اثر ماندلا؛ چطور ممکن است مردم حافظه‌ی کاذب مشترک داشته باشند؟

۲۱ تیر ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۸ دقیقه
اثر ماندلا

اثر ماندلا یا Mandela Effect به موقعیتی اطلاق می‌شود که در آن عده زیادی از مردم بر این باور باشند که یک رویداد رخ داده در حالی که واقعا رخ نداده است. این اصطلاح در سال ۲۰۰۹ توسط فیونا بروم (Fiona Broome) ابداع شد.

او متوجه شد که او به همراه چند نفر دیگر معتقدند نلسون ماندلا در دهه ۱۹۸۰ درگذشته در حالی که زندگی او در واقع در سال ۲۰۱۳ پایان یافته است. نگاهی به ریشه‌های اثر ماندلا، چند مثال معروف و همچنین برخی توضیحات درباره‌ی این تلاقی عجیب تصورات، می‌تواند به روشن شدن این پدیده‌ی منحصر‌به‌فرد کمک کند.

ریشه‌های اثر ماندلا

گفتیم که اصطلاح «اثر ماندلا» برای اولین بار توسط فیونا بروم ابداع شد. او وب‌سایتی را برای ثبت مشاهدات خود از این پدیده ایجاد کرد. بروم در کنفرانسی حین معاشرت با افراد دیگر درباره این صحبت کرده بود که چگونه تراژدی مرگ نلسون ماندلا، رئیس‌جمهور سابق آفریقای جنوبی را در زندانی در این کشور در دهه ۱۹۸۰ به یاد می‌آورد.

در حالی که نلسون ماندلا در دهه ۱۹۸۰ در زندان نمرده و در سال ۲۰۱۳ درگذشته است. بروم شروع به صحبت با افراد دیگر درباره خاطرات خود کرد و متوجه شد که تنها نیست. دیگران به یاد داشتند که پوشش خبری مرگ او و همچنین سخنرانی بیوه‌اش را دیده بودند. بروم از اینکه چنین عده‌ای از مردم می‌توانند رویداد مشابهی را با این جزئیات به خاطر بیاورند در حالی که آن رویداد هرگز اتفاق نیفتاده، بسیار متعجب شد. او با تشویق ناشر کتابش، وب‌سایت خود را برای بحث درباره آنچه که او اثر ماندلا نامید و حوادث دیگری مانند آن راه‌اندازی کرد.

نمونه‌های برجسته اثر ماندلا

حافظه کاذب مشترک

داستان نلسون ماندلا تنها نمونه از این نوع حافظه گروهی نادرست نیست. هم‌زمان با اینکه مفهوم اثر ماندلا همراه با وب‌سایت بروم رشد کرد، دیگر خاطرات نادرست گروهی شروع به ظهور کردند.

هانری هشتم در حال خوردن ران بوقلمون

مردم خاطره‌ای از نقاشی هنری هشتم داشتند که ران بوقلمونی را می‌خورد. اگرچه همانطور که حدس می‌زنید، چنین نقاشی وجود ندارد. با این حال، از آن نقاشی که وجود ندارد، کارتون‌هایی ساخته شده است.

لوک، من پدرت هستم

اگر اگر قسمت The Empire Strikes Back مجموعه‌ی جنگ ستارگان را دیده باشید، احتمالاً دارث ویدر را به یاد دارید که جمله معروف «لوک، من پدرت هستم» را به زبان می‌آورد. پس ممکن است تعجب کنید اگر بفهمید این جمله در واقع این بود: «نه، من پدرت هستم.» بیشتر مردم این دیالوگ به شکل اول به یاد دارند.

آینه، آینه‌ی روی دیوار

اگر انیمیشن سفید برفی و هفت کوتوله را تماشا کرده باشید، احتمالاً این جمله را به خاطر می‌آورید، «آینه، آینه‌ی روی دیوار، کی از همه زیباتر است؟» باید بدانید که این دیالوگ در واقع با عبارت «ای آینه‌ی جادویی روی دیوار» شروع می‌شود.

اسکار مایر

در مورد املای برند معروف هات‌داگ، Oscar Mayer اختلاف نظر وجود دارد. برخی از افراد ادعا می‌کنند که به یاد دارند که این نام تجاری به جای مایر (Mayer ،(Meyer نوشته می‌شده است.

موقعیت مکانی نیوزلند

موقعیت مکانی نیوزلند نسبت به استرالیا کجاست؟ اگر به نقشه نگاه کنید متوجه می‌شوید که نیوزلند در جنوب شرقی استرالیا قرار دارد. با این حال، جامعه‌ای از مردم وجود دارند که ادعا می‌کنند نیوزلند را به جای جنوب شرقی، در شمال شرقی این کشور به یاد می‌آورند.

خرس‌های برنشتاین

سری کتاب‌های معروف کودکان «خرس‌های برنشتاین» (Berenstain Bears) هم از تأثیر ماندلا در امان نیستند. بسیاری از مردم گزارش داده‌اند که املای نام آن را خرس‌های برنشتین (Berenstein) به خاطر می‌آورند، «e» به جای «a».

شزم (Shazaam)

یکی از شناخته‌شده‌ترین نمونه‌های اثر ماندلا، خاطره جمعی فیلمی به نام «شزم» است که در دهه ۱۹۹۰ ساخته شده. در واقع، چنین فیلمی وجود ندارد. اگرچه یک فیلم کودک به نام کزم (Kazaam) و چند اتفاق دیگر وجود دارد که می‌تواند به توضیح چگونگی خلق یا به یاد ماندن چنین فیلمی در ذهن مردم کمک کند.

پیکاچو (Pikachu)

بسیاری از مردم گزارش می‌دهند که پیکاچو، یک شخصیت پوکمون (Pokémon) را به خاطر داشتن دمی سیاه به یاد می‌آورند. در واقعیت، این شخصیت همیشه یک دم زرد داشته است.

میکی موس

میکی موس شاید مشهورترین شخصیت کارتونی جهان باشد، اما حتی موش معروف دیزنی اغلب در ذهن طرفدارانش اشتباه به یاد می‌آید. مردم اغلب گزارش می‌دهند که این کاراکتر شلوار بند‌دار یا همان ساسپندر می‌پوشیده است در حالی که اینطور نیست.

توضیحاتی درباره اثر ماندلا

اثر ماندلا

چرا این اثر اتفاق می‌افتد؟ چطور ممکن است؟ بیایید بررسی کنیم.

خاطرات دروغین

توضیح محتمل‌ برای اثر ماندلا به چگونگی شکل‌گیری خاطرات کاذب برمی‌گردد. قبل از اینکه منظور از خاطرات کاذب را توضیح دهیم، بیایید به مثالی از اثر ماندلا نگاهی بیندازیم. این مثال به ما کمک می‌کند بفهمیم حافظه چگونه می‌تواند معیوب باشد و منجر به پدیده‌ای شود که ما در حال توصیف آن هستیم. الکساندر همیلتون (Alexander Hamilton) که بود؟

اکثر آمریکایی‌ها در مدرسه یاد گرفتند که او یکی از بنیانگذاران ایالات متحده‌ی آمریکاست که رئیس‌جمهور نبوده. با این حال، وقتی در مورد رؤسای جمهور ایالات متحده سؤال می‌شود، بسیاری از مردم به اشتباه معتقدند که همیلتون رئیس‌جمهور بوده است. چرا؟ اگر توضیح ساده علوم اعصاب را در نظر بگیریم، الکساندر همیلتون در ناحیه‌ای از مغز رمزگذاری شده که نام رؤسای جمهور ایالات متحده در آن ذخیره می‌شود.

بنابراین وقتی مردم سعی می‌کنند همیلتون را به یاد بیاورند، نورون‌ها در ارتباط نزدیک با یکدیگر قرار می‌گیرند و خاطره رؤسای جمهور را هم با خود به همراه می‌آورند. این توضیح بیش از حد ساده شده است، اما روند کلی را نشان می‌دهد. زمانی که خاطرات فراخوانده می‌شوند به جای به خاطر آوردن بی‌نقص، ممکن است تا حدی تحت تأثیر دیگر خاطرات قرار گیرند و در نهایت ممکن است نادرست به یاد آورده شوند. به این ترتیب، حافظه قابل اعتماد و خطاناپذیر نیست.

خیال‌پردازی یا Confabulation

خیال‌پردازی به این معنی است که مغز شما شکاف‌هایی را که در خاطرات شما وجود دارد، خود‌به‌خود پر می‌کند تا آن‌ها را بیشتر قابل درک کند. وقتی خاطره‌ای را اینطور به یاد می آوردید، دروغ‌گویی به حساب نمی‌آید بلکه به یاد آوردن جزئیاتی از آن رویداد است که هرگز اتفاق نیفتاده. خیال‌پردازی به این معنی، با افزایش سن بیشتر می‌شود.

اطلاعات گمراه‌کننده پس از رویداد

اطلاعاتی که بعد از یک رویداد دریافت می‌کنید، می‌تواند حافظه شما را درباره آن رویداد تغییر دهد. این شامل اطلاعات جزئی آن رویداد است و به توضیح اینکه چرا شهادت شاهدان عینی ممکن است غیرقابل اعتماد باشند، کمک می‌کند.

پیش‌زمینه ذهنی (Priming)

پیش زمینه عواملی را توصیف می‌کند که منجر به یک رویداد می‌شوند و بر درک ما از آن تأثیر می‌گذارند. این عامل تلقین یا پیش‌فرض نیز نامیده می‌شود. مثلا تفاوت بین اینکه بپرسیم «فلانی چقدر قدکوتاه است؟» با اینکه سوال را اینطور بپرسیم که «چقدر قدبلند است؟». یا مثلا پرسیدن «آن ماشین سیاه را دیدی؟»، به جای سؤال «ماشین سیاهی دیدی؟».

در واقع این عامل اشاره ظریفی در لفظ است که بر پاسخ و حافظه تأثیر می‌گذارد. در اصل، حافظه بسته‌های آسیب‌پذیری از اطلاعات ذخیره شده در مغز است که می‌تواند در طول زمان تغییر کند. ما فرض می‌کنیم که خاطرات ما دقیق هستند ولی لزوماً اینطور نیست.

نظریه واقعیت‌های جایگزین

این نظریه برای توضیح اثر ماندلا از فیزیک کوانتومی اثر می‌گیرد و به این ایده مربوط می‌شود که به جای توالی خطی زمان رویدادها، ممکن است واقعیت‌ها یا جهان‌های موازی در حال وقوع باشند و با خط زمانی ما مخلوط شوند. افرادی که خاطرات یکسانی دارند، با جابه‌جایی بین این واقعیت‌های مختلف، خط زمانی‌شان تغییر کرده است.

اگر فکر می‌کنید این نظریه واقع‌گرایانه به نظر نمی‌رسد، تنها نیستید. متأسفانه، ایده واقعیت‌های جایگزین غیرقابل ابطال است. به این معنی که هیچ راهی برای رد وجود جهان‌های دیگر در دسترس نیست. به همین دلیل است که چنین نظریه‌ی دور از ذهنی همچنان در میان معتقدان به اثر ماندلا مورد توجه قرار می‌گیرد. نمی‌توانید ثابت کنید که واقعی نیست، بنابراین نمی‌توانید احتمال آن را نادیده بگیرید. برای بسیاری از مردم، هیجان کمی رمز و راز در زندگی روزمره، خوشایند است.

کوتاه از اثر ماندلا

در حالی که تصور واقعیت‌های جایگزین ممکن است به دلیل فضای اسرارآمیز آن جذاب باشد، بسیاری از نمونه‌های اثر ماندلا احتمالاً به دلیل نوعی اشتباه در به خاطر سپردن جمعی است. یادآوری نادرست اطلاعات در واقع بسیار رایج است. یک مطالعه نشان داد که ۷۶ درصد از مردم وقتی از آن‌ها خواسته می‌شود اطلاعاتی را به خاطر بیاورند، مرتکب نوعی اشتباه می‌شوند.

تأثیر اینترنت

نقش اینترنت در تأثیرگذاری بر خاطرات مردم را نباید دست‌کم گرفت. احتمالاً تصادفی نیست که توجه به اثر ماندلا در عصر دیجیتال رشد کرده است. اینترنت راهی قدرتمند برای انتشار اطلاعات است و با انتشار این اطلاعات احتمال ایجاد باورهای نادرست و نادرست به وجود می‌آید.

سپس مردم شروع به ایجاد جوامعی حول این دروغ‌ها می‌کنند و آنچه زمانی خیالی بود، واقعی به نظر می‌رسد. یک مطالعه بزرگ درباره بیش از ۱۰۰ میلیون خبر مورد بحث در سراسر توییتر، که در طی ۱۰سال انجام شد، نشان داد که شایعات هر بار تا حدود ۷۰ درصد بر حقیقت پیروز می‌شوند. این تصویر از سرعت انتشار اطلاعات نادرست در اینترنت می‌تواند به توضیح اثر ماندلا کمک کند.

هر فرد از تجربه یا خاطره خود از یک رویداد صحبت می‌کند و آن خاطره اگر نادرست باشد، می‌تواند بر خاطرات افراد دیگر تأثیر بگذارد. گاهی مردم خاطرات خود را با چیزی که اکثریت به خاطر می‌آورند، هماهنگ می‌کنند. یادآوری مکرر چیزی باعث افزایش اعتماد به نفس شما در به خاطر آوردن آن می‌شود، حتی اگر در طول زمان نادرستی آن ثابت شود.

هر چه افراد بیشتر و بیشتری جزئیات نادرست ارائه دهند، به عنوان واقعیت در خاطرات دیگران گنجانده می‌شود و اعتقادشان را به درستی آن‌ها تقویت می‌کند. با وجود شواهد منطقی مبنی بر اینکه اثر ماندلا به احتمال زیاد بر اساس خطاپذیری حافظه انسان توضیح داده می‌شود و نه با نظریه جهان‌های موازی، باید بگوییم که ما هنوز همه چیز را نمی‌دانیم. همانطور که حوادث بیشتری با اثر ماندلا رخ می‌دهد، شاید تحقیقات بیشتر منشأ آن را روشن کند.

شما در جامعه و اطرافیان خود نمونه‌ای از اثر ماندلا را به خاطر می‌آورید؟

این مطلب فقط جنبه‌ی آموزش و اطلاع‌رسانی دارد. پیش از استفاده از توصیه‌های این مطلب حتما با یک متخصص مشورت کنید. برای اطلاعات بیشتر بیانیه‌ی رفع مسؤولیت دیجی‌کالا مگ را بخوانید.

منبع: verywellmind

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه