بوها چگونه خاطرات و احساسات قدرتمند را در ما زنده می‌کنند؟

۳۰ آبان ۱۴۰۰ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه
حس بویایی و خاطرات

رایحه‌ی قهوه‌ی برشته‌‌یِ تازه آسیاب شده که از درهای باز یک قهوه‌خانه در یک صبح برفی به فضای بیرون نفوذ می‌کند و در هوای اطراف پخش می‌شود، می‌تواند مانند یک دروازه‌ی جادویی عمل کند که ناگهان در مسیرتان ظاهر شود و فورا شما را از یک خیابان شلوغ در تهران به یک کافه‌ی کوچک در شیراز که سال‌ها پیش از آن بازدید کرده‌اید، ببرد.

رایحه‌های مختلف، در واقع این قدرت را دارند که خاطرات فراموش شده را برای ما به شفاف‌ترین شکل ممکن زنده کنند. اما چرا بوها گاهی اوقات باعث زنده شدن خاطرات ما می‌شوند؟ به‌خصوص خاطرات عاطفی عمیق.

پاسخ کوتاه به این پرسش این است که آن نواحی از مغز ما که مسؤولیت پردازش بوها، خاطرات و احساسات را بر عهده دارند بسیار درهم‌تنیده و متصل به هم هستند. در واقع، ارتباط حس بویایی انسان با مغز، در بین حواس دیگر بسیار منحصر به فرد و خاص است.

رایحه‌ها در واقع متشکل از ذرات شیمیایی بسیار کوچکی هستند که از طریق بینی وارد پیازهای بویایی مغز می‌شوند و در آنجا شناور می‌شوند تا در تماس با اعصاب بویایی پردازش و کدگشایی شوند.

در واقع پیاز بویایی مکانی است که حس مرتبط با هر رایحه توسط مغز پردازش می‌شود. سپس سلول‌های مغز این اطلاعات را به ناحیه‌ی ‌کوچکی از مغز به نام آمیگدال هدایت می‌کنند. آمیگدال جایی است که احساسات پردازش می‌شوند. سپس از آنجا به هیپوکامپ مجاور منتقل می‌شوند، جایی که فرایند یادگیری و شکل‌گیری خاطرات در آن صورت می‌پذیرد.

بوها تنها احساساتی هستند که مسیری به این مستقیمی را به سوی مراکز عاطفی و حافظه‌ی مغز، طی می‌کنند. تمام حواس دیگر ابتدا به ناحیه‌ای از مغز به نام تالاموس می‌روند که مانند یک جعبه‌تقسیم عمل می‌کند و اطلاعات مرتبط با چیزهایی را که می‌بینیم، می‌شنویم یا احساس می‌کنیم به بقیه نقاط مغز منتقل می‌کند. اما رایحه‌ها و بوها تالاموس را دور می‌زنند و در یک یا حداکثر دو سیناپس به آمیگدال و هیپوکامپ می‌رسند.

این مسأله منجر به یک ارتباط نزدیک بین احساسات، خاطرات و رایحه‌های مختلف می‌شود. به همین دلیل است که خاطراتی که به‌ وسیله‌ی رایحه‌ها ایجاد می‌شوند، احساسی‌تر و هیجان‌انگیزتر از خاطرات دیگر هستند و یادآوری آن‌ها برای ما شفاف‌تر و زنده‌تر است. گاهی اوقات حتی یک رایحه‌ی آشنا اما فراموش شده می‌تواند اشک انسان را از چشمانش جاری کند.

در ادامه‌ی این مقاله از دیجی‌کالا مگ، ما به بررسی تأثیرات مختلف رایحه‌های بویایی بر ابعاد مختلف شناختی و عاطفی انسان می‌پردازیم و فرایند پردازش داده‌های بویایی توسط مغز و ارتباط آن با یادآوری خاطرات را بررسی می‌کنیم. با ما همراه باشید.

داده‌های بویایی چگونه در مغز ما پردازش می‌شوند؟

بویایی و احساسات

فرایند بویایی علاوه بر اینکه شامل حس کردن خود بوها است، فرایند یادآوری خاطرات و احساسات مرتبط با هر بو را هم شامل می‌شود. بوها می‌توانند واکنش‌های احساسی قدرتمندی را در انسان برانگیزند. در نظرسنجی‌های مربوط به واکنش افراد به بوهای مختلف، پاسخ‌ها غالب نشان می‌دهد که علایق بویایی ما فقط بر اساس تداعی‌های احساسی مرتبط با بوهای مختلف است.

در واقع ارتباط بین عطر و تداعی احساسات، نتیجه‌ی کار عطرسازان نیست. گیرنده‌های بویایی ما مستقیما به سیستم لیمبیک، یعنی قدیمی‌ترین و ابتدایی‌ترین بخش مغز، که تصور می‌شود جایگاه احساسات است، متصل هستند.

عناصر معطر پس از تحریک عمیق‌ترین بخش‌های مغز که مسؤول پردازش داده‌های بویایی هستند، اطلاعات حاصله را به قشر مغز منتقل می‌کنند، یعنی جایی که تشخیص «شناختی» در آن اتفاق می‌افتد. بنابراین، وقتی که ما یک رایحه‌ی خاص را تشخیص می‌دهیم؛ به‌عنوان مثال بوی وانیل. آن رایحه قبلا سیستم لیمبیک مغز را فعال کرده است و واکنش‌های عاطفی عمیق‌تری را در ما برانگیخته است.

برای چندین دهه، دانشمندان بر این باور بودند که انسان توانایی زیادی در تشخیص و شناسایی بوها ندارد. اجداد ما در مقایسه با ما خیلی بیشتر از بینی‌های خود استفاده می‌کردند. در حقیقت در عصر کنونی ما در زندگی روزمره‌ی خود خیلی کمتر به آن‌ها نیاز داریم و حس بینایی ما در بسیاری از موقعیت‌ها بر حس بویایی غلبه می‌کند. این بدان معنا نیست که ما یک پتانسیل بویایی قوی نداریم. تحقیقات نشان می‌دهد که ما می‌توانیم حداقل ۱ تریلیون بوی مختلف را تشخیص دهیم.

با این حال، آشنایی با توانایی‌های بویایی ذاتی ما پیچیده است، زیرا زبان انسان کلماتی برای توصیف یک تریلیون بوی مختلف ندارد. علاوه بر اینکه قسمت عمده‌ی فرایند بویایی خارج از سطح خودآگاه ما اتفاق می‌افتد.

برخلاف حواس دیگر ما، اعصاب بویایی مستقیما به سمت ناحیه‌ی تالاموس مغز که دروازه‌ای به روی آگاهی ما محسوب می‌شود حرکت نمی‌کنند. در عوض، اطلاعات از بینی به نواحی قشری مغز می‌رسند و بدون ورود به حوزه‌ی آگاهی ما احساسات و خاطرات را برمی‌انگیزند.

در واقع وقتی صحبت از بویایی می‌شود، افراد می‌توانند بدون آنکه متوجه شوند، تحت تأثیر بوهای مختلف قرار بگیرند.

رایحه‌ها و عواطف

رایحه‌های دلنشین

رایحه‌ها واقعا خاص هستند زیرا می‌توانند خاطراتی را برای ما زنده کنند که در غیر این صورت هرگز آن‌ها را به یاد نمی‌آوردیم. در مقابل، مناظر روزمره و مکان‌های آشنا برای ما خاطراتی این چنین عمیق و روشن را تداعی نمی‌کنند.

به‌عنوان مثال، وارد شدن به اتاق نشیمن برای شما یک محرک تکراری است، کاری که بارها و بارها انجام می‌دهید، بنابراین بعید است که این عمل لحظه‌ی خاصی را که در آن اتاق اتفاق افتاده را به یاد شما بیاورد.

از طرف دیگر، اگر بویی را حس کنید که به چیزی که در گذشته‌ی شما اتفاق افتاده مرتبط باشد و آن رویداد دوباره هرگز برای شما تکرار نشده، ممکن است به واسطه‌ی استشمام آن رایحه، حسی آشنا و خوب یا ناخوشایند در شما برانگیخته شود اما هرگز به طور مشخص به خاطر نیاورید که آن چیز چه بوده است.

به طور معمول، زمانی که شخصی چیزی را استشمام می‌کند که به یک رویداد معنی‌دار در گذشته او مرتبط است، ابتدا یک واکنش عاطفی به آن رایحه‌ی خاص خواهد داشت و سپس ممکن است خاطره‌ای به دنبال آن در ذهن او تداعی شود. اما گاهی اوقات، بعضی از خاطره‌های ما دوباره هرگز ظاهر نمی‌شود.

در واقع فرد ممکن است تجارب عاطفی را که در گذشته برایش رخ داده است، احساس کند، اما آنچه را که تجربه کرده است، به خاطر نیاورد.

این اتفاق برخلاف سایر تجربیات حسی ما است. به عبارت دیگر، شما چیزی را نه می‌بینید و نه احساسش می‌کنید، اما می‌توانید فقط خاطره‌ی عاطفی مرتبط با آن رویداد را به خاطر بیاورید.

این مسأله تا حدی به بافت رویداد هم مربوط می‌شود. به‌عنوان مثال فردی را تصور کنید که در خیابان راه می‌رود، بویی را استشمام می‌کند که برای اولین بار چند دهه قبل با آن برخورد کرده و یک واکنش احساسی در او شکل رفته است. حالا تصور کنید اگر آن فرد برای اولین بار در یک بافت بسیار متفاوت با آن بو مواجه شده بود، مثلا یک سالن سینما، تشخیص دقیق خاطره‌ی مرتبط برای آن بو برایش بسیار دشوارتر می‌شد.

حس بویایی

در حقیقت مغز از بافت محیطی برای معنا بخشیدن به اطلاعات و یافتن خاطرات مربوطه استفاده می‌کند.

پس از مدتی، اگر فرد مدام بویی را استشمام کند، ارتباط بین آن عطر و خاطره‌ی خاص محو می‌شود و آن بو قدرت خود را برای بازگرداندن آن خاطره از دست می‌دهد. علاوه بر این، خاطراتی که به‌وسیله‌ی رایحه زنده می‌شوند، کاستی‌هایی مشابه خاطرات دیگر دارند، به این معنا که می‌توانند نادرست باشند و با هر یادآوری بازنویسی شوند.

با این حال، به دلیل تداعی‌های عاطفی قوی که این خاطرات ایجاد می‌کنند، افرادی که چیزی را به خاطر یک عطر به خاطر می‌آورند، اغلب متقاعد می‌شوند که این خاطرات دقیق هستند.

رابطه‌ی بین بویایی و حافظه، مسائل مربوط به سلامت حافظه را هم شامل می‌شود. کاهش حس بویایی گاهی اوقات می‌تواند نشان‌دهنده‌ی علائم اولیه بیماری‌های مرتبط با از دست دادن حافظه باشد، مانند بیماری پارکینسون و بیماری آلزایمر، اما در بسیاری از موارد هم می‌تواند فقط در نتیجه‌ی افزایش سن باشد.

این درهم تنیدگی و ارتباط عجیب بین عواطف و رایحه‌های مختلف می‌تواند یک توضیح تکاملی ساده داشته باشد. آمیگدال در واقع تکامل‌یافته‌ی ناحیه‌ای از مغز است که در ابتدا به تشخیص مواد شیمیایی اختصاص داشت.

احساسات به ما درباره‌ی نزدیک شدن و اجتناب از چیزهای مختلف هشدار می‌دهند، و این دقیقا همان کاری است که حس بویایی هم انجام می‌دهد. بنابراین، هر دوی آن‌ها ارتباط بسیار نزدیکی با بقای ما دارند.

در واقع، روشی که ما از احساسات برای درک و پاسخ به جهان اطرافمان استفاده می‌کنیم، شبیه نحوه‌ی استفاده حیوانات از حس بویایی‌اشان است.

بنابراین، دفعه بعد که به واسطه‌ی رایحه‌ی یک عطر به گریه افتادید یا بعد از استشمام بوی شیرینی خانگی تازه، لبخندی روی صورتتان نقش بست، می‌توانید از شیوه‌ای که مغزتان اطلاعات بویایی را بر مبنای خاطرات قدیمی شما پردازش و سازمان‌دهی می‌کند تشکر کرده یا آن را سرزنش کنید.

تأثیر بویایی روی وضعیت خلقی

بویایی و خلق و خو

اگرچه شواهد قانع‌کننده‌ای وجود دارد که عطرهای دلپذیر می‌توانند خلق و خوی ما را بهبود بخشند، اما برخی از این یافته‌ها را باید با احتیاط بررسی کرد.

مطالعات اخیر نشان داده است که در واقع انتظارات ما درباره‌ی یک بوی خاص است که مسؤول تأثیرات خلقی آن بو روی ما است و مزایای آن را برای سلامتی ما تعیین می‌کند نه خود آن بو.

در یک آزمایش، محققان دریافتند که فقط اعلام اینکه بوی خوب یا ناخوشایندی در حال پراکنده شدن در هوا است که ممکن است افراد حتی قادر به استشمام آن نباشند، می‌تواند باعث ایجاد تغییراتی در خلق و خو و سطح تندرستی افراد شود. در واقع در این آزمایش فقط اعلام کردن یک بوی مثبت به شرکت‌کنندگان، علائم مربوط به اختلالات سلامتی را در آن‌ها کاهش داد و وضعیت خلق و خوی آن‌ها را بهبود بخشید.

با این حال، نتایج قابل‌اعتمادتری از آزمایش‌های مبتنی بر استفاده از دارونماها (اسپری‌های بی‌بو) به دست آمده است. این مطالعات نشان داده‌اند که اگرچه افراد تا حدی به دارونماهای بی‌بو که فکر می‌کنند عطر هستند پاسخ می‌دهند، اما تأثیر عطر واقعی به‌طور قابل‌توجهی بیشتر است. شاید فکر عطرهای دلپذیر برای شادتر کردن ما کافی باشد، اما رایحه واقعی می‌تواند تأثیرات شگرفی در بهبود خلق و خو و حس خوب ما داشته باشد.

اگرچه حساسیت بویایی به طور کلی با افزایش سن کاهش می‌یابد، اما مشخص شده است که عطرهای خوشبو تأثیرات مثبتی روی خلق و خوی افراد در همه‌ی گروه‌های سنی دارند.

اثر بویایی روی ادراک ما

بو و ادراک

تأثیرات عاطفی مثبت رایحه‌های دلپذیر روی ادراک ما از افراد دیگر هم تأثیر می‌گذارد. در آزمایش‌ها، سوژه‌هایی که در معرض رایحه‌های دلپذیر قرار می‌گیرند، تمایل دارند رتبه‌ی بالاتری را به جذابیت افراد حاضر در عکس‌ها بدهند، اگرچه برخی از مطالعات دیگر نشان داده که این تأثیر تنها در مواقعی قابل توجه است که ابهامی در حالت عکس‌ها وجود داشته باشد.

در واقع اگر فردی به وضوح فوق‌العاده زیبا یا بسیار زشت باشد، عطر بر قضاوت ما تأثیر نمی‌گذارد. اما اگر زیبایی یک فرد در حد متوسط باشد، یک عطر دلپذیر می‌تواند ارزیابی ما را به نفع او تغییر دهد.

بوهای نامطبوع هم می‌تواند بر ادراک و ارزیابی ما تأثیر بگذارد. در یک مطالعه، وجود بوی نامطبوع باعث شد سوژه‌ها نه تنها امتیازات کمتری به زیبایی افراد حاضر در عکس‌ها بدهند.

اثرات بهبوددهنده‌ی خلق و خوی که ناشی از بوهای دلپذیر است ممکن است همیشه به نفع ما نباشد، یعنی رایحه‌های دلپذیر با تقویت ادراکات و احساسات مثبت ما، می‌توانند قضاوت ما را مختل کنند. در آزمایش در یک کازینو در لاس‌وگاس، مقدار پولی که افراد شرط‌بندی می‌کردند، وقتی که آن کازینو با رایحه‌های مطبوع پر شد، بیش از ۴۵ درصد افزایش پیدا کرد.

ذائقه‌ی بویایی

ذائقه‌ی بویایی

علایق بویایی اغلب یک موضوع کاملا شخصی است که مربوط به خاطرات و تداعی‌های خاص است. برای مثال، در یک نظرسنجی، پاسخ‌ها به این سؤال که «بوهای دلخواه شما چیست؟» شامل بسیاری از بوهایی بود که عموما ناخوشایند تلقی می‌شدند (مانند بنزین و تعریق بدن)، در حالی که برخی از رایحه‌هایی که معمولا خوشایند تلقی می‌شدند (مانند گل‌ها) به‌شدت ناپسند بودند.

این علایق و ترجیحات بویایی بر مبنای تجربیات خوب و بد مرتبط با رایحه‌های مختلف شکل می‌گیرند. با وجود این ویژگی‌های فردی، می‌توانیم تعمیم‌های قابل‌توجهی درباره‌ی علایق بویایی داشته باشیم.

به‌عنوان مثال، آزمایش‌ها نشان داده‌اند که ما تمایل داریم «آنچه را که می‌شناسیم دوست داشته باشیم»، یعنی افراد به بوهایی که قادر به تشخیص صحیح آن‌ها هستند امتیاز بالاتری می‌دهند.

برخی از رایحه‌ها هم وجود دارند که به نظر می‌رسد به طور جهانی به‌عنوان یک «رایحه‌ی خوشایند» تلقی می‌شوند، مانند وانیل، یک ماده‌ی محبوب در ساختار بسیاری از عطرها که مدت‌هاست به‌عنوان یک «بوی مطبوع» استاندارد در آزمایشات روان‌شناسی شناخته می‌شود.

بوی شریک عاطفی

رایحه‌ی عشق

استشمام بوی بدن می‌تواند اطلاعات زیادی درباره‌ی افراد به ما بدهد، در واقع بیشتر از آنچه از وضعیت ظاهری و احساسی فرد می‌شود استنباط کرد. وضعیت سلامتی و سازگاری بیولوژیکی جنس مخالف با ما به وسیله‌ی بوییدن رایحه‌ی او برای ما مشخص می‌شود و این امر به انتخاب بهترین گزینه به‌عنوان همسر برای تشکیل خانواده و تولیدمثل کمک کند.

آزمایشات مختلف نشان داده که علائم بیماری می‌توانند را از طریق بوی بدن انسان خودشان را نشان دهند. از دیدگاه تکاملی، تشخیص بیماری‌ها از طریق بوییدن افراد برای ما مزایایی را به همراه دارد. در واقع انتخاب یک شریک ناسالم بهترین راه برای انتقال ژن‌های شما نیست.

با این حال، شاید حتی بیشتر از اهمیت انتشار ژن‌ها، حس بویایی توانایی تشخیص تفاوت در ساختار سازگاری بافتی بین افراد را برای ما به ارمغان می‌آورد.

ساختار سازگاری بافتی در واقع یک خانواده ژنی مرتبط با سیستم ایمنی و بوی بدن است. دانشمندان مدت‌هاست که می‌دانند حیواناتی مانند موش‌ها می‌توانند با بوییدن ادرار یکدیگر بفهمند که چقدر از نظر ژنتیکی با سایر گونه‌هایشان مرتبط هستند.

مطالعات نشان می‌دهد که انسان‌ها هم در این مهارت استاد هستند و خوشبختانه درباره‌ی آن‌ها، بوییدن ادرار یکدیگر لازم نیست. هنگامی که دانشمندان دانشگاه شیکاگو از گروهی از زنان خواستند تی‌شرت‌هایی را که برای دو شب متوالی توسط مردان مختلف پوشیده شده بود را بو کنند، زنان نزدیک‌ترین تطابق ژنتیکی بین آن‌ها و خودشان را مشخص کردند.

در حقیقت با این کار ما می‌خواهیم که از ذخایر ژنتیکی خود محافظت کنیم. اما این مسأله بیشتر از آنکه به معنای انتخاب بهترین شریک باشد، روی حذف شرکای بد متمرکز است.

تحقیقات نشان می‌دهد که زنان شرکای بالقوه‌ای را ترجیح می‌دهند که تا حدودی از نظر ژنتیکی با هم مرتبط هستند، اما به لحاظ ژنتیکی شباهت زیادی باهم ندارند.

مطالعات نشان می‌دهد که زاد و ولد در بین زوجینی که به لحاظ ژنتیکی بیش از حد باهم شباهت دارند، می‌تواند منجر به سقط جنین یا وزن کم نوزاد در هنگام تولد شود. برعکس، ازدواج با فردی که ساختار ژنتیکی نزدیک (یا نیمه نزدیک) دارد به معنای حفظ سازگاری بیشتر فرزندان با محیط است.

علاوه بر این، برخی از عطرها می‌توانند ما را برای شرکای بالقوه‌ی عاطفی جذاب‌تر نشان دهند. مثلا استفاده از عطرهایی که بر پایه‌ی اسانس گریپ‌فروت تهیه شده‌اند. در مطالعه‌ای که شامل حدس زدن سن زنان بر مبنای عکس‌هایشان بود، شرکت‌کنندگان وقتی که بوی گریپ‌فروت را حس می‌کردند، سن این افراد را به طور میانگین ۱۲ سال جوانتر از سن واقعی‌اشان حدس می‌زدند و اگر شرکت‌کنندگان رایحه‌های تند و مبتنی بر گل‌ها را استشمام می‌کردند، وزن این زنان را به طور میانگین چهار پوند لاغرتر برآورد می‌کردند.

بوی خوب نوزادان

بوی نوزاد

اگر شما هم حس می‌کنید که نوزادان بویی خاص و دلنشین دارند، حق با شماست. در سال ۲۰۱۳، دانشمندانی از آلمان، کانادا و سوئد از ۳۰ زن در حالی که لباس‌های نخی نوزادان تازه متولد شده را بو می‌کردند، اسکن FMRI گرفتند. انجام این کار باعث می‌شد که تالاموس زنانی که تازه مادر شده بودند بیش از زنانی که فرزندی نداشتند فعال شود که نشان‌دهنده‌ی سطح توجه بیشتر مادران است.

عطر نوزادان تازه متولدشده همان مکانیسم بیولوژیکی‌ را در زنان فعال می‌کند که چشم‌های گرد، صورت کوچک و صدای زیبای نوزادان در آن‌ها فعال می‌کند. در واقع این راهکار طبیعت برای ایجاد پیوند بین مادر و کودک است. اگرچه در آن مطالعه خاص فقط زنان تحت آزمایش قرار گرفتند، اما این بو نتایج مشابهی را در مردان هم ایجاد می‌کند.

محققان هنوز موفق به شناسایی مولکول‌هایی که مسؤول تولید بوی خوب نوزادان هستند، نشده‌اند. با این حال برخی از محققان روی درمان افسردگی با تکیه بر بوی نوزادان تحقیقاتی را انجام داده‌اند و به نتایج مثبتی هم در این زمینه دست یافته‌اند.

این تیم همچنین در حال حاضر مشغول بررسی این موضوع هستند که آیا زنانی که از افسردگی پس از زایمان رنج می‌برند، فاقد گیرنده‌های مولکول‌های عطر نوزاد هستند یا اینکه سیگنال‌های پاداش را از بوی نوزاد دریافت نمی‌کنند.

درست همانند توانایی ما در تشخیص شریک عاطفی ناسازگار از طریق بو، مادران هم می‌توانند نوزادان بیولوژیکی خود را با بوییدن آن‌ها تشخیص دهند. در یک مطالعه انجام شده، مادران بوی کودک خود را از بین دو نوزاد دیگر و در فاصله‌ی شش ساعت پس از تولد شناسایی کردند، حتی در حالتی که مادر و کودک در این فاصله از هم جدا بودند. به طور میانگین شصت و یک درصد از مادران فرزندان خود را درست حدس زدند.

نکته‌ی پایانی

اگرچه حس بویایی ما گاهی اوقات می‌تواند ما را به بیراهه بکشاند، اما به طور کلی پیام‌های مهمی را در مورد افراد دیگر برای ما ارسال می‌کند.

مثلا وجود یک تهدید یا یک فرد خطرناک در نزدیکی شما را به شما هشدار می‌دهد. یا اینکه درباره‌ی فردی که بیمار است و ممکن است بیماری او مسری باشد، شما را آگاه می‌کند. یا بسیاری از چیزهای دیگر، مثلا اینکه نوزاد شما به مراقبت نیاز دارد یا اینکه یک شخص می‌تواند برای شما یک شریک بالقوه و مناسب باشد.

دکتر لوندستروم در این رابطه می‌گوید که: «درباره‌ی رایحه‌های مختلفی که استشمام می‌کنید به ندای درونی خود گوش دهید، زیرا صدای درونی شما می‌تواند شما را راهنمایی کند که اقدام درست را انجام دهید.»

این مطلب فقط جنبه‌ی آموزش و اطلاع‌رسانی دارد. پیش از استفاده از توصیه‌های این مطلب حتما با پزشک متخصص مشورت کنید. برای اطلاعات بیشتر بیانیه‌ی رفع مسؤولیت دیجی‌کالا مگ را بخوانید.

منبع: SIRC, Live Science, Discover magazine

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه