بزرگان فناوری چند کلاس درس خواندهاند؟
ماهِ مهر، هم ماهِ عاشقان و شاعران است هم، زمانِ بازگشتِ دانشآموزان و دانشجویان به مدرسهها و دانشگاهها. در دوره و جامعهای زندگی میکنیم که ارزش «درس» و «تحصیل» کم شده و نقل محافل این است که بزرگان (بخوانید ثروتمندان) عصر ما تحصیلات عالی نداشتهاند و همهشان از بیفایدگی دانشگاه به عذاب آمده و ترکتحصیل کردهاند. قدر درستی این سخن موضوعی است که نیاز به پژوهشی عمیق در تمام جنبههای زندگی آن بزرگان دارد و شاید بازتعریف «درس» و «تحصیل». اما تا حالا به این فکر کردهاید که کسانی مثل «استیو جایز» فقید و «بیل گیتس» کبیر، دانشجوی کدام دانشگاهها بودهاند و چه دورههایی را گذراندهاند؟ در ادامه همراه دیجیکالا مگ باشید تا به این موضوع بپردازیم.
بیل گیتس؛ شرکت «مایکروسافت» و بنیاد «بیل و ملیندا گیتس»
او ثروتمندترین فرد عالم است؛ نقش تحصیلات در توانمندسازی او قابلانکار نیست. «بیل گیتس» در خانوادهی ثروتمندی به دنیا آمد و در هاروارد، یکی از سطحِ بالاترین و معتبرترین دانشگاههای دنیا تحصیل کرد. دبیرستان خصوصی «لیکساید» سیاتل هم نقش بهسزایی در آمادگی او داشته و برنامهنویسی به زبان «بیسیک» را همانجا آموخته.

در همان هاروارد با «استیو بالمر» (Steve Ballmer) آشنا شد، کسی بعدا از گیتس سکان مایکروسافت را به دست گرفت.
بیشتر بخوانید:استیو بالمر؛ مدیر عامل سابق مایکروسافت، احساساتی، عشق بسکتبال، جوگیر!
هرچند بیل گیتس بهجز نوشتن چند الگوریتم، بهاصطلاح بچهخرخوان دانشگاه نبود (ولی میدانیم که علیرغم بیاشتیاقی به درسها، نمرههای خوبی میگرفت). شم اقتصادی گیتس او را وا داشت که بعد از سال دوم، دانشگاه هاروارد را ترک کند. او با دوست قدیمیاش «پاول الن» (Paul Allen) در ۱۹۷۵ مایکروسافت را بنا گذاشت.
بیشتر بخوانید:پاول الن؛ رفیق فابریک بیل گیتس، در جستوجوی چیزی فراتر از مایکروسافت
پس اگر از شبهای طولانی مطالعه عاصی شدهاید بدانید به شرط شناخت درست از خود، خواستهی خود، توانمندی خود و محیط و جامعهی اطراف، رها کردن دانشگاه و نگرفتن مدرک دانشگاهی دنیا را به آخر نخواهد رساند؛ همانطور که الان بیل گیتس مایهی رشک دهها و بلکه صدها همدانشگاهی درسخوانش است که احتمالا به عالیترین مدارج دانشگاهی رسیدهاند (البته باز به شرطی که موقعیتشان ناشی از شناختهایی که برشمردیم نباشد).
بیشتر بخوانید:
ساتیا نادلا؛ شرکت مایکروسافت
«ساتیا نادلا» مدیر عامل کنونی مایکروسافت علاقهی خاصی به ساختن چیزها دارد و به مهندسی و علوم کامپیوتر را به مثابه راهی برای رسیدن به علاقهی کودکیاش به کامپیوترها میبیند.

او علیرغم اینکه دوست داشت مهندسی کامپیوتر بخواند چون در دانشگاهی وارد شده بود که این رشته تدریس نمیشد مهندسی برق خواند و در ۱۹۸۸ از «دانشگاه صنعتی منیپال» (Manipal Institute of Technology) هند لیسانس خود را گرفت. بعد از مهاجرت به آمریکا پیش از آنکه مدرک MBAاش را از «مدرسهی تجارت دانشگاه شیکاگو بوث» (University of Chicago Booth School of Business) بگیرد و خود را برای شغلهای مدیریتی آماده کند، در ۱۹۹۰ از «دانشگاه ویسکانسین میلواکی» (University of Wisconsin-Milwaukee) فوقلیسانس علوم کامپیوتر گرفت تا به آرزوی دیرینش رسیده باشد.
بیشتر بخوانید:
برخلاف دوران تحصیل که هر مدرک را در موسسهی متفاوتی میگرفت بعد از استخدام و شروع به کار جابهجا نشد و به یک شرکت وفادار ماند. اوایل مدتی در شرکت «سان مایکروسیستمز» کار کرد ولی از ۱۹۹۲ به این سو پیوسته عضوی از خانوادهی بزرگ مایکروسافت بوده.
ایلان ماسک؛ شرکتهای تسلا و اسپیس ایکس
«ایلان ماسک» که خیلیها او را «تونی استارک» (شخصیت مرد آهنی) واقعی میدانند در ۱۹ سالگی در دانشگاه «کویینز کینگستون» (Queen’s University in Kingston) پذیرفته شده؛ بعد به «دانشگاه پنسیلوانیا» رفت تا در ۲۴ سالگی مدرک فیزیک هم بگیرد.

البته آنقدرها هم که به نظر میرسد بچهی آرام و سربهراهی نبود؛ ماسک یک خانهی ۱۰ اتاقه اجاره کرد تا در آن از آن میهمانیهای پرسروصدای دانشجویی راه بیندازد.
بیشتر بخوانید:
ایلان ماسک بعد از فوقلیسانس به استنفورد، دانشگاه کارآفرینان آمریکایی، رفت تا دکترای فیزیک کاربردی و علوم مواد بگیرد. با توجه به موفقیتهای بعدی او در شرکتهای «تسلا» (Tesla) و «اسپیس ایکس» (Space X) و همچنین شرکت حوالهی پول «پیپل» (PayPal)، کاملا مشخص است که ماسک دید درستی از رشتههای تحصیلیاش داشته و قطعا موفقیتهای امروزش در گروی آن چیزهایی که پیشتر یاد گرفته.
استیو جابز؛ شرکت اپل
داستان زندگی این مرد بزرگ را که حتما شنیدهاید. اگر نه احتمالا یا در فیلم «غارتگران درهی سیلیکون» و یا فیلم «جابز» تماشا کردهاید. استیو جابز هم یکی دیگر از کسانی است که دانشگاه را نیمهکاره رها کردند.

استیو جابز ابتدا به «دانشگاه رید در پورتلند» (Reed College in Portland) رفت ولی برای اینکه به دوستش [که بعدا با او اپل را تاسیس کرد] نزدیک باشد به دانشگاه استنفورد انتقالی گرفت.
بیشتر بخوانید:
تامین هزینهی تحصیل استیو جابز در این دانشگاههای سطح بالا برای والدینش [که او را به فرزندی آورده بودند] سخت بود و علاقهی جابز به مسائل عرفانی به جای درس خواندن، کار را بدتر هم میکرد. البته جابز سر چند کلاس خارج از برنامهی اصلی رشتهاش حاضر میشد (ظاهرا بیشتر مربوط به خوشنویسی). خودش بعدا گفت اگر آن کلاسهای خوشنویسی را نرفته بودم حتما دستگاههای مک اپل این تایپوگرافی فوقالعاده را نمیداشتند.
جف بزوس؛ شرکتهای آمازون و بلو اُریجین
جف بزوس، مدیر عامل آمازون ثروتش را از راه فروش کتاب بهدست آورده اما این طور نبود که از کودکی عاشق ادبیات و داستان بوده باشد؛ بچه که بود به مکانیک علاقه داشت.

گفته شده تازه که راه افتاده بوده سعی داشته قطعات تختش را از هم جدا کند.
بیشتر بخوانید:
او که اکنون از ثروتمندترینهای جهان است تحصیلات دانشگاهی را در «پرینستون» (Princeton) گذرانده؛ بهجای یک دورهی لیسانس، در دو رشتهی مهندسی برق و مهندسی کامپیوتر شرکت کرده.
جیمز دایسون؛ شرکت دایسون
لوازم خانگی «جیمز دایسون» (James Dyson)، سلطان جاروبرقی جهان، همیشه مشتریان خود را همانقدر از نظر طراحی برجسته تاثیر قرار میدهد که از نظر قابلیتهای فناورانهی طراحی؛ و این موضوع به تحصیلات او بر میگردد. بعد از یک سال تحصیل در دانشگاه هنر «بیام شاو» (Byam Shaw School of Art)، از ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۰ به دانشگاه سلطنتی بریتانیا رفت تا طراحی داخلی و مبلمان بخواند.

بیشتر بخوانید:
دایسون بعدها که ثروتمند شد بخش زیادی از داراییاش را به نظام آموزشی اختصاص داد؛ «بنیاد جیمز دایسون» در سال ۲۰۰۲ با هدف حمایت از دانشجویان مهندسی و طراحی تاسیس شد. این بنیاد ۲۰ میلیون پوند برای ساخت امکانات جدید به دانشگاههای کمبریج و امپریال کالج لندن اهدا کرد.
پالمر لاکی؛ شرکت آکیولس
«پالمر لاکی» (Palmer Luckey) برای ساخت هدست واقعیت مجازی خود (Oculus Rift) از سایتهای به اصطلاح جمعسپاری تامین سرمایه استفاده کرد؛ فیسبوک در سال ۲۰۱۴ این شرکت را به مبلغ ۲ میلیارد دلار خرید.

بیشتر بخوانید:
اما سابقهی تحصیلی دانشگاهی او چندان فنی نیست؛ لاکی دبستان و دبیرستان را در خانه و با معلم خصوصی گذرانده و از بچگی به الکترونیک علاقه داشته. اما در دانشگاه ایالتی کالیفرنیا روزنامهنگاری میخواند. از اینجا به بعد مثل خیلیهای دیگر در این مقاله، دانشگاه را ترک میکند تا به سراغ فناوری برود و طولی نمیکشد که تمام فکر ذکرش فقط واقعیت مجازی میشود.
مارک زاکربرگ؛ شرکت فیسبوک
هالیوود با فیلم «شبکهی اجتماعی» (The Social Network) بهخوبی جنبههای مختلف زندگی او را به تصویر کشیده، پس ما به ذکر خلاصه تحصیلی او اکتفا میکنیم.

«مارک زاکربرگ» (Mark Zuckerberg) هم یکی دیگر ترککنندگان دانشگاه هاروارد است؛ او در این دانشگاه علوم کامپیوتر و روانشناسی میخواند.
بیشتر بخوانید:مارک زاکربرگ؛ خالق نهچندان اجتماعیِ بزرگترین شبکهی اجتماعی
البته حضورش در دانشگاه اصلا وقت تلف کردن نبود؛ در همانجا بود که اولین بار The Facebook را ساخت و دانشجویان این دانشگاه اولین مشترکانش بودند، چیزی که تجسم اولیهی بزرگترین شبکهی اجتماعی جهان شد. اگر تمایلی به تماشای فیلم شبکه اجتماعی ندارید و نوشتار را ترجیح میدهید میتوانید مقاله «مارک زاکربرگ؛ خالق نهچندان اجتماعی بزرگترین شبکه اجتماعی» را در دیجیکالا مگ بخوانید.
تیم کوک؛ شرکت اپل
مسیر ترقی «تیم کوک» (Tim Cook) به راس ارزشمندترین شرکت دنیا و جانشینی استیو جابز، چندان بیارتباط به تحصیلات او نبود.

کوک بعد از اخذ دیپلم از دبیرستان «روبرتسدیل»، به «دانشگاه آوبرن» (Auburn University) رفت و در ۱۹۸۲ لیسانس مهندسی صنایع گرفت که به کار سمتی که داشت میآمد.
بیشتر بخوانید:
هرچند تیم کوک را بیش از آنکه یک طراح صنعتی بدانند به عنوان یک مغز تجاری میشناسند؛ این موضوع قطعا بیربط به فوقلیسانس MBA او از مدرسهی تجارت دانشگاه دوک (Duke University) نیست.
شیگرو میاموتو؛ شرکت نینتندو
او خالق بسیاری از بازیهای بهیادمادنی است، اما «شیگرو میاماتو» (Shigeru Miyamoto) این بازیها را با تحصیل در زمینهی برنامهنویسی درست نکرده در عوض او بیشتر پیشینهی هنری دارد؛ میاموتو از «دانشگاه هنرهای صنعتی کانازاوا» (Kanazawa Municipal College) مدرک طراحی صنعتی گرفته.

بیشتر بخوانید:
اوایل فکر میکرد وارد دنیای «مانگا» (کتابهای مصور ژاپنی مثل کامیک استریپهای آمریکایی) خواهد شد و کارهای هنری این کتابهای کامیک ژاپنی را انجام خواهد داد. اما علاقهاش به بازی Space Invaders شرکت Taito او را به سمت بازیهای ویدیویی کشاند و پیش از آنکه خودش هم متوجه شود مشغول کار در شرکت «نینتندو» کرد. حالا شما فکر کنید اگر او نبود چه کسی میخواست «سوپر ماریو» و «زلدا» را خلق کند؟
جانی آیو؛ شرکت اپل
پیش از آنکه صداپیشگی (!) ویدیوهای معرفی اپل را به عهده بگیرد جانی عاشق خودرو بود. مدیر طراحی شرکت اپل در دانشگاه سلطنتی هنر بریتانیا دورهی طراحی خودرو گذارند.

بعد از آن در دانشگاه پلیتکنیک نیوکسل که حالا با نام «دانشگاه نورثوبریا» (Northumbria University) شناخته میشود طراحی صنعتی خواند.
بیشتر بخوانید:
«جانی آیو» (Jony Ive) پس از فارغالتحصیلی در ۱۹۸۹ به استخدام شرکت طراحی «تنجرین» (Tangerine) در آمد که از قضا اپل هم از مشتریانش بود. آیو مدتی در تنجرین بود و نهایتا به اپل پیوست و طراحی محصولات این شرکت را در پرکارترین دورهی آن هدایت کرد.
حالا که با پیشینهی تحصیلی این بزرگان آشنا شدید بد نیست نقل قولی را که در ابتدای مقاله آمده مرور کنید و بگویید آیا بهراستی تحصیلات در موفقیت ایشان بیتاثیر یا کمتاثیر بوده؟
سلام اقای برادران عالی تشکر
درود بر شما
جناب برادران عزیز
لطفا این نیمچه نقد رو هم بزارین…
شما بسیار زحمت کشیدید که این همه مطلب و چکیده از تحقیقاتتون رو اینجا گذاشتید . اما دریغ از این که یه نمونه ایرانی ، اسلامی در این لیست بلند بالای شما دیده بشه .
و دیگه اینکه اینها همه معاصر هستند . و به قول شما بدون تمام کردن تحصیلات آکادمیک ، به اینجاها رسیدند. اما چند درصد از کل انسانهای پر افتخار این جهان هستند.
و در کل میتونم بگم شما فقط گل سرسبد دنیای غرب رو دید و به قلم کشیدید . انها محصول دنیای مدرن و ترنس مدرن یا شایدم پست مدرن هستند. اما اینها همه بشریت که نیستند . کما اینکه شرایط زندگی این انسانها در دنیای جهان اول بوده ، عمدتا …
کاش گوشه چشمی به واقعیت هم میداشتید.
و مجذوب رنگ و لعاب غربی ها نبودید . خود ما کم انسان پر افتخار نداریم .
به امید روزهای روشن برای همه گی.
میشه خودمونو بگی لطفا؟ یکیشو بگو
ریسک پذیری + قدرت لایتناهی اراده بزرگترین چیزیه که این بزرگان داشتند
منم یه سر برم دانشگاه هاروارد و انصراف بدم شاید یه چیزی شدم. :))
سپاس از گرداورنده مقاله.
برداشت من اینه که بهتره ادم بره دنبال ارزوش و سخت براش تلاش کنه تا به موفقیت برسه.
بسیار مقاله ی خوبی بود.
کاش افراد دیگه ای رو هم نام میبردید.مثلا از گوگل،یا کازو هیرای.
به هر حال اطلاعات خوبی رو گفتید.
باتشکر.
دوست عزیز، زندگینامهی کازئو هیرای، موسسان گوگل و چند مدیر این شرکت در بخش «زندگینامهی بزرگان» آمده.
خیلی خوب بود ولی کاش این فیلم هایی ک گفتید و میزاشتید و فایل های تصویری و مستند هاتونو بیشتر کنید
حالا اگه من انصراف بدم قطعا تو شرکتمون با کلی ترفیع شغلی میشم ابدارچی
میلاد عزیز اکثر کسانی که به موفقیت رسیده ن خودشون کارشون رو شروع کرده ن. و همیشه کسانی که کار رو خودشون شروع کرده ن پولدارتر از اونایین که برای یه شرکت دیگه کار میکنن (آیا؟).
البته ما در کشورمون شرکتی به بزرگی گوگل یا اپل نداریم که بخوایم براشون کار کنیم. نتیجه اینکه شما اگر میخاید موفق شید یه کسب و کار جدید شروع کنید تا موفق بشید. الان ما تو کشورمون هر چی نداریم میتونیم بسازیم.(درسته بدیهی بود ولی خیلیا بهش اصن دقت نمیکنن ها!)
البته من یه نکته ای رو اون بالا نگفتم و اون اینکه ما تو ایران دانشگاه در لول دانشگاه هاروارد نداریم که! پس چیکار کنیم؟
پاسخ اینکه اینا همش بهونس. شما یه ایده خوب و یه پشت محکم (منظورم پشتکاره!) داشته باشین. اونوقت دیگه هیچی جلو راه اراده انسان رو نمیتونه بگیره. البته میتونید برید یه جای دیگه هم درس بخونید ها! ولی ته تهش باید جرئت سرمایه گذاری زمان و پول و انرژیتون رو داشته باشید تا بتونید موفق شید. بقول استاد محمود معظمی که میگه:
«چرا اینقدر ترسو بازی در می آورید؟ یک کاری بکنید. اگر شکست بخورید آموخته اید و اگر موفق شوید پیروز شده اید.»
توی مقدمه خوب مساله شرایط بولد شده چون بدون شک میتونست توی این لیست خیلی اسمای اشنا از دوستان خودمون توش باشه
من همیشه میگم علم و آموزش مثل حرارتی است که به مغز می تابد
اگر داخل مغز گچ باشد بدتر سفت میشود و باعث می شود درس خواندن حبابی از غرور و خود پسندی در اطراف شخص ایجاد شود ولی اگر در مغزش مواد اولیه مناسبی باشد قطعا خروجی لذیذی خواهد داشت
این افراد مغز های بزرگی داشته اند و فقط کافی بوده تا حرارت لازم را از طریق آموزش دریافت کنند
بقیه کارها با خودشان است یعنی تحصیل کرده برق می شود رئیس بزرگترین شرکت های کامپیوتری و تحصیل کرده فیزیک می شود خالق سایت paypal و در نهایت هم موشک به فضا می فرستد و لیدر صنعت خودروهای الکتریکی هم می شود
پس یک بار دیگر هم تکرار می کنم مردان بزرگ فقط نیاز به حرارت لازمه دارند و بقیه کار را خودشان انجام می دهند حتی اگر مربوط به رشته تحصیلی شان نباشد
با سلام.عکس استیو جابز نیاز به تغییر دارد
سلام و درود
با تحقیقات بسیار زیاد در زمینه زندگی افراد موفق به این نتیجه رسیدم که تحصیلا عالیه و دانشگاهی به هیچ وجه ارتباطی با موفقیت در هیچ حوزه ای ندارد،سواد و اطلاعات اصلی کف خیابان ها و در اجتماع ریخته،من درس علوم اجتماعی را در دانشگاه تهران خواندم اما همیشه اساتید ما هم میگفتند که راننده تاکسی ها جامعه شناس تر هستند!
درسته اما دوست عزیز این موضوع برای هه رشته ها صدق نمیکنه که !
درود بر شما مقاله جالبی بود. شاید بشه گفت تحصیلات عالی در بعضی از این شخصیت ها کم تاثیر بوده
ولی بی تاثیر نبوده.مهمتر از همه این هست که اینها با جدیت هدف رو دنبال کردن تا بهش رسیدن.