مورتال کامبت از صفر تا صد؛ تکامل مورتال کامبت‌های سه‌بعدی (قسمت چهارم)

۱ مهر ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵۹ دقیقه
موزه بازی مورتال کامبت

در چهارمین قسمت از سری مقالات تاریخچه‌ی سری بازی «مورتال کامبت» (Mortal Kombat) به سراغ سه بازی سه‌بعدی دیگر مورتال کامبت خواهیم پرداخت و در آن به تکامل بازی‌های سه‌بعدی مورتال کامبت و همچنین بهترین بازی فرعی اکشن مورتال کامبت اشاره خواهیم کرد. بعد از اینکه در مقاله‌ی قبلی به‌صورت کامل به بررسی سه بازی مورتال کامبت ۴ (Mortal Kombat 4)، بازی اکشن «مورتال کامبت: نیروهای ویژه» (Mortal Kombat: Special Forces) و «مورتال کمبت: اتحاد مرگبار» (Mortal Kombat: Deadly Alliance) پرداختیم، در این قسمت می‌خواهیم قصه‌ و جزئیات سه بازی مورتال کامبت: فریب» (Mortal Kombat: Deception)، «مورتال کامبت: راهبان شائولین» (Mortal Kombat: Shaolin Monks) و «مورتال کامبت: آرماگدون» (Mortal Kombat: Armageddon) را روایت کنیم.

بیشتر بخوانید: مورتال کامبت از صفر تا صد؛ سه‌گانه‌ی کلاسیک و پیدایش مجموعه (قسمت اول)
بیشتر بخوانید: مورتال کامبت از صفر تا صد؛ اوج مورتال کامبت‌های دوبعدی (قسمت دوم)
بیشتر بخوانید: مورتال کامبت از صفر تا صد؛ ظهور مورتال کامبت‌های سه‌بعدی (قسمت سوم)

Mortal Kombat Deception

«مورتال کامبت: اتحاد مرگبار» (Mortal Kombat: Deadly Alliance) عملکرد نسبتاً مناسبی داشت و مورتال کامبت را به نسل جدید دستگاه‌های بازی‌های ویدئویی آورد اما قطعاً شاهکار یا حتی چیزی نزدیک به آن نبود. با این حال، فروش خوبی داشت و مورد بررسی قرار گرفت و دنباله آن برای سال ۲۰۰۴ اعلام شد. بازی «مورتال کامبت: فریب» (Mortal Kombat: Deception) شخصیت‌های بیشتری (از جمله چندین شخصیت موردعلاقه طرفداران)، حرکات بیشتر، حالت‌های بازی بیشتر و همه چیز واقعاً بیشتری نسبت به بازی قبلی دارد.

بازی Mortal Kombat: Deception حتی قابلیت بازی به‌صورت آنلاین را هم داشت که این اولین‌ مرتبه‌ای است که در سری مورتال کامبت چنین قابلیتی وجود دارد و همین‌ یک عامل مهم و کلیدی برای تبلیغات این بازی شد. حالت آنلاین به خاطر خاموش‌شدن اکس باکس لایو (برای دستگاه ایکس‌باکس اورجینال) و GameSpy دیگر کار نمی‌کند و من خودم هرگز آن را بازی نکردم اما ظاهراً در آن دوران به‌خوبی کار می‌کرد.

بازی‌های قدیمی مورتال کامبت را به خاطر دارید که پایان‌بندی اصلی آن به این شکل بود که قهرمانان و شخصیت‌های خوب داستان پیروز می‌شدند و در انتها لیو کانگ شخصیت تبهکار اصلی بازی را شکست می‌داد؟ کاشف به عمل آمد که Deadly Alliance آن‌گونه و به آن خوشی برای قهرمانان ما تمام نشد. در واقع، شنگ سونگ و کوان چی پیروز شدند و ارتش شکست‌ناپذیر آن‌ها تقریباً همه‌ را کشتند.

داستان درست از جایی شروع می‌شود که بازی قبلی تمام شد و رِیدن با ناامیدی برای پایان‌دادن به اتحاد مرگبار می‌جنگد اما در نهایت توسط جادوگران شکست می‌خورد. شنگ سونگ و کوان چی برنده می‌شوند ولی مشخص است که آن‌ها برای مدت طولانی با هم کنار نخواهند آمد و هرکدام خواهان سلطه‌ی کامل بر این ارتش هستند و به همین به مبارزه با یکدیگر ادامه می‌دهند.

بازی Mortal Kombat Deception

کوان چی، شنگ سونگ را شکست می‌دهد ولی زمان زیادی برای جشن‌گرفتن پیروزی پیدا نمی‌کند؛ اوناگا (Onaga)، پادشاه اژدها، برمی‌گردد و آماده است تا یک‌بار دیگر فرماندهی ارتشش را به دست بگیرد و فرمانروای برتر تمام قلمروها شود. کوان چی و شنگ سونگ تلاش می‌کنند او را از پای درآورند اما حملات آن‌ها بی‌اثر است و حتی کمک رِیدن هم کافی نیست. در آخرین حرکت ناامیدانه، رِیدن تمام قدرتش را متمرکز می‌کند و خود را به همراه جادوگران و هر چیز دیگری در قصر منفجر می‌کند؛ البته، تقریباً.

اوناگا هنوز سرپاست و حالا طلسم شیناک را در اختیار دارد که قصد دارد آن را با شش  آرتیفکت دیگر به نام کامیدوگو ترکیب کند. همه این مصنوعات با هم قلمروها را به یک موجودیت تبدیل می‌کنند و همه چیز نابود خواهد شد؛ در واقع اگر کسی موفق به متوقف کردن پادشاه اژدها نشود. شاید فردی که مسئول رستاخیز اوناگا است بتواند کاری را که انجام داده جبران کند.

Mortal Kombat: Deception روی موتور سه‌بعدی معرفی‌شده در Deadly Alliance اجرا می‌شود و از همان طرح کنترلی استفاده می‌کند؛ بنابراین اگر از نحوه بازی کردن آن متنفر هستید احتمالاً طرفدار این بازی هم نخواهید بود. روی سیستم مبارزات بیشتر کار شده و قطعاً بهبودهایی داشته و برخی مشکلات و ناهمواری‌های بازی قبلی برطرف شده‌اند و این تجربه نسبت به نسخه قبلی کمی روان‌تر و لذت‌بخش‌تر به نظر می‌رسد.

حتی باوجود این پیشرفت‌ها، Deception هنوز هم کمی خشک و زمخت است و نمی‌تواند با بهترین بازی‌های مبارزه‌ای سه‌بعدی مبارزه کند و پیروز شود و هنوز هم به‌خوبی بازی‌های دو بعدی مورتال کامبت نیست. اینکه آیا این اتفاق بدی است یا خیر، به خود شما بستگی دارد اما من هنوز هم مورتال کامبت را با محیط دو بعدی ترجیح می‌دهم.

هر شخصیت قابل بازی هنوز هم سه سبک مبارزه دارد: دو حالت غیرمسلح و یک حالت مسلح. همانند Deadly Alliance، تفاوت چندانی بین سبک‌های غیرمسلح با یکدیگر وجود ندارد اما حداقل حالا همه‌ی شخصیت‌ها کمبوها و حرکات ویژه بیشتری دارند. دیگر نمی‌توان سلاح را در بدن حریف رها کرد و این‌گونه به او آسیب وارد کرد و حرکات خاص دکمه‌ی R1 از بین رفته‌اند.در حال حاضر دکمه R1  منحصراً برای پرتاب‌ها استفاده می‌شود. در این بازی همان‌طور که باید از یک بازی مورتال کامبت انتظار داشته باشیم، هر شخصیت دارای آپرکات و  sweep kick خود را دارد.

Mortal Kombat Deception-001

یکی از جالب‌ترین تغییرات، اضافه‌شدن کمبو شکن است که با نگه‌داشتن جهت جلو و دکمه‌ی دفاع در حالی که در کمبو گیر کرده‌اید، اجرا می‌شود. در بازی‌های مورتال کامبت قبلی ممکن بود به‌محض اینکه حریف شما کمبویی را شروع کرد، گرفتار شوید و نتوانید کاری کنید و در آن صورت فقط باید کنترلر را روی زمین می‌گذاشتید. در Deception، شما در هر مسابقه سه بار قابلیت کمبو شکن را در اختیار دارید که باعث می‌شود همه چیز به‌مراتب کم‌تر خسته‌کننده شود.

همه‌ی شخصیت‌ها اکنون به جای یک فیتالیتی، دارای دو فیتالیتی هستند و Deception یک حرکت تمام‌کننده‌ی جدید به نام Hara-Kiri اضافه می‌کند. Hara-Kiri راهی برای مبارزهای شکست‌خورده است تا با کشتن خود قبل از اینکه حریف یک فیتالیتی را انجام دهند، مقداری از حیثیت خود را نجات دهند ولی در هر صورت به همان اندازه فیتالیتی‌های واقعی وحشتناک هستند.

محیط‌های موجود مبارزه در Deception جالب‌تر از دایره‌های معمولی بازی قبلی هستند و تعداد کمی از آن‌ها مربوط به محیط‌های بازگشته از بازی‌های دو بعدی هستند. استیج‌هایی مثل The Dead Pool، Living Forest ، Portal ، The Pit  و Courtyard  برگشته‌اند و همگی موسیقی اصلی خود را دارند و کمی تغییر کرده‌اند تا با گیم‌پلی سه‌بعدی این بازی همخوانی بیشتری داشته باشند.

مبارزین می‌توانند از طریق دیوارها و نرده‌ها به یکدیگر ضربه بزنند و حریف را به یک استیج پایین‌تر بیندازند و مبارزه را در آن ادامه دهند و همچنین می‌توانند از تله‌های مرگ جدید برای اتمام فوری یک مسابقه استفاده کنند. این‌ها در واقع تلفات مخصوص استیج‌ها هستند که می‌توانند در هر نقطه‌ای از میدان مبارزه، حتی در دور اول انجام شوند. اگر کسی در راند اول قربانی تله مرگ شود، بدون آسیب به راند بعدی باز می‌گردد. اگر به تله‌های مرگ اهمیت ندهید، می‌توانید آن‌ها را خاموش کنید.

در کنار حالت بازی مبارزه‌ای معمولی و حالت Konquest (در ادامه کمی بیشتر درباره‌ی آن توضیح می‌دهم)، Deception شامل چند مینی گیم جدید است. محبوب‌ترین آن‌ها Puzzle Kombat (پازل کامبت) است که یک کلون از Super Puzzle Fighter با خون و خون‌ریزی و گیم‌پلی نسبتاً متوسط است. این مینی گیم برای مدتی سرگرم‌کننده است و مبارزان بسیار بدشکل و ویژگی‌های خاص آن‌ها سرگرم‌کننده است اما به‌هیچ‌وجه یک بازی پازل محور عالی نیست. Puzzle Kombat در پورت نینتندو دی‌اس (Nintendo DS) بازی آلتیمیت مورتال کامبت ۳ هم حضور داشت.

Mortal Kombat Deception-chess kombat

مینی گیم دیگر بازی Chess Kombat (شطرنج کامبت) است که از اسم آن هم واضح است که به شطرنج مربوط می‌شود. Battle Chess را به یاد دارید، بازی کامپیوتری قدیمی که مهر‌ه‌های صفحه شطرنج را به شخصیت‌های انسانی تغییر داد و به آن‌ها انیمیشن‌های خشنی داد؟ نه، این طور نیست. در عوض، Chess Kombat از بازی دیگری از دوران کامپیوترهای ۸ بیتی و ۱۶ بیتی یعنی بازی Archon الهام گرفته است.

در این حالت، شما شخصیت‌هایی را برای ایفای نقش‌های مختلف روی صفحه شطرنج انتخاب می‌کنید و زمانی که دو مهره در یک مکان با هم روبه‌رو می‌شوند، درگیری رخ می‌دهد. اگر در بازی مبارزه‌ای خوب باشید یا  درجه سختی سی‌پی‌یو را کم کنید، می‌توانید آسیب‌های زیادی با مهره‌های سرباز خود وارد کنید. Chess Kombat هیچ‌وقت زیاد محبوب نشد و در بازی‌های بعدی هم حضور پیدا نکرد اما نسبت به Puzzle Kombat یک اثر سرگرم‌کننده‌تر است و عملکرد بهتری هم دارد.

مسلماً تمرکز مورتال کامبت: دسپشن روی Konquest Mode است که از زمان معرفی این حالت در بازی Deadly Alliance، تغییرات عمده‌ای را تجربه کرده است. Konquest هنوز هم حرکات و کمبوهای شخصیت‌ها را به شما آموزش می‌دهد اما به جای یک آموزش خطی با یک سری مأموریت برای هر شخصیت، حالا یک حالت بازی ماجراجویی است که شما را به یک جستجوی حماسی چندین دهه‌ای می‌برد.

با اینکه Konquest روی کاغذ عالی به نظر می‌رسد اما واقعاً یک بازی خسته‌کننده با شخصیت اصلی آزاردهنده و مأموریت‌های فرعی تکراری، صدای افتضاح و خط زمانی عجیب است که حتی با استانداردهای معمول مورتال کامبت هم هیچ معنایی ندارد. تنها گشت‌و‌گذار در داستان حداقل ده ساعت زمان می‌برد و اگر بخواهید تمام گنجینه‌های پنهان را پیدا کنید و مأموریت‌های جانبی را انجام دهید، باید دوبرابر این زمان را در نظر بگیرید.

Mortal Kombat Deception-Konquest

اصلی‌ترین جذابیت حالت Konquest‌ این است که شما می‌توانید قلمروهای مختلف در دنیای مورتال کامبت را کاوش کنید و با شخصیت‌های موردعلاقه‌ی خود (و موکپ!) دیدار کنید. متأسفانه، گرافیک آن مثل بازی‌های اوایل دوره‌ی دریم‌کست است و محیط‌های این حالت اصلاً شبیه به طراحی‌های هنری زیبایی که بازی در هنگام لودینگ‌هایش نشان می‌دهد، نیستند.

در حالی که تقریباً تمام شخصیت‌های مورتال کامبت را ملاقات می‌کنید، بیشتر آن‌ها فقط برای این هستند که به شما مأموریت‌های فرعی مسخره‌ای بدهند یا شما را برای مبارزه به چالش بکشند. بسیاری از این چالش‌های مبارزه‌ای دارای تعدیل‌کننده‌ها یا شرایط خاصی در گیم‌پلی هستند که به‌نوعی آن‌ها را پیش‌درآمدی برای Challenge Tower  و حالت‌های مشابه آن در باز‌ی‌های مدرن مورتال کامبت تبدیل است. برخی از چالش‌ها نیز فوق‌العاده سخت هستند اما هیچ جریمه‌ای برای ردکردن آن‌ها به جز ازدست‌دادن چند سکه یا شاید یک لباس جایگزین که هرگز از آن استفاده نخواهید کرد، وجود ندارد.

بدترین نکته در مورد Konquest این است که باید صندوقچه‌های گنج مخفی را پیدا کنید تا هر چیز باارزشی را باز کنید. درست است، این دفعه هیچ‌چیزی قابل‌ رد شدن نیست. اگر می‌خواهید شخصیت‌های جدید (همانند Deadly Alliance، نیمی از شخصیت‌ها در ابتدا قفل هستند)، استیج‌ها یا لباس‌ها را باز کنید، نمی‌توانید برای باز کردن آن‌ها در بخش Krypt فقط سکه‌‌ها را خرج کنید زیرا صندوقچه‌های آن‌ها با کلیدهایی که باید در حالت Konquest پیدا کنید قفل شده‌اند.

بیایید درباره‌ی شخصیت‌های قابل‌بازی صحبت کنیم. همان‌طور که اشاره کردم، چند شخصیت محبوب طرفداران به همراه چند بازمانده از بازی قبلی به فهرست شخصیت‌های این بازی برگشته‌اند و چند شخصیت جدید نیز به این ترکیب اضافه شده است. اکثر چهره‌های جدید چیز زیادی بیشتر از شخصیت‌های عادی و یکنواخت نیستند اما حداقل هیچ‌کدام از آن‌ها هسو هائو هم نیست.

نسخه گیم‌کیوب از حالت آنلاین پشتیبانی نمی‌کند اما چند شخصیت انحصاری برای جبران این قضیه در خود گنجانده است. پورت نسخه‌ی پلی‌استیشن پورتابل (PSP)، یعنی Mortal Kombat: Unchained مبارزان اختصاصی خود را دارد که از Deadly Alliance برگشته‌اند، هر چند که حرکت‌های آن‌ها نیز مستقیماً از آن بازی گرفته شده است. همچنین در Unchained از همان ابتدا تمام شخصیت‌ها آزاد هستند.

شخصیت‌های قابل‌بازی

شوجینکو (Shujinko):

msel_portrait_shujinko

شوجینکو شخصیت اصلی بخش Konquest و همان فردی است که مسئول فاجعه‌ای است که به بازگشت اوناگا منتهی شد. شوجینکو (که نامش به زبان ژاپنی به معنای پروتاگونیست یا همان قهرمان است) در نوجوانی در دهکده‌ی خود با دوستانش مشغول بازی کردن مسابقات مورتال کامبت (منظورت مسابقاتی است که در داستان بازی برگزار می‌شود) هستند. هرچند من شک دارم که برگزاری مسابقات مورتال کامبت در جهان این بازی چندان بین مردم شناخته‌شده باشد اما به هر حال این چیزی است که بازی درباره‌ی شوجینکو می‌گوید. در آغاز شوجینکو توسط گوی درخشانی که خود را داماشی (Damashi) می‌نامد به جستجوی کامیدوگو (Kamidogu) فرستاده می‌شود.

«داماشی» هم در زبان ژاپنی معنای «فریب» را می‌دهد (از سوی دیگر داماشی می‌تواند به معنای روح” هم باشد، بنابراین شاید آن‌ها به دنبال معنایی دوگانه با این نام بودند). در واقع، این روح علی‌رغم ادعای وابستگی به الدرگادها، تنها پیکری از اوناگا است. می‌پرسید چگونه شوجینکو را وادار به انجام کاره‌ای کثیف خود می‌کند؟ ساده است، او تهدید می‌کند که شخص دیگری را برای انجام این کار پیدا خواهد کرد، مانند آن بچه‌ای که نقش شنگ سونگ را بازی می‌کند. جداً می‌گویم، این تمام چیزی است که برای شوجینکو لازم است چون شوجینکو احمقی است که هر کاری که از او بخواهید، انجام خواهد داد. داماشی همچنین به شوجینکو توانایی جذب مهارت‌های دیگر مبارزان را می‌دهد که به معنای واقعی کلمه به مبارزی تبدیل می‌شود که تقلید می‌کند.

شوجینکو چهار یا پنج دهه را صرف جمع‌آوری کامیدوگو (Kamidogu) و تقویت مهارت‌های خود می‌کند و در پایان اوناگا حیله‌ی خود را آشکار می‌کند و سعی می‌کند او را بکشد. شوجینکو به‌سختی از دست او فرار می‌کند و قسم می‌خورد که با کشتن اوناگا، حماقت فلج‌کننده خود را جبران کند. او در واقع در پایان‌بندی خود در حالت آرکید که در خط اصلی داستانی مورتال کامبت هم قرار دارد، در این کار موفق می‌شود. البته، بازی بعدی همه چیز را از بین خواهد برد!

شوجینکو هیچ حرکت خاصی از خود ندارد و فقط از حملات مبارزهای دیگر از جمله نیزه اسکورپیون و شیرجه معروف رِیدن استفاده می‌کند. کل شخصیت به‌نوعی افتضاح است اما سازندگانش در واقع امید زیادی به او به‌عنوان چهره جدید مورتال کامبت داشتند. اد بون می‌خواست که شوجینکو «نسل بعدی لیو کانگ» باشد. شما چه فکر می‌کنید؟ به نظرتان چنین اتفاقی افتاد؟

اسکورپیون (Scorpion):

msel_portrait_scorpion

شوجینکو فکر می‌کند که قهرمان الدرگادها است اما قهرمان واقعی کسی نیست به جز نینجای محبوب‌ همه یعنی اسکورپیون. اسکورپیون در پایان بازی قبلی در سولنادو (Soulnado) به زمین افتاد، اما موفق شد به خلأ (the Voids) فرار کند، جایی که شاهد بازگشت اوناگا بود و به همین خاطر به سمت الدرگادها رفت. خدایان او را به دنیای خارج می‌فرستند تا اوناگا را بکشد.

او همچنین غولآخر بخش Konquest است و در آنجا توسط شوجینکو شکست داده می‌شود.

ساب زیرو (Sub-Zero):

portrait_subzero

ساب زیرو دیگر شبیه‌ فردی با ۷۰ سال سن نیست. بعضی‌ها این طراحی مجدد را دوست دارند اما من هنوز هم آن را دوست ندارم. چه اشکالی داشت که ساب زیرو فقط شبیه خودش به نظر می‌رسید؟

ساب زیرو در حالی که به دنبال جایی برای دفن فراست در اوت‌ورلد می‌گشت، با خرابه‌هایی باستانی مواجه شد که مشخص شد متعلق به نژاد فراست – اجداد ساب زیرو و فراست – هستند. او همچنین زره بسیار زیبایی را در آنجا پیدا کرد. حضور ساب زیرو در ابتدای بخش Konquest به این صورت توضیح داده می‌شود که ساب زیرو یکی از اجداد کوای لیانگ است.

بو رای چو (Bo’ Rai Cho):

portrait_boraicho

بو رای چو در این بازی هم حضور دارد و حالا کیتانا به او فرماندهی ارتش‌های ادیسه را داده چون همه در این بازی احمق هستند. او موفق می‌شود که «لی مِی» را از دست شنگ سونگ و کوان چی نجات دهد و مهارت‌های او به‌عنوان یک ژنرال به سربازان کمک می‌کند تا دسته‌های نیروهای تارکاتان (Tarkatan) از اوت‌ورلد را شکست دهند. بو رای چو احتمالاً در تمام این مدت مست بوده.

بو رای چو اولین مبارزی است که به شوجینکو در بخش Konquest آموزش می‌دهد و به او اصول هنرهای رزمی و سپس سبک مبارزه‌اش را می‌آموزد. در بخشی شما باید مدال او را پس بگیرید چون او آن را در حین نوشیدن با دوستانش ازدست‌داده است. حضور استاد چو (بو رای چو) در این بخش از Konquest در واقع منطقی به نظر می‌رسد زیرا او یک فرد از اهالی اوت‌ورلد است و بنابراین در طول چند دهه گذشته یا حتی در طول صدها سال، اصلاً پیر نشده است.

اِرمَک (Ermac):

portrait_ermac

در اینجا بازطراحی را داریم که واقعاً جالب است. ارمک جنگجویی است که از هزار روح آفریده شده و هرگز واقعاً یک نینجا نبوده است؛ بنابراین کاملاً منطقی به نظر می‌رسد که به او یک ظاهر جدید بدهیم. او از همان حرکات ویژه تله کینتیکی که کنشی در بازی قبلی انجام داد، استفاده می‌کند و به‌طورکلی عملکرد بسیار خوبی دارد.

ارمک از کنترل شائو کان آزاد شده و حالا یکی از افراد خوب است. روح لیو کانگ با ارمک ارتباط برقرار می‌کند و از او کمک می‌خواهد تا جنگجویان ارث‌رلم را از کنترل اوناگا آزاد کند. ارمک می‌خواهد کارهای بدی را که به‌عنوان برده شائو کان انجام داده، جبران کند؛ بنابراین موافقت می‌کند و با موفقیت دوستان لیو کانگ را آزاد می‌کند.

کِنشی (Kenshi):

portrait_kenshi

بهترین شخصیت جدید و تازه‌ معرفی‌شده‌ی بازی Deadly Alliance در Deception هم حضور دارد. او تقریباً در نبرد خود با ماوادو (Mavado) در آستانه‌ی مرگ قرار داشت اما توسط ساب زیرو پیدا شد و ساب زیرو از او مراقبت کرد. در حین بهبودی از جراحاتش، کنشی حس می‌کند که شنگ سونگ مرده و تمام روح‌هایی که گرفته آزاد شده‌اند، به این معنی که تلاش او برای انتقام به پایان رسیده است. او با ساب زیرو متحد می‌شود تا راهی برای بازگشت به ارث‌رلم پیدا کند.

کنشی چند حرکت ویژه مشابه ارمک دارد، اگرچه او اکنون یک تله‌پورت و یک مشت و لگد تله کینتیک نیز دارد.

سیندل (Sindel):

بعد از حمله شیناک به ادینیا در مورتال کامبت ۴ تصور می‌شد که ملکه سیندل مرده است اما با مورتال کامبت طرف هستیم و مثل همیشه معلوم شد که او نمرده و تنها دستگیر شده است. او پس از شکست شیناک آزاد شد و به دخترش کیتانا کمک کرد تا ادینیا را به شکوه سابقش برگرداند.

از آنجایی که ادینیا هیچ‌وقت شانس نداشته است، کیتانا توسط پادشاه اژدها که نیروهایش به ادینیا حمله کرده‌اند، شستشوی مغزی شده و به بردگی گرفته می‌شود و به این طریق دوباره سیندل زندانی می‌شود. او موفق می‌شود با کمک جِید فرار کند اما آن‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند کیتانا را نجات دهند.

جِید (Jade):

جید می‌خواهد به سیندل کمک کند و طلسم دوستش کیتانا را بشکند. هنگامی که او به همراه سیندل از ادینیا فرار می‌کند، می‌بیند که تانیا در جستجوی کامیدوگو با اوناگا همکاری می‌کند و به پادشاه اژدها کمک می‌رساند. یک‌لحظه صبر کنید، چه اتفاقی افتاد؟ من که فکر می‌کردم شوجینکو کامیدوگو را برای پادشاه اژدها جمع کرده است! چه انتظاری می‌توان داشت؟ خط داستانی واقعاً ضعیف نوشته شده است. بگذریم، جید قصد دارد تانیا را حسابی کتک بزند تا به او نشان بدهد که سزای خیانت چیست.

نایت‌ولف (Nightwolf):

portrait_nightwolf

مطمئن نیستم کسی می‌خواست که نایت ولف برگردد اما به هر حال او در این بازی حضور دارد و برگشته است. او اکنون او شمن قبیله خود است و به‌عنوان یک گناه‌خوار آن‌ها عمل می‌کند که تمام گناهان آن‌ها را جذب می‌کند.

ظاهراً اگر او می‌خواهد با اوناگا مبارزه کند، باید تمام این بدی‌ها را جذب کند، هرچند ممکن است در برهه‌ای او را به تهدیدی برای مردمش تبدیل کند. نایت‌ولف خود را به ندررلم تبعید می‌کند تا اینکه این تهدید شکست می‌خورد. در واقع شما درجریان Konquest به او حمله می‌کنید، حتی با وجود آنکه در آن لحظه شوجینکو هنوز یک مرد جوان است و در واقع این اتفاق چند دهه پیش رخ می‌دهد؛ بنابراین او نباید آنجا می‌بود چون اوناگا هنوز ظاهر نشده و نایت‌ولف احتمالاً نباید تا آن لحظه به دنیا آمده باشد. باز هم باید به نویسندگی داستان اشاره کرد!

لی مِی (Li Mei):

وقتی آخرین بار لی می را دیده بودیم، روح این مبارز اهل اوت‌ورلد توسط اتحاد مرگبار درون یک سرباز مومیایی‌شده در ارتش پادشاه اژدها منتقل شده بود. وقفه به موقع بو رای چو او را از این سرنوشت ناگوار نجات داد و حالا او به بو رای چو در مبارزه با دسته‌های تارکاتان کمک می‌کند.

لی می در طول اقامتش در داخل آن سرباز غیرمرده‌ چیزهای جدیدی یاد گرفت. او اکنون به جای سای از شمشیر استفاده می‌کند و عموماً بیشتر شبیه یک جنگجو عمل می‌کند. لباس جایگزین او به جای چیزهایی که در حالت عادی پوشیده است، در واقع زرهی را بر تن او می‌کند.

رِیدن (Raiden):

portrait_raiden

همان‌طور که گفته شد، رِیدن خودش را منفجر می‌کند تا اوناگا را از پای در بیاورد. البته ریدن یک الدر گاد است، پس در اثر انفجار نمی‌میرد. با این حال، اثر خود را از دست می‌دهد چرا که ریدن به‌عنوان یک نسخه تاریک خشمگین از خودش برمی‌گردد.

دارک رِیدن به‌خودی‌خود شر نیست اما به‌قدری از تمام این افرادی که سعی می‌کنند به زمین حمله کنند خسته شده که حالا به این نتیجه رسیده است که به هر وسیله‌ای که لازم باشد از زمین دفاع خواهد کرد و مهم نیست که موجودات فانی احمق در این باره چه می‌گویند. این بازسازی شخصیت شاید تلاش بیهوده‌ای به نظر برسد تا او را تاریک‌تر و خشن‌تر کند اما صادقانه بگویم که نقش مربی خردمند برای رِیدن کمی کهنه شده بود و این نسخه از ریدن که به هر قیمتی از ارث‌رلم دفاع می‌کرد، بسیار سرگرم‌کننده‌تر است.

او در پایان‌بندی خودش، شوجینکو را می‌کشد، اما متأسفانه این اتفاقاً در خط داستانی اصلی و رسمی وجود ندارد و معیار نیست.

لیو کانگ (Liu Kang):

portrait_liukang

در حالی که روح لیو کانگ هنوز در اطراف است و به افراد خوب کمک می‌کند، بدن فیزیکی او به‌عنوان محافظ رِیدن دوباره زنده شده است و اکنون در حال حمله‌ و جنونی مرگبار است. روحش جز تماشای بدن فیزیکی‌اش در وحشت کاری از دستش بر‌نمی‌آید.

شکل انسانی لیو کانگ به‌عنوان یک لباس جایگزین در نظر گرفته شده است اما برای باز کردن آن باید بخش Konquest را بازی کنید و در یک‌زمان مشخص – در یک روز خاص از ماه – و در نقطه خاصی از یک قلمرو خاص حضور داشته باشید. تنها پس از آن، صندوقچه به همراه کلید Krypt ظاهر خواهد شد و اگر آن را از دست دادید، باید یک ماه مدیتیشن کنید تا زمان را افزایش دهید. باز کردن قفل لیو کانگ در وهله اول به فرایندی مشابه نیاز دارد، اگرچه حداقل این صندوقچه کمی بیشتر و راحت‌تر ظاهر می‌شود. همچنین باید ابتدا بخش Konquest را تمام کرده باشید.

میلینا (Mileena):

بازی Mortal Kombat Deception اولین بازی مورتال کامبتی بود که واقعاً جنبه فریبنده شخصیت میلینا را به تصویر کشید و با برتن‌کردن لباس‌های آشکارکننده و تبدیل کردن او به چهره‌ای جذاب (گمان می‌کنم کارلوس پسینا نقش او را با موشن کپچر بازی کرده است) مسیر دیگری را برای این شخصیت رقم زد. از آن زمان تا به امروز، حداقل تا زمانی که مورتال کامبت ایکس با لباس‌های کمتر آشکارکننده‌اش عرضه شد و آن را کمی تغییر داد، میلینا این‌گونه بوده است.

پس از کودتای نافرجام ادینیا، ملینا توسط باراکا از زندان آزاد می‌شود و به نیروهای اوناگا می‌پیوندد. دستور او این است که به‌عنوان کیتانا ظاهر شود و ارتش‌ ادینیا را گمراه کند و به‌نوعی این کار عملی می‌شود. البته، بیشتر مردم فکر می‌کنند کیتانا سال‌ها پیش او را کشته است. به‌وضوح می‌توانید دندان‌های هیولایی او را در زیر نقاب او ببینید. اوه، خب، ما تا حالا ثابت کرده‌ایم که بیشتر مردم در این دنیا خیلی باهوش نیستند. طبیعتاً ملینا قصد خیانت به پادشاه اژدها و گرفتن ارتش برای خودش را دارد زیرا آخرین تلاش او برای کودتا بسیار خوب پیش رفت.

او تمامی حرکت‌های ویژه خود از بازی‌های قبلی را دارد. او همچنین این بار فیتالیتی‌های خوبی هم دارد.

باراکا (Baraka):

portrait_baraka

جنگجوی معروف تارکاتا باز می‌گردد و اجازه نمی‌دهد که این واقعیت که تمامی اربابان قبلی‌اش شکست خورده‌اند، او را متوقف کند. در عوض، باراکا و سربازان تارکاتان او به اوناگا می‌پیوندند که به اعتقاد او شکست‌ناپذیر است. او همچنین میلینا را از دخمه‌های سلطنتی ادینیا آزاد می‌کند زیرا فکر می‌کند که او بسیار جذاب است (به یاد داشته باشید که میلینا اساساً ترکیبی از دی‌ان‌ای ادینیا و تارکاتان است)، اگرچه وقتی میلینا کنترل ارتش ادینیا را به دست می‌گیرد و تصمیم می‌گیرد که باراکا را از سر راه بردارد، این موضوع تقریباً به او ضربه می‌زند. میلینا به جای باراکا در عوض یک طعمه‌ را می‌کشد و باراکا فرار می‌کند (باراکا در واقع در پایان‌بندی‌اش میلینا را می‌کشد که البته این پایان‌بندی معیار و اصلی داستان نیست).

من فکر می‌کنم باراکا زمانی که مردی با ماسک کنت اورلوک بود، بسیار جذاب‌تر بود، طراحی سه‌بعدی این حس را به من نمی‌دهد و حرکات خاص او نسبتاً انیمیشن ضعیفی دارند.

تانیا (Tania):

این اولین باری است که یک شخصیت معرفی شده در مورتال کامبت ۴ در بازی بعدی ظاهر می‌شود و فکر می‌کنم تانیا کمتر از چهره‌های جدید در آن بازی معمولی و سطحی بود. خیانت‌کردن به وطن و قلمروی خود یعنی ادینیا هنوز هم همان کاری است که در آن بهترین است؛ او که تا زمان شکست شنگ سونگ و کوان چی برای اتحاد مرگبار کار کرده بود، حالا به اوناگا در حمله به قلمرو کمک می‌کند.

نمی‌دانم چرا او حالا چشم‌های سفید و درخشان شیطانی دارد. بازی همقطعاًاً آن را توضیح نمی‌دهد. معمولاً وقتی مردم در این بازی‌ها چشمان سفیدی دارند، یک دلیل داستانی برای آن وجود دارد اما تا جایی که می‌توانم بگویم این موضوع درباره‌ی تانیا صدق نمی‌کند.

نوب سایبات/ اسموک (Noob/Smoke):

portrait_smokenoob

نوب سایبات در اعماق دژ شائو کان با اسموک مواجه شد و این سایبورگ را برای اهداف خود دوباره برنامه‌ریزی کرد و قصد داشت با استفاده از لین کویی سابق به‌عنوان یک الگو، ارتشی از نینجاهای سایبری ایجاد کند. نوب و اسموک به‌عنوان یک تیم تگ و دونفره مبارزه می‌کنند و مبارزه در مقابل آن‌ها دشوار و عذاب‌آور است. آن‌ها در حالت آرکید غولآخر فرعی یا همان غولآخر ماقبل پایانی هستند.

بازی Mortal Kombat Deception  اولین مورتال کامبتی است که به طور رسمی نوب سایبات را به‌عنوان بی هان (Bi-Han) معرفی می‌کند، همان ساب زیرو اصلی که توسط جهان ندررلم فاسد شده است.

کابال (Kabal):

portrait_kabal

در بازی قبلی، ماوادو ادعا کرد که کابال را کشته و شمشیرش را گرفته است. البته، او شمشیرها را برداشت اما آیا واقعاً کسی فکر می‌کرد که یک بازنده مثل ماوادو بتواند کابال را بکشد؟

در واقع، کابال تنها با کمک غریبه‌ای به نام هاویک (Havik)، زنده ماند. هاویک، کابال را متقاعد می‌کند تا گروه اژدهای سیاه را برای مبارزه با ماوادو و اژدهای سرخش برگرداند. از این به بعد، او برای همیشه اژدهای سیاه است. به هر حال، یک آدم خوب این‌گونه نابود می‌شود.

کابال به اوت‌ورلد می‌رود تا جنگجویان جدید اژدهای سیاه خود را با قراردادن آن‌ها در برابر دشمنان پادشاه اژدها آزمایش کند. اگر زنده بمانند، اعضای شایسته‌ای از قبیله هستند.

کبرا (Kobra):

portrait_kobra

کبرا اولین عضو جدید اژدهای سیاه است. او ظاهراً به خاطر قاتل وحشی و بی‌رحم بودن بدنام است. این کم‌وبیش وسعت شخصیت‌پردازی او است. مجموعه حرکت‌های او بر اساس حرکت‌های جانی کیج در بازی گذشته است.

جالب‌ترین نکته درباره‌ی کبرا این است که به دلیل شباهتش به شخصیت کلاسیک استریت فایتر، نام اولیه‌اش در طول توسعه‌ی بازی، ظاهراً «کن مسترز» بوده است. همان‌طور که این داستان (احتمالاً جعلی) پیش می‌رود، یک مجله آلمانی یک نسخه بتا از Deception را در اختیار گرفت و تصاویری را منتشر کرد که در آن کبرا با نام کن معرفی شد و باعث شد برخی باور کنند که کن واقعی قرار است در این بازی حضور داشته باشد.

کیرا (Kira):

کیرا دومین عضو جدید اژدهای سیاه است. کیرا عاقل‌تر و حیله‌گرتر از کبرا است اما یک جنگجوی بی‌رحم است. این هم شخصیت‌پردازی او. وقتی این شخصیت‌ها را می‌نوشتند، چیز زیادی نگذاشته‌اند تا من به آن‌ها بپردازم.

حرکات و سبک‌های مبارزه کیرا برگرفته از سونیا و کینو در Deadly Alliance است. او از چاقوهای پروانه‌ای کینو استفاده می‌کند و به‌نوعی Kanoball  خود را اجرا می‌کند؛ بنابراین اگر به دلایلی شما آرزو می‌کردید که کینو به جای یک دونده تک چشم استرالیایی، یک دختر مو قرمز بود، در این بازی به آن می‌رسید.

هوتارو (Hotaru):

portrait_hotaru

هوتارو ژنرالی از قلمرو سِیدو است که با نام اردِررلم (Orderrealm) نیز شناخته می‌شود. همان‌طور که از نام بازی پیداست، اردِررلم قوانین بسیار بزرگی دارد و حتی یک تخلف کوچک مانند نقض مقررات منع آمدوشد می‌تواند شما را برای چندین دهه در زندان نگه دارد. این عاقبت برای شوجینکو در یک‌لحظه اتفاق می‌افتد.

هوتارو که رهبر گارد سیدان است، تمام شخصیتش بر اساس قانون و نظم است و با پادشاه اژدها کار می‌کند تا نوع نظم خود را به قلمروهای دیگر گسترش دهد. مطمئن نیستم که او عاقبت این نقشه در نظر گرفته باشد.

شما نمی‌توانید آن‌ها را در صحنه ببینید، اما هوتارو مانند سامورایی‌های واقعی در ژاپن فئودالی پرچم‌هایی بر پشت زره خود دارد. هوتارو در ژاپن نیز نامی زنانه است. شاید آن‌ها قراردادهای نام‌گذاری متفاوتی در سیدو داشته باشند.

داریوس (Darrius):

portrait_darrius

داریوس نیز اهل سیدو است اما به اندازه هوتارو شیفته طبیعت سرکوبگر قوانین در قلمرو نظم نیست. در عوض، او یک جنبش مقاومت را علیه رهبران سِیدان رهبری می‌کند و هر کاری که لازم بداند برای رسیدن به اهدافش انجام می‌دهد.

به‌این‌ترتیب، او اغلب به‌عنوان یک تروریست در اردِررلم شناخته می‌شود. به نظر نمی‌رسد که این کار نیاز چندانی داشته باشد، اما صادقانه بگویم که این فرد شایسته این برچسب است‌ زیرا برخی از تاکتیک‌های او کمی سؤال‌برانگیز هستند.

او می‌خواهد هوتارو بمیرد، به همین خاطر یک نگهبان سابق از اهالی اردررلم به نام دایرو را استخدام می‌کند تا هوتارو را بکشد.

دایرو (Dairou):

portrait_dairou

پس از اینکه خانواده دایرو توسط یک قاتل ناشناس کشته شدند، او مردی را که فکر می‌کرد مسئول آن است، کشت و بلافاصله زندانی شد. او در طی شورش تحریک‌شده توسط مقاومت فرار کرد و اکنون به‌عنوان یک مزدور برای داریوس کار می‌کند. داریوس او را استخدام می‌کند تا هوتارو را ترور کند اما چیزی که داریوس نمی‌داند این است که داریوس در واقع مسئول قتل خانواده‌اش است. چقدر شوکه‌کننده!

همه‌ی این‌ها نقشه بوده است. داریوس خانواده یک نگهبان را می‌کشد، او را زندانی می‌کند و سپس او را استخدام می‌کند تا به خواسته‌اش عمل کند. این داستان اگر شخصیت‌های درگیر در آن، برخی از سطحی‌ترین شخصیت‌های تاریخ مورتال کامبت نبودند، بسیار جالب‌تر می‌شد.

هاویک (Havik):

portrait_havik

هاویک یک کشیش اهل سرزمین آشوب (Chaosrealm) است که کاملاً واضح است که مخالف اردررلم (سرزمین نظم) است. آشوب پر از آدم‌های عجیب‌و‌غریبی است که عاشق هرج‌و‌مرج و چیزهایی از این دست هستند. هاویک در اینجا می‌خواهد قلب اوناگا را بخورد و شائو کان را به قدرت برگرداند زیرا اگر این کار را انجام دهد، هرج‌ومرج بیشتری ایجاد خواهد شد تا اینکه بگذارد اوناگا قلمروها را به یک موجودیت واحد تبدیل کند. راستش را بخواهید، اگر خواهان هرج‌ومرج هستید، فقط کافی است داستان این بازی را بخوانید.

هاوک دوست دارد اعضای بدنش را بشکند تا به حریف آسیب برساند یا خودش را درمان کند. نیازی به گفتن نیست که این مرد جالب‌ترین شخصیت جدید در بازی Deception است. البته، نه اینکه این خیلی کار خاصی و تحسین‌برانگیزی باشد.

آشرا (Ashrah):

portrait_ashrah

آشرا شیطانی از ندررلم است که شکل انسانی به خود گرفته و شیاطین دیگر را با خنجرش که معتقد است از آسمان‌ها آمده است، شکار می‌کند. اشرا معتقد است که با کشتن شیاطین با خنجر «مقدس» و «بهشتی» او را به بشریت نزدیک‌تر می‌کند و می‌تواند از ندررلم فرار کند.

در واقع این خنجر نفرین‌شده است و صاحبش را فریب می‌دهد تا شیاطین و خون‌آشام‌ها را به خاطر  عطش خون‌ خود خنجر به قتل برساند و باعث می‌شود تا صاحبش باور کند که او برای هدفی بالاتر می‌جنگد.

آشرا شبیه به نسخه مؤنث ریدن یا کونگ لائو است و در واقع چند حرکت ویژه بسیار شبیه به آن‌ها دارد. او چیزی دارد که در واقع حمله چرخشی کونگ لائو و همچنین نوعی از اژدر ریدن است. راستش را بخواهید، او خیلی هم بد نیست.

شائو کان (Shao Khan) – نسخه‌ی گیم‌کیوب، پورت PSP یا همان Mortal Kombat: Unchained

باوجوداینکه شائو کان توسط شنگ سونگ و کوان چی در افتتاحیه‌ی بازی قبلی کشته شد، شائو کان دوباره برگشته است. معلوم می‌شود که او از نوعی مصنوعات جادویی برای ایجاد یک نسخه قلابی از خودش استفاده کرده است و آن چیزی بوده که در بازی قبل اتحاد مرگبار آن را کشته بودند.

شائو کان متوجه شده است که برخی از افراد به سراغ اوناگا رفته و او را دوباره زنده کرده‌اند و نیروهای تارکاتان که در گذشته به او وفادار بودند، اکنون برای پادشاه اژدها می‌جنگند. امپراتور سابق تصمیم می‌گیرد تاج‌و‌تخت خود را پس بگیرد و تمام خائنان ضعیف و رقت‌انگیز را مجازات کند.

گورو (Goro) – نسخه‌ی گیم‌کیوب، نسخه‌ی Unchained

گمان می‌شد که گورو در میدان نبرد توسط نوب سایبات کشته شده است. با این حال، این طور نبوده است. شائو کان ضعیف‌شده این جنگجوی شوکان (Shokan) را که به‌شدت زخمی شده بود، پیدا کرد و از آنچه از قدرتش باقی‌مانده بود، برای درمان او در ازای طلب وفاداری‌اش استفاده کرد.

کان همچنین قول داد که نژاد شوکان را به وضعیت مطلوب برگرداند و سانتورها را تبعید کند و گورو این پیشنهاد را پذیرفت و با قراردادن مهر سلطنتی خود بر روی جسد یک سرباز شوکان، مرگ او را جعل کرد. اکنون او بار دیگر برای شائو کان می‌جنگد.

جکس (Jax) – فقط نسخه‌ی Unchained

جکس در نبرد با اتحاد مرگبار شکست خورد و به‌عنوان یک خدمتکار شستشوی مغزی شده برای اوناگا احیا شد. با کمک روح لیو کانگ و ارمَک، او از کنترل ذهن خود آزاد می‌شود و به مبارزه با پادشاه اژدها می‌پیوندد. حالا این زمان تلافی است.

جکس همانند دیگر شخصیت‌های انحصاری نسخه‌ی Unchained، ظاهر و حرکت خود را از بازی Deadly Alliance حفظ کرده است.

کیتانا (Kitana) – فقط نسخه‌ی Unchained

کیتانا نیز مانند جکس در جنگ با اتحاد مرگبار کشته شد و به محافظ شخصی و انتقام‌جو اوناگا تبدیل شد و تا زمانی که روح لیو کانگ و ارمک به او کمک کرد تا کنترل اعمالش را دوباره به دست بگیرد، به اجرای دستورهای او می‌پرداخت.

هنگامی که پس از شکست اوناگا به ادینیا برمی‌گردد، با بِلیز مواجه می‌شود. او از خطر جدیدی می‌گوید که تمام قلمروها را تهدید می‌کند و او باید نیروهای خیر را برای مبارزه با این تهدید جمع کند. تا این لحظه، کیتانا کاملاً از جنگ مداوم خسته شده و می‌پرسد که چه زمانی همه چیز تمام خواهد شد. بلیز به او اطمینان می‌دهد که نبردها به‌زودی تمام خواهند شد…

فراست (Frost) – فقط نسخه‌ی Unchained

ساب زیرو، فراست را در خرابه‌های باستانی در اوت‌ورلد قرار داد، اما به‌نوعی شاگرد او به زندگی ادامه می‌دهد. او معتقد است که ساب زیرو مدال یخی را از او دزدیده و او را به حال خود رها کرده است و اگر از نبرد با پادشاه اژدها جان سالم به در ببرد، سزای آن را پرداخت خواهد کرد.

فراست به معبد لین کوی بازمی‌گردد و شروع به تجربه توهمات ساب زیرو می‌کند. او چندین جنگجوی لین کویی را به خاطر ارباب قدیمی‌اش می‌کشد. هنگامی که ساب زیرو در نهایت برمی‌گردد، او فراست را در یک تابوت یخی منجمد می‌کند و آن را مهروموم می‌کند.

بِلیز (Blaze) – فقط نسخه‌ی Unchained

بلیز برای هزاران سال، مبارزان تمام قلمروها را زیر نظر داشته و یک‌بار خالقش پیش‌بینی کرده که روزی مبارزان بیش از حد قوی می‌شوند و باعث پایان همه چیز می‌شوند، مگر اینکه قبل از آن متوقف شوند. بلیز قرار بود در لحظه مناسب پسران خالق خود را بیدار کند زیرا آن‌ها افرادی هستند که می‌توانند جلوی آرماگدون را بگیرند.

سال‌ها پیش، بلیز دستگیر و مجبور به محافظت از تخم اژدهای اوناگا شد. حالا که اوناگا آمده و یک‌بار دیگر رفته، بلیز آزاد است تا کار اصلی‌اش را ادامه دهد اما متوجه می‌شود که مبارزان در حال حاضر بسیار قدرتمند هستند و یکی از برادران از خواب بیدار شده است. بلیز به دنبال بیدار کردن برادر دیگر است و آماده می‌شود تا مبارزان مختلف را به نبرد نهایی بکشاند.

اوناگا (Onaga) – غولآخر غیرقابل‌بازی

پادشاه اژدها آخرین غولآخر بازی Deception است و بعد از چند بازی که مبارزه با غولآخر آن‌ها سطحی بود، این قطعاً بازگشت به ریشه‌های آثار کلاسیک مورتال کامبت است. او کاملاً همچون شائو کان نیست، اما بازندگانی مثل شیناک را هم اصلاً نمی‌توان با او مقایسه کرد. اوناگا بسیار بزرگ است، مانند یک بولدوزر خشن ضربه می‌زند، می‌تواند یک‌عالمه شما را مجازات کند و هیچ‌چیز بهتر از این نیست که شما را به خارهای اطراف زمین مخصوص خودش بکوبد.

به دلایلی، اوناگا کامیدوگو را درست در اطراف میدان مبارزه نگه می‌دارد. اگر آن‌ها را بشکنید یا او را به انجام این کار ترغیب کنید، او برای چند ثانیه مبهوت می‌شود و شما با بهترین کمبو خود می‌توانید آسیبی به او وارد کنید. او می‌تواند بسیار سرسخت باشد اما در نهایت باید شکست بخورد و وقتی شکست بخورد، منفجر می‌شود.

پایان‌بندی داستان شخصیت‌ها مشابه همان سبک پایان‌بندی‌های Deadly Alliance است، با این تفاوت که این بار به جای رِیدن، شوجینکو اغلب آن‌ها را روایت می‌کند. خبری از کات‌سین‌های انیمیشن‌شده به همراه صداپیشگی نیست.

بازی Mortal Kombat: Unchained شایسته یک یا دو پاراگراف مختص خود است زیرا پورت بسیار قانع کننده‌ای از نسخه‌ی کنسولی بازی است. در حالی که این نسخه با نرخ فریم پایین‌تری اجرا می‌شود و گرافیک آن افت کرده است، تمام محتویات نسخه اصلی از جمله بخش Konquest در آن وجود دارد. Unchained یکی از چشمگیرترین پورت‌های PSP است که من تاکنون دیده‌ام و حیف است که هیچ نسخه دیجیتالی از آن را روی PS Vita منتشر و اجرا نشد. بازی Mortal Kombat: Unchained در سال ۲۰۰۶ و در حوالی همان‌ دوره‌ای که بازی مورتال کامبت آرماگدون روی کنسول‌های خانگی عرضه شد، به انتشار رسید.

اگر می‌خواهید Deception را بازی کنید، نسخه پلی‌استیشن ۲ احتمالاً بهترین انتخاب شما است چراکه طرح کنترلر آن برای این بازی‌ها بهتر عمل می‌کند. نسخه ایکس‌باکس روی ایکس‌باکس ۳۶۰ تقریباً بدون نقص اجرا می‌شود، هرچند که D – Pad ممکن است باعث سردرد شود. اگر توانایی بازی کردن مورتال کامبت با کنترلر گیم‌کیوب را دارید، فکر می‌کنم بتوانید به این نسخه هم فکر کنید، اما واقعاً توصیه می‌کنم که این کار را نکنید.

در آمریکا یک نسخه‌ی کالکتورز ادیشن از این بازی برای کنسول‌های پلی‌استیشن ۲ و ایکس‌باکس منتشر شد. این نسخه‌ها شامل یک دیسک پاداش شامل ویژگی‌های مختلف پشت‌صحنه و یک نسخه شبیه‌سازی ‌شده از بازی اصلی مورتال کامبت آرکید هستند. من این دیسک پاداش را ندارم اما بر اساس آنچه خوانده‌ام، این نسخه‌ی شبیه‌سازی شده سریع‌تر از نسخه‌ی آرکید اصلی اجرا می‌شود و به همین خاطر مشکلاتی را به همراه دارد.

بازی Mortal Kombat: Deception یکی دیگر از عناوین موفق استودیو میدوِی و یک پیشرفت بزرگ نسبت به بازی Deadly Alliance بود. با اینکه من طرفدار پروپاقرص موتور مبارزه‌ای این بازی‌های مورتال کامبت سه‌بعدی دوران پلی‌استیشن ۲ نیستم، Deception تجربه‌ای بسیار قابل‌توجه را ارائه می‌کرد و با اختلاف بهترین بازی از سه‌گانه مورتال کامبت در دوران پلی‌استیشن ۲ است. حال پیش از آنکه به سراغ آرماگدون برویم، بد نیست نگاهی به یک بازی اکشن دیگر از مورتال کامبت بیندازیم. یک بازی اکشنی که برخلاف تجربه‌های دو بازی قبلی نه‌تنها فاجعه نیست، بلکه اثری شایسته است.

Mortal Kombat: Shaolin Monks

بعد از فاجعه‌هایی مثل Mortal Kombat Mythologies: Sub-Zero و Mortal Kombat: Special Forces، اگر استودیو میدوی هرگز به سراغ ساخت یک نسخه‌ی فرعی اکشن دیگر از مورتال کامبت نمی‌رفت، من فکر نمی‌کنم که کسی آن‌ها را سرزنش می‌کرد. با این وجود، در سال ۲۰۰۵ آن‌ها یک‌بار دیگر با بازی مورتال کامبت: راهبان شائولین (Mortal Kombat: Shaolin Monks)  شانس خود را امتحان کردند.

این بازی به‌صورت مشترک توسط شعبه‌های شیکاگو، سن دیگو و لس‌آنجلس (شعبه لس‌آنجلس در گذشته با نام Paradox Development شناخته می‌شد و بازی‌هایی مثل Thrill Kill و Backyard Wrestling را ساخته است) استودیو میدوِی توسعه داده شده است. بازی مورتال کامبت: راهبان شائولین همه را شگفت‌زده کرد چون این بار ماحصل تلاش آن‌ها یک بازی خوب بود.

بازی Mortal Kombat: Shaolin Monks یک اثر بیتم‌آپ/ اکشن ماجراجویی با حضور لیو کانگ و کونگ لائو، جنگجویان معبد لوتوس سفید، است که همه ما آن‌ها را می‌شناسیم و دوست داریم. داستان بازی در انتهای اولین بازی مورتال کامبت آغاز می‌شود و کلیت مورتال کامبت ۲ را پوشش می‌دهد، هر چند که این بازی در زمینه مبارزات، رویکرد نسبتاً گسترده‌ای دارد. در Shaolin Monks، لیو کانگ و کونگ لائو این فرصت را دارند با تمام آدم‌های بد بجنگند و آن‌ها را به شیوه‌های وحشتناکی به قتل برسانند بدون اینکه تأثیری در داستان اصلی سری داشته باشد.

Mortal Kombat: Shaolin Monks-001

در صورتی که فراموش کردید داستان چگونه پیش می‌رود، در اینجا خلاصه‌ای از داستان را مشاهده می‌کنید: لیو کانگ در مسابقات مورتال کامبت پیروز می‌شود و با Kung Lao (که در داستان اصلی حضور نداشت) از جزیره شنگ سونگ فرار می‌کند. راهبان و بقیه جنگجویان زمین برای جشن به آکادمی وو شی (Wu Shi Academy) برمی‌گردند اما آکادمی توسط نیروهای اوت‌ورلد به آتش کشیده می‌شود و سونیا بلید به اوت‌ورلد برده می‌شود زیرا او تنها شخصیت زن حاضر در آن زمان است! پس از این حمله، لیو کانگ و کونگ لائو به اوت‌ورلد می‌روند تا تمام افراد بد را شکست دهند و یک‌بار دیگر ارث‌رلم را نجات دهند.

شخصیت‌‌پردازی لیو کانگ و کونگ لائو نسبتاً با بازی‌های قبلی متفاوت است یا حداقل در بازی‌های قبلی کمتر درباره‌ی شخصیت آن‌ها صحبت شده است. در Shaolin Monks، هر دو راهب گمنام مانند نوجوانان کم‌سن‌وسال و ساده‌لوحی عمل می‌کنند که دائماً درباره‌ی همه چیز بحث می‌کنند (مثلاً لیو کانگ اصرار دارد که کیتانا دوست‌دختر او نیست!) و به طور خاص شخصیت کونگ لائو به طور کامل تغییر کرده است. کونگ لائو که سابقاً یک راهب صلح‌دوست بود و به افتخار اهمیت نمی‌داد و تنها زمانی که مجبور بود، مبارزه می‌کرد، حالا به موفقیت لیو کانگ در مسابقات مورتال کامبت حسادت می‌کند و می‌خواهد خودش قهرمان بزرگ باشد و دست از صحبت درباره‌ی افتخار گذاشتن به اجدادش دست نمی‌کشد.

همه شخصیت‌های دیگر هم کاملاً شبیه خودشان عمل نمی‌کنند. اسکورپیون باوجوداینکه در مورتال کامبت  آدم خوبی است و تنها می‌خواهد بداند که چرا ساب زیرو با وجود مرگ در دستان اسکورپیون در اولین مسابقه هنوز زنده است، سعی می‌کند لیو کانگ و کونگ لائو را بکشد و میلینا و رپتایل علی‌رغم اینکه دقیقاً هیچ‌وقت در خط داستانی رسمی با هم تعامل ندارند، در اینجا «جدانشدنی» توصیف می‌شوند.

گیم‌پلی Shaolin Monks نسبتاً ساده است. لیو کانگ و/یا کونگ لائو (بستگی به انتخاب بازیکن دارد و اینکه تک‌نفره یا دونفره بازی می‌کنید) استیج‌های مورتال کامبت و مورتال کامبت ۲ را پشت سر می‌گذارند، از تله‌ها دوری می‌کنند، از سکوها و مانع‌های مختلفی عبور می‌کنند و تعداد زیادی از شیاطین، تارکاتان‌ها، کشیش‌های سایه شنگ سونگ (که بسیار عوضی هستند، چون نمی‌توان آن‌ها را پرتاب کرد و فیتالیتی روی آن‌ها اثر نمی‌گذارد)، زامبی‌ها و دیگر دشمنان را شکست می‌دهند. کشتن دشمنان سلامتی شما را بازیابی می‌کند و به شما EXP می‌دهد تا بتوانید از آن برای کمبو و ارتقا حرکات ویژه استفاده کنید و هر چه کمبوهای شما طولانی‌تر باشند، EXP بیشتری به دست می‌آورید.

Mortal Kombat: Shaolin Monks-002

گاهی اوقات غولآخری هم وجود دارد که باید با او مبارزه کنید و اگر زنده بمانید، مهارت جدیدی به دست می‌آورید که به شما اجازه می‌دهد به مناطق جدید وارد شوید. این مهارت‌ها شامل چیزهایی مانند پرش‌های بلند و پرش دوتایی متوالی، بالارفتن از دیوار و “Fist of Ruin” است که به شما اجازه می‌دهد این مجسمه‌های غول‌پیکر را که در همه‌جای بازی می‌بینید، خرد کنید یا سپرهای دشمن را بشکنید. همان‌طور که سنت مورتال کامبت حکم می‌کند، اکثر مبارزات با این غولآخرها بسیار سخت هستند.

به همین خاطر همه‌ چیز به‌آسانی پیش نمی‌رود و کار شما دشوار خواهد بود. هرکدام از غولآخر حیله‌گری منحصر‌به‌فرد خود را دارند. برای مثال، میلینا و جِید می‌توانند شما را به تله‌های اطراف محیط مسابقه هدایت کنند، رپتایل می‌تواند نامرئی شود و باراکا هم در مقابل تمامی حمله‌ها مصون است مگر اینکه موفق شوید که او را با سلاح در حالت گیجی ببرید و سپس از طریق یک سکانس Test Your Might همان سلاح گفته شده را به سمت صورتش پرتاب کنید. در انتهای بازی هم شما باید پشت‌سرهم با شنگ سونگ، کینتارو و شائو کان مبارزه کنید که فکر نکنم نیاز باشد که من به شما بگویم که چقدر دشوار خواهد بود.

چک‌پوینت‌های بازی هم می‌توانند تا حدودی بی‌رحم باشند. برای مثال: وقتی به مخفیگاه رپتایل می‌رسید، باید با استفاده از قدرت پلتفرمینگ (که به‌خودی‌خود کمی بد اما نسبتاً بخشنده است) یک مار غول‌پیکر را بکشید تا سپس با خود رپتایل بجنگید و خط سلامتی شما در این بین پر نمی‌شود. اگر به رپتایل باختید – که اگر اولین‌بار است که بازی می‌کنید اصلاً چنین چیزی بعید نیست – باید دوباره آن مار را بکشید. حال تصور کنید که چنین چیزی برای آن نبرد پایانی که در برابر شنگ سونگ و کینتارو و شائو کان انجام می‌دهید هم صدق می‌کند. یعنی اگر به نبرد به شائو کان برسید و او شما را شکست داد، دوباره باید از شنگ سونگ شروع کنید. فقط می‌توانم برایتان آرزوی موفقیت کنم.

این بازی ۱۸ سال پیش منتشر شد و اکثر توسعه‌دهندگان هنوز به طور کامل به سازوکار مناسبی برای چک‌پوینت‌ها نرسیده بودند اما تکرار یک بخش به این صورت هنوز هم بسیار آزار‌دهنده است. نقاط ذخیره نیز کم هستند و فاصله‌ی بین آن‌ها زیاد است. اگرچه اگر بخواهید بازی را رها کنید، هیچ‌چیز مانع بازگشت شما به نقطه ذخیره قبلی نمی‌شود.

در حالی که گله‌هایی درباره‌ی برخی دیگر از جنبه‌های بازی Shaolin Monks وجود دارد، سیستم اصلی مبارزات بازی بسیار سرگرم‌کننده و بسیار رضایت‌بخش است. شما می‌توانید در هر جهتی حمله کنید، کمبوهای مختلف را اجرا کنید، دشمن را بین لیو کانگ و کونگ لائو بیندازید تا بتوانید کمبوهای بزرگ‌تر را اجرا کنید و دشمنان را در خطرات محیطی مختلف قرار دهید. گاهی اوقات، راهبان می‌توانند سلاح‌هایی را بردارند که دفاع حریف روی آن‌ها اثری ندارد و آسیب زیادی به دشمنان وارد می‌کنند اما پس از مدتی کوتاه می‌شکنند.

Mortal Kombat: Shaolin Monks-004

مرگ‌های محیطی به شما EXP نمی‌دهند اما راه مؤثری برای کم‌کردن تعداد دشمنان هستند و اغلب برای معماها و رازها استفاده می‌شوند. برخی از آن‌ها نیز بسیار خنده‌دار هستند. برای مثال، منجنیق‌های خارج از آکادمی وو شی می‌توانند تارکاتان‌ها را به فضا پرتاب کنند، و درختان استیج Living Forest زامبی‌ها (یا خود شما اگر بسیار نزدیک آن‌ها شوید) را می‌خورند یا آن‌ها را مانند عروسک‌های پارچه‌ای به اطراف پرت می‌کنند.

دکمه‌های اصلی کنترلر برای حمله‌های عادی و پرش در نظر گرفته شده است و برای اجرای حرکت‌های ویژه باید دکمه‌ی R1 (در ایکس‌باکس RT) را نگه دارید و یکی از دکمه‌های حمله معمولی را فشار دهید. برای اجرای حرکت‌های ویژه به نوار آبی‌رنگ انرژی نیاز دارید اما این بار نوار انرژی به‌صورت خودکار پر می‌شود. دفاع‌کردن که با تریگر یا ماشه سمت چپ یا L2 انجام می‌شود هم از نوار انرژی استفاده می‌کند. R2 یا دکمه سیاه برای پرتاب‌کردن استفاده می‌شود، و دکمه L1 حرکت گیج‌کننده‌ای است که به شما اجازه می‌دهد یک فیتالیتی را پس از پر شدن نوار مخصوص فیتالیتی خود انجام دهید.

هر شخصیت چندین فیتالیتی دارد، اگرچه بازی در ارائه آن‌ها کاملاً خسیس است و به احتمال زیاد شما از یکی که کمترین زمان را می‌گیرد، استفاده خواهید کرد. بعضی از آن‌ها مثل خرگوش قاتل کونگ لائو و آن فیتالیتی لیو کانگ که تمام اعضای بدن دشمن را می‌شکند، یکی دو بار سرگرم‌کننده هستند اما به‌خصوص در حالت کوآپ (دونفره) تمایل دارید تا هر چه سریع‌تر به بازی ادامه دهید چراکه حرکت در طول فیتالیتی‌ها متوقف می‌شود.

بازی Shaolin Monks یک حرکت تمام‌کننده‌ی جدید به نام Multality را هم معرفی کرده است که چند حریف را بلافاصله می‌کشد و حجم قابل‌توجهی از خط سلامتی شما را هم بازیابی می‌کند (اجرای فیتالیتی به شما EXP خوبی می‌دهد اما خط سلامتی شما را بازیابی نمی‌کند). بروتالیتی‌ها هم همچنان در بازی وجود دارند اما کارکرد و ساختار آن‌ها کمی فرق کرده است. با اجرای بروتالیتی، حمله‌های شما برای مدتی قوی‌تر خواهد بود و صفحه‌ به رنگ قرمز در می‌آید.

Mortal Kombat: Shaolin Monks-006

در حالی که شما می‌توانید به‌تنهایی Shaolin Monks را تجربه کنید و اوقات خوشی داشته باشید اما به‌وضوح این بازی برای تجربه‌ی کوآپ دونفره‌ طراحی شده است و این کلید لذت‌بردن واقعی از بازی است. حالت تک‌نفره می‌تواند تا حدی ناامیدکننده باشد زیرا شما دوستی ندارید که برخی از دشمنان را از شما دور نگه دارد و سیستم مبارزه زمانی لذت‌بخش‌تر می‌شود که بتوانید دشمنان را به سمت یکدیگر پرتاب کنید و کمبوهای بزرگ‌تری بسازید و برای ضربات کو آپ امتیاز بیشتری کسب کنید. لیو کانگ و کونگ لائو حتی می‌توانند برای حملات ویژه‌ای که آسیب بیشتری وارد می‌کنند، همکاری کنند.

در حالت کو آپ، لیو کانگ و کونگ لائو یک نوار سلامتی مشترک دارند که بالای صفحه را می‌گیرد و هر دو در صورت خالی‌شدن کامل آن می‌میرند. به دلایلی، هنگامی که برای اولین‌بار انجام فیتالیتی‌ها را یاد می‌گیرید، تنها اولین بازیکنی که در واقع فیتالیتی را اجرا کند، آن را یاد می‌گیرد (بعد از آن، ورودی نحوه‌ی اجرای فیتالیتی فقط در لیست حرکت آن بازیکن نشان داده می‌شود) و دیگری باید تمام حرکت‌های تمام‌کننده‌ی خود را پیدا کند. همچنین اهرم‌هایی در محیط وجود دارند که تنها با استفاده از دو بازیکن می‌توان آن‌ها را فعال کرد. بدیهی است که هیچ یک از مناطقی که از طریق این اهرم‌ها قابل‌دسترسی هستند، برای پیشروی در بازی ضروری نیستند اما به هر حال اگر تک‌نفره بازی کنید، آن‌ها را از دست می‌دهید.

صحبت از چیزهای بازکردنی شد، می‌توانم بگویم که تعداد زیادی از آن‌ها در این بازی وجود دارند. البته این یک بازی مورتال کامبت است و چنین چیزی برای آن طبیعی محسوب می‌شود. در هر منطقه از بازی یک راز وجود دارد که عموماً به‌صورت یک سکه یین – یانگ قرمز قابل جمع‌آوری ظاهر می‌شود. رسیدن به بیشتر این موارد نیازمند ترفندهای مختلفی است؛ مانند پرتاب دشمنان به سمت اشیا محیطی خاص یا شلیک پرتابه‌ها به سمت ماه (جدی می‌گویم) یا صرفاً بازگشت به عقب هنگامی که مهارت‌های جدیدی یاد گرفته‌اید.

بسیاری از این آیتم‌های بازکردنی فقط طراحی‌های هنری مفهومی هستند یا برخی دیگر از چیزهایی که هیچکس به آن‌ها اهمیت نمی‌دهد اما برخی دیگر از آن‌ها شامل استیج‌ها یا شخصیت‌های جدیدی برای Shaolin Monk در حالت Versus یا حتی فیتالیتی‌های جدید هستند. گاهی اوقات ممکن است با شخصیت‌های دیگر مورتال کامبت مانند کابال (قبل از اینکه ماسک معروفش را بر چهره داشته باشد) مواجه شوید که توسط گروهی از سربازان نژاد شوکان در Wasteland زندانی شده و به طرز عجیبی شبیه گلن دانتزیگ با یک ریش‌بزی به نظر می‌رسد.

Mortal Kombat: Shaolin Monks-003

اگر بازی را با لیو کانگ یا کونگ لائو شکست دهید، به ترتیب شخصیت‌هایی اسکورپیون یا ساب‌زیرو برای شما باز خواهند شد. بله، شما می‌توانید در این صورت بازی Shaolin Monks را در نقش اسکورپیون و ساب زیرو تجربه کنید و آن‌ها حرکات ویژه‌ و فیتالیتی‌های مخصوص خود را دارند. با این حال، آن‌ها دیالوگ‌های مخصوص خودشان را ندارند. این ممکن است چیز بدی باشد یا نباشد. مدتی پس از انتشار این بازی، صحبت‌هایی مبنی بر ساخت دنباله‌ای با حضور اسکورپیون و ساب زیرو (که ظاهراً مورتال کامبت: آتش و یخ نام داشت) به گوش می‌رسید اما این موضوع هرگز محقق نشد چرا که استودیو میدوِی در سال ۲۰۰۸ شعبه‌ی لس‌آنجلس خود را تعطیل کرد.

اگر برای باز کردن قفل این دو شخصیت صبر ندارید، نینجاها هم تقریباً مثل هر چیز دیگری در بازی از جمله نسخه‌ی Midway Arcade Treasures 2  بازی مورتال کامبت ۲، با کدهای تقلب باز خواهند شد. زمانی را به یاد می‌آورید که مجبور نبودید ۲۰ دلار یا معادل آن به پول محلی خود را برای یک کد تقلب پرداخت کنید تا همه چیز در یک بازی باز شود؟ دوران خوبی بود. به هر حال برای باز کردن مورتال کامبت ۲ باید یک سری مراحل فرعی را برای اسموک در استیج Living Forest انجام دهید و پس از آن مورتال کامبت ۲ در بخش Kontent این بازی ظاهر می‌شود.

از آنجایی که این نسخه بر اساس نسخه‌ی Midway Arcade Treasures 2 است، همان مشکلات کنترلی آن نسخه را دارد که در آن فشردن دکمه شروع بازی را متوقف می‌کند؛ بنابراین شما با اسموک یا یک شخصیت تصادفی نمی‌توانید مبارزه کنید. همچنین نمی‌توانید سختی بازی را تغییر دهید اما از آنجایی که به هر حال تمام درجه‌های سختی در مورتال کامبت ۲ فقط مدت زمانی را در نظر می‌گیرد که هوش مصنوعی به سطح غیرممکنش برسد (!)، چندان هم اهمیت زیادی ندارد. ظاهراً باگ‌های گرافیکی و صوتی هم وجود دارند اما اگر نسخه اصلی آرکید را درست در کنار این نسخه نداشته باشید، احتمالاً متوجه این قضیه نخواهید شد.

به هر دلیلی، نسخه‌ی مربوط به ریجن PAL‌ (منطقه اروپا، نیوزلند، استرالیا، خاورمیانه، هند و آفریقای جنوبی) این بازی برای کنسول پلی‌استیشن ۲ به‌طورکلی مورتال کامبت ۲ را حذف می‌کند و به جای آن ۵۰ هزار EXP دریافت می‌کنید. کد تقلب هم روی این نسخه کار نمی‌کند. من فرض می‌کنم که آن‌ها باید به‌نوعی دچار نقص فنی شده باشند، احتمالاً به حالت ۵۰ هرتزی بازی‌ در نسخه‌ی PAL ارتباط دارد. با این حال، بر خلاف آنچه در اینترنت گفته می‌شود، نسخه PAL این بازی برای کنسول ایکس‌باکس شامل مورتال کامبت ۲ می‌شود و کد تقلب هم به‌خوبی در آن انجام می‌شود. من خودم آن را تست کرده‌ام و چند دور مورتال کامبت را در Shaolin Monks روی یک کنسول PAL بازی کردم؛ بنابراین این یک شایعه بوده که می‌توانیم آن را کنار بگذاریم.

Mortal Kombat: Shaolin Monks-005

بازی Shaolin Monks شامل یک حالت ۲ نفره Versus است اما با توجه به این که مورتال کامبت ۲ هم در دیسک این بازی گنجانده شده است (البته به‌استثنای دیسک‌های نسخه‌ی PAL کنسول پلی‌استیشن ۲)، نمی‌دانم چرا کسی بخواهد این حالت را تجربه کند. این حالت همچون یک بازی مبارزه‌ای سه‌بعدی ساده است و واقعاً چیزی نیست که بتوان درباره‌ی آن چیز خاصی نوشت. حداقل می‌توانید برخی از شخصیت‌ها را از حالت داستانی باز کنید تا با آن‌ها در این حالت بازی کنید.

هر دو نسخه‌ی پلی‌استیشن ۲ و ایکس‌باکس اورجینال بازی Mortal Kombat: Shaolin Monks بسیار خوب هستند و هرکدام از آن‌ها را که تهیه کنید، اشتباه نکرده‌اید. نسخه‌ی ایکس‌باکس مزیت گرافیکی نسبتاً قابل‌توجهی دارد، همان‌طور که معمولاً در مورد بازی‌های مولتی پلتفرم آن نسل این‌گونه بود اما نحوه‌ی کنترل بازی روی کنترلر مایکروسافت کمی از نحوه‌ی کنترل بازی در پلی‌استیشن ۲ ناخوشایندتر است. با این حال، گیم‌پلی در هر دو نسخه بسیار خوب است.

البته احتمالاً فکر می‌کنید که تمام این حرف‌ها درباره‌ی نحوه‌ی کنترل بازی در ایکس‌باکس اورجینال در حال حاضر بی‌ربط است زیرا شما می‌توانید آن را روی ایکس‌باکس ۳۶۰ یا یکی از ایکس‌باکس‌های جدیدتر بازی کنید و از کنترلرهای آن‌ها استفاده کنید، درست است؟ نه، متأسفانه این‌گونه نیست. به دلایل نامشخصی، Shaolin Monks هرگز با ایکس‌باکس ۳۶۰ یا هیچ یک از جانشینان آن سازگار نبوده و نخواهد بود. مردم در سال ۲۰۰۵ از این موضوع شکایت کردند و هنوز هم گاهی از آن گله دارند اما مایکروسافت هیچ‌گاه نام Shaolin Monks را به فهرست آثاری که با قابلیت پشتیبانی از بازی‌های نسل قبل سازگاری دارند، اضافه نکرد. به احتمال زیاد عدم حضور این بازی در این فهرست‌ها ناشی از مشکل‌های مربوط به مجوز بازی باشد.

بازی Mortal Kombat: Shaolin Monks به‌خوبی مورد استقبال طرفداران قرار گرفت، هر چند به آن فروش و موفقیتی دست پیدا نکرد که استودیو میدوِی انتظارش را داشت. سه سال پس از انتشار این بازی، این بازی یک میلیون نسخه فروخته بود. با این حال، این بازی به اثری کلاسیک تبدیل شد که همواره توسط بازیکن‌ها و سازندگانش به نیکی یاد می‌شود. اِد بون چندین بار اعلام کرده که عاشق Shaolin Monks است و دوست دارد شاهد انتشار مجدد نسخه‌ی HD آن باشد؛ بنابراین شاید هنوز هم فرصتی برای طرفداران مورتال کامبت وجود داشته باشد تا نسخه‌ای از این بازی را ببینند که نیازی به استفاده از شبیه‌ساز پلی‌استیشن ۲ یا رفتن به سراغ کنسول‌های قدیمی خود که احتمالاً در کمد خاک گرفته‌اند، نداشته باشند.

Mortal Kombat: Armageddon

پایان کار فرا رسیده است. البته نه پایان این سری مقالات بلکه پایان مورتال کامبت‌های قدیمی. تا پایان سال ۲۰۰۶، نسل ششم کنسول‌های بازی تقریباً به پایان رسیده بود – ایکس‌باکس ۳۶۰ حدود یک سال قبل عرضه شده بود و پلی‌استیشن ۳ و نینتندو Wii تنها چند هفته تا عرضه فاصله داشتند. مورتال کامبت هنوز آمادگی کامل برای پشت سر گذاشتن پلی‌استیشن ۲ و ایکس‌باکس اورجینال را نداشت، حداقل نه بدون عرضه‌ی یک بازی دیگر. چیزی که در آن دوران می‌دانستیم، این پایان مورتال کامبت بود،  خداحافظی با تمام شخصیت‌ها و خط داستانی آن‌ها. وقتی مورتال کامبت به‌ناچار HD شد، چیزی کاملاً متفاوت بود.

«مورتال کامبت: آرماگدون» (Mortal Kombat: Armageddon) یکی دیگر آن بازی‌های سری مورتال کامبت بود که مانند MK Trilogy قصد داشت یک بازی رؤیایی را با بیش‌ترین تعداد شخصیت‌ها برای طرفداران مورتال کامبت ارائه کند. نسخه‌ی پلی‌استیشن ۲ و ایکس‌باکس این بازی دارای ۶۲ شخصیت قابل‌بازی بود. این شامل تمام شخصیت‌هایی است که تا به حال در یک بازی مبارزه‌ای مورتال کامبت حضور داشته‌اند، به جز کامیلیون که تنها در نسخه Wii (که در ماه مه ۲۰۰۷ منتشر شد و شامل کنترل‌های حرکتی بود) ظاهر می‌شود.

Mortal Kombat: Armageddon-001

مهم نیست که آن‌ بعضی از شخصیت‌ها چقدر کم‌اهمیت یا حتی منفور باشند، آن‌ها در این بازی حضور دارند و شما می‌توانید با آن‌ها به تجربه‌ی بازی بپردازید. هر شخصیتی که در بازی‌های قبلی مرده بود، در اینجا حضور دارد. همه غولآخرها هم در مورتال کامبت آرماگدون هستند. حتی موتارو هم توانسته به آن را پیدا کند، هرچند که از یک سانتور (موجودی نیمه‌انسان و نیمه اسب) به یک مینوتور (موجودی با سر گاو و بدن انسان) تبدیل شده است. این تغییر به‌عنوان نفرینی که توسط نژاد شوکان سانتور وارد شده، توضیح داده می‌شود.

این تعداد شخصیت به نظر رؤیایی می‌رسد، درست است؟ حالا ممکن است برایتان این پرسش به وجود بیاید که شعبه شیکاگو استودیو میدوِی (Midway Chicago) چگونه موفق شده با این همه شخصیت تعادل را برقرار کند و هرکدام از شخصیت‌ها را متمایز بسازد. پاسخ این است که آن‌ها واقعاً چنین کاری را انجام نداده‌اند. در حالی که برخی از شخصیت‌ها به‌صورت آبجکتیو بهتر از بقیه هستند، بیشتر شخصیت‌ها تمایز چندانی با هم دیگر ندارند. همه‌ی شخصیت‌ها حالا تنها یک سبک مبارزه غیرمسلحانه و یک سبک مسلحانه دارند که ساده‌سازی خوبی است اما بسیاری از سبک‌های مبارزه قدیمی به‌طورکلی به شخصیت‌های جدید منتقل شده‌اند؛ بنابراین حس خاصی از دژاوو در اینجا احساس می‌شود. از طرف دیگر، همه حالا تعداد قابل‌توجهی حرکت ویژه دارند، بنابراین حتی هسو هائو و ماوادو هم دیگر کاملاً بی‌ارزش نیستند، هرچند هنوز تا حد زیادی بی‌ارزش هستند.

سیستم مبارزات بر اساس بازخورد بازیکنان بازی Deception تغییر کرده است. حالا می‌توانید کمبوهای هوایی و حرکت کمبوشکن را انجام دهید و با فشاردادن دکمه‌ی عقب و دفاع در موقع مناسب حملات حریف را دفع (Parry) کنید. به هر حال، تا به حال متوجه نشده بودم که بازی‌های مورتال کامبت باوجود اینکه بخش مهمی از گیم‌پلی بازی‌های مبارزه‌ای را تشکیل می‌دهند، هیچ‌وقت تا آن زمان حرکت wakeups نداشتند (حمله‌ای که فردی که کاملاً روی زمین افتاده می‌تواند بلافاصله انجام دهد). حتی نیازی به زمین‌خوردن هم ندارید، چرا که می‌توانید روی زمین بروید و از آنجا به هر نقطه‌ای حمله کنید. به نظر می‌رسد هوش مصنوعی به هر دلیلی دوست دارد این کار را انجام دهد.

Mortal Kombat: Armageddon-002

فیتالیتی‌های منحصر‌به‌فرد از بین رفته‌اند و به جای آن‌ها سیستمی با نام Kreate-A-Fatality جایگزین شده است. سیستم Kreate-A-Fatality به شما اجازه می‌دهد تا ده حرکت فیتالیتی (جداکردن قلب، جداکردن مغز، جداکردن بازو و غیره) را با هم متصل کنید و با یک حرکت تمام‌کننده مثل (جداکردن بدن، شکستن گردن، جداکردن ستون فقرات و چیزهایی ازاین‌قبیل) به پایان برسانید. از آنجایی که همه اساساً حرکات پایانی یکسانی دارند، Kreate-A-Fatality به‌سرعت قدیمی می‌شود. اگر به هر دلیلی حرکت تمام‌کننده را خراب کنید و نتوانید آن را به سرانجام برسید، اقدام شما فیتالیتی به حساب نمی‌آید و با توجه به اینکه هر حرکت در زنجیره ابتدایی فیتالیتی در هر کدام از بازی‌های قبلی یک حرکت تمام‌کننده محسوب می‌شد، کمی احمقانه به نظر می‌رسد.

با توجه به چیزی که من فهمیده‌ام، در ابتدا قرار بود هر کدام از شخصیت‌های اورجینال بازی فیتالیتی منحصر‌به‌فردی داشته باشند اما محدودیت‌های زمان و بودجه باعث شد تا به جای فیتالیتی‌های منحصر‌به‌فرد برای هر شخصیت، سیستم Kreate – A – Fatality برای همه‌ی شخصیت‌ها – و نه فقط شخصیت‌های سفارشی – استفاده شود. یک‌لحظه صبر کنید، شخصیت‌های سفارشی؟ اوه، بله. آرماگدون حالتی به نام Kreate – A – Fighter (یک مبارز خلق کنید) هم دارد.

Kreate – A – Fighter به شما اجازه می‌دهد تا به‌ازای هر پروفایل بازیکن یک شخصیت سفارشی بسازید. این گزینه‌ها به اندازه گزینه‌هایی که بازی‌های کشتی کج WWE Smackdown vs. RAW وجود دارند، گسترده نیست اما به اندازه کافی گزینه‌هایی برای تعیین لباس، نوع بدن و چهره‌های متفاوت وجود دارند که امکان خلق شخصیت‌های نسبتاً منحصر‌به‌فردی را فراهم می‌کنند. برای اهداف این مقاله، من فقط یک کونوایچی (نینجای زن) با لباس بنفش درست کردم اما شما می‌توانید شخصیت‌هایی از تارکاتان‌ها و ساوریان‌ها (Saurians) و خانم‌های پیر با پوست سبز با بال‌های خفاشی، دست‌های پنجه فلزی و کلاه وایکینگی بسازید. برای تمام قطعات سفارشی جالب باید سکه‌ی درون بازی را مصرف کنید بنابراین قبل از اینکه بتوانید خلاقیت خود را آزاد کنید، باید بتوانید سکه به دست آورید.

Mortal Kombat: Armageddon-003

بخش ساخت شخصیت

شما می‌توانید سبک‌های مبارزه خود را انتخاب و نام‌گذاری کنید و تمام حملات اصلی و حرکات ویژه خود را به آن‌ها اختصاص دهید که اکثر آن‌ها از دیگر شخصیت‌ها و مبارزهای اصلی بازی قرض گرفته شده‌اند. اگر می‌خواهید شخصیت عجیب‌وغریب شما از حرکت نیزه اسکورپیون استفاده کند یا مثل سکتور از سینه‌اش موشک شلیک کند، می‌توانید این کار را انجام دهید. در بخش بیوگرافی، حتی می‌توانید پایانی برای شخصیتی که خلق کرده‌اید، بنویسید.

داستان این بار کاملاً درباره‌ی نبرد آرماگدون است، آخرین نبرد تعیین‌کننده‌ بین جنگجویان نور و تاریکی. بیچاره موکپ، او فقط یک بازیگر موشن کپچر بود و حالا در نبرد نهایی بین خیر و شر می‌جنگد. مبارزان مورتال کامبت ظاهراً به‌قدری قدرتمند و زیاد شده‌اند که صرفاً وجود آن‌ها امنیت قلمروها را تهدید می‌کند و باید قبل از نابودی تمام قلمروها کاری کرد.

در حالی که مبارزان در دره‌ای در ادینیا با یکدیگر مبارزه می‌کنند، یک هرم غول‌پیکر از زمین بلند می‌شود و مبارزان سعی می‌کنند به بالای آن برسند. این هرم آرگوس (Pyramid of Argus) است، آخرین محافظ الدر گادها در برابر آرماگدون، و بالای سازه جایی است که عنصر آتش (بِلیز) انتظار می‌کشد. وظیفه بلیز این است که تا جایی که می‌تواند مبارزان را نابود کند تا از آرماگدون جلوگیری کند و قلمروها را نجات دهد. اگر کسی بتواند بلیز را شکست دهد، به قدرت یک خدا می‌رسد.

Mortal Kombat: Armageddon-004

صفحه انتخاب شخصیت بازی مورتال کامبت آرماگدون

از آنجایی که ۶۳ شخصیت قابل‌بازی در این بازی وجود دارد و اکثر آن‌ها بدون هیچ توضیحی درباره‌ی چرایی حضورشان در بازی حضور دارند (در واقع بازی بدون هیچ بیوگرافی برای شخصیت‌ها عرضه شد و تنها بیوگرافی تعداد کمی از آن‌ها بعداً در وب‌سایت استودیو میدوی در دسترس قرار گرفت)، من هم نمی‌خواهم برای همه‌ی شخصیت‌ها بیوگرافی بنویسم. در عوض، من فقط درباره‌ی شخصیت‌هایی صحبت خواهم کرد که با داستان اصلی بازی و جلوگیری از آرماگدون ارتباط دارند.

تاوِن (Taven):

او یکی از دو پسر آرگوس، خدای ادینیایی یعنی آرگوس، و دِلیا جادوگر است و قهرمان بخش Konquest این بازی است. قرن‌ها پیش، آرگوس تاوِن و برادرش دیگون را به خواب می‌برد و آن‌ها را در جایی از زمین قرار می‌دهد تا زمانی که آرماگدون قلمروها را تهدید می‌کند، توسط بلیز بیدار شوند.  این دو برادر قرار است تنها افرادی باشند که می‌توانند از به وقوع پیوستن پایان جهان جلوگیری کنند. در پایان Konquest، تاون بلیز را شکست می‌دهد و به یک خدای واقعی تبدیل می‌شود اما تنها باعث قدرتمندتر شدن مبارزان می‌شود. این پایان و پایان حالت آرکید او بعداً معلوم می‌شود که پایان اصلی و معیار نیست چراکه معلوم می‌شود که هم تاون و هم دیگون در نبرد آرماگدون شکست می‌خورند و شائو کان کسی است که بلیز را شکست می‌دهد.

تاون یک مبارز قدرتمند با کنترل بر آتش است که ظاهراً آن را از مادرش دلیا که به بانوی شعله معروف است، به ارث برده است. او با شمشیری که پدرش برایش باقی گذاشته مبارزه می‌کند، یکی از مصنوعاتی که باید بازیابی کند تا بتواند بلیز را شکست دهد (شیء دیگر زرهی است که مادرش برایش گذاشته). او به‌طورکلی خیلی هم جالب نیست، اما دیالوگ‌هایش در حالت Konquest گاهی می‌تواند به‌نوعی سرگرم‌کننده باشد چراکه اصلاً حوصله و وقت کافی برای مزخرفات شخصیت‌های مورتال کامبت را ندارد و این موضوع را به آن‌ها هم اطلاع می‌دهد.

دیگون (Daegon):

در صورتی که نمی‌توانید از این تصاویر متوجه شوید، برادر تاون به‌نوعی یک شیطان است. دیگون پیش از موعد از خواب بیدار شد چون اژدهای نگهبانش از خواب پرید و در نتیجه کمی دیوانه شد. او سپس توسط شیناک برای کشتن والدینش دستکاری شد و زمانی که اطلاعات موردنیازش را از آن‌ها گرفت، قبیله اژدهای سرخ را تشکیل داد. دیگون همچنین شمشیرها و زره‌های به‌جامانده از آرگوس و دلیا را به دست می‌آورد و در نهایت برای رویارویی با بلیز با برادرش می‌جنگد اما شکست می‌خورد.

دیگون نیز مانند برادرش از قدرت آتش در مبارزات استفاده می‌کند. او حتی معمولی‌تر از تاون است و جالب‌ترین نکته درباره‌ی او این است که نام او در ساخته‌های قبل از انتشار شامل باب و داگ بود.

بِلیز (Blaze):

بلیز از مدت‌ها پیش توسط دِلیا ساخته شد، او غولآخر بازی مورتال کامبت: آرماگدون است. بلیز در بالای هرم آرگوس منتظر است تا تاون او را نابود کند اما البته این اتفاق هرگز رخ نمی‌دهد و حتی اگر این اتفاق می‌افتاد، مبارزان به‌سادگی قدرتمندتر می‌شدند.

همان‌طور که انتظار می‌رود، بِلیز غولآخر نسبتاً سختی است و حتی در کمترین درجه‌ی سختی هم قادر به شکست‌دادن شما است. وقتی او را شکست می‌دهید، منفجر می‌شود (البته که این کار را می‌کند) و با یک پایان‌بندی نسبتاً ضعیف مواجه می‌شوید. با توجه به محدودیت‌های زمانی، تیم مورتال کامبت قادر به ساخت اسلایدهای پایان‌بندی کامل برای هر شخصیت نبود؛ بنابراین حالا در حالی که دوربین در اطراف شخصیت شما در حال انجام یک کاتا در بالای هرم است، تنها روایتی از اتفاقات را دریافت خواهید کرد.

Mortal Kombat: Armageddon-006

به‌طورکلی پایان‌بندی‌ها نسبتاً ناامیدکننده هستند و واضح است که نویسندگان برای رسیدن به نتیجه‌ای رضایت‌بخش در خط داستانی شخصیت‌ها با مشکلاتی مواجه بوده‌اند. تقریباً همه آن‌ها از یک فرمول پیروی می‌کنند که در آن شخصیت انتخابی شما قدرت بلیز را می‌گیرد و اتفاق عجیب یا احمقانه‌ای رخ می‌دهد و البته هیچ‌کدام از آن‌ها به جز بخشی از پایان‌بندی شخصیت شائو کان، پایان‌بندی اصلی و معیار نیستند. در کنار نردبان آرکید معمولی و در حالت Versus، یک حالت استقامتی هم وجود دارد که در واقع همان چیزی است که نامش هم به آن اشاره دارد. من به‌طورکلی طرفدار حالت‌های استقامتی نیستم.

حالت Konquest این بار بسیار سرگرم‌کننده است. دیگر شبیه‌ساز تمرین و پیاده‌روی باشکوهی که در Deception دیده بودیم، وجود ندارد، این حالت در حال حاضر در اصل مثل یک نسخه‌ی ضعیف‌تر از Shaolin Monks است. بازی به اندازه Shaolin Monks سخت نیست، تاون نمی‌تواند بپرد و تله‌های مرگ بسیار زیادی وجود دارد اما شکست‌دادن گروه‌هایی از دشمنان به اندازه کافی سرگرم‌کننده است. تهدیدهای محیطی مختلفی وجود دارند که می‌توانید دشمنان را به آن‌ها بکوبید و گاهی اوقات تاون سلاحی برمی‌دارد و گروه افراد شر را از بین می‌برد. این بخش واقعاً راضی‌کننده است.

دشمنان اصلی با حرکات ویژه تاون همخوانی ندارند. گلوله آتشین او درست از میان گروهی از افراد عبور می‌کند و آن‌ها را بلافاصله می‌کشد. شما همچنین می‌توانید بر روی دشمنانی که گیج شده‌اند، یک فیتالیتی انجام دهید، اگرچه من کاملاً مطمئن نیستم که این کار علاوه بر اینکه جذاب به نظر می‌رسد، هدفی خاصی دیگری داشته باشد.

Mortal Kombat: Armageddon-005

تاون در جریان این حالت با چندین شخصیت معروف مورتال کامبت مواجه می‌شود که تقریباً همه‌ی آن‌ها او را برای مبارزه به چالش می‌کشند، حتی اگر بعداً با او دوست شوند. حالت Konquest در واقع تنها بخشی از آرماگدون است که کمی به خط داستانی شخصیت‌ها می‌پردازد و اهمیت می‌دهد و باید دید افرادی مثل اسکورپیون و ساب زیرو به چه سرنوشتی دچار می‌شوند. (اسکورپیون بعد از اینکه قبیله‌اش را به‌عنوان اشباح احیا کردند، از الدر گادها عصبانی است و ساب زیرو تلاش می‌کند روح نوب سایبات را از فساد پاک کند).

حالت Konquest برای یک بازی به این سبک طولانی است و چیزهای جمع‌کردنی زیادی در آن برای پیدا کردن وجود دارد. صندوقچه‌های گنج معمول وجود دارند که شامل چیزهایی مانند استیج‌ها و لباس‌های جایگزین هستند. علاوه بر این، ۶۰ عتیقه در مراحل این حالت پراکنده شده‌اند و پیدا کردن همه‌ی آن‌ها همه چیز را در حالت Krypt باز می‌کند.

برخلاف Deception، در واقع مجبور نیستید تمام صندوقچه‌ها را پیدا کنید، چراکه تنها چیزهایی که بدون بازی کردن Konquest نمی‌توانید آن‌ها را باز کنید، شخصیت‌ها (Meat، Taven، Daegon و Blaze) هستند. بقیه آیتم‌ها را می‌توانید با سکه‌های دریافتی درون بازی خریداری کنید. اگرچه، ممکن است بخواهید مقداری پول نقد برای بخش‌ها و حرکات سیستم ساخت شخصیت (Kreate-A-Fighter) ذخیره کنید.

مینی گیم آرماگدون، «موتور کامبت» (Motor Kombat) نام دارد؛ یک تقلید متوسط و معمولی از ماریو کارت که در آن شخصیت‌های مورتال کامبت با وسایل نقلیه شخصی خود حرکت می‌کنند و با حملات ویژه منحصر‌به‌فردی یکدیگر را منفجر می‌کنند (البته بعضی از آن‌ها فقط یک سپر یا تقویت‌کننده سرعت اضافی دارند که به‌نوعی افتضاح است).

مسیرهای مسابقه در «موتور کامبت» در مقایسه با ماریو کارت یا کراش تیم ریسینگ بسیار معمولی و سطحی هستند اما حداقل می‌توانید حریفان را به تله‌های مرگ مختلف بیندازید. همچنین اگر به هر دلیلی می‌خواهید آن را چندنفره بازی کنید، یک حالت اسپلیت اسکرین چهارنفره (تنها دو بازیکن در نسخه پلی‌استیشن ۲) وجود دارد. موتور کامبت هم به‌صورت آنلاین قابل‌بازی بود، البته به جز نسخه Wii که بازی آنلاین را به‌کلی حذف کرد. راستش را بخواهید، آرماگدون می‌توانست از تلاش بیشتری در زمینه‌های دیگر استفاده کند، بنابراین آن‌ها باید بیشتر روی بازی اصلی تمرکز می‌کردند و اگر می‌خواستند بازی دارای مینی گیم باشد، می‌توانستند فقط Puzzle Kombat یا Chess Kombat را نگه دارند.

Mortal Kombat: Armageddon-007

در حالی که تیم توسعه‌دهنده‌ی مورتال کامبت به‌وضوح می‌خواست آرماگدون یک اثر پایانی بزرگ برای مورتال کامبت باشد اما متأسفانه نتیجه نهایی سطحی‌تر از چیزی بود که آن‌ها در نظر داشتند. در حالی که تعداد زیادی شخصیت وجود دارد، اکثر آن‌ها تفاوت بسیار کمی با هم دارند و اساساً از یکدیگر غیرقابل‌تشخیص نیستند. هیچکس بیوگرافی درون بازی ندارد. Kreate – A – Fatality یک جایگزین ضعیف برای مرگ‌های منحصر‌به‌فرد هر شخصیت است. پایان‌بندی‌ها بدون زرق‌وبرق و خسته‌کننده هستند. به نظر می‌رسد که به‌ شکل عجیبی در توسعه‌ی بازی عجله شده و زودتر از موعد عرضه شده است.

تا سال ۲۰۰۶، استودیو «میدوی گیمز» (Midway Games) با مشکلات مالی جدی و زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کرد و پول زیادی را هدر دادند؛ بنابراین بودجه آرماگدون به‌وضوح محدود بود. مورتال کامبت پرفروش‌ترین سری بازی میدوی و تنها مجموعه‌ای بود که شاید بتواند کمی این ضررها را جبران کند و احتمالاً باید در آن فشار زیادی روی تیم سازنده‌ی بازی وجود داشت تا آرماگدون برای فصل تعطیلات سال ۲۰۰۶ در وضعیت قابل‌بازی قرار گیرد. تیم توسعه‌دهنده‌ی بازی موفق به انجام این کار شد، حتی اگر هزینه‌ی این کار حذف بعضی از ویژگی‌های خاص بازی و انتشار یک محصول ضعیف و ناقص‌تر باشد. نسخه ایکس‌باکس هیچ‌گاه در سرزمین‌های PAL منتشر نشد؛ احتمالاً به خاطر نگرانی از بودجه.

آرماگدون پس از عرضه نقدهای نسبتاً متوسطی دریافت کرد (از مجله رسمی پلی‌استیشن نمره بسیار بد ۱۰ / ۳ را گرفت) و با اینکه در پایان سال جایزه «بهترین بازی ایکس‌باکس اورجینال در سال ۲۰۰۶» را از مجله رسمی ایکس‌باکس دریافت کرد، به‌صورت کلی چندان موردتوجه قرار نگرفت و به‌خوبی از آن یاد نشد. اکس باکس اورجینال در همان لحظه‌ای که ایکس‌باکس ۳۶۰ عرضه شد، توسط مایکروسافت کشته شد تا رقابت چندانی وجود نداشته باشد اما در سال ۲۰۰۶ هنوز هم بازی‌های قابل‌قبولی مانند Marvel Ultimate Alliance، TOCA Race Driver ۳، Scarface: World is Yours، Black، Tomb Raider: Legend و به‌خصوص OutRun 2006: Coast 2 Coast  برای آن منتشر شده بودند. من نمی‌دانم که بین همه‌ی آن‌ها بازی‌ها چگونه آرماگدون انتخاب شد. حتی اگر بازی‌هایی را که به‌صورت مشترک برای ایکس‌باکس اورجینال و ایکس‌باکس ۳۶۰ منتشر شدند، کنار بگذاریم، هنوز بازی‌هایی مثل Race Driver، Scarface، Black و OutRun وجود داشت که بهتر از آرماگدون بودند.

آرماگدون همچنین موفق به کسب جایزه «بهترین بازی مبارزه‌ای سال ۲۰۰۶» در مراسم جوایز معتبر بازی‌های ویدئویی اسپایک (Spike Video Game Awards) شد. متأسفانه یادم نمی‌آید که در سال ۲۰۰۶ چه بازی‌های مبارزه‌ای دیگری منتشر شد؛ بگذارید دقیق‌تر نگاه کنیم. در آن سال Virtua Fighter 5 در بازارهای ژاپنی عرضه شد اما تا سال ۲۰۰۷ خبری از عرضه جهانی آن نبود و به همین خاطر به نظرم در اینجا حساب نمی‌شود. همچنین پورت کنسولی The King of Fighters NeoWave هم که در سال ۲۰۰۴ عرضه شده بود، در این سال به انتشار رسید که البته از نسخه‌های تحسین‌برانگیز کینگ آو فایترز نبود و نقدهایی منفی دریافت کرد زیرا چیز جدیدی به این مجموعه اضافه نکرد. با این حال، حتی همان هم بسیار بهتر از مورتال کامبت آرماگدون بود. دیگر چه چیزی بود؟ نسخه‌ی آرکید بازی Tekken 5: Dark Resurrection هم خارج از ژاپن در فوریه ۲۰۰۶ به همراه پورت عالی PSP آن عرضه شد. می‌دانم که همیشه این جوایز می‌تواند بحث‌برانگیز و سلیقه‌ای باشد اما با وجود این بازی‌ها انتخاب مورتال کامبت آرماگدون واقعاً عجیب است.

حوالی سال ۲۰۰۷، اِد بون شروع به بیان سرنخ‌هایی از بازی بعدی مورتال کامبت کرد. طبق گفته‌ی او، این یک بازنگری کامل، برداشتی تاریک‌تر، خشن‌تر و جدی‌تر از مورتال کامبت بود که ظاهراً از سبک گیرز آو وار (!) الهام گرفته شده بود. همچنین شایعاتی وجود داشت مبنی بر اینکه اسکورپیون و ساب زیرو تنها شخصیت‌های بازگشتی آن خواهند بود. اگرچه در حال حاضر نمی‌توانم چیزی پیدا کنم که این ادعا را تأیید کند که اد بون یا شخص دیگری در تیم توسعه‌دهنده‌ی مورتال کامبت واقعاً این حرف را زده است. مورتال کامبت در سال ۲۰۰۸ با اولین حرکت خود به سمت دنیای HD‌ برگشت اما قطعاً چیزی شبیه به آن اثری نبود که اد بون به آن اشاره کرده بود.

منبع: ۳rdvoicegaming | ۱۲۳

صفحه‌ی اصلی بازی دیجی‌کالا مگ | اخبار بازی، تریلرهای بازی، گیم‌پلی، بررسی بازی، راهنمای خرید کنسول بازی


کنسول بازی سونی مدل PlayStation 5 ظرفیت 825 گیگابایت ریجن 1200 آسیا

کنسول بازی مایکروسافت مدل XBOX SERIES S ظرفیت 512 گیگابایت

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه