نقد آلبوم «گاه فراموشی» همایون شجریان؛ نه شرقی نه غربی

۱۰ تیر ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
نقد آلبوم «گاه فراموشی»

همایون شجریان در آلبوم «گاه فراموشی» دومین همکاری‌اش با فردین خلعتبری را بعد از آلبوم «امشب کنار غزل‌های من بخواب» رقم زده و در ادامه‌ی مسیر نوگرایی با فاصله از موسیقی دستگاهی به سراغ موسیقی تلفیقی از ترکیب موسیقی شرقی و جز رفته است؛ به گفته‌ی پدیدآورندگان آلبوم کوارتتی از چهار نوازنده‌ی غیرایرانی و همایون شجریان ما، با تکیه بر موسیقی جز و «موسیقی نواحی و موسیقی مقامی منطقه‌ی صحنه واقع در استان کرمانشاه».

خلعتبری و شجریان در آلبوم اول‌شان، چنانچه‌ خلعتبری می‌گوید رویکرد موسیقی کلاسیک در ترکیب با موسیقی ردیف دستگاهی داشتند، و حالا به حکم زمانه پا را فراتر گذاشته و در دوران همه‌گیری تصمیم گرفتند با همکاری نشر هرمس و رامین صدیقی، که از اساس کارش پیوند موسیقی بینافرهنگی از جنوب تا تهران، از تهران تا اتریش است، به دسته‌ی نوگرایانی بپیوندند که تا به‌حال در ترکیب موسیقی شرقی و جز دست به تجربه زده‌اند -و از آنجا که یک طرف این پروژه موسیقی جز بوده است، با همکاری چهار نوازنده‌ی غیرایرانی که دو نفرشان موزیسین‌های مطرح و معتبری در این سبک موسیقی هستند. یکی بیورن مه‌یر نوازنده‌ی باس و کلاس گزینگ، نوازنده‌ی ساکسیفون است که پیش از این پروژه‌های زیادی را با هم کار کرده‌اند و مه‌یر سابقه‌ی همکاری با موزیسین‌های شرق را داشته است. فردریک ژیل، نوازنده‌ی سازهای کوبه‌ای و کارلو نیدهارو، نوازنده‌ی ویلونسل هم ضلع دیگر کوارتت «گاه فراموشی» را می‌سازند.

اینکه برای تنظیم بر پایه‌ی جز آلبوم از نوزاندگان غیرایرانی استفاده شده است، شاید دلیل منطقی داشته باشد، هرچه باشد، جز مال ما نیست. البته شاید بهتر بود ساز کوبه‌ای را یک ایرانی می‌نواخت تا دست‌کم کمی از رنگ موسیقی ایرانی وارد فضای چیدمان قطعات بکند. جای خالی آن شور و آشنایی‌زدایی‌ای که می‌توانست از صدای ساز کوبه‌ای یک نوازنده‌ی ایرانی به این اثر تزریق شود، به‌خصوص در دو قطعه که ساز کوبه‌ای نقش پررنگی در آن‌ها دارد، احساس می‌شود. البته چون قرار است تنظیم جز باشد، عامدانه از آن شور پرهیز می‌شود. اما اگر قرار به تلفیق بوده باشد، یعنی عنصری بیگانه برای مخاطب فارسی‌زبان به شعر، آواز و موسیقی ایرانی پیوند بخورد، باید جایی این عناصر با هم درآمیزند، که در آلبوم «گاه فراموشی» جز در لحظاتی در بعضی قطعات این اتفاق نمی‌افتد.

آن‌طور که شرایط تهیه‌ی این آلبوم ایجاب می‌کرد، امکان در کنار هم قرار گرفتن آهنگساز و خواننده و نوازنده‌ها وجود نداشت، بنابراین صدای همایون و موسیقی خلعتبری در ایران ضبط و ارسال شده است و نوازندگان در اتریش در کنار هم تلاش خود را کرده‌اند که به موسیقی شرقی با تم‌های هندی/ افغان/ عربی نزدیک شوند. نتیجه اما این است که در بیشتر لحظات این آلبوم چهل و هشت دقیقه‌ای که بیشتر قطعاتش به نسبت طولانی (بالای چهار دقیقه) است، سازها ساز خودشان را می‌زنند و آواز و موسیقی ساز خودش را، با باسی که صدایش بسیار غالب است (که چون مه‌یر یکی از آهنگسازان مجموعه است، عجیب نیست) و حضورش می‌تواند سنگین باشد که هست. در لحظاتی که هم آواز و هم ساکسیفون همزمان در حال بداهه‌پردازی هستند، صداها به جای آنکه در آمیزش با هم نتیجه‌ی مطلوبی داشته باشد، در لحظاتی شلوغ جلوه می‌کند و آزاردهنده می‌شود. شاید اگر لاین هر یک را جدا از هم بشنویم (نوازنده‌ی ساکسیفون بسیار قدر است) بیشتر بتوانیم ازشان لذت ببریم.

کاور فوتوی آلبوم «گاه فراموشی»

نتیجه این است که همایون اشعار نئوسنتی فردین خلعتبری (که استفاده از شعرهای خودش از نکات تعجب‌برانگیز آلبوم است) بی‌آنکه ذره‌ای به موسیقی جز نزدیک شود، با تکنیک‌های آواز ایرانی، آن‌هم نه در آن اشلی که ما از همایون سراغ داریم، می‌خواند، و سازها و تنظیم صدای جز غربی می‌دهد. و همان‌طور که همایون شجریان در نشست رونمایی از آلبوم گفته است، به نقطه‌ی اشتراکی می‌رسد که ایهام است، دودل است، نه شرقی است نه غربی. سلام نمادین و متناسب با حال زمانه‌ی چند موزیسین معتبر مشتاق به تجربه‌گرایی و دستاوردهای بین‌المللی است و از این هم فراتر نمی‌رود، نه هنری می‌شود و نه باب میل مخاطب عام و نه بدون شک طرفداران همایون شجریان.

این رویکرد غیرخودمحورانه‌ی همایون شجریان که باور دارد باید همگام با زمانه‌ی خودش، که موسیقی تماماً مبتنی بر آواز را تاب نمی‌آورد، پیش برود، و بر همین اساس در چنین آلبومی حضور یافته است که دست‌کم در عرصه‌‌ی بین‌المللی تنها وزنه‌ی آن نیست، اتفاق خوبی است. شاید در درازمدت نتیجه‌ی مطلوب خود همایون و طرفدارانش هم از آن حاصل شود، اما آنچه در «گاه فراموشی» با آن مواجهیم از سمت همایون تنها همین یک مزیت را می‌توان برایش قائل شد؛ همین گرایش به نوگرایی و از «خود» گذشتن همایون که البته نه به مذاق سردمداران موسیقی کلاسیک ایرانی، و حلقه‌ی دوستان و همکاران شجریان پدر که با خود همایون هم پیش از این همکاری‌های داشته‌اند، خوش می‌آید و نه بسیاری از جامعه‌ی مخاطبش. و این اگر از سختگیری‌های جامعه‌ی موسیقی کلاسیک ایرانی بگذریم، درباره‌ی این آلبوم بخصوص دلایل آشکاری دارد.

جز اینکه آلبوم در تلفیق موفق نبوده است، نه جز را ایرانی کرده است و نه ایرانی را جز، صرفاً این‌ها را کنار هم قرار داده است، ملودی‌های مونوتون که بر کل آلبوم حاکم است، هم فرصتی به همایون شجریان نمی‌دهد که از قابلیت‌های آوازی‌اش استفاده کند و نغمه‌ای خوش را با صدای خوش‌اش معجزه کند و به اعماق وجود ما رخنه کند، و هم کسل‌کننده است. به‌سختی می‌توانی قطعات بلندش را تا پایان تاب بیاوری. این درباره‌ی ریتم قطعات هم صدق می‌کند، در دو قطعه‌ای که ریتم از کندی و به طبع جز بودنش، شکستگی فاصله می‌گیرد، هم یک ریتم تکراری استفاده شده است و هم تماماً از جز فاصله می‌گیرد و صدای سازها کاملاً نامأنوس به گوش می‌رسد، و باز هم ملودی چنگی به دل نمی‌زند و کلام کمکی به اثر نمی‌کند. در واقع، هیچ‌چیز در خدمت هیچ‌چیز قرار نمی‌گیرد.

شاید اگر کلام مبتنی بر اشعار کلاسیک واقعی می‌بود، نه «عبارات موزون» خلعتبری، به گفته‌ی خودش، و ملودی کمی جان‌دارتر و نه بلاتکلیف، با صدا و آواز همایون این آلبوم نجات پیدا می‌کرد. اما حالا با مجموعه‌کلامی طرفیم که به‌ دفعات وزنش را از دست می‌دهد و ملودی و تحریرهای همایون مجبور است به‌زور جور این بی‌وزنی را بکشد و کلام را به‌طریقی در خودش جای دهد. به لحاظ مفهومی هم سیر و سلوک مشخصی را دنبال نمی‌کند و به همین خاطر وحدت معنایی ندارد و دنبال کردنش را سخت می‌کند، یک سری ترکیب‌های نامأنوس مثل «گمشده در بحث» و ترکیب‌هایی که با ردیف «خاکی» در قطعه‌ی «خواب خاکی» ساخته شده، در آن وجود دارد، که هم به لحاظ زیبایی‌شناختی به اثر ضربه می‌زند و هم از اثر بیرون می‌زند، بی آنکه مقصود یا اثرگذاری خاصی داشته باشد. بنابراین هم کلام به لحاظ فرمی و مفهومی از هم گسسته است، هم موسیقی روی کلام جفت‌وجور نمی‌شود و به اصطلاح نمی‌چسبد، هم همایون وسط این پیوندهای شکل‌نگرفته گم می‌شود (به جز قطعه‌ی «محرم اسرار» که البته چندان صدای جز نمی‌دهد اما دست‌کم استاندارد است). صدای ساز نوازندگان غربی اما خوب شنیده می‌شود.

خرید آلبوم «گاه فراموشی» از دیجی‌کالا

شناسنامه‌ی آلبوم «گاه فراموشی»

آهنگسازان: فردین خلعتبری و بیورن مه‌یر
نوازندگان: کلاوس گزینگ، بیورن مه‌یر، کارلو نیدرهاوزر و فردریک ژیل
ترانه‌سرا: فردین خلعتبری
خواننده: همایون شجریان
پخش: هرمس
محصول: ۱۴۰۰

نقد آلبوم «گاه فراموشی» بازتاب دیدگاه‌های شخصی نویسنده است و لزوما موضع دیجی‌کالا مگ نیست.
برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۳ دیدگاه
  1. وحید حجازی

    سلام و عرض ادب
    بنده یک مخاطب عام اما آشنا با اصول موسیقی هستم و همه آثار ایشان و استاد شجریان و استاد بنان و … و نیز بسیاری از آثار فاخر غربی را با دقت گوش داده ام. به نظرم بیشترین ضعف این اثر، شعر آن است که جز در یکی دو قطعه، در بقیه قطعات، نمی توان با شعر ارتباط برقرار نمود. وزن شاید چندان مهم نباشد مثلا تصنیف قاصدک استاد شجریان وزن چندانی ندارد ولی برای شنونده شیوا و با مفهوم است و تصنیف قلاب همایون که سروده سعدی است هم از نوع کلاسیک موزون است و هر دو در وجود ما نفوذ میکنند و حس شیرین و منحصر به فردی با گوش دادن به آنها به ما دست می دهد. بعد از شعر شاید تنظیم و غالب بودن موسیقی جز، ضعف بعدی باشد. مثل آشی می ماند که بهترین مواد اولیه و آشپز را دارد ولی جا نیفتاده و آب و مواد آن از هم جدا هستند و یکدست نیست.

  2. Bahar

    نقد قابل ملاحظه ای بود به عنوان هوادار ایشون همههههه اثارشون رو با جان و دل گوش میدم اما به شخصه فکر میکنم حنجره طلایی ایشون در اهنگ های مطلقا سنتی همچون پدرشون زیباتره و همچنین کارهایی که با سهراب پورناظری ساختن.

  3. حسن

    جانا سخن از دل ما میگویی

    واقعا ملودی و تنظیم آهنگ ها خیلی بی ربط به خوانش خواننده است!
    در بعضی لحظات همانطور که نویسنده اشاره کرده، ساکسیفون و آواز خواننده به شکل کاملا آزاردهنده ای با هم ترکیب شده اند!
    به نظر می رسه که آهنگ ساز محترم، فقط از اسم همایون شجریان داره استفاده میکنه تا کارش رو به مردم قالب کنه! همان اتفاقی که در آلبوم “امشب کنار غزل‌های من بخواب” هم اتفاق افتاده بود!

    اینکه چرا همایون با این پروژه ها همکاری میکنه برای من جای سوال داره!!!

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه