نقد فیلم «هر کسی جز تو»؛ هیاهوی بسیار برای هیچ

۲۸ بهمن ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
نقد فیلم هر کسی جز تو

«هر کسی جز تو» (Anyone but You) می‌تواند آغازگر یک زیرژانر تازه باشد: کمدی رمانتیکِ ووک یا ووک‌نما. فیلم اما همزمان می‌خواهد یک کمدی جنسی هم باشد و در این مسیر به یک معجون عجیب‌وغریب تبدیل شده است. فیلمی که از همان فرمول‌های کلیشه‌ای رام-کام استفاده می‌کند اما این بار شخصیت‌ها برای لمس یکدیگر از هم اجازه می‌گیرند و زوج دگرجنس‌گرایی که قرار است در پس‌زمینه ازدواج کند، با یک زوج همجنس‌گرا عوض شده‌ است تا یک وقت کسی اعتراضی نکند. این‌ها اما تزویر است و حیله (درست مثل درون‌مایه‌ی منبع اقتباسی‌اش)، تا سازندگان همه را به یک اندازه راضی کنند. نقد فیلم «هر کسی جز تو» در این مطلب می‌خوانید.

هشدار: در نقد فیلم «هر کسی جز تو» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

ژانر کمدی رمانتیک در گذشته محبوبیت بالایی داشت، به‌ویژه اواخر دهه‌ی ۹۰ میلادی و اوایل دهه‌ی ۲۰۰۰ که اکثر این آثار علی‌رغم ضعف‌های فراوان، به فروش قابل‌قبولی می‌رسیدند. سینمادوستان اما به تدریج مضحک بودن آن‌ها -و برداشت دروغین‌شان از عشق- را درک کردند و در چند سال اخیر، این دست فیلم‌ها نمی‌فروشند و مخاطب ندارند. فیلم «هر کسی جز تو» اما متفاوت بود، نه به این دلیل که اقتباسی آزاد -و شاید توهین‌آمیز- از «هیاهوی بسیار برای هیچ» ویلیام شکسپیر است، به این خاطر که دو ستاره‌ی نوظهور را در نقش‌های اصلی دارد: سیدنی سوئینی و گلن پاول. و سازندگان روی محبوبیت این دو بازیگر حساب ویژه‌ای باز کردند، تا حدی که از یاد بردند یک فیلم اجزای دیگری هم دارد.

نقد فیلم «هر کسی جز تو»؛ عشق غالبا یک‌ نوع عذاب است

واقعیت این است که نباید به فیلم‌های کمدی رمانتیک سخت گرفت، آن‌ها با این هدف ساخته نمی‌شوند که آثار سینمایی خوبی باشند، هدف این است که بفروشند و زوجین را سرگرم کنند، بخندانند و چند لحظه‌ی احساسی شیرین هم داشته باشند. از این نظر، «هر کسی جز تو» فاجعه نیست، همین کارها را تقریبا درست انجام می‌دهد، فرمول‌های قدیمی را با وسواس اجرا می‌کند و ادعایی در باب نوآوری یا ساختارشکنی هم ندارد اما مشکل اینجا است که حتی به عنوان یک اثر سرگرم‌کننده سطحی هم بیش از حد احمقانه است. اینکه چند سکانس سفاهت‌آمیز در یک فیلم کمدی عاشقانه داشته باشیم، چیز تازه‌ای نیست، «ناتینگ هیل» (۱۹۹۹) فراموش‌نشدنی و «مهلت دو هفته‌ای» (۲۰۰۲) هم از چنین لحظاتی بهره برده‌اند اما انتظار ما این است که کلیت فیلم به حماقت خلاصه نشود، زیرا از یک جایی به بعد، بیشتر از اینکه بامزه جلوه کند، سوال‌برانگیز می‌شود.

نقد فیلم هر کسی جز تو

فیلم آغاز افتضاحی دارد، آشنایی و اولین ملاقات بی (سیدنی سوئینی) و بن (گلن پاول) با ایده‌ی پیش‌پاافتاده و آزاردهنده‌ای شکل می‌گیرد: بی باید به دستشویی برود و از آنجایی که کافه فقط به مشتریان خود اجازه‌ی دسترسی به دستشویی را می‌دهد، بن که منتظر سفارش خودش است، تظاهر می‌کند که همسر بی است. به دلایل نامشخص، آن‌ها ناگهان مجذوب یکدیگر می‌شوند. این آشنایی را مقایسه کنید با افتتاحیه‌ی «عشق در نگاه اول» (۲۰۲۳) که آنجا دو شخصیت جوان قصه در فرودگاه، گفتگوی جالبی دارند و سعی می‌کنند به جای حرکات هیجانی، یکدیگر را کمی بهتر بشناسند.

از آنجایی که بی و بن ظاهرا کار و زندگی ندارند، کل روز و کل شب را با یکدیگر می‌گذرانند. سپس صبح که می‌شود، به دلایل غیرمنطقی، دخترک بدون اینکه با پسرک حرفی بزند، می‌گذارد و می‌رود و سپس در راه با خود می‌گوید که چرا بی‌خبر رفتم؟ پس بازمی‌گردد -و در خانه‌ هم که باز است- و می‌بیند که بن در حال توهین کردن به او است. بی که شوکه شده! قهر می‌کند و می‌رود. با همین دقایق آغازین مشخص می‌شود که این قصه قرار است بر حسب تصادف و اتفاقات غیرمترقبه پیش ‌برود و همین‌طور هم می‌شود.

دست سرنوشت چند ماه بعد آن‌ها را روبه‌روی هم قرار می‌دهد و حالا باید یکدیگر را به خاطر یک مراسم عروسی تحمل کنند و البته ادامه‌ی قصه را صدها بار پیش از این دیده‌ایم: آن‌ها با هم دشمنی می‌کنند اما این دشمنی به عشق ختم می‌شود زیرا «مرز میان عشق و نفرت باریک است.» و البته باید بدانید که این یک دنیای ایده‌آل و بی‌نقص است، همه از پیر تا جوان زیبا و جذاب هستند، همه ثروتمند و بدون دغدغه، و علاقه‌ای هم به پوشیدن لباس‌های عادی ندارند. در حقیقت احتمال اینکه در شخصیت کاملا شکست‌ناپذیری همچون کاپیتان مارول یک نقطه‌ضعف پیدا کنید بیشتر از شخصیت‌های این فیلم است. و وقتی فضا تا این اندازه آرمانی باشد، همه‌چیز بالقوه مصنوعی و جعلی می‌شود. اگر این‌ها کافی نیست، بخش‌هایی که سازندگان به اصطلاح می‌خواهند به تئاتر و نمایشنامه‌ی شکسپیر ادای دین کنند را هم اضافه کنید. البته فیلم خودآگاه است و چیزی را جدی هم نمی‌گیرد، اما این بدین معنا نیست که محتواهای مصرفی راضی‌کننده‌ای ارائه می‌دهد.

کتاب عشق کافی نیست اثر مارک منسن نشر میلکان

سازندگان احتمالا بر این باور بوده‌اند که جذابیت‌های سیدنی سوئینی و گلن پاول کافی است تا مخاطبان برای تماشای «هر کسی جز تو» کنجکاو شوند و با توجه به فروش فیلم، آن‌ها به خواسته‌ی خود رسیده‌اند. با این حال، جای تعجب دارد که کارگردان و نویسنده هیچ تلاشی نکرده‌اند که بستر برای خودنمایی این دو بازیگر فراهم شود. گلن پاول شرایط بهتری دارد و حداقل در شخصیت او تا حد زیادی ثبات به چشم می‌خورد اما سیدنی سوئینی که با سریال «سرخوشی» و فیلم «ریلیتی» نشان داد استعدادهای بازیگری هم دارد، اینجا در اکثر دقایق نمی‌داند باید شخصیت بی را چگونه ترسیم کند زیرا فیلم‌نامه‌ی سطحی فیلم برای او مشخص نمی‌کند که باید این نقش را چگونه بازی کرد. در نتیجه بازی سوئینی در دقایق مختلف، کیفیت متفاوتی دارد، برای مثال او در بخش‌های افتتاحیه فاجعه است و هرچه قدر هم سعی می‌کند که کمدی خلق کند، موفق نمی‌شود. سوئینی در بعضی دقایق حتی بازیگری را به کلی رها می‌کند و خودش است.

نقد فیلم هر کسی جز تو

همان‌طور که بالاتر هم اشاره شد، «هر کسی جز تو» علاقه‌ی زیادی به عوام‌فریبی دارد و می‌خواهد همه را راضی کند. در همین راستا، برخی عناصر سوال‌برانگیز به فیلم/قصه اضافه شده‌اند تا کنسل کالچر گریبان‌گیر آن نشود. و وقتی ماموریت جلب رضایت ووک‌های افراطی انجام شد، فیلم به مسیر اصلی‌اش بازمی‌گردد تا با سکانس‌های بی‌دلیل جنسی جلب توجه کند و بی‌پرده یک رابطه‌ی مسموم را به تصویر بکشد. بی برای اینکه نامزد سابقش با او دعوا و بحث نمی‌کرده، از او جدا شده است! و رابطه دخترک با بن هم در مجموع ناسالم است اما مطابق معمول، ما باید بپذیریم که چنین رابطه‌ای رمانتیک است و مشکلی ندارد.

آن وسط جملات شعاری را هم داریم که بی‌پرده عرضه می‌شوند (منتظر عشق نباش)، و لحظاتی که باعث می‌شوند وجودتان به معنای واقعی کلمه درد بگیرد (به اصطلاح کرینج)، و لحظاتی که سازندگان همان اندک منطق روایی را هم دور می‌اندازند، مانند جایی که هلیکوپتر عزیزان نجات‌غریقِ شهر سیدنی در نقش تاکسی عمل می‌کند. نقد فیلم «هر کسی جز تو» را با این نکته به پایان می‌بریم که اگر همه‌ی این ضعف‌ها را نادیده بگیرید، از قضا از طرفداران سرسخت ویلیام شکسپیر نباشید، می‌خواهید به یاد فیلم‌های عاشقانه‌ اوایل دهه ۲۰۰۰ یک اثر سینمایی سطحی تماشا کنید یا اصلا از طرفداران سریال‌های ترکیه‌ای هستید، شاید گزینه‌ی چندان بدی نباشد. با این حال، برای توصیف آن تنها می‌توان به نام منبع اقتباسی اصلی‌اش رجوع کرد و گفت: هیاهوی بسیار برای هیچ.

کتاب عشق ویرانگر اثر براد جانسون انتشارات کتیبه پارسی

شناسنامه فیلم «هر کسی جز تو» (Anyone but You)

کارگردان: ویل گلوک
نویسندگان: ایلانا ولپرت، ویل گلاک
بازیگران: سیدنی سوئینی، گلن پاول، الکساندرا شیپ، میشل هارد، درموت مالرونی، ریچل گریفیتس
محصول: ۲۰۲۳، آمریکا
امتیاز سایت IMDb‌ به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۵۳٪
امتیاز نویسنده: یک‌ از پنج
خلاصه داستان: یک سوءتفاهم باعث می‌شود تا بی (سیدنی سوئینی) و بن (گلن پاول) تنها یک روز پس از آشنایی، از یکدیگر جدا شوند. چند ماه بعد، آن‌ها تصادفا ملاقات دیگری دارند و متوجه می‌شوند که هر دو باید در یک جشن عروسی شرکت کنند. سفر آن‌ها به سیدنی استرالیا برای شرکت در مراسم، بن و بی را درگیر اتفاقات تازه‌ای می‌کند و میان آن‌ها یک دشمنی بزرگ ایجاد می‌شود تا اینکه…

نقد فیلم «هر کسی جز تو» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست

منبع: دیجی‌کالا مگ

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه