فیلم‌های دنباله‌دار سیلوستر استالونه از بدترین تا بهترین
سیلوستر استالونه یکی از محبوب‌ترین ستارگان اکشن تاریخ است و موفقیت‌های قابل توجه دیگری در زمینه درام و کمدی داشته اما کدام یک از فرنچایزهای او واقعا بهترین است؟ استالونه از فیلم موفق راکی گرفته تا اکشن فوق‌العاده بی‌مصرف‌ها، در برجسته‌ترین فیلم‌های چند دهه گذشته به‌عنوان نقش اصلی بازی کرده است. البته مانند هر ستاره دیگری، برخی از فعالیت‌های سینمایی او موفق‌تر از باقی بوده‌اند.
اگرچه او بیشتر به خاطر فرانچایزهای خود به شهرت رسیده است اما بسیاری از فیلم‌های برجسته استالونه هرگز دنباله‌ای نداشته‌اند. آثار کلاسیک اکشنی مانند تانگو و پول نقد، کبرا، صخره نورد، متخصص و خرابکار، دیگر تکرار نشدند و استالونه هرگز شخصیت‌های شاخصی مانند ماریون کبرتی را دوباره بازی نکرد. استالونه به دلیل فیلم‌ها و شخصیت‌های متفاوتش، طرفداران زیادی دارد اما شاید بتوان گفت هنوز بسیاری از افراد او را بیشتر به خاطر فیلم‌هایی که دنباله دارند و در نهایت یک فرانچایز ایجاد کردند، به خاطر می‌آورند.
- ۱۵ فیلم علمی-تخیلی استیم‌پانک برتر که باید ببینید
- ۶ شخصیت مارول که رایان گاسلینگ برای بازی کردن آن‌ها بی‌نقص است
- بلید رانر؛ ۱۲ حقیقت ناگفته از فیلم علمی-تخیلی جریان‌ساز ریدلی اسکات
ستارگان هالیوود اغلب بر اساس شایستگی سری‌هایی که نقش اصلی آن‌ها هستند، شناخته می‌شوند. این اتفاق روندی است که هنوز در عصر مدرن هم مشاهده می‌شود، مانند وین دیزل در فیلم سریع و خشمگین و وقایع‌نگاری ریدیک یا رابرت داونی جونیور در شرلوک هلمز و دنیای سینمایی مارول. مهم نیست که استالونه در چند فیلم تکی حضور داشته است. او همچنان به دلیل پرکارترین شخصیت‌هایش مشهور است. با در نظر گرفتن تمام این‌ها، بد نیست نگاهی به تمام فرانچایزهای سیلوستر استالونه بیاندازیم.
۴. نقشه‌ی فرار (Escape Plan)
فرانچایز نقشه‌ی فرار با فیلمی خوب در سال ۲۰۱۳ شروع شد که در آن استالونه با دوست قدیمی و رقیب سینمایی خود، آرنولد شوارتزنگر روی پرده سینما رفت. داستان درباره‌ی یک کارشناس امنیتی با بازی استالونه است که مجبور می‌شود از یک زندان تقریبا غیرقابل نفوذ فرار کند. اولین فیلم نقشه فرار، هیچ چیز جدیدی برای ارائه در این ژانر نداشت اما آن‌قدر سرگرم‌کننده بود تا در گیشه خارج از کشور به موفقیت قابل توجهی برسد. نقشه‌ی فرار در حال حاضر امتیاز ۵۰ در سایت راتن تومیتوز دارد که خود گواهی بر متوسط بودن این فیلم است اما به طور کلی می‌توان گفت که فیلمی هیجان‌انگیز و جذاب محسوب می‌شود.
متأسفانه دو فیلم بعدی به جای اینکه بر اساس فرض اولیه ساخته شوند، از نظر کیفیت کلی، افت کردند. نقشه فرار ۲: هادس، با بودجه‌ای ۲۰ میلیون دلاری (کمتر از نصف بودجه فیلم قبلی) تولید شد و تنها به صورت سینمایی و در بازارهای بین‌المللی منتخب اکران گردید و سپس مستقیما به صورت ویدیویی در ایالات متحده منتشر شد که شاید تصمیم مناسبی به نظر می‌رسید، چرا که منتقدان به طرز بی‌رحمانه‌ای این فیلم را نقد کرند و نقشه‌ی فرار ۲، امتیاز ۸ را در سایت راتن تومیتوز دریافت کرد و خود استالونه هم از آن به‌عنوان افتضاح‌ترین فیلمی که در آن حضور داشته است یاد کرد. کرتیس جکسون ملقب به ۵۰ سنت و دیو باتیستا که هر دو سابقه‌ی همکاری با استالونه را داشتند، تمام سعی خود را کردند تا نتیجه‌ی ضعیف نقشه‌ی فرار ۲ را جبران کنند و در فیلم سوم این فرانچایز یعنی نقشه فرار ۳: ایستگاه شیطان که با ۳٫۶ میلیون دلار تولید شد، ایفای نقش کردند اما تلاش‌های آن‌ها فایده‌ای نداشت. این آثار فاقد ارزش نیستند و منصفانه بخواهیم بگوییم سرگرم‌کننده هستند اما به طور کلی، فرانچایز نقشه فرار حتی سایه‌ای از فیلم‌هایی که باعث شهرت استالونه شدند هم محسوب نمی‌شود.
۳. رمبو (Rambo)
با توجه به موفقیت فیلم نخستین خون و امتیازات متوسط فیلم‌های بعدی این سری، باید این بحث را مطرح کرد که رمبو سزاوار جایگاه بالاتری در این لیست است. به هر حال شخصیت جان رمبو یکی از مشهورترین قهرمانان اکشن تمام دوران است و بهترین فیلم‌های رمبو بر انواع فیلم‌های بعدی، برنامه‌های تلویزیونی، بازی‌های ویدیویی و سایر رسانه‌ها بسیار تأثیرگذار بود. سربند، نحوه‌ی تیراندازی، کمربند و بیان غم‌انگیز شخصیت او فوق‌العاده جذاب هستند. شکی نیست که نخستین خون، فیلمی عالی و ترکیبی از اکشن با یک داستان تند و احساسی درباره تنهایی، تراژدی و سوءاستفاده از قدرت است.
رمبو به‌عنوان یک فرانچایز کلی، تا حدی ناامید‌کننده است. مطمئنا بعد از فیلم اول، آثار خوبی وجود داشته است. از مهم‌ترین آن‌ها می‌توان به رمبو ۳ اشاره کرد که ساده‌ترین و خاص‌ترین نسخه این فرانچایز است. هم‌چنین رمبو ۲۰۰۸ به دلیل سکانس‌های اکشن وحشیانه و لحن تلخ مؤثرش، ستایش شد. با این وجود، حتی آن دو فیلم هم مشکلات زیادی دارند. رمبو ۲۰۰۸ دقیقا به اندازه طرفدارانش، منتقدان زیادی دارد که بسیاری از آن‌ها پس از اکران فیلم، آن را به دلیل تکرار نوع خشونت بلاعوضی که نخستین خون به طرز ماهرانه‌ای به نمایش گذاشت، نقد کردند. رمبو ۳ در عین سرگرم‌کننده بودن، بیشتر محلی برای عرض اندام استالونه است تا سوار تانک و هلیکوپتر شود و اثر جذاب و قانع کننده‌ای نیست.
آثاری مانند رمبو: نخستین خون ۲ و آخرین خون هم پس از انتشار به دلیل نگارش ضعیف، بازی بد، روایت‌های نامناسب فرهنگی و نبود جهت‌گیری کلی، به‌شدت نقد شدند. جان رمبو شخصیت فوق‌العاده‌ای است و گاهی اوقات در مرکز داستان‌های بزرگ و صحنه‌های اکشن، خوش درخشیده است. با این حال، پتانسیل فرانچایز رمبو با وجود تأثیرگذاری آن، به طور متناوب کاهش پیدا کرده است و باقی فیلم‌ها بیشتر از این که لحظات خوب فیلم اول را تکرار کنند، آن را لکه‌دار نموده‌اند.
۲. بی‌مصرف‌ها (The Expendables)
فرانچایز بی‌مصرف‌ها مانند نقشه فرار، چیز جدیدی به ژانر اکشن اضافه نمی‌کند. با این حال برخلاف نقشه‌ی فرار، این اتفاق به نفع این فرانچایز تمام می‌شود. هنگامی که اولین فیلم بی‌مصرف‌ها در سال ۲۰۱۰ منتشر شد، بسیاری از افراد آن را یادآور دوران اوج فیلم‌های اکشن در دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی می‌دانستند. استالونه نقش اصلی این فیلم بود اما در مجموع، گروه سرسختی متشکل از ستارگان دیگری مانند شوارتزنگر، بروس ویلیس، جیسون استاتهام، جت لی، دولف لوندگرن، ژان کلود ون دام، هریسون فورد، چاک نوریس، وسلی اسنایپس، آنتونیو باندراس و میکی رورک هم در کنار او حضور داشتند.
فیلم بی‌مصرف‌ها یک شاهکار است و دقیقا بر اساس طرح خود عمل می‌کند؛ ارائه اثری اکشن، سرگرم‌کننده و شیک با بازیگرانی ستاره و محبوب و نمایش فیلمی که خاطرات زمانی را بازسازی کند که فیلم‌های اکشن بر گیشه حاکم بودند. بی‌مصرف‌ها یک فیلم خوب و هیجان‌انگیز در این ژانر است و بی‌مصرف‌ها ۲ همه چیز فیلم اول را با ستاره‌های بیشتر، انفجارهای بزرگ‌تر و حتی اکشن خلاقانه‌تر تکرار می‌کند. بی‌مصرف‌ها ۳ به جذابیت آثار قبلی نیست اما باز هم پروژه‌ای سرگرم‌کننده است. به نظر می‌رسد بی‌مصرف‌ها ۴ می‌تواند با حضور استعدادهای تازه و یک پیچش ساختاری متفاوت، این فرانچایز را احیا کند.
آیا فیلمی در فرانچایز بی‌مصرف‌ها وجود دارد که به اندازه فیلم نخستین خون خوب باشد؟ خیر. با این وجود، به طور کلی، این مجموعه بسیار موفق‌تر از مجموعه رمبو است. هر سه فیلم بی‌مصرف‌ها جذاب و هیجان‌انگیز هستند و در آن‌ها مجموعه‌ای از استعدادهای اکشن به صورتی یکپارچه سعی دارند تا شاهکاری قابل تحسین بیافریند. شاید عجیب به نظر برسد که یک ستاره بزرگ مانند استالونه یکی از بهترین فرانچایزهای خود را فقط یک دهه پیش آغاز کرده است اما به هر حال، بی‌مصرف‌ها گواهی بر جذابیت ماندگار او برای مخاطبان است.
۱. راکی (Rocky)
هیچ وقت نباید درباره‌ی اینکه بزرگ‌ترین فرانچایز استالونه چیست بحث کرد. در قلمرو سینمای مدرن، سری راکی یکی از دوست‌داشتنی‌ترین و نمادین‌ترین فیلم‌هایی است که تا به حال ساخته شده است. فیلم اول یک شاهکار (برنده اسکار) از نظر روایی و توسعه‌ی شخصیت‌هایی ظریف است. اگرچه راکی ۲ و ۳ و ۴، در کل به اندازه‌ی نسخه‌ی اصلی قوی نیستند اما همه داستان‌هایی هیجان‌انگیز درباره‌ی پشتکار و غلبه بر مشکلات ارائه می‌دهند. راکی بالبوآ به طرز شگفت‌انگیزی دلچسب است. این شخصیت معروف در این سری با چالش‌های جدید و جذابی روبه‌رو می‌شود و البته باید گفت که سری فیلم‌های عقیده هم کل این فرنچایز را برای نسل جدید، با موفقیت، احیا و بازسازی کرده‌اند.
تنها مشکل واقعی در تاریخ سینمایی چشمگیر راکی، راکی ۵ است اما باید اعتراف کرد که یک فیلم ضعیف در بین هشت فیلم، سابقه‌ی درخشانی محسوب می‌شود. این مجموعه با استفاده از موسیقی و مبارزات گرفته تا مونتاژهای تمرینی و اجراهای درخشان استالونه، تالیا شیر، مایکل بی جوردن و بقیه‌ی بازیگران، تقریبا همه‌ی مخاطبان را تحت تأثیر قرار داد. راکی، نامی عظیم در تاریخ سینما و بدون شک، بزرگ‌ترین فرانچایز سیلوستر استالونه تا به امروز است.
منبع: Screenrant
به نظر من رمبو از همشون بهتر بود بهترین فیلمی که بازی کرده بود