۱۰ فیلم‌ برتر علمی-تخیلی درباره‌ی آرمان‌شهرها

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۶ دقیقه
10 فیلم‌ برتر علمی-تخیلی درباره‌ی آرمانشهرها

یافتن فیلم‌‌های سینمایی خاص در ژانر علمی-تخیلی که دیدگاه خوش‌بینانه‌ای نسبت به آینده داشته باشند کار به نسبت سختی است. اول از همه، تعریف کردن قصه‌هایی پیرامون جهان آینده که در آن همگان احساس خوش‌بختی و خوشحالی کنند، کار چندان آسانی نیست. همچنین می‌توان این‌گونه برداشت کرد که تصورات عموم مردم از آینده، در واقع انعکاسی از جهانی فعلی. این روزها فیلم‌های سینمایی با موضوع دیستوپیا یا پاد آرمان‌شهر در مقیاس گسترده‌ای نسبت به فیلم‌های آرمان‌شهری ساخته می‌شوند؛ احتمال می‌رود تولید این دسته از فیلم‌ها به دلیل باوری باشد که بسیاری از تماشاگران نسبت به آینده دنیا دارند؛ یک دنیای رو به زوال.

در حال حاضر، فرانچایز «استار ترک» (Star Trek) معیار پرطرفداری از افکار روشن‌بینانه پیرامون آینده در فیلم و سریال‌های تلویزیونی است. این فرنچایز که بیشتر از سی سال عمر و قدمت دارد، داستان‌های مختلفی را در صحنه‌های نمایش کوچک و بزرگ به تصویر می‌کشد اما دنباله‌های اخیر استار ترک هم بیشتر به سمت و سویی بدبینانه نسبت به آینده حرکت کرده است.

عوامل مختلفی برای تبدیل یک اثر علمی-تخیلی به یک فیلم نشاط‌بخش وجود دارد. برای مثال، با این‌که فیلم بلید رانر (‌Blade Runner) محصول سال ۱۹۸۲ در نمایش یک پادآرمان‌شهر موفق عمل می‌کند، جهان فیلم از جنبه بصری زیبا و الهام‌بخش است. در مثالی مشابه، در فیلم «برزیل» (Brazil) محصول سال ۱۹۸۵ میلادی به کارگردانی تری گیلیام، آینده‌ای به تصویر کشیده می‌شود که پیش‌تر در رمان ۱۹۸۴ به قلم جورج اورول توصیف شده بود؛ یک پادآرمان‌شهر که در واقع، یک جهان تخیلی متشکل از فناوری‌های مدرن و پر زرق و برق است که هر بیننده‌ای دلش می‌خواهد در آن دنیا به اکتشاف بپردازد.

در مقابل، حسِ امیدواری که در پیامد فیلم‌های علمی-تخیلی آرمان‌شهری وجود دارد، هیچ تضمینی وجود ندارد که پس از تماشای این نوع از فیلم‌ها، مزه تلخی از تماشایشان در دهان بیننده به وجود نیاید. فیلم «ایکاری ایکس‌بی‌وان» (Ikarie XB1) محصول سال ۱۹۶۳ میلادی، در نمایش سفر بین‌ستاره‌ای عملکرد شگفت‌انگیزی از خود به نمایش گذاشت اما در قوی‌ترین تصاویر این فیلم، مضامینی از انزوا و وحشت کاملا محسوس است. در مثالی دیگر، فیلم کلاسیک «برهنه روی ماه» (Nude on the Moon) محصول سال ۱۹۶۱ به کارگردانی دوریس ویشمن، یکی از خوش‌بینانه‌ترین آثار سینمایی است که درباره اولین برخورد بشر با موجودات فضایی ساخته شده است اما تیره و تار بودن دنیای فیلم موجب می‌شود تا انسان بیشتر حسِ افسردگی پیدا کند تا نشاط.

در ادامه قرار است ۱۰ فیلم برتر علمی-تخیلی معرفی شود که بسیاری از آنها بیش از چند دهه قدمت دارند. این دسته از فیلم‌ها آینده‌ای را نشان می‌دهند که در مقایسه با نگرش سایر فیلم‌های سینمایی یک قرن گذشته، تصاویر کاملا متضادی را ارائه می‌دهند.

۱۰- «فقط تصور کن» (Just Imagine)

فیلم «فقط تصور کن» (Just Imagine)

  • کارگردان: دیوید باتلر
  • بازیگران: ال برندل، مورین اُسالیوان، جان گریک
  • محصول: ۱۹۳۰، آمریکا
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۵.۴ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۴۴٪

درست همانند خیلی دیگر از فیلم‌های اولیه سینمای هالیوود، فیلم «فقط تصور کن» را باید ببینید تا باورش کنید. این فیلم مثال بسیار خوبی است که چگونه ایده‌های آرمان‌شهری خیلی سریع‌تر از ایده‌های پادآرمان‌شهری رشد می‌کند و چطور می‌توان جهانی را در آینده خلق کرد که جدا از القای یک حسِ بد، زننده و تاریک، اثری سراسر بانشاط، موزیکال و کمدی باشد.

در نیویورک سال ۱۹۸۰ میلادی، ازدواج‌ها باید توسط ایالت مرکزی مورد تایید قرار گیرد. در این دنیا، خلبانی به اسم J-21 (جان گریک) وارد رابطه عاشقانه‌ای با LN-18 (مورین اُسالیوان) می‌شود اما شخصیت زنِ داستان وادار می‌شود با فردی ثروتمند به اسم Z-4 (هوبارت بوسورث) ازدواج کند. داستان این فیلم، تلاش‌های J-21 را برای رسیدن به معشوقه‌اش تعریف می‌کند. این خلبان برای رسیدن به دختر مورد علاقه‌اش فرصت مناسبی را کسب می‌کند. به او پیشنهاد می‌شود تا اولین ماموریت هوایی کره زمین به ماه را هدایت کند.

فیلم «فقط تصور کن» در نمایش صحنه‌های افتتاحیه، آسمان‌خراش‌های شهرهای خیالی آینده‌‌ی دور و همچنین فضاپیماهای مدرن عملکرد خارق‌العاده‌ای از خود به یادگار می‌گذارد. این اثر توانسته مقایسه‌ای از ممنوعیت قوانین و کنترل بدن زنان توسط یک حکومت مرکزی را به زیبایی به تصویر بکشد. با تمام این تفاسیر، تماشای این فیلم بیشتر در نیمه اول لذت‌بخش است اما در نیمه دوم که شخصیتِ داستان زمین را ترک می‌کند، بودجه فیلم به نظر می‌رسد رو به پایان بوده و به همین دلیل، با یک پایان‌بندی نه چندان جالب پرونده فیلم بسته می‌شود؛ درست مثل یک قسمت بد از سریال «دکتر هو»، نسخه کلاسیک.

۹- «آنها به یک شهر آمدند» (They Came to a City)

فیلم «آنها به یک شهر آمدند» (They Came to a City)

  • کارگردان: باسیل دردن
  • بازیگران: جان کلمنتس، گوگی ویترز، ریموند هانتلی
  • محصول: ۱۹۴۴، انگلیس
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۳ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز:

در اواسط دهه ۱۹۴۰ میلادی، استودیوهای Ealing واقع در انگلیس، فیلم‌های تخیلی متعددی بر محور جنگ‌های زمانی تولید کردند که در این دسته از فیلم‌ها، گروهی از مردم در وضعیت‌های غیر محتمل در کنار یکدیگر قرار می‌گرفتند. فیلم «آنها به یک شهر آمدند»، تنها فیلم این استودیو است که می‌توان آن را در ژانر علمی-تخیلی طبقه‌بندی کرد. این فیلم که توسط باسیل دردن (Basil Dearden) کارگردانی شده، داستانی را تعریف می‌کند که در آن ۹ نفر از مناطق مختلف، به یک شهر ایده‌آلِ‌ بی‌نام و نشان منتقل می‌شوند. بعضی از این انسان‌ها تصمیم به ماندن می‌گیرند، برخی دیگر در همان شهر استراحت می‌کنند و عده‌ای دیگر نیز بنا به دلایل مختلف راهش را کج کرده و به یک سمت و سوی دیگر می‌روند.

این فیلم درست مانند بسیاری از فیلم‌های انگلیسیِ آن دوره، جنگ را به پس‌زمینه هل می‌دهد. فیلم «آنها به یک شهر آمدند»، این مسئله را مطرح می‌سازد که بزرگترین مانع برای آرمان شهرِ پس از جنگ، از جنس ایدئولوژیکی نیست، بلکه پیش‌داوری انسان‌های معمولی است. تنوع اجتماعی خاصی که در این فیلم می‌بینیم، در سایر آثار سینمایی کنونی آن‌چنان متنوع نیست؛ چراکه یک سوم از گروه، اشراف‌زاده هستند و از آنجا که شخصیت‌ها با لهجه‌های مختلف در فیلم وجود داشته‌اند، گردآوری چنین گروه متنوعی در فیلمی با چنین ژانری، دشوار خواهد بود. از طرفی، شخصیت‌ها در چنین فیلمی به هیچ وجه کاریکاتوری نیستند.

فیلم «آنها به یک شهر آمدند» بر اساس یک نمایش‌نامه ساخته شده است. شاید به همین دلیل، هیچ‌وقت شهر در داخل این فیلم نشان داده نمی‌شود. بیشترین چیزی که در این فیلم دیده می‌شود، یک منطقه انتظارِ مدرن و شیک است اما نمایش محیط در همین اندازه هم کافی است تا دیدگاه جسورانه فیلم‌ساز را درک کنیم. بخش اعظمی از فهم این موضوع، روی دوش بریزی لاندن (با بازی گوگی ویترز) است که تلاش می‌کند تا ما آینده را به شکلی ببینیم که او می‌بیند. فیلم به ظاهر از شیوه تعلیم و تربیتی خود آگاه است؛ به خصوص این‌که در پایان، شخصیت پریستلی به مخاطبین می‌گوید «از توجه شما سپاسگزاریم»!

۸- «سیاره ممنوعه» (Forbidden Planet)

فیلم «سیاره ممنوعه» (Forbidden Planet)

  • کارگردان: فرد ویلکاکس
  • بازیگران: والتر پیجن، ان فرانسیس، لزلی نیلسن
  • محصول: ۱۹۵۶، آمریکا و ژاپن
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۵ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۶٪

یک سفینه فضایی نظامی به سرپرستی فرمانده آدامز (لزلی نیلسن) در سرزمینی به اسم الطایر ۴ فرود می‌آید تا به دنبال بازماندگانی باشند که پیش‌تر در این سرزمین فرود آمده بودند. اعضای این سفینه به زودی متوجه می‌شوند که تنها افراد مقیم در این سرزمین، دانشمندی به اسم موربیوس (والتر پیژن)، دخترش التاریا (ان فرانسیس) و یک ربات به اسم رابی هستند. اوضاع زمانی به هم می‌ریزد که اعضای سفینه به پیشنهاد موربیوس مبنی بر فرار از سیاره اهمیت نمی‌دهند و آنها پس از مدتی خودشان را در نبرد با موجودی نامرئی می‌بینند که ظاهرا راه خلاصی آسانی برای این مقابله وجود ندارد.

فیلم «سیاره ممنوعه» به کارگردانی فرد ویلکاکس شاید بهترین فیلم علمی-تخیلی باشد که توانسته شیوه و نوع سبک «پس از جنگ» (Post-war) را در آینده دور به زیبایی به تصویر بکشد. فیلم سیاره ممنوعه توانسته به یک الگوی موفق برای آثار دیگر مثل سریال «گمشده در فضا» (Lost Space) و سریال استار ترک تبدیل شود. عنوان و پوستر هنری فیلم موجب شده تا این فیلم تا حدودی شبیه به فیلم‌های ژانر وحشت نیز باشد. مولفه وحشت در این فیلم، بعدها در آثار دیگر نظیر فیلم «نمایش تصویر ترسناک راکی» (The Rocky Horror Picture Show) محصول سال ۱۹۷۵ میلادی نیز مورد اشاره قرار می‌گیرد.

با این‌که بخش زیادی از قصه، از نمایش‌نامه‌ «طوفان» شکسپیر الهام گرفته شده، این فیلم در انتها شبیه به قصه‌های ژولز ورن به پایان می‌رسد. طراحی‌های خوش‌بینانه‌ و معرکه‌ی فیلم در انتها سرکوب شده و پیام هشداردهنده‌ای پیرامون جنگ هسته‌ای به مخاطب القا می‌شود. وسواس ذهنی بشر در دوره‌ی مذکور داخل دنیای فیلم به انضمام تجزیه و تحلیل روان‌شناختی فیلم نشان می‌دهد که نباید به هوش و فراست بشر به علاوه‌ی فناوری مدرن اعتماد کرد؛ چراکه ترکیب این دو مولفه می‌توان جهان‌هایی را نابود و حتی از نو خلق کرد.

۷- «مسیری به سمت ستاره‌ها» (Road to the Stars)

فیلم «مسیری به سمت ستاره‌ها» (Road to the Stars)

  • کارگردان: پاول کلشنتسف
  • بازیگران: جورجی سولویف، لئونید خمارا، جورجی کولبوش
  • محصول: ۱۹۵۷، شوروی
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز:

فیلم «مسیری به سمت ستاره‌ها»، اثری کوتاه، مستند و درام، حاصل دستِ هنرمندان شوروی سابق است که در سال ۱۹۵۷ اکران شد. فیلم درباره ضرورت استفاده از فناوری‌های فضاپیماها است و توسط پاول کلشنتسف کارگردانی می‌شود. فیلم با صحنه‌هایی از دهکده‌ای آغاز می‌شود که زندگی داشمند پیشکسوتی در زمینه راکت به اسم کنستانتین سیکفسکی (جیورجی سولوویف) به تصویر کشیده می‌شود. سپس فیلم به زمانی در آینده سفر کرده و به نمایش مدارهای فضایی ساخته شده توسط بشر، زندگی انسان در ایستگاه‌های فضایی و همچنین سفر و اقامت به ماه می‌پردازد.

فیلم به طرز شگفت‌انگیزی یک اثر مصنوع و جذاب است که بدون تبلیغاتی پر سر و صدا – که بخشی جداناپذیر از فیلم‌های علمی-تخیلی است – این قدرت را دارد تا مخاطب را با نمایش طراحی‌های راکت‌ها، جلوه‌های ویژه، نمایش جاذبه صفر و همچنین انیمیشن‌های شگفت‌انگیزِ پرتابه‌ی راکت مجذوب کند. فیلم «مسیری به سمت ستاره‌ها»، زندگی در فضا را به شکل و شمایل مطبوع‌تری نشان می‌دهد؛ حداقل بهتر از فیلم جورج پال به اسم «نبرد فضایی» (Conquest of Space)، محصول سال ۱۹۵۵ میلادی؛ چراکه در فیلم «مسیری به سمت ستاره‌ها»، یک ایستگاه فضایی پر از کتاب‌ و همچنین گربه‌ به تصویر کشیده می‌شود!

۶- «تاندربردها به پیش» (Thunderbirds Are Go)

فیلم «تاندربردها به پیش» (Thunderbirds Are Go)

  • کارگردان: دیوید لین
  • بازیگران: سیلویا اندرسون، ری برت، الکساندر دیوین
  • محصول: ۱۹۶۶، انگلیس
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۴ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۵۷٪

دهه ۱۹۶۰ میلادی، عصری بود که ایده‌های خوش‌بینانه هنوز سرکوب نشده بودند و نمایش عروسکی تاندربردها حتی خوش‌بینانه‌تر از سری استار ترک توانسته بود در تلویزیون جایگاه خوبی را برای خود کسب کند. داستان در هر قسمت از این سریال به این شکل است که یک سری از ماشین‌های استثنائی و بزرگ دچار مشکلاتی شده و برای حل این بحران، به ماشین‌های بزرگتر و قوی‌تر از آنها برای حل این معضل نیاز پیدا می‌شود. اولین اقتباس سینمایی از این فیلم‌نامه‌ی ساده، با فیلم «تاندربردها به پیش» در سال ۱۹۶۶ انجام شد.

به طور خلاصه، فیلم‌نامه‌ی این فیلم شبیه به سناریوی قسمت‌های سریال تاندربردها است: یک فضاپیما که به مقصد مریخ حرکت می‌کند، دچار نقص فنی شده و سقوط می‌کند. به‌واسطه‌ی این اتفاق، دو سال طول می‌کشد تا فضاپیمای مذکور مجدد سر پا شده و به پرواز در بیاید. فضاپیما پس از شش هفته روی مریخ فرود می‌آید اما مریخی‌های شبیه به مار در سطح کره مریخ حضور دارند که موجب می‌شود تا دوباره فضاپیما سقوط کند. با این‌که فیلم از لحاظ فنی در سطح بالایی قرار ندارد، ایده‌ی جذاب داستان می‌تواند یک آینده واقع‌گرا از جهانی علمی-تخیلی را تعریف کند. هر چند، دیدگاه جری اندرسون، نویسنده این سریال بعدها نسبت به این ژانر تغییر صد و هشتاد درجه‌ای پیدا کرده و مخاطب در سریال «فضا: ۱۹۹۹» (Space: 1999) با یک قصه بدبینانه طرف حساب می‌شود؛ سریالی که از سال ۱۹۷۵ تا سال ۱۹۷۷ میلادی از تلویزیون پخش شد.

۵- «زنگ تفریح» (Playtime)

فیلم «زنگ تفریح» (Playtime)

  • کارگردان: ژاک تاتی
  • بازیگران: ژاک تاتی، باربارا دنک، ریتا میدن
  • محصول: ۱۹۶۷، فرانسه و ایتالیا
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۸ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۸٪

فیلم زنگ تفریح، شاهکار بی‌چون و چرای ژاک تاتی محصول سال ۱۹۶۷ میلادی، نه تنها دیدگاه مثبتی به آینده‌ی یک جامعه مصرف‌گرا دارد، بلکه یکی از لذت‌بخش‌ترین فیلم‌های سینمایی محسوب می‌شود که تا به حال ساخته شده است. داستان درباره شخصیتی به اسم منسیور هولوت (تاتی) است که یک روز کاری در شهری فوق مدرن مرخصی می‌گیرد تا یک قرار کاری ساده را دور بزند اما سلسله حوادثی رخ می‌دهد که مخاطب با نقاشی‌های زنده‌ای از یک دنیای فوق پیشرفته روبه‌رو می‌شود.

تاتی به طرز تحسین برانگیزی این شرح خیالی داخل فیلم را از صفر با هزینه و بودجه شخصی می‌سازد. این مسئله به او اجازه می‌دهد تا هر نوع نگرش و دیدگاهش را در فیلم به راحتی بگنجاند. با وجود ناهم‌خوانی شخصیت هولوت با محیط اطرافش، او هیچ‌وقت احساس تنهایی یا انزوا را احساس نمی‌کند؛ ‌چراکه او به هر جا که سر می‌زند، با چهره‌های دوستانه‌ای روبه‌رو می‌شود که او را از روزهای گذشته‌اش به خوبی به یاد می‌آورند.

جدا از معماری مدرن و تاثیری که این محصول روی مخاطب دارد، فیلم در تمامی اوضاع یک اثر گرم و رنگارنگ است. این فیلم علنا دنیایی را نشان می‌دهد که به معنای واقعی کلمه می‌توان آن را علمی-تخیلی مطلق دانست.

۴- «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» (A Space Odyssey: 2001)

فیلم «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» (A Space Odyssey: 2001)

  • کارگردان: استنلی کوبریک
  • بازیگران: گری لاک‌وود، ویلیام سیلوستر، دنیل ریچر
  • محصول: ۱۹۶۸، انگلیس و آمریکا
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۳ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۲٪

فیلم اودیسه فضایی به سه فصل تقسیم می‌شود: مخاطب در ابتدا با «ظهور بشر» مواجه می‌شود که یک نژاد از شامپانزه‌ها توسط شی مرموزی به اسم «تخته سنگ سیاه» یاد می‌گیرند تا از انگشتان شست‌شان استفاده کنند. سپس فیلم به زمانی جلوتر سفر می‌کند؛ درست زمانی که انسان‌های اولیه با این تخته سنگ در ماه برخورد می‌کنند. این شی مرموز، آنها را به ماموریت ژوپیتر هدایت می‌کند، مرحله‌ای قبل از «فراتر از بی‌نهایت» که بشر را به سمت یک تکامل جدیدتر سوق می‌دهد.

فیلم «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» حاصل همکاری استنلی کوبریک در مقام کارگردان با آرتور سی. کلارک در مقام نویسنده است. کوبریک در آن سال‌ها به دنبال خلق یک فیلم علمی تخیلی خوب بود. فیلم «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» در زمان خود به یک اثر موفق و پیشگو تبدیل شد؛ چراکه صحنه‌هایی در این فیلم علمی-تخیلی وجود دارد که به نوعی زندگی بشر را در آینده توصیف می‌کند. جدا از این‌که کوبریک به ظاهر نسبت به هوش مصنوعی، دیدگاه مثبت و خوش‌بینانه‌ای در این فیلم نداشته، اما صادقانه‌ترین مکالمه‌ی فیلم در گفت‌وگوی یک پدر با دختر نوزادش است که حس خوش‌بینانه‌ای و امیدبخشی را به مخاطب هدیه می‌کند.

۳- «برخورد نزدیک از نوع سوم» (Close Encounters of the Third Kind)

فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» (Close Encounters of the Third Kind)

  • کارگردان: استیون اسپیلبرگ
  • بازیگران: ریچارد دریفوس، فرانسوا تروفو، تری گار
  • محصول: ۱۹۷۷، انگلیس و آمریکا
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۷.۶ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۹۴٪

فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» به کارگردانی استیون اسپیلبرگ، یکی دیگر از فیلم‌های سینمایی علمی-تخیلی درباره اولین برخورد با بیگانگان محسوب می‌شود. اسپیلبرگ در این فیلم تلاش می‌کند تا رویکرد متفاوتی از مواجهه با بیگانگان را به تصویر بکشد. کوبریک با نگاهی متفکرانه و قابل احترام به این مقوله در فیلم «۲۰۰۱: یک اودیسه فضایی» می‌پردازد، در حالی‌که اسپیلبرگ یک کنجکاوی به نسبت کودکانه‌ای را به‌واسطه این فیلم تعریف می‌کند.

داستان درباره فردی مکانیک به اسم رُی (ریچارد دریفوس) است که شبی از شب‌ها، نورهای روشنی را در آسمان می‌بیند و او به واسطه‌ی تماشای نورها، الهامات عجیبی را کسب کند. به همین دلیل، ری به بیگانگان و سفینه‌های فضایی علاقه‌مند می‌شود، به گونه‌ای که تمام فکر و ذکرش به این مسئله معطوف شده و به همین خاطر، ری نه تنها از کارش اخراج می‌شود، بلکه خانواده‌اش هم او را ترک می‌کنند. رُی طی اتفاقاتی به این باور می‌رسد که بیگانگان فضایی او را انتخاب کرده‌اند تا با خود ببرند.

حضور دانشمند دیگری در این داستان به اسم کلودی لاکومب (فرانکوا تروفوت) که تجربه‌ای شبیه به ری دارد،‌ قصه را جذاب‌تر می‌کند؛ چراکه همکاران این دانشمند، از فهم حال روحی کلودی ناتوان هستند. به همین دلیل او نیز به دنبال راهی برای ارتباط با بیگانگان می‌گردد. برخلاف فیلم E.T که حکومت و سیستم‌های نظامی را به یک ساختار منفی تشبیه کرده، اسپیلبرگ در فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم»، این ساختارها را تا حدودی مثبت و غیر متخاصم نشان می‌دهد. این فیلم از جنبه جلوه‌های فنی نیز اثر تحسین‌برانگیزی به حساب می‌آید.

۲- «آن روی دیگر دامینیک هاید» (The Flipside of Dominick Hide)

فیلم «آن روی دیگر دامینیک هاید» (The Flipside of Dominick Hide)

  • کارگردان: آلن گیبسون
  • بازیگران: پیتر فرث، کارولین لنگریش، پیپا گارد
  • محصول: ۱۹۸۰، انگلیس
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۸.۲ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز:

فیلم «آن روی دیگر دامینیک هاید» بیشتر در ژانر عاشقانه جای می‌گیرد که با سفر به زمان ادغام شده است. در اوایل قرن بیست و دوم میلادی، درست زمانی که مردم توانسته‌اند راز جاودانگی را یاد بگیرند، فردی به اسم دامینیک هاید (پیتیر فرث)، شهروندی است که وظیفه‌ی شغلی‌اش ایجاب می‌کند تا زمان گذشته را رصد کند. او با قرض گرفتن یک بشقاب پرنده از همکارش، به لندن در اوایل دهه هشتاد میلادی سفر کرده تا اجداد گمشده‌اش را پیدا کند. او در این راستا با جِین (کارولین لنگریش)، مدیر یک فروشگاه لباس آشنا می‌شود که این رویداد، سرآغازی بر یک داستان عاشقانه است.

تصویرسازی زمان آینده در فیلم «آن روی دیگر دامینیک هاید»، بر اساس چیزی که جرمی پائول و آلن گیبسون برای فیلم‌نامه‌ی این پروژه نوشته‌اند، به طرز اعجاب‌آوری با در نظر گرفتن بودجه اندک این فیلم، خوب از آب در آمده است. در این فیلم با تلویزیون‌های هولوگرافی روبه‌رو می‌شویم و همچنین یک نسخه مبتدیانه‌ای از «سیری» شرکت اپل که در دنیای فیلم، «سو» (Sue) نام دارد. در این فیلم همچنین به این موضوع پرداخته می‌شود که سفر در زمان، در آینده تبدیل به یک امر عادی شده و برای بهبود و ارتقای بایگانی داده‌های تاریخی می‌توان از سفر در زمان به راحتی استفاده کرد. هر چند، افرادی که تن به سفر می‌دهند باید با عواقب تصمیماتشان در آینده نیز کنار بیایند.

رابطه‌های عاشقانه در چنین فیلم‌هایی با محور سفر در زمان، شاید مقداری ترسناک باشد اما فیلم «آن روی دیگر دامینیک هاید» با سفر به دهه شصت میلادی سعی دارد تا دیدگاهی خوش‌بینانه نسبت به این موضوع داشته باشد. در اوایل دهه هشتاد میلادی ساخت فیلم‌های علمی-تخیلی با محوریت نمایش پادآرمان‌شهر جا افتاد، اما فیلم «آن روی دیگر دامینیک هاید» تمام تلاش خود را می‌کند تا اثری مفرح و دلنشین باشد.

۱- «ترون» (TRON)

فیلم «ترون» (TRON)

  • کارگردان: استیون لیزبرگر
  • بازیگران: جف بریجز، بروس باکس‌لیتنر، دیوید وارنر
  • محصول: ۱۹۸۲، آمریکا
  • امتیاز سایت IMDb به فیلم: ۶.۷ از ۱۰
  • امتیاز فیلم در سایت راتن تومیتوز: ۷۱٪

تقریبا چهل سالی از اکران فیلم ترون می‌گذرد و با این حال، تماشای فیلم ترون پس از گذشت این همه سال هنوز همان حس طراوت گذشته را دارد. تماشای این فیلم، حس نوستالژی را در بیننده تحریک می‌کند و به همین بهانه هم که شده باید مجدد این فیلم را مورد تحسین قرار داد.

فلین (جف بریجز)، نابغه علوم کامپیوتری به صورت مخفیانه وارد اینترانت شرکتی می‌شود که ایده‌ی بازی ویدیویی‌اش را دزدیده است. هسته مرکزی سیستم شرکت که در واقع یک هوش مصنوعی قدرتمند به حساب می‌آید، برای جلوگیری از ورود غیر قانونی فلین به سیستم، او را به دنیای کامپیوتری منتقل می‌کند؛ جهانی مصنوعی که در آن نرم‌افزارها، از هویت زنده‌ای برخوردار هستند و کاربران انسانی را مثل خدا می‌پرستند. فلین در این دنیای کامپیوتری به انقلابی ملحق می‌شود تا فضای سایبری را از چنگ «ام.‌سی‌.پی» (M.C.P) که چیزی شبیه به یک ویروس است نجات دهد. پس از این اتفاق، دنیای کامپیوتری فیلم، به یک بهشت و آرمان‌شهر پر فروغ تبدیل می‌شود.

با یک نگاه ساده به طرح داستانی و دیالوگ‌های فیلم «ترون» می‌توان مولفه فانتزی موجود در این فیلم سینمایی علمی-تخیلی را به شدت تحسین کرد. بخش عمده‌ی جهان کامپیوتری داستان با استفاده از جلوه‌های ویژه و کامپیوتری خلق می‌شود. ساخت و تولید چنین پروژه‌ای در دهه ۱۹۸۰ میلادی، فرایند به شدت زمان‌بر و هزینه‌بری برای یک فیلم لایو اکشن دانسته می‌شود.

در سال ۱۹۸۲ میلادی فیلم‌های علمی-تخیلی و فانتزی متعددی به مرحله اکران رسید. جدا از عملکرد ناامیدانه فیلم «ترون» در گیشه، این اثر همیشه به عنوان یک گوهر کالت در یاد و خاطره‌ی بسیاری از هواداران سینما نقش می‌بندد. با این‌که فیلم «ترون: میراث» (TRON: Legacy) توسط دیزنی هم نتوانست آن‌گونه که باید در گیشه بدرخشد، هنوز می‌توان از «ترون» به عنوان یک فیلم علمی-تخیلی جذاب یاد کرد.

با وجود این‌که شرکت دیزنی اعلام کرده فیلم جدیدی از «ترون» در دست ساخت قرار دارد، اما با در نظر گرفتن ایده‌هایی مثل «متاورس» که رنگ و بوی پادآرمان‌شهری به خود گرفته، دنیای ترون خبر از یک آینده درخشان برای فناوری می‌دهد که نباید با افکار مایوس‌کننده پادآرمان‌شهر آن را نابود کرد. امضای پای کار همیشگیِ جهان کامپیوتری ترون، در افکار امیدبخشی است که به بیننده انتقال می‌یابد.

منبع: tasteofcinema

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

یک دیدگاه
  1. سید مسعود

    و چه لذتی بردم از خوندن این مقاله💕
    فوق العاده لذت بردم.
    به این میگن مقاله.✅
    عالی،تکمیل،کاملا درست و برحق،بدون غلو کردن و کلی تعریف دیگه.
    واقعا دستتون درد نکنه🙏🙏🙏
    خسته نباشی👍ترکوندی⚡(((این اموجی رعد رو ببینین بمب!اون اموجی بمبه رو پیدا نکردم توی کیبورد گوشیم،که مثلا بگم ترکوندی آقا رسول😂😂😂))) آقای رسول خردمندی

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما