چرا بالیوود هند باید تاثیر بیشتری بر سینمای غرب بگذارد؟

۴ اردیبهشت ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۶ دقیقه
بالیوود

سریال درام هیجان‌انگیز هوانگ دونگ هیوک یعنی «بازی مرکب» در سه ماهه آخر سال ۲۰۲۱ به پربیننده‌ترین سریال نتفلیکس تبدیل شد که اتفاق مهمی برای کره جنوبی بود.

این رویداد گواهی بر این موضوع بود که مخاطبان در غرب، ظرفیت و مهم‌تر از آن، تمایل زیادی به تماشای آثار خارج از کشور دارند. در واقع، به نظر می‌رسد که آثار درام کره جنوبی اکنون همان رونقی را تجربه می‌کنند که انیمه‌های ژاپنی در اواخر دهه ۹۰ میلادی شاهد آن بودند، زمانی که سریال‌هایی مانند «دراگون‌بال» و «پوکمون»، نسلی از کودکان را پای تلویزیون میخ‌کوب می‌کردند.

در واقع، داستان‌های آسیایی دهه‌هاست که ذهن انگلیسی‌زبانان را تسخیر کرده‌اند و کارگردان‌هایی مانند آکیرا کوروساوا و وونگ کار وای در بین سینماگران محبوبیت زیادی دارند. در سال‌های اخیر همکاری‌های بیشتری بین غرب و استعدادهای آسیایی وجود داشته و حتی فیلم‌سازانی مانند پارک چان ووک فیلم‌هایی به زبان انگلیسی ساخته‌اند. بنابراین به نظر می‌رسد کسانی که در مناطقی مانند ایالات متحده زندگی می‌کنند، مایلند بر موانع فرهنگی که اغلب هنگام تماشای فیلم و سریال‌های تلویزیونی آسیا با آن مواجه می‌شوند، غلبه کنند و هر طور شده به پای این آثار بنشینند. با این حال، اگر واقعا چنین است، پس چرا سینمای هند، به‌ ویژه بالیوود، هم‌چنان توسط تماشاگران جهانی نادیده گرفته می‌شود؟

بالیوود

کارگردانان، نویسندگان و تهیه‌کنندگان بزرگ بی‌شماری در این سینما وجود دارند که آن را به یکی از شکوفاترین صنایع سینمایی در جهان تبدیل کرده‌اند. بالیوود با آثاری از «مادر هند» (۱۹۵۷) گرفته تا «لاگان» (۲۰۰۱)، «شعله» (۱۹۷۵)، «معجزه احساس» (۱۹۹۸) و «آقای هند»، از اوایل دهه ۳۰ میلادی میلیون‌ها طرفدار خود را سرگرم کرده است. پس چرا مانند ژاپن، هنگ‌کنگ یا کره جنوبی به رسمیت شناخته نمی‌شود و بینندگان احترام چندانی برای آن قائل نیستند؟ به عبارت ساده‌تر، چه چیزی آن را غیرقابل دسترس و به نوعی ناپسند جلوه می‌دهد؟ مسلما نباید این‌طور باشد. اگر نگاه دقیق‌تری به کلیات بیاندازیم، شاید دلیل این مسئله را بفهمیم.

وقتی به سینمای بالیوود فکر می‌کنیم، اول از همه چه چیزی به ذهنمان می‌رسد؟ حتی افراد ناآشنا نیز احتمالا با فرهنگ هند و تمایل آن‌ها به آهنگ و رقص، به نوعی آشنا هستند. به طور قطع، موسیقی آن‌قدر در هویت این صنعت جا افتاده که یک فیلم هندی بدون آن اغلب یک ناهنجاری تلقی می‌شود. به لطف خوانندگان برجسته قرن گذشته، مانند کیشور کومار و لاتا منگشکار که اخیرا درگذشته، موسیقی اغلب دلیلی بوده تا یک فیلم، پیش از اکرانش توجه زیادی را به خود جلب کند. اما احتمالا این که این آهنگ‌ها به زبان هندی خوانده می‌شوند، برای انگلیسی‌زبانان عجیب به نظر می‌رسد. مردم دوست دارند با آهنگ‌های مورد علاقه خود هم‌خوانی کنند و بدیهی است که این کار، وقتی آهنگی به زبان بیگانه می‌شنوید، بسیار دشوار است، چرا که نمی‌دانید در حال شنیدن چه چیزی هستید.

اما پس چگونه است که کی‌پاپ در چند سال اخیر تا این حد رونق گرفته؟ گروه‌هایی مانند بی‌تی‌اس و بلک‌پینک در واقع به زبان انگلیسی می‌خوانند اما حتی زمانی هم که به زبان مادری خود اجرا می‌کنند، هم‌چنان برای شنوندگان کشورهایی مانند انگلستان و استرالیا جذابیت دارند. بنابراین این استدلال که مخاطبان خارج از هند قدر آهنگ‌های بالیوود را نمی‌دانند، حداقل در این مرحله، نسبتا نامعتبر به نظر می‌رسد.

هم‌چنین شاید تماشاگران سینما در غرب با تماشای سکانس‌های آواز و رقص، به‌طور کلی اذیت می‌شوند یا بهتر بگوییم، لذت نمی‌برند اما پس چگونه فیلم‌های موزیکال هالیوود مانند «گریس»، «ماما میا» یا «بزرگ‌ترین شومن» به موفقیت رسیده‌اند؟ اگر این نوع فیلم‌ها می‌توانند مخاطب خود را پیدا کنند، پس چه چیزی مانع از دستیابی فیلم‌های بالیوودی به همان بازار هدف می‌شود؟

بالیوود

قطعا این موسیقی در حال پخش این فیلم‌ها نیست که مردم را از آن‌ها دور می کند، بلکه داستان‌های آن‌هاست. شاید فیلم‌های بالیوود آن‌قدر دور از ذهن‌ هستند که حتی تماشاگران هالیوود هم به آن عادت ندارند. اعتقادات و باورهای مختلف در بین مردم هند موج می‌زند و فیلم‌سازان، داستان‌های گسترده‌ای از عشق، وظایف خانوادگی و جنگ تعریف می‌کنند.

برای مثال، فیلم «محبت‌ها» در سال ۲۰۰۰ را در نظر بگیرید. داستان درباره یک معلم موسیقی است که به دنبال استخدام در یک کالج معتبر است تا معنای عشق را به دانش‌آموزان بیاموزد و در عین حال تلاش می‌کند تا فضای سرسختانه ایجادشده توسط مدیر را به طرز مضحکی از بین ببرد. آیا چنین فیلمی در هالیوود طرفدار دارد؟ شاید در ابتدا این‌طور فکر نکنید اما برای لحظه‌ای نمایشنامه‌های های ویلیام شکسپیر را تصور نمایید. این داستان‌ها درباره روابط عاشقانه، برخوردهای محترمانه با درگذشتگان، و نبردهای مختلف هستند و بن‌مایه‌‌ای مشابه با فیلم‌های بالیوود دارند اما نویسندگان هالیوود به دفعات آثاری را بر اساس آن‌ها ساخته‌اند که موفق بوده‌اند.

به فیلم‌هایی مانند «بر باد رفته» یا «تایتانیک» فکر کنید. آیا آن‌ها بیننده را مجبور نمی‌کنند که عقل سلیم را به روشی مشابه بالیوود کنار بگذارد؟ بنابراین اگر عدم استقبال از بالیوود ریشه در داستان‌های آن ندارد، پس چه چیز دیگری دخیل است؟ یکی دیگر از انتقادات رایج این است که زمان این فیلم‌ها بیش از حد به نظر می‌آید و حداکثر زمان استاندارد ۱۸۰ دقیقه است. اما تفاوت این فیلم‌ها با فیلم‌های معاصر هالیوود چیست. «انتقام‌جویان: بازی پایانی» یک فیلم سه ساعته است و با این حال، طرفداران در تمام مدت پخش در سالنی تاریک نشسته و محو تماشای آن هستند و رضایت دارند.

حالا که صحبت از مارول شد، باید بگوییم که مجموعه انتقام‌جویان یکی از گران‌ترین فیلم‌هایی هستند که تا کنون ساخته شده‌اند و در سطح بصری، مسلما شاهکار محسوب می‌شوند. این فیلم‌ها بی‌عیب و نقص به حساب می‌آیند و نورپردازی و لوکیشن‌های آن‌ها نیز بی‌نظیر هستند. به طور خلاصه، ارزش تولید آن‌ها در بالاترین حد ممکن است. با این حال، این چیزی نیست که سینمای هالیوود را از بالیوود متمایز کند. به نظر می‌رسد که تهیه‌کنندگان سینما در هند از خرج کردن پول خود در تولیدات سینمایی ترسی ندارند. به مناظر خیره‌کننده فیلم «داماد عاشق عروس را می‌برد»، سکانس‌های نفس‌گیر نبرد در «آشوکا» یا سازه‌های باورنکردنی شهر خیالی «عشق من» فکر کنید.

بالیوود

سینمای هند در سطح زیبایی‌شناختی صرف، در میان برترین‌ها قرار دارد. ما درباره چشم‌نوازی حرف می‌زنیم و شاید یکی از دلایل محبوبیت سری مارول، زیبایی بازیگران آن باشد. از کریس ایوانز گرفته تا اسکارلت جوهانسون و سیمو لیو و زوئی سالدانا، همگی بسیار زیبا هستند. اما حقیقتا بالیوود نیز در این زمینه، چیزی کم ندارد. بازیگرانی مانند شهید کاپور و هریتیک روشن و هم‌چنین ستاره‌های زن مانند سونام کاپور و دیپیکا پادوکن، همیشه در کانون توجه مخاطبان قرار می‌گیرند و همگی جذابیت‌های خاص خود را دارند‌. با وجود این، ستارگان هندی برای اکثریت مخاطبان در غرب، تا حد زیادی ناشناس هستند.

پس مشکل کجاست؟ چرا فیلم‌های ساخته‌شده در بالیوود در سطح جهانی مورد توجه قرار نمی‌گیرند؟ مگر این فیلم‌ها از همان فرمول‌های مورد استفاده در هالیوود پیروی نمی‌کنند؟ بنابراین بر اساس منطق، باید به همان موفقیتی دست یابند که فیلم‌سازان مناطق دیگر آسیا تجربه می‌کنند.

جالب این‌جاست که علاقه بیش از حد مخاطبان به فرهنگ کره‌ای در چند سال اخیر افزایش یافته و هم‌چنین دهه‌ها طول کشید تا انیمه‌ها در خارج از ژاپن به رسمیت شناخته شوند. آیا باید قبل از این که سینمای اصلی هند به محبوبیتی که به درستی سزاوار آن است، برسد کمی صبر داشته باشیم؟ گذشت زمان پاسخ این سوال را می‌دهد.

شاید تا آن موقع، مخاطبان گارد خود را نسبت به بالیوود پایین آورند. شاید آن‌ها باز هم آن‌چه را که می‌بینند دوست نداشته باشند اما حداقل اطلاعاتشان نسبت به سینمای هند بیشتر می‌شود و اتفاقا اگر از آهنگ‌های جذاب، داستان‌های حماسی و جلوه‌های بصری سرسبز لذت می‌برند، قطعا از تماشای فیلم‌های غنی هندی لذت خواهند برد.

منبع: collider

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه