نقد «بالا رو نگاه نکن»؛ فیلمی متوسط با پیام و ستارگان بزرگ

۱۱ دی ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
بالا رو نگاه نکن

فیلم‌های پرستاره معمولا دو حالت دارند؛ یا با یک قصه‌ و فیلمنامه‌ی ضعیف فقط به دنبال فتح گیشه‌اند یا چنان متن قوی‌‌ دارند که سازندگانش باور دارند جز ستاره‌ها و بازیگران بزرگ کسی از پس اجرای آن بر نخواهد آمد. نتیجه‌ی هر دو می‌تواند ناموفق باشد، چه در جلب نظر منتقدان چه مخاطبان. نمونه‌های این‌چنینی در سینمای هالیوود کم‌‌‌ نیست.

«بالا رو نگاه نکن» (Don’t Look Up) در هیچ‌یک از این دو دسته قرار نمی‌گیرد، فقط چندین ستاره‌ی بزرگ دارد و قصه و فیلم‌نامه‌ای متوسط در حد آیتم‌های کمدی برنامه‌ی «پخش زنده شنبه‌شب» (Saturday Night Live) که جای تعجب هم ندارد چرا که کارگردان فیلم از همان برنامه می‌آید. بنابراین مخاطبان این فیلم کسانی خواهند بود که نسبت به جریان اصلی فرهنگ عامه با تمرکز بر جامعه‌ی امریکایی کنجکاوند و البته بدشان نمی‌آید با رویکردی منتقدانه نسبت به آن مواجه شوند. به علاوه‌ی چندین ستاره که اگر همه‌شان بازیگر محبوب همه نباشند، سه یا چهار نفرشان حتما خواهند بود. خود کارگردان (و نویسنده‌ی فیلمنامه) گفته است اگر مریل استریپ راضی شود در فیلمت بازی کند راضی کردن بازیگران دیگر کار چندان سختی نیست.

در نقد فیلم «یالا رو نگاه نکن» خطر لو رفتن داستان وجود دارد. 

البته تم اصلی فیلم، تغییرات جوی زمین و مسأله‌ی محیط زیست و موضوعات فرعی‌ که به آن‌ها پرداخته شده است، در حضور این بازیگران ستاره به طور ویژه لئوناردو دی‌کاپریو که فعال محیط زیست است، بی‌تأثیر نیست. مک‌کی می‌گوید این فیلم‌نامه را به هر بازیگری پیشنهاد داده‌اند با‌ خوشحالی پاسخ داده است که مدت‌ها به دنبال بازی در چنین فیلمی بوده و چه خوب که بالاخره یکی روی چنین موضوعی دست گذاشته است. موضوعاتی همچون پوپولیسم، عواقب شهرت در جامعه‌ی جهانی امروز، میل به ادب و صلح‌گرایی تصنعی در روابط انسانی، محبوبیت ابتذال و سطحی‌گرایی در شبکه‌های اجتماعی در برابر موضوعات جدی‌تری همچون نزدیکی یک سیارک به کره‌ی زمین که ظرف کمتر از شش ماه با زمین برخورد خواهد کرد. که این موضوع آخر خط اصلی داستان فیلم است.

دو دانشمند متوجه نزدیک شدن سیارکی به زمین می‌شوند. موضوع را به کاخ سفید می‌برند و با رییس‌جمهور مطرح می‌کنند. رییس‌جمهور و کادر ریاست جمهوری (که یادآور خانواده‌ی ترامپ هستند) برای این موضوع اهمیتی قائل نمی‌شوند و دغدغه‌های مهم‌تری همچون پیروزی در دوره‌ی بعدی ریاست‌جمهوری دارند! کادر دانشمندان و دغدغه‌مندان نسبت به زمین و عاقبتش، موضوع را به رسانه می‌برند، کادر رسانه و البته کاربران مجازی هم انگار اهمیتی برای این موضوع مهم قائل نیستند. همچون کبک سرشان را زیر برف کرده‌اند و ترجیح می‌دهند موضوع روزی مثل جدایی یک ستاره‌ی موسیقی پاپ از دوست‌پسرش که به او‌‌ خیانت کرده و بازگشت دوباره‌ی آن‌ها در یک برنامه‌ی زنده‌ی تلویزیونی را دنبال کنند. خبر در میان این هیاهو گم می‌شود، برای مقاصد پوپولیستی رییس‌جمهور مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد، به وسیله‌ی یک غول شارلاتان و البته موفق تکنولوژی که کشف کرده این سیارک می‌تواند منبع سرمایه‌ای بسیار ارزشمند باشد، دوباره از مسیر منحرف می‌شود و به سوی سرنوشت محتومش حرکت می‌کند.

به بالا نگاه نکن

در فیلم ناامیدی هم چنان کوبنده به نمایش گذاشته نمی‌شود که زنگ خطری را در گوش مخاطب به صدا دربیاورد، همچون انتقاداتی که می‌کند، بی‌رمق است.

با اینکه فیلم با همان ریتم تند و گریم و رنگ و صحنه‌ی گل‌درشت و شلوغ معمول کمدی‌های امریکایی در نیمه‌ی ابتدایی فیلم سرحال و سرزنده است، اما در نیمه‌ی دوم با تمرکز بر موضوعات فرعی مثل رابطه‌ی دانشمند مرد تازه به شهرت رسیده و از مسیر منحرف‌شده (دی‌کاپریو) با یک‌ چهره‌ی معروف و همچون بسیاری از ساکنان امروزی زمین بی‌عاطفه و خودمحور (کیت بلانشت) کمی کسل‌کننده می‌شود. البته هدف کارگردان مشخص است؛ او می‌خواهد نشان دهد که خاصیت جریان اصلی جامعه‌ی امروزی می‌تواند حتی دغدغه‌مندان را ببلعد و به چیزی شبیه خودش تبدیل کند. اما خوشبختانه شخصیت بیدار می‌شود و از محافظه‌کاری و ترس از ابراز وجود و بیان افکار واقعی خود، همچون همکارش (جنیفر لارنس) که وجود سیارک را در فضا کشف کرده و از ابتدا بیدار و هوشیا‌ر بوده و همین‌ هوشیاری او را از مسیر‌ پیگیری رسمی این فاجعه کنار زده و تبدیل به سوژه‌ی شبکه‌های اجتماعی کرده، به فریاد می‌رسد و جهان را فرا می‌خواند که بالا رو نگاه کن. این صحنه و خط داستانی که برای این شخصیت نوشته شده است یادآور فیلم محصول ۱۹۷۶ «شبکه» (Network) ساخته‌ی سیدنی لومت است.

دعوت به بیدار شدن (همان قرص قرمز ماتریکس را خوردن) جنبشی به نام بالا رو نگاه کن راه می‌اندازد و در مقابل، جنبش مخالفش بالا رو نگاه نکن از سوی مقامات عالی‌رتبه‌ی عوام‌فریب کاخ سفید شکل می‌گیرد. جنبش بیداری‌طلب با وجود جذب هواداران نه چندان کم خود شکست می‌خورد و مشخص می‌شود که سرنوشت تلخ زمین و ساکنانش به زودی رقم می‌خورد.

چون در یک‌ سوم پایانی فیلم دیگر پایان برای مخاطب مشخص است و‌ آن‌قدر غم‌انگیز هست که دیگر کمدی‌اش اثر نمی‌کند و دنبال کردن سرنوشت سیارک و زمین فایده‌ای ندارد. ورود ستاره‌ی دیگری همچون تیموتی شالامی در نقش جوانی هیپی اما با باورهای مذهبی و رابطه‌ی عاطفی‌اش با شخصیت لارنس که دختر جدی و سختی است اما چون جهان دارد به پایانش نزدیک می‌شود، می‌پذیرد که حتی با این جوانک نامزدی لفظی کند، چیزی به فیلم اضافه نمی‌کند، نه در کشش و جذابیتش و نه در پیشبرد قصه. هر کسی به جای شالامی می‌توانست این نقش را بازی کند. همین‌طور سایر بازیگران نقش‌های فرعی‌تر فیلم که از پتانسیل‌هایشان در فیلم استفاده نمی‌شود و حضورشان دلیلی جز تضمین گیشه ندارد. به سادگی می‌توان جونا هیل را در نقش پسر رییس‌جمهور (استریپ) فراموش کرد. (گویا کریس ایوانس و متیو پری هم در فیلم حضور داشته‌اند؛ اولی در فیلم قابل تشخیص نیست، دومی پلان‌هایی با هیل داشته که از فیلم حذف شده است.) شاید حتی بازیگران «پخش زنده‌ی شنبه‌شب» گزینه‌های بهتری برای این کمدی فاجعه‌ای تخیلی آدام مک‌کی می‌بودند و خنده‌های بیشتری هم از مخاطب می‌گرفتند.

البته تقریبا همه در نقش‌هایشان نمره‌ی قبولی را می‌گیرند؛ دی‌کاپریو به ویژه در به نمایش کشیدن دانشمندی ساده، پریشان‌احوال و مبتلا به اختلالات جورواجور روانی با بازی صورت و بدن و گریمی که برایش انتخاب شده است، بسیار خوب و‌ موفق عمل می‌کند. فقط بقیه در حد و اندازه‌های خودشان ظاهر نمی‌شوند و چنگی به دل نمی‌زنند، چون نقش برایشان کافی نیست. جز این بعید است کسی دوست داشته باشد صورت مریل استریپ را لای منقار پرنده‌ای عجیب و غریب ساکن سیاره‌ای دیگر ببیند.

بالا رو نگاه نکن فیلم متوسطی است، هم‌تراز با حال و‌ هوای‌ جریان حاکم بر شبکه‌های اجتماعی و به پوچی و تصنعی‌گری جنبش‌های اجتماعی‌ که تأثیرگذاری‌اش به اندازه‌ی همان محتوای یک‌ دقیقه‌ای اینستاگرام است. این اگر عامدانه و از پیش‌تعیین‌شده بوده، کارگردان در کارش موفق شده است. اما چون موضوع بزرگی را مطرح می‌کند که همانا از بین رفتن زمین بر اثر غفلت و نابخردی انسان است، انتظار می‌رود به اندازه‌ی بزرگی‌اش تأثیرگذار باشد که چنین نمی‌شود. ( اجرای ضعیف و احتمالا عامدانه‌ آبکی صحنه‌های پایانی در کمرنگ شدن این تأثیرگذاری بی‌تأثیر نیست.) فقط دلت را خنک می‌کند که چه خوب شد یکی از راه رسید و ضوابط و‌ روابط دنیای امروزی را به استهزا گرفت و چنین پیامی را به جهان مخابره کرد که ای کاش این کار را بهتر می‌شود، چرا که نیاز است جهان از این خواب خرگوشی بیدار شود. اما چون وضعیت جامعه‌ی بشری در کل جهان، در هر گوشه به نوعی، ناامیدکننده است یا دست‌کم رسانه اصرار دارد چنین بگوید، نمی‌تواند پایان امیدوارکننده‌ای داشته باشد. انتظار می‌رود که همچون تمام فیلم‌هایی که به فاجعه ختم می‌شود و شخصیت‌هایش به جای تکاپو برای زنده ماندن مرگ را عاشقانه در آغوش می‌گیرند، قطره اشکی از گونه‌هایت سرازیر شود که نمی‌شود چرا که این ناامیدی هم چنان کوبنده به نمایش گذاشته نمی‌شود که همذات‌پنداری برانگیزد یا دست‌کم زنگ خطری را در گوش مخاطب به صدا دربیاورد. بنابراین همچون انتقاداتی که می‌کند، بی‌رمق است. یا که ما همه قرص آبی‌خورده و بی‌رمقیم.

شناسنامه‌ی فیلم بالا رو نگاه نکن

کارگردان: آدام مک‌کی
نویسنده: آدام مک‌کی
بازیگران: لئوناردو دی‌کاپریو، جنیفر لارنس، جونا هیل، آریانا گرانده، تیموتی شالامی، کیت بلانشت، مریل استریپ
خلاصه‌ی داستان: دو دانشمند متوجه نزدیک شدن سیارکی به زمین می‌شوند که بر اساس محاسبات آن‌ها ظرف شش ماه با زمین برخورد و آن را با تمام ساکنانش نابود خواهد کرد. این مسأله را با مقامات مسؤول امریکایی مطرح می‌کنند، اما آن‌ها گویا اهمیتی به این موضوع نمی‌دهند و تلاش مستقل دانشمندان هم برای نجات زمین راه به جای نمی‌برد.
امتیاز IMDb به فیلم: ۷٫۳ از ۱۰
امتیاز راتن تومیتوز به فیلم: ۵۵ از ۱۰۰
امتیاز نویسنده: ۳ از ۵

نقد فیلم بالا رو نگاه نکن بازتاب دیدگاه‌های شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۳ دیدگاه
  1. hadron20

    قبل از هر چیزی نمی‌توان منکر تاثیر هنر سینما بر جامعه بود اما این اثر در زمینه‌های متفاوت در چه حدی خواهد بود جای بحث دارد.
    بهترین راه برای مقابله با فجایع و بحران‌های زیست محیطی و تبعات ناشی از اون آگاهی بخشی به عموم جامعه می‌باشد به نحوی که به اولویت مردم تبدیل بشه ( رجوع شود به تخریب لایه اوزون به وسیله CFC ).
    این آگاهی جمعی در قریب به اکثر موضوعات به واسطه مطالعه و شرکت در کنفرانس‌ها و رویدادهای مرتبط با موضوعات مورد نظر بیشتر حاصل میشه تا به واسطه دیدن یک فیلم در سینما یا منزل.
    برای افرادی که در مبحث بحران‌های زیست محیطی سال‌های متمادی در حال فعالیت می‌باشند و کسانی اهل مطالعه هستند و به نحوی در این راستا مطالعاتی داشته و یا مطالبی خوانده‌اند تولید اینگونه فیلم‌ها رو به فال نیک می‌گیرند ( برای تامل و درنگ دیگران در این زمینه ) ولی می‌توان گفت که اینگونه فیلم‌ها عامل بیداری اون‌ها نیست.
    افرادی که به هر نحوی به بحران‌های زیست محیطی توجه نشان داده‌اند به راحتی پیام فیلم را دریافت می‌کنند چه در فیلم ستارگانی باشند یا نه، چه فیلم خارق‌العاده‌ای باشد یا متوسط و چه از نظر داستانی پیام قدرتمندی داشته باشد یا نه.
    اما کسانی که در خواب تعمدی به سر می‌برند با هیچ ترفندی نمی‌توان آنها را متوجه این امر کرد.
    چه فیلم آبکی باشد یا نه، باید به حال ملتی افسوس خورد که شبکه‌های اجتماعی یا فیلم‌های سینمایی جای کتاب برای آگاهی بخشی به آن را گرفته است.

  2. غلوم

    سلام و سپاس، فرموده اید: «رییس‌جمهور و کادر ریاست جمهوری (که یادآور خانواده‌ی ترامپ هستند) برای این موضوع اهمیتی قائل نمی‌شوند. »
    بفرمایید از کجا کشف کردید که ترامپ مد نظر بوده و نه جناب بایدن و اون پسر ننرش؟ در واقع این دموکرات ها هستند که همه کاراکترهای فیلم بهشون می‌خوره، به ویژه تمام این مدیای دروغ‌گوی پشتیبان اون ها مثل فیس بوق، اینستاگرام و توییتر که به قول همان ترامپ، طالبان در آن حضور دارد اما ترامپ ممنوع است.

  3. برسام

    حیف که متیو پری (چندلر بینگ) حذف شده بود !

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه