۱۵ فیلم برتر مایکل فاسبندر؛ آقای خاص سینما (پرتره‌ی یک بازیگر)

۲۴ مهر ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۲۵ دقیقه
فیلم مایکل فاسبندر

در میان دنباله‌ها، بازسازی‌ها و پیش‌درآمدهای امسال، تنها چند فیلم جدید قابل اعتنا به چشم می‌خورد که یکی از آن‌ها «آدم‌کش» است. دیوید فینچر – فیلم‌سازی که با آثار جنجالی غریبه نیست – به‌زودی با یک اثر پرسروصدا بازخواهد گشت، نخستین فیلم جنایی او از زمان «دختر گمشده» (۲۰۱۴) و اولین همکاری‌اش با فیلم‌نامه‌نویس برجسته، اندرو کوین واکر از زمان «هفت» (۱۹۹۵). این فیلم قرار است قصه‌ی یک آدم‌کش بین‌المللی بی‌رحم را روایت کند که وجدانش اخیرا بیدار شده است. همکاری فینچر و واکر هیجان‌انگیز است اما جذاب‌ترین ویژگی فیلم شاید بازیگر نقش اصلی آن باشد: مایکل فاسبندر، ستاره‌ای که پس از اکران فیلم فاجعه‌بار «آدم‌برفی» (۲۰۱۷) ناگهان محو شد و تنها حضوری کوتاه در فیلم «مردان ایکس: دارک فینکس» (۲۰۱۹) داشت که آن‌هم در گیشه شکست خورد.

فاسبندر در سال‌های اخیر رانندگی حرفه‌ای را در اولویت قرار داده است و از سال ۲۰۱۶ برای شرکت پورشه مسابقه می‌دهد. او سال ۲۰۲۰ در این رابطه گفت «حتی پیش از اینکه بازیگری را آغاز کنم، رویای بزرگ من رانندگی بود». او قطعا به این رویا رسیده و در مسابقات لو مان و دیگر رویدادهای معتبر بین‌المللی حضور پیدا کرده است. از زمان استیو مک‌کوئین تا به امروز، بازیگر دیگری را به یاد نمی‌آوریم که به رانندگی حرفه‌ای روی آورده باشد. فاسبندر که همراه با همسر بازیگرش آلیسیا ویکاندر و فرزندشان در پرتغال زندگی می‌کند، به زندگی ایده‌آل خود رسیده است اما قصه‌ی او از کجا آغاز شد، چرا از بازیگری کناره‌گیری کرد و چرا حالا بازگشته است؟

فیلم مایکل فاسبندر

سال ۲۰۱۳، تری گیلیام – خالق «مانتی پایتون و جام مقدس» (۱۹۷۵)، «برزیل» (۱۹۸۵) و «۱۲ میمون» (۱۹۹۵) – در مصاحبه‌ای گفت که استودیوهای هالیوودی از بازیگران «هارد-بندر» می‌خواهند: «هارد-بندر فیلمی است که در آن تام هاردی یا مایکل فاسبندر به ایفای نقش بپردازد و این چرخه هرگز متوقف نمی‌شود، این مسئله همیشه مرا حیرت‌زده می‌کند». گیلیام پرُبیراه نمی‌گوید، یک دهه‌ی قبل، فاسبندر در کنار تام هاردی و رایان گاسلینگ، یکی از سه بازیگر محبوب استودیوها بود که همه می‌خواستند نقش اصلی فیلم‌ها را برعهده بگیرد.

هر سه بازیگر از ویژگی‌های مشابهی بهره می‌بردند: حاضر بودند نقش‌های نامتعارف را برعهده بگیرند و با فیلم‌سازان ماجراجویی کار کنند که شجاعت به خرج می‌دهند و آثار جاه‌طلبانه می‌سازند. هر سه میان فیلم‌های بلاک‌باستری و سینمای هنری در رفت‌وآمد بودند و مهارت‌های بازیگری خود را به همگان ثابت کرده بودند؛ از قضا هر سه بازیگر هم خوش‌چهره و فرهمند بودند. با این حال، هاردی و گاسلینگ ثبات خود را حفظ کردند اما کارنامه‌ی هنری فاسبندر به لکنت افتاد و حالا به نقطه‌ی سکون رسیده است. اینگونه به نظر می‌رسد که فاسبندر از ستاره بودن ترسید یا علاقه‌ای به آن نداشت. او به سینما پشت کرد، شاید به این دلیل که متوجه شد به خواسته‌هایش رسیده است، بنابراین از این صنعت خارج شد و مسیر زندگی‌اش را تغییر داد.

سال ۲۰۰۷ یا ۲۰۰۸ اگر کسی ادعا می‌کرد که مایکل فاسبندر ستاره‌ی بزرگ بعدی سینماست، با بازخوردهای ضدونقیض روبه‌رو می‌شد. فیلمی که او را در کانون توجه قرار داد (اولین همکاری‌اش با استیو مک‌کوئینِ کارگردان) «گرسنگی» بود که سال ۲۰۰۸ به اکران درآمد و قصه‌ی بابی سندز را روایت می‌کرد، آزادی‌خواه مشهور ایرلندی که با اعتصاب غذایش در زندان به یاد آورده می‌شود. فاسبندر برای این نقش و برای اینکه بگوید تا چه اندازه به هنر اهمیت می‌دهد، برای هفته‌ها گرسنگی کشید تا بتواند سندز را در لاغرترین و ضعیف‌ترین حالت ممکن هم به نمایش بگذارد.

فاسبندر ادعا کرد که بازی در نقش بابی سندز باعث شده است تا به آدم قوی‌تری تبدیل شود. با وجود این، ورود او به جهان متد اکتینگ چندان برایش خوشایند نبود. او مدتی پس از اکران فیلم، در مصاحبه با روزنامه‌ی دیلی تلگراف گفت: «[بازی در این فیلم] یک زندان روانی بود. من باید هر روز کالری‌ مصرفی‌ام را شمارش می‌کردم. گاهی در فروشگاه‌ها چیزی را برمی‌داشتم، نوشته‌ها را می‌خواندم و آن را سر جایش می‌گذاشتم و به این فکر می‌کردم که چه شکلی شده‌ام. اعداد به وسواس ذهنی شما تبدیل می‌شوند». ازخودگذشتگی این بازیگری خوش‌آتیه جواب داد و نتایج مثبتی برای او به همراه داشت.

فیلم مایکل فاسبندر

فاسبندر هنوز به آ-لیست هالیوود راه پیدا نکرده بود و نقش اصلی فیلم‌های بزرگ را به او نمی‌دادند اما توجه فیلم‌سازان مولف و ساختارشکنی همچون آندریا آرنولد، فرانسوا اوزون و البته کوئنتین تارانتینو به او جلب شد که آخری، نقش ستوان آرچی هیکاکس در «حرامزاده‌های لعنتی» (۲۰۰۹) را به فاسبندر سپرد تا جایگزین سایمون پگ شود (پگ این نقش را رد کرد). فیلم را اگر حالا تماشا کنید، نمی‌‎توان تصور کرد که کسی جز فاسبندر این نقش را بازی کند، سکانس شاهکار بار زیرزمینی، جایی که آرچی در مقابل نازی‌ها قرار می‌گیرد را نمی‌توان فراموش کرد. او در چند دقیقه نشان داد که به‌صورت همزمان می‌تواند شیرین، ترسناک و پرجذبه باشد. تهیه‌کنندگان هالیوودی یک صندوقچه‌ی طلا پیدا کرده بودند، یک ستاره‌ی در حال ظهور.

برای سینمادوستان، مگنیتو با سِر ایان مک‌کلن معنا پیدا می‌کرد، فاسبندر اما این نقش را هم مال خود کرد. مگنیتوی او در اولین – و بهترین – فیلم از سری جدید مردان ایکس، «کلاس اول» (۲۰۱۱) پیچیدگی‌های غیرمنتظره‌ای داشت. بده و بستان‌های او با پروفسور ایکس (جیمز مک‌آووی) دوستانه و صمیمی بود اما به وقت نیاز، روح جیمز باندِ شان کانری در وجود مگنیتوی فاسبندر دمیده می‌شد، از چشمانش ترس را دریافت می‌کردید و او با بی‌رحمی به دنبال نازی‌هایی بود که خانواده‌اش را به قتل رسانده‌اند. در سال‌های بعدی، فیلم‌سازان بزرگ دیگری هم با نقش‌های چالش‌برانگیز به سراغ فاسبندر آمدند: استیون سودربرگ، ریدلی اسکات، دنی بویل، جاستین کرزل و ترنس مالیک.

او در نقش استیو جابز شما را مسحور می‌کرد، پرتره‌ای دنده‌خو و لگام‌گسیخته از مکبث ارائه داد، در «۱۲ سال بردگی» یک برده‌دار استثمارگر تمام‌عیار بود و حتی در «فرانک» نیازی نداشت تا ماسک کاغذی خود را بردارد تا بازی‌اش شما را تحت‌تاثیر قرار دهد. در «شرم» نقش یک معتاد جنسی را بازی کرد، در «جین ایر» یک آقای روچستر به‌یادماندنی بود و با «پرمتئوس» نشان داد که می‌تواند یک ربات انسان‌نمای درجه‌یک باشد. بازیگران معاصر زیادی را به یاد نمی‌آوریم که در یک بازه‌ی زمانی کوتاه، تا این اندازه به سراغ نقش‌های چالش‌برانگیز رفته و هر بار هم موفق باشند.

و سپس یک توقف غیرمنتظره از راه رسید، توقفی که ما را حیران می‌کند و توضیح آن آسان نیست، چند ستاره‌ی بزرگ در تاریخ سینما در اوج همه‌چیز را رها کرده‌اند؟ با این حال، اتفاقی که برای کارنامه‌ی هنری فاسبندر رخ داد، دلایل مشخصی دارد. حتی اگر بپذیریم که او قصد داشت تا ماجراجویی تازه‌ای را آغاز کند و به سراغ یک علاقه‌مندی دیگر برود (رانندگی حرفه‌ای)، همچنان نمی‌توان انکار کرد که تلاش‌های هالیوود برای اینکه فاسبندر را به یک ستاره‌ی متعارف سینمایی تبدیل کند، به نتیجه نرسید. او هرگز انتظارات تهیه‌کنندگان را برآورده نکرد و سوپراستار بزرگ بعدی نشد، همان‌طور که جرمی رنر هم تام کروز بعدی نشد.

فیلم مایکل فاسبندر

او پیش از بازنشستگی موقت، در دو فیلم بزرگ حضور پیدا کرد که باید به موفقیت تجاری تبدیل می‌شدند. آدم‌برفی که فیلم‌ساز سوئدی تحسین‌شده‌ی «آدم درست را راه بده» (۲۰۰۸) و «بندزن خیاط سرباز جاسوس» (۲۰۱۱) را در پشت دوربین داشت و «اساسینز کرید» (۲۰۱۶)، اقتباسی از مجموعه‌ بازی محبوبی به همین نام؛ هر دو فیلم در گیشه شکست خوردند و بازخوردهای مثبتی هم دریافت نکردند. در حقیقت فارغ از مردان ایکس – که آن‌هم به‌تدریج مخاطبان خود را از دست داد و با شکست دارک فینکس به پایان خط رسید – فاسبندر هرگز بازیگر پول‌سازی نبوده است، بنابراین بعضی از نقش‌های خوبی که می‌توانست به او برسد، به هاردی، گاسلینگ و دیگران رسید. فاسبندر ناغافل با یک دوراهی سخت روبه‌رو شد: رها کردن این صنعت یا بازی در فیلم‌های معمولی. تعجب‌آور نیست که او گزینه‌ی اول را انتخاب کرد.

سال ۲۰۱۸، در روزهای اوج‌گیری جنبش می‌تو، فاسبندر هم از ترکش‌های انفجار بی‌نصیب نماند و شایعاتی پیرامون زندگی شخصی او منتشر شد. نامزد سابق وی، ساناوین اندروز او را به بدرفتاری متهم و حتی ادعا کرد که ۲۴ هزار دلار برای درمان آسیب‌های فیزیکی خود هزینه کرده است. او همچنین گفت که سال ۲۰۱۰، از دادگاه حکم «حفظ فاصله» دریافت کرده است و فاسبندر اجازه ندارد به دخترک نزدیک شود. با لو رفتن دادنامه‌ی دادگاه، جزئیات دیگری هم فاش شد، برای مثال فاسبندر پس از اینکه می‌بیند اندروز با یکی از دوستان مذکر سابق خود در رستوران صحبت کرده است، عصبانی می‌شود و رفتارهای بدی از خود نشان می‌دهد که نتیجه‌اش آسیب دیدن پای دخترک و خون‌ریزی داخلی است.

فاسبندر هرگز درباره‌ی این اخبار اظهار نظر نکرد و هیچ‌کدام از کسانی که در گذشته با او در ارتباط بوده‌اند، چنین اتهاماتی به او وارد نکرده‌اند. در هر صورت، در صنعت متشنجی که هر حاشیه‌ی کوچک و ثابت‌نشده‌ای ستارگان آن را خانه‌نشین می‌کند، این قصه‌ها حتی با اینکه رسما تایید نشد، به فاسبندر کمکی هم نکرد. حالا اما با عبور از همه‌ی پستی‌وبلندی‌ها، او بازگشته‌ است و امسال در کنار آدم‌کشِ دیوید فینچر، دو فیلم دیگر هم دارد: «هدف بعدی پیروزی است»، ساخته‌ی تایکا وایتیتی که در واقع باید سال ۲۰۲۰ اکران می‌شد اما با اتفاقاتی که برای آرمی همر رخ داد، تاخیر خورد، و «کونگ فیوری ۲»، یک پروژه‌ی عجیب‌وغریب مستقل که نمی‌دانیم مایکل فاسبندر در آن چه می‌کند اما این فیلم هم باید دو یا سه سال قبل روی پرده می‌رفت که به دلایل مختلف با مشکل روبه‌رو شد و اکران آن به تعویق افتاد.

هدف بعدی پیروزی است بازخوردهای اولیه‌ی مثبتی دریافت نکرده و کونگ فیوری ۲ هم بعید است که دیده شود، آدم‌کش اما یک رویداد سینمایی هیجان‌انگیز است و یکی از بهترین نقش‌های فاسبندر از زمان استیو جابز به حساب می‌آید (که برای آن سزاوارانه نامزد جایزه‌ی اسکار شد). اگر آدمکش به فیلم موفقی تبدیل شود (با حضور دیوید فینچر در پشت دوربین احتمالش کم نیست)، می‌توانیم امیدوار باشیم که یکی از بازیگران شاخص دو دهه‌ی اخیر به‌صورت قطعی به سینما بازگردد.

۱۵- سنتوریون (Centurion)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۰
  • کارگردان: نیل مارشال
  • سایر بازیگران: دومینیک وست، اولگا کوریلنکو، لیام کانینگهام، دیوید موریسی، نول کلارک، ایموجن پوتس، مایکل کارتر
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۰ از ۱۰۰

لژیون هیسپانا از ارتش امپراتوری روم سال ۱۲۰ میلادی ناگهان ناپدید شد و از اینکه چه اتفاقی برای این سپاه بزرگ رخ داد، اطلاعات دقیقی در دست نیست. «سنتوریون» (نام فیلم به مقامی در ارتش رم اشاره دارد) برداشتی خیالی از این اتفاق ارائه می‌دهد. در روزهایی که امپراتوری روم هنوز موفق به تسخیر کامل بریتانیا نشده است، لژیون هیسپانا در نبرد با پیکت‌ها (مردم باستانی ساکن شرق اسکاتلند) با مشکل روبه‌رو می‌شود و پیکت‌ها سربازان رومی را سلاخی می‌کنند. سنتوریون کوئینتوس دیاس (فاسبندر) تنها کسی است که کشته نمی‌شود زیرا می‌تواند به زبان پیکت‌ها صحبت کند.

فیلم از نظر تاریخی، چندان به واقعیت پایبند نیست و نیل مارشال – که اغلب در ژانر ترسناک حرفی برای گفتن دارد – نتوانسته است از پتانسیل قصه و مایکل فاسبندر بهترین استفاده را ببرد. با وجود این، فیلم تقریبا همان‌چیزی است که می‌خواهد باشد: یک اثر اکشن درجه‌دو که سکانس‌های خشنی هم دارد و مخاطب را سرگرم می‌کند. خشونت فیلم گاهی افراطی می‌شود اما بازهم نسبت به «دریاچه‌ی بهشت» (۲۰۰۸) – که خشن‌ترین فیلم کارنامه‌ی هنری فاسبندر است – وضعیت بهتری دارد.

پی‌نوشت: دریاچه‌ی بهشت که در آن شاهد یکی از اولین نقش‌آفرینی‌های مایکل فاسبندر هستیم هم برای طرفداران ژانر ترسناک گزینه‌ی مناسبی است اما باید با احتیاط به سراغ این فیلم رفت زیرا از آن آثاری است که با روحیه‌ی هر کسی سازگاری ندارد. در این فیلم ظالمانه و دل‌خراش، با زوج جوانی همراه می‌شویم که می‌خواهند یک آخر هفته‌ی عاشقانه داشته باشند اما آرامش آن‌ها با حضور چند جوان بزهکار از بین می‌رود و عصبانیت‌ این جوانان بیمار کم‌کم به خشونت محض تبدیل می‌شود.

کتاب حقایقی از روم باستان اثر سایمون جیمز انتشارات همخونه

۱۴- نور میان اقیانوس‌ها (The Light Between Oceans)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۶
  • کارگردان: درک سیانفرنس
  • سایر بازیگران: آلیسیا ویکاندر، ریچل وایس، برایان براون، جک تامپسون، کارن پیستوریوس، آنتونی هایس، امیلی بارکلی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۲ از ۱۰۰

در فیلم‌های فاسبندر عناصر عاشقانه حضور پررنگی دارند اما «نور میان اقیانوس‌ها» شاید خالص‌ترین فیلم رمانتیک کارنامه‌ی هنری وی باشد. فیلم را درک سیانفرنس ساخته است که او را با «ولنتاین غمگین» (۲۰۱۰) و «مکانی آن سوی کاج‌ها» (۲۰۱۳) می‌شناسید و در روایت قصه‌های عاشقانه‌ی تلخ و غم‌انگیز مهارت ویژه‌ای دارد. برگ برنده‌ی نور میان اقیانوس‌ها اما در نهایت بازی خوب فاسبندر و همسرش آلیسیا ویکاندر است که عشق خود از جهان واقعی را به فیلم آورده‌اند.

قصه در دوران جنگ جهانی اول و در کشور استرالیا اتفاق می‌افتد. تام (فاسبندر) سرباز سابق جنگ که از اختلال اضطراب پس از سانحه رنج می‌برد، به‌عنوان مسئول یک فانوس دریایی استخدام و هم‌زمان عاشق دختری به نام ایزابل (ویکاندر) می‌شود. آن‌ها مدتی بعد ازدواج می‌کنند اما نمی‌توانند صاحب فرزند شوند تا اینکه یک روز، یک نوزاد را در یک قایق پیدا می‌کنند و تصمیم می‌گیرند آن را به‌عنوان فرزند خود بزرگ کنند.

۱۳- مردان ایکس: کلاس اول (X-Men: First Class)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۱
  • کارگردان: متیو وان
  • سایر بازیگران: جیمز مک‌آووی، کوین بیکن، جنیوری جونز، رز بیرن، نیکلاس هولت، جنیفر لارنس، آنابل والیس
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۶ از ۱۰۰

«مردان ایکس: آخرین ایستادگی» (۲۰۰۶) به یک پایان خوب برای سه‌گانه‌ی اصلی تبدیل نشد و «خاستگاه مردان ایکس: ولورین» (۲۰۰۹) هم بازخوردهای مثبتی دریافت نکرد. شرکت فاکس اما قصد رها کردن این مجموعه را نداشت و با یک نسخه‌ی پیش‌درآمد، آن را به مسیر تازه‌ای برد. برای یک نسل، مگنیتو با ایان مک‌کلن به یاد آورده می‌شد، فاسبندر اما چالش را پذیرفت و کسی را هم ناامید نکرد.

ما از قسمت‌های پیشین هم می‌دانستیم که داستان گذشته‌ی اریک تراژیک است و کلاس اول با ادای دین به سکانس افتتاحیه‌ی «مردان ایکس» (۲۰۰۰) تلاش می‌کند تا برداشت جدیدی از مگنیتو ارائه دهد و به ما بگوید که او چگونه قدرت گرفت و چرا از بشریت نفرت دارد. او یک‌تنه به جنگ نازی‌ها می‌رود و می‌خواهد از سباستین شا (کوین بیک) انتفام بگیرد و در این مسیر با پروفسور چارلز اگزاویر جوان (جیمز مک‌آووی) آشنا می‌شود.

نقش‌آفرینی‌های فاسبندر و مک‌آووی به‌راستی در حدواندازه‌ی ایان مک‌کلن و پاتریک استوارت است و همه‌ی این بازیگران برجسته در فیلم درخشان «مردان ایکس: روزهای گذشته آینده» (۲۰۱۴) فرصت خودنمایی پیدا کردند. «مردان ایکس: آپوکالیپس» (۲۰۱۹) و دارک فینکس اگرچه ناامیدکننده از آب درآمدند اما فاسبندر در همه‌ی قسمت‌ها، یک بازی قابل‌دفاع ارائه می‌دهد و مگنیتوی او تا پایان تحسین‌برانگیز باقی می‌ماند.

فیلم سینمایی خارجی مردان ایکس 3 بهترین ها اثر متیو وان

۱۲- جین ایر (Jane Eyre)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۱
  • کارگردان: کری فوکوناگا
  • سایر بازیگران: میا واشیکوفسکا، جودی دنچ، جیمی بل، سالی هاوکینز، ایموجن پوتس، سایمن مک‌برنی، هالیدی گراینگر
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰

فاسبندر همان‌قدر که شخصیت‌های کتاب‌های کمیک را خوب بازی می‌کند، در نقش‌های ادبی هم قانع‌کننده ظاهر می‌شود. از دوران سینمای صامت، چندین اقتباس سینمایی خوب از رمان جریان‌ساز شارلوت برونته ساخته شده است و کمتر کسی انتظار داشت که کری فوکوناگا بتواند یک برداشت مدرن و متفاوت از آن ارائه دهد که کلیشه‌ای و تکراری نباشد، خوشبختانه او موفق می‌شود و مایکل فاسبندر هم یکی از عوامل اصلی موفقیت فیلم است.

«جین ایر» فوکوناگا به آثار کلاسیک گوتیک نزدیک می‌شود و کشمکش‌ها و تراژدی‌های نهفته در رمان را به‌ بهترین شکل به تصویر می‌کشد. فاسبندر در نقش ادوارد فیرفکس روچستر، یک برداشت وفادارانه از این شخصیت محبوب ارائه می‌دهد و گرایش وسواس‌گونه‌ی او به جین (میا واشیکوفسکا) با پیچیدگی‌های احساسی همراه است. بازیگران معدودی موفق شده‌اند تا ظرافت‌های شخصیتی روچستر را چنین اندوه‌آور به نمایش بگذارند.

۱۱- یک روش خطرناک (A Dangerous Method)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۱
  • کارگردان: دیوید کراننبرگ
  • سایر بازیگران: کیرا نایتلی، ویگو مورتنسن، ونسان کسل، سارا گدون، آندره هنیکه
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰

دیوید کراننبرگ یکی از نمادهای ژانر ترسناک است؛ فیلم‌های او از اواخر دهه‌ی ۷۰ و اوایل دهه‌ی ۸۰ میلادی، شجاعانه‌تری آثاری هستند که می‌توانید در این ژانر پیدا کنید. بنابراین بدیهی است که نام کراننبرگ با زیرژانر بادد هارور (وحشت جسمی) پیوند خورده باشد. با این حال، این فیلم‌ساز مشهور کانادایی آثار منحصربه‌فردی در کارنامه دارد که هیچ ارتباطی با سینمای وحشت ندارند و از جهات دیگری سیاه یا تعلیق‌آمیز هستند.

همانند «یک روش خطرناک» که درامی تاریخی همراه با عناصر روان‌شناختی است. در فیلم، مایکل فاسبندر نقش کارل گوستاو یونگ و ویگو مورتنسن نقش زیگموند فروید را بازی می‌کند. میان این دو، کیرا نایتلی را در نقش سابینا داریم، دخترک بیماری که ابتدا توسط یونگ درمان، سپس به دستیار او تبدیل و در نهایت با وی وارد رابطه می‌شود. فروید و یونگ دوستی پیچیده‌ای داشتند و نوع نگاهشان به روان‌کاوی متفاوت بود، در نتیجه اغلب با یکدیگر مجادله می‌کردند و فیلم با وسواس ویژه‌ای رفاقت و کشمکش‌های این دو چهره را به تصویر می‌کشد.

کتاب تحلیل رویا اثر کارل گوستاو یونگ نشر افکار

۱۰- پرومتئوس (Prometheus)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۲
  • کارگردان: ریدلی اسکات
  • سایر بازیگران: نومی راپاس، شارلیز ترون، گای پیرس، ادریس البا، ایان وایت، لوگان مارشال-گرین ،بندیکت وانگ
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۳ از ۱۰۰

پرومتئوس به دو دلیل اتفاق هیجان‌انگیزی برای سینمادوستان بود: رویدادهای آن در همان جهانِ «بیگانه» (۱۹۷۹) رخ می‌داد و ریدلی اسکات از سال ۱۹۸۲ و «بلید رانر» فیلم علمی-تخیلی نساخته بود. با اینکه عناصر مشترکی میان این دو اثر به چشم می‌خورد اما بیگانه و پرومتئوس فیلم‌های کاملا متفاوتی هستند و دومی، سوالات بنیادینی مطرح می‌کند که در اولی به چشم نمی‌خورد، اینکه چرا بشریت در جستجوی خالق است و آفرینش چه مسئولیت‌ بزرگی برای خالق دارد.

بخش عمده‌ای از مضامین فلسفی فیلم به‌واسطه‌ی شخصیت دیوید (مایکل فاسبندر) بررسی می‌شود، یک ربات انسان‌نما که به اعضای فضاپیمای پرومتئوس ملحق شده‌ است تا آن‌ها را در سفرشان برای یافتن یک نژاد بیگانه همراهی کند. دیوید می‌داند که توسط انسان‌ها خلق شده و کنجکاو است که دلایل وجود داشتن خود را کشف کند و معنای زندگی را بفهمد. فاسبندر رفتارهای یک ربات و زوایای تاریک شخصیت او را به‌درستی به نمایش می‌گذارد. دنباله‌ی فیلم، «بیگانه: کاوننت» قرار بود یک پل ارتباطی مستقیم میان پرومتئوس و بیگانه باشد که متاسفانه به اثر ناامیدکننده‌ای تبدیل شد اما مایکل فاسبندر آنجا هم از معدود نکات مثبت فیلم است.

۹- مکبث (Macbeth)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۵
  • کارگردان: جاستین کرزل
  • سایر بازیگران: ماریون کوتیار، پدی کانسیداین، شان هریس، جک رینور، الیزابت دبیکی، دیوید تیولیس، هیلتون مک‌ری
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰

یک فیلم شکسپیری راضی‌کننده که اتفاقات آن در قرن یازدهم رخ می‌دهد. از نظر جلوه‌های بصری، این ساخته‌ی جاستین کرزل شاید یکی از بهترین نسخه‌های سینمایی مکبث و یکی از بهترین فیلم‌های اقتباسی از ویلیام شکسپیر باشد. فیلم «مکبث» اگرچه سروصدای زیادی برپا نکرد اما طرفداران نمایشنامه‌های کلاسیک شکسپیر را ناامید نمی‌کند و بازی مستحکم مایکل فاسبندر و ماریون کوتیار را هم نباید نادیده گرفت.

جاستین کرزل در این نسخه، به عناصر جنگی بهای بیشتری می‌دهد و تعدادی سکانس نفس‌گیر خلق‌ کرده‌ است که نمونه‌ی مشابه آن را در اقتباس‌های دیگر پیدا نمی‌کنید. در کنار برداشت عمیق و چندبُعدی فاسبندر از شخصیت مکبث، فیلم‌برداری آدام آرکاپاو در تمامی دقایق زیبا و چشم‌نواز بوده و جاستین کرزل هم توانسته است لحن و فضای نمایشنامه را به اثر منتقل کند. کرزل، فاسبندر و کوتیار یک سال بعد با فیلم اساسینز کرید همکاری دوباره‌ای داشتند که موفقیت‌آمیز نبود.

کتاب مکبث اثر ویلیام شکسپیر نشر نگاه

۸- تنگ ماهی (Fish Tank)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۰۹
  • کارگردان: آندریا آرنولد
  • سایر بازیگران: کیتی جارویس، هری ترداوی، ربکا گریفیس، کیرستون وارینگ، سارا بیز، سیدنی مری نش
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰

«تنگ ماهی» یک فیلم کوچک و مهجور است که چندان دیده نشد و قصه‌ی یک دختر جوان را روایت می‌کند که میان مادر و شریک جدید زندگی‌اش گرفتار شده است. با توجه به اینکه با فیلمی از سینمای هنری روبه‌رو هستیم، تنگ ماهی برای هر نوع سلیقه‌ای مناسب نیست و شاید حتی برای بعضی از سینمادوستان تجربه‌ی آزاردهنده‌ای باشد اما حرف‌های تفکربرانگیزی می‌زند.

اگر از کسانی هستید که خصومتی با فیلم‌های کوچک مستقل ندارند و به دنبال یک درام نامتعارف هستند، تنگ ماهی یک گزینه‌ی مناسب خواهد بود. جذابیت فیلم در این است که بازیگران تلاش نمی‌کنند تا سینمایی ظاهر شوند بلکه واقع‌گرایی برای آن‌ها اهمیت دارد. فاسبندر در این میان، نقش چالشی‌تری را برعهده داشته است اما بار دیگر نشان می‌دهد که هر نوع شخصیتی را می‌تواند به بهترین شکل بازی کند.

۷- غرب آهسته (Slow West)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۵
  • کارگردان: جان مکلین
  • سایر بازیگران: کدی اسمیت-مک‌فی، بن مندلسون، کارن پیستوریوس، روری مک‌کین، ادوین رایت، اندرو رابرت
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰

مایکل فاسبندر اگرچه با فیلم‌سازان تحسین‌شده و بزرگ متعددی همکاری داشته اما گاهی هم این فرصت را در اختیار کارگردان‌های جوان قرار داده است تا از استعدادهای او استفاده کنند و شانسی برای عرض‌اندام داشته باشند. استیو مک‌کوئین را باید یکی از دلایل اصلی این رویکرد فاسبندر بدانیم زیرا در دورانی که گرسنگی را ساخت، یک فیلم‌ساز گمنام محسوب می‌شد. «غرب آهسته» اولین تجربه‌ی کارگردانی جان مکلین، تلفیقی جذاب از درام، تعلیق، فولکلور و هجو است؛ یک وسترن کاملا متفاوت که خود را از دیگر آثار دهه‌ی اخیر جدا می‌کند.

جی (کدی اسمیت-مک‌فی) یک جوان اسکاتلندی است که به دنبال عشق گمشده‌ی دوران کودکی‌اش، رُز راس (کارن پیستوریوس) می‌گردد. او در این ماجراجویی با یک شکارچی جایزه‌بگیر به نام سیلاس (فاسبندر) آشنا می‌شود که تصمیم می‌گیرد به پسرک کمک کند اما به او اعتماد ندارد. آن‌ها در ادامه هم‌سفر می‌شوند تا اینکه یک شکارچی جایزه‌بگیر عجیب‌وغریب دیگر به نام پین (بن مندلسون) از راه می‌رسد.

کتاب سینمای وسترن اثر احسان خوشبخت

۶- حرامزاده‌های لعنتی (Inglourious Basterds)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۰۹
  • کارگردان: کوئنتین تارانتینو
  • سایر بازیگران: برد پیت، کریستف والتس، الی راث، بی. جی. نواک، تیل شوایگر، دیانه کروگر، دانیل برول، ملانی لوران
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰

یک بازیگر خوب برای اینکه مهارت‌های خود را نشان دهد، به زمان زیادی نیاز ندارد، اگر نسبت به این مسئله تردید دارید، کافی است مایکل فاسبندر را در این فیلم تماشا کنید. «حرامزاده‌های لعنتی» با حضور کوئنتین تارانتینو در پشت دوربین، با همه‌ی فیلم‌های جنگی پیش از خود متفاوت است و قصه‌ی گروهی از سربازان یهودی را روایت می‌کند که در پاریس اِشغالی، سرگرم مبارزه با نازی‌ها هستند. فاسبندر در آن دوران هنوز به یک ستاره‌ی بزرگ تبدیل نشده بود اما با همان چند سکانس کوتاه نشان داد که چه توانایی‌هایی دارد.

همان‌طور که بالاتر هم اشاره شد، او نقش ستوان آرچی هیکاکس را ایفا می‌کند، یک افسر بریتانیایی که تجربه‌ی فعالیت در حوزه‌ی سینما را دارد و حالا با حرامزاده‌های شکارچی متحد شده است. آخرین ماموریت آن‌ها اما مطابق برنامه پیش نمی‌رود و تلاش‌های هیکاکس برای اینکه هویت انگلیسی خود را بپوشاند با یک اشتباه کوچک به هدر می‌رود. حرامزاده‌های لعنتی یک فیلم تارانتینویی خالص است که امضاهای آشنای وی را دارد و می‌توانیم آن را یکی از بهترین فیلم‌های پیرامون جنگ جهانی دوم بدانیم، حتی با اینکه حقایق را به شکل بامزه‌ای تحریف می‌کند.

۵- ۱۲ سال بردگی (Twelve Years a Slave)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۳
  • کارگردان: استیو مک‌کوئین
  • سایر بازیگران: چیویتل اجیوفور، بندیکت کامبربچ، پل دینو، پل جیاماتی، لوپیتا نیونگو، سارا پلسون، برد پیت
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰

فاسبندر با نقش‌های شرورانه غریبه نیست اما اغلب یک لایه‌ی تراژیک هم به آن‌ها اضافه می‌کند. با اینکه مگنیتو و دیوید شخصیت‌های منفی هستند اما فاسبندر به آن‌ها ابعادی انسانی اضافه کرده‌ است تا قابل درک باشند. نقش او در «۱۲ سال بردگی» اما به مراتب سخت‌تر بود زیرا او نقش یک هیولای واقعی را بازی می‌کرد که هیچ نشانه‌ای از انسانیت در وی به چشم نمی‌خورد و شبیه کسانی نیست که ممکن است به رستگاری برسند. استیو مک‌کوئین اینجا تلاش نمی‌کند تا تاریخچه‌ی برده‌داری در آمریکا را به‌صورت فشرده و در قالب یک اثر سینمایی عرضه کند بلکه تجربیات شخصی یک مرد بخصوص را به نمایش می‌گذارد، سالومون (چیویتل اجیوفور)، یک نوازنده‌ی سیاه‌پوست آزاد است که در کنار همسر و فرزندانش زندگی کوچک آرامی دارد تا اینکه ربوده می‌شود و بیش از یک دهه از عمرش را بردگی می‌کند.

سالومون تحقیر می‌شود و روزهای سیاهی را نزد صاحبان مختلف تجربه می‌کند اما هیچ‌کدام به بی‌رحمی ادوین اِپس (فاسبندر) نیستند، او برده‌ها را از هر نظر شکنجه می‌کند و با بازی‌های روانی آن‌ها را تحت‌فشار قرار می‌دهد. با اینکه اِپس یک دیوانه‌ی به تمام معنا است اما فاسبندر بدون اینکه با این شخصیت لحظه‌ای هم‌ذات‌پنداری کنیم، به ما نشان می‌دهد که اضطراب و فشارهای اجتماعی چه بر سر این آدم آورده است. مایکل فاسبندر نامزد اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل هم شد اما این جایزه‌ به جرد لتو برای فیلم «باشگاه خریداران دالاس» رسید.

کتاب فلسفه سیاست؛ درباره برده‌داری اثر سعید اکرامی نشر زرین اندیشمند

۴- فرانک (Frank)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۴
  • کارگردان: لنی آبراهامسون
  • سایر بازیگران: دامنل گلیسون، مگی جیلنهال، اسکوت مک‌نری، فرانسوا سیویل، کارلا آذر، فرانسوا سیویل
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰

«فرانک» درباره‌ی هنرمندان مستقلی است که خارج از جریان اصلی، در تلاش هستند تا موسیقی فاخر را به تعالی برسانند. لنی آبراهامسون با به‌کارگیری شخصیت‌های نامتعارف و پرداختن به مشکلات آن‌ها، نشان می‌دهد که موسیقی‌های کم‌نظیر گاهی در چه شرایطی ساخته می‌شوند و سلاح اصلی او را باید مایکل فاسبندر بدانیم. فرانک (فاسبندر) رهبر مرموز یک گروه موسیقی است که همیشه یک ماسک پاپیه ماشه بر چهره دارد؛ این ماسک و فلسفه‌بافی‌های او از دلایلی است که جان (دامنل گلیسون)، یک موزیسین جوان، به تفکرات و جهان‌بینی فرانک گرایش پیدا می‌کند و می‌خواهد از این هنرمند روش‌های تازه‌ی خلق موسیقی را یاد بگیرد.

ملاحت فیلم در کمدی سیاهی است که در تمامی لحظات به چشم می‌خورد و موقعیت‌ها را پیچیده‌تر می‌کند. مایکل فاسبندر یکی از نقش‌‌آفرینی‌های قابل‌توجه خود را ارائه داده است و به‌واسطه‌ی بازی او، ما شناخت بهتری از مشکلات روحی و روانی فرانک پیدا می‌کنیم، مردی که ماسک می‌زند تا هویت واقعی‌اش را مخفی کند. فیلم فرانک یک حقیقت تازه را هم برای شما فاش خواهد کرد: مایکل فاسبندر در زمینه‌ی خوانندگی هم استعداد دارد.

۳- گرسنگی (Hunger)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۰۸
  • کارگردان: استیو مک‌کوئین
  • سایر بازیگران: لیام کانینگهام، استوارت گراهام، کرن حسن، هلن مدن، روری مالن، بن پیل، پدی جنکینز، بیلی کلارک
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۰ از ۱۰۰

اولین همکاری مایکل فاسبندر و استیو مک‌کوئین و نخستین باری که او نقش اصلی یک فیلم را برعهده گرفت و باعث شگفتی منتقدان شد. «گرسنگی» ساده اما تاریک و آزاردهنده است و مک‌کوئین را صاحب جایزه‌ی دوربین طلایی جشنواره‌ی کن کرد . فاسبندر برای ایفای نقش بابی سندز، به مدت ۱۰ هفته رژیم غذایی شدید گرفت و غذای زیادی نمی‌خورد. او هر روز یوگا می‌کرد و ۷ کیلومتر قدم می‌زد. گرسنگی در این مدت بر روان او تاثیر گذاشت، به‌راحتی نمی‌خوابید و با دوستانش ملاقات نمی‌کرد.

فاسبندر و مک‌کوئین در سال‌های بعد کارهای بزرگ‌تری انجام دادند اما گرسنگی در کارنامه‌ی هر دو جایگاه ویژه‌ای دارد زیرا مک‌کوئین را به‌عنوان یک فیلمساز آینده‌دار معرفی کرد و باعث شد تا فاسبندر پله‌های ترقی بازیگری را با سرعت بیشتری طی کند. فیلم یک برداشت بلند ۱۷ دقیقه‌ای به‌یادماندنی هم دارد که در آن یک کشیش (لیام کانینگهام) می‌خواهد بابی سندز را از اعتصاب غذا منصرف کند.

تابلو شاسی طرح Michael Fassbender مدل Artist 0298

۲- شرم (Shame)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۱
  • کارگردان: استیو مک‌کوئین
  • سایر بازیگران: کری مولیگان، نیکول بهاری، ایمی هارگریوس، جیمز بج دیل، لوسی والترز، هانا ور
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰

مایکل فاسبندر بازیگر شجاعی است و اوج بی‌پروایی او را در این فیلم مشاهده می‌کنید. این درام احساسی استیو مک‌کوئین، اعتیاد جنسی را بررسی می‌کند و با درجه‌ی سنی اِن‌سی-۱۷ (تنها بزرگسالان) روی پرده رفته است. فیلم‌هایی که این درجه‌ی سنی را دریافت می‌کنند، اغلب شانسی برای موفقیت در گیشه ندارند و معمولا از نظر کیفی هم آثار سینمایی خوبی نیستند اما «شرم» نه تنها فیلم درخشانی بود بلکه به فروش خوبی رسید. فاسبندر نقش براندون سالیوان را ایفا می‌کند، یک مرد مجردِ نسبتا موفق که شغل و زندگی مناسبی دارد اما به اختلال جنسی دچار است، اگرچه با هوشمندی آن را از همگان پنهان می‌کند و خود را عادی جلوه می‌دهد.

وضعیت روحی و روانی براندون اما رفته‌رفته بدتر و او در مدیریت زندگی‌اش دچار مشکل می‌شود. هنگامی که خواهرش سیسی (کری مولیگان) هم از راه می‌رسد تا مدتی را کنار براندون زندگی کند، او به‌کلی سقوط می‌کند و در شرایط پیچیده‌تری قرار می‌گیرد. براندون یک مرد منزوی، در حین حال کاریزماتیک است که دردهای خود را نشان نمی‌دهد، فاسبندر در ترسیم این شخصیت استادانه عمل می‌کند، مردی که نمی‌تواند خود را ابراز کند یا مشکلاتش را با کسی در میان بگذارد. شرم فیلم آسانی برای تماشا نیست اما حتی اگر با قصه‌ی آن ارتباط برقرار نکنید، بازی فاسبندر را تحسین خواهید کرد.

۱- استیو جابز (Steve Jobs)

فیلم مایکل فاسبندر

  • سال انتشار: ۲۰۱۵
  • کارگردان: دنی بویل
  • سایر بازیگران: کیت وینسلت، ست روگن، جف دانیلز، مایکل استولبارگ، کاترین واترستون، جان اورتیز، سارا اسنوک
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰

دنی بویل در «استیو جابز»، تئاتر و سینما را تلفیق و به جای عرضه‌ی یک فیلم زندگی‌نامه‌ای متعارف، قصه را در سه پرده روایت می‌کند. در یک بازه‌ی زمانی ۱۴ ساله، ما با استیو جابز – مدیرعامل سابق شرکت اپل – همراه می‌شویم که در حال آماده شدن است تا به کنفرانس معرفی یک محصول جدید برود. ایفای نقش استیو جابز برای هیچ‌ بازیگری آسان نبود زیرا جابز نه‌تنها یکی از مشهورترین چهره‌های جهان به حساب می‌آمد (که فاسبندر از نظر ظاهری شباهتی هم به او نداشت) بلکه با جنجال و حاشیه نیز پیوند خورده بود. جایز یک نابغه‌ی دمدمی‌مزاج بود که گاهی بیش از حد عصبانی می‌شد و رابطه‌ی خوبی با خانواده‌اش نداشت.

فاسبندر باید این مرد را در اضطراب‌آورترین لحظات زندگی‌اش به نمایش می‌گذاشت و او این کار را بدون لحظه‌ای تعلل انجام می‌دهد. فاسبندر اینجا علاقه‌ای به قهرمان‌سازی ندارد و ابعاد روانی یک چهره‌ی مرموز را با جزئیات غیرمنتظره ارائه می‌دهد. مطابق انتظار، فیلم‌نامه‌ی آرون سورکین پیچیده است و فاسبندر باید مونولگ‌های طولانی می‌گفت و از واژه‌های تخصصی استفاده می‌کرد که برای مخاطب عادی آشنا نیست. با این حال، هرگز این احساس را ندارید که فاسبندر این دیالوگ‌ها را حفظ کرده است، او آن‌ها را با احساس بیان می‌کند، گویی واقعا استیو جابز است و ما هم او را می‌پذیریم. این حقیقت که پایان فیلم شما را غمگین می‌کند، ناشی از کیفیت بازیگری مایکل فاسبندر است: با اینکه گاهی دلیلش را نمی‌دانیم اما خوب یا بد، شخصیت‌های فاسبندر ما را شیفته‌ی خود می‌کنند.

کتاب استیو جابز اثر والتر آیزاکسون

منبع: Slash/Film, Telegraph

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه