چرا در فیلم‌های ترسناک، شخصیت‌های سیاه‌پوست زودتر از همه کشته می‌شوند؟

۱۰ تیر ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
چرا در فیلم‌های ترسناک، شخصیت‌های سیاه‌پوست زودتر از همه کشته می‌شوند؟

فیلم «سیاه‌شدگی» (The Blackening) محصول سال ۲۰۲۲ به کارگردانی تیم استوری که به تازگی اکران شد، فیلمنامه‌ی خوبی دارد و هوشمندانه و بامزه است؛ فیلمی که تا حدودی هم قوانین ژانر وحشت را زیر پا می‌گذارد و در عین حال، آن را رعایت می‌کند. شعار تبلیغاتی فیلم «همه‌ی ما اول نمی‌میریم» اشاره‌ای زیرکانه به این ویژگی تمام فیلم‌های معروف سینمای وحشت دارد که شخصیت‌های سیاه‌پوست فیلم‌های ترسناک حتماً زودتر از سایرین می‌میرند. این قانون عجیبی است که ظاهراً سال‌هاست در هالیوود وجود دارد.

بنابراین، وقتی سیاهپوستی میان شخصیت‌های یک فیلم ترسناک باشد، حسی به شما می‌گوید که نه تنها او تا آخر فیلم جان سالم به در نخواهد برد، بلکه زودتر از سایرین کشته خواهد شد. با اینکه در فیلم ترسناک «سیاه‌شدگی» هم یک سیاهپوست اول از همه می‌میرد، که از قضا مهر تأییدی بر این قانون نانوشته می‌زند، مرگ او نتیجه‌ی این حقیقت است که کل گروه بازیگران فیلم سیاهپوست هستند. اصلاً مگر می‌شود فیلمی ترسناک باشد و کسی در آن کشته نشود؟ با این حال، اینکه این فیلم ترسناک هم این ترند نژادپرستانه را دارد، گویا هدف دیگری را هم دنبال می‌کند.

«سیاه‌شدگی» اولین فیلمی نیست که این قانون نانوشته‌ی فیلم‌های ترسناک را به چالش می‌کشد. سال ۱۹۹۹ فیلمی به نام «دریای آبی عمیق» (Deep Blue Sea) با بازی توماس جین هم دست به چنین کاری زد. ماجرای فیلم در یک تأسیسات جداافتاده در زیر آب می‌گذرد که در آن گروهی از دانشمندان در حال تحقیق و انجام آزمایش روی کوسه‌های ماکو پوزه کوتاه برای کمک به مبارزه با بیماری آلزایمر هستند. دانشمندان این کوسه‌ها را دستکاری ژنتیکی می‌کنند تا به سطح هوشمندی انسان برسند.

بدیهی است که بعد از این، کوسه‌های هوشمند دست به حمله می‌زنند و به تأسیسات سرازیر می‌شوند و انسان‌ها را می‌کشند. مثلاً ساموئل ال جکسون بزرگ در این فیلم نقش مردی ثروتمند را بازی می‌کند که می‌خواهد روی این فناوری سرمایه‌گذاری کند. او وقتی می‌خواهد در حمله‌ی کوسه‌ها به کارکنان وحشت‌زده‌ کمک کند، یکی از کوسه‌های فوق هوشمند به او حمله می‌کند و بدین ترتیب، یک سیاهپوست قربانی می‌شود. البته شگفتی واقعی فیلم این است که یک مرد سیاهپوست دیگر در کل فیلم زنده باقی می‌ماند.

تابلو آتریسا طرح پوستر فیلم nope مدل ATm390

سینمای وحشت

با اینکه شاید عجیب به نظر برسد حتی پیش از «دریای آبی عمیق» هم فیلم دیگری بود که این قانون را به چالش کشید. در کلاسیک محصول ۱۹۶۸ «شب مردگان زنده» به کارگردانی جورج رومرو که یکی از آثار مهم تاریخ سینماست، بن، نقش اول فیلم، مرد سیاهپوستی است که نقش‌اش را دوئین جونز بازی می‌کند. در واقع کل شب را به مبارزه با زامبی‌ها می‌گذراند و جان دیگران را نجات می‌دهد اما در نهایت زنده می‌ماند. با این حال، با اینکه اولین نفری نیست که در فیلم می‌میرد، آخرش کشته می‌شود، اما نه به دست زامبی‌ها بلکه سفیدپوستانی که صبح روز بعد از راه می‌رسند تا کسانی را که گرفتار زامبی‌ها شده‌اند، نجات دهند.

اما خب طبعاً هر نقشی نمی‌تواند به اندازه‌ی بن عمیق باشد و هر کارگردانی جورج رومرو نیست. تفسیر اجتماعی قدرتمند کاری که رومرو در «شب مردگان زنده» کرد، ناشی از تغییر جهان در اواخر دهه‌ی شصت میلادی بود. حتی مرگ بن در پایان فیلم نشان‌دهنده بی‌فایده بودن نجات‌دهندگان سفیدپوست بود، و البته ظلم تاریخی سفیدپوستان به سیاهپوستان. این نوع فیلمنامه‌ی هوشمندانه و صادقانه است که باید در سینما مورد حمایت قرار گیرد. به همین دلیل است که فیلم‌هایی مثل «شب مردگان زنده» و «دریای آبی عمیق» باید به خاطر تأثیرگذاری بر این ژانر شناخته شوند.

باور کنید یا نه، این ترند «مرد سیاهپوست اول می‌میرد» در همان سالی که کلاسیک رومرو بیرون آمد، مطرح شد. در فیلم ترسناک محصول ۱۹۶۷ «بچه‌ی عنکبوت» (Spider Baby) مانتان مورلند کمدین سیاهپوست در پنج دقیقه‌ی اول فیلم به قتل می‌رسد. او نقش یک پیام‌رسان بی‌خیال (و بی حواس) را بازی می‌کند که به علائم هشدار توجه نمی‌کند و به قتل می‌رسد. مرگ او، به دلیل ویژگی نامتعارف ناآگاهی از موقعیت که به این شخصیت داده شده است، تراژیک نیست بلکه بیشتر کمدی است، که سرآغاز مارپیچ نزولی برای مردان سیاهپوست بود که تا دهه‌ها ادامه پیدا کرد. جک هیل، نویسنده‌ی «کافی» (Coffy) و «فاکسی براون» (Foxy Brown) که فیلمنامه‌ی این فیلم را هم نوشت، شخصیت مورلند، کمدین سالخورده‌ای را که فقط به دنبال کار بود، در آن گنجاند.

شخصیت‌های سیاه‌پوست فیلم‌های ترسناک

در حالی که مرگ سیاهپوستان در فیلم‌های ترستاک غم‌انگیز و اغلب غیرضروری است، به‌خصوص مرگ جیدا پینکت اسمیت در «جیغ ۲» (Scream 2)، این خیانت کنایه‌آمیز به موقعیت سیاهپوستان در زندگی واقعی است که مرگبارتر به نظر می‌رسد. به رغم آگاهی از موقعیتی که سیاهپوستان در زندگی واقعی دارند، که به واسطه‌ی تهدید دائمی نژادپرستی طی سالیان به وجود آمده و تشدید شده است، وقتی پای سینما به میان می‌آید، سیاهپوستان، به‌ویژه مردان، به شکلی غیرعادی تبدیل به موجودات ناتوانی می‌شوند و تمام ویژگی‌های ذاتی خود را که در تمام این سال‌ها منجر به بقا نژادشان شده است، از دست می‌دهند. به یکباره در فیلم‌های ترسناک همه شبیه مورلند می‌شوند، هدفی در دسترس که به عنوان شخصیتی که قرار است بستر وحشت را فراهم کند، معرفی می‌شود.

در مستند محصول ۲۰۱۹ «نوآر ترسناک» (Horror Noire) منتقد سینما، مارک هریس و دکتر رابین آر. مینز کلمن، به طرز خنده‌داری و دردناکی وضعیت اسفناک مرد سیاهپوست را در این ژانر بررسی می‌کنند و به درستی منشأ آن را تشخیص می‌دهند. آن‌ها همچنین بابت ترند تازه‌ای که به لطف حضور نویسندگان و کارگردانان سیاهپوست نوظهور مانند جردن پیل و نیا داکوستا در سینما به وجود آمده است و ترند قدیمی را روز به روز بیشتر از رده خارج می‌کند، ابراز خوشحالی می‌کنند.

از زمان اکران «نوآر ترسناک»، ما شاهد فیلم‌هایی مانند «کندی‌من» (Candyman)، «جواب منفی» (Nope)، «خانه‌ی او» (His House)، «خون‌آشام‌ها علیه برانکس» (Vampires vs. the Bronx) و البته «سیاه‌شدگی» (The Blackening) بوده‌ایم که نویسندگان آن‌ها با افتخار و سربلندی در حال اصلاح ژانر و نمایش قدرت، هوش و آگاهی سیاهپوستان هستند. تنها کاری که ما می‌توانیم بکنیم این است که امیدوار باشیم این روند ادامه پیدا کند و سینما سیاهپوستان را همان چیزی که همیشه در زندگی واقعی بوده‌اند، نشان دهد: بازماندگان.

کتاب سینمای وحشت اثر مهدی صائبی

منبع: rogerebert

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه