شخصیت حذف‌شده‌ای که می‌توانست «درخشش ابدی ذهن بی‌آلایش» را دگرگون کند

زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
کلمنتاین

زمانی که «درخشش ابدی یک ذهن پاک» در سال ۲۰۰۴ برای اولین بار به نمایش در آمد، تبدیل به یک اتفاق نوی سینمایی شد. این فیلم که توسط نیویورک‌تایمز به‌عنوان یکی از بهترین فیلم‌های قرن بیست و یکم انتخاب شده، داستان مواجهه‌ی کیت وینسلت پرجنب‌وجوش و جیم کری غیر عادی و درون‌گرایی‌ است که نقش‌های کلمنتاین و جوئل را خلق و ایفا می‌کنند. این دو شخصیت برای فراموش کردن رابطه‌ی کوتاه‌مدت و غم‌انگیزشان، به یک شرکت پاک کردن حافظه مراجعه می‌کنند و تحت معالجه‌ی آن‌ها قرار می‌گیرند تا یک‌دیگر را برای همیشه فراموش کنند. کریستن دانست، مارک روفالو و تام ویلکینسون و الیجا وود هم به‌عنوان کارمندان این شرکت خیالی در فیلم حضور دارند. این فیلم برنده‌ی جایزه‌ی اسکار برای بهترین فیلم‌نامه و همچنین نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

این فیلم علمی‌-تخیلی که توسط چارلی کافمن (خالق «جان مالکوویچ بودن» و «من به پایان دادن به اوضاع فکر می‌کنم») و کارگردانی میشل گوندری ساخته شده‌است، هم یک آزمایش فکری است که به نتیجه‌ی منطقی خود رسیده است و هم یک مراقبه‌ی شگفت انگیز در مورد پیچیدگی های روابط و ویرانگری ازدست‌دادن دیگری است. علی‌رغم مضامینش، این فیلم به‌طور عجیبی خوش‌بینانه هم هست؛ پس از پاک شدن خاطرات کلمنتاین و جوئل، آن‌ها همچنان به‌واسطه تأثیر طولانی رابطه‌ی احساسی‌شان، جذب یکدیگر می‌شوند. در صحنه‌ی پایانی فیلم، آن‌ها در مورد مسیر آشفته‌ی اولین رابطه محکوم به فنای خود می‌آموزند و دوباره آن را به‌یاد می‌آورند. اما با وجود این دانش تصمیم می‌گیرند دوباره تلاش کنند.

با این‌حال، مصاحبه‌ی ونیتی‌فیر در سال ۲۰۱۹ با جیم کری و گوندری نشان می‌دهد که دیدگاه کافمن برای این نقطه از فیلم، کاملاً متفاوت بوده است. کری در این مصاحبه می‌گوید: «در نسخه‌ی چارلی، من و کلمنتاین به هم برنمی‌گردیم. من می‌روم.» همچنین فیلم‌نامه‌ی کافمن شخصیت دیگری هم داشته که بعداً حذف شده. شخصیتی که حضورش ممکن بود جزئیات داستان اصلی کلمنتاین و جوئل را کاملاً دگرگون کند و سایه‌ی بدبینانه‌ای را بر رابطه‌ی آن‌ها بیندازد.

میشل گوندری کارگردان، معشوقه‌ی سابق جوئل را از فیلم حذف کرد

درخشش ادبی یک ذهن پاک

در ابتدا بنا بود که الن پومپئو نقش دوست‌دختر سابق جوئل، یعنی نائومی را بازی کند؛ شخصیتی که به‌طور گذرا از او نامی برده می‌شود اما در نسخه‌ی نهایی فیلم، هیچ اثری از او روی پرده نمی‌بینیم. فیلم‌نامه‌ی اصلی چارلی کافمن شامل صحنه‌های متعددی از دیالوگ بین جوئل و نائومی بود که هم برای شخصیت جوئل و هم برای رابطه‌ی او با کلمنایت پیامدهای عمیقی به‌دنبال داشت.

به‌عنوان مثال، در یکی از صحنه‌های حذف شده، جوئل پس از ملاقات با کلمنتاین، با نائومی تماس می‌گیرد و از او می‌خواد که برنامه‌اش برای بازگشت به یک‌دیگر را متوقف کند. او به نائومی یادآور می‌شود که آن‌ها با هم مشکلاتی داشته‌اند و باید این مشکلات را در نظر بگیرند. این تماس، دقیقاً قبل از یکی از به‌یادماندنی‌ترین و عاشقانه‌ترین تبادلات جوئل و کلمنتاین بود که طی آن، او پس از برخورد تصادفی‌شان در ساحل از جوئل خواسته بود با او تماس بگیرد. وقتی کلمنتاین می‌پرسد «چرا این‌قدر طول کشید؟» جوئل پاسخ می‌دهد «تازه رسیدم». حال آنکه با آگاهی از وجود این تماس با نائومی، ما می‌دانیم که او دروغ گفته. بنابراین تماس، اقدام جوئل کمی حساب‌شده‌تر و کم‌تر خودجوش به‌نظر می‌رسد.

این اتفاق همچنین تصویری که جیم کری از جوئل می‌دهد را هم تا حدی مخدوش می‌کند؛ تصویر یک درون‌گرای بی‌تجربه‌ی خودتحقیرگر که تحت تأثیر ویژگی‌های منیک-پیکسی (manic-pixie) کلمنتاین قرار می‌گیرد و عاشقش می‌شود. یکی دیگر از مکالمات حذف‌شده که میان نائومی و جوئل رخ می‌دهد، به صراحت نشان می‌دهد که دلیل شکست‌خوردن رابطه‌ی آن‌ها ورود کلمنتاین است. چرا که جوئل عاشق کلمنتاین شده. اما در نسخه‌ی ویرایش‌شده‌ی فیلم این‌طور نشان داده‌می‌شود که نائومی و جوئل پیش از آمدن کلمنتاین هم در آستانه‌ی جدایی بوده‌اند.

منبع: Looper

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه
دسته‌بندی‌های منتخب برای شما