نقد کتاب «شازده کوچولو»؛ شاهکاری که همه باید بخوانند

نقد کتاب شازده کوچولو نوشتهی آنتوان دوسنت اگزوپری، کار سادهای نیست. نمیشود به همین راحتیها برای این کتاب درونمایهای ثابت در نظر بگیریم و بررسیاش را به یک یا دو جنبه محدود کنیم. اما در این متن تلاش میکنیم که اشارهای مختصر به جنبههای مختلف آن داشته باشیم. اولین باری که خواندمش را خیلی خیلی خوب یادم هست. یک سال بود که خواندن را یاد گرفته بودم. تابستان سالی که بعد از آن قرار بود بروم کلاس دوم. یادم نیست کتاب را چه کسی برایم خرید یا از کتابخانهی چه کسی برداشته بودمش. کودکی هشت ساله بودم که جلد کتاب را دوست داشت و فکرش را هم نمیکرد روزی در سیسالگی بخواهد برای نقد کتاب شازده کوچولو دست به قلم شود.
یادم هست که بعد از خواندنش، مداد و کاغذ را برداشتم و مار بوآیی را کشیدم که یک فیل را خورده بود و کاغذم را برداشتم و بردم توی آشپزخانه، نشان مامان دادم. میخواستم ببینم آیا مادرم هم از همان بزرگترهاست یا نه. آیا از بوآیی که فیل خورده میترسد یا از کلاهم! تعریف میکند.
مامان گفت: «چه کلاه قشنگی کشیدی!» و من فهمیدم همهی بزرگترها مثل همدیگرند. شاید اولینبار احساس همدلی را آنجا و با اگزوپری تجربه کردم. نمیدانستم این چه احساسی است اما میدانستم که بوآ بودنِ آن «کلاه!» رازی است بین من و نویسندهی کتاب. این تجربه رابطهام با کتاب را عمیقتر و من را با نویسندهاش (که آن روزها نمیتوانستم اسمش را تلفظ کنم.) رفیق کرد. حالا که از چشم یک بزرگسال به شاهکار این رفیق قدیمی نگاه میکنم، بوآی فیلقورتداده را جور دیگری میبینم.
در ادامه خلاصهای کوتاه از این کتاب خواهیم داشت و سپس نقد کتاب شازده کوچولو را با نگاه به دو جنبهی متفاوت از این کتاب ادامه میدهیم تا آن را به شکلی مختصر بررسی کنیم.
خلاصه داستان «شازده کوچولو»
شازده کوچولو در واقع روایت خلبانی است که هواپیمایش در بیابان سقوط میکند و در آنجا با پسری کوچک آشنا میشود. پسری که ما او را با نام شازده کوچولو میشناسیم. شازده کوچولو از سیارهای کوچک آمده که تنها یک گل رز و سه آتشفشان دارد و چندتایی هم بائوباب گاهی در آن رشد میکنند. شازده کوچولو، دلشکسته از عشقی یکطرفه نسبت به گلش، سیارهاش را ترک گفته تا برای جستجوی معنای زندگی و کشف حقیقت، به سیارات دیگر سری بزند و عاقبت گذرش به زمین میافتد و پس از اینکه راوی را دلبستهی روح پاک و اصیلش کرد، او را ترک میکند و به میان ستارهها باز میگردد.
نقد کتاب «شازده کوچولو» از دیدگاه فلسفی
ژانپل سارتر معتقد است که «آدمی، آن چیزی است که از خود میسازد» و این اصل درونگرا را نخستین اصل اگزیستانسیالیسم میداند. این دیدگاه در شازده کوچولو نیز بازتاب دارد، جایی که شازده کوچولو میگوید: «ارزش گل من به پای عمری است که پایش گذاشتهام.» او با مراقبت، توجه و عشق به گلش، معنای واقعی زندگی را در تعهد و تلاش شخصی برای ساختن روابطش پیدا میکند. بنابراین، همانطور که سارتر باور دارد معنا و ارزش از درون فرد و انتخابهایش سرچشمه میگیرد، شازده کوچولو نیز نشان میدهد که رابطههای ما تنها زمانی ارزشمند میشوند که خودمان به آنها معنا بدهیم.
نیچه در فلسفه خود، ابرانسان را کسی میداند که از محدودیتهای سنتی و قراردادهای اجتماعی فراتر میرود و با خلق ارزشهای جدید، زندگی دیگران را نیز دگرگون میکند. شازده کوچولو را میتوان نمادی از چنین شخصیتی دانست؛ او با نگاهی ساده اما عمیق، خلبان را به بازاندیشی درباره زندگی و ارزشهایش واداشت. شازده کوچولو با پرسشهای معصومانه و نگرش متفاوتش به روابط و معنا، خلبانی را که در دنیای بزرگترها گم شده بود، دوباره به سوی کودکی، تخیل و زیباییهای فراموششده هدایت کرد. او مانند ابرانسان نیچه، با خلق معنایی تازه از عشق و دوست داشتن، نهتنها زندگی خلبان، بلکه نگاه او به جهان را برای همیشه تغییر داد.
دیدگاههای فیلسوفانی مانند سارتر و نیچه تنها بخشی از تفاسیری هستند که میتوان برای نقد کتاب شازده کوچولو از نظر فلسفی ارائه داد. این اثر شگفتانگیز را میتوان از زوایای دیگری، از جمله نگاههای کییرکگور، بوبر، یا حتی کامو نیز بررسی کرد. اما هرکدام از این بحثها نیازمند فرصتی جداگانه و مفصل است که در اینجا نمیگنجد.
نقد کتاب «شازده کوچولو» از دیدگاه روانشناختی
از دیدگاه روانشناختی، شازده کوچولو بازتابی از چالشها و نیازهای اساسی انسان در مسیر رشد و خودشناسی است. شازده کوچولو در سفری که آغاز میکند، درواقع به نوعی سفر روانی برای شناخت خود و کشف معنا دست میزند. هر سیارهای که او بازدید میکند، نمادی از ابعاد مختلف شخصیت انسان یا گرفتار شدن در نقشهای متفاوت است؛ مانند پادشاهی که نیاز به کنترلکردن دارد علیرغم اینکه هیچ کنترلی روی هیچ چیزی در سیارهاش ندارد، یا دائمالخمری که دلیل مِی زدنش سرشکستگی از میخوارگیاش است. این سیارات نمایانگر مسائلی هستند که افراد برای درک خود و آزاد شدن از قید و بندهای اجتماعی و شخصیتی باید با آنها روبهرو شوند.
علاوه بر این، مفاهیمی مثل «اهلی کردن» که در رابطه شازده کوچولو با روباه و گلش مطرح میشود، اهمیت پیوندهای عاطفی سالم یا بیمارگونه و نیاز به تعلق را در روان انسان برجسته میکند. این روابط، علاوه بر معنا بخشیدن به زندگی، به افراد کمک میکنند تا هویت عاطفی خود را باز یابند. میتوان گفت داستان شازده کوچولو، دعوتی به درک عمیقتر احساسات و برقراری روابط صمیمیتر است، تا جایی که فرد بتواند به جای سطحینگری، با همدلی و تعهد، زندگی اصیلتری بسازد.
کتاب «شازده کوچولو» برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب برای همه سنین، از کودکان تا بزرگسالان، مناسب است و اگر نظر من را میخواهید همهی دنیا باید آن را بخوانند. کودکان از داستان تخیلی و سادهاش لذت میبرند و بزرگسالان در عمق مفاهیم فلسفی و روانشناختی آن غرق میشوند. اگر به آثاری علاقه دارید که با زبانی ساده، پرسشهای بزرگ درباره زندگی، عشق، و انسانیت را مطرح میکنند، این کتاب برای شما مناسب است.
آیا کتاب «شازده کوچولو» ارزش خرید دارد؟
بله، «شازده کوچولو» به عنوان یکی از بهترین رمانهای کودکانه تاریخ، کتابی است که ارزش چندباره خواندن را دارد. هر بار که آن را میخوانید، از زاویهای جدید به مفاهیم زندگی نگاه میکنید. این کتاب بهعنوان اثری ماندگار، در دنیای ادبیات جهان کولاک کرده است و بدون شک ارزشش را دارد که آن را در کتابخانهمان داشته باشیم.
منبع: دیجیکالا مگ
اولین باری که این کتاب را خواندم به وضوح یادم هست، به خاطر حال بد از مدرسه بازگشته بود و در خانه ی یکی از آشنایان روی تخت دراز کشیده بودم، و برای اینکه حوصله ام سر نرود کتابی به دستم داد، و آن همان شازده کوچولو بود یادم نمی آید بعد از آن چند بار خواندمش و هر بار غمگین شدم و لبخند زدم، کتاب فوق العاده ایست.
ممنون از نقد بی نظیر و کامل شما، خیلی زیبا بود مخصوصا جایی که نقاشی ماربوآیتان کسی را نترساند.
کتاب هایی که اخیرا برای کودکان چاپ میشه، غالبا قدرت قلم و جذابیت کافی برای هوش بالای کودکان امروزی رو نداره و جذبشون نمیکنه. اما این بین شازده کوچولو، شاهکار زیبای اگزوپری، با نکات و درس های قابل فهم ، و در عین حال جذاب یکی از بهترین گزینه ها برای کسانی هست که تمایل دارن فرزندان ماجراجو شون رو با کتاب خوندن آشنا کنن.
معرفی و نقد عالی و خواندنی بود 👏🏻
کتابهایی مثل واژه ها در آتش ، یک شب فاصله،
جنگی که نجاتم داد، رویای سرزمین های پست رو از انتشارات پرتقال رو هم توصیه میکنم.
سلام و وقت بخیر ، شازده کوچولو کتابیه که از خوندن هر نقد ماهرانه ای در موردش لذت میبرم ، بنظر من اگزوپری وقتی این کتاب رو مینوشته قبل از هر چیزی به درون خودش سفر کرده و سفر خودشناسی با خود او شروع شده به طور مثال شخصیت گل از همسر اون الهام گرفته شده یا سعی کرده با کودکی هاش از نو ارتباط بگیره ، نقاشی بکشه و زندگی خودش رو توی این مسیر بارها و بارها مرور کنه !
نقد عالی بود…تمامی نکات گفته شد…مختصر و مفید…ممنون
خیلی خیلی جامع و کامل و روان و زیبا بود آقای میلانی…
برای کسایی که شازده کوچولو رو خوندن یادآور قسمت های مختلف بود و برای کسایی که تا بحال نخوندنش هم معرفی جذابی بود.
مثل همیشه عالی!
خسته نباشید
خیلی عالی در مورد شازده کوچولو نوشته بودی سپهر.
واقعا در مورد این کتاب نمیشه تو یه متن کوچیک گفت چون هر بار که خونده میشه چیزای زیادی برای کشف کردن داره از طرفی قلم اگزوپری خیلی قلم روون و عجیبیه! میگم عجیب چون واقعا عجیبه!
من شازده کوچولو رو برای اولین بار توی سیزده سالگی خوندم و بعد از اون تنها کتابیه که یازده بار خوندمش و باز هم جذابه و چیزای جدید داخلش پیدا میکنم و هر بار دیدم کامل تر میشه
ارزش هزار بار خوندن رو داره.
توصیه میکنم از آثار اگزوپری کتابهای پیک جنوب ،خلبان جنگ ، زمین انسانها،و پرواز شبانه رو هم مطالعه کنید.
یکی از بهترین کتاب ها که واقعا حس میکنم هرکسی لازمه بخونه.