتسازی» (Willy Wonka and the Chocolate Factory)
- سال انتشار: 1971
- کارگردان: مل استوارت
- بازیگران: جین وایلدر، پیتر اوسترام و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.8 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 92 از 100
تیموتی شالامه جدیدترین بازیگری بود که شکلاتساز عجیب و غریب را به تصویر میکشید، اما برای بسیاری، شاهکار رولد دال برای همیشه با بازی جین وایلدر در فیلم کلاسیک نامزد اسکار 1971 به یاد خواهد ماند؛ اگرچه خود نویسنده غیر از این را ترجیح میدهد. رولد دال گفته بود: “جین وایلدر زیادی نرم بود و اون سفتی لازم را نداشت. صدای او بسیار سبک بود و چهره نسبتاً شیرینی داشت.” رولد دال احساس میکرد بخشی از شخصیت وانکا در فیلم از بین رفته بود؛ حداقل دیالوگهای کتابش را به شکلی که او تصور میکرد ادا نکرده بود.
5- برت ایستون آلیس و «روانی آمریکایی» (American Psycho)
- سال انتشار: 2000
- کارگردان: مری هارون
- بازیگران: کریستین بیل، جرد لتو و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.6 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 68 از 100
از زمان انتشار فیلم کمدی سیاه مری هارون در سال 2000، شخصیت پاتریک بیتمن تبدیل به یکی از معروفترین شخصیتهای تاریخ سینما شده است. با این حال نویسندهی کتاب اصلی در ابتدا طرفدار اقتباس فیلم نبود. البته نویسنده کتاب کاملاً از فیلم متنفر نبود و اقتباس سینمایی رمان خود را خوب نامید ولی با این که قصد داشتند فیلم را اقتباس کنند مخالفت میکرد. او گفت: “من فکر میکنم کتاب من غیرقابل اقتباس است، زیرا فیلم در مورد آگاهی است و واقعاً نمیتوان تفکرات شخصیت را به درستی در فیلم نشان داد.”
4- ریچارد متسون و «من افسانه هستم» (I am legend)
- سال انتشار: 2007
- کارگردان: فرانسیس لارنس
- بازیگران: ویل اسمیت، ویلوو اسمیت و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 7.2 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 68 از 100
یکی از بهترین کتابهای زامبیمحور تاریخ ادبیات، «من افسانه هستم» اثر ریچارد متسون است که حداقل چهار بار به شکل اقتباسهای سینمایی ساخته شده است و هیچ کدام از نظر او نتوانستند حق مطلب کتاب او را ادا کنند. پس از آخرین اقتباس از کتاب او در سال 2007، با بازی ویل اسمیت، متسون نقل کرد :”نمیدانم چرا هالیوود مدام مجذوب کتاب من میشود در حالی که هرگز اهمیتی نمیدهند با وفاداری به چیزی که نوشتهام آن را بسازد.”
3- ای. بی وایت و «تار شارلوت» (Charlotte’s web)
- سال انتشار: 1973
- کارگردان: چارلز اوگست نیکولز و ایوایو تاکاموتو
- بازیگران: هنری گیبسون، دبی رینولدز و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.9 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 76 از 100
اگرچه وایت سخت تلاش کرد تا برخی از عناصر تاریک داستان خود در فیلم باقی بماند، نویسنده در نهایت از نتیجه نهایی راضی نبود. به گفته ژین دیچ، تصویرگر و انیماتور، وایت این فیلم را یک اقتباس سینمایی احمقانه خواند و گفت: “داستان هر چند دقیقه یکبار قطع میشود تا کسی بتواند آهنگی شاد بخواند. من به آهنگ های شاد اهمیت نمیدهم.”
2- جی. دی سلینجر و «دل نادان من» (My Foolish Heart)
- سال انتشار: 1949
- کارگردان: مارک رابسان
- بازیگران: سوزان هیوارد، دانا اندروز و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 6.8 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 49 از 100
طبق گزارشها، سلینجر از اقتباس داستان کوتاه خود بهقدری متنفر بود که او را به کلی از ایده اقتباسهای سینمایی از آثارش زده کرد. «قلب احمقانه من» که در سال 1949 منتشر شد با نقدهای تند مختلفی از مخاطبان و منتقدان به ویژه از طرف خود سلینجر مواجه شد. انزجار آشکار او از درخواست اقتباسها از کتاب معروف او با نام «ناطور دشت» توسط بیلی وایلدر، جری لوئیس، استیون اسپیلبرگ و هاروی واینستاین که همگی خواهان حقوق فیلم بودند، کاملا مشخص بود.
1- لوئیس دانکن و «میدانم تابستان گذشته چه کردی» (I Know What You Did Last Summer)
- سال انتشار: 1997
- کارگردان: جیم گیلیسپی
- بازیگران: جنیفر لاو هیوت، سارا میشل گلر و…
- امتیاز کاربران IMDb به فیلم: 5.8 از 10
- امتیاز منتقدان راتن تومیتوز: 46 از 100
مانند بیشتر رمانهای دانکن، «من میدانم تابستان گذشته چه کردی»، یک تریلر پرتنش بود که جنایت و قتل را به نمایش میگذاشت؛ اما چیزی که کتاب دانکن نبود، اسلشر بود؛ و اقتباس سینمایی آن یک اسلشر پر از خشونت بود که باعث ناراحتی دانکن شد. دانکن گفت: “آخرین چیزی که میخواهم به مخاطبانم منتقل کنم این است که خشونت سرگرم کننده است. من چیزهای تعلیقی و ترسناک مینویسم، اما در تمام عمرم هیچگاه در مورد خون و خونریزی زیاد ننوشتهام. من هرگز خشونت را تحسین نکردهام. قلم من همیشه وسیلهای برای نشان دادن دردی بوده است که خشونت میتواند ایجاد کند. ارتباط بسیار کمی بین کتاب من و فیلم وجود دارد که نمیدانم چرا آنها این موضوعات را داخل فیلم گذاشتند.” دانکن نسبت به خشونت تصویری حساسیت زیادی داشت، زیرا دخترش در 18 سالگی در سال 1989 کشته شده بود. او ادامه داد: “من در مورد حساسیتزدایی جوانها نسبت به خشونت و تبدیل قتل به سرگرمی حساس هستم.” قاتل دختر دانکن هیچوقت پیدا نشده بود.
منبع: Independent