۵ بازی برتر امیلیا کلارک؛ مادر اژدهایان و شکننده‌ی زنجیرها (پرتره‌ی یک بازیگر)

۱۷ آبان ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۱ دقیقه
امیلیا کلارک

امیلیا کلارک (Emilia Clarke) اکنون بازیگر سرشناسی به حساب می‌آید اما پیش از آنکه به مادر اژدهایان تبدیل شود و به دنیای «جنگ ستارگان»، «نابودگر» و «دنیای سینمایی مارول» قدم بگذارد، هرگز تصورش را نمی‌کرد که سرنوشت، او را از «آکسفوردشر»، یکی از شهرستان‌های جنوب شرقی انگلستان به هالیوود برساند و یکی از محبوب‌ترین چهره‌های تلویزیونی قرن بیست‌ویکم لقب بگیرد.

کلارک در محیطی روستایی، ساده و دلپذیر بزرگ شد. پدرش صدابردار تئاتر بود و مادرش به عنوان مشاور مدیریت در شرکتی بزرگ فعالیت می‌کرد. او برای خروج از این دنیای آرام، چندان انتظار نکشید و در همان سنین پایین همراه با برادر بزرگترش به یک مدرسه‌ی شبانه‌روزی خصوصی در «آکسفورد» فرستاده شد. او در این رابطه می‌گوید: «مدرسه‌ی پُرزَرق‌وبرقی بود و ما هم آن‌‎قدر باکلاس نبودیم». ورود به این فضای متفاوت، برای کلارک چالش‌برانگیز بود و او تلاش می‌کرد تا هم‌رنگِ جماعت شود اما این کار آسان جلوه نمی‌کرد، ضمن اینکه او رویاهای دیگری داشت. در حالی که اکثر هم‌کلاسی‌ها آرزوی ادامه تحصیل در رشته‌های مدیریتی، پزشکی یا ورزشی را داشتند، او علاقه‌ی اصلی‌اش هنر بود. کلارک در گفتگو با «نیویورکر» می‌گوید که از کودکی بی‌وقفه به بازیگری فکر می‌کرد، زیرا به‌واسطه‌ی پدرش معمولا در فضاهای تئاتری قرار می‌گرفت.

پدرش حتی او را در همان سنین پایین به یک نمایش تئاتر موزیکال برد، کلارک آن روز را به یاد می‌آورد: «کودک شلوغ‌کاری بودم و آرام‌وقرار نداشتم اما آنجا در میان جمعیت، برای دو ساعت در سکوت نشستم. هنگامی که پرده‌ها پایین آمد، ایستادم و دیوانه‌وار تشویقشان کردم». از همان‌جا بود که کلارک تصمیم گرفت تا بازیگری را جدی‌تر دنبال کند و در سن پنج سالگی، در تئاتر مدرسه به نقش‌آفرینی پرداخت. با وجود این، پدرش چندان علاقه‌مند نبود تا دخترش در این مسیر قدم بگذارد. کلارک دلیل این نوع نگاه پدر را می‌دانست: «او بازیگران زیادی را می‌شناخت و به نظرش، آن‌ها آدم‌های عصبی و بی‌کاری بودند». در هر صورت، امیلیا هم در نهایت به یک بازیگر تبدیل شد و به پدر نشان داد که دیدگاه‌هایش اشتباه است.

کلارک حالا یک ستاره است و شاید این‌گونه به نظر برسد که او از همان ابتدا در بازیگری استعداد ذاتی داشته‌ اما در واقع چنین نیست. او در مصاحبه با نیویورکر اعتراف می‌کند که هرگز یک نابغه نبوده است. کلارکِ جوان، در همان نمایش تئاتر مدرسه، دیالوگ‌هایش را فراموش کرد و با خجالت‌زدگی به تماشاگران نگریست: «در صف اول تماشاگران، معلم‌ها در تلاش بودند تا دیالوگ‌ها را به من برسانند. اما من آنجا ایستادم، آرام و بدون هیچ ترسی. این ذهنیت [بدون استرس] همیشه با من بوده است». این آغاز ناامیدکننده می‌توانست هر کسی که آرزوی بازیگری دارد را متقاعد کند که به فکر شغل دیگری باشد اما امیلیا کلارک قصد تسلیم نداشت. او در ادامه، در دیگر نمایش‌های تئاتر مدرسه حضور پیدا کرد و حتی برای حضور در نمایش «دختر خداحافظی» که قرار بود در سالن تئاتر «وست اِند» روی صحنه برود، تست بازیگری داد (البته نقش مورد نظرش را به‌دست نیاورد و پذیرفته نشد). پس از پایان مدرسه، سعی کرد تا در یکی از هنرستان‌های معتبر و بزرگ کشور انگلستان پذیرفته شود اما هر بار رد می‌شد. او مایوس نشد و با پافشاری، به «مرکز درام لندن» راه پیدا کرد، اگرچه با شانس و اقبال: «آن‌ها تماس گرفتند و گفتند یکی از هنرجویان پایش شکسته و اگر می‌خواهی، حالا یک جای خالی برای تو وجود دارد». او این فرصت را از دست نداد اما دوران درخشانی در دانشگاه نداشت و تنها در یک فیلم دانشجویی حضور پیدا کرد. پس از فارغ‌التحصیلی در سال ۲۰۰۹، شرایط همچنان با ایده‌آل فاصله داشت و کلارکِ خوش‌ذوق تنها فرصت حضور در چند نقش کوچک تلویزیونی را به‌دست آورد.

امیلیا کلارک در سال ۲۰۱۰، برای نقش «دنریس تارگرین» در سریال «بازی تاج و تخت» تست بازیگری داد. چیزی که آن‌ها می‌خواستند، در ظاهر سنخیتی با کلارک نداشت؛ «اچ‌بی‌او» به دنبال یک زن بلوندِ مرموز بود که چهره‌ای روحانی دارد. او به نیویورکر می‌گوید: «و من یک آدم انگلیسی کوتاه‌قد با موهای مشکی بودم». کلارک اما فارغ از این تفاوت‌ها، قصد داشت تا شانس خود را امتحان کند و دیالوگ‌های عجیبی که قرار بود بگوید را به‌خوبی حفظ کرد. پس از تست بازیگری در لندن، با او تماس گرفته شد تا به لس آنجلس سفر کند و بار دیگر تست بدهد، آن‌هم در حضور سازندگان سریال، «دیوید بنیاف»، «دی. بی. وایس» و اعضای هیئت مدیره‌ی شبکه‌ی اچ‌بی‌او. کلارک باید با رقبای سرسختی رقابت می‌کرد، او به یاد می‌آورد: «سعی کردم به بازیگران دیگر نگاه نکنم، بلندقد، بور، زیبا، خوش‌ هیکل». شاید نیازی به گفتن نباشد که او این نقش را به‌دست آورد و مسیر زندگی‌اش برای همیشه عوض شد. البته هنوز یک مشکل بزرگ وجود داشت، سازندگان نمی‌خواستند که دنریس به یک شخصیت متفاوت با موهای مشکی تبدیل شود. در کتاب‌های اصلی نوشته‌ی «جرج آر. آر. مارتین»، دنریس دختری با موهای بلند نقره‌ای توصیف شده است. این بدین معنا بود که امیلیا کلارک باید از کلاه‌گیس استفاده کند. طراح موی سریال بازی تاج و تخت، می‌گوید که پیدا کردن رنگ دقیق موهای دنریس کار سختی بود زیرا هر کسی یک ایده‌ی متفاوت داشت و اعضای تیم با یکدیگر هم‌نظر نبودند. خوشبختانه، این اختلاف‌ها باعث نشد تا سازندگان بخواهند به قطع همکاری با کلارک فکر کنند و در جستجوی یک بازیگر با موهای بلوند واقعی باشند.

اگر اخبار پیرامون بازی تاج و تخت را در آن سال‌ها دنبال کرده باشید، احتمالا از بیماری امیلیا کلارک مطلع هستید. او در مصاحبه‌ با نیویورکر، جزئیات بیشتری از این بیماری ارائه داد. وی در سال ۲۴ سالگی، به «آنوریسم مغزی» دچار شد و زیر تیغ جراحی رفت. پس از اتمام عمل، او مدتی را در بیمارستان بستری بود و آنجا «زبان‌پریشی» را تجربه کرد؛ به دلیل آسیب مغزی، کلارک نمی‌توانست درست صحبت کند و این اتفاق ترسناکی برای وی و اطرافیانش بود اما خوشبختانه این روزهای سخت پس از یک هفته به پایان رسید. کلارک امیدوار بود که این بیماری کابوس‌وار را پشت‌سر گذاشته باشد اما دکترها به او گفتند که متاسفانه یک آنوریسم مغزی کوچک در سمت دیگر مغز او وجود دارد که اگر بزرگ‌تر شد، امیلیا کلارک باید بار دیگر جراحی شود، فرضیه‌ای که به حقیقت پیوست تا کلارک بار دیگر مجبور شود ریسک کند و به یک عمل جراحی خطرناک تن دهد. این بار اما عمل جراحی به‌خوبی پیش نرفت و خون‌ریزی شدید باعث شد تا یک عمل طولانی بر روی مغز او انجام شود. بازگشت به حالت عادی، از نظر فیزیکی و روحی برای این بازیگر آسان نبود و باید او را تحسین کرد که در همین دوران استرس‌زا، در بازی تاج و تخت به ایفای نقش پرداخت.

بازیگران متعددی را پیدا می‌کنید که پس از حضور در یک اثر سینمایی یا تلویزیونی بزرگ، محو شده‌اند و دیگر نتوانسته‌اند خودنمایی کنند اما کلارک در سال‌های اخیر حضور پررنگی در سینما داشته است و می‌توان انتظار داشت که سیر موفقیت‌های او ادامه پیدا کند. کلارک سه فیلم آماده‌ی نمایش دارد و به‌زودی در سریال «تهاجم مخفی»، محصول جدید شرکت مارول، در نقش «ابیگیل برند» با او ملاقات خواهید کرد.

بهترین فیلم‌های امیلیا کلارک

۵- نابودگر: جنسیس (Terminator Genisys)

  امیلیا کلارک

  • سال انتشار: ۲۰۱۵
  • کارگردان: آلن تیلور
  • سایر بازیگران: آرنولد شوارتزنگر، جیسون کلارک، مت اسمیت، جی. کی. سیمونز، جای کورتنی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۲۶ از ۱۰۰

سال ۲۰۲۹ است و «جان کانر» حالا رهبر گروه مقاومت علیه «اِسکای‌نت» محسوب می‌شود؛ او یکی از افسران خود، «کایل ریس» را به سال ۱۹۸۴ می‌فرستد تا از مادرش «سارا کانر» محافظت کند. ریس در بازگشت به لس آنجس و ملاقات با سارا، آگاه می‌شود که در این مسیر تنها نیست و پیش از او، یک ربات «تی-۸۰۰» نزد سارا آمده و همه چیز را برایش توضیح داده است، از جمله اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد و او چه کسی است. حالا آن‌ها باید کوشش کنند تا با تصحیح خط زمانی، راهی برای نجات بشریت از دستان اسکای‌نت پیدا کنند.

در طول دو دهه‌ی اخیر، مجموعه‌ی نابودگر هنوز نتوانسته است به نقطه‌ی اوج گذشته بازگردد و فیلم جنسیس به عنوان آخرین تلاش سازندگان برای احیای این مجموعه‌ی سینمایی محبوب، چندان نتیجه‌بخش نبود. با وجود این، جنسیس نکات مثبتی هم دارد، خصوصا امیلیا کلارک که در نقش سارا کانر راضی‌کننده بوده و در قامت یک قهرمان اکشن تمام‌عیار ظاهر شده است. جنسیس فیلم آشفته‌ای است و داستان پرکششی ندارد اما اگر سخت‌گیری نکنید، می‌تواند سرگرم‌کننده باشد.

۴- آخرین کریسمس (Last Christmas)

امیلیا کلارک

  • سال انتشار: ۲۰۱۹
  • کارگردان: پال فیگ
  • سایر بازیگران: هنری گلدینگ، اما تامپسون، میشل یئو، ربکا روت، پیتر میوگین
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۵ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۴۶ از ۱۰۰

«کیت» قربانی تصمیمات اشتباهش در زندگی است و حال‌وروز چندان خوبی ندارد؛ از خانواده‌اش دور شده و هنوز به استقلال نرسیده است و خانه‌ی ثابتی ندارد. او که هر بار به سراغ شغل مختلفی می‌رود، حالا به‌عنوان یک «اِلف» در یک فروشگاه وسایل کریسمس کار می‌کند و آنجا با مردی به نام «تام وبستر» آشنا می‌شود، گفتگوی جالب آن‌ها با ورود یک پرنده به ماجرا و خرابکاری روی لباسش، خاتمه می‌یابد. زندگی‌ کیت که در آستانه‌ی فروپاشی بود، پس از آشنایی با تام، رنگ‌وبوی متفاوتی می‌گیرد. آن‌ها نزدیک‌تر می‌شوند و کیت از این حقیقت پرده می‌بردارد که اخیراً عمل قلب داشته‌ است. مدت کوتاهی بعد، تام ناگهان ناپدید می‌شود و کیت در مسیر جستجو برای یافتن مرد رویاهایش، به خودشناسی می‌رسد.

آخرین کریسمس یک فیلم کریسمسی بامزه و احساسی است که بار دیگر نشان می‌دهد امیلیا کلارک در نقش‌های عاشقانه حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. این فیلم که براساس ترانه‌ی مشهوری از گروه «وام!» ساخته شده است، ادعاهای بزرگی ندارد و در تلفیق کمدی و رومانس موفق عمل می‌کند.

۳- سولو: داستانی از جنگ ستارگان (Solo: A Star Wars Story)

سولو: داستانی از جنگ ستارگان

  • سال انتشار: ۲۰۱۸
  • کارگردان: ران هاوارد
  • سایر بازیگران: آلدن ارنرایک، وودی هرلسون، دونالد گلاور، تندی نیوتون، فیبی والر-بریج، جوناس سوتامو
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۶۹ از ۱۰۰

اگر فیلم‌های جنگ ستارگان را تماشا کرده‌اید، با شخصیت «هان سولو» آشنایی دارید. فیلم سولو در واقع داستان دوران جوانی این شخصیت (پیش از رویدادهای فیلم‌های اصلی) را روایت می‌کند، اینکه چگونه به بهترین قاچاقچی کهکشان تبدیل شد، پیش از آنکه سرنوشتش با ائتلاف شورشیان گره بخورد. ما همچنین داستان آشنایی‌اش با «چوباکا» را می‌شنویم و اینکه چگونه به شورشیان پیوست.

امیلیا کلارک نقش «کیرا» را بازی می‌کند، معشوقه‌ی سابق هان سولو که او هم شغل مشابه‌ای دارد. هنگامی که کیرا اسیر می‌شود، هان قسم می‌خورد که دخترک را نجات دهد و در این مسیر به‌عنوان خلبان به امپراتوری ملحق و در واقع این‌گونه است که نام او هان سولو می‌شود. فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت اما برخلاف انتظار شرکت «دیزنی»، به یک شکست تجاری بزرگ تبدیل شد.

۲- من پیش از تو (Me Before You)

امیلیا کلارک

  • سال انتشار: ۲۰۱۶
  • کارگردان: تئا شاروک
  • سایر بازیگران: سم کلفلین، جنا کولمن، جانت مک‌تیر، چارلز دنس، برندن کویل، ونسا کربی
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۷.۴ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۴ از ۱۰۰

«لو کلارک» وظیفه‌ی پرستاری از «ویل» را برعهده می‌گیرد، یک جوان ماجراجو که یک تصادف موتورسیکلت باعث شده است تا فلج شود. لو آدم خوش‌بین و بامزه‌ای است، در مقابل، ویل پس از خانه‌نشین‌ شدن دیگر شوق سابق را به زندگی ندارد و با افسردگی دست‌وپنجه نرم می‌کند. آن‌ها به‌هم نزدیک می‌شوند و باورهای لو به چالش کشیده می‌شود، خصوصا وقتی از دلیل واقعی استخدام شدن به عنوان پرستار ویل آگاهی پیدا می‌کند.

من پیش از تو، اقتباسی از رمانی به همین نام نوشته‌ی «جوجو مویز» است که بعدها به یک مجموعه تبدیل شد و مویز دو دنباله برای آن نوشت که هر سه پیرامون شخصیت لو اتفاق می‌افتند. اگرچه شرکت «برادران وارنر» برنامه‌ای برای اقتباس دو کتاب بعدی ندارد اما قسمت اول برای آن‌ها یک موفقیت بزرگ بود و فیلم در گیشه عملکرد حیرت‌انگیزی داشت. کلارک در نقش لو می‌درخشد و توانسته‌ است تا این شخصیت دوست‌داشتنی را به بهترین شکل به تصویر بکشد. کلارک در عرضه‌ی این شخصیت اندکی اغراق هم به خرج داده که اگرچه آن را از حالت واقع‌گرایانه خارج می‌کند اما در حقیقت، به آن شخصیتی که جوجو مویز نوشته بود، نزدیک است.

خرید کتاب من پیش از تو از دیجی‌کالا

۱- بازی تاج و تخت (Game of Thrones)

بازی تاج و تخت

  • سال انتشار: ۲۰۱۱ الی ۲۰۱۹
  • کارگردان: آلن تیلور، الکس گریوز، مارک مایلود، دیوید ناتر، جرمی پودسوا
  • سایر بازیگران: کیت هرینگتون، لینا هیدی، پیتر دینکلیج، نیکلای کاستر والدو، سوفی ترنر، ایان گلن
  • امتیاز کاربران IMDb به فیلم: ۹.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۸۹ از ۱۰۰

خاندان تارگرین یکی از ۹ خاندان نجیب‌زاده‌ای است که برای کنترل «وستروس» می‌جنگد. تارگرین‌ها در گذشته به مدت سیصد سال بر وستروس حکمرانی کردند اما در نهایت سرنگون شدند تا دنریس و برادرش مجبور باشند در انزوا زندگی و برای بازگشت نقشه‌چینی کنند. برادرِ دنریس، از زیبایی و نام خواهرش سوءاستفاده می‌کند تا او را به عقد «کال دروگو»، رهبر قبیله‌ی «دوتراکی» در بیاورد تا از این طریق، بتواند به تاج و تخت نزدیک شود اما در این مسیر کشته می‌شود. حالا دنریس باید میراث خاندان تارگرین را زنده نگه دارد و همانند رقبا، وارد بازی تاج و تخت شود.

دنریس تارگرین شاید نیازی به معرفی نداشته باشد، او یکی از سرشناس‌ترین شخصیت‌های تلویزیونی تاریخ است که مسیر پرچالشی را طی کرد. دنریس در ابتدا بازیچه‌ی برادرش است اما به تدریج قدرت واقعی‌اش را نشان می‌دهد، مردان متعددی را کنار می‌زند و به مادر اژدهایان تبدیل می‌شود. امیلیا کلارک که تا پیش از بازی تاج و تخت، هیچ نقش مهم یا بزرگی را ایفا نکرده بود، در این مجموعه فراتر از انتظار ظاهر شده و پرتره‌ای دقیق از این شخصیت پیچیده ارائه داده است. او برای این نقش، چهار بار نامزد جایزه‌ی اِمی شد و حتی فصل ناامیدکننده‌ی پایانی هم چیزی از ارزش‌های او کم نمی‌کند.

منبع: Movieweb

ماگ با طرح امیلیا کلارک جامدادی با طرح امیلیا کلارک پیکسل با طرح امیلیا کلارک
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

یک دیدگاه
  1. متاسفانه این قسمت بعد از رد سن ۱۸ سالگی خالی میماند

    زیباترین زنی که تو همرم دیدم

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه