۵ اختراع درخشان فیلم‌های علمی-تخیلی که به پیشبرد داستان کمک کردند

۲۵ مرداد ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
اختراعات فیلمهای علمی تخیلی

در داستان‌های علمی-تخیلی، اختراع برخی فناوری‌های جدید و رسیدن بشر به قله‌های جدید علم، می‌تواند اساس کل روایت باشد. ولی ضمناً، گاهی این موضوع می‌تواند به‌عنوان وسیله‌ای استفاده شود که به روایت کمک می‌کند به جلو حرکت کند یا مک‌گافینی (وسیله یا اتفاق کلیدی داستان) آشکار برای شخصیت‌ها باشد که به دنبال آن بروند و داستان را شکل دهند.

سازندگان و نویسندگان داستان‌های علمی-تخیلی معمولاً برای توضیح چیزهایی که نویسنده نیاز دارد در روایت اتفاق بیفتد، هزاران نوآوری تکنولوژیک و تخیلی ایجاد می‌کنند. ممکن است یعضی این مطلب را دلیلی بر تنبلی یا ضعف نویسنده در بیان دلایل منطقی بدانند، اما اختراع فناوری‌هایی که داستان را پیش ببرند، می‌تواند بسیار هوشمندانه باشد. وقتی صحبت از داستان‌نویسی به میان می‌آید، علم و فناوری می‌تواند به طرز چشمگیری کارآمد ظاهر شود و به عنوان ابزار روایی، الهام‌بخش باشد.

۱. تفنگ زاویه‌ی دید- راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها

تفنگ زاویه دید

اقتباس سینمایی سال ۲۰۰۵ از کمدی علمی-تخیلی دوست‌داشتنی داگلاس آدامز، «راهنمای کهکشان برای اتواستاپ‌زن‌ها» (The Hitchhikers’ Guide to the Galaxy) تغییرات عجیبی در داستان اصلی ایجاد کرد. یکی از جالب‌ترین ایده‌های فیلمنامه که آن را هم خود آدامز نوشته بود، تفنگ زاویه‌ی دید (Point of View gun) بود. این تفنگ که توسط تفکر عمیق (Deep Thought)، ابررایانه‌ای که همه چیز را حل می‌کرد، اختراع شد، هدف خود را مجبور می‌کند تا واقعیت را از منظر تیرانداز درک کند.

برقراری ارتباط بین موجودات هوشمند دشوار است و این که شخصیت‌ها احساسات خود را بیان کنند، روشی کسل‌کننده برای پیشبرد این روایت بود. در عوض، تفنگ زاویه‌ی دید شخصیت‌های دیگر را وادار می‌کند تا واقعیت احساسی دیگر موجودات را تجربه کنند. این مفهوم بسیار جذاب است، و راه‌حلی ارائه می‌دهد که می‌تواند همه‌ی درگیری‌ها را ریشه‌کن کند. در فیلم چند بار از این اختراع استفاده می‌شود و هربار استفاده از آن به شخصیت‌ها اجازه می‌دهد یکدیگر را بهتر درک کنند و از وقوع اتفاقات ناگوار و اقدامات دردسرساز در این داستان علمی-تخیلی جلوگیری می‌کند.

۲. سپر هالتزمن تلماسه

سپر هالتزمن

فرانک هربرت برای نوشتن شاهکارش،«تلماسه» (Dune)، در سال ۱۹۶۵، از طیف گسترده‌ای از اسطوره‌ها و افسانه‌ها الهام گرفت. از داستان‌های شاه آرتور گرفته تا حماسه‎ی بیوولف. به همین دلیل هم این اثر ترکیبی دوست‌داشتنی از داستان‌های علمی-تخیلی سخت و افسانه‌های قدیمی است. وقتی صحبت از مبارزه‌های علمی-تخیلی به میان می‌آید، اکثراً تفنگ‌های لیزری و جنگ‌های سفینه‌های فضایی را تصویر میکنند. اما هربرت به راهی نیاز داشت تا نبرد با شمشیر و چاقو را به اندازه‌ی اورنی تاپترها و فن‌آوری تعلیق منطقی و همزمان پیشرفته نشان دهد.

به همین دلیل بود که سپر هالتزمن وارد داستان شد، یک میدان نیروی شخصی که کسی که آن را می‌پوشد از آسیب در امان نگه می‌داشت. محصور کردن بدن در انرژی غیرقابل نفوذ معادل پوشش پلاستیکی مهر و موم شده با خلاء است و باعث خفگی می‌شود، بنابراین سپر طوری تنظیم می‌شود که اجازه دهد ماده‌ای که با سرعت کم حرکت می‌کند، از آن عبور کند. این مسئله جدا از این که به فرد امکان نفس کشیدن می‌دهد، او را تا حدی نیز آسیب‌پذیر می‌کند. سپر نسبت به تمام پرتابه‌های با سرعت بالا و اسلحه‌های پرتابی مقاوم است، اما تیغه‌های دستی می‌توانند از آن عبور کنند. این اختراع همان توجیه روایی کاملی است که هربرت در داستان علمی-تخیلی برای نبرد منحصربه‌فرد با چاقو در جهان «تلماسه» به آن احتیاج داشت.

۳. نورولیزر- مردان سیاه‌پوش

نورولیزر

کلاسیک کمدی علمی-تخیلی ماندگار محصول ۱۹۹۷ و سه دنباله‌ی ناامیدکننده‌ی آن، مردان سیاه‌پوش (Men in Black) یکی از هوشمندانه‌ترین راه‌ها را برای دور زدن رایج‌ترین مشکل روایی آن دوران ابداع کردند. سازمان مرد سیاه‌پوش به طور مخفیانه فعالیت می‌کند و بدون این که کسی خبردار شود به امور فرازمینی‌ها روی زمین می‌پردازد. وقتی صحبت از روایتی می‌شود که وابسته به رازداری است، مخاطبان بلاک‌باستر‌ها همواره در تعجبند که چگونه جزئیات کوچک دیده نمی‌شوند و همه‌چیز مخفی می‌ماند. برای دور زدن این موضوع، ابرقهرمانان دارای هویت‌های مخفی هستند، جاسوس‌ها زیرساخت‌های دولتی برای دفن شواهد دارند، و پلیس‌های فضایی داستان‌های علمی-تخیلی دارای نورولیزر هستند.

این دستگاه حافظه‌ی کوتاه‌مدت فرد را با تاباندن نور پاک می‌کند و به کاربرش این امکان را می‌دهد که اتفاقات اخیر را برای فرد هدف بازنویسی کند. این قابلیت باعث اتفاق افتادن چندین موقعیت کمدی در داستان می‌شود که جنبه‌ی کمدی فیلم را منحصربه‌فردتر می‌کند، اما همچنین راهی عالی‌ست که به این سازمان مخفی اجازه دهد هر کاری می‌خواهد انجام دهد و همچنان مخفی بماند.

۴. T-1000– نابودگر۲: روز داوری

T-1000

در مجموعه فیلم‌های نابودگر (Terminator) نمونه‌های کمتر هوشمند طرح‌های «اسکای‌نت» بارها توسط منابع مختلف مورد بازجویی قرار گرفته‌اند، اما این تکینگی ایده‌های خوبی بهمراه داشت. اولین فیلم مدل T-800 را معرفی کرد که برای ادغام در جامعه انسانی به منظور شکار سارا کانر طراحی شده بود. این اختراع از نظر تئوری قوی بود اما چندین نقطه ضعف در دنیای علمی-تخیلی داستان داشت. هنگامی که سارا از اولین سوءقصد به جانش سالم بیرون آمد، دیگر این پوشش T-800 برای رسیدن به هدف اصلی خود بی‌فایده بود. علاوه بر این، T-800 یکی از بزرگترین و متفاوت‌ترین بدن‌های انسانی را داشت که باعث می‌شد متمایز شود.

T-1000 با توانایی تبدیل شدن به هر شخصی که با آن روبه‌رو می‌شود این مشکلات را حل می‌کند. این قابلیت باعث می‌شود که برخورد جان و سارا با هر غیرنظامی‌ای خطرناک باشد. T-1000 حتی می‌تواند به شکل زمین زیر پای سارا دربیاید. این ارتقایی خیره‌کننده برای نابودگران است که اتفاقات و هیجانات زیادی به داستان اضافه می‌کند.

۵. دریفت حاشیه اقیانوس آرام

دریفت

گیلرمو دل تورو مهارت خیره‌کننده‌ی خود در داستان‌سرایی را در هیولای غول‌پیکر فیلم «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» (Pacific Rim)، شاهکار محصول سال ۲۰۱۳، نشان داده است. بشر با هیولاهایی روبه‌رو می‌شود که او را تهدید به نابودی تمام حیات روی زمین می‌کنند، بنابراین اختلافات خود را کنار می‌گذارند و ماشین‌های غول‌پیکری به نام «یگر» می‌سازند که به‌وسیله‌ی آن‌ها این موجودات را شکست دهند. یگرها برای آن که یک نفر تنهایی کنترلشان کند، خیلی بزرگ هستند، بنابراین دو نفر باید هم‌زمان این بار را به اشتراک بگذارند. اما نکته‌ای وجود دارد: این دو خلبان باید در هماهنگی کامل باشند و در واقع به‌عنوان یک موجود عمل کنند.

این فرآیند «دریفت» نام دارد و بی‌نقص است. شخصیت‌های اصلی رالی و ماکو شروع به جنگیدن می‌کنند و تلاش می‌کنند تا دیدشان یکی باشد، اما توانایی آن‌ها برای مبارزه با هیولای بزرگ، پشت ناتوانایی‌شان برای غلبه بر مسائل عاطفی‌ گیر افتاده است. این دلیلی کاملاً دراماتیک در جهان روایت است که قهرمانان را مجبور کنیم قبل از این که بتوانند با شرورهای داستان مبارزه کنند با شیاطین درونی خود روبه‌رو شوند. حرکتی هوشمندانه که به بیننده اجازه می‌دهد احساسات، تنش و قدرت مبارزه‌ی خلبانان بر سر مرگ و زندگی را به‌خوبی احساس کند. «دریفت» هوشمندانه‌ترین اختراع فیلم «حاشیه‌ی اقیانوس آرام» است و فیلم‌های علمی-تخیلی بیشتری باید از آن الگو بگیرند.

منبع: GAMERANT

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

یک دیدگاه
  1. Jedi master kayhahn

    بد نبود ولی در حق star wars خیلی بی انصافی شد چون
    : هایپردرایو و هایپراسپیس
    لایتسیبر
    سلاحی برای نابود کردن سیاره

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه