نگاهی به کتاب «کوری» ژوزه ساراماگو‌؛ داستانی پادآرمانشهری که باید خواند

۱۲ دی ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
کتاب کوری

کتاب «کوری» یکی از مهم‌ترین آثار «ژوزه ساراماگو‌» نویسنده شناخته شده و برجسته پرتغالی است. این اثر ساراماگو به جایزه نوبل ادبیات رساند و باعث شد که او شهرتی جهانی پیدا کند. کوری در ژانر پادآرمانشهری نوشته شده است. کتاب کوری منطق داستانی قدرتمندی دارد و به ما نشان می‌دهد که چقدر نهادهایی که ساخته‌ایم می‌توانند به راحتی نابود شوند.

این کتاب بنیادهای تمدن مدرن را نقد می‌کند. در این یادداشت به صورت خلاصه با کتاب کوری آشنا می‌شویم اما پیش از آن به سراغ زندگی‌نامه نویسنده می‌رویم.

درباره «ژوزه ساراماگو»

«ژوزه دی سوزا ساراماگو» نویسنده شهیر پرتغالی در ۱۶ نوامبر سال ۱۹۲۲ به دنیا آمد. او متولد آزینهاگا بود. این دهکده در شمال لیسبون پایتخت پرتغال قرار داشت. دوران کودکی و نوجوانی این نویسنده پر از سختی‌ها و مشکلات گوناگون بود. دو سال بعد از تولدش به همراه خانواده خود به لیسبون آمد؛ در نوجوانی تحصیلات دبیرستان خود را به علت فقر نیمه تمام گذاشت و به مشاغل مختلفی نظیر آهنگری، مکانیکی و کارگری روی آورد. تجربه دوران سخت کودکی و نوجوانی روی جهان‌بینی او اثر گذاشت. ژوزه ساراماگو پس از مدتی به مترجمی روی آورد و به روزنامه ارگان حزب کمونیست پرتغال پیوست.اولین رمان او با نام روشنایی به چاپ رسید. دومین رمانش کشور گناه نام داشت که در سال ۱۹۴۷ نوشته شد. اما کتاب دوم او با استقبال چندانی روبرو نشد. برای همین ژوزه ساراماگو تا بیست سال کتاب داستان جدیدی منتشر نکرد. این نویسنده در سال ۱۹۶۹ به صورت رسمی به حزب کمونیست پرتغال پیوست؛ نکته جالب درباره ژوزه این است که کتاب‌هایش هیچ‌گاه رگه‌های ایدئولوژیک ندارند به همین دلیل به دل خوانندگان مختلف می‌نشینند.

نام این نویسنده در سال ۱۹۸۲ و پس از انتشار کتاب «بالتازار و بلموندا‌» بر سر زبان‌ها افتاد. این کتاب شش سال بعد به زبان انگلیسی ترجمه شد و شهرت نویسنده‌اش را جهانی کرد. این کتاب در فضای قرن شانزدهم پرتغال نوشته شده است و درباری رو به انحطاط را نشان می‌دهد. مشهورترین رمان این نویسنده کوری نام دارد. این رمان نقش مهمی در رساندن «ژوزه ساراماگو» به جایزه نوبل ادبیات داشت. بسیاری از منتقدان ادبی اعتقاد دارند که نوشته‌های «ژوزه ساراماگو» پیروی مکتب رئالیسم جادویی هستند اما خود نویسنده خود را متاثر از «نیکلای گوگول» و «سروانتس‌» و ادامه دهنده ادبیات اروپایی می‌داند. سبک نوشتاری ساراماگو بسیار خاص و منحصر بفرد است. در آثار این نویسنده، عباراتی کنایه‌آمیز وجود دارد و معمولا در کتاب‌هایش مسیحیت کاتولیک به شکلی ظریف مورد انتقاد قرار می‌گیرد. در سال ۱۹۹۲ کتابی از او به عنوان «انجیل به روایت عیسی مسیح» انتشار پیدا کرد که انتقادات فراوانی را به همراه داشت به طوری‌که وزیر کشور پرتغال نام این نویسنده را از فهرست نامزد‌های دریافت جایزه ادبی اروپا حذف کرد.

ساراماگو نیز تصمیم به تبعیدی خودخواسته گرفت و به لانزاروته‌ رفت و تا آخر عمر در آن‌جا اقامت گزید. این نویسنده در ۱۸ ژوئن سال ۲۰۱۰ درگذشت. او در طول زندگی خود دو بار ازدواج کرد همسر اول او آیدا رئیس نام داشت که در سال ۱۹۷۰ رابطه‌شان به پایان رسید. ژوزه در سال ۱۹۸۸ با پیلار دل ریو که اسپانیایی بود ازدواج کرد. رابطه آن‌ها تا پایان عمر ژوزه دوام داشت.

درباره کتاب کوری

کتاب کوری در سال ۱۹۹۵ توسط «ژوزه ساراماگو» انتشار یافت. همه چیز در ابتدا عادی است و روال معمول زندگی جریان دارد. یک‌باره در خیابانی ترافیک غیرمنتظره‌ای رخ می‌دهد. سروصدای اعتراض دیگر رانندگان بلند می‌شود؛ آن‌ها می‌خواهند زودتر به مقصد برسند اما راهشان بسته شده است. تعدادی از افرادی‌که از اتومبیل‌هایشان پیاده شده‌اند؛ سخنان راننده را می‌شوند که می‌گوید نابینا شده است. هاله‌ای سپید و شیری‌رنگ دید او را از بین برده است. در شهر چشم‌پزشکی وجود دارد که این موضوع کوری را مورد بررسی قرار می‌دهد. شخصیت دیگر داستان همسر چشم‌پزشک است که منشی و دستیار اوست‌. این نوع نابینایی برای چشم‌پزشک داستان، عجیب به نظر می‌رسد. معمولا افرادی‌که نابینا می‌شوند همه چیز را تاریک می‌بینند اما نابینایی جدید متفاوت است و توضیحی علمی برای کوری شیری‌رنگ وجود ندارد. به تدریج این نوع جدید نابینایی فراگیر می‌شود و به سراسر شهر و بلکه کشور می‌رسد. دولت که در حل مشکل ناتوان است تصمیم می‌گیرد تا افراد نابینا را در آسایشگاهی قرنطینه کند تا از اشاعه بیشتر بیماری جلوگیری شود. اما در مهار بیماری توفیقی حاصل نمی‌کند. خود چشم‌پزشک داستان نیز از ابتلا به این بیماری در امان نیست و نابینا می‌شود و باید به قرنطینه برود. اما همسر او راضی نمی‌شود که شوهرش به تنهایی به آن مرکز برود پس وانمود می‌کند که نابینا شده است تا او را تنها نگذارد. وضعیت آسایشگاه بسیار اسف‌بار است و غذای آن توسط ارتش تامین می‌شود. روز به روز آسایشگاه شلوغ‌تر می‌شود و کم‌کم در همان‌جا نیز نظامی طبقاتی شکل می‌گیرد و جنایات و اتفاقات هولناکی به وقوع می‌پیوندد.

پس از مدتی آسایشگاه ویران می‌شود و نجات‌یافتگان در‌می‌یابند که دولت، ارتش و نظام‌ درمانی سقوط کرده است‌ و کوری در سراسر شهر پخش شده است‌. حال گروهی از نجات‌یافتگان که دکتر و همسرش جزئی از آن‌ها هستند برای بقا در شهر تلاش می‌کنند و با وضعیت هولناکی روبرو می‌شوند.

صفحات پایانی این داستان بسیار شوکه‌کننده و غیرمنتظره است.

نقد کتاب کوری

کتاب کوری یک رمان پادآرمانشهری است که به زوال و سقوط تمدن می‌پردازد. یک همه‌گیری ناشناخته باعث می‌شود تا تمامی هنجارها، قوانین مدنی و قواعد اخلاقی‌ای که در یک جامعه وجود دارند؛ نابود شوند و جای خود را به بربریت و توحش دهند. مشکلات این جامعه جدید، بسیار پایه‌ای هستند؛ همه اعضای این جامعه تلاش می‌کنند که بر گرسنگی و بیماری فائق آیند. نویسنده به ما می‌گوید که غریزه بقا در این جامعه از بسیاری از هنجارهای اجتماعی قوی‌تر عمل می‌کند. در این داستان اثری از اسم هیچ‌کسی وجود ندارد؛ شهری که این بحران در آن رخ می‌دهد نامعلوم است. نویسنده با هوشمندی تمام به ما نشان می‌دهد که پیش از وقوع بحران، فردیت انسان‌ها از بین رفته است و چنین رویدادی در هر جای جهان نیز می‌تواند رخ دهد.

این داستان به ما یادآوری می‌کند بسیاری از چیزهایی که در دنیای امروز بدیهی فرض می‌شوند؛ می‌توانند در اثر یک بحران زیر سوال بروند‌ و نهادهای اجتماعی، دولتی، نظامی با فروپاشی مواجه شوند. در داستان کوری، دولت و ارتش نمی‌توانند هیچ کاری را از پیش ببرند و در انجام وظایفشان ناکام هستند. اما یکی از شخصیت‌های مهم این داستان همسر چشم‌پزشک است. او نماینده معدود روشن‌فکران جامعه است که مجبور می‌شود خود را همرنگ جماعت نشان دهد. با این وجود صداقت و وفاداری او سبب می‌شود که گروه کوچکی از نجات‌یافتگان آسایشگاه، درد و رنج کمتری را تحمل کنند.

کتاب کوری زبانی کنایی دارد و تمدنی را توصیف می‌کند که در طول قرن‌ها تکامل یافته است و به فناوری‌های بالایی دسترسی دارد اما در تامین نیازهای متعارف و پایه‌ای انسان‌ها درمانده است و هنگام مواجهه با چنین بحرانی به طور کامل فرومی‌پاشد. ترس و وحشت در این کتاب اوج می‌گیرد و استیصال و درماندگی انسان مدرن نمایش داده می‌شود. میل به بقا اتفاقات وحشتناکی را به وجود می‌آورد که آن را می‌توان در آسایشگاه و میان گروه‌های مختلف نابینایان مخالف دید آن‌ها به شکلی وحشیانه به جان یک‌دیگر می‌افتند.

درباره ترجمه کتاب کوری به فارسی

ترجمه‌های مختلفی از کتاب کوری به زبان فارسی وجود دارد ترجمه «مینو مشیری» از انتشارات علم، «اسدالله امرایی» از انتشارات مروارید، «مهدی غبرایی» از نشر مرکز و «کیومرث پارسای» از انتشارات روزگار در این میان شهرت بیشتری دارند. برای خواندن این کتاب حدودا به شش ساعت زمان‌ نیاز است.

کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو نشر علمی
کتاب کوری اثر ژوزه ساراماگو نشر مرکز

خواندن رمان کوری را به چه کسانی پیشنهاد می‌دهیم؟

خواندن کتاب کوری را به همه علاقه‌مندان ژانر پادآرمانشهری، دوست‌داران کتاب‌های سیاسی و طرفداران ادبیات پرتغالی پیشنهاد می‌دهیم. این اثر مهم‌ترین و مشهورترین کتاب «ژوزه ساراماگو» است و دوست‌داران این نویسنده حتما باید آن را بخوانند.

پس از خواندن رمان کوری سراغ چه کتاب‌هایی برویم؟

پس از خواندن کتاب کوری پیشنهاد می‌کنیم که این داستان‌ها را بخوانید.

۱. رمان «بیداری» از «ژوزه ساراماگو»

۲. کتاب «فارنهایت ۴۵۱ درجه» از «ری بردبر‌ی»

۳. رمان «ما» از «یوگنی زامیاتین‌»

در بخشی از کتاب کوری می‌خوانیم

وجدان که خیلی از آدمهای بی‌فکر آن را زیر پا می‌گذارند و خیلی‌های دیگر انکارش می‌کنند، چیزی است که وجود دارد و همیشه وجود داشته. اختراع فلاسفه عهد دقیانوس نیست، یعنی اختراع زمانی که روح چیزی جز یک قضیه مبهم نبود. با گذشت زمان، همراه با رشد اجتماعی و تبادل ژنتیکی کار ما به آنجا کشیده که وجدان را در رنگ خون و شوری اشک پیچیده‌ایم و انگار که این هم بس نبوده، چشمها را به نوعی آیینه رو به درون بدل کرده‌ایم، نتیجه این است که چشمها غالبا آنچه را سعی داریم با زبان انکار کنیم بی پروا لو می‌دهند.
فکر نمی‌کنم ما کور شدیم. ما کور هستیم، کوری که می بیند، کورهایی که می‌توانند ببینند، ولی نمی‌بینند.
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه