هالووین؛ نگاهی به ریشه‌های یک فیلم ترسناک جریان‌ساز

۲ آبان ۱۳۹۷ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه

فیلم ترسناک و کم بودجه «هالووین» (Halloween) اولین بار سال ۱۹۷۸ اکران شد؛ این اثر سینمایی آغازی بود بر مجموعه‌ای از فیلم‌های ترسناک که سال‌ها تماشاگران را به سینماها کشاند؛ از جمله فیلم جدیدی از این مجموعه که امسال ساخته شده است.

هنگام اکران فیلم، بیشتر مردم بر این باور بودند که این اثر براساس یک داستان تخیلی ساخته شده است؛ این تصور اشتباه نیست اما بخشی از ایده‌های درون فیلم الهام‌گرفته از تجربیات واقعی «جان کارپنتر» کارگردان فیلم است. همچنین شایعاتی وجود دارد که این اثر سینمایی از یک جنایت واقعی الهام گرفته شده. شاید با دانستن این موضوع کنجکاو شده باشید تا درباره منابع الهام‌بخش این فیلم ژانر وحشت بیشتر بدانید.

کودکی که همه چیز را تغییر داد

کارپنتر می‌گوید زمانی که در دانشگاه وسترن کنتاکی دانشجو بوده در سفری پژوهشی مربوط به یکی از کلاس‌های روانشناسی با پسری روبرو شده که برای همیشه زندگی‌اش را تغییر می‌دهد. او در مستند A Cut Above the Rest که سال ۲۰۰۳ و درباره فیلم هالووین ساخته شده می‌گوید در سفر پژوهشی به بازدید از یک آسایشگاه روانی رفته و از بیماران روانی به شدت خطرناک دیدن کرده است. کارپنتر با بیماران زیادی روبرو شد اما از میان آنها یک بچه به او چسبیده بود و رهایش نمی کرد. کودکی که مثل یک منبع الهام بزرگ ، ایده ی هالووین کارپنتر را در ذهن او کاشت. نگاه پسرک که احتمالا حدود ۱۲ یا ۱۳ سال داشت کارپنتر را درگیر کرده بود.

نگاه پسر و تاثیر عمیق آن در فیلم هم خود را نشان می‌دهد؛ در جایی از فیلم که سم لومیس، روانپزشک میرز پسر جوان را چنین توصیف می‌کند: «این صورت رنگ پریده‌ی عاری از احساسات . سیاه ترین چشم‌ها . چشم‌های شیطانی…»

شایعه درباره پسری که خانواده‌اش را با چاقو تکه‌تکه کرد

بسیاری از سایت‌ها، روایتی که سندیت آن چندان مشخص نیست را هم به عنوان یکی از منابع الهام هالووین عنوان کرده‌اند. این داستان به شکل گسترده‌ای در میان هواداران فیلم طرفدار دارد. این وبسایت‌ها مدعی‌اند:

بخش ابتدایی فیلم هالووین تا حدود زیادی طبق زندگی پسری به نام استنلی استیرز ساخته شده. استنلی سال ۱۹۱۲ در آیوا متولد شد. یک پرستار استیرز تازه متولد شده را با نوزادی دیگر جا به جا کرد. هر دو خانواده به بچه‌های خود رسیدند اما خانواده‌ای که به اشتباه استیرز واقعی را تحویل گرفته بود دچار سانحه‌ای مرگبار شد؛ خانواده و کودک جان باختند. از طرف دیگر بیمارستان از ماجرای تعویض بچه‌ها خبردار شده بود و پرستار به زندان افتاد.

خانواده استیرز از سرنوشت کودک‌شان که در بیمارستان تعویض و در تصادف کشته شده بود آگاه شدند و در افسردگی عمیقی فرو رفتند. سرانجام آن‌ها صاحب یک دختر به نام سوزی شدند. رفتار آن‌ها با استنلی- که پسر واقعی خود نمی‌دانستندش- خوب نبود. استنلی کودکی سخت و تلخی را سپری کرد و بویژه از طرف سوزی مورد طعنه و آزار قرار می‌گرفت. او اجازه بازی با بچه‌های دیگر را نداشت و نمی‌توانست در مراسم هالووین شرکت کند.

یک شب شوم که استنلی برخلاف سوزی اجازه نیافت در تشریفات هالووین شرکت کند طاقتش طاق شد و تصمیم گرفت به این وضعیت پایان دهد. اول سوزی را با یک چاقوی قصابی کشت و بعد تمام خانواده را همراه با سگ خانوادگی‌شان سلاخی کرد. استنلی خانه را ترک کرد و در مراسم هالووین افراد بیشتری را به قتل رساند. مدتی بعد استیرز دستگیر و در آسایشگاه بستری شد. او سرانجام درست شبیه به فیلم از آسایشگاه فرار کرد. در رابطه با این ماجرا شایعات زیادی هم سر زبان‌ها افتاد از جمله اینکه بعضی از مردم گزارش کردند استیرز صاحب قدرتی فوق بشری بود.

با این وجود مجله Esquire معتقد است این داستان بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، از جمله داستان‌هایی است که توسط هواداران فیلم خلق شده است. Esquire می‌گوید بررسی‌هایش نشان می‌دهند اساسا شخصی به نام استنلی استیرز که زندگی‌اش چنین داستانی داشته باشد وجود خارجی نداشته؛ روایتی که به نظر معتبرتر از روایت سایت‌های دیگر می‌رسد.

کارپنتر در بخشی از مصاحبه خود نیز به فیلم سینمایی «دنیای غرب» (Westworld) محصول سال ۱۹۷۳ اشاره می‌کند و می‌گوید از شخصیت یول برینر در این فیلم سینمایی هم الهام گرفته است. به گفته کارگردان هالووین گرچه او می‌خواسته قاتل، شخصیتی انسانی داشته باشد اما بیش از انسان قصد داشته او را شبیه به یک نیروی توقف‌ناپذیر و انکارناپذیر جلوه دهد.

 

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه