نقد انیمه «سامورایی چشم آبی»؛ تولد یک قهرمان

۲۲ دی ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
نقد انیمه سامورایی چشم آبی

محتوای فصل اول سریال «سامورایی چشم آبی» جایی میان عصر حاضر و تاریخ سپری شده شکل می‌گیرد؛ به این معنا که گرچه داستان سریال در دوران قرون وسطی و در ژاپن عصر میانه می‌گذرد اما تمام معنا و مفهوم جا خوش کرده پشت قصه، سر و شکل داستان و نمادها و نشانه‌هایش یادآور دغدغه‌های امروز بشری است؛ از حضور دختری در مرکز قاب و در قالب قهرمان یکه‌بزن قصه که باید یکی یکی نابرابری‌های جنسیتی را کنار بزند و هویتش را انکار کند تا رهسپار میدان نبرد شود گرفته تا حضور اهریمنی در طرف مقابل ماجرا که نماد دخالت یک عامل خارجی در چرخاندن امورات کشوری باستانی با قدمت ژاپن است و جدال سنت و مدرنیته را در چنین جوامعی به ذهن متبادر می‌کند. نقد انیمه «سامورایی چشم آبی» را باید با بررسی شخصیت اصلی آن آغاز کنیم.

هشدار: در نقد انیمه «سامورایی چشم آبی» خطر لو رفتن داستان وجود دارد

قهرمان قصه‌ی ماجرا به سیاق قهرمان‌های امروزی سینما از جنسیت خود رنج می‌برد. او مجبور است که در یک جامعه‌ی مردسالار وانمود کند که شخص دیگری است تا بتواند به هدفش برسد. این موضوع در همان ابتدای قصه مشخص می‌شود اما سازندگان طوری این جنبه را از کار درآورده‌اند که نه تنها باعث اذیت کردن مخاطب نمی‌شود و سریال را به اثری مضمون‌زده تبدیل نمی‌کند، بلکه در چند قسمت به برگ برنده‌ی سریال «سامورایی چشم آبی» تبدیل شده و اپیزودهای درجه یکی را به وجود می‌آورد. به عنوان نمونه در یک قسمت کامل سازندگان به زندگی زناشویی قهرمان خود در قالب یک زن خانه‌دار می‌پردازند و پشت پا زدنش از داشتن یک زندگی معمولی را به طور کامل به تصویر می‌کشند.

سامورایی چشم آبی

اما نقطه قوت «سامورایی چشم آبی» در هیچ‌کدام از این نکات ظاهری نهفته نیست؛ «سامورایی چشم آبی» قدرتش را بیش از هر چیز از شخصیت‌پردازی مناسب، از پیرنگ انتقام‌جویانه اثر، از ایجاد یک تعلیق متکثر و در نهایت در تصویرسازی یگانه‌ای می‌گیرد که هم یادآور انیمه‌های ژاپنی است و هم یادآور انیمیشن‌های قدیمی آمریکایی. در کنار همه‌ی این‌ها میزان نمایش خشونت جاری در قاب گاهی چنان دست و دلبازانه است که به راحتی نمی‌توان این سریال را در یک جمع خانوادگی تماشا کرد یا آن را به عموم پیشنهادش داد.

کتاب فرهنگ جامع انیمیشن  اثر فرناز خوشبخت انتشارات ماتیکان جلد 1

هر اپیزود این فصل ۸ قسمتی سریال «سامورایی چشم آبی» به یک فیلم سینمایی مستقل می‌ماند. گرچه هر قسمت داستان کلی را پیش می‌برد اما چنان از ایده‌های رنگارنگ بهره برده که نمی‌توان از تماشای تک تک آن‌ها به شکل جداگانه لذت نبرد. در واقع انگار با ۸ فیلم سینمایی طرف هستیم که هر کدام ایده‌های مستقل خود را دارند اما در نهایت سازجداگانه نمی‌زنند و در کنار هم یک کلیت منسجم را می‌سازند. به عنوان نمونه در قسمتی که قهرمان ماجرا مجبور است برای نجات جان خود و همراهانش با لشکری از سربازان مزدور روبه‌رو شود، سازندگان این نبرد میان خیر و شر را به روایت یک قصه‌ی اساطیری پیوند می‌زنند و با نمایش موازی هر دو داستان، به قصه‌ی قهرمان ماجرا و گذرش از هفت خان مشکلات جنبه‌ای اساطیری می‌بخشند. این ایده‌ی اسطوره شدن قهرمان داستان آهسته آهسته در قسمت‌های بعد سریال «سامورایی چشم آبی» هم گسترش پیدا می‌کند تا این قهرمان فردی در نهایت به قهرمانی برای یک جمع تبدیل شود و کشوری را از خطر نابودی نجات دهد. گویی انتقام شخصی او به راهی منتهی شده که نفع آن به همه می‌رسد. در چنین چارچوبی است که فصل اول سریال «سامورایی چشم آبی» در این برهوت سینمای بدون قهرمان، یک تنه مخاطب پیگیر چنین آثاری را سیراب می‌کند.

اگر بتوان ایرادی به فصل اول سریال «سامورایی چشم آبی» وارد دانست، تاکید بیش از حدش روی مطرود بودن تک تک شخصیت‌های پیش برنده‌ی قصه است. این که انگار هر شخص هویت‌دار قصه باید جایی تکلیفش را با این تک‌افتادگی جدا کند به خودی خود چیز بدی نیست اما تاکید بیش از حد روی این موضوع سبب می‌شود که مرز میان خیر و شر و سیاهی و سپیدی چنان واضح رسم شود که از پیچیدگی قصه بکاهد. البته این موضوع چنان اهمیت ندارد که بتواند کلیت کار را زیر سوال ببرد اما در نهایت این حسرت را باقی می‌گذارد که سریال «سامورایی چشم آبی» می‌توانست فراتر از یک پدیده، به یک شاهکار در این روزهای تلویزیون تبدیل شود و سال‌ها در یادها بماند.

سامورایی چشم آبی

در نهایت این که فصل اول سریال «سامورایی چشم آبی» به گونه‌ای تمام می‌شود که انگار قرار است در قسمت‌های آینده حال و هوایی یک سر متفاوت با چشم‌اندازها و شخصیت‌های کاملا متفاوت داشته باشد و تنها وجه اشتراکش با این فصل حضور قهرمان و ضدقهرمان ماجرا و همان انگیزه‌ی انتقام‌جویانه در ادامه‌ی ماجرا است. برای رسیدن به این پایان‌بندی حتی قصه‌ی شخصیت‌های فرعی مهم هم تمام می‌شود و داستان آن‌ها به سرانجام می‌رسد تا سریال در فصل آینده خود را برای این حال و هوای تازه آماده کند؛ داستان در کشور ژاپن تمام شده و حال قهرمان و ضدقهرمان ماجرا را می‌بینیم که در کنار هم رهسپار انگلستان می‌شوند.

پس تمام المان‌های سنتی و فرهنگی ژاپنی که تاثیر بسیاری بر روند پیشبرد قصه داشتند در فصل آینده جایی نخواهند داشت. این موضوع از این جهت مهم به نظر می‌رسد که بخشی از جذابیت فصل اول «سامورایی چشم آبی» به استفاده درست سازندگان از همین المان‌های بومی و فرهنگی بازمی‌گشت و حال در نبود آن‌ها و حضور در یک حال و هوای تازه این بیم وجود دارد که حضور یک قهرمان ژاپنی در مغرب زمین، آن چنان چفت و بست‌دار و قانع کننده از کار درنیاید.

کتاب ظهور ژاپن مدرن اثر ویلیام جی بیزلی

شناسنامه انیمه «سامورایی چشم آبی» (Blue Eye Samurai)

سازندگان: مایکل گرین و آمبر نویزومی
صداپیشگان: مایا ارسکین، ماسای اوکا، دارن بارنت و برندا سونگ
محصول: ۲۰۲۳، نتفلیکس
امتیاز راتن تومیتوز به سریال: ۱۰۰٪
امتیاز آی‌ام‌دی‌بی: ۸.۸ از ۱۰
امتیاز نویسنده: چهار از پنج
خلاصه داستان: در قرن هفدهم میلادی و در دوران ادو، یک سامورایی زندگی مخفیانه‌ای دارد. در آن دوران شوگان حکم کرده بود که هیچ فرد خارجی و غیر ژاپنی اجازه‌ی حضور در این کشور ندارد و به همین دلیل هر کس که ظاهر یک خارجی را داشت یا فرار می‌کرد یا طرد می‌شد. قهرمان قصه به دلیل چشمان آبی‌اش که از دورگه بودنش خبر می‌دهد، چنین فردی است و سال‌ها در خلوت زندگی کرده و هویتش را از دیگران پنهان نگاه داشته است. اما در عین حال سال‌ها مبارزه کرده و تعلیم دیده تا بتواند روزی از کسانی که این زندگی تلخ را برایش رقم زده‌اند، انتقام بگیرد. او نمی‌داند پدرش کیست و فقط می‌داند که در زمان تولدش فقط ۴ فرد چشم آبی در ژاپن حضور داشته‌اند. او قسم خورده که هر ۴ نفر را بکشد اما …

نقد انیمه «سامورایی چشم آبی» دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست

منبع: دیجی‌کالا مگ

راهنمای تماشای سریال
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

یک دیدگاه
  1. محمد جواد

    سامورایی چشم آبی عالی بود و یکی از بهترین ها ۴ از ۵ رو درک میکنم

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه