۱۰ فیلم برتر شبیه به رویا؛ از «پرسونا» تا «گمشده در ترجمه»

۲۶ تیر ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۸ دقیقه

سینما این قدرت را دارد که ما را به دنیاهای مختلف ببرد، احساسات‌مان را برانگیزد و ادراک‌مان ما را به چالش بکشد. بعضی فیلم‌ها با روایت‌های سوررئال و زیبایی‌شناسی رویایی‌شان مرز بین واقعیت و خیال را از بین می‌برند. اینجا بعضی فیلم‌های شبیه رویا را معرفی می‌کنیم که هر یک در رویکرد خود به قصه‌گویی و سبک بصری منحصربه‌فردند. این فیلم‌ها اغلب از عناصر رئالیسم جادویی استفاده می‌کنند و از رویکردی هنری و غیرمتعارف برای ایجاد حس شگفتی در مخاطب استفاده می‌کنند. خطوط داستانی پیچیده و جلوه‌های بصری خیره‌کننده، تخیل مخاطبان را درگیر می‌کند و در عین حال، پارادایم‌های فیلمسازی سنتی را به چالش می‌کشد.

کارگردانان اغلب از با استفاده تکنیک‌های نوآورانه تجربیاتی جهان‌شمول خلق کنند تا عمیقاً با مخاطبان ارتباط برقرار کند. این فیلم‌های شبیه رویا می‌توانند آثار هنری قابل تأمل‌برانگیز و درگیرکننده‌ باشند و در عین حال، تفسیر و تحلیلی درباره‌ی مسائل فرهنگی، معنوی یا وجودی ارائه کنند. این فیلم‌ها با توانایی خود در بهره‌گیری از مضامین و احساسات جهانی، جایگاه ویژه‌ای در قلب سینماگران و بینندگان معمولی دارند. این پانزده فیلم با ترکیب عناصر خارق‌العاده با تجربیات انسانی مرتبط، فرصت‌های استثنایی برای تأمل و درون‌نگری ارائه می‌کنند، زیرا بیننده را به سفری فراموش‌نشدنی در مناظر اثیری می‌برند.

۱۰. گمشده در ترجمه (Lost in Translation)

گمشده در ترجمه، فیلم‌های شبیه رویا

  • سال اکران: ۲۰۰۳
  • کارگردان: سوفیا کوپولا
  • بازیگران: بیل مری، اسکارلت جوهانسون، جووانی ریبیسی، آنا فاریس
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۵ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: یک ستاره‌ی سینمایی در حال فراموش شدن و یک دختر تنها، در توکیو با هم ملاقات می‌کنند و رابطه‌ای دوراز انتظار بین‌شان شکل می‌گیرد.

وقتی کسی فیلم «گمشده در ترجمه» اثر سوفیا کاپولا را تماشا می‌کند، احساس می‌کند که در منظره‌ی شبانه‌ی نورانی توکیو پرسه می‌زند و اعماق تنهایی و ارتباط را می‌کاود. این فیلم با بیل موری و اسکارلت جوهانسون در نقش قهرمانان داستان، با به تصویر کشیدن تأثیر سردرگم‌کننده‌ی شوک فرهنگی به کیفیت رویایی فیلم می‌افزاید. همچون یک رویا، ارتباط قوی و در عین حال زودگذر آن‌ها از بین می‌رود. بیننده در تلاش شخصیت‌ها برای یافتن معنا و آرامش در محیطی غریبه، که تنها احساس مشترک انزوا را در آن‌ها بیشتر می‌کند، غرق می‌شود. این دو در حالی که با هم در شهری پر جنب و جوش پرسه می‌زنند، میان موانع زبانی و تفاوت‌های فرهنگی، به درک متقابلی از هم می‌رسند.

این فیلم، که یکی از ماندگارترین فیلم‌های شبیه رویا است، زیبایی گذرای برخوردهای غیرمنتظره را ماهرانه به تصویر می‌کشد، زیرا دو روح گمشده در طول مدت کوتاهی که در توکیو زندگی می‌کنند، در یکدیگر آرامش را پیدا می‌کنند. جلوه‌های بصری فیلم، همراه با موسیقی متن خاطره‌انگیز آن، یک تجربه‌ی احساسی پویا را به وجود می‌آورد که مخاطب را مستقیماً به این دنیای سردرگم‌کننده می‌برد. در طول این سفر، پیوندی میان شخصیت‌های موری و جوهانسون شکل می‌گیرد که فراتر از سن و تجربه است و قدرت ارتباط انسانی را حتی در کلان‌شهری مدرن مثل توکیو به بینندگان یادآوری می‌کند.

همجنان که داستان‌های دو قهرمان فیلم در هم می‌آمیزد، این دو با درگیری‌های درونی خودشان دست و پنجه نرم می‌کنند، که به شکلی ماهرانه با بازی‌های ظریف هر دو بازیگر به تصویر کشیده می‌شود. در پایان، «گمشده در ترجمه» مخاطبان را با یادآوری تکان‌دهنده‌ای از ماهیت زودگذر روابط و تجربیات انسانی تنها می‌گذارد – که نشان می‌دهد گاهی اوقات پرمعناترین لحظات زندگی در آن برخوردهای زودگذری است که تا ابد در قلب ما نقش می‌بندد.

تابلو مدل Lost in Translation کد m2526-w

۹. خورشید ابدی ذهن پاک (Eternal Sunshine of the Spotless Mind)

خورشید ابدی ذهن پاک

  • سال اکران: ۲۰۰۴
  • کارگردان: میشل گوندری
  • بازیگران: جیم کری، کیت وینسلت، کیریستن دانست، مارک رافلو، الایجا وود، تام ویلکینسون
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۲ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: وقتی رابطه‌ی احساسی یک زوج به سردی می‌گراید، با انجام عملیاتی پزشکی، هر کدامشان دیگری را از ذهن خود پاک می‌کند.

یکی از بهترین فیلم‌های شبیه رویا در تاریخ سینما، سیر و سفری جنون‌آمیز در ذهن مردی که مصمم است خاطرات رابطه‌ای ناموفق را در فیلم سورئال میشل گوندری، «خورشید ابدی ذهن پاک» پاک کند. همان‌طور که فیلم جلو می‌رود، روایت غیرخطی و سکانس‌هایی از گذشته و خاطرات که به لحاظ بصری خیره‌کننده است، مخاطب را به سفری در فضایی رویایی می‌برد. هرج و مرج و غیر قابل پیش‌بینی بودن احساسات انسانی در این تجربه منعکس شده است.

در سرتاسر فیلم، مخاطب در کشمکش‌های درونی قهرمان داستان غوطه‌ور می‌شود و از نزدیک شاهد تلاش ناامیدانه‌ی او برای رها کردن و فراموش کردن عشقی است که از بین رفته است. گوندری استادانه از تکنیک‌های سینمایی مبتکرانه برای تأکید بر آشفتگی احساسات و برجسته کردن پیچیدگی‌های پاک کردن خاطرات ارزشمند آدمی از ذهن استفاده می‌کند. گروه بازیگران بااستعداد، به رهبری جیم کری و کیت وینسلت، عمق احساسی را به وجود می‌آورند که مدت‌ها پس از تماشای فیلم در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. فیلمنامه‌ی قدرتمند این فیلم نه تنها جنبه‌های ناراحت‌کننده‌ی دستکاری حافظه را برجسته می‌کند، بلکه این سؤال را نیز مطرح می‌کند که آیا واقعاً می‌توان از احساسات و وابستگی‌های گذشته فرار کرد؟

جیم کری در صحبت‌هایش درباره‌ی فیلم حتی از دوست نداشتن صحنه‌ی فیلم به دلیل ماهیت نحوه‌ی چیدمان آن علیه خودش صحبت کرد. در نهایت، «خورشید ابدی ذهن پاک» همچون کند و کاوی یک کاوش انگیزشی درباره‌ی عشق، از دست دادن و ارتباط انسانی عمل می‌کند و مخاطبان را با حس عمیقی از تأمل در روابط و تاریخچه‌ی عاطفی انسان‌ها خود می‌گذارد.

کتاب درخشش ابدی ذهن پاک اثر اندرو ام باتلر نشر علمی فرهنگی

۸. زندگی بیداری (Waking Life)

زندگی بیداری، فیلم‎‌های شبیه رویا

  • سال اکران: ۲۰۰۱
  • کارگردان: ریچارد لینکلیتر
  • بازیگران: تره‌ور جک بروکس، لورلای لینکلیتر، ویلی ویجینز، تیموتی اسپید لویچ، آلکس جونز
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۰ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: مردی از طریق رؤیای خود با انسان‌ها مختلفی دیدار کرده و با آن‌ها درباره‌ی معنا و هدف جهان بحث می‌کند.

«زندگی بیداری» نوشته‌ی ریچارد لینکلیتر ما را به سفری در اعماق فلسفی واقعیت، رویاها و خودآگاهی می‌برد. همزمان با غرق شدن مخاطب در سبک انیمیشن روتوسکوپی و ساختار روایی اپیزودیک فیلم، قدم به دنیایی رویایی می‌گذراند که درک آن‌ها از واقعیت را به چالش می‌کشد. قهرمان داستان از طریق گفت‌وگوهای جذاب با شخصیت‌های کنجکاوی‌برانگیز گوناگون، شروع به زیر سؤال بردن ماهیت هستی و محدودیت‌هایی می‌کند که ادراک انسان بر آن تحمیل کرده است. از آنجا که سکانس‌های رویا با پیش رفتن فیلم بیشتر سورئال و تفکربرانگیز می‌شوند، فیلمساز مخاطبان را دعوت می‌کند تا به ارتباط عمیق بین زندگی روزمره‌ی ما و قلمرو متعالی رویاها فکر کنند.

شاهکار لینکلیتر با بررسی مضامین پیچیده‌ای همچون اراده‌ی آزاد، هویت شخصی و هدف زندگی، مخاطبان را وادار می‌کند تا باورهای خود را در خصوص این موضوعات دوباره ارزیابی کنند و قدردانی عمیق‌تری را نسبت به نیروهای مرموز حاکم بر جهان ما در خود تقویت کنند. این فیلم به شکلی ماهرانه هنر، فلسفه و علم را به گونه‌ای در هم می‌آمیزد که نه تنها کنجکاوی فکری را تحریک کند، بلکه حس شگفتی و حیرت را نسبت به وسعت تجربیات انسانی برانگیزاند.

همان‌طور که قهرمان داستان را در سیر و سلوک فراموش‌نشدنی‌اش در صحنه‌ی رویایی پر از نمادگرایی و روان‌آگاهی همراهی می‌کنیم، نمی‌توانیم تأثیر عمیق این اثر هنری برجسته را که هم از شرایط مشترک انسانی ما صحبت می‌کند و هم از سفرهای منحصر به‌فرد شخصی‌مان، نادیده بگیریم. «زندگی بیداری» از جمله فیلم‌های شبیه رویا است که در نهایت همچون یک یادآوری ظریف و دقیق عمل می‌کند که وجود ما از مرزهای فیزیکی صِرف فراتر می‌برد و تشویق‌مان می‌کند تا ظرفیت‌های نامحدودی را که در ذهن و قلب‌مان نهفته است در آغوش بگیریم، تا نیروی الهی را در خود بیدار کنیم و خود را در قلمرو بی‌کران تخیل غوطه‌ور کنیم.

۷. پس از ساعات اداری (After Hours)

پس از ساعات اداری

  • سال اکران: ۱۹۸۵
  • کارگردان: مارتین اسکورسیزی
  • بازیگران: روزانا آرکت، ورنا بلوم، تامی چونگ، گریفین دان، لیندا فیورنتینو، تری گار، جان هرد، چیچ مارین، کاترین اوهارا، ویل پاتون
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: پل هکت یک شب محیط امن آپارتمانش را در منهتن ترک می‌کند و برای ملاقات با دختری به نام مارسی به محله‌های پایین شهر نیویورک می‌رود. در طول شب مجموعه‌ای از حوادث عجیب و غیرمترقبه به او ثابت می‌کند که بهتر بود در خانه‌اش می‌ماند و تلویزیون تماشا می‌کرد.

از طریق دنیای اموات شبانه‌ی نیویورک، فیلم «پس از ساعات اداری» اثر مارتین اسکورسیزی مخاطب را به یک سفر ماجراجویانه‌ی کمدی سیاه می‌برد که در نوع خود بی‌نظیر است. هرچه فیلم جلوتر می‌رود، برخوردهای سورئال و پوچ بودن فیلم بیشتر می‌شود و یک حس گرفتار شدن در رویایی عجیب و ناراحت‌کننده را در مخاطب ایجاد می‌کند. سقوط قهرمان داستان به این قلمرو گیج‌کننده، مخاطبانی را مجذوب خود می‌کند که نمی‌توانند جلو احساس ترس و اشتیاق غیرقابل مقاومت برای کشف بیشتر اعماق وهم‌آور آن را در خود بگیرند. لایه‌های ابهام و تفسیر با ظاهر شدن و ناپدید شدن شخصیت‌ها تک به تک باز می‌شود و هر لحظه وارد زندگی قهرمان داستان می‌شوند و سپس در سایه‌ها ناپدید می‌شوند و ردپایی از اثر خود را پشت سر می‌گذارند.

«پس از ساعات اداری» که به شکلی ماهرانه‌ در پس‌زمینه‌ی بی در و پیکر شهری که هرگز نمی‌خوابد قرار می‌گیرد، عناصر کمدی سیاه را استادانه با کاوش‌های عمیق وجودی ادغام می‌کند و تماشاگران را مجبور می‌کند تا در میان این هرج و مرج با پرسش‌هایی درباره‌ی سرنوشت، شانس و ارتباط انسانی روبه‌رو شوند. هر پیچ و تاب در این روایت جذاب، مخاطب به درون نگری دعوت می‌کند و او را ترغیب می‌کند که درک خود واقعیت در برابر توهم را زیر ذره‌بیت بگذارد. توانایی فیلم در بردن مخاطبان به دنیایی موازی که دیگر قوانینی بر آن حاکم نیست، جایگاه آن را به عنوان اثری ماندگار بین نسل‌ها تثبیت کرده است؛ اثری که تا سالیان سال می‌توان بر سر آن بحث و گفت‌وگو داشت. با غوطه‌ور شدن در بینش اخروی اسکورسیزی از طریق فیلم «پس از ساعات اداری» فرصتی منحصر به‌فرد به مخاطبان داده می‌شود تا از منظری تازه با پیچیدگی‌ها و عدم قطعیت‌های زندگی مواجه شوند.

«پس از ساعات اداری» به طرز جالبی ترکیبی از دلهره با سرگرمی، آسیب‌پذیری با انعطاف‌پذیری، و روشنایی با تاریکی است که در نهایت، مخاطبان را به تأمل در بعضی از مهم‌ترین معماهایزندگی وا می‌دارد و به طور همزمان ماهیت غیر قابل پیش‌بینی خود هستی وجود را بازتاب می‌دهد.

۶. جاده‌ی مالهالند (Mulholland Drive)

جاده‌ی مالهالند، فیلم‌های شبیه رویا

  • سال اکران: ۲۰۰۱
  • کارگردان: دیوید لینچ
  • بازیگران: نائومی واتس، لورا هرینگ، جاستین ثرو، آن میلر، رابرت فورستر، رینا ریفل، لری هیورینگ
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۵ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: بعد از تصادفی در جاده‌ی مالهالند که زنی مو مشکی را دچار فراموشی می‌کند، او به همراه یک بلوند عاشق هالیوود به دنبال سرنخ‌های این واقعه به راه می‌افتند و ماجراجویی‌ای میان رؤیا و واقعیت را در لس‌آنجلس آغاز می‌کنند.

«جاده‌ی مالهالند» همچون تمام فیلم‌های شبیه رویا دیوید لینچ سفری سینمایی در دنیایی رویاگونه است. تجربه‌ی رویاگونه و دلهره‌آور فیلم، به لطف روایت هزارتویش، تصاویر سورئال و فضای ناآرامش که به نظر می‌رسد همچون یک پلکانی مارپیچ حرکت می‌کند و جابه‌جا می‌شود، تا مدت‌ها پس از پایان آن در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. وقتی مخاطبان از این چشم‌انداز مرموز عبور می‌کنند، با پرسش‌‎های تحریک‌‎آمیزی درباره‌ی ماهیت واقعیت، آرزو و زیرپوست تاریک جاه‌طلبی مواجه می‌شوند. خطوط داستانی به ظاهر جدا از هم، به قالب تابلویی از داستان‌های در هم‌تنیده در می‌آیند که عامدانه از توضیحات ساده‌گرایانه اجتناب می‌کنند، و فضای کافی برای تفسیر باقی می‌گذارند و امکان سفرهای متعدد در راهروهای جذاب این قصه را برای مخاطب فراهم می‌کنند.

در سرتاسر فیلم، شخصیت‌ها با هویت‌های خود دست و پنجه نرم می‌کنند؛ فیلم یادآوری دائمی از مرز باریک بین اینکه چه کسی هستیم و آرزو داریم که باشیم است. این مضامین وجودی در بینندگان، در حالی که در افکار و تجربیات شخصی خود کند و کاو می‌کنند، درون‎‎‌نگری عمیقی را برمی‌انگیزد. علاوه بر این، لینچ به شکلی ماهرانه‌ از موسیقی متن ملکوتی استفاده می‌کند که فضای کلی اثیری را تقویت و تأثیر احساسی هر صحنه را بیشتر می‌کند. «جاده‌ی مالهالند» از مرزهای قراردادی فیلمسازی فراتر می‌رود و یک اثر هنری مسحورکننده خلق می‌کند که نسل به نسل را به تفکر درباره‌ی پیچیدگی‌های نهفته در فیلم و زندگی دعوت می‌کند. هرچه زمان می‌گذرد، تأثیر قدرتمند این فیلم بیشتر می‌شود و جایگاه خود را در تاریخ سینما به عنوان شاهکاری تأمل‌برانگیز محکم می‌کند.

کتاب سینمای دیوید لینچ اثر تاد مک گوان

۵. هشت و نیم (۱/۲ ۸)

هشت و نیم

  • سال اکران: ۱۹۶۳
  • کارگردان: فدریکو فلینی
  • بازیگران: مارچلو ماسترویانی، کلودیا کاردیناله، آنوک امه، ساندرا میلو
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۸ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: کارگردانی از پا درآمده، به خاطرات و فانتزی‌های خود پناه می‌برد.

یکی دیگر از بهترین فیلم‌های شبیه رویا «هشت و نیم» اثر فدریکو فلینی، مخاطب را به سفری سورئال در بحران خلاقیت یک کارگردان می‌برد و پیچیدگی‌های بیان هنری و روان انسان را بررسی می‌کند. سکانس‌های رویا و روایت غیرخطی، کیفیتی رویاگونه به فیلم داده است که منعکس‌کننده‌ی آشفتگی درونی قهرمان داستان است؛ در حالی که او با گذشته، حال و آینده‌اش دست و پنجه نرم می‌کند و در نتیجه، تجربه‌ای قابل تأمل برای مخاطبان رقم می‌زند. ترکیب استادانه‌ی فانتزی و واقعیت، از جدال جهانی میان بینش هنری و حقایق زندگی پرده برمی‌دارد و بین نسل‌ها ماندگار می‌شود.

همان‌طور که قهرمان داستان ضمیر ناخودآگاه خود را عمیق‌تر می‌کاود، از ما دعوت می‌شود تا در تجربیات و احساسات خود تأمل کنیم و بدین ترتیب، تأثیر قدرتمند سینما را به‌عنوان رسانه‌ای برای خودشناسی به تصویر می‌کشد. در واقع، شاهکار جاودانه‌ی فلینی اثری از بین‌نرفتنی در تاریخ سینما از خود بر جای گذاشته، بر بسیاری از فیلمسازان نسل‌های بعد تأثیر گذاشته و در طی سالیان، یادآور برجسته‌ی ماهیت متعالی داستان‌گویی بوده است.

کتاب مصاحبه با فدریکو فلینی اثر کاستانتزو کاستانتینی

۴. پرسونا (Persona)

پرسونا

  • سال اکران: ۱۹۶۶
  • کارگردان: اینگمار برگمان
  • بازیگران: بیبی آندرشون، لیو اولمان
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۹۱ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: یک پرستار مأمور نگه‌داری از بازیگری می‌شود که حرف نمی‌زند و کم‌کم پی می‌برد که پرسوناژ‌هایشان دارند تلفیق می‌شوند.

«پرسونا» یک درام روان‌شناختی به کارگردانی اینگمار برگمان، فیلمساز آرمانگرای سوئدی، عمیقاً به درون‌مایه‌های پیچیده و جذاب هویت، خودشناسی و نیاز عمیق انسان به ارتباط می‌پردازد. روایت انتزاعی فیلم با ظرافت ترسیم می‌شود، چرا که لایه‌هایی از گفت‌وگوهای به شدت درون‌نگرانه با تصاویری خیره‌کننده همراه می‌شوند و فضایی رویایی ایجاد می‌کنند که مخاطب را دعوت می‌کند تا سفر خودکاوشی خود را آغاز کند. یک صحنه آرام و به شکلی نامحسوس به صحنه‌ی بعدی وصل می‌شود، و بینندگان با قرینه‌پردازی‌های سورئال مواجه می‌شوند که آن‌ها را به تأملی فراتر از مرزهای فرهنگی می‌برد و درون‌نگری ماورایی را در آن‌ها تحریک می‌کند.

در سراسر این فیلم تأمل‌برانگیز، تعامل پیچیده‌ی بین شخصیت‌ها با چنان اصالتی به تصویر کشیده می‌شود که نقش یک کاتالیزور را برای مخاطبان بازی می‌کند تا آن‌ها را به تأمل در روابط و ایده‌آل های خود درباره‌ی ارتباطات شخصی وا دارد. تصاویر تماماً سیاه و سفید، عمق احساسی و تأثیر آن را بر مخاطبان افزایش می‌دهد و آن‌ها را با غوطه‌وری معنادار در قلمرو فلسفی ناشناخته مجذوب خود می‌کند. همین‌طور که «پرسونا» به پایان‌بندی تلخ خود نزدیک می‌شود، هم شخصیت‌ها و هم مخاطبان سؤالاتی ماندگار درباره‌ی ماهیت واقعی هویت و ارتباط انسانی روبه‌رو می‌شوند. «پرسونا» از جمله بهترین فیلم‌های شبیه رویا است که گفتمان بی‌پایان و تفکربرانگیز در بین نسل‌ها ایجاد می‌کند.

۳. رویاها (Dreams)

رویاها، فیلم‌های شبیه رویا

  • سال اکران: ۱۹۹۰
  • کارگردان: آکیرا کوروساوا
  • بازیگران: آکیرا تروئو، چیشو ریو، مارتین اسکورسیزی، میتسونوری ایساکی
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۷ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: مجموعه‌ای از داستان‌هایی که بر اساس خواب‌های واقعی کارگردان مشهور ژاپنی آکیرا کوروساوا ساخته شده است.

«رویاهای» آکیرا کوروساوا، از جمله فیلم‌های شبیه رویا همان‌طور که از نامش پیداست، مجموعه‌ای از عکس‌های به لحاظ بصری خیره‌کننده بر اساس رویاهای خود کارگردان است. ساختار اپیزودیک و تصاویر سورئال این فیلم، تجربه‌ای رویایی و تأمل‌برانگیز را برای مخاطب رقم می‌زند. هر بخش از آنتالوژی روان انسان را می‌کاود و مضامین زندگی، مرگ و معنویت را بررسی می‌کند و در عین حال، شخصیت‌های چندبعدی را معرفی می‌کند که عمیقاً با مخاطبان همه‌ی نسل‌ها ارتباط برقرار می‌کند. کوروساوا در هر صحنه به شکلی ماهرانه تابلویی از احساسات و شگفتی را می‌سازد و بینندگان را به دنیای مسحور‌کننده‌ی تخیل خود می‌برد.

در سرتاسر فیلم، خصوصی‌ترین تخیلات کوروساوا – هم آن‌ها که بولهوسانه‌اند و هم آن‌ها که غم‌انگیز – به شکلی صمیمانه در اختیار مخاطب گذاشته می‌شود و همچون بازتابی عمیق درباره‌ی پیچیدگی‌های هستی عمل می‌کند. کارگردان با بهره‌گیری از قدرت داستان‌سرایی بصری، از مرزهای فرهنگی فراتر می‌رود تا واکنشی احساسی را برانگیزد که با یک تجربه‌ی جهانی انسانی ارتباط برقرار کند. کوروساوا با به اشتراک گذاشتن رویاهای شخصی خود با جهان، نه تنها جایگاه خود را به عنوان یک فیلمساز چیره‌دست تثبیت کرد، بلکه از ما دعوت کرد تا در اصل معنای زنده بودن تأمل کنیم.

با پدیدار شدن تصویر، هر قاب با حس شگفتی و خلاقیت بی حد و حصری همراه می‌شود که تفکر متعارف را به چالش می‌کشد و درون‌نگری را در مخاطب ترغیب می‌کند. نیروی احساسی پشت فیلم «رویاها» با بازی‌ها و فیلمبرداری تکان‌دهنده که مخاطب را از لایه‌های چندگانه‌ی واقعیت عبور می‌دهد، شیوا و رسا به تصویر کشیده می‌شود. در واقع، «رویاها»ی آکیرا کوروساوا گواهی ماندگار بر قدرت سینما به عنوان نیرویی پویا برای دعوت به تفکر عمیق میان کسانی است که شکوه خیره‌کننده‌ی این فیلم را تجربه می‌کنند.

کتاب راشومون، عشق من اثر آکیرا کوروساوا انتشارات نیلوفر

۲. خرچنگ (The Lobster)

خرچنگ

  • سال اکران: ۲۰۱۵
  • کارگردان: یورگوس لانتی‌موس
  • بازیگران: کالین فارل، ریچل وایس، بن ویشاو، لئا سیدو، جان سی ریلی، اشلی ینسن، الیویا کلمن، جسیکا باردن، راجر اشتون-گریفیتس، مایکل اسمیلی، آریان لابد، آنگلیکی پاپولیا، اون مک‌اینتاش
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۷ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: در آینده‌ای نزدیک و پسا‌آخر‌الزمانی، انسان‌های مجرد، بنا به قانون شهر، به یک هتل برده می‌شوند و آنجا مجبور به پیدا کردن یک زوج برای معاشقه می‌شوند. آن‌ها برای این‌ کار چهل و پنج روز فرصت‌ دارند وگرنه تبدیل به حیوان شده و به جنگل فرستاده می‌شوند.

«خرچنگ» ساخته‌ی یورگوس لانتیموس از جمله فیلم‌های شبیه رویا یک داستان عاشقانه‌ی پادآرمانشهری است که در دنیایی اتفاق می‌افتد که افراد مجرد به حیوان تبدیل می‌شوند. این فیلم را یکی از بهترین تجربه‌های اول کارگردانی یک کارگردان بین‌المللی می‌دانند. قصه‌ی ابسورد و طنز خشک و بی‌احساس آن، فضایی رویایی و سورئال را به وجود می‌آورد. این فیلم تأمل‌برانگیز با به نمایش گذاشتن ساختار اجتماعی منحصربه‌فردی که در آن ارتباط به دستوری برای بقا تبدیل شده است، این پرسش وجودی را درباره‌ی معنای انسان بودن و نقش روابط در زندگی ما مطرح می‌کند. شخصیت‌ها در این اجبار با معضل یافتن پیوندهای واقعی مواجه می‌شوند و تمثیلی را به وجود می‌آورند که بازتاب تقلای نسل مدرن برای یافتن اصالت در روابط عاشقانه است.

شوخ‌طبعی عبوس فیلم هم همچون میان‌پرده‌ی طنز میان موقعیت‌های جدی و سخت عمل می‌کند و هم تفسیری درباره‌ی انتظارات اجتماع ارائه‌ می‌کند و بدین شکل، مخاطبان را به چالش می‌کشد تا ارزش‌ها و باورهای خود را درباره‌ی دوستیابی و هویت شخصی را عمیقاً بررسی کنند. همان‌طور که قهرمان داستان در این دنیای پیچیده پیش می‌رود، مخاطبان با تصمیمات او احساس همدردی و کنجکاوی می‌کنند و به دنبال اصالت می‌گردند. لانتیموس ماهرانه مضامینی مانند تنهایی، فداکاری و ناامیدی را بررسی می‌کند و شباهت‌هایی را بین این واقعیت دیستوپیایی و فشارهای معاصری که پیرامون عشق و ارتباط وجود دارد، به تصویر می‌کشد. «خرچنگ» در واقع تبدیل به نقطه‌عطف میان‌نسلی شده است که تا مدت‌ها پس از پایان‌بندی فیلم در ذهن مخاطبان باقی می‌ماند و آن‌ها را ترغیب می‌کند تا درباره‌ی ماهیت واقعی پیوند و هویت انسانی تأمل کنند.

۱. آینه (Mirror)

آینه، فیلم‌های شبیه رویا

  • سال اکران: ۱۹۷۵
  • کارگردان: آندری تارکوفسکی
  • بازیگران: مارگاریتا ترخووا، ایگنات دانلیزف، لاریسا تارکوفسکایا، آلا دمیدوا، آناتولی سولونیتسین، تامارا اوگورودنیکووا
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۱۰۰ از ۱۰۰
  • خلاصه داستان: مریدی که در حال مرگ‌ است، کودکی، مادر خود، جنگ و لحظات خصوصی زندگی‌اش را به یاد می‌آورد؛ وضعیتی که اکثریت ملّت روسیه از سر گذراندند.

«آینه» اثر آندری تارکوفسکی، یکی دیگر از بهترین فیلم‌های شبیه رویا، مخاطب را به سفری شاعرانه در حافظه و زمان می‌برد. روایت غیرخطی، تصاویر زیبا و تأثیرگذار و لحن درون‌نگر اثر، تجربه‌ای رویاگونه و تأمل‌برانگیز را برای مخاطب رقم می‌زند. هر قاب دریچه‌ای به اعماق احساسات انسانی است و به شکلی استادانه ارتباطات پیچیده‌ی بین گذشته، حال و آینده را به نمایش می‌گذارد. هرچه هم شخصیت‌ها و هم مخاطب در این تابلوی پیچیده در هم بافته‌شده از تجربیات عمیق‌تر می‌شوند، آشکار می‌شود که هر لحظه‌ی به‌ظاهر مجزا تأثیر عمیقی بر درک ما از هستی دارد.

این فیلم استثنایی به شکلی ماهرانه‌ از زمان فراتر می‌رود و آن را به یک اثری زنده برای تمام نسل‌ها تبدیل می‌کند که مخاطب را از تمام اقشار جامعه دعوت می‌کند تا در وسعت وسیع حافظه به دنبال خودشان بگردند. شاهکار صمیمی تارکوفسکی با بررسی لایه‌های متعدد ارتباط میان زندگی‌های فردی و مضامین جهانی، پرسش‌های دردناکی درباره‌ی عشق، از دست دادن و ماهیت خودِ هویت مطرح می‌کند. وقتی این شخصیت‌ها را در سفر سورئال آن‌ها در لحظان این‌دنیایی و خارق‌العاده دنبال می‌کنیم، انسانیت مشترک خود را به یاد می‌آوریم و مجبور می‌شویم در حقایق اجتناب‌ناپذیر زندگی تأمل کنیم. در نهایت، «آینه» نگاهی منحصربه‌فرد به قلب و روح انسان به ما می‌دهد و فرصتی فوق‌العاده برای خودبازتابی در اختیار ما قرار می‌دهد که مخاطبان بی‌شماری را برای همیشه تغییر می‌دهد. به این ترتیب، کار به لحاظ بصری زیبا و رویاگونه‌ی آندری تارکوفسکی همچنان مخاطبان را در طول نسل‌ها، با سفر در کنار این شخصیت‌های فراموش‌نشدنی در حافظه‌ی شگفت‌انگیز انسان، مجذوب خود می‌کند.

کتاب امید بازیافته، سینمای آندری تارکوفسکی اثر بابک احمدی نشر مرکز

این فیلم‌های شبیه رویا با روایت‌ها و زیبایی‌شناسی رویاگونه پیش می‌روند، ادراک مخاطب را به چالش می‌کشند و او را به زیر سؤال بردن ماهیت واقعیت دعوت می‌کنند. این بیانیه به انسان یادآوری می‌کند که سینما، همچون رویاها، پتانسیل بازتاب ترس‌ها، آرزوهای و کاوش‌های وجودی عمیق انسان را دارد. این فیلم‌ها از طریق ترکیب ظریف عناصر بصری و صوتی، تابلویی باارزش را به وجود می‌آورند که مخاطبان سینما را مجذوب دنیایی می‌کند که در مقابل آن‌ها به نمایش گذاشته شده است. آن‌ها حس شگفتی و حیرت را برمی‌انگیزند و مخاطبان را به کاوش در اعماق احساسات و افکار خود، در حین غوطه‌ور شدن در این تجربیات سورئال سینمایی، سوق می‌دهند.

همان‌طور که داستان‌های این فیلم‌های شبیه روی صفحه‌ی نمایش روایت می‌شوند، مخاطبان را وادار می‌کنند نگاهی به واقعیت‌های موازی داشته باشند؛ واقعیت‌هایی که به طور همزمان هم زندگی خود آن‌ها را منعکس می‌کند و هم در آن تغییر ایجاد می‌کند. این مخاطبان را وادار می‌کند تا با عقاید و باورهای از پیش ساخته‌شده‌ی خود روبه‌رو شوند تا پیچیدگی‌های روایت را در آغوش بگیرند. این قدرت دگرگون‌کننده‌ی سینما نه تنها باعث سرگرمی می‌شود، بلکه نسل‌ها را از طریق تجربیات مشترک از شگفتی و درون‌نگری متحد می‌کند. هر قاب این فیلم‌های شبیه رویا به شکلی هنرمندانه ساخته شده است تا بحث و گفت‌وگو را میان مخاطبان برانگیزد و باعث شود که اثر این فیلم‌ها مدت‌ها پس از اتمام تیتراژ در ذهن مخاطبان باقی بماند. این فیلم‌ها با کنار زدن مرزها و ارائه‌ی دیدگاه‌های متفاوت، از زمان و مکان فراتر می‌روند تا به آثار واقعی بین‌‌نسلی تبدیل شوند که هم درباره‌ی تجربه فردی و هم ارتباطات انسانی جهانی صحبت می‌کنند. با انجام این کار، این فیلم‌های شبیه رویا همچون یادآوری کوبنده از ظرفیت ما برای تأمل و کاوش در خود از طریق رسانه‌ی فیلم عمل می‌کنند و اثری پاک‌نشدنی در جامعه از خود بر جای می‌گذارند.

منبع: movieweb

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه