گزیده نقدهای فیلم «آواز قو»؛ درخشش ماهرشالا علی در درامی علمی-تخیلی

۲۵ آبان ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۵ دقیقه
آواز قو

فیلم «آواز قو»، به کارگردانی بنجامین کلیری، بعد از اکران محدود خود در بنیاد فیلم آمریکا (AFI Fest)، و دریافت نقدهای تقریبا مثبت، ۲۶ آذر از شبکه‌ی اپل تیوی پلاس در دسترس مخاطبان قرار می‌گیرد. «آواز قو» با بازی ماهرشالا علی بازیگر برنده‌ی دو اسکار و نائومی هریس که نامزدی یک اسکار را در کارنامه‌شان دارند، درامی علمی-تخیلی است که نگاه متفاوت و خلاقانه‌ای به موضوع مرگ، و چگونگی پذیرش آن دارد. این فیلم گذر از پنج مرحله غم و اندوه (انکار، عصبانیت، کشمکش، افسردگی، پذیرش) را با تخیل در هم می‌آمیزد.

چیزی که در این فیلم توجه تماشاگران و منتقدان را بیشتر از همه به خود جلب کرده است، فیلمنامه‌ی صادقانه و قوی، و اجرای همدلانه و متقاعد کننده‌ی بازیگران است که فرصت پلک زدن و از دست دادن حتی لحظه‌ای از فیلم را از آن‌ها می‌گیرد.

داستان فیلم از این قرار است که کامرون (با بازی ماهرشالا علی) در حال مرگ است و زمان زیادی برای زندگی ندارد. از آنجایی که همسرش پاپی (با بازی هریس) و فرزندش از این موضوع اطلاعی ندارند، او تصمیم می‌گیرد تا آن‌ها را از غم مرگی که بعد از او در انتظارشان است محافظت کند. راه‌ حل او این است که به دنبال دکتر اسکات (با بازی گلن کلوز) و مرکز شبیه‌سازی/ آسایشگاه او بگردد تا زمانی که او در انتظار مرگ است یک جایگزین برایش خلق کند. دانش دکتر اسکات در این است که یک ماکت از بیمار بسازد و آن‌ها را با حافظه‌های اصلی و تمام ویژگی‌های جسمی و بدون هیچ بیماری کامل کند.

پس از انجام این روش، جکس، کلون کامرون، به عنوان یک موجود زنده و مشابه او جان می‌گیرد. کامرون مطمئن نیست که آمادگی سپردن مسئولیت‌های خانواده‌اش را به یک کلون دارد یا خیر، بنابراین باید تصمیم بگیرد که جکس را به عنوان کامرون جدید به دنیای خودش بفرستد یا خطر بازگشت به خانه را بپذیرد، جایی که خانواده‌اش ممکن است شاهد رنج و در نهایت مرگ او باشند.

این فیلم به اندازه کافی برای مخاطب ملموس است. هیچ چیز شومی در مورد «آواز قو»، که استعاره‌ای زیبا از وداع و بدرود همیشگی است وجود ندارد. تمام فیلم در تلاش است تا جهان را به مکانی بهتر تبدیل کند و دیدن آن در نهایت حس خوبی بوجود می‌آورد.

فیلم «آواز قو» در سایت متاکریتیک در نهایت با ۶ رای، امتیاز ۶۱ از ۱۰۰ برای خود ثبت کرده است که از بین آن‌ها ۴ رای مثبت و ۲ رای متوسط به چشم می‌خورد. در ادامه نگاهی می‌اندازیم به برخی از این نقدها تا بیشتر با حال و هوای فیلم آشنا شویم.

آواز قو 1

گزیده نقدهای منتقدان درباره‌ی فیلم آواز قو

ورایتی- کورتنی هاوارد

۸۰ از ۱۰۰

چرخش یک داستان عاشقانه‌ی بُرنده و ظریف بدون بازی‌های درست و بجا تقریبا غیرممکن است. علی و هریس شیمی بی‌عیب و نقصی دارند که باعث می‌شود عمیق بودن و خطرات رابطه عاشقانه آن‌ها را احساس کنیم. هریس پویا است و در قسمت‌هایی که پر از عمق و بُعد است به خوبی از عهده‌ی نقشش بر می‌آید. اجرای علی مملو از همدلی است، با مهارت، ظرافت و آسیب‌پذیری صمیمانه، با چرخش‌ها و جنبه‌های ظریف نقش دوگانه‌اش کنار می‌آید، جایی که ما دو پرتره واضح و هوشمندانه از یک روح را می‌بینیم.

اسکرین دیلی- تیم گیرسون

۷۰ از ۱۰۰

«آواز قو» که با اجرای گرم نائومی هریس، بازیگر نقش مکمل ماهرشالا علی در فیلم «مهتاب» (Moonlight)، تقویت شده است، ثابت می‌کند که یک درام واقعی است، اما به لطف رویکرد متفکرانه بازیگران و گروهش، احساسات متفاوتی را به نمایش می‌گذارد. این نسخه از Apple TV+ که در جشنواره AFI Fest به نمایش درآمد، ۱۷ دسامبر روی پلتفرم استریمینگ عرضه می‌شود، جایی که بدون شک طرفداران داستان‌های علمی-تخیلی ساده و بدون پیچیدگی خاص را به خود جلب می‌کند، که با حضور بازیگران فوق‌العاده‌ای که شامل آکوافینا و گلن کلوز هستند، ارزشمندتر می‌شود.

یکی از قوی‌ترین ویژگی‌های «آواز قو» مقاومت آن در برابر پیچش‌های داستانی قابل پیش‌بینی است. اسکات مهربان با بازی کلوز در واقع دانشمندی دیوانه با یک برنامه شیطانی نیست و جک شروع به رفتارهای عجیب و غریب و ترسناک نمی‌کند. هیچ شگفتی بزرگی در انتظار بیننده نیست؛ کلیری مطمئن است که مشکلی که کامرون با آن درگیر شده، برای جلب توجه مخاطبان کافی است. همانطور که زمان بیشتری را با کامرون می‌گذرانیم، هیچ کس حتی احساس نمی‌کند که او مرده است. «آواز قو» در مورد این است که بدانیم دنیا بدون ما ادامه خواهد داشت و اجازه دهیم عدم آگاهی پاپی از این تراژدی در طول فیلم موجی از صحنه‌های تلخ و شیرین ایجاد کند.

پلی لیست- کارلوس آگویلار

۶۷ از ۱۰۰

چنین مفهوم علمی-تخیلی اگزیستانسیالیستی و نزدیک به آینده، آن چیزی نیست که از بنجامین کلیری، نویسنده و کارگردان ایرلندی، که برای فیلم کوتاه انسان‌گرایانه‌اش با نام «لکنت» اسکار دریافت کرد، انتظار داشته باشیم. با این حال، با بررسی دقیق، فیلم بلند و جذاب «آواز قو» (که دومین فیلم امسال با عنوان مشابه است) همان اشتیاق خاموش داستان کوچک‌تر را که با تلاش‌های رمانتیک غیرمتعارف سروکار دارد، تداعی می‌کند.

در جبهه‌ی ساختن دنیای خیالی، کارگردان به عناصر سنجیده اما غیرقابل انکاری که به واقعیتی پیشرفته‌تر از نظر تکنولوژی اشاره می‌کند، پایبند است. فضاهای شیک و مینیمالیستی، شبیه به سفینه فضایی فیلم «اکس ماکینا» (Ex-Machina) هنگامی که تغییر شکل در حال رخ دادن است، زیبایی خاصی به این فضاهای مجزا می‌بخشد. صفحه‌های هولوگرافیک، خودروهای خودران که ظاهرا از «ترون: میراث» (Tron) اقتباس شده‌اند، و هوش مصنوعی سخنگو بدون اینکه از درام داستان کم کند، ظاهری هدفمند دارند.

هالیوود ریپورتر- دیوید رونی

۴۰ از ۱۰۰

«آواز قو» به شدت جدی و کسل‌کننده می‌شود، و برای تحت تاثیر قرار دادن احساس بیننده، زمان زیادی را صرف نگاه‌های متفکرانه و اشک‌آلود می‌کند که  بیش از حد دیوانه‌کننده است. این تقصیر ماهرشالا علی نیست که در دو نقش بازی می‌کند؛ علی در نقش کامرون هنرمند تبلیغاتی، که سلامتش به سرعت رو به زوال است، و نسخه‌ی بازسازی‌شده مولکولی که در آزمایشگاه خلق شده تا جای او را بگیرد و به او کمک کند خانواده‌اش را از اندوه برهاند.

بخشی از مشکل فیلمنامه و کارگردانی کلیری، زمان زیادی است که به «عالی و بی نقص» بودن خانواده اختصاص می‌دهد. مطمئنا پاپی پس از مرگ برادرش از نظر عاطفی دچار بحران می‌شود، اما زن، شوهر و فرزندشان دائما با چنان شور و شعف زیبایی به یکدیگر نگاه و برخورد می‌کنند که کمی خسته کننده می‌شوند. ما متوجه دغدغه‌ی کامرون هستیم اما آن‌ها بیشتر شبیه یک خانواده‌ی الکی خوش در یک آگهی تلویزیونی هستند تا شخصیت‌های سه بعدی دراماتیک جالب. پاپی کارش موسیقی درمانی برای کودکان دارای ناتوانی‌های یادگیری است، بنابراین او عملا یک قدیس است.

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه