جو بازاریابی یا بازاریابی از طریق جوسازی!

«فیل نایت» (Phil Knight)، شریک موسس شرکت «نایکی» (Nike) یک جملهی خیلی معروف دارد که میگوید: “من هیچ اعتقادی به تبلیغات ندارم!”
آیا واقعا امکان دارد محصولی را بدون انجام هیچگونه تبلیغات فروخت؟ آیا سخن بنیانگذار اینستاگرام که میگوید “محصولات عالی، خودشان را میفروشند” صحیح است؟
با اینکه اپل حتی هنوز دعوتنامهی معرفی آیفون ۴ اینچی را منتشر نکرده، ولی کاربران برای خرید این گوشی لحظه شماری میکنند.
بیایید نگاهی به وضعیت آیفون مرموز ۴ اینچی که (احتمالا) در ماههای آینده معرفی خواهد شد، بیاندازیم. فعلا جز اینکه این گوشی احتمالا نسخهی به روز رسانی شدهی آیفون ۵s است، هیچ اطلاعاتی خاصی در دست نیست. ولی با نگاهی اجمالی به بخش نظرات سایتهای مختلف و شبکههای اجتماعی، میتوان عطش کاربران برای معرفی و خریدش را دید. با اینکه اپل حتی هنوز دعوتنامهی معرفی این گوشی را منتشر نکرده، ولی تعداد زیادی از کاربران وجود دارند که برای خرید این محصول جدید، لحظه شماری میکنند. موضوعی که میتوان نمونههای مشابهاش را دربارهی گلکسی S7 یا الجی G5 هم مشاهده کرد.
ماهها پیش از اینکه محصول جدید حتی معرفی شود، توسط شبکههای اجتماعی و سایتهای مختلف جوی به راه میافتد که نوید از معرفی محصولی شگفتانگیز میدهد. سپس تصاویر مدلهای اولیه از زاویههای مختلف در خط تولید به بیرون درز میکنند. جالب اینجاست که همیشه این عکسها فوقالعاده بیکیفیت هستند و انگار با گوشی نوکیا ۳۶۵۰ گرفته شدهاند. این وسط هم معمولا تعدادی حساب کاربری توییتر، مثل Evleaks که از راه درز اطلاعات فوق سری تولیدکنندههای گوشی، گذران زندگی میکنند، جو راه افتاده را با انتشار اطلاعات دستگاه به صورت قطرهای، بزرگتر و پررنگتر میکنند. به معرفی محصول هم که نزدیک میشویم، تعدادی تولیدکنندهی قاب محافظ یا فروشگاه آنلاین، تصویر نهایی دستگاه را (به طور کاملا تصادفی و البته خودجوش!) لو میدهند. بازهم جالب است که شرکتهای سازندهی گوشیها اعلام میکنند تمام این اتفاقات تصادفی بوده و آنها هیچ نقشی در لو رفتن اطلاعات محصولاتشان ندارند.
در این مرحله، عطش ایجاد شده به قدری زیاد است که کافیست شرکت سازنده، مراسم معرفی کوتاه و نیم ساعتهای برگزار کند؛ بلافاصله دهها هزار خریدار جلوی فروشگاههای عرضهکنندهی آن محصول صف میکشند.
البته این نوع بخصوص از بازاریابی که من آن را «بازاریابی جوی» یا «بازاریابی از طریق ایجاد جو» مینامم، بیشتر در مورد محصولاتی با پیشینهی موفق یا از طرف برندی سرشناس، امکانپذیر است. اگر شرکت گمنام بخواهد محصولی را برای اولین بار تولید کند، نمیتواند انتظار داشته باشد که با این روش بتواند برای فروش محصولاش، صفهای طولانی ایجاد کند.
اگر هم بخواهم تاریخچهای برای این مدل از بازاریابی رو کنم، احتمالا باید به سال ۲۰۱۰ و زمان معرفی آیفون ۴ برگردیم. جایی که مهندس ۲۷ سالهی شرکت اپل، سهوا(!) این گوشی را در یک کافه جا گذاشت و باعث شد تا تمام اطلاعاتاش لو برود. از سال بعدش هم، اطلاعات محصولات سامسونگ و الجی و غیره سهوا در سایتها، شبکههای اجتماعی و حتی توسط شرکتهای تولیدکنندهی قطعات، لو رفت.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا این نوع بازاریابی میتواند جایگزین روشهای تبلیغاتی سنتی شود؟
مزیت این روش اینه که خریدار احساس می کنه این اطلاعات به صورت سهوی منتشر شده و قصد و غرضی برای فروش بیشتر محصول(آن چه که در تبلیغات مشاهده می کنیم) در پشت آن نیست
دقیقا ….در حالیکه همه کلیت محصول رامیدونند مثل طراحیش و یک سری مشخصات نصفه نیمه دیگه از اون, ملت خیلی مشتاقند معرفی بشه ببینندجریان چیه و بعد شرکت تولید کننده در مراسم معرفی یک سری دیگه از ابعاد کالا و محصول را عنوان میکنه مثل بنچ مارک ها از قبیل سرعت چند برابر اون نسبت به مدلهای قبلی و دقت فلان و… که ملت قاطی کنند و سر از پا نشناخته بدوند صف ببندند این محصول اعجوبه را بخرند و از نزدیک لمس کنند… و بعد در سایت ها یک سری علامت سوال از یک سری چیزها باقی میمونه و بعد دوباره یک سری مشخصات عجیب دیگه توسط سایت ها مشخص میشه … این فرآیند از هفت هشت ماه قبل از معرفی محصول تامعرفی و چند ماه بعد از ارایه اش به بازار طول میکشه…
خیلی جالب بود و خوب بود , کاملا موافقم با این کلمه ی “بازاریابی جوی”.
خیلی جالب واضح ودقیق بود! بازاریابی(آبیاری) قطره ای. مثل این هست که بخواهیم به یک نفر آب بدیم، خوب قبلش باید تشنه بشه، کمی از مزه آب رو بچشه، دیگه خودش دنبالت میوفته.
هزار درصد موافقم.
تو بعضی محصولات جواب میده ولی تو بعضی نه
برای برندهای جدید اصلاً جواب نمیده ولی برای برندهای شناخته شده جواب میده
پیرو فرمایشات شما ،من چند سالی هست که مجله پی سی ورلد انگلیسی رو میخونم. تو این مجله هیچ وقت تبلیغی از اپل ندیدم
علتش اینه که اپل نیازی به صرف هزینه برای همچین کاری نداره. یا خبر لیک شدن دیوایسهای جدید رو بورسه یا خبر شکایتش از این و اون، نیاز به هزینه هم نداره!
لیک شدن دستگاههای جدید هم بی شک یه ترفند تبلیغاتیه… چطور میشه یه شرکت چند میلیارد دلاری نتونه از یه گوشی جدیدش محافظت کنه؟
مبدع این نوع تبلیغ هم کسی نیست به جز خدای تبلیغ و جوسازی استیو جابز
یه ابداع دیگه ایشون هم ساختن افسانه و قصه های همه پسند درباره شرکتشه
سخنرانیش تو دانشگاه استنفورد رو که گوش کنید ، خیلی راحت میشه گفت حداقل نصف حرفاش مزخرفات من درآوردی همه پسند برای مثبت کردن جو رو خودش و شرکتشه.
به نظر شخصی بنده (که میتونه اشتباه باشه) این کار یه کار کثیف و تا حدود زیادی غیراخلاقیه و یوزرها باید سعی کنن فریب این اباطیل رو نخورن
البته ما ایرانیا علاقه شدیدی به این نوع بت سازی و اسطوره سازیا داریم و روی ما تاثیر خیلی زیادی داره. همین الان یه اپل هد که نوشته بنده رو میخونه داره با خودش فکر میکنه “استیو جابز هیچوقت دروغ نمیگه ، آخر صداقت و امانتداریه” …;)
لایک دادا
درسته تقی جان، واقعا این روش خیلی ناجوانمردانه هست. چقدر شرکتهای خوب و خلاق با این روش له شدن و اثری ازشون نیست. این ارمغان اپل از پول پرستی بیش از حد برای دنیای ما هست.
نظر شما در این باره چیست؟ آیا این نوع بازاریابی میتواند جایگزین روشهای تبلیغاتی سنتی شود؟
با سلام
جایگزین فکر نمیکنم. چون با تکرار این روش توسط کمپانی های دیگر این روش کارایی خود را از دست می دهد و بار دیگر که اطلاعات محصولی لو رفت مردم اشتیاق خاصی نشان نخواهند داد.
زیرا انتظار میرود اگ یک سال پیش معرفی محصولی اطلاعات لو رفت شرکت در سال های آینده جلوی درز اطلاعات را گرفته باشد. چنانچه می دانیم اطلاعات طراحی یا قطعات داخلی قبل از معرفی محصول چقدر برای هر شرکت مهم می باشد.
بله
دقیقا بنده هم با «بازاریابی جوی» یا «بازاریابی از طریق ایجاد جو» موافق هستم.
اما به صورت 100% نمیتونه جایگزین تبلیغات سنتی باشه
چند سالی این روش ها جواب میداد. دیگه تقریبا عادی شده که چپ و راست منتظر لو رفتن سهوی اطلاعات یه گجت باشیم… تقریبا جو هم ایجاد نمیشه دیگه…
داوم این روش کمه مردم ما بیشتر همون سنتی قبول دارن
با سپاس از مطرح کردن این موضوع، باید بگم مدتهاست درباره این نوع تبلیغات خواستم انتقاد کنم که ” از دیجیکالا مگ -دستکم در راستای رسالت آگاهیبخشی و نخبهگراییش- انتظار داشتم که به این اخبار دامن نزنه یا در حجم بسیار پایینتری به این اخبار بپردازه”؛ به ویژه که بسیاری از این “درزهای سهوی اطلاعات(!)” تکراری و صرفا تاییدی از یک منبع دیگه هستند.
از طرفی جدا از غیر قابلاطمینان بودن اطلاعات این تبلیغات، در مورد بعضی (از جمله خودم) برعکس عمل میکنن و باعث زده شدن از اون محصولات هم میشن
البته خود منابع خبری (من جمله همین دیجی کالا مگ) هم برای بیشتر شدن بازدید کننده هاشون و راه انداختن همین جو هم نقش کمی ندارند
در حوزه بازاریابی بنظرم باید همیشه به روز بود.بر همین اساس این نوع بازاریابی هم زیاد دوام نمیاره و باید شرکت ها جایگزینی برای این نوع بازاریابی پیدا کنند.
حداقلش اینه که فوق العاده کم خرج تره
بنظرم ملت از تبلیغات گران و چشم پر کن دیگر خسته شده اند و علاقه ای به آن نشان نمی دهند
ولی دیگر هر چه باشد روش جدید به خوبی جا افتاده و توانسته دل بشر را برباید