نظر منتقدان درباره قسمت ششم فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت

۳۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۳ دقیقه
بازی تاج و تخت فصل 8 قسمت 6

مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» (Game of Thrones) بالاخره پس از سال‌ها با پخش قسمت ششم از فصل هشتم به پایان رسید. قسمت ششم فصل هشتم گیم آو ترونز تحت عنوان «The Iron Throne» پخش شد و در کنار قسمت سوم، طولانی‌ترین قسمت‌های این فصل را تشکیل دادند.

دیوید بنیاف و دن وایس کسانی که به عنوان خالقان سریال گیم آو ترونز شناخته می‌شوند خود کارگردانی قسمت آخر را برعهده داشتند. با پخش این قسمت یکی از محبوب‌ترین سریال‌های شبکه HBO و جهان به پایان رسیده است.

فصل آخر مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» محل حرف و حدیث‌های بسیاری بود. بعضی از مخاطبان که سال‌ها مجموعه را دنبال کرده‌ بودند وقایع فصل آخر را پرشتاب و بی‌منطق دانستند در حالی که بعضی دیگر معتقد بودند فصل هشتم بهترین پایان‌بندی ممکن برای این سریال بود. همچنان که مخاطبان نگاه یکسانی به فصل هشتم نداشتند، منتقدان هم اختلاف نظرهای بسیاری را بروز دادند که در هفته‌های گذشته بخشی از آن‌ها را بازتاب دادیم.

ممکن است در این نوشته بخشی از داستان مجموعه تلویزیونی بازی تاج و تخت لو برود

در ادامه بخش‌هایی از نظرات منتقدان آمریکایی را درباره آخرین قسمت مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» می‌خوانید:

دیوید سیمز – آتلانتیک

تصمیم ناگهانی تیریون و شرکا درباره برگزیدن برن استارک به عنوان پادشاه هفت اقلیم احتمالا تا حد قابل توجهی باعث تعجب بینندگان شده است. پس از آن همه جنگ و دشمنی میان دنریس، جان و سرسی، برن به عنوان یک رقیب، کاملا نادیده گرفته شده بود. او بیشتر به یک ویکیپدیای زنده شباهت داشت و در این فرایند شخصیت خود را نیز از دست داده بود.

حرکت برن به سوی تاج با همان سرعت ترسناکی رخ داد که هر پیچش داستانی دیگر در این فصل اتفاق افتاده بود. شاید کل تفاوتش برای من در این بود که هنگام رسیدن به قسمت آخر دیگر نگرانی خاصی نسبت به باورپذیری طرح روایی نداشتم و بیشتر کنجکاو بودم بفهمم همه چیز چطور به پایان می‌رسد… در این فصل شاهد تکرار چندین‌باره یک ماجرای یکسان بودیم: مجموعه‌ای از تلاش‌های ناموفق برای پیشبرد تعدادی از مهم‌ترین بخش‌های داستان به سریع‌ترین شکل ممکن. طبق معمول بازیگران در این فصل هم به نسبت آنچه در اختیار داشتند عملکرد خوبی نشان دادند… دیوید بنیاف و دن وایس در سال‌های اخبر بارها ثابت کرده‌اند که ژست‌های سینمایی را به ساختن تدریجی یک جهان باورپذیر ترجیح می‌دهند و سوزاندن تاج در پایان مجموعه هم آخرین ادا و اطوارشان بود.

کلی لاولر – یواس‌ای تودی

هنگامی که پخش گیم آو ترونز هشت سال پیش آغاز شد، کاملا واضح بود که با یک مجموعه متفاوت طرفیم. قصه‌ای که برده قواعد معمول ژانر فانتزی نبود و آن‌ها را شکست و زیر پا گذاشت. تراژدی و بی‌عدالتی همچون اژدها و جنگ بخشی جدایی‌ناپذیر از هویت این مجموعه بود.

اما سریالی که آخرین قسمت آن شب یک‌شنبه پخش شد چنین سریالی نبود… سریالی بود بدون خلاقیت و کلیشه‌ای… همه چیز ساده و رو بود. حتی مهم‌ترین مرگ و میرها و گزینه پادشاهی. در واقع مجموعه پایان نیافت بلکه اساسا رها شد.

دانیل داداریو – ورایتی

طبیعی است که قسمت پایانی گیم آو ترونز تعداد کمی از افراد را راضی کند… باید در نظر داشت که پایان‌بندی این سریال از مجموعه رمان‌هایی می‎‌آید که خود هنوز پایان نیافته‌اند و این مجموعه از ابتدا به آن وابستگی داشته است. طبیعتا در چنین شرایطی افراد زیادی قانع نمی‌شوند آن هم با در نظر گرفتن زمانی که سریال برای فصل هشتم و پایان دادن به قصه در نظر گرفته بود.

در فصل آخر برخی از اقدامات واقعا هوشمندانه بود. در میان این اقدامات می‌شود به کشتن نایت کینگ در قسمت سوم اشاره کرد؛ حذف نایت کینگ به سریال اجازه داد که در سه قسمت آخر صرفا روی پایان‌ بازی در وستروس تمرکز کند. اما آنچه سریال در ساختنش شکست خورد ایجاد پیش‌زمینه‌ای مناسب برای به قدرت رسیدن برن یا مهم‌تر از آن برای پیدایش ناگهانی دموکراسی بود.

دیدگاه شما

۲۵۹ دیدگاه
  1. علی

    وقتی تئونو هودور مردن به کارگردان فوش ناموس دادم

  2. amir

    میخواین نبینین سریالو.بهترین سریالی که تارخ به خودش دیده رو میگین افتضاح هیچ هم اخرش افتضاح نبود.هرچه باشد

    پایانی

    تلخ

    بهتر از تلخی بی پایان است.

  3. AppleStore1

    بابا چرا همتون میگین دیوار تعمیر شد اگه قسمت آخر فصل ۷ رو دوباره ببینید میفهمید که دیوار در ناحیه‌ی ایست واچ فرو ریخت اما تو قسمت آخر جان و تورموند و مردم شما از کسل بلک رفتن وگرنه دیوار تعمییر نشد

  4. مریم ذوالقدر

    به نظرم پایانش خوب بود ولی نقاط ضعف زیادی داشت که برای این بود که خیلی عجله کردن مثلا پادشاه شب خیلی پیچیده تر میتونست باشه نه اینکه یهو اریا از بین اونهمه وایت واکر رد شه و بکشش و کلا خیلی سریع همه چی اتفاق افتاد شاید شیش ساعت فصل اخرو میشد دو سه فصل کرد و همینطور تبدیل دنریس به یه ملکه دیوانه باید پیچش و زمان بیشتری می داشت که بیننده می تونست قنگ درکش کنه نه اینکه کسی که دنبال دنیای بهتر بود یهو بیاد شهرو اتیش بزنه در حالی که می تونست یه راست بره سمت ردکیپ یا سانسا و دنریس که کلا از هم بدشون میومد باید یه حرفی چیزی یه نگاهی حداقل رد و بدل میشد تو سکانس اخر و جان می تونس سرنوشت متفاوت تری پیدا کنه نه اینکه پادشاه بشه ولی حداقل میتونست برای مقابله با اژدها توی کینگز لندینگ بمونه و کلا سرنوشت هر کدومشون می تونست توی یک فصل کامل طول بکشه نه یه اپیزود داستانو خیلی ساده و مسخره تموم کردن لیاقت این سریال که توی هفت فصل انقدر قوی ساخته شده این نبود یعنی اگه چند سال هم فاصله می نداختن بین فصل ۷ و ۸ خیلی بهتر از این بود

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه