۱۵ فیلم برتر درباره‌ی سندرم استکهلم؛ آرامش در آغوش شکنجه‌گر

۷ دی ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۹ دقیقه
فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

یکی از جذابیت‌های مدیوم سینما این است که به فیلم‌ساز اجازه می‌دهد تا به بررسی موشکافانه‌ی روابط انسانی بپردازد. این رویکرد تنها در مورد آثار درام واقع‌گرایانه یا روان‌شناختی صدق نمی‌کند بلکه هر فیلمی که شامل روابط میان‌فردی می‌شود، این پتانسیل را دارد که ابعاد روانی و عمیق‌تر تعاملات اجتماعی، احساسی، عاشقانه یا نامتعارف را بررسی کند. سندرم استکهلم یک عارضه‌ی روانی است که در دهه‌های اخیر، از سوی فیلمسازان مختلف مورد بررسی قرار گرفته تا ابعاد پنهان آن برای مخاطبان هویدا شود.

این اصطلاح اولین بار در سال ۱۹۷۳ استفاده شد؛ هنگامی که دو مرد وارد یک بانک سوئدی شدند تا از آن سرقت کنند. نقشه‌ی اولیه آن‌ها شکست خورد و از سوی نیروهای پلیس محاصره شدند. سارقان که راهی برای فرار نداشتند، افراد داخل بانک را گروگان گرفتند (سه زن و یک مرد) و آن‌ها را برای ۶ روز در آنجا زندانی کردند. زمانی که تیم نجات از راه رسید، گروگان‌ها حاضر نشدند با آن‌ها همکاری کنند و به دفاع از سارقان پرداختند!

از بُعد روان‌شناسی، سندرم استکهلم یک نوع مکانیزم دفاعی برای بقا به حساب می‌آید؛ مبارزه‌ای برای ادامه‌ی حیات. این سندرم معمولا محصول آسیب‌های روانی شدید است، همانند آدم‌ربایی، زندانی شدن، سوءاستفاده‌ی جنسی، گروگان‌گیری یا به عضویت درآمدن در فرقه‌های دینی. این عارضه در روابط عاشقانه هم ممکن است پدیدار شود و متاسفانه تاثیرات آن تا مدت‌ها باقی می‌ماند. فیلم‌های این فهرست می‌توانند به درک شما از این بیماری روانی تراژیک کمک کنند.

۱۵- کینگ کونگ (King Kong)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۲۰۰۵
  • کارگردان: پیتر جکسون
  • بازیگران: نائومی واتس، جک بلک، آدرین برودی، اندی سرکیس
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۴ از ۱۰۰

احتمالا حماسی‌ترین برداشت ممکن از این سندرم، آن هم در قالب داستان یک میمون بزرگ. اتفاقات این ساخته‌ی پیتر جکسون، در دهه‌ی ۳۰ میلادی و در دوران «رکورد بزرگ» اتفاق می‌افتد.

«کارل دینهام» (جک بلک) می‌خواهد رویاپردازانه‌ترین فیلم ماجراجویی زندگی‌اش را کارگردانی کند و همراه با تیم فیلم‌سازی و یک بازیگر بیکار، «اَن دارو» (نائومی واتس)، به جزیره‌ی اسکال سفر می‌کنند.

آن‌ها در همان بدو ورود، با یک قبیله‌ی بومی روبرو می‌شوند که برای ادامه‌ی حیات، هرازگاهی به گوریل عظیم‌الجثه‌ای که در آن جزیره‌ ساکن است، هدایایی اهدا می‌کنند. «اَن» قربانی بعدی این قبیله است که دزدیده می‌شود تا به کینگ کونگ تحویل داده شود و تیم سازنده‌ی فیلم، ماموریتی را پیدا کردن او آغاز می‌کنند.

هم‌زمان، میان اَن و کینگ کونگ رابطه‌ی نزدیکی شکل می‌گیرد و در گذر زمان، به یک نوع سندرم استکهلم تبدیل می‌شود. شخصیت نائومی واتس، با موجود شگفت‌انگیزی که او را دزدیده، احساس همدردی و دلسوزی می‌کند. او می‌خواهد کینگ کونگ را انسان‌تر و از او درک عمیق‌تری پیدا کند.

فیلم را می‌توانیم نسخه‌ی مدرن‌تر داستان عاشقانه‌ی «دیو و دلبر» نیز در نظر بگیریم؛ عشقی سرشار از ناامنی، تزلزل، ترس از سوءاستفاده، بدرفتاری و شاید مهم‌تر از همه، ترس از ناشناخته‌ها. نکته‌ی دیگری که می‌تواند قابل تامل باشد، پایانی است که برای اسیرکننده رخ می‌دهد؛ در نهایت این کینگ کونگ است که زندانی می‌شود و به آغوش مرگ می‌رود.

۱۴- سه روز کرکس (Three Days of Condor)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۱۹۷۴
  • کارگردان: سیدنی پولاک
  • بازیگران: رابرت ردفورد، فی داناوی، کلیف رابرتسون، مکس فون سیدو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۸ از ۱۰۰

این ساخته‌ی «سیدنی پولاک» در گذر سال‌ها، به یکی از آثار شاخص ژانر جاسوسی تبدیل شده است. داستان پیرامون «جو ترنر» (رابرت ردفورد) اتفاق می‌افتد، یک مامور سیا که همراه با تعدادی از ماموران دیگر در لباس مبدل، به عنوان اعضای یک گروه مطالعات ادبی، جاسوسی می‌کند؛ کارکنان این سازمان البته بیشتر به شخصیت‌های کتاب‌های جاسوسی نزدیک هستند تا ماموران واقعی.

یک روز، ترنر پس از استراحت کوتاه و صرف ناهار، به اداره باز می‌گردد و متوجه می‌شود همه‌ی همکارانش کشته شده‌اند. او مافوق‌های خود را از اتفاقات باخبر می‌کند اما به جای دریافت کمک، متوجه می‌شود آن‌ها می‌خواهند او را هم به قتل برسانند. از روی درماندگی و ناچاری، ترنر زنی به نام «کتی هِیل» (فی داناوی) را گروگان می‌گیرد و در خانه‌ی او پنهان می‌شود تا راهی برای نجات پیدا کند. کتی به تدریج، به ترنر اعتماد می‌کند و آن‌ها عاشق یکدیگر می‌شوند.

وابستگی آن‌ها به یکدیگر، تقریبا همه‌ی مشخصات سندرم استکهلم را دارد؛ جایی که ترس از مرگ، به شیفتگی و هوس ختم می‌شود. این رابطه اگرچه با ظرافت خاصی ترسیم شده و در کانون توجه نیست اما دیدگاه‌های جالبی نسبت به ارتباط گروگان و گروگانگیر دارد. این فیلم یکی از عجیب‌ترین دیالوگ‌های تاریخ سینما را هم دارد، ترنر از کتی می‌پرسد: «امروز بهت تجاوز کردم؟» و او پاسخ می‌دهد: «هنوز سر شبه».

۱۳- درخواب‌فرورفته (Sleeper)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۱۹۷۵
  • کارگردان: وودی آلن
  • بازیگران: وودی آلن، داین کیتن، پیتر هابس، ویتنی ریدبک، استنلی رالف راس
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰

این کمدی آینده‌نگرانه، یکی از ساخته‌های نامتعارف وودی آلن به حساب می‌آید و اتفاقات آن در قرن بیست و دوم رخ می‌دهد. صاحب یک فروشگاه مواد غذایی، در سال ۱۹۷۳ به خواب می‌رود و ۲۰۰ سال بعد به هوش می‌آید. او حالا به دنیایی مدرن قدم گذاشته است که هیچ شباهتی به گذشته ندارد.

این دنیای جدید، وابستگی کاملی به تکنولوژی و رایانه‌ها دارد و تقریبا همه چیز به صورت خودکار انجام می‌شود. حتی میوه‌هایی به وجود آمده که آرزوهای جنسی را محقق می‌کند. «مایلز» (وودی آلن) که در ابتدا لباس یک ربات را برتن دارد، با صاحبش وارد یک رابطه‌ی عاشقانه می‌شود و در ادامه جنگی را علیه نظام توتالیتاریسم آغاز می‌کند!

سندرم استکهلم در این فیلم، توام با کمدی و به شکلی مضحک عرضه شده است. مایلز به عنوان یک ربات خدمتکار، به «لونا» (داین کیتن) تحویل داده می‌شود. مایلز وقتی هویت واقعی‌اش را برای لونا فاش می‌کند، از سوی او تهدید می‌شود و برای اینکه ماموران به سراغش نیایند، لونا را می‌رباید. لونا به ایده‌های تحول‌آفرین و استقلال‌طلبانه‌ی کسی که او را دزدیده، علاقه‌مند می‌شود و حتی حاضر است تا سبک زندگی‌اش را تغییر دهد. این دو در نهایت عاشق یکدیگر هم می‌شوند.

درخواب‌فرورفته با اینکه ذات پیچیده‌ی سندرم استکهلم را مورد بررسی قرار نمی‌دهد اما توجه مخاطب را به سوی آن جلب می‌کند. فراموش نکنید که این عارضه، همیشه منطقی یا قابل درک نیست و از احساسات عمیق و شدید نشات می‌گیرد. فاکتورهای زیادی وجود دارند که به بروز سندرم استکهلم کمک می‌کنند و افراد زیادی بدون اینکه بدانند یا بخواهند، به آن دچار هستند.

۱۲- وی مثل وندتا (V for Vendetta)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۲۰۰۵
  • کارگردان: جیمز مک‌تیگو
  • بازیگران: ناتالی پورتمن، هوگو ویوینگ، استیون ری، جان هرت
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۳ از ۱۰۰

اقتباسی از رمان کلاسیک مشهور «آلن مور»، داستان در آینده و در یک کشور انگلیس متفاوت اتفاق می‌افتد که یک نظام دیکتاتوری بر آن حکومت می‌کند؛ این نظام فاشیستی، بر همه‌ی ابعاد زندگی انسان‌های جامعه نظارت دارد و آن‌ها را در یک ساختار مشخص، مدیریت می‌کند.

تنها کسی که در مقابل این نظام تمامیت‌خواه ایستادگی می‌کند، یک مبارز آزادی‌خواه است که لباس و ماسک «گای فاکس» را بر چهره زده است. او به ایستگاه‌های رادیویی، تلویزیونی و ساختمان‌های اداری دولت حملات تروریستی می‌کند. یک روز، او «ایوی» (ناتالی پورتمن)، یکی از کارمندان شبکه تلویزیونی بریتانیا را که دارد از سوی ماموران بازجویی می‌شود، نجات می‌دهد. ایوی خیلی زود متوجه می‌شود که «وی» (هوگو ویوینگ) یک تروریست نیست، بلکه مردی است که دیدگاه‌هایش پیرامون آزادی و انسانیت را می‌توان درک کرد.

همانند درخواب‌فرورفته، آدم‌ربا، قربانی‌اش را قانع می‌کند تا او را در مسیر تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه، همراهی کند. فیلم اگرچه برپایه‌ی ایده‌های منبع اصلی استوار است اما جیمز مک‌تیگو و واچوفسکی‌ها (در مقام نویسنده)، واقع‌گرایی بیشتری به اتفاقات تزریق کرده‌اند.

ایوی با اینکه به شدت شکنجه می‌شود اما هرگز متوجه نمی‌شود که «وی» مقصر این اتفاقات است و زمانی که واقعیت را می‌فهمد، دیدگاه‌هایش کاملا تغییر پیدا کرده است. ایوی در پایان، همانند دیگر قربانیان سندرم استکهلم رفتار می‌کند، عاشق کسی می‌شود که او را دزدیده بود و کمک می‌کند تا وی به فعالیت‌های ضددولتی‌اش ادامه دهد.

۱۱- بوفالو ۶۶ (Buffalo ‘۶۶)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۱۹۹۸
  • کارگردان: وینسنت گالو
  • بازیگران: وینسنت گالو، کریستینا ریچی، بن گازارا، میکی رورک
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۷ از ۱۰۰

اولین ساخته‌ی وینسنت گالو که نقش اصلی آن را هم بازی می‌کند. «بیلی براون» که به تازگی از زندان آزاد شده است، دیگر دلیلی برای وجود داشتن و زندگی کردن ندارد. هیچکس او را نمی‌فهمد و تنها چیزی که برایش باقی مانده، والدین دیوانه‌اش است. او اما یک هدف مشخص دارد، می‌خواهد مردی که باعث شد تا ناعادلانه زندانی شود را به قتل برساند.

ولی قبل از اینکه بخواهد این کار را انجام دهد، به ملاقات پدر و مادرش می‌رود و یک دخترک (کریستینا ریچی) را می‌‎دزدد و او مجبور می‌کند تا نقش نامزدش را بازی می‌کند. مطابق معمول، آن‌ها عاشق یکدیگر می‌شوند و دخترک تصمیم می‌گیرد تا ادامه‌ی زندگی‌اش را با او بگذراند.

وینسنت گالو موفق شده تا یک خلافکار زننده، آسیب‌دیده و درخشان خلق کند که فقط عشق واقعی می‌تواند او را نجات دهد. «لایلا» همان کسی است که بیلی را درک می‌کند و متوجه می‌شود او انسان خوبی است.

لایلا بدون شک از سندرم استکهلم نیز رنج می‌برد، زیرا با او رفتارهای بد و حتی گاهی شرم‌آوری می‌شود اما باور دارد که می‌تواند بیلی را به مسیر درست بازگرداند. این یکی از تفکراتی است که افراد مبتلا به سندرم استکهلم معمولا به آن دچار هستند، اینکه برای باقی ماندن در یک رابطه‌ی آزاردهنده و ناسالم، دلیل می‌آورند و این دلایل را منطقی می‌دانند. بوفالو ۶۶ در برداشتی که از این عارضه ارائه می‌دهد، گاهی اغراق هم می‌کند تا به مضامین روانشناختی مورد بحث خود، وضوح بیشتری بدهد.

۱۰- ۳۰۹۶ روز (۳۰۹۶ Days)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۲۰۱۳
  • کارگردان: شری هورمن
  • بازیگران: توره لینهارت، آنتونیا کمپبل-هیوز، ترینه دورهلم
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰

شری هورمن را اکثر سینمادوستان با فیلم «گل صحرا» (۲۰۰۹) می‌شناسند اما ۳۰۹۶ روز هم اثر قابل توجهی است که داستان واقعی آدم‌ربایی «ناتاشا کامپوش» را بازگو می‌کند. ناتاشا در سال ۱۹۹۸ و در حالی که ۱۰ سال بیشتر نداشت، توسط مردی به نام «ولفگانگ پریکلوبیل» دزدیده شد.

پریکلوبیل، ناتاشا را برای هشت سال در زیرزمین خانه‌اش زندانی کرد و به شکنجه‌ی روحی و فیزیکی او پرداخت (حتی گاهی برای مدتی طولانی به او غذا نمی‌داد). محل زندگی ناتاشا، یک اتاقک ۵ متری بود که هیچ پنجره‌ای نداشت و صدا از آن خارج نمی‌شد. او در شش ماه اول حق خروج از این اتاقک را نداشت اما پس از آن اجازه پیدا کرد تا وارد خانه‌ شود و در طبقه‌ی بالا وقت بگذارند، البته شب‌ها حتما باید داخل اتاقک می‌خوابید.

پس از تولد ۱۸ سالگی‌اش، او اجازه پیدا کرد تا همراه با پریکلوبیل از خانه خارج شود و حتی این دو به یک سفر کوتاه هم رفتند. آن‌ها صبح‌ها با یکدیگر صبحانه می‌خوردند و پریکلوبیل به او کتاب می‌داد تا بخواند و دانش خود را بالا ببرد. ناتاشا اجازه‌ی تماشای تلویزیون داشت و حتی می‌توانست به رادیو گوش کند. او برای پریکلوبیل آشپزی می‌کرد و کارهای خانه را انجام می‌داد.

پس از ۳۰۹۶ روز، ناتاشا سرانجام موفق شد تا راهی برای فرار پیدا کند و خودش را نجات دهد. پریکلوبیل هم که می‌دانست نیروهای پلیس در جستجوی او هستند، خود را زیر قطار انداخت و خودکشی کرد.

ناتاشا کامپوش با اینکه در مصاحبه‌هایش ادعا کرده که از سندرم استکهلم رنج نمی‌برده است اما اگر کتابی که نوشته را مطالعه یا فیلم اقتباسی‌ شری هورمن را تماشا کنید، این ادعا تا حد زیادی کم‌رنگ می‌شود. می‌توان با قاطعیت گفت که او به پریکلوبیل وابسته شده بود، حتی با اینکه از سوی او مورد تجاوز قرار می‌گرفت، کتک می‌خورد و از گرسنگی زیاد گاهی نمی‌توانست راه برود. غم‌انگیز است اما ناتاشا احتمالا هنوز هم دلتنگ مردی است که او را سال‌ها زندانی کرد و شکنجه داد.

۹- بعدازظهر سگی (Dog Day Afternoon)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۱۹۷۵
  • کارگردان: سیدنی لومت
  • بازیگران: آل پاچینو، جان کازال، کریس ساراندون، جیمز برودریک
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۶ از ۱۰۰

یکی از مشهورترین ساخته‌های سیدنی لومت که داستان دو سرباز جنگ ویتنام را روایت می‌کند که حالا در بازگشت به جامعه، با مشکلات اساسی روبرو شده‌اند و نمی‌توانند شغل مناسبی پیدا کنند، در نتیجه تصمیم می‌گیرند از یک بانک سرقت کنند اما بدشانسی‌های آن‌ها ادامه دارد: یکی از شرکا همان لحظه‌ی اول می‌ترسد و فرار می‌کند، صندوق‌های پول خالی است و پلیس‌ها هم از راه رسیده‌اند.

«سانی» (آل پاچینو) و «ساول» (جان کازال) که راهی برایشان باقی نمانده است، افراد حاضر در بانک را گروگان می‌گیرند و مذاکرات با پلیس را آغاز می‌کنند. به تدریج، ارتباط نزدیکی میان سارقان و گروگان‌ها شکل می‌گیرد و اوضاع پیچیده‌تر می‌شود.

بعدازظهر سگی احتمالا بیشترین شباهت‌ها را به اتفاق سندرم استکهلم سال ۱۹۷۳ دارد. فیلم شرایطی را به تصویر می‌کشد که می‌تواند منجر به تولد سندرم استکهلم شود، حتی با اینکه عمق فاجعه را نشان نمی‌دهد. آل پاچینو شاید در این فیلم درخشان باشد اما به بازی جان کازال توجه بیشتری داشته باشید که چندان دیده نشد اما از هر نظر فوق‌العاده است.

۸- یک دنیای بی‌نقص (A Perfect World)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۱۹۹۳
  • کارگردان: کلینت ایستوود
  • بازیگران: کوین کاستنر، کلینت ایستوود، لورا درن، کیث سارابایکا
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۹ از ۱۰۰

یک درام کم‌نظیر از کلینت ایستوود که نقش اصلی آن را کوین کاستنر، شجاعانه بازی کرده است. او نقش «بوچ» را برعهده دارد، یک خلافکار که از زندان «هانتس‌ویل» فرار کرده است و در این مسیر، با یک خانواده روبرو می‌شود. او کودک هفت ساله‌ی این خانواده را می‌رباید، شریک دیوانه‌اش را به قتل می‌رساند و سفری را با پسرک آغاز می‌کند. بدیهی است که آن‌ها در ادامه، با هم دوست می‌شوند.

پسرک داستان قربانی سندرم استکهلم است؛ بوچ او را به یاد پدرش می‌اندازد که مدت‌ها قبل تنهایش گذشت. در یک اتفاق متناقض، او که دزدیده شده است، بیشتر از گذشته احساس رهایی و آزادی دارد. بوچ به او اجازه می‌دهد تا هرکاری که دوست دارد انجام دهد، تا آنجا که می‌خواهد شیرینی بخورد یا لباس «کسپر» روح مهربان را بپوشد.

کلینت ایستوود موفق شده تا فرآیندهای عاطفی ذهن یک کودکِ تحت فشار و استرس را مورد بررسی قرار دهد. اینکه اندکی مهربانی و درک، کافی است تا یک کودک با فردی غریبه احساس نزدیکی کند و حتی به او اهمیت دهد.

۷- منو ببند! (Tie Me Up! Tie Me Down!)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۱۹۸۹
  • کارگردان: پدرو آلمودوار
  • بازیگران: ویکتوریا آبریل، آنتونیو باندراس، لولس لئون، روسی د پالما
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰

یکی از دیوانه‌وارترین ساخته‌های پدرو آلمودوار که در واقع بازسازی فیلم «گردآورنده» (۱۹۶۵) است. «ریکی» (آنتونیو باندراس) از بیمارستان روانی مرخص می‌شود و تصمیم می‌گیرد به ملاقات نامزد سابقش، «مارینا» (ویکتوریا آبریل) برود. مارینا علاقه‌ای به ادامه دادن رابطه‌ی گذشته ندارد و آن را تمام‌شده می‌داند اما ریکی نمی‌تواند چنین چیزی را بپذیرد، او دخترک را در خانه‌اش بیهوش می‌کند، او را به اتاقش می‌برد و به تخت می‌بندد.

این شرایط عجیب و نامتعادل، باعث می‌شود که عشق در مارینا زنده شود. او را هم می‌توانیم قربانی سندرم استکهلم در نظر بگیریم اما با توجه به کمدی سیاه بودن اثر و فضایی که آلمودوار خلق کرده است، «قربانی» شاید واژه‌ی کاملا درستی نباشد اما از نظر انسانی، سندرم استکهلم هرگز اتفاق مثبتی به شمار نمی‌رود.

برخلاف گردآورنده (از ساخته‌های درخشان ویلیام وایلر)، این فیلم اسپانیایی می‌خواهد به مخاطبان بگوید که هر کسی، در هر شرایطی می‌تواند عشق را پیدا کند، حتی وقتی که شرایط مطابق انتظار شما پیش نمی‌رود. البته حتی فضای کمدی اثر هم گاهی نمی‌تواند بر داستان دراماتیک و تفکر برانگیز فیلم غلبه کند؛ داستانی که شاید کلیشه‌ای باشد اما آلمودوار آن را به شکلی جادویی و متفاوت عرضه کرده است.

۶- هتلبان شب (The Night Porter)

فیلم هتلبان شب

  • سال انتشار: ۱۹۷۴
  • کارگردان: لیلیانا کاوانی
  • بازیگران: درک بوگارد، شارلوت رمپلینگ، فیلیپ لروی، گابریله فرزتی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۶ از ۱۰۰

یک فیلم غافلگیرکننده از لیلیانا کاوانی که پس از چند دهه، هنوز هم طرفدار دارد و شارلوت رمپلینگ در آن فراموش‌نشدنی ظاهر شده است. داستان فیلم در دهه‌ی ۶۰ میلادی اتفاق می‌افتد، جایی که یک مامور سابق اِس‌اِس (درک بوگارد) به عنوان هتلبان در وین زندگی می‌کند. یک شب، زوجی به هتل می‌آید و «مکس» سریعا یکی از آن‌ها را می‌شناسد.

«لوسیا» (شارلوت رمپلینگ) که حالا ازدواج کرده است، در گذشته در یکی از اردوگاه‌های اسرای جنگی زندانی بود و توسط مکس شکنجه می‌شد. او هم در همان نگاه اول، مکس را می‌شناسد و اتفاقاتی که در سن ۱۵ سالگی برایش رخ داد را به یاد می‌آورد.

هتلبان شب، در ارائه‌ی تصویری درست از سندرم استکهلم، محافظه‌کار نیست و آن را به شکلی تاثیرگذار عرضه می‌کند. فیلم همچنین به این نکته اشاره دارد که فرد قربانی، تا چه اندازه از نظر روانی دچار آسیب می‌شود و به راحتی نمی‌توان از سندرم استکهلم بهبود پیدا کرد.

گرایش به روابط نامتعارف و آسیب‌زا، در ناخودآگاه قربانی ریشه می‌کند و او حاضر است همه‌ی شکنجه‌های روحی یا فیزیکی را تحمل کند و اهمیت چندانی به خود نمی‌دهد. لوسیا برای مکس، یک عروسک خیمه‌ شب‌بازی است و مکس هم از او نهایت سوءاستفاده را می‌کند زیرا می‌داند هیچ زن دیگری حاضر نیست تا این اندازه، رویاهای او را به حقیقت نزدیک کند.

۵- بازجویی (Interrogation)

فیلم درباره‌ی سندرم استکهلم

  • سال انتشار: ۱۹۸۲
  • کارگردان: ریشارد بوگایسکی
  • بازیگران: کریستیانا یاندا، آدام فرنتسه، یانوش گایوس، آگنیشکا هولاند
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۸ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰ (با دو نقد)

یکی از بهترین فیلم‌های تاریخ سینمای لهستان و البته ریشارد بوگایسکی. داستان در دهه‌ی ۵۰ میلادی و پیرامون دختر جوانی به نام «آنتونیا» (کریستیانا یاندا) جریان دارد که توسط پلیس مخفی دستگیر می‌شود. طی یک ماه بازجویی و شکنجه، او برای حفظ حیثیت، پاکدامنی و بی‌گناهی خود با بازجویان مبارزه می‌کند.

«تادئوش موراوسکی» (آدام فرنتسه) یکی از ماموران مسئول بازجویی آنتونیا است. این مرد بی‌رحم و منضبط که خود در کمونیستم گرفتار شده است، به تدریج، جنبه‌های بهترش را نشان می‌دهد. رابطه‌ی آن‌ها وارد بُعد عاشقانه و در نهایت آنتونیا باردار می‌شود.

در رفتار آنتونیا، می‌توانید نشانه‌های کلاسیک سندرم استکهلم را مشاهده کنید؛ او به کسی که از او سوءاستفاده کرده است، اعتماد می‌کند، عاشقش می‌شود و به او پناه می‌برد. با تشکر از کارگردانی ریشارد بوگایسکی و بازی خوب بازیگران اصلی، اتفاقات به شکل باورپذیری ارائه شده‌اند و با این شخصیت‌های تراژیک ارتباط برقرار می‌کنید اما این رابطه‌ی پیچیده، تنها یک پایان دارد.

۴- تام در مزرعه (Tom at the Farm)

فیلم تام در مزرعه

  • سال انتشار: ۲۰۱۳
  • کارگردان: زاویه دولان
  • بازیگران: زاویه دولان، لیز روی، اِولین بروشو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۷ از ۱۰۰

اقتباسی از نمایشنامه‌ای به همین نام نوشته‌ی «میشل مارک بوچارد» که در نگارش فیلم‌نامه نیز همکاری داشته است. داستان پیرامون یک جوان فعال در حوزه‌ی تبلیغات است که پس از مرگ دوستش، به مزرعه‌ی خانوادگی‌‌اش سفر می‌کند تا در خاکسپاری او شرکت کند و با حقایق غیرمنتظره‌ای روبرو می‌شود. این ساخته‌ی زاویه دولان یادآور فیلم‌های روانشناختی و شخصیت‌محور «میشائل هانکه» یا پدرو آلمودوار است.

از همان ابتدا، رابطه‌ی پیچیده‌ای میان «تام» و برادر دوست فقیدش، «فرانسیس» شکل می‌گیرد؛ یک دوستی مردانه یا شاید فراتر. البته دولان به صورت مستقیم به این مسائل نپرداخته است اما تاثیرات رفتارهای فرانسیس را می‌توان در تام مشاهده کرد.

شخصیت اصلی، بدون اینکه آگاه باشد، بازیچه‌ی دست فرانسیس و فضای مرموز مزرعه قرار گرفته است. او که تحت‌تاثیر مرگ دوستش هم قرار دارد، به یک باره همانند قربانیان سندرم استکهلم رفتار می‌کند.

تام پرخاشگرانه از رفتارهای فرانسیس دفاع می‌کند و متوجه نیست که رابطه‌ی آن‌ها دارد به او آسیب می‌زند. یکی از انتقاداتی که به این فیلم شد، توجه افراطی زاویه دولان به شخصیت اصلی خودش است که دیگر اِلمان‌های اثر را کمرنگ کرده است؛ با این وجود، فیلم پرتره‌ی درستی از روابط مخرب و نشانه‌های سندرم استکهلم ارائه می‌دهد.

۳- او (Elle)

  فیلم او (Elle)

  • سال انتشار: ۲۰۱۶
  • کارگردان: پل ورهوفن
  • بازیگران: ایزابل هوپر، کریستیان برکل، شارل برلینگ، ویرژینی اِفیرا
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰

پل ورهوفن را سینمادوستان با فیلم «غریزه‌ی اصلی» می‌شناسند اما «او» را هم نباید نادیده گرفت. داستان در مورد «میشل» (با بازی ماندگار ایزابل هوپر)، صاحب یک شرکت بازی‌های کامپوتری است که از سوی یک مرد ناشناس، مورد تعرض جنسی قرار گرفته و تنها شاهد ماجرا، گربه‌ی بی‌تفاوت او است. این بی‌تفاوتی، یکی از ویژگی‌های شخصیتی میشل هم به حساب می‌آید، کسی که این حادثه‌ی دلخراش را به پلیس اطلاع نمی‌دهد و طوری رفتار می‌کند که گویی اتفاق خاصی رخ نداده است؛ این نوع رفتار می‌تواند ناشی از گذشته، مادر خودشیفته و پدر قاتلش باشد.

«او» نه تنها افتتاحیه‌ی موثری دارد، بلکه داستانی از انحرافات جنسی را به شکل هنرمندانه روایت می‌کند. ایزابل هوپر که گاهی «مریل استریپ اروپا» خطاب می‌شود، توانسته یک زن قدرتمند خلق کند که احتمالا به سندرم استکهلم دچار است اما نمی‌توان در رابطه با این مسئله با قاطعیت نظر داد، زیرا مقاصد و احساسات او بسیار پیچیده عرضه شده‌اند و می‌توان برداشت‌های مختلفی از آن‌ها داشت.

میشل هنگامی که هویت فرد متجاوز را کشف می‌کند، نسبت به او احساس دوگانه‌ای دارد؛ از یک طرف جذب خشونت او شده است و از سوی دیگر، نسبت به این رابطه‌ی نامعقول تردید دارد. خوشبختانه پل ورهوفن از شعار دادن دوری کرده و به اکثر سوالات ایجاد شده نیز پاسخ می‌دهد.

۲- اشباح گویا (Goya’s Ghosts)

فیلم اشباح گویا

  • سال انتشار: ۲۰۰۶
  • کارگردان: میلوش فورمن
  • بازیگران: خاویر باردم، کارلوس باردم، ناتالی پورتمن، استلان اسکاشگورد
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۳۰ از ۱۰۰

این ساخته‌ی میلوش فورمن شما را به اسپانیای قرن هجدم و نوزدهم می‌برد. «اینِس» (ناتالی پورتمن) دختر یک مرد ثروتمند است که به دلیل نخوردن گوشت خوک، از سوی کلیسا به یهودیت متهم و زندانی می‌شود. «کشیش لورنزو» (خاویر باردم) که قرار بود نجات‌دهنده‌ی اینس باشد، به دخترک گرایش پیدا می‌کند و او را مورد تعارض قرار می‌دهد.

اینس هم قربانی سندرم استکهلم است، این دختر بی‌گناه اتفاقات تلخی را تجربه می‌کند، برای مدت‌ها در انزوا رها می‌شود و زجر می‌کشد تا از نظر روانی، تعادلش را از دست بدهد. اینس، لورنزو را به چشم انسانی درستکار و پدری دلسوز می‌بیند و او را کلید نجات خود می‌داند.

اشباح گویا نه تنها تصویر درستی از دوران سیاه «تفتیش عقاید اسپانیایی» ارائه می‌دهد بلکه حکایتی است از انسان‌های مظلومی که بدون هیچ دلیلی، مورد ظلم واقع می‌شوند. میلوش فورمن همچنین نشان می‌دهد که سندرم استکهلم پدیده‌ی تازه‌ای نیست و در طول تاریخ، همواره وجود داشته است.

۱- معلم پیانو (The Piano Teacher)

فیلم معلم پیانو

  • سال انتشار: ۲۰۰۱
  • کارگردان: میشائیل هانکه
  • بازیگران: ایزابل هوپر، بونوآ ماژیمل، آنا سیگالویچ
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۷۳ از ۱۰۰

اقتباسی قابل تامل از رمان مشهور «الفریده یلینک»، داستان پیرامون زن چهل ساله‌ای به نام «اریکا» (ایزابل هوپر) اتفاق می‌افتد که مدرس پیانو است و هنوز با مادرش زندگی می‌کند. اریکای منزوی، نمی‌تواند یک رابطه‌ی عادی با مردان داشته باشد و نیازهای شخصی‌اش را به شکل‌های دیگر برطرف می‌کند. شرایط زمانی عوض می‌شود که در یک کنسرت، او با دانشجوی جوانی به نام «والتر» (بونوآ ماژیمل) ملاقات می‌کند که اتفاقا پیانو می‌زند.

میشائیل هانکه استاد خلق شخصیت‌های پیچیده و مبهم است و اینجا هم با کمک ایزابل هوپر موفق شده تا این کار را به درستی انجام دهد. اریکا رابطه‌ی نامتعارفی را با والتر اغاز می‌کند و والتر بااینکه عاشق او شده اما هنوز به بلوغ فکری کامل نرسیده است تا این زن را برای چیزی که هست، کاملا بپذیرد.

در مقابل، اریکا نیز در گذر سال‌ها، رابطه‌ی مسموم و آزاردهنده‌ای را با مادرش داشته و از نظر روانی، دچار اختلال شده است. اتفاق جالب در رابطه با فیلم معلم پیانو این است که هر دو شخصیت اصلی، در بخشی از این رابطه، دچار سندرم استکهلم هستند: اریکا که از رفتارهای پرخاشگرانه‌ی والتر لذت می‌برد و والتر که مجنون اریکا است و هیچ مشکلی با تحقیر شدن از سوی او ندارد.

منبع: Taste of Cinema

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

یک دیدگاه
  1. سید علی اصغر

    وااای، هیچ جا فیلم یک دنیای بی نقص رو ندیده بودم توی لیستاشون بزارن، واقعا هم داستانش جالب پیش میرفت هم جالب تموم شد

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه