کدام ترجمه از کتاب ۱۹۸۴ جورج اورول را بخوانیم؟

در دنیایی زندگی میکنیم که تسلط دوربینها بر هر لحظه زندگیامان خود را به رخ میکشد، یا خودمان زیر نظر هستیم یا دیگران را زیر نظر داریم! چه وقتی رانندگی میکنیم، چه وقتی در کتابخانه دانشگاه مطالعه میکنیم، چه وقتی پرستاری را برای مراقبت از عزیزانمان در خانه استخدام میکنیم. حالا اگر بخواهید کتابی را انتخاب کنید که درباره این روزگار پیشگویی کرده است را پیدا میکنید؟ چگونه ترجمه بهتر کتابی که این فضا و نحوه رفتار را پیشبینی کرده است، را انتخاب میکنید؟ چگونه بهترین ترجمه 1984 را انتخاب میکنید؟
پیشگویی یک نویسنده
سالیان پیش وقتی هنوز شهرها پر از ویرانههای جنگ جهانی دوم بودند، کتابی از «جرج اورول» درباره یک نظارت همیشگی بر زندگی روزانه منتشر شد. کتابی هشداردهنده که تصورش در آن زمان وحشتناک به نظر میرسید. او سی و چند سال بعد را درحالی تخیل کرده بود که در آن زندگی همه مردم تحت نظارت «اسکرین» یا «تلویزیون» بود. صفحهای که تمام دستورات را به افراد اعلام میکرد و بر لحظه لحظه زندگی آنها نظارت داشت. کتاب «1984» که در ابتدا «آخرین مرد اروپا» نام داشت و در لندن میگذشت. سال ۱۹۴۹ وقتی کتاب منتشر شد، برخی آنرا اثری علمی-تخیلی دانستند و بر این باور بودند فقط تصویری پادآرمانشهری از آیندهای در ناکجاآباد خواهد بود. زمان زیادی نگذشت که این تراژدی و حکمفرمایی «برادر بزرگتر» در کشورهای تحت سلطه استالین و کمونیسم و بعدها اکثر کشورهای دیکتاتوری اجرایی شد. این کتاب نهمین و آخرین کتابی بود که اورول در زمان حیاتش نوشت و منتشر شد. با این کتاب بود که برخی اصطلاحات در فرهنگ لغت ماندگار شد مانند «اورلین به معنای یک حکومت توتالیتر»، «پلیس فکر » و «برادربزرگتر» ! این کتاب برای بسیاری مفاهیم ابتدایی ریاضی را به چالش کشیده بود این که چگونه2+ 2 برابر 5 است و یا چگونه میشود با سیزده ضربه ساعت فهمید ساعت یک است!
1984 چطور خلق شد؟
«اریک آرتور بلر» ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در هندوستان به دنیا آمده بود، در شهرهای مختلف با شغلهای متعددی روزگار گذراند. در نهایت دریافت نوشتن و منتقد بودن پیشهای است که هم به آن علاقمند است و هم در آن توانا. در زمان جنگ خانهاش در بمباران رژیم نازی آلمان نابود شده بود و در یکی از ماموریتهایش در سال ۱۹۴۵ باخبر شد که همسرش «آیلین» از دست رفته است. در همان سال بود که مدام نوشت و نوشت و نوشت تا این غم را فراموش کند. بودن در جنگهای مختلف به او فهمانده بود که هم ضد فاشیسم است و هم ضد استالین. در سال ۱۹۴۶ بود که نوشتن کتاب جدیدش -۱۹۸۴- را آغاز کرد. یک تصویر در خاطرش حک شده بود- تصویر دیدار استالین، چرچیل و روزولت با یکدیگر درتهران در سال ۱۹۴۴ پیش از پایان جنگ. تصویری که برایش حکایت از تقسیم دنیا بین این رهبران داشت. وقتی شروع به نوشتن کتاب 1984 کرد؛ تنش رنجور بود و با جلو رفتن داستان کتاب، رنجورتر میشد. کتاب «قلعه حیانات» او به موفقیت رسیده بود بیشتر وقتش را در ویلایی درجورا – اسکاتلند میگذراند، ریهاش هر روز تحلیل میرفت و انواع داروهایی که برایش تجویز میشد توان مقابله با بیماریاش را نداشت. در نهایت ۲۱ ژانویه ۱۹۵۰ چند ماه بعد از انتشار کتابش درگذشت. برخی معتقدند کتاب ۱۹۸۴ و عطش زیاد او برای خلق آن، اورول را به کشتن داد. خیلی طول نکشید که این کتاب و تصورات ناامیدانه نویسندهاش تبدیل به زندگی روزمره مردمی در کشورهای دیگر شد، درحالی که هنوز زمان زیادی مانده بود تا به سال 1984 برسیم.
این کتاب درجهان با استقبال روبرو و به بیش از ۶۵ زبان ترجمه شد. در همان روزهای اول انتشار بیش از ۴۶ هزار نسخهی آن فروخته شد. در همه این سالها بارها از روی آن تئاتر و اپرا اجرا شده، میلیونها نسخه از آن فروخته شده و چند اقتباس از آن تبدیل به فیلم شده است. به خصوص فیلمهایی که مایکل اندرسون و مایکل ردفورد هرکدام جداگانه کارگردانی کردهاند مورد توجه منتقدان قرار گرفته است.
ناکجاآباد
این کتاب در سال 1984 میگذرد، زمانی که فقط سه کشور در جهان وجود دارند . میانه جنگ ساکنان اونشیا با اوراسیا است . مرد یعنی «وینسن اسمیت»، شخصیت اصلی رمان است در کشوری که مردمش به سه دسته کارگر، اعضای عادی حزب و افراد رده بالای حزب تقسیم میشوند. او یک عضو عادی حزب است. آپارتمانی کوچک دارد و با پیدا کردن یک دفتر دوست دارد نوشتن خاطرات و لحظههایی که میگذراند را آغاز کند. در کشور او کاهش سهمیه شکلات از 30 گرم به 20 گرم خبری مهم است و اجرای اعدام در میادین شهر اتفاقی شعفانگیز برای کودکان محسوب میشود. شغل او نوشتن است، اما نوشتنی متفاوت ، او با نوشتن و تخیلش به حذف گذشته از روزنامهها و کتابها میپردازد.
این اثر بیش از چهل سال پیش برای اولین بار در ایران ترجمه و منتشر شده است با توجه به این که ایران جزء کشورهای عضو کنوانسیون برن نیست و کپیرایت را رعایت نمیکند در این سالها بیش از ۲۰ ترجمه متفاوت از آن منتشر شده است. در این مطلب به برخی از ترجمههای این کتاب میپردازیم.
اولین نامها
وقتی به اسناد کتابخانه ملی مراجعه میکنیم اولین نامی که به عنوان مترجم برای کتاب 1984 پیدا میکنیم «ژیلا سازگار» است . در خرداد سال 1359 این کتاب با ترجمه او در نشر «اطاق» در 307 صفحه منتشر شده است. «ژیلا سازگار» نویسنده، مترجم و فیلمنامهنویس ایرانی است. او از دانشگاه سن خوزه آمریکا لیسانس روزنامهنگاری دریافت کرده است. او در رادیو تلویزیون ایران پیش از انقلاب فعالیت داشته است. دوسال بعد این کتاب با دو جلد مختلف تجدید چاپ میشود و با قیمت ۳۳۰ ریال (جلد معمولی) ؛ ۴۸۰ ریال (جلد اعلا) ؛ ۴۵۰ ریال (چاپ اول، جلد معمولی) ؛ ۴۵۰ ریال (چاپ دوم، جلد معمولی) قابل خریداری بود. شاید پیدا کردن نسخه کاغذی این ترجمه چندان در کتابفروشیها آسان نباشد، بنابراین خواندن آن میتواند برای ما که در مکالماتمان پر از حشو و زواید زبانهای دیگر است کمی سخت و قدیمی به نظر برسد اما فرصتی است برای مواجهه با یک متن فارسی چند دهه قبل.
سال 1384 در کتابخانه حسینیه ارشاد این اثر با صدای «مریم خلجی» برای نابینایان خوانده و در دسترس آنها قرار گرفت.
بخشی از کتاب
در هر طبقه به هنگام توقف آسانسور ، تصویر چهره بزرگ روی دیوار ، خیره بر او مینگریست. تصویر چنان حال و قدرتی داشت که حتی پس از گذشتن از کنار آن ، خیال میکردی ، آن دو چشم خیره همچنان تو را دنبال میکند. در زیر آن با حروف درشت نوشته شده بود: برادر ارشد تو را میپاید.
پانویس برای کلمات جدید ساخته
- صالح حسینی
- نشر نیلوفر
- 312 صفحه
در سال 1361 بود که «صالح حسینی» ترجمه دیگری از این اثر را به پایان رساند که در نشر نیلوفر و در 272 صفحه منتشر شد. صالح حسینی بیتردید یکی از مترجمان صاحبنام ایرانی است که در سال 1325 در سنقر به دنیا آمده و مدرک دکترای زبان انگلیسی خود را از دانشگاه جرج واشنگتن دریافت کرده است.
او در کارنامهاش ترجمه آثاری نظیر «به سوی فانوس دریایی» از ویرجینیا وولف، «خشم و هیاهو» از ویلیام فالکنر، «مکبث» از شکسپیر و «کتاب سیاه» اورهان پاموک و ….. را دارد.
ترجمه این کتاب یکی از پاکیزهترین و وفادارترین ترجمهها به متن اصلی است ، هرچند برخی از خوانندگان معتقدند کلمات آن برایشان چندان آسان نیست و کمتر آن را در زندگی روزمره استفاده میکنند به نظر میرسد آنها درخواست عجیبی از یک متن کلاسیک و شناخته شده دارند. مترجم در این متن سلیقه بسیاری به خرج داده مثلا خیلی ساده میتوانست از کلمه «پوستر» استفاده کند اما «نگارگری» را انتخاب کرده است.او همچنین از کلمه «ناظر کبیر» به جای «برادر بزرگ» استفاده کرده است اصطلاحی متفاوت با دیگر مترجمان. او همچنین برای تمام کلمات جدید در کتاب، پانویس انتخاب کرده است . او این نکته را مد نظر داشته که کلمات اورول ، خوساخته است و برخی از آنها در فرهنگ لغات وجود نداشتهاند. او سعی کرده به لحن رسمی متن وفادار باشد.شاید برخی اصطلاحات این کتاب مانند «کرامالکاتبین» و «حیز انتفاع» برای مخاطب امروزی چندان آشنا نباشد.
بخشی از کتاب
در هر طبقه ، رو به روی در آسانسور تصویر چهره غول آسا بر روی دیوار به آدم زل میزد. از آن تصویری بود که نگارگریاش چنان ماهرانه است که چشم های آن هنگام راه رفتنت دنبالت میکنند. زیر آن نوشته شده بود ناظر کبیر تو را مینگرد.
ترجمه قدیمی با ویراست جدید
- مهدی بهرهمند
- نشر جامی
- 352 صفحه
اولین بار «مهدی بهرهمند» کتاب 1984 را در سال 1361 در نشر کتاب فرزان ترجمه کرده که با قیمت 45 تومان در 367 صفحه منتشرشده است. در سال 1396 پنجمین چاپ این کتاب با ویراستاری قاسم دهقان توسط نشر جامی و در 347 صفحه به چاپ رسید. در هرچاپ تعداد صفحات و قیمت آنها تغییر کرد. این ترجمه یکی از ترجمههای اولیه شاهکار «جرج اورول» به زبان فارسی است که خواندن آن آسان است و کمترین حذف در آن به چشم میخورد البته باید در نظر داشت که در چاپهای اخیر و با ویراستاری «قاسم دهقان» میتوان خیال هر خوانندهای راحت باشد.
بخشی از کتاب
یک ترجمه چند انتشارات
- مهدی صائمی
- باران خرد
- 364 صفحه
یکی دیگر از ترجمههای این کتاب را مهدی صائمی انجام داده است . سال 1396 این کتاب در نشر پر منتشر شده است در 364 صفحه با قیمت 25 هزارتومان. همان کتاب از همان نشر در سایتهای مختلف با قیمتهای مختلف عرضه میشود حتی با قیمت 95 هزارتومان. این تناقض شبهه برانگیز است و این سوال را پیش میآورد که آیا به دلیل بالارفتن قیمت کاغذ این تغییر قیمت انجام شده است یا به دلیل چاپهای متعدد در طی این سال است که قیمت عرضه شده فرق دارد و سوال دیگر این است که چرا انتشارات پر نتوانسته است نسخه پی دی اف چاپ جدید را جایگزین کند. اما درباره این ترجمه نکته دیگری نیز وجود دارد. در سال 1399 همین ترجمه برای پنجمین بار با جلد شومیز در 357 صفحه وبا قیمت 68 هزارتومان در نشر «باران خرد» منتشر شده است . هرچند میتوان این مورد را با قیمتهای مختلفی تهیه کرد از 40 هزارتومان تا حدود29هزارتومان، بستگی به اینکه کدام سایت چه تخفیفی برای آن درنظر بگیرد. این ترجمه در واقع اصلا توصیه نمیشود به خصوص که در آن غلطهای تایپی کلمات آسانی همچون زخم ، شبح و .. به چشم میخورد. این که جملهها طولانی است از دیگر نکتههایی است که موقع خواندن متن به چشم میخورد از سوی دیگر تکلیف مترجم معلوم نیست آیا میخواهد فقط از کلمات فارسی استفاده کند یا نه! چون اگر به جای کلمه آسانسور از کلمه بالابر استفاده میشود پس به جای کلمه پوستر هم میشود از کلمه آگهی یا …. استفاده کرد. این که یک ترجمه از یک فرد در دو نشر وجود داشته باشد معمولا اتفاق نمیافتد به هر حال مهدی صائمی که متولد 1360 است ، ترجمه آثار دیگری از جوجومویز، پائولو کوئیلو، وین دایر، دن تریسی ، …. را نیز در کارنامهاش دارد.
بخشی از کتاب
در هر پاگرد درست روبروی بالابر تصویر همان مرد تنومند در پوستر بر روی دیوار دیده میشد و به وینیستون خیره شده بود. این تصویر از آن تصاویری بود که با حرکت کردن، گویی چشمانش با شما به حرکت در میآمد. جمله «برادر بزرگ مواظب شماست! » زیر تصویر نوشته شده بود.
از هوش تا خرمگس
- حمیدرضا بلوچ
- انتشارات مجید
- 288 صفحه
«حمیدرضا بلوچ» یکی دیگر از مترجمان کتاب 1984 است . او متولد 1338 است و بیشتر در زمینه ریاضی و هوش تدریس میکرده است اما علاقهاش به ترجمه او را به این سمت کشانده است؛ به طوری که اکنون بیش از 20 کتاب در حوزههای مختلف ازداستان و روانشناسی تا علم و سیاست را در کارنامه خود دارد «بازی هایی برای خرد شناسی»، «روانشناسی رنگ ها»، «تقویت هوش هیجانی در کودکان» ، «خرمگس»، «سرزمین موعود»،«قلعه حیوانات» و … از آثار اوست . او اولین ترجمه خود از این اثر را با مقمه اریک فروم در انتشارات گهبد در سال 1384 با قیمت 2500 تومان و در 288 صفحه منتشر کرد. اثری که خیلی زود چاپهای بعدی آن نیز در سالهای 1386،1388 منتشر شد. اما او در سال 1390 این اثر را در نشر «مجید» با قیمت 5500 تومان و چاپ هشتم آنرا با قیمت 9500 تومان منتشر کرد. 5 سال بعد او این کتاب را در نشر مجید (به سخن) با قیمت 16 هزارتومان منتشر کرد و در سال 1400 ، نوزدهمین چاپ این اثر با قیمت 55 هزارتومان منتشر شد. در همان سال بود که ترجمه این کتاب با صدای علی عمرانی در نشر ماهآوا عرضه شد.
مترجم در این اثر بعضی اوقات از اصطلاح «ناظر کبیر» استفاده کرده است، در بعضی جملات هم همان اصطلاح «برادر بزرگ» را انتخاب کرده است. سعی کرده خوب و روان بنویسد و کلماتش حتی برای مخاطبی که کتاب زیادی نخوانده آشنا و راحت باشد. اضافه کردن مقدمهای از «اریک فروم» یکی دیگر از ویژگیهای این ترجمه است.
بخشی از کتاب
در همه طبقات، رو به روی آسانسور، همان پوستر با چهره بسیار عظیمش به دیوار آویخته شده بود و به آدم ، خیره نگاه می کرد. چشم هایش طوری به تصویر کشیده شده بود که انگار آدم را تعقیب می کرد. شرح زیر تصویر چنین بود:« برادر بزرگ مراقب توست.
زبان اقیانوسیه
- کاوه میرعباسی
- نشر چشمه
- 349 صفحه
بعضی اوقات وقتی یک نام شناخته شده بر ترجمه یک اثر قرار میگیرد آن هم در یک انتشارات شناخته شده، خیال خواننده از هر نظر راحت میشود. بنابراین وقتی ترجمه کاوه میرعباسی در سال 1397 ترجمه 1984 منتشر شد با استقبال روبرو شد . هرچند از نظر برخی منتقدان ، تبدیل یک متن کلاسیک به اثری که در آن جملات به صورت محاورهای و شکسته هستند ، انتخاب مناسبی نبود و اینکه تعداد پانویسهای کلمات جدید و ساخته شده «اورول» در متن 1984 کاهش یافته بود، سبب شد که برخی احساس کنند چندان انتظارشان برآورده نشده است. او البته یک بخشی بیشتر از دیگر ترجمهها داشت و آن بخش نوگفتار بود که دربرگیرنده ضمیمه زبان اقیانوسیه بود . بخشی که بیشتر مترجمان پیشین به آن بیاعتنایی کرده بودند. کتاب با مقدمه جولین سایمون همراه است و در ابتدا قیمت آن 35 هزارتومان بود اما طی چهارسال گذشته در اکثر سایتها با قیمت حدود صدهزارتومان عرضه میشود که جزو ترجمههای گرانقیمت این اثر محسوب میشود.
بخشی از کتاب
در هر پاگرد، مقابل اتاقک آسانسور، پوستری که چهره عظیم را نشان میداد از روی دیوار به آدم زل میزد. با ترفندی نقاشی شده بود که به نظر میرسید چشمها به هر طرف که بروی دنبالت میکنند. نوشتهای زیرش خودنمایی میکرد،«برادر بزرگ شما را میپاید.
مترجمان و ناشران متعدد
وقتی یک جستجو برای کتاب 1984 انجام میدهید از تعداد زیاد ناشران و مترجمان و قیمتهای مختلف آن شگفتزده میشود . حتی گاهی کتاب یک مترجم را میتوان در دو نشر پیدا کرد؛ مثل ترجمه زهره زندیه که هم در نشر آثار نور و انتشارات آزرمیدخت عرضه شده است یا انتشارات زرین کلک با ترجمعه افسون صانعی که حتی آنرا منتشر نکرده و به صورت افست ارائه کرده است.
انتشارات راه معاصر با ترجمه مهناز پیاده، انتشارات الینا با ترجمه ابوالفضل مروتی ، نشر آرسن ترجمه حمیدرضا بیات ، نشر سپاس با ترجمه وحید کیان ، نشر شاهدخت پاییز با ترجمه صدیقه عیوضی و … از دیگر نشرهایی هستند که این اثر را ترجمه و به چاپ رساندهاند. البته برخی خوانندگان کتاب هم از آن رضایت داشتهاند اما بیتردید این متن کتاب بوده که آنان را به خود جلب کرده نه ترجمه آن.
انتخاب بهترین ترجمه
در نهایت این کتاب در فهرستهای بسیاری به عنوان یکی از صد کتابی که پیش از مرگ باید خواند معرفی شده است و هر ترجمهای از این کتاب با توجه به چاپ در ایران با تغییراتی همراه است . میتوان نسخههای قدیمیتر را به صورت آنلاین خریداری کرد یا همان نسخهها را به صورت کاغذی . با توجه به حق انتخابهای متعدد به دلیل ترجمههای مختلف اگر ترجمه «صلح حسینی» از نشر نیلوفر یا «کاوه میرعباسی» از نشر چشمه را برای خواندن تهیه کنید شاید خواندن این شاهکار برایتان دلچسبتر باشد.
اگر هم خواستید قیمت یا مولفههای دیگر را درنظر داشته باشید دو نکته را پیشنهاد میکنیم آن ترجمهای را برای خرید انتخاب کنید که متعلق به ناشر شناخته شدهای باشد زیرا بسیاری از این ناشران در واقع هیچ زحمتی برای نشر کتاب نکشیدهاند و برخی از متنهای ترجمهها با مبالغ اندک و با استفاده از ترجمههایی که توسط گوگل انجام شده است یا از روی متن ترجمه، مترجمان شناخته شده برداشته شده و ناشران با سودجویی کتاب را روانه چاپ کردهاند . همچنین برای نکته دوم توجه داشته باشید که حتما بخشی از متن کتاب را بخوانید تا دریابید که آیا جملات به پایان میرسند و نیازی نیست برای خواندن مدام به دنبال نقطه بگردید یا این که فاعل جمله را گم کنید.
این کتاب آن چنان مبهوت کننده است که به محض خواندن چند صفحه دنیای جدیدی برایتان گشوده میشود. دنیایی که با هدف ساخت بهشت زمینی آغاز شده و به جنگ، قحطی ، ممنوعیت عشق منجر شده است. دنیایی که در آن سرزمین اوشنیا توسط وزارت عشق، وزارت صلح، وزارت فراوانی و وزارت حقیقت مدیریت میشود که هرکدام شامل سه هزار اتاق در بالای طبقهی همکف و همین تعداد اتاق در زیرزمین بودند آن هم به صورت هرمی شکل و سفید. 85 درصد جمعیت را کارگران تشکیل میدادند و همه این اتفاقات در لندن شهر اصلی پایگاه شماره یک و سومین استان پر جمعیت اقیانوسیه رخ میدهد و مردمانش با هر بار دیدن «برادر بزرگ» او را «اى نجاتدهندهى من!» مىنامند و با او راز و نیاز میکنند. چهره برادر بزرگ میتواند یادآور هیتلر یا استالین یا هر دیکتاتور دیگری باشد با موها و سبیل مشکی. در این مکان میتواند سه شعار همیشه تکرار میشود جنگ صلح است. آزادى بردگى است. نادانى توانایى است.
حتما بخونید،دنیای کتاب خیلی ب حال و روز ایران الان نزدیک
درباره کتابی صحبت میکنیم کنترل ملت و افکار و سانسور موضوع اصلی اونه (چیزی که ما درگیرش هستیم)
اونوقت ورژنی که توی ایران امروز فروش میرسه از ریشه سانسور و ویرایش شده
واقعاً باید این کتاب رو در طول عمر حداقل یکبار خوند
من متن انگلیسی کتاب را خوندم بسیار سنگینه.ترجمه دکترصالح حسینی را هم خوندم واقعا فوق العاده است.امانت داری در ترجمه را به بهترین نحو حفظ کرده.
چیزی از متن هم حذف شده بود؟