فیلم رمانتیسم عماد و طوبا؛ وقتی کتاب‌های روانشناسی ذوق‌زده‌تان می‌کند

۱۴ بهمن ۱۳۹۹ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
فیلم رمانتیسم عماد و طوبا

فیلم کاوه صباغ‌زاده که شروع شد فکر کردم وسط درام‌های اجتماعی قرار است یک عاشقانه یا لااقل فیلمی درباره‌ی چگونگی رابطه ببینیم. از آن سوژه‌هایی که سینمای ایران کم دارد. فیلم قبلی صباغ‌زاده، «ایتالیا ایتالیا» که اقتباسی از یکی از داستان‌های کوتاه جومپا لاهیری بود لحن و مود عاشقانه‌ای خلق می‌کرد که با چاشنی شوخ‌طبعی و شیمی بین حامد کمیلی و سارا بهرامی فیلم دوست‌داشتنی از کار درآمده بود. «رمانتیسم عماد و طوبا» شروعی شبیه آن فیلم دارد اما بعد از یک ربع متوجه می‌شوید که این‌بار ذوق‌زدگی صباغ‌زاده در مواجهه با یک کتاب به بار ننشسته است.

در نقد فیلم رمانتیسم عماد و طوبا خطر لو رفتن داستان وجود دارد.

شروع «رمانتیسم عماد و طوبا» با نریشن سارا بهرامی شروع می‌شود که از چگونگی عشق و آشنایی عماد و طوبا می‌گوید. همین استفاده‌ی اشتباه از نریشن یکی از آن چیزهایی است که فیلم را به ورطه‌ی بدی می‌اندازد. همه فکر می‌کنند راوی فیلم‌هایشان چیزی شبیه «دایی جان ناپلئون» از کار درمی‌آید که اول کار می‌گوید سعید چه ساعتی از چه روزی عاشق شد. در حالی که تفاوت از زمین تا آسمان است. اولین تفاوت اینکه آن نریشن به ما کمک می‌کرد سریع‌تر شخصیت‌های متعدد و موقعیت‌ها و ویژگی‌هایشان را بشناسیم. دوم اینکه خود منبع اقتباس نشان می‌دهد که آیا اثر نیاز به نریشن دارد یا نه. یک راوی برای «سیر عشق» آلن دوباتن شبیه گوش دادن به یک پادکست درباره‌ی رابطه شده است.

با این حال اول کار این نریشن نیست که توی ذوقتان می‌زند. اول کار فیلم امیدوارتان می‌کند. شروع آشنایی عماد و طوبا با بازی گرم حسام محمودی خوب است هر چند بیشتر شاهد مغازله‌های لوس میان دو کاراکتر هستیم تا اینکه بفهمیم واقعا چطور کشش میان آن‌ها اتفاق می‌افتد. بهترین قسمتش داخل رصدخانه است و آن صحنه‌ی فانتزی که دو عاشق بال درمی‌آورند و برفراز تهران پرواز می‌کنند. آن‌جاست که فکر می‌کنید فیلم دارد لحن فانتزی عاشقانه‌ی خودش را پیدا می‌کند و قرار است تا پایان فیلم شاهدش باشیم اما همه‌ی انرژی و لحن فیلم همین‌جا دقیقا تمام می‌شود.

از زمان رفتن عماد و طوبا به جنگل پیش پدر طوبا (با بازی نچسب علی انصاریان که واقعا نمی‌فهمم دلیل انتخابش چه بوده) فیلم کلا از دست می‌رود. تمام فیلم می‌شود نریشن ایده‌های روانشناسانه‌ی آلن دوباتن که اتفاقا در کتاب «سیر عشق» بار فلسفی‌اش از همیشه کمتر است و فیلم در حد نمایش یک فیلم عروسی تنزل پیدا می‌کند.

این فصل‌بندی فیلم به کلماتی مثل «شیدایی»، «بلوغ»، «قهر» و بقیه‌ی اتفاقات زندگی عماد و طوبا فقط راحت‌تر کردن کار کارگردان است که زحمتی برای اتصال بخش‌های مختلف داستان (اگر داستانی وجود داشته باشد) به هم نکشد. فصل‌های مختلف از یک زندگی مشترک را می‌بینیم بدون فراز و نشیب واقعی. انرژی حسام محمودی هم دیگر کاری از پیش نمی‌برد.

فیلمنامه‌ی بدون نقطه عطف و نقطه‌ی اوج چیز عجیب و غریبی است. حتی فیلمنامه‌ی مدرنی هم نیست. یک جور ذوق‌زدگی کارگردان در برابر کتابی است که باید دراماتیزه می‌شده و نشده و فقط ایده‌هایش در یک سری عکس‌های دو نفره به شکل نریشن خوانده می‌شود.

بدتر از همه تلقی دم‌دستی از مشکلات زندگی مشترک است که اصلا در حد و اندازه‌ی فیلم یک فیلمساز جوان نیست. همان حرف‌های تکراری که با آمدن بچه‌ها بار زندگی روی دوش مادر می‌افتد و پدر آن‌قدر گرفتار کار است که خانواده را فراموش می‌کند.

«رمانتیسم عماد و طوبا» یکی از بی‌هدف‌ترین فیلم‌هایی است که دیده‌ام. هیچ نکته‌ی چشمگیری در آن وجود ندارد. با توجه به کاری که کاوه صباغ‌زاده با داستان کوتاه جومپا لاهیری در فیلم «ایتالیا ایتالیا» انجام داده بود و یک سری ظرایفی که نشان از سلیقه‌اش دارد مثل استفاده از موسیقی «شب پرستاره‌» دان مک‌لین روی تابلوی ونگوگ که نماد نقطه‌ی وصل زوج جوان و روزها و شب‌های خوبشان است به نظر می‌رسد «رمانتیسم عماد و طوبا» خیلی سردستی ساخته شده و صباغ‌زاده در بهترین حالت نتوانسته به آن لحنی که می‌تواند در یک فیلم مدرن با ساختار غیرکلاسیک تماشاگر را جلب کند، برسد.

نقد فیلم رمانتیسم عماد و طوبا دیدگاه شخصی نویسنده است و لزوما نظر دیجی‌کالا مگ نیست.
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه