۸ شخصیت کلیشه‌ای انیمیشن «قرمز شدن»

۳۰ فروردین ۱۴۰۱ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۷ دقیقه
قرمز شدن

انیمیشن قرمز شدن به عنوان تازه‌ترین اثر پیکسار داستان دختر ۱۳ ساله‌ای به نام میلین را دنبال می‌کند که در آستانه‌ی بلوغ متوجه می‌شود به لطف یک نفرین خانوادگی هر زمان که احساسات شدیدی را تجربه کند به یک پاندای قرمز غول‌پیکر تبدیل می‌شود. می به جای انکار این بخش تازه از وجودش تصمیم می‌گیرد آن را در آغوش بگیرد و همین تصمیم آغازگر مشکلات او با مادر سخت‌گیرش مینگ است. قرمز شدن فیلمی برای تمام سنین است که به موضوعات مختلفی مثل والدین سمی، بلوغ و دوستی می‌پردازد.

قرمز شدن هم مثل بسیاری از آثار پیکسار مملو از شخصیت‌های کلیشه‌ای است که بعضی از آن‌ها به وضوح در زندگی واقعی یا سایر فیلم‌ها و سریال‌های تلویزیونی یافت می‌شوند. البته این کلیشه‌ای بودن اصلا ویژگی منفی نیست چون شخصیت‌ها را ملموس‌تر و ارتباط با آن‌ها را برای مخاطب ساده‌تر می‌کند؛ این دقیقا همان ویژگی است که دومی شی به دنبال آن بود و تمام تلاشش را کرد تا فیلمی با الهام از زندگی واقعی‌اش بسازد اما کلیشه‌ای‌ترین شخصیت‌های قرمز شدن چه کسانی هستند؟

۸- پریا نمونه‌ی کلیشه‌ای از نوجوان‌های خونسرد و بی‌تفاوت

پریا

پریا یکی از بهترین دوستان می است. او نوجوان به ظاهر بی‌تفاوتی است که مثل سایر دوستان می عاشق گروه موسیقی پاپ پسرانه‌ی چهار شهر است. همچنین به مطالعه‌ی ادبیات نوجوان علاقه‌ی ویژه‌ای دارد و به نوعی یک کرم کتاب به حساب می‌آید. اولین حضور او در انیمیشن قرمز شدن در حالی است که یک کتاب به نام Nightfall را در دست دارد که یک تقلید هجوآمیز از مجموعه‌ی پرطرفدار «گرگ و میش» (Twilight) است.

پریا اصالتا هندی است اما انیمیشن قرمز شدن به هیچ وجه او را با کلیشه‌های نژادی توهین‌آمیز به تصویر نمی‌کشد و به همین دلیل هم در فهرست ما رتبه‌ی بالاتری را به خودش اختصاص نمی‌دهد. با این حال عشق به گروه‌های موسیقی پسرانه و ادبیات نوجوانان به همراه خونسردی بیش از حد او را به کلیشه‌ای‌ترین شخصیت میان دوستان می تبدیل کرده است.

۷- آقای گائو، پیرمرد عاقل و مرموز آسیایی

خانواده‌ی لی برای خلاص شدن از شر پاندای قرمزِ می، باید در مراسم خاصی این جانور را در وسیله‌ای مثل گردنبند، سنجاق‌سینه و … حبس کنند و تا آخر عمر کنار خودشان نگه دارند. آن‌ها تصمیم می‌گیرند این مراسم که باید زیر نور ماه قرمز باشد را به کمک یکی از همسایه‌هایشان انجام دهند. آقای گائو دوست و همسایه‌ی قدیمی خانواده‌ی لی است که به عنوان یک کاهن سال‌خورده و حرفه‌ای به زنان خانواده‌ی لی کمک می‌کند تا از شر پاندای قرمز وجودشان خلاص شوند.

زمانی که سروکله‌ی آقای گائو برای نخستین بار پیدا شد با پیرمرد مرموزی روبه‌رو شدیم که در هنرهای عرفانی تبحر ویژه‌ای دارد. با این حال او در فهرست ما رتبه‌ی بالایی را به خودش اختصاص نمی‌دهد؛ زیرا خیلی هم کلیشه‌ای نیست. مثلا وقتی مراسم آغاز می‌شود آقای گائو به می توضیح می‌دهد که این مراسم باید با ریتم خاصی انجام شود اما حتما نیازی نیست آوازهای سنتی خواند و اتفاقا خودش خیلی وقت‌ها از ریتم تونی بنت استفاده می‌کند.

۶- مادربزرگ وو، یک مادر سالار تمام‌عیار

مادربزرگ وو

مادربزرگ می مسن‌ترین زن خانواده‌ی لی هم به حساب می‌آید که با تجربه است و بقیه‌ی زنان خانواده به او احترام می‌گذارند و به حرف‌هایش گوش می‌دهند اما مشکل اساسی این است که مادربزرگ وو در دوره‌ی دیگری بزرگ شده و حتی اگر پشت ایده‌ها و عقایدش نیت خوبی هم باشد، منسوخ شده به نظر می‌رسد؛ به همین دلیل رابطه‌ی میان او با نوه‌اش می و دخترش مینگ را شکراب می‌کند.

فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی معمولا مادربزرگ‌ها را زنانی دوست‌داشتنی و مهربان تصویر می‌کنند. با این حال همیشه یک کلیشه‌ی آزاردهنده درباره‌ی مادر سالارهای افراطی وجود دارد که در مورد شخصیت‌های آسیایی نسبت به سایر نژادها بیش‌تر هم هست. مادربزرگ وو با وجود این که در پایان فیلم دخترش را نجات می‌دهد اما همچنان یک نمونه‌ی کلیشه‌ای از ماده ببری تمام‌عیار است که با وسواس‌های افراطی بر تمام اعضای خانواده تسلط دارد. این کلیشه در چند سال گذشته به اندازه‌ای برای اقلیت‌های نژادی تکرار شده که حالا جنبه‌های افراطی و توهین‌آمیزی به خودش گرفته است.

۵- تیلر، یک قلدر اصلاح شده

تیلر

تیلر یک پسربچه‌ی نیمه ویتنامی و هم‌مدرسه‌ای می و دوستانش است. او دوست دارد محبوب باشد و به همین دلیل هم از هیچ فرصتی برای مسخره کردن می و جلب توجه سایر بچه‌های فروگذار نمی‌کند. همین رفتارهای قلدرمآبانه و سمی باعث می‌شود دخترها از او متنفر باشند. با این حال می و دوستانش در کنسرت چهار شهر با تیلر برخورد می‌کنند و متوجه می‌شوند او هم از طرفداران پروپاقرص این گروه پاپ پسرانه است و در نتیجه روابطشان با هم خوب می‌شود.

تیلر نمونه‌ی خوبی از همه‌ی قلدرهای کلیشه‌ای است که پیش‌تر در فیلم‌ها و سریال‌های زیادی دیدم؛ پسر مردم‌آزاری که ابتدا با قهرمان داستان دشمنی می‌کند اما در اثر یک حادثه‌ی ناگهانی متحول و به دوست صمیمی او تبدیل می‌شود.

۴- گروه دخترانه و دوستی کلیشه‌ای

گروه دخترانه

شخصیت اصلی قرمز شدن دختر نوجوانی به نام می است که در کنار بهترین دوستانش میریام، ابی و پریا به سختی دوران بلوغ را می‌گذراند. شخصیت هر کدام از بچه‌ها با هم تفاوت دارد اما عشق و علاقه‌شان به گروه چهار شهر همان چیزی است که آن‌ها را کنار هم نگه داشته. همچنین با هم از تجربیات سن نوجوانی لذت می‌برند مثل شرکت در مهمانی و کنسرت و علاقه‌های گذرا به پسران نوجوان.

می، ابی، میریام و پریا با این که به طور فردی چندان کلیشه‌ای نیستند اما گروه دوستی بسیار کلیشه‌ای را تشکیل دادند که نه تنها بر پایه‌ی علاقه‌شان به یکدیگر بلکه به دلیل شدت احساساتشان شکل گرفته است؛ به همین دلیل هم وقتی می از ترس مادر، دوستانش را به عنوان متهم ردیف اول برای حضور در تولد تیلر معرفی می‌کند، بچه‌ها احساس می‌کنند به آن‌ها خیانت شده است.

در حقیقت رابطه‌ی دوستانه‌ی میان دختران در قرمز شدن مخاطب را به یاد روابط مشابه در فیلم‌هایی مثل «خواهری از سفر آرزوها» می‌اندازد.

۳- می یک دربه‌در معمولی که ناگهان به سرنوشت عجیبی دچار می‌شود 

می       

می شخصیت اصلی قرمز شدن یک دختر نوجوان آسیایی- کانادایی است که هنگام تجربه‌ی احساسات شدید به یک پاندای قرمز تبدیل می‌شود. می بالاخره تصمیم می‌گیرد به جای این که به سبک اجدادش پاندای قرمز را پنهان کند، او را همان‌طور که هست بپذیرد و حتی کار را تا جایی پیش می‌برد که از پاندا در مدرسه‌اش رونمایی می‌کند تا بتواند برای شرکت در کنسرت گروه محبوبش پول جمع کند.

می دختر معمولی است که در عرض چند ثانیه از یک انسان بازنده به شخصیتی محبوب تبدیل می‌شود و به همان سرعت هم این موقعیت دل‌پذیر را از دست می‌دهد. پاندای قرمز در مدرسه محبوب شده و شکوه زیادی برای او به همراه می‌آورد اما از همان ابتدا هم مشخص است این جایگاه بسیار گذرا است و وقتی مادرش متوجه این فاجعه شود، از دست می‌رود.

در نهایت می‌توانیم بگوییم می هم مثل بسیاری از شخصیت‌های دیزنی یک توسری‌خور خوش‌بین و مصمم است که پیش‌تر رگه‌هایی از او را در فلیک «زندگی یک حشره» (Bug’s Life) و دوری «در جستجوی دوری» (Finding Dory) دیده بودیم.

۲- مینگ، زنی که با یک مرد منفعل ازدواج کرده

مینگ

مینگ لی با صداپیشگی ساندرا اوه، مادر عصبی و کنترل‌گر می است که احساس می‌کند باید بر همه‌ی جنبه‌های زندگی دخترش تسلط داشته باشد. مینگ عاشق فرزندش است اما با کنترل بیش از حد اغلب او را در موقعیت‌های شرم‌آوری قرار و رفتارهایی بروز می‌دهد که از والدین نرمال سر نمی‌زند و جالب است که همه‌ی این کارها بهانه‌ای برای محافظت از می است.

مینگ یکی از رایج‌ترین کلیشه‌های والدین کنترل‌گر در دنیای سینما را به خوبی تصویر می‌کند. او سلطه‌گر است و با مرد منفعلی ازدواج کرده که هیچ وقت مقابل تصمیمات او جبهه نمی‌گیرد و همیشه به او گوش می‌دهد. پدر می از جمله شخصیت‌هایی است که حتی حضور پررنگی در روند داستان ندارد. مینگ شباهت زیادی به شخصیت‌هایی مثل ملکه الینور در «دلیر» (Brave) و بورلی گلدبرگ در «گلبرگ‌ها» (Goldbergs) دارد.

۱- اعضای گروه چهار شهر، کلیشه‌ی گروه‌های موسیقی دهه‌ی ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی

گروه چهار شهر

چهار شهر یک گروه خیالی پاپ پسرانه و گروه مورد علاقه‌ی می و دوستانش است و انگیزه‌ی اصلی آن‌ها برای در کنار هم ماندن. دومی شی کارگردان قرمز شدن، عشق بچه‌ها به آن‌ها را دلیل اصلی پیوند می، پریا، میریام و ابی می‌داند. پوشش و رفتار هر کدام از اعضای این گروه به شدت یادآور گروه‌های موسیقی محبوب دهه‌ی ۹۰ و ۲۰۰۰ میلادی مثل NSYNC و Backstreet Boys است.

اعضای گروه چهار شهر بدون شک کلیشه‌ای‌ترین شخصیت‌های قرمز شدن هستند اما اگر نخواهیم از دایره‌ی انصاف خارج شویم باید بگوییم این مورد احتمالا تعمدی بوده و به خوبی حال و هوای نوستالژیک دهه‌ی ۲۰۰۰ را به مخاطبان بزرگ‌سال منتقل کرده است.

منبع: cbr

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

۱۳ دیدگاه
  1. Taymin

    حتا بی تی اس گفت به ما آسیب بزنید ولی به آرمیامون نه ، آرمی مطلق به بی تی اسه ، وقتی از یه گروهی خوشتون نمیاد نباید بهش هیت بدید

  2. Taymin

    بی تی اس گروه خوبیه و نمی تونم درک کنم وقتی کیپا کاری با شما نداره انقدر چرا فن وار سازی می کنید
    هرکی یه سلیقه ای داره و سلیقه ی بقیه به شما و ما ربط نداره
    ما برای این از پسرامون حمایت می کنیم چون اونا به ما یاد دادن که نژاد پرست نباشیم ، خودمون و دوست داشته باشیم ، به دیگران احترام بذاریم و به مردم کمک کنیم
    اگر اونا نبود خیلی از آرمی ها هم نبودن و مرده بودن چون می خواستن خود کشی کنن ، اونا به ما نشون دادن که هنوز انسانیت وجود داره
    به شما ربط نداره که کی چی دوست داره ، پس فن وار سازی نکنید

  3. شهره

    عزیزان هر کس سلیقه ای داره بیاید به سلیقه ی هم احترام بزاریم یکی سبکه بی تی اس رو میپسنده
    یکی همایون شجریان
    زندگی دیگران به ما مربوط نیست شاید بی تی اس دوس داره از نظر شما اهنگ خاک برسری بخونه یه خواننده مذهبی
    ما نمیتونیم برای مردم تصمیم بگیریم که چه آهنگی بخونن
    یا طرفدار کدوم خواننده بشن هرکس حق زندگی داره و حق داره برای زندگیش خودش تصمیم بگیره توی زندگی دیگران دخالت نکنیم

  4. Parsa

    اسم گروه موسیقی پاپ چهار شهر نیست اسمش فورتاون هست

  5. Umbrella

    اسم من پریاست و خیلی هم شبیه این پریا ینی دوست می هستم😅😅😂

  6. ❤💋❤💋

    عااااااااااااالیییییییی

  7. ناشناس

    سلام اولا که گروه بی تی اس گروه خوبیه و من بهشون معتاد نیستم اما درک نمیکنم که چرا وقتی کاری با شما ندارن بهشون هیت میدین . اونا هم یه گروه موسیقین که افرادی موسیقی هاشون رو دوست دارن . درک این انقدر سخته و معلومه توهین بهشون باعث ناراحتیمون میشه چون از موسیقی اونها خوشمون میاد و توهین به اونا کثل توهین به سلیقه ی ما میشه .
    و اینکه هر کسی نمیتونه منظور اصلی ابن انیمیشن رو متوجه شه قصدم توهین نیست ولی یه تعدادی خیلی طبیعیه متوجه این انیمیشن نشن

  8. ریچی😉

    اتفاقا چهار شهر نماد گروه های کیپاپ که خیلی از نوجوون ها بهش معتادن و حاضرن جونشون هم براشون بدن.
    وقتی اون دیالوگ که میگه: مامانم گفته چیزای خاک بر سری میخونن.
    دقیقا داره به یه گروه مشخص طعنه میزنه.
    گروه BTS یا همون گِی تی لِز.
    استایل چهار شهر مثل استایل همین گروهه.
    گروه بی تی اس مثل گروه چهار شهر یه عالمه آهنگ خاک بر سری داره.
    گروه چهار شهر با روش عرض اندام هم طرفدار جذب می‌کنه که بازم این از حقه های بی تی اس هست.
    و آخرین ضربه این بود که تو کنسرت اول اون ها حالت فرشته دارند ولی وقته حمله می شود هیچ کاری از دست آنها بر نمی آید و فرار می کنند.
    این طعنه به دل بستگی نوجوانان بود که همه چیز خود را فدای امثال این گروه می کنند.

    1. ایوان

      بستگی داره از دیدگاه شما اهنگ ‘خاک برسری’ چی باشه، اصل اظهار نظر داشتن علم کافی برای اون موضوعه، اگر میخوای به هزاران نوجوان یا اهنگ‌های که گوش میدن، یا افراد که خواننده هستن توهین کنی اول باید اهنگاشونو مورد برسی قرار بدی و بعد برای حرفات مثال بزنی و دلیل بیاری، صرفا این برمیگرده به علایق ادما یکی بلیت کنسرت تتلو میخره یکی عاشق پاپه یکی عاشق بی‌تی‌اس یکیم بیلی الیش گوش میده، توی این انیمیشن دختربچه‌ای که شخصیت اصلیه بدون اجازه مادرش تصمیم نگرفت بره کنسرت و بهش ثابت کرد میتونه اون خوی خودشو کنترل کنه اما رفتار مادرش چطور بود؟ باعث شد دختر از سر لجبازی بخواد به چیزی که دوست داره برسه.

    2. ARMY

      درمورد بی تی اس درست صحبت کن بی تی اس هیچکدوم از اینکار ها رو نمیکنه و بی تی اس به خیلی نوجوان ها و جوان ها کمک کرد تا امید زندگی پیدا کنن و بی تی اس به فن هاشون یاد میدن خودشون رو دوست داشته باشن و نژاد پرست نباشن و دیگران رو از روی ظاهرشون قضاوت نکن و به دیگران توهین نکنن و به جامع ال جی بی تی احترام بزارن و بی تی اس همیشه پشت فن هاشون هستن مراقبشونن و هزاربار گفتن که به ما آسیب بزنید ولی به آرمی هامون کاری نداشته باشید و بهشون آسیب نزنید.
      در ضمن اگر از گروهی خوشت نمیاد نباید بهش توهین کنی و تهمت بزنی این کار خیلی زشته و این کارت بی ادبیت و بی فرهنگیت رو میرسونه

    3. 💜✨

      تو تاحالا آهنگ های رپ ایرانی رو گوش ندادی مگنع ؟
      و اینکه بی تی اس بجای اینکه به آدما بگه که همیشه از حرف و اعتقادات دیگران پیروی کنین میگن خودتون رو دوست داشته باشین
      چیزایی که خیلی از والدین و خانواده هامون بهمون نگفتن و یاد ندادن رو دارن یاد میدن و بهمون میگن هر جور میخاین زندگی کنین
      و جامعه ی هم جنسگرا ها هم بین دنیا یه چیز عادیه و مطمئنا چیزی نیست که بخان بخاطرش خجالت بکشی
      هرکسی یه عقیده و سلیقه خاصی دارهk

  9. داریوش

    میشه گفت انیمیشن قشنگی بود ولی نتیجه گیری آخرش اصلا منطقی نبود! خودم تصمیم گیرم چه کنم اینا دختر بچه ی ۱۳ ساله؟! طبق قانون بچه ها تا ۱۸ سالگی تحت کفالت والدینن و وضعیف اونهاست نظارت داشته باشن حالا نه سخت گیری الکی ولی باید حواسش باشه یه وقت جای ناجور و بدنامی نره آزارش بدن!

  10. باران

    پریا خیلی منه

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه