دژ دورفها چیست؟ یک بازی غیرقابلتوصیف، ولی ما تلاشمان را میکنیم
«دژ دورفها» (Dwarf Fortress) چیست؟ پاسخ به این سوال کار راحتی نیست. بله، یک پاسخ سریع و ساده وجود دارد: «دژ دورفها» یک بازی شبیهساز کلونی است، ولی این پاسخ بخش زیادی از هویت بازی را نادیده میگیرد. «دژ دورفها» یک موتور جهانسازی فانتزی و بازی مدیریت منابع و بازی شهرسازی است. این بازی الهامبخش عناوین بسیار بزرگ و تاثیرگذاری چون «ماینکرفت» و «ریمورلد» (Rimworld) بوده است. این بازی در موزهی هنرهای مدرن نیویورک به عرصهی نمایش گذاشته شده.
این بازی شبیهسازی بسیار عمیق است. تکتک دورفها در دژی که ساختهاید، خلقوخو، علاقهها، مهارتها، نیازها و تمایلهای لحظهای خاص خود را دارند. تکتک صندلیها، مجسمهها، لیوانها و تختهایی که میسازید، کیفیت و ارزش خاص خود را دارند. دنیای بازی قوانین خاصی دربارهی شیوهی حرکت آب، جزییات زمینشناسانه و شیوهی بارندگی تولید میکند. فراتر از دیوارهای دژ شما، جهان در حال تکامل است و تمدنها ظهور و سقوط میکنند. شما با سکونتگاههای دیگر معامله انجام میدهید و اگر مواظب نباشید، آنها را به دشمن خود تبدیل میکنید.
هیچ شرطی برای پیروز شدن وجود ندارد. هیچ هدف نهاییای در کار نیست. ساختن یک دژ (و جامعه) که چرخش بچرخد، بهخودی خود هدفی ارزشمند است، ولی حتی در بیشتر موارد هدف این هم نیست. هدف تفریح کردن است. کمی جلوتر به تفریح کردن خواهیم پرداخت.
بنابراین اگر پاسخ ساده به سوال «دژ دورفها چیست؟» این است که «دژ دورفها» شبیهساز کلونی است، بیایید به پاسخ پیچیدهتر بپردازیم.
«دژ دورفها» نزدیک به ۲۰ سال قدمت دارد
«دژ دورفها» را تارن و زک آدامز (Tarn & Zach Adams) ساختهاند، دو برادر که استودیوی بی ۱۲ گیمز (Bay 12 Games) را ساختهاند. بله، فقط دو نفر؛ همین. تارن ۲۰ سال پیش مشغول کار روی «دژ دورفها» شد. او بازی را پروژهی مادامالعمرش توصیف کرد. از او نقل است: «تا موقعی که نمیرم، روی آن کار میکنم.»
با وجود این همه طرفداری که بازی جمع کرده است، نسخهی اصلی بازی تاکنون حتی یک نسخه هم نفروخته است، چون بازی همیشه رایگان بوده است. «دژ دورفها» از زمان انتشار در سال ۲۰۰۶ تاکنون بهلطف کمکهای مالی و صفحهی Patreon توانسته به حیات خود ادامه دهد.
ولی در ۶ دسامبر ۲۰۲۲، «دژ دورفها» با کمک کیتفاکس گیمز (Kitfox Games)، ناشری که مسئول انتشار بازیهای نامتعارف، ولی موفقی چون «سیاهچالهی دوستپسر» (Boyfriend Dungeon) و پاپراتزی (Pupperatzzi) بود، در قالب یک نسخهی پولی و بهبودیافته برای استیم منتشر شد. سوال اینجاست که چرا سازندگان تصمیم گرفتند نسخهی پولی آن را منتشر کنند؟
زک آدامز اخیراً بیمار شد. خوشبختانه بیمهی همسرش مراقبت و درمان او را پوشش دادند، ولی دو برادر متوجه شدند که اگر تارن هم مثل برادرش بیمار شود، هزینهی درمانش Bay 12 Games و متعاقباً آیندهی «دژ دورفها» را نابود خواهد کرد. برای همین است که آنها به فکر انتشار نسخهی استیم با قیمت ۲۹.۹۹ دلار افتادند.
ولی دغدغهی آنها واقعاً پول نیست. تارن گفته هدفش سالم ماندن است تا بتواند به کار روی بازیای که دوستش دارد ادامه دهد. او گفت: «مردم انتظار دارند که از خودم مراقبت کنم. این کار را هم خواهم کرد و اطمینان حاصل خواهم کرد که از لحاظ سلامتی در وضعیت مناسبی قرار داشته باشم تا به بازی آسیبی نرسد.»
حال که به ضعفهای سیستم سلامتی آمریکا پرداختیم، بیایید به این پپردازیم که حالا، با وجود قابل دسترستر شدن «دژ دورفها»، قرار است چه انتظاری از آن داشته باشیم.
«دژ دورفها» قصد دارد همهچیز را شبیهسازی کند
شروع یک دست جدید از بازی «دژ دورفها» مصادف است با ساخته شدن یک دنیا و تولید تصادفی تاریخچهی آن دنیا. یک تاریخچهی خیالی با محوریت قهرمانان و هیولاها و اشیاء افسانهای و تمدنها در مقیاسی چند صد ساله تولید میشود. و این تاریخچه…. هیچ ربطی به بازیای که میکنید ندارد. صرفاً وجود دارد.
نوار سلامتی دورفها، سنجابها و مردان موریانهخوارنما در دنیای بازی با اعداد و ارقام مشخص نمیشوند. بهجایش، دربارهی هر جانوری که در دنیای بازی وجود دارد، یک سری اطلاعات پیرامون دست و پا، اندام داخلی و مایعات بدن وجود دارد. جانوران موقعی میمیرند که دیگر اندامشان در کنار هم نتوانند کار کنند، نه موقعیکه نوار سلامتیشان به پایان برسد.
ساز و کار «دژ دورفها» همین است. این قسمتی از بازی است که در مقیاسی سطحی میبینید. یک عالمه جزییات دیگر هم وجود دارد که تنها با عمیق شدن در بازی بهشان پی میبرید.
شما در راس دژ قرار دارید، ولی کنترل آنجا دست شما نیست
شما، بهعنوان بازیکن، نمیتوانید دورفها را مجبور به انجام کاری کنید. بیشترین میزان کنترلی که دارید، تعیین این است که کدام دورف میتواند کدام کار (یا به گفتهی خود بازی «زحمت») را انجام دهد. شما میتوانید تعیین کنید که حداقل یکی از دورفهایتان اجازهی کَندَن داشته باشد و بعد ناحیهای را که اجازهی کندن در آن وجود دارد تعیین کنید، ولی این به خود دورف بستگی دارد که این کار را انجام بدهد یا نه. در بیشتر موارد دورفها این کار را انجام میدهند، ولی گاهی ترجیح میدهند بخورند، بخوابند، با یکی از دوستان وقت بگذرانند، از یک اثر هنری لذت ببرند یا از دست یک روح فرار کنند.
این دستورها ممکن است روی هم تلمبار شوند. برای ساختن یک صندلی، باید از دورفهایتان درخواست کنید یک درخت را قطع کنند، کارگاه نجاری بسازند و بعد یک صندلی بسازند. در هر قدم از انجام این کار، دورفها باید خودشان تصمیم بگیرند کار لازم را انجام دهند. دورفها هم ممکن است بسیار… غیرقابلپیشبینی رفتار کنند.
به هر حال زندگی کردن در دنیایی بیرحم مشکلهای خاص خودش را دارد.
داستانهای زایا بهاندازهی گیمپلی در بازی اهمیت دارند
یک دست که داشتم «دژ دورفها» بازی میکردم، دژم در عرض چند روز از هم فرو پاشید، چون به محض اینکه دورفها وارد دژ شدند، تنها دورفی که کلنگ داشت، به دست یک گوریل کشته شد.
یکی دیگر از دژهایم شکست خورد، چون آبجوساز دژ بهخاطر اینکه یک شبح دنبالش افتاده بود، از کار دست کشید. حالا آن شبح متعلق به که بود؟ متعلق به کسی که داخل رودخانه افتاده بود و من نتوانستم او را با رعایت تشریفات تدفین دفن کنم.
یکی دیگر از دژهایم شکست خورد، چون من موفق نشدم چاه بسازم و همه از تشنگی مردند. دلیل اینکه نتوانستم چاه بسازم این بود که یک میمون قایمکی وارد دژ شده بود و کل طنابهایم را دزدیده بود.
در یکی دیگر از دژهایم هیچگاه موفق نشدم تخت بسازم، چون اردک نجارم (که حیوان خانگیاش بود) داخل یک درخت گیر کرد و نجارم در پایهی آن درخت منتظر ماند تا اینکه از تشنگی مرد.
«دژ دورفها» یک بازی شبیهسازی است که فلسفهی اصلیاش را میتوان با یک ضربالمثل یهودی – با کمی تصرف – تعریف کرد: «دورفها نقشه میریزند و خدایان میخندند.» (توضیح مترجم: ضربالمثل اصلی «انسانها نقشه میریزند و خدا میخندد» است). «دژ دورفها» در بهترین حالتش تجسمی از آشوب است که ممکن است هر لحظه از کنترل خارج شود. بازی بسیار مسخره است و حتی بهترین نقشهها هم ممکن است در عرض چند ثانیه نقش بر آب شوند.
و این مفرح است.
بازی کردن «دژ دورفها» یعنی پذیرفتن این حقیقت که باختن مفرح است
یکی از ویژگیهای بازیهای شبیهسازی این است که وقتی در آنها همه چیز بر وفق مراد پیش میرود، بازی خستهکننده میشود. بله، ساختن یک تمدن مستقل و خودکفا مایهی افتخار است، ولی مفرح نیست.
بازی شبیهسازی موقعی مفرح میشود که چیزی بر وفق مراد پیش نرود. «دژ دورفها» موقعی مفرح میشود که موقع کندن یک چاه بر حسب اتفاق سیل کل دژتان را فرا بگیرد. «دژ دورفها» موقعی مفرح میشود که با کند و کاو، به غاری پر از هیولاهای زیرزمینی برسید و یک وزغ وحشی ساکن در غار کل دژتان را غرق در خون کند. «دژ دورفها» موقعی مفرح میشود که به هشدار پیرامون پیدا شدن سر و کلهی یک گرگینه توجه نشان ندهید و بعد شاهد تلمبار شدن اجساد به صورت ماهانه بشوید.
چون باختن مفرح است.
این عبارتی است که بین هوادران «دژ دورفها» به ضربالمثل تبدیل شده است. با توجه به اینکه شرطی برای بردن در بازی وجود ندارد، کل هدف بازی کردن «دژ دورفها» این است که به شکلهای جدید و خلاقانهتر ببازید.
ولی برای این کار، باید اول بازی را یاد بگیرید.
یادگیری بازی زمان زیادی طول میکشد
اغلب در اشاره به منحنی یادگیری این بازی از واژهی صخرهنوردی استفاده میشود. در بازی اصلی، از بخش آموزشی خبری نبود. صرفاً بدون هیچ مقدمهای وارد دنیای بازی میشدید و باید یاد میگرفتید چطور زنده بمانید. منوهای پیچیده، نیازهای سنگینی که باید برطرف میکردید، عدم وجود راهنمایی و محیطی خصمانه همه در کنار هم باعث شده بودند این کار غیرممکن جلوه کند.
بزرگترین چالش «دژ دورفها» اغلب یادگیری چگونگی بازی کردن آن است. بخشی از جذابیت بازی همین است. وقتی یک دژ شکست میخورد، یاد میگیرید که دفعهی بعد چیز جدیدی امتحان کنید. وقتی یک دژ جدید بسازید و دژتان برای مدتی طولانیتر دوام بیاورد و بعد به شکلی متفاوت شسکت بخورید، این خودش یک پیروزی است.
- بیشتر بخوانید: تحلیلی اقتصادی بر Dwarf Fortress؛ پیچیدهترین بازی جهان
از این نظر، درک کردن «دژ دورفها» بهتنهایی مایهی افتخار بود، چه برسد به بازی کردن آن. با این حال، با انتشار نسخهی استیم بازی شاید این درجه از پیچیدگی – و در نتیجه افتخار به تسلط یافتن بر آن – کمرنگتر شود. اکنون بازی گرافیک و منوهایی دارد که میتوان ازشان سر در آورد. حتی بخش آموزشی هم به بازی اضافه شده است.
البته این موارد باعث نخواهند شد که «دژ دورفها» تبدیل به یک بازی آسان شود، ولی شاید بازی برای کسانی که نسخههای قبلی پسشان زده بود، قابلدسترستر شود. این یعنی دنیاهای بیشتر، داستانهای زایای دیوانهوار بیشتر و شکستهای هیجانانگیز بیشتر.
خب، صبر کن ببینم… بالاخره «دژ دورفها» چیست؟
«دژ دورفها» یک بازی مفرح است.
منبع: Polygon