از بهترین بازیهای ۱۴۰۰ تا پلیاستیشن پلاس جدید؛ بهترینهای بازیهای ویدیویی
اگر فرصت مطالعهی اخبار و مقالات مهم صنعت بازی و بازیسازی را ندارید، میتوانید مجموعهای از مهمترین اخبار و بهترین مقالهها و ویدیوهای بازی را در دیجیکالا مگ پیدا کنید. ما در سری مطالب بهترینهای بازیهای ویدیویی، هر دوشنبه ۱۰ مقاله و ویدیوی جذاب و پربازدید هفتهی گذشته را در یک مجموعه کنار هم در اختیارتان قرار میدهیم.
بهترین بازیهای ۱۴۰۰ از دیدگاه دیجیکالا مگ
بیراه نگفتهایم اگر سال ۱۴۰۰ را سال بازسازی و عرضهی دوبارهی بازیها بنامیم. از همان ابتدای سال با بستهی بازسازی شدهی عالی «مس افکت» برای کنسولها و کامپیوتر روبرو شدیم و از بازسازیهای کوچکتر مثل توتال وار و شین مگامی تنسه و ویرچوا فایتر و سونیک گرفته، تا پروژههای بزرگتری مثل نیر رپلیکنت و الن ویک و تونی هاوک و دیابلو و آنچارتد و کرایسیس و نیوه و دهها بازسازی دیگر که یادمان هم نمیآید. صد البته شاهکار تمام دوران را هم فراموش نکنیم: سهگانهی بازسازی شدهی جیتیای. حتی اسکایریم هم برای بار هزار و یکم در سال ۱۴۰۰ و در قالب بستهای جدید و مثلا بازسازی شده، دوباره عرضه شد.
سونی سرویس پلیاستیشن پلاس را متحول میکند
بالاخره پس از شایعههای مختلف و پس از گذر چند ماه از گزارش جیسون شرایر دربارهی سرویس اشتراکی جدید پلیاستیشن که با نام رمز اسپارتاکوس شناخته میشود و قرار بود تحولاتی در پلیاستیشن پلاس و سرویسهای اشتراکی پلیاستیشن ایجاد کند، سونی بهصورت رسمی جزئیات اولیهی آن را اعلام کرد. همانطور که گزارشهای قبلی به ما گفته بودند، با تحولات بزرگ پلیاستیشن پلاس، این سرویس قرار است از ماه ژوئن به سه سطح مختلف تقسیم شود و از طرف دیگر در سطوح بالاتر سرویس اشتراکی PlayStation Now هم با آن ترکیب شود. در بیانیهی رسمی پلیاستیشن در بلاگ رسمی خود نوشته شده است: «از زمان راهاندازی پلیاستیشن پلاس در سال ۲۰۱۰، شرکت سرگرمیهای تعاملی سونی در خط مقدم نوآوری سرویسهای اشتراک بازی بوده است. ما از اینکه اولین سرویس عضویت کنسولی بودیم که شامل فهرستی ماهانه از بازیها از طریق سرویس پلیاستیشن پلاس بود و همچنین اولین سرویس پخش بازی کنسول را با PlayStation Now راهاندازی کرد، بسیار هیجانزده بودیم.»
این روزها در بازیهای نقشآفرینی از «نقشآفرینی» خبری نیست
در این مطلب میخواهم دربارهی مفهوم نقشآفرینی حرف بزنم، و اینکه چرا این مفهوم عنصر بسیار کمرنگی در بسیاری از بازیهایی است که این روزها عنوان «نقشآفرینی» را یدک میکشند. اثر جرمی آندرومدا (Mass Effect Andromeda) هم مثل بیشتر قاطرهای ککزده و چلاقی که اصطبل بایوویر (Bioware) را پر کردهاند، سیستم گفتگویی دارد که در آن برای جوابی که شخصیتتان قرار است بدهد لحن تعیین میکنید. این لحن میتواند غیرجدی، حرفهای، خصمانه، احساسی و هوشمندانه باشد. (جالب اینجاست که هر وقت گزینهی هوشمندانه را انتخاب میکنید، رایدر (Ryder)، شخصیت اصلی، طوری حرف میزند که انگار اوتیستیک است). ولی نیازی نیست که چندان روی این انتخاب فکر کنید، چون از قرار معلوم کوچکترین اهمیتی ندارد. بقیهی شخصیتها در حد یک خط به لحن انتخابی شما واکنش نشان میدهند و بعد به همان موضوعی برمیگردند که میخواستند دربارهاش حرف بزنند.
مشکل بازیهای (مثلا) رایگان چیست؟
بازیهای فریمیوم (Freemium) بازیهای مثلاً رایگانی هستند که آهسته و پیوسته، طوری که متوجه نشوید، یا بهطور اعصابخردکنی سختتر یا بهطور اعصابخردکنی خستهکنندهتر میشوند تا اینکه حاضر شوید سر کیسه را شل کنید. واکنش من به این بازیها دشمنی است. چطور جرئت میکنند اسم خود را «بازی رایگان» (Free to Play) بگذارند و بعد چنین حقهی کثیفی را اجرا کنند؟ هروقت یک بازی فریمیوم میبینم، دلم میخواهد مچ دستش را بگیرم و داد بزنم: «جناب افسر، این بازی رو دستگیر کنید.» ولی بعد از کمی فکر کردن به این نتیجه رسیدم که واکنش من منصفانه نیست، چون حتی یک قران هم صرف بازی نکردهام. من کاملاً از اهمیت فلسفی این موضوع که خلق کردن اثری هنری لایق دستمزد است باخبرم.
نام فیفا احتمالا به EA Sports Football Club تغییر خواهد کرد
چندی پیش توسط عوامل داخلی اعلام شد که این شرکت قصد تغییر نام بازی فیفا را دارد. به دلیل اینکه الکترونیک آرتز و شرکت فیفا با یکدیگر به مشکل برخورده و به همین دلیل این شرکت نیز تصمیم به تغییر نام آن گرفته است. یکی از این عوامل داخلی به نام جف گراب (Jeff Grubb) نوشت: نام این بازی EA Sports Football Club خواهد بود. در اصل من این نام را در جایی دیدم. سپس فکر کردم که یک امکانات جدید است که به مجموعه اضافه خواهد شد. پس از مقداری متوجه شدم که این نامی است که الکترونیک آرتز برای فیفا در نظر گرفته است. این شایعات زمانی قوت گرفتند که رئیس شرکت الکترونیک آرتز به نام اندرو ویلسون (Andrew Wilson) اعلام کرد که نام فیفا تنها یک مانع برای این شرکت است. به نوعی این نام مانع از پیشرفت مجموعه بازی شده و نمیگذارد سازندگان حریصانه عمل کنند. برای مثال شرکت فیفا مانع از این میشود تا بازیهای فیفا از حالتهای معمول بازی فراتر بروند. همینطور اینکه از لحاظ اکوسیستم دیجیتالی نیز آنها را محدود میکند. طبق چیزی که این شرکت گفت تنها محتوای با ارزشی که نام فیفا به این مجموعه اضافه میکند، جام جهانی است.
دستههای عجیب سونیک برای ایکسباکس را ببینید
کنترلرهای ایکسباکس طرحها و رنگهای مختلفی دارند. برخی حالت شیشهای به خود داشته و نمایانگر داخل دستگاه هستند. از طرفی برخی رنگ خاصی داشته و ظاهر خاصی را به خود اختصاص دادهاند. حال مایکروسافت از یکی از عجیبترین کنترلرهای ساخته شده رونمایی کرد. کنترلر سونیک خارپشت ۲ (Sonic the Hedgehog 2) یکی از عجیبترین موارد تولید شده است. مایکروسافت تصمیم گرفته تا دو کنترلر بر اساس فیلم سونیک خارپشت دو بسازد. این دو کنترلر ظاهری جالب داشته و حالتی پشمالو دارد. کنترلرها در رنگهای قرمز و آبی بوده و با هر چیزی که تا به حال مشاهده کردهاید به شدت تفاوت دارد. اینکه دوام این کنترلرها تا چه حد است یا اینکه چه حسی را به کاربر منتقل میکنند هنوز معلوم نیست.
چرا اِیلوی هورایزن فوربیدن وست اعصابخردکن است؟
اخیراً بازی هورایزن فوربیدن وست (Horizon Forbidden West) را نقد کردم و در آن به مسئلهای اشاره کردم که دوست دارم در مطلبی مجزا دقیقتر به آن بپردازم. این مسئله اینقدر بغرنج بود که روی آن تاکید شدیدی کردم؛ در حدیکه عبارت «دخترهی خودخواه #@%» جایی آن لابلا به زبان آورده شد. بله، مشکل، شخصیت اصلی بازی یعنی اِیلوی (Aloy) است. او به تجربهی بازی لطمه میزند. او این کار را به چهار شکل متفاوت انجام میدهد که در ادامه میخواهم به صورت موردی بهشان بپردازم. برای این مطلب چهار سرفصل در نظر بگیرید: ایلوی خستهکننده است، ایلوی بد نوشته شده، ایلوی با فضای بازی جور نیست، ایلوی یک احمق بهتمام معناست…
معرفی بازی: It Takes Two
جوزف فارِس را به خاطر دارید؟ همان کارگردانی را میگویم که در مراسم چند سال پیش گیم اواردز آن سخنان بهیادماندنیاش خطاب به اسکار معروف شد. بازی جدید جوزف فارس شاهکار و شگفتی بزرگ سال ۲۰۲۱ بود. اینکه بازی It Takes Two با شایستگی توانست از نظر بسیاری از سایتها و رویدادهای مختلف از جمله گیم اواردز برندهی بهترین بازی سال شود، تنها دلیلی نیست که آن را بهعنوان یکی از بازیهای نوروزی امسال به شما پیشنهاد میدهیم بلکه این اثر واقعاً در ذات خود جادویی دارد که آن را به اثری کاملاً مناسب برای این ایام تبدیل میکند و قطعاً دونفره بودن آن در این امر تأثیر بیشتری هم داشته است.
الدن رینگ یک بازی جهانباز با اعتماد به نفس بالاست
واکنشی که از مطلب «ببخشید، ولی بازی جهانباز مرده است» – مطلبی که در آن استدلال کردم سبک جهانباز مرده و مثل زامبیای که وضعیت فلاکتبار خود را به بقیه نیز انتقال میدهد، در حال کشتن خلاقیت است – دریافت کردم یکجورهایی برایم ضدحال بود، چون یک عالمه نظر دریافت کردم مبنی بر اینکه «اوه، پس الدن رینگ (Elden Ring) چی؟»، «الدن رینگ نظرت رو عوض میکنه!»، «الدن رینگ باهات کار داره!». گوش کنید مغزقشنگها: اگر به شما بود، همین چند وقت پیش میگفتید: «سایبرپانک ۲۰۷۷ باهات کار داره!» یا «آسمانی برای هیچکس (No Man’s Sky) باهات کار داره!». همیشه یک بازی خفن در راه است؛ در بیشتر موارد جماعت گیمر را ناامید میکند و گاهی هم دقیقاً همان چیزی است که وعده داده شده بود.
جزئیات گیمپلی بازی Hogwarts Legacy منتشر شد؛ تریلر بازی را تماشا کنید
بازی میراث هاگوارتز (Hogwarts Legacy) بر اساس دنیای هری پاتر (Harry Potter) ساخته شده است. هری پاتر یکی از موفقترین مجموعههای کتاب تاریخ بوده که ۶ فیلم از آن ساخته شد. همه فیلمهای ساخته شده موفقیت بسیار خوبی کسب کردند و باعث شدند این مجموعه طرفداران بسیاری داشته باشد. دنیای هری پاتر بهشدت گسترده است. در این مدت هم ما شاهد عناوین بسیاری بودیم که بر اساس آن ساخته شده باشند. نکتهی مهم اینجاست که عناوین پیشین ساخته شده اکثرا در سبک داستانی بوده و چندان گسترده نبودند. در اصل عناوین گذشته به داستان شخصیتهای اصلی پرداخته و کاراکتر اصلی شما هم هری پاتر بود. حال میراث هاگوارتز تلاش کرده تا یک بازی تکرار نباشد.
آیا دارک سولز خفنترین بازی دنیاست؟
«خفنترین بازی تمام دوران؟» این عبارت بیشتر از اینکه شبیه به تجلیلخاطری جدی باشد، شبیه به شعاری به نظر میرسد که یک سری تماشاچی فوتبال مست جلوی دوربین اخبار تلویزیون فریاد میزنند. با توجه به اینکه من بسیار سر معنای کلمات حساس هستم، احساس میکنم که معنای ضمنی نهفته در این عبارت این است که ما به نقطهی پایان ویدئوگیم رسیدهایم. معنی واژهی Ultimate یعنی «نهایی». پس فکر کنم معنیاش این است که کار ما اینجا تمام است و باید کرکرهها را بکشیم پایین؛ وقتش رسیده همهی چیزهایی را که یاد گرفتیم سبکسنگین کنیم و ببینیم بهترینشان کدام بوده است، چون قرار نیست چیز جدیدی یاد بگیریم.
سایلنت هیل ۱ آغاز نسلی تازه در بازیهای ترسناک بود؛ در میان جهنم و رویا
سری سایلنت هیل (Silent Hill) که در ابتدا برای کنسول پلیاستیشن ۱ در سال ۱۹۹۹ منتشر شد، تاثیر فوقالعادهای نه تنها بر ژانر ترس و بقا، بلکه بر کل صنعت بازیهای ویدیویی نیز داشته است. جلوههای بصری قابل توجه، داستانسرایی جسورانه با مضامین عمیق و فضای به شدت ترسناک آن، زمینهساز بسیاری از ترسناکترین بازیهای ویدیویی منتشر شده در سالهای اخیر بوده است. تیم توسعهای که روی این مجموعه کار میکردند و به درستی «تیم سایلنت» نامیده میشدند، شهری آمریکایی با تاریخچه ای پر رمز و راز و پوشیده شده از مه را خلق کردند که نه تنها در نسخهی اول حسابی درخشید، بلکه در دنبالهها نیز تاثیرگذارتر ظاهر شد و به مقصدی دوستداشتنی برای طرفداران ژانر وحشت تبدیل گردید.