تشریح پایان‌بندی فیلم اکشن «آمبولانس» با جزئیات کامل

۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۹ دقیقه

«آمبولانس» جدیدترین فیلم اکشن و هیجان‌انگیز مایکل بی است. این کارگردان بیشتر به خاطر مجموعه «تبدیل‌شوندگان» و هم‌چنین فیلم‌های فوق‌العاده‌ای مانند «پسران بد»، «صخره»، «آرماگدون» و «پرل هاربر» شناخته می‌شود. جیک جیلنهال در نقش دنی شارپ، یحیی عبدالمتین در نقش ویل شارپ، ایزا گونزالس در نقش کم تامپسون، گرت دیلاهانت در نقش کاپیتان مونرو، جکسون وایت در نقش زک، مارتینز در نقش پاپی و کایر اودانل در نقش مامور اف‌بی‌آی، آنسون کلارک، در این فیلم‌ ایفای نقش می‌کنند.

داستان «آمبولانس» که در طول یک روز اتفاق می‌افتد، پر جنب و جوش و پر از هیجان است و اصلا از سرعتش کاسته نمی‌شود و مخاطب در این داستان وحشیانه و پر از تعقیب و گریز با مجموعه‌ای از شخصیت‌های جذاب آشنا می‌شود.

دنی و ویل هر دو یتیمانی هستند که توسط یک جنایتکار بزرگ شده‌اند و دنی همان مسیر را دنبال می‌کند و ویل سعی دارد با پیوستن به ارتش راه دیگری را برای خود طی کند. در ابتدای داستان که ویل از ارتش خارج شده، همسر او به یک عمل جراحی نیاز دارد که ویل توان پرداخت هزینه‌های آن را ندارد. بنابراین وی برای گرفتن کمک نزد دنی می‌رود. دنی  ویل را به سرقت از بانک دعوت می‌کند تا او معضل مالی خود را بدین طریق رفع کند و هر دو به نوعی در لبه تیغ نابودی و رستگاری قرار می‌گیرند. فرآیند سرقت آن‌ها به طرز وحشتناکی با مشکل روبه‌رو می‌شود و دنی و ویل هر دو فرار می‌کنند و در ادامه، یک آمبولانس را گروگان می‌گیرند که یک پلیس مجروح (زک) و یک تکنسین فوریت‌های پزشکی (کم گونزالس) سرنشینان آن هستند. پلیس و اف‌بی‌آی در تعقیب آن‌ها هستند و دنی با دوست گانگسترش، پاپی، تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد که به کمک آن‌ها بیاید و در ازای این کمک، وعده نصف پول را به پاپی می‌دهد و از این‌جا به بعد کار آشفته‌تر می‌شود.

پاپی، دنی و ویل را به مخفی‌گاه خود هدایت می‌کند، جایی که دنی می‌خواهد سهم پاپی را به او تحویل دهد. با این حال، پاپی می‌خواهد کم و زک را بکشد، زیرا آن‌ها اکنون شاهدانی هستند که چهره او را دیده‌اند. این تصمیم منجر به تیراندازی بین پاپی، ویل، دنی، کم و زک در آمبولانس می‌گردد و در نهایت به بیمارستان ختم می‌شود و پایانی با عواقب خونین و رستگاری عاطفی رقم می‌خورد. پس با هم به تشریح پایان‌بندی فیلم «آمبولانس» و معنای واقعی آن می‌پردازیم.

نقشه سرقت دنی در آمبولانس چه بود (و چرا خراب شد؟)

آمبولانس

دنی با بازی جیک جیلنهال در تمام زندگی خود مشغول سرقت از بانک‌های مختلف (در مجموع ۳۸ بانک با احتساب سرقت «آمبولانس») بوده است. دنی از طریق گروهی از نظامیان سابق و جنایتکاران لاابالی، اطلاعاتی درباره یک بانک فدرال با ۳۲ میلیون دلار پول نقد دارد و او و تیمش تصمیم به سرقت از آن بانک می‌گیرند. ویل که به کمک مالی برادرش نیاز دارد، با اکراه وارد نقشه می‌شود و مطلقا هیچ اطلاعی درباره نقشه یا دستور کارشان ندارد. بدیهی است که دنی از همان ابتدا به اعضای تیم خود که همگی کمی عجیب و غریب هستند و هیچ انسجام یا اعتمادی بین آن‌ها وجود ندارد، مطمئن نیست. ورود اولیه آن‌ها به بانک و سرقت پول بدون مشکل انجام می‌شود اما افسری به نام زک همه چیز را به هم می‌ریزد. او بدون اطلاع از وضعیت بانک، به قصد برداشت پول به آن‌جا می‌رود.

مشکل بزرگ‌تر این است که بخش تحقیقات ویژه پلیس لس‌آنجلس در حال حاضر به بانک رسیده و بیرون از بانک منتظر سارقان است تا آن‌ها را دستگیر کند. این اتفاقات برنامه‌های دنی را حتی قبل از این که خودش هم متوجه شود به هم می‌زند و موجب می‌گردد تا سرقت آمبولانس او ​​از همان ابتدا محکوم به فنا شود. با این حال، دخالت زک باعث آغاز تیراندازی می‌شود. همکار زک، افسر مارک، او را از پنجره‌های بانک می‌بیند که گروگان گرفته شده و وارد عمل می‌شود. راننده آماده دنی شرایط دشوار آن‌ها را متوجه می‌شود و سعی می‌کند افسر مارک را زیر بگیرد و در نهایت او را می‌کشد و در نتیجه، شانس دنی برای یک فرار پاک و بدون خون‌ریزی را از بین می‌برد. آن‌ها با عجله فرار می‌کنند و افسر زک توسط ویل مورد اصابت گلوله قرار می‌گیرد و سوار همان آمبولانسی می‌شود که سارقان آن را کنترل می‌کنند و آشفتگی و هرج و مرج بیشتر می‌شود و نقشه آن‌ها از روند عادی خود خارج شده و دنی مسیر اشتباه را پیش می‌گیرد.

نوع ارتباط و تفاوت‌های ویل و دنی 

آمبولانس

دنی و ویل برادرانی بودند که توسط پدرخوانده جنایتکارشان، ال‌تی، بزرگ شدند که با باندهای محلی ارتباط داشت و ویل و دنی را با این سبک زندگی و طوری پرورش داد که راه او را دنبال کنند. ال‌تی در شروع فیلم مایکل بی درگذشت اما به نظر می‌رسد که دنی و ویل چندان از این موضوع ناراحت نیستند. در عوض، دنی کنترل آن‌چه را که از امپراتوری پدرخوانده‌اش باقی مانده، در دست دارد. ویل برای فرار از زندگی جنایی به ارتش ملحق شد. فیلم، کودکی این دو را از طریق یک فلش‌بک و بدون هیچ دیالوگی نشان می‌دهد. آن‌ها در ظاهر شبیه یک‌دیگر هستند اما شخصیت آن‌ها کاملا متفاوت است.

دنی نامنظم، پر جنب و جوش و بداخلاق و ویل آرام، ساکت و متمرکز است و آن‌ها مانند دو نیروی متضاد هستند. در حالی که هر دو به عنوان جنایتکار بزرگ شده بودند، فقط دنی بود این شرایط را به طور کامل پذیرفت اما ویل فعالانه برای فرار از این موقعیت مبارزه کرد. با این حال و حتی با وجود این که ویل سعی کرد تا از این سبک زندگی فرار کند، داستان آمبولانس نشان می‌دهد که او کسی است که جرم و جنایت را به عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به هدف انتخاب می‌کند و بیش از آن‌چه که به نظر می‌رسد شبیه دنی است.

چه چیزی باعث شد که کم به یک تکنسین فوریت‌های پزشکی تبدیل شود

آمبولانس

 

کم با بازی گونزالس یک دانشجوی پزشکی بود که معتاد شد و در نتیجه شانسش ​​برای حضور در دانشکده پزشکی کاهش یافت و مجبور به ترک تحصیل گردید و در نهایت به یک تکنسین فوریت‌های پزشکی تبدیل شد. او با تمرکز بر انجام کار خود و کنار گذاشتن تمام حواس‌پرتی‌ها مانند درگیری عاطفی با دوستان و باقی اطرافیان، به نوعی خود را تنبیه می‌کند.

وی در ابتدای فیلم در حال نجات یک دختر بچه در یک تصادف رانندگی است. با این حال، در حین صرف ناهار با همکار جدیدش، مشخص می‌شود که کم تمام احساسات خود در کار، چه از لحاظ شخصی و چه از لحاظ حرفه‌ای، کنار گذاشته و حتی به همکارش می‌گوید که اهمیتی به وی یا به این که چیزی درباره خود بگوید نمی‌دهد و این قضیه درباره بیمارانش هم صدق می‌کند. اما او به بازی آمبولانس کشیده می‌شود و تصمیم می‌گیرد که بماند و تمام تلاشش را برای کمک به نجات افسر زک (و بعدتر ویل) انجام دهد.

چرا ویل و دنی در آمبولانس می‌مانند (و چرا پلیس جلوی آن‌ها را نمی‌گیرد)

آمبولانس

 

یکی از بزرگ‌ترین سوالات درباره طرح داستان فیلم «آمبولانس» مایکل بی این است که چرا دنی و ویل در آمبولانس می‌مانند و چرا پلیس به لاستیک‌ها شلیک نمی‌کند یا این وسیله نقلیه را به خارج از جاده هدایت نمی‌نماید. آمبولانس به شکلی سطحی دلیل اصلی این ماجرا را افسر زک نشان می‌دهد که در آمبولانس است و نیاز به رسیدگی جدی پزشکی دارد. دنی می‌داند که حضور پلیس در آمبولانس تنها چیزی است که آن‌ها را به اندازه کافی زنده نگه می‌دارد تا بتواند نقشه خود برای فرار را عملی کند.

دنی عملا هیچ نقشه پشتیبانی برای خراب شدن سرقت نداشت و در لحظه تصمیم گرفت. پلیس و اف‌بی‌آی فقط می‌خواهند از افسر زک که از شرایط بحرانی او آگاهی دارند محافظت کنند. بنابراین شلیک کردن به لاستیک‌ها یا خارج کردن وسیله نقلیه از جاده به ظاهر زندگی او را در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهد. آن‌ها صرفا با سارقان برای نجات گروگان‌ها مذاکره می‌کنند و به تعقیب آمبولانس ادامه می‌دهند.

نقشه دنی و پاپی برای فریب پلیس چه بود (و چرا جواب نداد) 

آمبولانس

دنی با پاپی، یکی از رهبران باند وابسته به پدرش تماس گرفت تا او را وادار کند که با دزدیدن یک‌سری آمبولانس خالی و پارک کردن آن‌ها در زیر یک پل، پلیس را فریب دهد تا به جهت دیگری بروند. با این حال، پاپی یک آمبولانس پر از مواد منفجره و هم‌چنین یک خودروی مجهز به یک اسلحه را هم که از راه دور کنترل می‌شد، فراهم کرد. هدف این بود که او پلیس را گیج و متوقف کند تا دنی برای تبادل پول به مخفی‌گاه پاپی بازگردد. به نظر می‌رسید که آن بخش از نقشه موقتا جواب داده است، زیرا دنی و ویل بدون هیچ اتفاق خاصی به مقر پاپی می‌رسند.

با این حال، پلیس در حال گشتن منطقه و به دنبال علائمی از آن‌ها بود و سارقان فقط برای مدت کمی می‌توانستند در آن‌جا بمانند. در ادامه، پاپی قصد داشت از شر کم و افسر زک خلاص شود و ویل و دنی وارد عمل شدند، پاپی را کشتند و با اعضای باند او درگیر شدند و دوباره با آمبولانس فرار کردند و صحنه‌ای هیجان‌انگیز را به وجود آوردند. پلیس‌ها متوجه آمبولانس شدند و دوباره به تعقیب ماشین رفتند. در نتیجه کل نقشه شکست خورد.

چرا ویل به دنی شلیک کرد و چرا کم جان ویل را نجات داد

آمبولانس

ویل با بازی عبدالمتین پس از شلیک تصادفی کم به او، در وضعیت وخیمی قرار گرفت و به کمک پزشکی نیاز داشت. با این حال، کم او را درست قبل از این که دنی به یک بیمارستان برود و برای نجات برادرش کمک بگیرد، نجات می‌دهد. در ابتدا به نظر می‌رسد که شاید کم موفق نشود و دنی، او را سرزنش می‌کند. دنی تصمیم می‌گیرد کم را به بیرون از آمبولانس که توسط پلیس محاصره شده ببرد تا او و سپس خودش را بکشد. با این حال، درست زمانی که دنی درها را باز می‌کند، ویل از پشت به او شلیک می‌کند و جان کم را که قسم خورده بود از وی محافظت کند، نجات می‌دهد و به زندگی دنی پایان می‌دهد.

هر دو مرد از آمبولانس بیرون کشیده می‌شوند و روی زمین دراز می‌کشند و دنی قبل از مرگ از ویل عذرخواهی می‌کند. پلیس، کم را کنار می‌کشد و به او می‌گوید که آن‌ها را رها کند اما این ماجرا وجهه احساسی او را دوباره زنده کرده و وی از ویل مراقبت می‌کند، زیرا ویل برای نجات افسر زک تلاش کرده و هم‌چنین جان خوش را هم نجات داده بود. کم از دستور پلیس سرپیچی می‌نماید و آن‌ها را مجبور می‌کند تا به ویل کمک کنند، زیرا به نظر می‌رسد که آن‌ها می‌خواهند تا ویل خون‌ریزی کند و بمیرد.

معنای واقعی داستان «آمبولانس»

آمبولانس

در نهایت، پایان‌بندی «آمبولانس» مایکل بی درباره رستگاری است. به نظر می‌رسد دنی راهی برای جبران کارهایش ندارد، زیرا او یک جنایتکار تمام‌عیار است. از سوی دیگر، ویل یک جنایتکار بی‌میل است که برای کمک به خانواده‌اش وارد این برنامه می‌شود، اگرچه این کار به قیمت جان انسان‌ها و نابودی اطرافیانش تمام می‌شود. کم نیز تحت فشار قرار می‌گیرد و محدودیت‌هایش در زمینه نجات جان دیگران و توانایی‌ها و احساسات او مورد آزمایش قرار می‌گیرند. او نه تنها افسر زک را در یک عمل جراحی عجیب در آمبولانس نجات داد، بلکه در پایان جلوی خون‌ریزی ویل را هم گرفت. این اتفاقات باعث شد تا کم، ارزش خود را بفهمد.‌

او در ادامه، دختر کوچکی را که در اوایل فیلم‌، جانش را نجات داده بود ملاقات می‌کند و نشان می‌دهد که تفکراتش عوض شده و به دیگران اهمیت می‌دهد. رستگاری ویل به شکل محافظت از مردم حتی در صورت یک تصمیم و انتخاب بد بروز پیدا می‌کند و او در نهایت پول مورد نیازش را به دست می‌آورد (کم پول را مخفیانه به همسرش می‌دهد) و احتمالا بعدا حکم سبک‌تری خواهد داشت و افسر زک اعتراف خواهد کرد که ویل جانش را نجات داده، در حالی که این ویل بود که در وهله اول به او شلیک کرد.

منبع: screenrant

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۲ دیدگاه
  1. مصطفی

    در هیج سایتی بابت نقد و برسی فیلم آمبولانس در مورد همکاری پلیس با دنی برای دزدی حرف نزده

    اول. قرار بوده با مرسدس بنز به سرقت بروند دنی گفت ردیابی میشه فرمانده عملیات پلیس و

    همکارانش هم وقتی دنی با کامیون به بانک رفت تعجب کردن که قرار بوده با مرسدس ای که جی پی

    اس بهش متصل بوده بیان

    دوم زمانی که زک پشت درب بسته بانک رسید گفت قول میدم از بانک تون سرقت نکنم و همین باعث

    شد دنی شک کنه و احتمال داد که از طرف پلیس فرمانده عملیات که سگ داشت باشه و با رفتار خوش

    به داخل بانک هدایت اش کنه

    سوم زک در مورد مقدمه چینی برای دختره بود که دنی زیرکانه گفت میدونم یه نفرمون تو ماشین سگ

    داره و یه تیم هوایی داریم ولی رک متوجه شد

    درسته یا نه

  2. ناشناس

    به نظرم دنی کمو نمی کشت پس ویل نباید به برادرش شلیک میکرد
    تازه دنی به خاطر اینکه ویل گفت باید اون پرستاره و پلیسه رو نجات بدیم زد پاپی و دار و دستشو کشت

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه