۱۰ شخصیت مارول که به انتقام‌جویان خیانت کردند

۴ اسفند ۱۳۹۹ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۹ دقیقه

خیانت نقش مهمی در ملودرام‌های ابرقهرمانی ایفا می‌کند. از شخصیت‌هایی که ناخواسته و با نیت خوب باعث فجایع و آسیب‌های جبران‌ناپذیر گرفته تا کاراکترهایی که از اول ذات پلیدی داشتند و به دنبال خرابکاری بودند. انتقام‌جویان در ابتدای کارشان با چنین اتفاقات تاریک و نفس‌گیری دست‌وپنجه نرم می‌کردند و داستان‌های جذاب و هیجان‌انگیزی خلق می‌شد. اما رفته‌رفته این ماجراها از زندگی انتقام‌جویان فراتر رفت و ابعادی گسترده‌تر پیدا کرد و فجایعی جهانی به وجود آورد. در اوایل سال ۲۰۰۰، بی‌اعتمادی بین جامعه‌ی ابرقهرمانان به قدری بالا گرفت که زنجیره‌ای از حوادث و فجایع کنترل‌ناپذیر به وجود آمد.

این ایده‌ی داستانی موفقیت‌های زیادی در پی داشت و هواداران کمیک‌بوک‌ها با اشتیاق زیاد ماجرای خیانت‌ها جنگ‌های داخلی بین ابرقهرمان‌های محبوبشان را دنبال می‌کردند، مارول هم که حسابی از این میزان توجه خوشحال بود، شدت تنش و درگیری‌ها را افزایش داد و جذابیت داستان‌هایش را بیشتر و بیشتر کرد.

نیرومندترین قهرمانان زمین شاید برای هر چالشی آماده باشند، ولی نسبت به درگیری‌های درون خودشان مصون نیستند.

۱۰. هنک پیم

هنک پیم

مرد مورچه‌ای اولیه‌‌ی انتقام‌جویان مدت‌ها به خاطر جایگاهی که به نسبت سایر ابرقهرمان‌ها داشت ناراضی بود و می‌خواست ابرقهرمان مطرح‌تر و مهم‌تری باشد. این تضاد درونی او در ابتدا خودش را به صورت خشم و عصبایت نشان می‌داد. استفاده‌ی افراطی او از ذره‌ی پیم و مشکلات عدیده‌ی دیگر باعث شد تا هنک پیم بیشتر و بیشتر در تاریکی و خشم فرو برود. نفرت او روز به روز بیشتر می‌شد و کنترلی هم رویش نداشت. تا اینکه یک روز تصمیم گرفت عملی قهرمانانه بکند تا در چشم بقیه جایگاه بالاتری پیدا کند، اما اقداماتش نتیجه‌ی عکس داد و نزدیک بود دشمنی را که تسلیم شده بود به قتل برساند.

هنک را به دادگاه نظامی کشاندند و هنک مستأصل و درمانده شد. او که امید داشت بتواند با گول زدن بقیه خودش را رستگار کند و اعتبارش را برگرداند، رُبات‌هایی را برنامه‌ریزی کرد تا به دادگاه حمله کنند، رُبات‌هایی که فقط او راه متوقف کردنشان را می‌دانست. همسرش جَنِت که از ماجرا باخبر بود، التماسش می‌کند که منصرف شود، ولی هنک به‌شدت عصبی است و جوابش را با مشتی توی صورت او می‌دهد. کبودی زیر چشمان جنت لکه‌ی ننگی است که برای همیشه در اعتبار و سابقه‌ی هنک  می‌ماند.

در نهایت هنک حمله‌ی رُبات‌ها را آغاز می‌کند، ولی جنت همه را نجات می‌دهد و حمله خنثی می‌شود. این فصل از زندگی هنک پیم همیشه او را آزار می‌دهد و با یادآوریش از خودش متنفر می‌شود. حتی با اینکه در آینده با اقداماتش خودش را احیا می‌کند و اعتبارش را برمی‌گرداند. این روزهای سیاه و مملو از خشم و نفرت از یاد هیچ‌کس نخواهد رفت. چنین درگیری‌ها و تنش‌های نفس‌گیری کمتر این روزها در انتقام‌جویان دیده می‌شود.

۹. ویژن

ویژن

اِروس تایتان بعد از اینکه هم‌تیمیش ویژن به طرز مشکوکی به کما می‌رود، سعی می‌کند او را به ابرکامپیوتر تایتان‌ها متصل کند تا مگر هوشیاریش را برگرداند. اما این اتصال نتایج بدی به بار می‌آورد. خودآگاهی ویژن از کنترل خارج می‌شود و توهمی خطرناک او را در می‌گیرد؛ اینکه تنها راه صلح جهانی اوست و باید شبکه‌های کامپیوتری کل زمین را تحت کنترل خودش در بیاورد تا با نظارت تمام نقاط جهان، انتقام‌جویان را مدیریت کند.

خوشبختانه هم‌تیمی‌های ویژن در نهایت موفق می‌شوند او را از این وضعیت خطرناک نجات دهند و سر عقل بیاورند. ویژن البته قصد و نیت شومی نداشت و به خیال خودش داشت به کل زمین خدمت می‌کرد. ولی پنتاگون که از اقدامات او ترسیده بود، رویکرد خصمانه‌ای پیش گرفت. گروهی مخفی که فراقانونی عمل می‌کرد، ویژن را قطعه‌ قطعه و خاطراتش را پاک می‌کند. اقدامی که باعث خشم و ناراحتی شدید واندا می شود.

۸. کوییک‌سیلور

برادر واندا بار دیگر باعث دردسر او و بقیه می‌شود. پیترو شخصیتی خودشیفته و پارانوید است که به همسر و فرزندش بی‌محلی می‌کند و اکثر اوقات در کنارشان نیست. وقتی متوجه می‌شود کریستال به او خیانت کرده، تصمیم می‌گیرد سر هم‌پیمانانش یعنی انتقام‌جویان تلافی کند و اتهام‌های واهی و بزرگی به آن‌ها می‌بندد. تهمت‌های کوییک‌سیلور انتقام‌جویان را مجبور می‌کند تا از دست مأمورین فدرالی که ابرانسان هستند فرار کنند.

خیانت کوییک‌سیلور تنها زمانی برملا می‌شود که انتقام‌جویان فرار کرده‌اند. پیترو بعدها از واندا هم متنفر می‌شود، چون با موجودی سنتزی مثل ویژن ازدواج کرده. رستگاری کوییک‌سیلور خیلی دیر سراغش می‌آید ولی وقتی واندا در آستانه‌ی فروپاشی و سقوط به بخش تاریک قدرت‌هایش است، تمام تلاشش را می‌کند تا او را برگرداند. کوییک‌سیلور مدام بین شخصیت خوب و قهرمانی آزاردیده و بی‌ثبات در نوسان است.

۷. دکتر دروید

دکتر دروید

دکتر دروید شخصیتی شبیه دکتر استرنج است که قدرت‌های جادویی و ماورایی دارد ولی آدمی مغرور و از خود راضی به حساب می‌آید. همین غرورش باعث می‌شود راوونا بتواند از او سو استفاده کند. دکتر دروید مثل بقیه‌ی آدم‌های از خود متشکر، خوشش می‌آید که الکی ازش تعریف کنند و تحسین‌های اغراق‌آمیز به او ببندند و همیشه معتقد است خودش به تنهایی از پس کارهایی که نیاز به همکاری تیمی دارد بر می‌آید. راوونا هم از همین ویژگی او استفاده و با چرب‌زبانی متقاعدش می‌کند که از طریق تله‌پاتی و قدرت‌های ذهنی، هم‌تیمی‌هایش را کنترل کند.

اقدام‌های پلید دروید علیه کاپیتان مارول (کاپیتان مارول اولیه که سیاه‌پوست بود) و رهبری‌اش در نهایت منجر به فلج شدن او می‌شود و به این طریق دوران اولین ابرقهرمان زن سیاه‌پوست مارول به پایان می‌رسد. در نهایت دروید هم قربانی نقشه‌هایی می‌شود که تحت تأثیر روونا اجرا کرده بود و انتقام‌جویان هم که از کارهایشان شرمنده و ناراحت هستند، گروهشان را از هم می‌پاشند.

این خط داستانی که خیلی خوب و جذاب نوشته شده اثر والتر سیمونسون و جان بوسیما بود و پایان‌بخش دوره‌ای از انتقام‌جویان به حساب می‌آید که در آن موقعیت‌های دراماتیک جذاب و درگیرکننده وجود داشت.

۶. اسکارلت ویچ

اسکارلت ویچ

اسکارلت ویچ با مشکلات عجیب و غریب زیادی سر و کار داشته و شاید هر کدام از ما هم جای او بودیم اینچنین دچار فروپاشی می‌شدیم.

در مقطعی، همسرش ویژن دچار فراموش می‌شود. بچه‌های دوقلویش هر بار که کنارشان نیست غیبشان می‌زند و برادرش پیترو مدام او را شماتت می‌کند. واندا در وضعیت روحی روانی ناپایداری قرار می‌گیرد و وقتی می‌فهمد بچه‌هایش که به صورت جادویی خلق شده‌اند، بخش‌هایی از مفیستو هستند عنان از کف می‌دهد و تبدیل به یک نژادپرست تمام‌عیار می‌شود که معتقد است جهش‌یافته‌ها نسبت به بشریت برتری دارند.

آرتیست/نویسنده‌ی این کمیک جان بیرن بود و شخصیت اسکارلت ویچ را دچار انقلاب‌های اساسی کرد. تصمیمی جنجال برانگیز و جسورانه. آگاتا هارکنس خاطرات بچه‌ها را از ذهن واندا حذف می‌کند، با این تصور که این کار او را درمان خواهد کرد. ولی در نهایت واندا همه چیز را به یاد می‌آورد و وقتی خشمش سرازیر می‌شود، با قدرت تغییر واقعیتی که دارد موجب مرگ خیلی از انتقام‌جویان می‌شود. اتفاقی که به طور موقت انتقام‌جویان را از هم می‌پاشد.

۵. نیک فیوری

نیک فیوری

نیک فیوری به‌عنوان رییس سازمان شیلد بی‌شمار ابرقهرمان را زیر دستش دارد که هروقت بخواهد می‌تواند ازشان استفاده کند. او به همراه کوِیک طرح و توطئه‌ای می‌چیند تا نخست‌وزیر لاتوریا را ترور کند. اما اقدامات کوِیک منجر به کشته شدن بی‌شما مردم عادی و غیرنظامی می‌شود. باقی قهرمان‌ها به شدت خمشگین می‌شوند و به فیوری که هم‌رزم دیرینه‌شان است می‌توپند که چرا مرتکب کشتار جمعی شده و آن‌ها را هم‌دست خودش کرده. اما فیوری که می‌خواهد همه چیز مخفیانه باقی بماند، خاطرات آن‌ها را دستکاری می‌کند.

از سوی دیگر اقدامات فیوری علیه لاتوریا عواقب سنگینی در پی دارد. حکفرمای لاتوریا تا پای نابودی کامل آمریکا پیش می‌رود. لوک کیج به کما می‌رود و جسیکا جونز که حامله بود، نزدیک است کشته شود. قهرمان‌ها که همه چیز را دوباره به یاد می‌آورند، می‌فهمند که چه خیانتی بهشان شده و به‌شدت ناامید و خشمگین می‌شوند، به‌ویژه ولوورین. ولی حالا فیوری دیگر فراری شده و «انتقام‌جویان جدید» مانده‌اند و بحران فساد.

۴. ماریا هیل

ماریا هیل رییس جدید شیلد مصمم بود که حمایت این سازمان را از ابرقهرمان‌های مستقل قطع کند و به خاطر همین انتقام‌جویان را عذاب می‌داد. او کسی است که مستقیما در شکل‌گیری جنگ داخلی بین انتقام‌جویان دخیل بود. او که می‌خواست قانون ثبت ابرانسان‌ها قبل از تصویب اجرایی شود، به کاپیتان آمریکا دستور داد تا ابرقهرمان‌هایی را که پیروی نمی‌کردند پیدا و بازداشت کند.

وقتی کاپیتان آمریکا نمی‌پذیرد تا برای واشنگتن و فرامینش خوش‌رقصی کند، مأمورین هیل به او حمله می‌کنند ولی موفق نمی‌شوند او را شکست دهند. هیل هم در واکنش، دستور کشتن او را می‌دهد. کاپیتان آمریکا از دیدها پنهان می‌شود و برای رهبری نیروی مقاومت اقدام می‌کند. هیل همچنین به گروه ابرقهرمان‌های آدمکش تحت مدیریت نورمن آزبورن دستور می‌دهد تا مرد عنکبوتی را که سرکش و خودسر شده دستگیر کنند، که منجر به شکل‌گیری یکی از بزرگترین چالش‌های پیتر پارکر می‌شود. ماریا هیل در این دوره از کمیک‌ها شخصیتی بی‌رحم بود که به هر قیمتی دستورات مقامات را اجرا می‌کرد.

۳. تونی استارک

در پی کشتار جمعی فجیعی که به دست یک ضدقهرمان فرار صورت می‌گیرد، واشنگتن مرد آهنی را به‌عنوان مأمور درجه اولش در بخش پلیس‌های ابرانسان برمی‌گزیند تا جنگی ایدئولوژیک و شخصی علیه شورش‌های کاپیتان آمریکا راه بیندازد. جنگی که جامعه‌ی ابرقهرمان‌ها را به کل نابود می‌کند. ولی خیلی از متحدان استارک وقتی او از سلاح مخفیش رونمایی می‌کند، حسابی می‌ترسند. گویا استارک نسخه‌ای شبیه‌سازی شده و بی‌مغز از ثور ساخته که بیل فاستر را که از پیشکسوتان انتقام‌جویان و ابر دانشمند بوده، به قتل رسانده.

مدیر امنیت ملی یعنی آزبورن به زودی این ماشین کشتار را مال خود می‌کند. استارک بعدها زندانی برای ابرانسان‌های خودسر می‌سازد که تحت تدابیر امنیتی شدید و با خشونت مدیریت می‌شود. او حتی مرد عنکبوتی را از سایرین جدا می‌کند و هویت واقعیش را هم به مردم می‌گوید. زندگی پیتر پن رسما جهنم می‌شود.

۲. ملکه ورانکه

این ام‍پراتور اسکرولی جسیکا درو / زن عنکبوتی را می‌رباید و خودش را به‌عنوان او جا می‌زند و انتقام‌جویان نمی‌توانند او را شناسایی کنند، حتی ولوورین که معمولا با بو کشیدن مردم می‌توانست شیادین را پیدا کند. ورانکه با نفوذ در جامعه‌ی ابرقهرمان‌ها، حمله‌ی تمام‌عیاری را به زمین ترتیب داد و پیروان بی‌شمارش را به‌عنوان مأمور مخفی روی زمین آورد، به‌ویژه در قامت مأمورین شیلد.

وقتی انتقام‌جویان در بدترین و ضعیف‌ترین حالت خود بودند و درگیری بین خودشان موجب گسستگی و تفرقه‌ی شدید شده بود، به مأمورینش دستور داد تا وارد فاز عملیاتی شوند و نزدیک بود قدرت‌های بزرگ زمین را سرنگون کند.

انتقام‌جویان درگیر نزاع‌های درونی بین خودشان بودند و حواسشان به اطراف نبود، برای همین نورمن آزبورن دست به کار شد و ورانکه را به قتل رساند و بلافاصله تبدیل به محبوب‌ترین قهرمان دنیا شد. اتفاقی که نقطه‌ی آغاز سلطه‌ی تاریکی بود، سالی تاریک و پرتنش در تاریخ کمیک‌ها که انتقام‌جویان در آن به حاشیه رانده شده بودند.

۱. کاپیتان آمریکا

کاپیتان آمریکا

در حدود سال ۲۰۱۷ هواداران مارول با شوک بزرگی رو‌به‌رو شدند؛ اینکه کاپیتان آمریکا از همان ابتدا مأمور هایدرا بوده و بقیه‌ی قهرمان‌ها را حسابی فریب داده. بعد از کودتای هایدرا علیه دموکراسی آمریکایی، کاپیتان آمریکا شاهد اعدام رفیق و هم‌رزم دیرینه‌اش ریک جونز بود و مرگ و بدبختی سراسر زمین را فراگرفت و خیلی از آمریکایی‌ها طرفدار فاشیسم شدند.

ولی در نهایت مشخص می‌شود که این نسخه‌ی مرگبار و هولناک کاپیتان آمریکا، در واقع متعلق به تایم‌لاین دیگری است. تایم‌لاینی که رد اسکال طراحیش کرده. ولی تا مدتی هواداران مطمئن بودند که خیانتی بزرگ رخ داده و انتقام‌جویان به پایان کار خودشان رسیده‌اند.

منبع: CBR

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۵۶ دیدگاه
  1. moones

    ای خدا چرا نمیفهمن یه سری… اینا برای کمیکشه ????

  2. Daniel

    میشه یکی به من بگه تونی استارک و کاپتان آمریکا تو کدوم فیلم و کامیکی خیانت کردن و چرا تونی استارک باید خیانت کنه چون همه پول ساخت گروه انتقام جویان رو تونی داره میده حالا این چرا باید خیانت کنه

    1. PN

      آخه تویی که کل آشناییت با مارول کمیکس
      خلاصه میشه تو فیلم های انتفامجویان و …
      چرا بدون هیچ تحقیقی نظر میدی
      تو کمیک جنگ داخلی تونی انتقام جویان را پاشوند به خاطر اینکه دیکتاتور بازی در آورد
      ولی خب از حق نگذریم فدا کاری هم کرده

  3. امین

    اونایی که هم میگن تونی استارک خیانت نکرده و اون فقط دنبال قاتل پدر و مادرش بوده .. دارن بخش فیلم رو میگن که تو کمیک ها نیست و نویسنده فیلم نوشته .. این لیست بر پایه کمیک های مارول هست .

  4. امین

    اگر شما کمیک خاندان ام رو بخونید میفهمید که شخصیت های : کوییک سیلور . اسکارلت ویچ . تونی استارک . ماریا هیل . هنک پیم خیانت کردن به انتقام جویان .
    هنوز ایکس من هم تو این کمیک بودن که از اون هم باز خیانت کار داشتن ایکس من .
    این لیست به احتما زیاد درسته و خیانت میشه بشه ( از ویژن بعید نبود اگه به کمیک های قبلیش توجه میکردیم . ولی واقعا کاپیتان آمریکا اصلا چرا مارول اینکارو با خودش کرد ؟ و مارو مسخره کرد ؟ )

  5. Amiralu

    دیگه دختر مارول انتقام جویان ببینه بدبختیه پسراست

  6. M. A. GH

    سلام. تونی استارک برای انتقام جویان مرد بعد شما میگین که تونی استارک خیانت کرده
    توی فیلم کاپیتان امریکا جنگ داخلی هم مشخضا من هم بودم انتقام پدر و مادرم رو میگرفتم. درکل فقط کاپیتان امریکا بود که خیانت کرد تازه زنده هم موند????????????

  7. پرنیا

    واتتتتتتتتتت؟؟؟؟؟تونی استارک کی خیانت کرد؟؟؟؟؟؟؟تو خودتو جای اون بزار کسی که مادر پدرتو کشته رو نمیکشی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اصلا این به کنار کاپیتان آمریکا کی خیانت کرد؟!؟؟؟؟؟؟؟؟؟دوما این کمیکه نه فیلم من تمام فیلمارو دیدم اصلا کاپیتان و تونی استارک خیانت نکردن و اینکه ملکه ورانکا از اول خبیث و بی شعور بود

  8. مهدی

    تونی و ویژن و کاپیتان خیانت نکردند الکی چرت و پرت نگو

    1. sarah

      وای شما چقد نابغه این.???? اصن بحث فیلم نیست. مقاله درباره کمیک بوکه که فیلم هم با الهام از اون ساخته میشه. اولا که فیلم رو دقیقا بر اساس اون نمیسازن ثانیا هنوز خیلی از ماجرهای کمیک بوک مونده که ساخته نشده.

  9. اکبر

    انیمیشنها داستانش با فیلمهای سینمایی فرق داره.انیمیشنها و کتابهای کمیک رو اگه دنبال کنی داستان همینه ولی تو فیلمهای دوازده گانه دنیای مارول از کاپتیان آمریکا ۱ تا پایان بازی، داستان متفاوته و اصلا اون چیزی نیس که توکتابها و انیمه هاست

  10. امین

    سلام دوستان . این که میگن خیانت و این چیزا ، توی کمیک بوک (داستان هایی که فیلمهارو از روش میسازن) هست و فعلا فیلمی از این چیزایی که اینجا گفتن ساخته نشده.

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه