آبتین گلکار و ۵ کتاب متفاوت که از روسی به فارسی ترجمه کرده است

۱۵ تیر ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه
آبتین گلکار

آبتین گلکار یکی از برجسته‌ترین مترجمان امروز ایران است که از سال ۱۳۷۸ آثار نویسندگان متعددی ازجمله آنتون چخوف، لئو تولستوی، الکساندر پوشکین، ویکتور مرژکو، ولادیمیر ناباکوف، آلکساندر هرتسن و میخاییل زوشنکو، آزات آبدولین، میخائیل بولگاکف، استیون گرین بلت، ایوان تورگنیف را به فارسی ترجمه کرده است. ترجمه‌های او جایزه‌ی کتاب سال (۱۳۹۳) و جایزه‌ی ابوالحسن نجفی (۱۳۹۵) را دریافت کرده است.

زندگی‌نامه‌ی آبتین گلکارآبتین گلکار

آبتین گلکار، مترجم ایرانی، پژوهشگر زبان و ادبیات روسی و استادیار دانشگاه تربیت مدرس متولد ۱۳۵۶ در تهران است. پدرش وکیل بود و بسیار به کتاب بسیار علاقه داشت و به همین دلیل فرزندانش را به کتاب‌خوانی بسیار تشویق می‌کرد، تا جایی که به آبتین حروف الفبا را قبل از رفتن به مدرسه یاد داد و با توجه به محیط زندگی‌اش، خیلی زودتر از هم‌سن‌ و سال‌هایش شروع به کتاب خواندن کرد. در سنین بالاتر کتاب‌های کلاسیک خارجی از جمله کتاب «جنایت و مکافات» تاثیر بسیار زیادی بر آبتین گذاشت و پس از خواندن این اثر بود که به خواندن ادبیات روسیه بسیار علاقه‌مند شد.

گلکار در کنکور در دو رشته‌ی مهندسی صنایع دانشگاه آزاد و زبان و ادبیات روسی دانشگاه تهران پذیرفته شد، اما درنهایت به دنبال علاقه‌اش که ریشه در دوران کودکی‌اش هم داشت، رفت و رشته‌ی ادبیات روسی را انتخاب و درنهایت مدرک لیسانسش را از دانشگاه تهران اخذ کرد. او در طول تحصیلش علاوه بر درس‌های دانشگاه، به‌طور جدی ادبیات روسی را دنبال کرد و کم‌کم به کار ترجمه روی‌ آورد.

گلکار در اواخر لیسانسش سراغ ادای احترام به نویسنده‌ی محبوبش رفت و اولین کتابش با عنوان «بیست‌وشش روز از زندگی داستایوفسکی» را به فارسی ترجمه کرد، اما موفقیت چندانی کسب نکرد. او بلافاصله بعد از لیسانس برای تحصیل در مقطع ارشد اقدام کرد و دوره‌ی کارشناسی ارشد را در رشته‌ی ادبیات روسی در دانشگاه ملی تاراس شفچنکو کی‌یف در اوکراین گذراند. او سال ۱۳۸۲ به ایران بازگشت و یک سالی را در ایران سپری کرد و طی این یک سال در موسسات مختلفی به کار ترجمه پرداخت. او پس از گذشت چند سال و با پس‌اندازی که داشت دوباره به اوکراین بازگشت و در مقطع دکتری ادامه‌ی تحصیل داد و ازآنجایی‌که در حوزه‌ی ادبیات به نمایشنامه خیلی علاقه داشت، موضوع رساله‌ی دکترایش را در همین راستا انتخاب کرد.

آبتین گلکار در حال حاضر هیئت‌علمی دانشگاه تربیت مدرس، استاد مدعو دانشگاه تهران و استاد مدعو دانشگاه آزاد اسلامی است.

آثار ترجمه‌شده توسط آبتین گلکار

زبان ساده، رسا و روان او در ترجمه‌هایش ازجمله امتیازات ترجمه‌های آبتین گلکار است. او تاکنون بیش از ۴۰ کتاب را به زبان فارسی ترجمه کرده است که ازجمله‌ آثار ترجمه‌شده توسط او می‌توان به «استالین» اثر ادوارد رادزینسکی، «بازرس» اثر نیکلای گوگول، «مرده متحرک» و «اعتراف» اثر لی‌یف تولستوی، «آشیانه اشراف» اثر ایوان تورگنیف، «اتاق شماره شش» اثر آنتوان چخوف، «قلب سگی» و «نفوس مرده» اثر میخائیل بولگاکف و «زنبورهای خاکستری» اثر کورکوف اشاره کرد.

گلکار درباره‌ی تاثیر زبان مادری در ترجمه می‌گوید: «ما در ایران هیچ مترجم روسی را نمی‌شناسیم که آثار روسی را به فارسی ترجمه کرده باشد. درواقع اصولا هیچ مترجم خارجی از زبان مادری‌اش به زبان دیگر ترجمه نمی‌کند، من چنین مترجمی نمی‌شناسم و اگر هم باشد نمونه‌های استثنایی انگشت‌شمار است. یک ایرانی هم نمی‌تواند یک اثر ادبی را به زبان خارجی ازجمله روسی ترجمه کند. به همین علت اگر دولت و نهادهای ذی‌ربط می‌خواهند حمایت کنند باید بگردند و مترجمان حرفه‌ای کشورهای دیگر را شناسایی و از آن‌ها حمایت کنند و آن‌ها را به سمت ترجمه آثار روز ادبیات فارسی سوق دهند.»

در ادامه‌ی مطلب چند کتاب که توسط آبتین گلکار به فارسی برگردانده شده است را به‌اختصار معرفی کرده‌ایم:

۱. جبارآبتین گلکار

کتاب «جبار؛ شکسپیر و سیاست» با عنوان انگلیسی «Tyrant: Shakespeare on Politics» اثر اندیشمند، نویسنده و استاد دانشگاه هاروارد، استیون گرین‌بلت است که اولین بار سال ۲۰۱۸ منتشر شد و توسط آبتین گلکار به فارسی برگردانده شد. چگونه و تحت چه شرایطی ممکن است یک کشور کامل به دست یک ظالم بیفتد؟ چرا مردمان مجذوب شخص زورگو و مستبدی می‌شوند که آشکارا برای حکومت کردن مناسب نیست؟ آیا چنین نهادهای به‌ظاهر ریشه‌دار و تسخیرناپذیر، ناگهان نابود می‌شوند؟ این‌ها سوالاتی هستند که در این اثر می‌توان پاسخی برایش پیدا کرد.

گلکار در یکی از مصاحبه‌هایش در جواب سوال «کدام‌یک از ترجمه‌های‌ خودتان را دوست دارید و پیشنهاد می‌دهید؟» می‌گوید: «موقع پیشنهاد کتاب به دیگران همیشه سعی می‌کنم داستان و رمان معرفی کنم و از معرفی کتاب‌های جدی و نظری و آکادمیک و خودداری می‌کنم، ولی الان در جواب این سوالتان دلم می‌خواهد از یکی از معدود ترجمه‌هایم در حوزه‌ی نقد ادبی اشاره کنم که خواندن و ترجمه‌اش به اندازه خود آثار ادبی برایم لذت‌بخش بود کتاب «جبار» اثر استیون گرین‌بلت است که درباره‌ی درون‌مایه‌های سیاسی در آثار شکسپیر و به‌طور مشخص درباره‌ی حاکمان جبار و خودکامه در نمایشنامه‌های او بود.»

نویسنده‌ی برنده‌ی جایزه‌ی پولیتزر و جایزه‌ی ملی کتاب، استیون رین‌بلت در این اثر از نام بردن رهبران جهان پرهیز می‌کند، بااین‌حال در سراسر کتاب لحظه‌های مهم سیاسی را روایت کرده است. هنگامی‌که سلطنت ۵۰ ساله‌ی ملکه الیزابت اول بر انگلستان وارد سال‌های آخر خود شد، یک نمایشنامه‌نویس جنجالی و بااستعداد وارد صحنه‌ی تئاتر شد و ابتدا به علل اجتماعی، ریشه‌های روانی و پیامدهای بی‌رحمانه استبداد پرداخت.

فصل‌ها بر اساس موضوع (تاثیر سیاست‌های حزبی بر ظهور مستبدان، سوءاستفاده از پوپولیسم برای منافع سیاسی، تاثیر شخصیت و بیماری روانی بر رفتار ظالمانه و غیره) و تمایل به بررسی یک یا دو نمایشنامه/شخصیت در یک‌زمان نوشته شده است. گرین‌بلت در مورد مکانیسم‌های استبداد خوب عمل کرده و این باعث می‌شود که خواننده عمیقا تحت تاثیر درک عمیق و مستقیم شکسپیر از انسان بودن قرار بگیرد. او به ما نشان می‌دهد که نوشته‌های شکسپیر می‌تواند راهنمای درخشانی برای آشفتگی سیاست کنونی ما باشد.

نویسنده با استفاده از شخصیت‌های اصلی نمایشنامه‌های شکسپیر، شرایطی را که اجازه‌ی ظهور رهبران مستبد، دیکتاتوری و بلندپایه را می‌دهد، به‌طور قانع‌کننده و جذاب بررسی می‌کند. او با استفاده‌ی ماهرانه و آگاهانه از نقل‌قول‌ها و قطعات گزیده شده، تصویر درخشانی از این‌که چگونه ارعاب و تاکتیک‌های قوی می‌تواند هرگونه مقاومت سیاسی را سرکوب کند و چرا هرکسی به سمت رهبری که آشکارا برای حکومت مناسب نیست جذب می‌شود، ارائه می‌دهد.

به‌طورکلی، این کتاب مملو از بینش‌های شگفت‌آور و تکان‌دهنده‌ای است که به بررسی سیاست شخصیت‌ها و بهره‌برداری از اقتدارگرایی در نقد ادبی می‌پردازد و آبتین گلکار با شناخت دقیقی که از ادبیات روسیه دارد این کتاب ارزشمند را شیوا و روان به فارسی ترجمه کرده است.

در قسمتی از کتاب جبار می‌خوانیم:

«شناسایی تروریست‌ها آسان نبود، زیرا بیشتر آنان در خود انگلیس بار آمده بودند. پس‌ازآن که گرایش‌های افراطی پیدا می‌کردند و جذب اردوگاه‌های آموزشی در خارج از کشور می‌شدند و مخفیانه به انگلیس باز می‌گشتند، به‌آسانی در میان اتباع عادی و سریه راه‌حل می‌شدند. قابل‌درک است که این اتباع رغبتی نداشتند آشنایان خود را لو دهند، حتی کسانی را که مظنون به داشتن عقاید خطرناک بودند. افراطیون هسته‌های تشکیل می‌دادند، پنهانی به نیایش‌های دسته‌جمعی می‌نشستند، پیام‌های رمزی ردوبدل می‌کردند، و عضوهای جدیدی صید می‌کردند که عمدتا از میان جوانان سرخورده و بی‌ثباتی انتخاب می‌شدند که هوای خشونت و شهادت در سر داشتند.»

خرید کتاب جبار، شکسپیر و سیاست از دیجی‌کالا

۲. مقصر کیست؟آبتین گلکار

کتاب «مقصر کیست؟» با عنوان انگلیسی «Who Is to Blame» مشهورترین اثر نویسنده و اندیشمند مشهور روس، آلکساندر هرتسن است که در ابتدا در یکی از مجلات روسیه (۱۸۴۵-۱۸۴۶) و سپس سال ۱۸۴۷ به‌صورت کتاب منتشر شد و آبتین گلکار آن را با زبانی شیوا به فارسی برگردانده است.

گلکار درباره‌ی کتاب مقصر کیست؟ می‌گوید: «این اثر از حیث محتوی، فرم و ظاهر اثری قابل‌توجه است. مهم‌ترین ویژگی آن این است که پیرنگ واحدی ندارد، یا بهتر است بگویم دارد، اما نویسنده، مدام از خط سیر اصلی کناره‌گیری کرده، و باز به آن بازگشته است. به‌عنوان‌مثال، در ابتدای رمان شاهد این هستیم که یک معلم سرخانه فقیر در خانه ملاک ثروتمندی مشغول به کار می‌شود، مولف، بلافاصله بعدازاین واقعه دو فصل کامل را به شرح زندگی این شخصیت‌ها اختصاص داده، بعد به ماجرای اصلی بازگشته است. گو اینکه اصل داستان، در این ماجراهای فرعی نهفته است.»

هرتسن یکی از چهره‌های مهم زندگی روشنفکری روسیه در قرن نوزدهم بود. او درواقع یکی از برجسته‌ترین، روشن‌فکرترین، واقع‌گراترین و بااستعدادترین متفکران عصر خود و بنیان‌گذار سوسیالیسم روسی بود.

کتاب مقصر کیست؟ یکی از اولین رمان‌های روان‌شناختی اجتماعی روسی و یکی از اولین آثار رئالیسم روسی بود و نقش مهمی در جوشش فکری دهه‌ی ۱۸۴۰ داشت. این کتاب ازنظر اجتماعی و اخلاقی مهم بوده و به طرز شگفت‌انگیزی بیانگر شخصیت هرتسن است که ازنظر اخلاقی و اجتماعی حرف‌های زیادی برای گفتن دارد.

ساختار کلی رمان مجموعه‌ای از بیوگرافی شخصیت‌ها است. در قسمت اول رمان، موضوع نجیب‌زاده‌های روسی نقش مهمی ایفا می‌کند که در درجه‌ی اول با تصاویر کروسیفرسکی و لیوبونکا مرتبط است و قسمت دوم شخصیت اصلی رمان، ولادیمیر بلتوف که برخی او را با نام «آدم زیادی» می‌شناسند را معرفی می‌کند. بلتوف نمادی از طبقه‌ی اشرافی روسیه است که با وجود اینکه هدف‌های بزرگی دارند ولی به حقیقت نمی‌پیوندد و آرزوها و ادعاهایشان در حد شعار باقی می‌ماند.

به‌طورکلی نویسنده در این اثر با زبانی شیوا بی‌عدالتی‌ها و نابرابری‌هایی اجتماعی که همیشه او را در زندگی آزار می‌داد، نشان می‌دهد و دغدغه‌هایش در زمان حیات و در فضای پر تب‌وتاب سیاسی و اجتماعی آن زمان روسیه در این رمان به‌خوبی دیده می‌شود.

در قسمتی از کتاب مقصر کیست؟ می‌خوانیم:

«لوبونکایی که از همه‌جا رانده می‌شد، به کجا می‌توانست بگریزد؟ شاید اگر مرد بود به ارتش می‌گریخت، یا چه می‌دانم، به جایی دیگر؛ ولی ازآنجاکه دختر بود به درون خویش گریخت. او سال‌ها اندوه خود را تحمل کرد، آزردگی‌های خود را، بطالتش را، افکارش را. هنگامی‌که پریشانی‌ها و سرگشتگی‌های وجودش کم‌کم سنگین می‌شدند، هنگامی‌که نیاز طبیعی و نیرومند درد دل کردن با کسی ارضا نمی‌شد، آنگاه دست‌به‌قلم برد، مشغول نوشتن شد؛ یعنی می‌توان گفت درباره‌ی آنچه او را دربر گرفته بود با خود درد دل می‌کرد و بدین شکل روحش را سبک می‌ساخت.»

خرید کتاب مقصر کیست؟ از دیجی‌کالا

۳. قلب سگیآبتین گلکار

کتاب قلب سگی با عنوان انگلیسی «Heart of a Dog» اثر پزشک، رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس مشهور روسی، میخائیل بولگاکف است که اولین بار سال ۱۹۲۵ منتشر شد و آبتین گلکار آن را به فارسی برگردانده است. این اثر تحسین جهانی و توجه خوانندگان بسیاری را به خود جذب کرد. این رمان از زمان انتشار، به یک پدیده‌ی فرهنگی در روسیه تبدیل شد که توسط مردم «از دانش‌آموزان تا سیاستمداران» شناخته و موردبحث قرار گرفت.

بولگاکف رمان قلب سگی را به‌عنوان طنزی برای انتقاد از اتحاد جماهیر شوروی و تمرین اصلاح نژاد نوشت. بولگاکف که قبل از شروع کار نویسندگی، به‌عنوان پزشک ارتش کار می‌کرد، پس از تحولات سیاسی در اواخر دهه‌ی ۱۹۱۰، طبابت را کنار گذاشت و به‌جای آن بر حرفه‌ی خود در نویسندگی متمرکز شد.

مردم روسیه در اوایل دهه‌ی ۱۹۰۰، یک تغییر سیاسی به سمت کمونیسم را تجربه کردند، ایدئولوژی‌ای که افراد طبقه و جایگاه اجتماعی را تبرئه و همچنین ایده‌های مالکیت مشترک را ترویج می‌کرد. داستان طنز و علمی تخیلی میخائیل بولگاکف که در روزهای اولیه‌ی اتحاد جماهیر شوروی می‌گذرد، درواقع تمثیلی گسترده از انقلاب روسیه در سال ۱۹۱۷ و «تلاش نادرست انقلاب برای دگرگونی بنیادی بشر» تعبیر می‌شود.

درواقع این رمان هم به‌عنوان طنزی درباره‌ی بلشویسم و ​​هم به‌عنوان نقد اصلاح نژادی تفسیر شده است؛ یکی از تفسیرهای رایج این است که بولگاکف سعی داشت تمام ناهماهنگی‌های سیستمی را نشان دهد که در آن مردی با هوش سگ به نام «شریکوف» می‌تواند به فرد مهمی تبدیل شود.

در آن زمان، پزشکان شوروی و محققان پزشکی اصلاح نژاد را ترویج کردند که در آن تولیدمثل انتخابی باعث افزایش صفات ژنتیکی مثبت و کاهش صفات منفی در انسان می‌شود و کیفیت نسل‌های بعدی را بهبود می‌بخشد. آن‌ها طرفدار این بودند که ارزش‌ها و آرمان‌های کمونیستی ویژگی‌های موروثی هستند که می‌توان آن‌ها را به نسل‌های آینده منتقل کرد و کسانی را که دارای ویژگی‌های مطلوب تلقی می‌شدند، تشویق می‌کردند که برای بهبود مردم شوروی بازتولید شوند. ترجمه‌ی کتابی که از جنبه‌های طنز برخوردار است یکی از مسائل چندوجهی در دنیای ترجمه است که آبتین گلکار به خوبی از پس چنین ترجمه‌ای برآمده است و تمام طنزمایه کتاب «قلب سگی» را به فارسی انتقال داده است.

در قسمتی از کتاب قلب سگی می‌خوانیم:

« در یک روز زیبای مارس ۱۹۱۷ تمام گالوشها به اضافه دو جفت گالوش من، سه عصا، یک بالاپوش و سماور دربان ناپدید شد. از آن به بعد خود قفسه هم وجود ندارد. دیگر از آبگرمکن حرفی نمی‌زنم. آشکارا قاعده این است که وقتی انقلابی به پا شد دیگر احتیاجی به روشن کردن آبگرمکن نیست. از شما می‌پرسم: وقتی این اوضاع به راه افتاد چرا هر کس و ناکسی باید یکهو با گالوش‌های کثیف و چکمه‌های نمدپوش شروع کند به بالا و پایین رفتن از پلکان مرمری؟ چرا باید حالا گالوش‌ها را با چند تا قفل و کلید قایم کنیم؟ و سربازی بگذاریم که نگهبانی بدهد تا کسی آن‌ها را ندزدد؟»

خرید کتاب قلب سگی از دیجی‌کالا

۴. دوازده صندلیآبتین گلکار

کتاب «دوازده صندلی» با عنوان انگلیسی «The Twelve Chairs» یکی از محبوب‌ترین و غنی‌ترین رمان‌های طنز نوشته شده توسط ایلیا ایلف و یوگنی پتروف است که اولین بار سال ۱۹۲۸ منتشر شد و آبتین گلکار آن را به فارسی برگردانده است. این رمان بااینکه سال‌ها از انتشار و نگارش آن می‌گذرد، نه‌تنها از محبوبیت آن کم نشده است بلکه همچنان جزو یکی از پرطرفدارترین و پر خواننده‌ترین آثار طنز ادبیات روسیه محسوب می‌شود.

آبتین گلکار در مصاحبه‌ای درباره‌ی نویسندگان کتاب دوازده صندلی می‌گوید: «روش جالب این دو نویسنده چنین بود که اگر به دنبال جمله یا کلمه‌ای مناسب می‌گشتند و اگر جمله‌ای به ذهن هردوی آن‌ها می‌رسید آن را نمی‌نوشتند و کنار می‌گذاشتند زیرا معتقد بودند جمله سهل‌الوصول و دم‌دستی است پس در پی جمله‌ای بودند که به ذهن هیچ‌کس نرسد. یکی از وجوه بارز طنزشان همین غریب بودن تشبیهات است و خوانند در هر صفحه و هر پاراگراف چند بار از واژه‌ها و ترکیب‌های نامانوسی که این دو نویسنده به کار بردند تعجب می‌کند.»

کتاب دوازده صندلی، داستان شخصیت‌هایی را دنبال می‌کند که تلاش می‌کنند جواهرات پنهان‌شده در صندلی را به دست آورند. مارشال سابق، ایپولیت ماتویویچ در روسیه به‌عنوان منشی ثبت‌احوال کار می‌کند تا اینکه مادرزنش در بستر مرگ فاش می‌کند که جواهرات خانوادگی او در یکی از دوازده صندلی اتاق غذاخوری خانواده از دید بلشویک‌ها پنهان شده است. آن صندلی‌ها پس از انقلاب روسیه، به همراه تمام اموال شخصی دیگر توسط کمونیست‌ها گرفته شد. ایپولیت پس از مرگ مادرزنش سفر پرماجرا را برای پیدا کردن جواهرات شروع می‌کند.

درواقع داستان کتاب دوازده صندلی که مربوط به دهه‌ی ۱۹۲۰ یعنی چند سال بعد از انقلاب ۱۹۱۷ بوده، به‌خوبی به جنبه‌های منفی رژیم جدید پرداخته است و انتقادهای خیلی جالبی به‌نظام شوروی دارد.

در قسمتی از کتاب دوازده صندلی می‌خوانیم:

«گالش‌ها هم تمیز نشده بودند. ایپولیت مانویویچ مادرزنش را دوست نداشت. کلاودیا ایوانوونا احمق بود و سن و سال زیادش هم جای امیدی باقی نمی‌گذاشت که زمانی عاقل‌تر شود. خشتش حدومرز نمی‌شناخته می‌توانست همه‌چیز را ببلعد. تنها فقر ایپولیت ماتوپویچ بود که به این خصه‌ی مادرزنش میدان نمی‌داد. صدایش چنان قدرت و شدتی داشت که ریچارد شیردل انه معروف است اسب‌ها از فریادش روی دو پای عقبشان می‌نشستند) حتما به او حسادت می‌کرد. گذشته از این‌ها و وحشتناک‌تر از همه این‌که کلاودیا ایوانووتا خواب می‌دید. همیشه خواب می‌دید.»

خرید کتاب دوازده صندلی از دیجی‌کالا

۵. زنبورهای خاکستریآبتین گلکار

کتاب «زنبورهای خاکستری» با عنوان انگلیسی «Grey Bees» اثر یکی از مشهورترین نویسنده‌های اوکراینی، آندری کورکف است که اولین بار سال ۲۰۱۸ منتشر شد و آبتین گلکار آن را به فارسی برگردانده است. آندری کورکوف سال ۱۹۶۱ در نزدیکی لنینگراد به دنیا آمد و قبل از اینکه به‌عنوان یک رمان‌نویس شناخته شود، روزنامه‌نگار، نگهبان زندان، فیلم‌بردار و فیلم‌نامه‌نویس بود.

چه کسی بهتر از مشهورترین رمان‌نویس اوکراین که به زبان روسی می‌نویسد، تصویری از این درگیری‌ها را به‌طور واضح ارائه دهد؟ کورکف با طنزی گرم و درعین‌حال سیاسی، پرتره‌ای متعادل و روشن از درگیری مدرن ارائه می‌دهد و درگیری در کشورش را از طریق ماجراجویی‌های یک زنبوردار ملایم به نمایش می‌گذارد.

آبتین گلکار درباره‌ی ترجمه‌ی این کتاب می‌گوید: «من این اثر را از زبان اوکراینی ترجمه کردم، ولی کار بسیار دشوار و زمان‌بری بود. البته، از طریق زبان‌های واسط، چه روسی و چه دیگر زبان‌ها، می‌توان قدری از ادبیات اوکراینی خبر گرفت. آثار بسیاری از اوکراینی‌ها ازجمله آندری کورکوف و یوری آندروخوویچ به دیگر زبان‌ها ترجمه می‌شود. البته در این میان کورکوف شانس ترجمه‌ی بالاتری داشته، چون به زبان روسی می‌نویسد.»

کتاب زنبورهای خاکستری در شرق اوکراین می‌گذرد، منطقه‌ای که از سال ۲۰۱۴ با جدایی‌طلبان روسی در جنگ بوده است. مناظر، صداها، بوها، و چالش‌های روانی به‌قدری واضح توصیف‌شده‌اند که خواننده در داستان غوطه‌ور می‌شود.

به لطف جنگ گرم، خشونت و تبلیغات مداوم که سال‌ها طول کشیده است، تنها دو نفر از ساکنان این شهر باقی مانده‌اند؛ سرگئی سرگیچ، بازرس ایمنی ۴۹ ساله که زنبوردار شده است و چیزی جز کمک به زنبورهایش نمی‌خواهد و رقیب دوران مدرسه‌اش، پاشکا. سرگئی سرگئیچ زنبورهایی را در روستای متروکه‌ی استارهورودیوکا کوچک در «منطقه خاکستری» بین جدایی‌طلبان روسی و نیروهای اوکراینی نگهداری می‌کند.

سرگئی با نزدیک شدن به فصل بهار می‌داند که باید زنبورهایش را از منطقه‌ی خاکستری دور کند تا بتوانند گرده‌هایشان را در آرامش جمع کنند. این ماموریت ساده، او را با رزمندگان و غیرنظامیان هر دو طرف خط نبرد ازجمله وفاداران، جدایی‌طلبان، اشغالگران روسی و تاتارهای کریمه آشنا می‌کند.

کتاب زنبورهای خاکستری به بررسی زندگی یک فرد عادی می‌پردازد که در میان وحشت جنگ، عواقب فعالیت‌های نظامی و سرکوب‌های سیاسی بر زندگی فردی، جوامع کوچک، خانواده‌ها و اقلیت‌های قومی گرفتار شده است.

در قسمتی از کتاب زنبورهای خاکستری می‌خوانیم:

«پیش از آنکه مهمان ناخوانده را به داخل خانه راه بدهد، تبر «نگهبانی » را که به دیوار تکیه داده بود از جارو پنهان کرد. یک‌وقت می‌بینی پاشکا برای دفاع از خود هفت تیریا کالاشنیکوف دارد! کسی چه می‌داند؟ در راهرو چشمش می‌افتد به تبر و مثل همه‌وقت‌هایی که می‌خواهد نشان بدهد مخاطب را خر فرض کرده، نیشش باز می‌شود. سرگئیچ برای دفاع فقط تبر را دارد. همین و بس، شب‌ها تبر را زیر تختش می‌گذارد و به همین علت خوابش عمیق‌تر و راحت‌تر می‌شود. البته نه همیشه. سرگی سرگئیچ در را به روی پاشکا باز کرد. پوزخندش هم درنتیجه‌ی افکارش چندان دوستانه نبود، افکاری که در یک چشم به هم زدن باران اتهاماتی را بر سر همسایه‌ی خیابان ریختند که انگار تاریخ انقضا نداشتند.»

خرید کتاب زنبورهای خاکستری از دیجی‌کالا
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه