چگونه جلوی فاجعه‌ی فیلم «بالا رو نگاه نکن» را در واقعیت بگیریم؟

۱۲ دی ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۹ دقیقه
بالا رو نگاه نکن

ترس و وحشت احتمالا اولین احساساتی هستند که با فکر کردن به پایان دنیا به سراغمان می‌آیند. با این وجود اگر عمیق‌تر به موضوع بیندیشیم احتمالا نکات جالب و البته بانمکی هم به ذهن می‌رسد، کم‌کم به خودمان می‌آییم و مثلا از تصور فرار نافرجام از دست موجودات فضایی لبخند محوی می‌زنیم و اگر به خیال‌پردازی ادامه دهیم احتمالا چند ساعت بعد خودمان را در حالی که قهقهه می‌زنیم، دستگیر کنیم! این همان تجربه‌ای است که در «بالا رو نگاه نکن» (Don’t Look Up) آدام مک کی عینیت پیدا می‌کند.

هشدار: در ادامه‌ی این مطلب خطر لو رفتن داستان فیلم بالا رو نگاه نکن وجود دارد.

ماجرا از جایی آغاز می‌شود که کیت دیبیاسکی (جنیفر لارنس) دانشجوی دکترای دانشگاه شیکاگو در حالی که مشغول مطالعات روزمره و بررسی‌های تلسکوپی درباره‌ی ابرنواخترها است، به صورت کاملا اتفاقی یک دنباله‌دار را کشف می‌کند. همه چیز برای او در ایده آل‌ترین حالت ممکن است است و با سیل تحسین و تمجید از سوی همکارانش مواجه می‌شود و دنباله‌دار به افتخار او دیبیاسکی نام‌گذاری می‌شود.

اما عمر خوشی‌های او خیلی زود به پایان می‌رسد و استاد راهنمایش پروفسور رندال میندی (لئوناردو دی کاپریو) پس از انجام یک سری محاسبات ریاضی پیچیده به این نتیجه می‌رسد که دنباله‌دار دیبیاسکی با وسعت ۹ کیلومتر تقریبا اندازه‌ی سیارکی است که ۶۵ میلیون سال پیش دایناسورها را نابود کرد و درست ۶ ماه و ۱۴ روز بعد به کره‌ی زمین برخورد و با احتمال نزدیک صدر در صد همه چیز را با خاک یکسان می‌کند.

میندی و دیبیاسکی تصمیم می‌گیرند برای نجات دنیا این موضوع مهم را با خانم رئیس‌جمهور (مریل استریپ) که از قضا بسیار هم بی‌کفایت و فاسد است، در میان بگذارند اما او که با انتخابات میان‌دوره‌ای و رسوایی‌های اخلاقی‌اش دست و پنجه نرم می‌کند، با بی‌تفاوتی کامل این طور پاسخ می‌دهد: «شنیدم یک سیارک یا دنباله‌دار وجود داره که شما از قیافه‌اش خوشتون نمیاد. خب حالا این جا چی کار می‌کنید؟»

اما ماجرا به همین جا ختم نمی‌شود و وقتی ابعاد دردناک‌تری به خود می‌گیرد که جیسون پسر نازپرورده‌ی خانم رئیس‌جمهور که از قضا رئیس دفتر او هم هست، صحبت‌های علمی و دقیق دکتر میندی را خسته‌کننده توصیف می‌کند و هیچ درکی از ابعاد این فاجعه ندارد!

مریل استیپ در نمایی از بالا را نگاه نکن

اخترشناسان قصه مستاصل از بی‌توجهی کاخ سفید، به رسانه‌ها پناه می‌برند و تصمیم می‌گیرند در یک برنامه‌ی تلویزیونی گفتگو محور در مورد خطر انقراض و نابودی کره‌ی زمین با مردم صحبت کنند اما واکنش‌ها عجیب‌تر از چیزی است که تصورش را می‌کردند؛ عموم مردم به سه دسته‌ی میم سازان اینترنتی، طرفداران تئوری توطئه و انکارکنندگان تقسیم می‌شوند (اتفاقی که دقیقا درباره‌ی بلای مهلک کرونا هم به وقوع پیوست). آن‌ها بدون توجه به ابعاد فاجعه‌بار ماجرا کیت را دیوانه خطاب می‌کنند و با دکتر میندی سر شوخی را باز می‌کنند.

در این گیرودار رئیس یک ابر شرکت فناوری به نام پیتر ایشترول (مارک رایلنس) که در حقیقت ترکیبی از استیو جابز، مارک زاکربرگ و ایلان ماسک است فقط و فقط برای منفعت مالی به رئیس‌جمهور پیشنهاد می‌دهد به دلیل منابع معدنی غنی موجود در دنباله‌دار اقدام موثری برای جلوگیری از برخورد آن به زمین انجام ندهند، در عوض آن را به قطعات کوچک‌تری تقسیم کنند که احتمالا در اقیانوس آرام فرود می‌آید!

حرکت عقربه‌های ساعت نزدیک شدن سیاره و تمام موجودات زنده به پایانی غم‌انگیز را یادآور می‌شود و بشریت به اندازه‌ای بیهوده، پریشان و متعصب است که نمی‌تواند هیچ کاری برای تغییر سرنوشتش انجام دهد. صد البته اگر پایان ابزورد و تا اندازه‌ای خنده‌دار فیلم آدام مک کی نبود با داستانی به مراتب تلخ‌تر رو به رو بودیم که تحملش کار دشواری بود.

اما احتمالا یکی از سوالاتی که پس از تماشای بالا رو نگاه نکن برایتان ایجاد شده این است که مسائل علمی مطرح شده در فیلم تا چه اندازه صحت دارند و چطور می‌توان جلوی فاجعه را گرفت؟

دانشمندان واقعی چطور خطرات سیاره‌ای را رصد می‌کنند؟

لئوناردو دی کاپریو و جنیفر لارنس

بالا رو نگاه نکن به طور گسترده تمثیلی از تغییرات اقلیمی است و دقیقا به همان اندازه نشان‌دهنده‌ی تاخیر، بحث‌های بیهوده و سیاست زدگی است که درباره‌ی موضوعی به سادگی دوقطبی مرگ و زندگی وجود دارد و مانع از اقدام موثر دنیا در مورد آن می‌شود. با این تفاوت که حملات فضایی به مثابه مرگ با شلیک مستقیم گلوله است و تغییرات اقلیمی شبیه مرگ آهسته‌ی جهان در اثر مسمومیت اما نتیجه‌ی هر دو در نهایت یکسان است و همه با هم به سوی پایانی شوم حرکت می‌کنیم.

تاکنون راهکارهای کلیدی بسیاری برای مقابله با تغییرات اقلیمی شناخته شده است که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به محدود کردن استفاده از سوخت‌های فسیلی و مقاوم‌سازی مکان‌هایی که در معرض خطر ویرانی در اثر بلایای طبیعی مثل سیل، آتش‌سوزی و طوفان هستند، اشاره کرد؛ بلایایی که عمدتا از گرم شدن کره‌ی زمین سرچشمه می‌گیرند. همه‌ی این موارد روش‌های سیاره درمانی بلندمدت هستند اما اگر کره‌ی زمین به صورت ناگهانی با تهدید مواجه شود، چه باید کرد؟ این دقیقا همان بخشی است که به خطرات فضایی و راه‌حل‌های مقابله با آن مربوط می‌شود.

جالب است بدانید ناسا در واقعیت بخشی به نام دفتر هماهنگی حفاظت از سیاره‌ی مادری (Planetary Defense Coordination Office) دارد که در فیلم بالا رو نگاه نکن هم به آن اشاره شده است. وظیفه‌ی این بخش رصد دقیق آسمان برای یافتن اجرام فضایی است که ممکن است تهدید بالقوه‌ای برای زمین باشند. دولت در جریان تحقیقات این بخش از ناسا قرار دارد و اقدامات لازم برای از بین بردن یا منحرف کردن جرم فضایی پیش از اصابت به زمین را انجام می‌دهد.

اما از دنباله‌دارها که یکی از آن‌ها در فیلم بالا را نگاه نکن قرار است موجبات انقراضمان را فراهم کند، چه می‌دانید؟ دنباله‌دارها در حالت کلی توده‌هایی از سنگ و یخ هستند که از آن سوی مدار پلوتو به سمت ما می‌آیند. این اجرام دور خورشید می‌چرخند و سپس به سمت بیرون پرتاب می‌شوند و سرعت آن‌ها می‌تواند به بیش از ۷۰ کیلومتر بر ثانیه برسد. دنباله‌دارها تا زمانی که به مدار مشتری نرسند قابل رویت نیستند؛ زیرا فقط در این حالت است که انرژی خروجی خورشید، آن‌ها را به آتش می‌کشد و دُم معروفشان مشخص می‌شود. دنباله‌دارها بسته به اندازه و سرعت حرکتشان می‌توانند خطرناک باشند؛ با این اوصاف فرصت ۶ ماه و ۱۴ روزه‌ی آدام مک کی اصابت یک دنباله‌دار به زمین دور از ذهن نیست.

به سراغ جرم آسمانی معروف دیگری می‌رویم که احتمالا نامش را بارها شنیده‌اید؛ سیارک. سیارک‌ها از درصد یخ کم‌تری تشکیل شدند، دُم ندارند و به زبان ساده‌تر همان قلوه‌سنگ‌های فضایی هستند. آن‌ها مسیر کوچک‌تری را اطراف خورشید می‌پیمایند و با سرعت خیلی کم‌تری از یک دنباله‌دار حرکت می‌کنند؛ بنابراین سیارکی که امروز پیدا می‌شود ممکن است تا یک قرن به مدار زمین نزدیک نشود و تهدید جدی هم به حساب نمی‌آید.

لیندی جانسون افسر دفاع سیاره‌ای ناسا که به عنوان مشاور با پروژه‌ی بالا رو نگاه نکن همکاری داشته و دو سال پیش فیلم‌نامه‌ی اولیه را مطالعه کرده است، در مورد شغلش این طور توضیح می‌دهد:

«استراتژی ما یافتن اجرام آسمانی با اندازه‌های قابل‌توجه است؛ بنابراین دقیقا می‌دانیم در کجا قرار دارند و از آن زمان چندین دهه فرصت داریم تا برای حل مشکل از فناوری‌های موجود استفاده کنیم».

حالا که صحبت از اندازه‌ی قابل‌توجه اجرام آسمانی شد به سال ۲۰۱۳ برمی‌گردیم زمانی که یک سیارک ۲۰ متری در آسمان شهر چلیابینسک روسیه به علت کشش جو، پیش از اصابت به زمین منفجر شد این انفجار به اندازه‌ای مهیب بود که به ۷۲۰۰ ساختمان آسیب زد و ۱۵۰۰ نفر را مجروح کرد و هرچند مرگ و میری در پی نداشت اما واقعا مهیب بود. برای درک عمق فاجعه این نکته را در نظر بگیرید که سیارک مذکور خیلی کوچک‌تر از اجرامی است که برای ناسا به عنوان تهدید تلقی می‌شوند؛ با این اوصاف تئوری فیلم بالا رو نگاه نکن کاملا قابل‌قبول است و اگر سیارک یا دنباله‌دار بزرگی به جو زمین نزدیک شود احتمالا همگی با خاک یکسان می‌شویم.

اما سیارک‌هایی با اندازه‌ی بیش از ۱۴۰ متر از نظر دفتر هماهنگی حفاظت از سیاره‌ی مادری (PDCO) تهدید تلقی می‌شوند. ایمی ماینزر استاد علوم سیاره‌ای دانشگاه آریزونا و مشاور فیلم می‌گوید: «شما اعداد را از یک نقطه نظر آماری بررسی می‌کنید و ۱۴۰ متر آستانه‌ای است که می‌تواند خسارات زیاد و جبران‌ناپذیری به بار بیاورد».

علاوه بر اندازه‌ی سنگ‌های آسمانی عواملی دیگری هم در خطرناک بودن آن‌ها دخیل هستند که ازجمله‌ی آن‌ها می‌توان به موقعیت مکانی‌اشاره کرد. هر پرتابه‌ی بزرگ در درجه‌ی اول از منظر ناسا جرم نزدیک به زمین (near-Earth object) یا به اختصار NEO نامیده می‌شود مگر اینکه موقعیت مکانی‌اش نسبت به زمین به اندازه‌ای باشد که به یک سیارک بالقوه خطرناک (potentially hazardous asteroid) یا به اختصار PHA تبدیل شود. این اتفاق در حالتی به وقوع می‌پیوندد که سیارک مذکور حداقل ۷.۵ میلیون کیلومتر از مدار زمین را قطع کرده باشد.

جالب است بدانید تا به حال ۳۰ تا ۴۰ درصد از ۲۵۰۰۰ سیارک کشف شده ۱۴۰ متر یا بزرگ‌تر هستند اما باز هم به این معنی نیست که اجرام کوچک‌تر تهدید جدی به حساب نمی‌آیند. ماینزر در این باره می‌گوید: «این یک مشکل جدی است چون بعضی از اجرام از نظر نجوم کوچک هستند اما اگر یکی از آن‌ها به زمین برخورد کند، واقعا بزرگ است».

چگونه می‌توان از زمین در مقابل پرتابه‌ها محافظت کرد؟

بالا رو نگاه نکن

حالا فرض می‌کنیم یک سیارک یا دنباله‌دار که نسبتا هم بزرگ است با سرعت زیادی در حال نزدیک شدن به سیاره‌ی مادری ما است. در این شرایط برای زنده ماندن چه اقداماتی می‌توانیم انجام دهیم؟ همین ابتدا اشاره کنیم که فکر استخراج از منابع معدنی دنباله‌دار را از سرتان خارج کنید که تقریبا امکان‌پذیر نیست و این تنها یک پیچش داستانی در فیلم بالا رو نگاه نکن آدام مک کی است.

تقسیم جرم آسمانی به قطعات کوچک‌تر با استفاده از مواد منفجره یا در شرایط اضطراری با استفاده از بمب هسته‌ای از راهکارهای عملی است که می‌توانیم انجام دهیم که صد البته مشکلات خودش را هم دارد؛ چون این سنگ‌های غول‌پیکر اساسا تبخیر نمی‌شوند بلکه به قطعات کوچک‌تری تقسیم می‌شوند که معلوم نیست در کجای این کره‌ی خاکی فرود می‌آیند و اصلا به اندازه‌ای کوچک هستند که جو زمین بتواند با آن‌ها مقابله کند یا نه!

سیارک‌ها برخلاف دنباله‌دارها معمولا زمان بیش‌تری برای عکس‌العمل را در اختیارمان قرار می‌دهند و به جای منفجر کردن می‌توان سرعتشان را کاهش داد یا از مسیر اولیه منحرفشان کرد. ناسا برای آزمایش این روش فضاپیمای DART را ۲۴ نوامبر ۲۰۲۱ به فضا پرتاب کرد. هدف این فضاپیما سیارک ۷۸۰ متری دیدیموس است که البته هیچ خطری برای زمین ندارد. دیدیموس خارج از مدار زمین دور خورشید می‌چرخد و DART قرار است مسیر آن را منحرف و به خارج از مدار مریخ منتقل کند.

جالب است بدانید سیارک دیدیموس یک قمر ۱۶۰ متری به نام دیمورفورس دارد و فضاپیمای DART عملا به این قمر برخورد می‌کند؛ سپس دانشمندان می‌توانند تغییرات سرعت و جهت چرخش آن در اطراف سیارک مادر را تعیین کنند.

این یک آزمایش کوچک روی یک سنگ آسمانی نه چندان بزرگ است و به این معنا نیست که زمین به داشتن یک سیستم دفاعی سیاره‌ای قوی نزدیک شده اما می‌تواند تا اندازه‌ای کارساز بودن مفهوم انحراف سیارک‌ها را به اثبات برساند و قدم مهمی محسوب می‌شود. همچنین ناسا سال ۲۰۲۶ فضاپیمای دیگری را پرتاب می‌کند که هدف آن رصد دقیق‌تر آسمان برای یافتن هر جرم مشکوکی است.

برخلاف تغییرات اقلیمی که مستقیما از بی‌مهری بشر با سیاره‌ی مادری‌اش سرچشمه می‌گیرد، بمباران‌های سیاره‌ای از دست آن‌ها خارج است و خطر بالقوه‌ی زندگی در این منظومه‌ی شلوغ است اما مثل تغییرات اقلیمی مشکلی است که می‌توانیم حلش کنیم یا تا اندازه‌ای شدتش را کاهش دهیم اما به شرط این که به موقع اقدام کنیم. بشریت در آخرین فیلم آخرالزمانی آدام مک کی تصمیم می‌گیرد با زندگی‌اش قمار کند و طبیعتا بازنده‌ی میدان است اما در دنیای واقعی هنوز هم می‌توانیم طور دیگری تصمیم بگیریم و بازی را به نفع خودمان تمام کنیم.

منبع: time

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه