۱۰ دیالوگ الهام‌بخش دایان در سریال انیمیشنی «بوجک هورسمن»

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
دایان بوجک هورسمن

دایان نگوین، یک شخصیت مهم و کلیدی در سریال انیمیشنی «بوجک هورسمن» است. او نماینده‌ی آمریکایی‌ویتنامی‌ها، نویسندگان تازه‌کار مشتاق، فمینیست‌ها و افرادی‌ است که با افسردگی و اضطراب دست و پنجه نرم می‌کنند.

به دلایل بالا و بسیاری دلایل دیگر، دیالوگ‌هایی که از زبان دایان بیرون می‌آید، می‌توانند برای افراد زیادی الهام‌بخش باشند. حتی اگر آن دیالوگ‌ها در یک موقعیت ناخوش‌آیند به‌زبان آمده باشند. با اینکه عمده‌ی موقعیت‌های سریال بوجک هورسمن با درون‌مایه‌های تیره سر و کار دارد، اما هنوز لحظات روشن و الهام‌بخش زیادی در آن موقعیت‌ها وجود دارد که آماده‌ی بیرون‌کشیده‌شدن و بررسی بیشتر است.

۱۰) «یا می‌دونی چی می‌خوای و نمی‌تونی به‌دستش بیاری، یا چیزی که می‌خوای رو به دست میاری، اما نمی‌دونی چی می‌خوای.»

بوجک و دایان

این جمله، حاصل یکی از صحبت‌های متعدد بالای پشت‌بام دایان و بوجک است. یافتن خوش‌بختی در این دنیا می‌تواند دشوار باشد و برخی نمی‌دانند که حتی افراد به‌ظاهرموفق هم درگیر آنند.

بوجک کاراکتری‌ست که این مشکل را به‌خوبی بازتاب می‌دهد؛ او یک بازیگر ثروتمند است که موفقیت و شهرت بسیاری به‌دست آورده. با این‌حال، سیاهی‌ها او را در قعر فرو برده‌اند و به ‌نظر نمی‌رسد که او قدردان وضعیتش باشد یا خود را خوش‌بخت بداند. دایان هم دائماً در جستجوی خوش‌بختی‌ست اما دلایل او با دلایل بوجک متفاوتند؛ تفاوتی که در این دیالوگ خود را نشان می‌دهد. دایان همیشه سعی می‌کند به بوجک کمک کند تا احساس بهتری نسبت به خودش داشته باشد.

۹) «بیشتر مردم حتی شانس این رو ندارن که نسخه‌ی ضعیف‌شده و پرعیب‌ونقصی از خواسته‌هاشون رو زندگی کنن.»

بوجک و دایان

این دیالوگ، مثال دیگری از استدلال‌های دایان برای بوجک درباره‌ی موقعیت او به عنوان یک بازیگر موفق و ثروتمند است. این دیالوگ به بوجک تغییری در زاویه‌ی دید پیشنهاد می‌دهد؛ این‌که با وجود معتبربودن و مهم‌بودن مشکلاتش، باید به این هم توجه کند که در واقعیت به بسیاری از اهداف و خواسته‌هایش رسیده و این موفقیت، به او آزادی و فرصت این را می‌دهد که حتی بیش از این را هم فراچنگ بیاورد.

دایان به عنوان زندگی‌نامه‌نویس بوجک، خیلی زود متوجه چیزهایی درباره‌ی گذشته‌ی پردردسر بوجک و روابط سمی و ناسالمی که با دیگران داشته می‌شود. از آن‌جایی که او یک دوست خوب است، این حقایق تلخ را می‌پذیرد و سعی می‌کند تا آن‌جا که توان دارد، به او کمک کند و توصیه‌هایی را به‌زبان بیاورد که بوجک باید بشنود؛ چیزهایی که لزوماً میلی به شنیدنشان ندارد.

۸) «تو خودت مسئول خوشبختی خودتی.»

دایان و گای

این یک توصیه‌ی خیلی مهم است که بوجک در پاسخ به آن می‌گوید: «من حتی نمی‌تونم مسئول صبحانه‌ی خودم باشم!»

بسیاری از کاراکترها در سریال بوجک هورسمن تلاش می‌کنند تا از طریق رابطه‌ای که با دیگر کاراکترها به‌وجود می‌آورند، به خوشبختی و رضایت دست یابند. تلاشی که اغلب در پایان اپیزود یا پایان فصل به نتایج دلخراشی منتج می‌شود. اما دایان می‌داند که خودش باید جور خوشبختی‌اش را به دوش بکشد. همین مهم سبب می‌شود که بتواند رابطه‌ی مستحکمی با «گای» ایجاد کند

او در ابتدا تصمیم می‌گیرد تا رابطه‌شان را تمام کند. دایان به گای می‌گوید که تنها کسی‌ست که باعث خوشحالی‌اش می‌شود و او نمی‌خواهد این فشار و مسئولیت را روی دوشش بیندازد. با این حال، دایان یک شانس دیگر به رابطه‌شان می‌دهد و تلاش می‌کند خودش شخصاً با مشکلاتش روبه‌رو شود و آن‌ها را حل کند. گای هم در این مسیر او را حمایت می‌کند. در نهایت آن‌ها بالغانه نسبت به مشکلاتشان واکنش می‌دهند و رابطه‌ای می‌سازند که در نهایت به نامزدی‌شان ختم می‌شود.

۷) «همه‌ی اون آدم‌های باهوش و معقولی که توی سریال‌ها و فیلم‌ها می‌بینیم؟ بعید می‌دونم توی دنیای واقعی وجود داشته‌ باشند!»

دایان

یکی دیگر از ویژگی‌های مهم سریال بوجک هورسمن، پرداختن به ماهیت مشکل‌ساز رسانه و فرهنگ هالیوود (یا در این جهان، هالیوو) است. برای مثال، زندگی بوجک در سریالی که بازیگر آن است (یعنی سریال هورسین اراوند) همیشه عالی است. هر مشکل یا درگیری که در سریال پیش می‌آید، نهایتاً تا پایان اپیزود به‌کلی حل‌وفصل می‌شود.

اما زندگی واقعی به این سادگی نیست و اغلب با مشکلات پیچیده‌ای همراه است. آنچه بوجک و دیگران در سریال‌هایی مانند «هورسین اراوند» می‌بینند، واقعیت ندارد و نباید با زندگی واقعی مقایسه شود.

۶) «یاد می‌گیری که تنهایی هم می‌تونی دوام بیاری.»

دایان

مانند بسیاری از کاراکترهای سریال، دایان هم سختی‌ها و دل‌شکستگی‌های بسیاری داشت. او یک طلاق سخت از آقای پینات‌باتر را پشت‌سر گذاشت؛ رابطه‌ای که مخاطب باید ۵ فصل را صرف هضم آن بکند.

پس از طلاق، دایان به ویتنام سفر می‌کند تا با سنت و نیاکان خود ارتباط بگیرد. در حالی که آن سفر چیز زیادی به او نیاموخت، اما دایان چیز ارزشمندی آموخت؛ این‌که یاد بگیرد چگونه خارج از رابطه زندگی کند و ارزش تنهایی را درک کند.

۵) «بعضی وقت‌ها زندگی غیرمنصفانه‌ست. اما تو باید به زیستن ادامه بدی.»

دایان و بوجک

این یکی از آخرین دیالوگ‌هایی‌ست که میان بوجک و دایان رد و بدل می‌شود. بوجک می‌گوید: «زندگی بی‌انصافانه‌ست و بعد هم تو می‌میری.»

دایان هنگام گفته‌شدن این جمله تا حد زیادی تغییر کرده و دیگر آن دایان فصل ۱ نیست. او جهنم را پشت سر گذاشته، یاد گرفته چگونه تنها باشد، چگونه افسردگی‌اش را مدیریت کند و چگونه دوباره عشق را پیدا کند. اما چیزی که تغییر نکرده، قدرت هم‌دلی و درک اوست. این پاسخ او به بوجک نشان می‌دهد که دایان می‌داند چه‌قدر پیشرفت کرده و چه‌قدر برای این پیشرفت، شجاعت و قوی‌بودن و استقامت خرج کرده.

۴) حتی اگر هیچ‌کس قدرت رو نمی‌دونه، این خیلی مهمه که خودت خوب‌بودن رو کنار نگذاری.»

دایان

شخصیت و اصالت چیزهای بسیار مهمی برای دایان هستند. او برای این ویژگی‌ها ارزش بسیاری قائل است. این امر در یک نقطه به‌خصوص مشهود است؛ زمانی که او دچار مشکلاتی با هنک هیپوتالاموس، تهیه‌کننده‌ی برنامه‌ی آقای پینات‌باتر می‌شود. دایان آزارهایی که هنک نسبت به زنان روا داشته بود را رسانه‌ای کرد و این کار او واکنش‌های منفی بسیاری برانگیخت.

دایان بابت این کار حتی اعتراض آقای پینات‌باتر را هم برانگیخت و نشان داد که او همیشه برای چیزی که به‌نظرش درست می‌آید، می‌جنگد. حتی اگر همه با او مخالف باشند و کسی جانب‌داری‌اش را نکند.

۳) «آدم‌هایی توی زندگی‌ت هستند که کمکت می‌کنند تبدیل به کسی بشی که هستی. و تو باید قدردان اون‌ها باشی، حتی اگر قرار نباشه تا ابد توی مسیر زندگی با تو همراه باشند.»

دایان و آقای پینات‌باتر

چیزی که طلاق دایان و آقای پینات‌باتر را بسیار دلخراش می‌کند، این است که آن‌ها هرگز واقعاً از عشق به یک‌دیگر دست برنداشتند. آن‌ها مجموعه‌ای از احساسات مختلف را با هم تجربه کردند. به یک‌دیگر آسیب رساندند. برای هم‌دیگر جنگیدند. اما در نهایت، قرار نبود که تا ابد با هم بمانند. در حالی که ازدست‌دادن دیگری برای هر دوی آن‌ها بسیار دشوار بود، اما آن‌ها برای بهترشدن از رابطه‌شان گذشتند و با درک کامل‌تری از خود، مسائل و نیازهایشان، طلاق گرفتند.

دایان و آقای پینات‌باتر در رابطه‌ی عاشقانه‌شان بدشانس بودند اما دوستی خوبی داشتند و تا آخر سریال دوست ماندند.

۲) «هر پایان خوشی، فردای پایان خوشی هم داره.»

دایان در ویتنام

چیزی که در سرتاسر سریال بوجک هورسمن مشهود است، واقعی‌بودن دایان است. در حالی که سارا لین او را «داریای آسیایی» می‌خوانند، اما او بر خلاف این نوجوان کارتونی دهه ۹۰ای، مهربان، آرام و واقع‌گرا است، بی‌آنکه بیش‌ازحد بدبین باشد.

با وجود مشکلات شخصی و ماجراهای سختی که دایان از سر می‌گذراند، همیشه تمایل دارد به دیگران کمک کند و تغییر مثبتی در جهان ایجاد کند. او صادق است و از اینکه به ایگوی متورم دوستانش تلنگری بزند، هراسی ندارد.

۱) «چیزی به نام نیت خیر وجود نداره، اعمال ماست که نشون می‌ده واقعاً کی هستیم.»

دایان و بوجک

دایان پس از عذرخواهی از بوجک بابت پاسخ‌ندادن‌هایشی، وقتی که بوجک از او می پرسد که آیا به‌نظرش فرد خوبی‌ست، این جمله را در پاسخ می‌گوید. پس از این پاسخ غافل‌گیرکننده، بوجک و دایان گفتگویی طولانی پیرامون این مسئله می‌کنند و او به بوجک توضیحاتی متفکرانه راجع‌به اعتقاداتش درباره‌ی انسانیت می‌دهد.

چیزی که باید از این دیالوگ دایان آموخت، این است: همانطور که زندگی سیاه و سفید نیست، مردم هم پیچیده هستند و می‌توانند همزمان خوب و بد باشند. درک اینکه شخصیت یک فرد تنها با کارهایی که انجام می‌دهد تعریف می‌شود، یک ایده‌ی ارزشمند است.

منبع: ScreenRant

راهنمای تماشای سریال
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه