نقد کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم»؛ ۱۰ توصیه کهن برای رهبران مدرن

۲۹ خرداد ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۰ دقیقه
نقد کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم»؛ ۱۰ توصیه کهن برای رهبران مدرن

در زمانی که کشور روم توسط سیاستمداران تشنه‌ی قدرت اداره می‌شد و مشکلات وخیم اقتصادی سرتاسر امپراطوری را احاطه کرده بود، زمانی که آشفتگی‌های خارجی از یک سو و اختلافات بین احزاب سیاسی داخلی از دیگر سو به وخامت اوضاع سیاسی دامن می‌زد، مارکوس تولیس سیسرون، بزرگترین دولتمرد و خطیب رم، به عنوان بالاترین مقام جمهوری روم انتخاب شد. آیا نام این فرد برایتان آشنا به نظر می‌رسد؟ حتما تابه حال با یکی از نامه‌ها، سخنرانی‌ها یا سایر انواع نوشته‌های سیسرون که مملو از خردی جاودان و بی‌زمان و بینشی عملی در مورد چگونگی حل مشکلات مربوط به رهبری و سیاست است، برخورد داشته‌اید.

کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم» بهترین این نوشته‌ها را جمع آوری کرده تا یک راهنمای سرگرم کننده و منطقی برای رهبران و شهروندان کنجکاو مدرن ارائه دهد. این کتاب مختصر که دنباله‌ای بر کتاب «چگونه در انتخابات پیروز شویم» است، عمیق‌ترین افکار سیسرون را در مورد موضوعاتی مانند رهبری، فساد، توازن قدرت، مالیات، جنگ، مهاجرت و اهمیت سازش گردآوری کرده است. این نوشته‌ها به مدت دو هزار سال بر رهبران بزرگ جهان – از جمله بنیان‌گذاران آمریکا – تأثیر گذاشته‌اند، و امروز نیز به همان اندازه آموزنده هستند که اولین بار نوشته شدند.

این کتاب بر اساس موضوعات طرح شده توسط نویسنده سازمان‌دهی شده، همچنین شامل یک مقدمه، موخره، واژه‌نامه و پیشنهادهایی برای مطالعه بیشتر در انتهای کتاب آمده است. در حقیقت این کتاب، مقدمه‌ای روشنگرانه برای برخی از ماندگارترین حکمت‌های سیاسی تمام دوران است.

نقد و بررسی کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم»

 کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم»

عنوان کنایه‌آمیز این کتاب، نوعی کتاب راهنمای سیاسی را نشان می‌دهد، که شاید دنباله‌ای بر کتاب «چگونه در انتخابات پیروز شویم» اثر همین نویسنده باشد. اما این عنوان دقیقاً آن چیزی نیست که محتویات کتاب در بر دارد: در عوض، خواننده مجموعه‌ای از قطعات ترجمه شده از آثار سیسرون -از جمله سخنرانی‌ها، آثار فلسفی و نامه‌ها – مرتبط با مضامین مختلف سیاسی مانند فساد یا استبداد را خواهد یافت.

نویسنده در مقدمه کتاب خود ده درس را برجسته می‌کند که خوانندگان امروزی می‌توانند از سیسرون فرا بگیرند: «قوانین جهانی وجود دارد که بر اداره امور انسانی حاکم است»، «اطلاعات کلمه کثیفی نیست»، «سازش کلید انجام کارها است» و غیره. همانطور که این احکام نشان می‌دهند، نویسنده تلاش کرده است نقل قول‌هایی را بیابد که ارتباط خاصی با بحث‌های سیاسی امروز داشته باشند. در حالی که او طرح مختصری از زندگی‌نامه سیسرون را در مقدمه ارائه می‌کند، اما بنیان کتاب بر اساس ایده‌های سیسرون است و نه زندگی و زمانه‌اش.

ترجمه‌های بسیاری از آثار سیسرون را می‌توان در اکثر کتابفروشی‌های متوسط یافت، و اگرچه برخی از آثار سیسرون عموماً متعارف‌تر از سایر آثارش در نظر گرفته می‌شوند، اما به نظر می‌رسد به تعداد مترجمان و گردآورندگان آثارش، روش‌هایی برای انتخاب نمونه‌های مطرح از بین آثار او وجود دارد. امروزه به نظر می‌رسد که گسترده‌ترین مجلدات در دسترس عمدتاً یا منحصراً بر سخنرانی‌های او تمرکز دارند، زیرا «سیسرون سخنور» در رویکردهای مدرن «سیسرون فیلسوف» را تحت الشعاع قرار داده است. در واقع اگر به عنوان فیلسوف هم ظاهر شود، فقط به عنوان یک فیلسوف سیاسی است. شهروندان ایالات متحده آمریکا، حداقل، چیزهای زیادی را در سیسرون به عنوان یک متفکر و بازیگر سیاسی، و به عنوان یک استاد بلاغت و هنر تبلیغ مرتبط می‌یابند. این رویکرد به سیسرون همچنین به راحتی در بررسی‌های تاریخ روم و دوره‌های اندیشه‌ی سیاسی در سطح کالج قرار می‌گیرد، دوره‌هایی که احتمالاً بخش عمده‌ای از خوانندگان آثار سیسرون در ترجمه را تشکیل می‌دهند.

به نظر می‌رسد سیسرون مخاطب متفاوتی را برای کتاب خود تصور می‌کند، مخاطبی خارج از کلاس‌های درس دانشگاه با علایق عمومی نسبت به رم، فلسفه سیاسی یا هر دو، و شاید کمی نوستالژی برای کلاس‌های لاتین دوران جوانی خود. او متن لاتین قطعات منتخب کتاب خود را در پایان کتاب آورده است که مرجع مفیدی برای خوانندگان عام ب‍ا دانش لاتین است.

سیسرون گزیده‌های خود را – برخی بیش از چند جمله، برخی دیگر چند صفحه – به‌جای ترتیب زمانی، به‌صورت موضوعی مرتب کرده است و به آن‌ها اجازه می‌دهد تا بر اساس بافت تاریخی جایگاه خود را در متن پیدا کنند. گاهی اوقات اثر بزرگتری که قطعات متن به آن تعلق دارد توصیف یا شناسایی می‌شود، گاهی اوقات نه (با این حال نمایه‌ای با استنادات کامل هر قطعه در پایان کتاب یافت می‌شود). خود متن‌ها ترکیب جالبی از رویکردها را ارائه می‌دهند: برخی کاملاً انتزاعی یا کلی هستند، در حالی که برخی دیگر تعاملات سیسرون با افراد و رویدادهای خاص را نشان می‌دهند. برخی از قطعات برای خوانندگان آشنا با سیسرون شناخته شده است و برخی دیگر مبهم‌تر است.

‌خلاصه‌ی کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم»

کره زمین

مارکوس تولیوس سیسرون در مجلس سنای روم به حاشیه رانده شد. سیسرون که از این وضعیت به ستوه آمده بود اما قدرتی برای تغییر آن نداشت شروع به نوشتن کتابی در مورد نحوه اداره دولت کرد.

هنگامی که سزار بر گال‌ها غلبه کرد و متعاقباً از روبیکون عبور کرد و روم را وارد جنگ داخلی کرد، سیسرون در حال نوشتن برخی از آثار بزرگ فلسفه‌ی سیاسی دوران خودش بود. در حالی که او یک خطیب و وکیل ماهر بود، مهمترین دستاورد سیسرون، حرفه سیاسی و نوشته‌هایش بود.

او سوالاتی را مطرح کرد که هنوز هم در تارک تاریخ طنین‌انداز است: اساس حکومت عادل بر چه چیزی استوار است؟ چه نوع قوانینی بهتر است؟ یک رهبر چگونه باید رفتار کند؟

در زمان تنظیم نوشته هایش، نفوذ سیاسی او تا حد زیادی کاهش یافته بود. او به یکی از دوستانش نوشت: «روی عرشه می‌نشستم و سکان دولت را در دستانم می‌گرفتم. اما اکنون به ندرت جایی برای من در آبگیر وجود دارد.»

کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم: راهنمای باستانی برای رهبران مدرن» که توسط فیلیپ فریمن گردآوری شده، مجموعه کوتاهی است که نمونه‌های متنوعی از ایده‌های سیسرون را ارائه می‌کند و ثابت می‌کند که استفاده و سوء استفاده از قدرت در طول تاریخ تغییر چندانی نکرده است.

فریمن می‌نویسد: «برای کسانی که گوشی شنوا دارند، سیسرون هنوز درس‌های مهمی برای آموزش دادن دارد.»

کتاب چگونه یک کشور را اداره کنیم اثر مارکوس تولیوس سیسرون انتشارات کتاب پارسه

در اینجا درس‌های کلیدی، برگرفته از آموزه‌های سیسرون آمده است:

۱- مجموعه‌ای از قوانین جهانی وجود دارد که بر اداره‌ی امور انسانی حاکم است.

سیسرون هرگز به این مجموعه قوانین جهانی تحت عنوان قوانین الهی و معنوی‌ای که بعداً توسط مسیحیان استفاده شد فکر نمی‌کرد، اما او قاطعانه معتقد بود که قوانین الهی مستقل از زمان و مکان، آزادی‌های اساسی را برای همه تضمین می‌کند و نحوه رفتار دولت‌ها را محدود می‌کند. همانطور که بنیانگذاران ایالات متحده آمریکا و شاگردان سیسرون، در اعلامیه استقلال نوشتند: «ما این حقایق را بدیهی می‌دانیم، که همه انسان‌ها برابر آفریده شده‌اند و توسط خالقشان حقوق غیرقابل انکار معینی به آن‌ها عطا شده است. این حقوق شامل حق زندگی، آزادی و جستجوی خوشبختی است.»

۲- بهترین شکل حکومت مبتنی بر توازن قوا است.

حتی نجیب‌ترین پادشاهان نیز در صورت‌عدم کنترل سلطنتشان به ظالم تبدیل خواهند شد، همانطور که دموکراسی به حکومت اوباش تنزل می‌یابد اگر محدودیتی برای قدرت مردمی وجود نداشته باشد. یک حکومت عادلانه هم باید بر اساس سیستم کنترل و تعادل بنا شود. مراقب رهبری باشید که قواعد قانون اساسی را با ادعای مصلحت‌اندیشی یا توجیهات امنیتی کنار نگذارد.

۳- رهبران باید دارای شخصیت استثنایی و درستکار باشند.

کسانی که یک کشور را اداره می‌کنند باید دارای شجاعت، توانایی و عزم زیادی باشند. رهبران واقعی همیشه منافع ملت خود را بالاتر از منافع خود قرار می‌دهند. همانطور که سیسرون می‌گوید، اداره یک کشور مانند هدایت یک کشتی است، به خصوص زمانی که بادهای طوفانی شروع به وزیدن می‌کنند. اگر ناخدا نتواند یک مسیر ثابت را حفظ کند، سفر برای همه به فاجعه ختم می‌شود.

۴- دوستان خود را نزدیک و دشمنان خود را نزدیک‌تر نگه دارید.

مارکوس تولیس سیسرون

رهبران زمانی شکست می‌خورند که دوستان و متحدان خود را بدیهی بدانند. هرگز حامیان خود را نادیده نگیرید، اما مهمتر از آن، همیشه مطمئن شوید که می‌دانید دشمنان شما چه می‌کنند. از تماس گرفتن با کسانی که مخالف شما هستند نترسید. غرور و سرسختی تجملاتی هستند که شما را آخرش به زمین می‌زنند.

۵- اطلاعات کلمه کثیفی نیست.

کسانی که یک کشور را اداره می‌کنند باید بهترین و برجسته‌ترین افراد آن سرزمین باشند. همانطور که سیسرون می‌گوید، اگر رهبران اطلاعات کاملی از آنچه در مورد آن صحبت می‌کنند نداشته باشند، سخنرانی‌هایشان سخنان احمقانه‌ای مملو از کلمات توخالی خواهد بود و اعمالشان به طرز خطرناکی گمراه‌کننده خواهد شد.

۶- سازش کلید انجام کارهاست.

سیسرون می‌نویسد که در سیاست زمانی که شرایط همیشه در حال تغییر است، موضع گیری تزلزل ناپذیر غیرمسئولانه است. مواقعی وجود دارد که می‌توان در موضع ایستادگی کرد، اما امتناع مداوم از تسلیم شدن نشانه ضعف است، نه قدرت.

۷- مالیات را افزایش ندهید، مگر اینکه واقعا مجبور باشید.

هر کشوری برای فعالیت به درآمد نیاز دارد، اما سیسرون اعلام می‌کند که هدف اصلی یک دولت این است که اطمینان حاصل کند که افراد آنچه را که متعلق به آن‌هاست حفظ می‌کنند، نه توزیع مجدد ثروت. از سوی دیگر، وی تمرکز چنین ثروتی را به دست عده معدودی محکوم می‌کند و تاکید می‌کند که وظیفه یک کشور است که خدمات اساسی و امنیت را به شهروندان خود ارائه دهد.

۸- مهاجرت یک کشور را قوی‌تر می‌کند.

رم با استقبال از شهروندان جدید در صفوف خود در حالی که در سراسر دریای مدیترانه گسترش پیدا می‌کرد، از یک روستای کوچک به یک امپراتوری قدرتمند تبدیل شد. حتی برده‌های سابق می‌توانستند اعضای جامعه جدید با حق رای کامل شوند. در واقع شهروندان جدید انرژی و ایده‌های جدیدی را به یک کشور می‌آورند.

۹- هرگز یک جنگ ناعادلانه را شروع نکنید.

البته رومی‌ها، درست مانند کشورهای مدرن، معتقد بودند که می‌توانند هر جنگی را که می‌خواهند به راه بیندازند و آن را توجیه کنند، اما سیسرون حداقل این ایده‌آل را حفظ می‌کند که جنگ‌هایی که به واسطه‌ی طمع شروع شده‌اند غیرقابل توجیه هستند.

۱۰- فساد یک ملت را نابود می‌کند.

طمع، رشوه و تقلب، کشوری را از درون می‌بلعد و آن را ضعیف و آسیب‌پذیر می‌کند. فساد صرفاً یک شر اخلاقی نیست، بلکه یک تهدید عملی است که شهروندان را در بهترین حالت مأیوس می‌کند، در بدترین حالت خشم را به جوش می‌آورد و آن‌ها را آماده انقلاب می‌کند.

قسمت‌هایی از کتاب «چگونه یک کشور را اداره کنیم»

 سیسرون در پی موقعیت مناسبی بود و سعی می کرد با همه جناح ها رابطه خوبی داشته باشد و منتظر بازگشت جمهوری محبوبش بود. سیسرون که در مجلس سنا به حاشیه رانده شده بود و قدرت واقعی نداشت، با سرخوردگی دست به قلم شد و درباره نحوه اداره حکومت شروع به نوشتن کرد. همان زمان که سزار گل را فتح کرد و سپس از روبیکون گذشت و روم را در جنگ داخلی فرو برد، سیسرون داشت از بزرگترین آثار فلسفه سیاسی در تاریخ می نوشت.
 واپسین تلاش سیسرون برای بازگرداندن جمهوری این بود که توانایی خیره کننده اش در سخنوری را علیه خودکامگی مارکوس آنتونیوس به کار گرفت، اما عصر آزادی به سر آمده بود، آنتونیوس با موافقت اوکتاویوس برای مجازات او حکم مرگش را صادر کرد. آخرین کلمات سیسرون خطاب به مامورانی بود که برای اجرای حکم آمده بودند: «لااقل مطمئن شوید که سرم را درست قطع می کنید.»
ذهن ما تمام واژه‌ها و ایده‌هایی را که زمان فکر کردن و سخن گفتن به کار می‌بریم در خود نگه می‌دارد.حافظه‌ی هوشیار اگر در کار نباشد حتی اگر با بیشترین دقت ممکن طراحی شده باشد سخنرانی بی‌ارزشی خواهد بود. پس می‌توانید ببینید چرا خطیبان واقعی تباری دیریاب‌اند. آن‌ها باید بر گستره‌ی وسیعی از مهارت‌هایی مسلط باشند که حتی استادی در یکی‌شان دستاوردی بزرگ محسوب می‌شود. پس بیاییم پسرمان و هر آن‌کسی را که شهرت و افتخارش برایمان مهم است به اصرار وا‌داریم قدرت و عظمت و پیچیدگی این کار را بداند. نباید فرض کنند با پیروی از قوانین و یافتن معلمی درست یا پشت سر گذاشتن تمرین‌های متداول می‌توانند خطیب خوبی شوند. باید توانایی رسیدن به هدفشان را داشته باشند اما باید خیلی بیشتر کار کنند.
معتقدم هیچ‌کس نمی‌تواند خطیب بزرگی شود مگر پایه‌ای محکم و استوار در گستره‌ی تمام و کمال دانش بشری داشته باشد. این دانش اساس هر آن چیزی خواهد بود که می‌گوید و به آن غنا می‌بخشد. اگر خطیبی چنین پیشینه و آموزشی نداشته باشد هرآن‌چه بگوید پوچ و کودکانه خواهد بود. بی‌شک حرفم این نیست که خطیب باید همه‌چیز را بداند، به‌خصوص در میانه‌ی معرکه‌ی زندگی امروزی؛ اما به این باور رسیدم که هرکسی که نام خودش را خطیب می‌گذارد باید بتواند به شایستگی هر آن موضوعی را که سر راهش قرار می‌گیرد را رفع‌ورجوع کند تا هم ظاهر و هم محتوای سخنرانی‌هایش کیفیت خوبی داشته باشد.
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه