فیلم «نوسفراتو» صد ساله شد؛ همچنان ترسناک است

۲۷ فروردین ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۹ دقیقه
نوسفراتو

دقیقا صد سال پیش بود، در ماه مارس سال ۱۹۲۲، که سینماروهای برلینی به تماشای فیلم «نوسفراتو» از فریدریش ویلهلم مورنائو رفتند و نظاره‌گر آن صحنه‌ای بودند که کنت ارلوک به یک‌باره در تابوت بلند می‌شود. آن سینماروهای بی‌خبر احتمالا اولین افرادی در تاریخ سینمای ترسناک بودند که از ترس از جای خود پریدند. آن‌ها قطعا شاهد ظهور اولین موجود ترسناک سینما بودند. این شاهکار صامت که اقتباسی غیررسمی از رمان «دراکولا» از برام استوکر است (به همین دلیل نام کنت را به جای دراکولا، ارلوک گذاشته‌اند)، از نظر دستاوردهای فنی و قواعد گونه فیلم‌های ترسناک، دست به پیشتازی‌هایی زد که حتی در فیلم‌های ترسناک امروز هم استفاده می‌شوند. ولی مهم‌ترین دستاورد فیلم، خلق شمایل ماندگار ارلوک با بازی ماکس شرک بود. او به قول کریستینا ماساچسی نویسنده (در کتاب «نوسفراتو: سمفونی وحشت)، «اولین خون‌آشام بود، پدر تمام موجودات نامیرایی که در گوشه و کنارهای تاریک پرده سینما می‌خزند.»

او همچنین یکی از معدود هیولاهایی است که همه سریع شناسایی می‌کنند، حتی اگر تنها سایه‌اش را ببینند. مورنائو آن قامت خمیده او را حتی به صورت سایه هم نشان می دهد. و شما به محض این‌که سر طاس و گنبدی شکل، گوش‌های نوک‌تیز، شانه‌های قوز کرده، بدن نحیف و انگشتان کشیده‌ی او را می‌بینید، می‌دانید که به دام افتاده‌اید. بعد از آن است که صورت نزار و رنگ‌پریده‌ی او هویدا می‌شود. ارلوک با ابروهای پرپشت، چشمان گود افتاده، دماغی منقارشکل و دو دندان بزرگ و تیز در وسط دهان، بیشتر شبیه حیوان است تا انسان. ظاهر او بسیار متفاوت با خون‌آشام‌هایی است که بعدا روی پرده‌ی سینما دیدیم. به قول کوین جکسون نویسنده و محقق، ارلوک احتمالا «عجیب‌ترین و کریه‌ترین شخصیت اصلی مرد در تاریخ سینما باشد.»

اعتبار بخش عمده‌ای از این عجیب بودن را باید به آلبین گرائو، تهیه‌کننده‌ی «نوسفراتو» داد. او که دانشجوی رشته‌ی علوم غریبه بود، در مقاله‌ای ادعا کرد که در طول جنگ جهانی اول، یک کشاورز صربستانی به او گفته است که پیشتر با یک خون‌آشام مواجه شده است. کشاورز گفته بود: «قبل از این جنگ لعنتی، من رومانی بودم. می‌توانی بگویی این خرافات است و بخندی. ولی به خدا قسم می‌خورم که من خودم آن نامیرای وحشتاک، یا نوسفراتو را دیدم. آن‌جا به آن‌ها خون‌آشام می‌گویند.» در سال ۱۹۲۱، گرائو یک استودیو فیلمسازی مستقل به نام پرانا فیلم راه‌ انداخت، ولی رابطه‌ی نزدیکی هم با مورنائو داشت و طراح نوسفراتو شد. گرائو که می‌دید هیچ فیلم خون‌آشامی دیگری برای الگو گرفتن وجود ندارد، به یک چیز کاملا جدید فکر کرد، به همین دلیل شروع کرد به طراحی ارلوک. طرح اولیه‌ای که از ارلوک کشید حتی از چیزی که در نسخه‌ی نهایی فیلم حضور دارد هم ترسناک‌تر بود.

ماساچسی در این‌باره می‌گوید: «گرائو از همان اول پروژه می‌دانست خون‌آشام‌ باید چه شکلی باشد. او تنها چند عنصر محدود از رمان استوکر برداشت، مواردی مثل گوش‌های نوک‌تیز و دماغ عقابی. خودش در طراحی نوسفراتو خیلی سعی کرد به سراغ نامیراهای ادبیات محلی کشورهای شرق اروپا برود. ارلوک موجودی شبیه یک جانور موذی است، از بودن در کنار موش‌ها بیشتر از مجاورت انسان‌ها لذت می‌برد.»

بعضی از مفسران ادعا کرده‌اند که این طراحی «موذی شکل» ماهیتی ضدیهودی دارد. جی هابرمن، منتقد فیلمی که در زمینه بازنمایی یهودیان در دنیای هنر تخصص دارد، در مقاله‌ای که در سال ۲۰۲۰ نوشته این نکته را مطرح می‌کند که «ارلوک یک موجود باستانی و بسیار قدرتمند است، یک جور جانور جونده انسان‌نما که با زیردستانش به شکل مرموزی ارتباط برقرار می‌کند، و این روش مخصوص شامل چند حرف یهودی و ستاره‌ی داوود می‌شود.» هابرمن همچنین معتقد است نوسفراتو شاید بازنمایی از ترس اولیه جوامع نسبت به «گسترش خارجی‌ها» باشد، مساله‌ای که لزوما تنها در مورد یهودی‌ها نیست.

گروهی دیگر هم ادعا کرده‌اند که طراحی موش‌مانند و ناخوشایند ارلوک شاید ارتباط‌هایی با آسیب‌های جنگ داشته باشد. گرائو این جنگ و بلای مهم‌ دیگری به نام همه‌گیری آنفلوانزای اسپانیایی را در یک صحنه از فیلم نشان می‌دهد. در جایی که یک کشتی از ترنسیلوانیا عازم آلمان شده است، موش‌های حامل طاعون در کشتی هستند و ارلوک هم کنار آن‌هاست.

گریم و لباس هولناک ارلوک قطعا نقش زیادی در افزایش تاثیرگذاری فیلم دارند، ولی نکته‌ی کلیدی بازی شرک است. با آن سکوت مرموز و حرکات کند و خشک، او خیلی خوب یک غرابت گوتیک را به این شخصیت اضافه می‌کند. او در مقایسه با خیلی هم‌بازی‌هایش، بازی ظریف‌تر و خوددارانه‌تری دارد. دلیل این بازی درخشان این است که شرک نه تنها روی صحنه، بلکه پشت صحنه هم در نقش خون‌آشام باقی می‌ماند. این چندان تعجب‌برانگیز نیست، چون شرک در تئاتر و سینما بازی‌های درخشان زیادی داشت. کیم نیومن، از پیشکسوتان سینمای ترسناک و نویسنده‌ی مجموعه رمان‌های خون‌آشامی «آنو دراکولا»، در این باره می‌گوید: «با یک فیلم صامت طرف هستیم، به همین دلیل شرک نمی‌تواند مثل بلا لوگوسی (بازیگر کلاسیک فیلم‌های ترسناک) با لهجه‌ی خاصی صحبت کند. از گفت‌وگوهای رمان برام استوکر هم نمی‌تواند استفاده کند. او تنها با استفاده از ظاهرش باید هولناکی خود را نشان دهد. و ارلوک هولناک‌ترین خون‌آشام موجود است.»

لهجه‌ی لوگوسی که نیومن هم به آن اشاره می‌کند را جهان برای اولین بار در سال ۱۹۳۱ شنید، زمانی که او در فیلم هالیوودی «دراکولا» به کارگردانی تاد براونینگ بازی کرد. از آن زمان به بعد، ما هر وقت به خون‌آشام‌ها فکر می‌کنیم، مرتب او را پیش چشم خود می‌بینیم: با آن آهنگ کلام مجارستانی‌اش، موهای سیاه روغن زده‌اش، پاپیونش و آن شنل فوق‌العاده پرسروصدایش. دراکولای مودب اغواگر لوگوسی روی بازیگران بی‌شماری تاثیر گذاشت، از کریستوفر لی و فیلم‌های همر (مجموع فیلم‌های ترسناکی که استودیو فیلمسازی همر فیلم با بازی کریستوفر لی تولید کرد) گرفته تا آدام سندلر که در فیلم‌های انیمیشن «هتل ترنسیلوانیا» در نقش دراکولا صداپیشگی کرد. ولی اگرچه تفسیر رمانتیکی که لوگوسی از دراکولا داشت از بقیه‌ی همتایانش تاثیرگذارتر بود، ولی سایه‌ی شوم ارلوک همیشه بر سر این زیرگونه‌ی سینمایی دیده می‌شود. استیسی ابوت، استاد دانشگاه و نویسنده‌ی کتاب «آخرالزمان نامیرایان: خون‌آشام‌ها و زامبی‌ها در قرن ۲۱»، در این زمینه می‌گوید: «در خون‌آشام‌های سینمایی دو جریان دیده می‌شود. از یک طرف خون‌آشام جذاب و فریبنده‌ی بلا لوگوسی را دارید، ولی از طرف دیگر ارلوک در قالب یک خون‌آشام خوفناک و طاعون زده همیشه حضور دارد و خبر از مرگ و بیماری می‌دهد. اگر واقعا می‌خواهید هیولاسیرتی خون‌آشام را درک کنید، باید به سراغ ارلوک بروید.»

از آن ارلوک به بعد، نوادگان او به شکل‌های مختلف حضور داشتند، از لاشخورهای ترسناک «من افسانه هستم» گرفته تا خون‌خوارهای یغماگر فیلم «تیغ ۲». نمونه‌های دیگر هم زیاد هستند: خون‌آشام‌های سریال «دگردیسی»، هیولای رنگ‌پریده‌ی فیلم «هزارتوی پن» دل‌تورو، آقازاده‌های لبخند بر لب«هیس» که ترسناک‌ترین قسمت سریال «بافی قاتل خون‌آشام‌ها» است. نکته‌ی جالب این است که داگ جونز که در نقش یکی از آقازاده‌های «هیس»، هیولای رنگ پریده‌ی «هزارتوی پن» و یکی از هیولاهای «دگردیسی» بازی کرده است، بعدا در نسخه‌ی بازسازی «نوسفراتو» در سال ۲۰۱۶، در نقش ارلوک بازی کرد.

افسوس که این بازسازی هنوز به مرحله‌ی اکران نرسیده و در زیرزمین قصر ترنسیلوانیا مهر و مهوم شده است. اما می‌توانیم به سراغ نسخه‌ی ۱۹۷۹ ورنر هرتسوک از «نوسفراتو» برویم. او اگرچه نام کنت را دوباره همان دراکولا گذاشت، ولی به ظاهر ارلوک کاملا وفادار ماند. اخیرا هم رابرت اگرز که با فیلم‌هایی چون «جادوگر» و «فانوس دریایی» به شهرت زیادی رسیده، برای ساخت یک بازسازی از «نوسفراتو» با بازی آنیا تیلور-جوی ابراز علاقه کرده است.

معلوم نیست این فیلم به مرحله‌ی تولید می‌رسد یا خیر، ولی نکته‌ی خارق‌العاده این است که با وجود تمام این بازسازی‌ها، نسخه‌ی اصلی مورنائو همچنان یک فیلم دراکولایی اساسی است. و اگر شما به دنبال یک بازسازی هستید، چرا اسم فیلم خود را «نوسفراتو‌» می‌گذارید؟ چرا اسمش را همان «دراکولا» نمی‌گذارید؟ پاسخ این است که تصویر ارلوک به حدی قدرتمند است که با وجود این که او در اصل یک دراکولا است، موفق شده خود را از ماهیت دراکولا جدا کند. نیومن در این‌باره می‌گوید: «هیچ مجموعه‌ی دیگری را به خاطر نمی‌آورم که در همان اوایل ظهورش، این‌گونه به دو قسمت تقسیم شده باشد. اتفاق عجیبی است، ولی این یک نسخه‌ی مشخص به یک هویت جدا رسیده و خودش منبع الهام بازسازی‌های دیگری شده است.»

ارلوک تنها منبع الهام فیلم‌های خون‌آشامی نبوده است. در مجموعه بهاره سال ۲۰۲۲ نشان تجاری ویکتور و رولف که در صنعت مد فعال است، طراحان آلمانی این نشان به تقلید از ارلوک، طرح‌هایی با شانه‌های بلند، دکمه‌های تا بالا بسته و پنجه‌های بلند ارائه دادند. حتی این بحث وجود دارد که اگرچه  شخصیت‌های زن‌فریبی که بعد از لوگوسی ظهور کردند به یکی از شخصیت‌های ثابت فیلم‌های ترسناک تبدیل شدند، ولی ارلوک طاس و خلوت‌نشین هم منجر به  خلق ابرشرورهایی چون لکس لوتر (یکی از شرورهای کامیک‌های دی‌سی) و ارنست استاورو بلوفلد (یکی از شرورهای مطرح فیلم‌های «جیمز باند») شده است.

می‌توانید بگویید الان دیگر به لطف آثار کمدی چون «هتل ترنسیلوانیا»، دندان‌‌های دراکولا کشیده شده است. در حقیقت، الان دراکولا ابرستاره‌ای شده که توسط خیلی از مخاطبان به هجو کشیده شده است. ولی ارلوک هم‌چنان یک گزینه جایگزین سرد و خشک‌تر است، یک ضدقهرمان در سایه که هنوز در آن حد روح خود را نفروخته است. نیومن در این‌باره می‌گوید: «فیلم «دراکولا» براونینگ بر اساس یک نمایش برادوی ساخته شده بود که خود لوگوسی ستاره‌اش بود، پرسه زدن دراکولا در اتاق پذیرایی و گپ‌های مودبانه با دیگران، همه از آن نمایش الهام گرفته شده‌اند. ولی شما هیچ‌وقت نمی‌گذارید موجودی مثل ارلوک وارد اتاق پذیرایی‌تان شود. هیچ‌وقت با او وارد مزه‌پرانی نمی‌شوید. اگر پشت در خانه‌تان باشد، شما فقط جیغ می‌زنید و فرار می‌کنید.»

نوسفراتو ۲

ارلوک با وجود این که اهریمنی از ماوراءلطبیعه است، ولی با این‌حال یک عنصر ترحم برانگیز در وجود خود دارد. به قول ماساچسی، «او هم به شدت ترسناک است و هم در عین حال، سیمای بسیار غمگینی دارد.» اولین بار که او را می‌بینیم تنها در قصر در حال نابودی‌اش سر می‌کند، خبری از زنان خون‌آشامی نیست که کنار دراکولای اصلی هستند. در اوایل فیلم، ارلوک به اندازه‌ای که دوست دارد گردن هوتر (قهرمان اصلی فیلم) را گاز بگیرد، تمایل دارد با او هم‌صحبت شود. او به هوتر می‌گوید: «دوست عزیز من، بهتر نیست کنار هم بنشینیم. تا طلوع خورشید خیلی مانده و من آن موقع مجبورم بخوابم.» سپس، بعدا که ارلوک به شهر محل زندگی هوتر در آلمان می‌رود، او را می‌بینیم که تنها و بی‌کس، از پشت نرده‌های پنجره به وطن جدیدش خیره شده است، دوباره به اندازه‌ی زمان زندگی در قصر، تنها است. ابوت در این‌باره می‌گوید: «می‌توان گفت او در ماهیت خودش اسیر شده است. در دنیای سینما، خون‌آشام بودن دو حالت دارد. در یک حالت، خون‌آشام همیشه جوان و جذاب می‌ماند. در حالت دیگر، هراس ناشی از جاودانگی او را خسته و درمانده کرده است.»

به افتخار صد سالگی کنت ارلوک، بیایید نوشیدنی قرمزی به یاد او بنوشیم. درست است، او چندش‌آور و خون‌ریز و طاعون‌زده است، ولی غم‌انگیز هم هست. به قول نیومن: «رمان‌های آنو دراکولا همه درباره‌ی یک جامعه مملو از خون‌آشام‌ها هستند. ولی من دوست داشتم یک خون‌آشام‌ هم لحاظ کنم که ماهیتی فراتر از صورت رنگ‌پریده دارد. من از کنت ارلوک استفاده کردم، چون خیلی خوب روی شخصیت می‌نشست. حتی در جامعه خون‌‌آشام‌ها هم کسی دوست ندارد با او هم‌کلام شود.»

منبع: BBC Culture

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۲ دیدگاه
  1. Avatar Setareh

    این چیش ترسناکه

  2. Avatar Erfan

    من موندم کجای این ترسناک بود
    اصلا ترسناک نبود
    داستانش هم که خیلی سطحی بود

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه