۱۱ شخصیت سینمایی که به وضوح از سلبریتی‌ها الهام گرفته شدند

۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۶ دقیقه

فرض کنید می‌خواهید فیلمی بسازید که به واسطه‌ی آن از یک شخصیت معروف انتقاد کنید اما اصلا نمی‌خواهید جنبه‌های مستند داشته باشد تا بعدا به صورت قانونی متهم شوید، در این شرایط آیا قید ساختن فیلم را می‌زنید؟ خیر با یک راهکار ساده می‌توانید همه چیز را به نفع خودتان تغییر دهید. تنها کافی است نام شخصیت فیلم را تغییر دهید، در ظاهرش اندکی تمایز ایجاد کنید و چند ویژگی کوچک را هم به دلخواه خودتان به این شخصیت سینمایی اضافه کنید؛ تبریک می‌گوییم شما موفق شدید بدون هیچ دردسری فیلمتان را بسازید و تصویر کنایه‌آمیزی از سلبریتی مورد نظرتان را هم ارائه دهید.

البته نمی‌توانیم تضمین کنیم مخاطبتان فورا متوجه نشود، فیلمتان واقعا به چه کسی اشاره دارد و گاهی اوقات سلبریتی مورد نظرتان هم به فیلم واکنش‌های به شدت منفی نشان می‌دهد با این همه برنده‌ی میدان شما هستید چون هم داستان موردعلاقه‌تان را تعریف کردید و هم از نظر حقوقی هیچ ادعایی متوجه شما نیست. هرچه نباشد فرانسیس فورد کوپولا و اورسن ولز هم قبلا از این تکنیک استفاده کردند و هیچ اتفاقی هم برایشان نیفتاده.

تعداد زیادی شخصیت سینمایی وجود دارد که به وضوح از افراد مشهور الهام گرفته شدند اما در این مقاله به سراغ واضح ترین موارد می‌رویم که تقریبا موبه‌مو شبیه نمونه‌ی اصلی هستند و فارغ از ژانر فیلم از صد فرسخی هم می‌توانید تشخیص دهید منظور نویسنده و کارگردان چه کسی است.

۱۱- مایلز برون در «گلس آنین: یک چاقوکشی اسرارآمیز» (Glass Onion: A Knives Out Mystery)

گلس آنین: یک چاقوکشی اسرارآمیز

  • سال انتشار: ۲۰۲۲
  • کارگردان: ریان جانسون
  • بازیگران: دنیل کریگ، ادوارد نورتون، جنل مونی، کاترین هان، لسلی اودم جونیور، جسیکا هنویک
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۲ از ۱۰۰

شک نداشته باشید شخصیت سینمایی مایلز برون از فیلم جنایی «گلس آنین: یک چاقوکشی اسرارآمیز» خود خود ایلان ماسک است. البته ریان جانسون کارگردان فیلم اصرار دارد این شخصیت مستقیما از ماسک الهام گرفته نشده و به سایر غول‌های تکنولوژی میلیاردر هم اشاره دارد. نورتون در مصاحبه‌ای اشاره کرد هر میلیاردری می‌تواند بخش‌هایی از خودش را در مایلز برون ببیند و اگر این اتفاق بیفتد خودبزرگ‌بینی آن فرد را نشان می‌دهد ؛ «دقیقا مثل آهنگ «تو خیلی بیهوده هستی» کارلی سایمون، احتمالا فکر می‌کنی این آهنگ درباره‌ی خودته».

با این همه به سختی می‌توان از شباهت‌های میان این شخصیت سینمایی و ایلان ماسک چشم‌پوشی کرد. مثلا در بخشی از فیلم مایلز ادعا می‌کند به تنهایی آلفا را ساخته و مشارکت اندی در این پروژه را از پایه و اساس انکار می‌کند که کاملا یادآور ایلان ماسک و اختلافات بی‌پایانش با مارتین ابرهارد بر سر این موضوع است که چه کسی برای تاسیس تسلا شایسته‌ی تقدیر است. همچنین برون تازه ترین تکنولوژی اش به نام کلیر را قبل از این که به درستی مورد آزمایش‌های قیق قرار بگیرد، به بازار عرضه می‌کند و به هشدارهای دانشمندان درباره‌ی خطرهای احتمالی آن کاملا بی توجه است. این مورد هم کاملا یادآور شخصیت ماسک است که به گفته‌ی کارمندان فعلی و سابق توییتر هیچ درکی از زیرساخت‌های این پلتفرم ندارد و توصیه متخصصان را در این زمینه کاملا نادیده می‌گیرد.

یا در موردی دیگر برون پس از اخراج اندی بقیه‌ی شرکایش را هم تهدید به اخراج می‌کند که یادآور اولتیماتوم ایلان ماسک به همه‌ی کارمندان توییتر است که اگر نتوانند خودشان را با شرایط جدید تطبیق دهند قطعا اخراج خواهند شد. با وجود همه‌ی این شباهت‌های رفتاری خودتان قضاوت کنید آیا آقای مایلز برون در دنیای واقعی شخص دیگری به جز ایلان ماسک است یا نه؟

۱۰- چارلز فاستر کین در «همشهری کین» (Citizen Kane)

همشهری کین

  • سال انتشار: ۱۹۴۱
  • کارگردان: اورسن ولز
  • بازیگران: اورسن ولز، جوزف کاتن، دوروتی کومینگور، اورت اسلون
  • امتیاز IMDb فیلم: ۸.۳ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۹ از ۱۰۰

سینما سابقه‌ی طولانی در الهام از زندگی افراد حقیقی دارد که به دهه‌ها قبل بازمی گردد. مثلا شخصیت سینمایی چارلز فاستر کین با بازی اورسن ولز قرار بود نماینده‌ی غول رسانه ای آن دوران ویلیام راندولف هرست باشد. کین هم دقیقا مثل هرست در جوانی به ثروت افسانه‌ای دست پیدا می‌کند و یک روزنامه‌ی معمولی را به یک امپراتوری افسانه‌ای تبدیل می‌کند. هرست هم مثل کین دوران انزوایش را در عمارتی مجلل با نامی عجیب و غریب می‌گذراند و در همان عمارت هم از دنیا می رود.

یکی از بزرگ ترین شباهت‌های این دو شخصیت، معشوقه‌ی کین سوزان با بازی دوروتی کومینگور است که شباهت غیر قابل انکاری با بازیگر معروف ماریون دیویس دارد. سوزان هم مثل دیویس برای پیشرفت در حرفه‌اش تلاش می‌کرد توجه یک مرد ثروتمند را به خودش جلب کند بدون این که برایش اهمیت داشته باشد به چه چیزی علاقه دارد. هرست دیویس را ترغیب می‌کرد تا در نقش‌های دراماتیک بازی کند و برایش هیچ اهمیتی نداشت که او آثار کمدی را ترجیح می‌دهد دقیقا مثل سوزان که با وجود محدودیت‌های صدایش به عنوان یک خواننده‌ی اپرا در مرکز توجه قرار گرفت.

هرمن جی. منکویتس نویسنده‌ی «همشهری کین» شخصا هرست را می‌شناخت با این حال اورسن ولز تا پیش از اکران همشهری کین هیچ وقت او را ملاقات نکرده بود. تا این که یک بار به صورت اتفاقی با هرست در آسانسور ملاقات می‌کند و از او می‌پرسد آیا دوست دارد «همشهری کین» را تماشا کند یا نه و هرست هم که ظاهرا از شخصیت نامطلوبش در فیلم ناراحت بوده هیچ جوابی نمی‌دهد.

جالب است بدانید آقای هرمن جی. منکویتس علاقه‌ی ویژه‌ای به کنایه زدن به شخصیت‌های حقیقی دارد. او فیلم‌نامه‌ای به نام «سگ دیوانه ی اروپا» (The Mad Dog of Europe) را به رشته ی تحریر درآورد که شخصیت اصلی آن آدولف میتلر نام داشت و البته این فیلم هیچ وقت ساخته نشد!

کتاب همشهری کین اثر تیم درکس

۹- جانی اورلئان در «بالا را نگاه نکن» (Don’t Look Up)

بالا را نگاه نکن

  • سال انتشار: ۲۰۲۱
  • کارگردان: آدام مک کی
  • بازیگران: لئوناردو دی‌کاپریو، جنیفر لارنس، راب مورگان، جونا هیل، مارک رایلنس
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۵۶ از ۱۰۰

رئیس جمهور اورلئان با بازی مریل استریپ تقلید هجوآمیزی از دونالد ترامپ است البته قدمت کنایه‌ی غیر مستقیم به ترامپ به فیلم «بازگشت به آینده قسمت دوم» (Back to the Future Part II) باز می گردد اما اورلئان نخستین شخصیت سینمایی زن است که به ترامپ شباهت دارد. دلایل این شباهت هم کاملا واضح است؛ استفاده از سلبریتی‌های تلویزیونی برای پیشبرد برنامه‌های انتخاباتی و انتصاب افراد فاقد صلاحیت و اعضای خانواده در پست های مدیریتی. شیوه ای که اورلئان از آن برای نادیده گرفتن دنباله‌دار استفاده کرد تا کمپین های انتخاباتی‌اش آسیب نبیند، هر مخاطبی را به یاد واکنش اولیه ی ترامپ مقابل ویروس کووید ۱۹ می‌اندازد. این که اورلئان هر جایی که به نفعش نباشد حقایق علمی واضح را انکار می‌کند کاملا یادآور ترامپ و مواضعش مقابل تغییرات اقلیمی است. همچنین اورلئان از طرفدارانش می‌خواست شعارهای انتخاباتی سر دهند که اگر لحظه‌ای به آن‌ها فکر می‌کردید خیلی معنی خاصی نداشتند، مثلا «به بالا نگاه نکن» شباهت زیادی به بعضی از شعارهای انتخاباتی ترامپ داشت.

آدام مک کی کارگردان فیلم درباره‌ی این شباهت به لس‌آنجلس تایمز گفت «البته ترامپ الهام‌بخش اصلی بود اما تنها مبنای شخصیت اورلئان نبود. من می‌خواستم او به نوعی معجونی از همه‌ی رئیس جمهورهای فاجعه باری باشد که تا به حال داشتیم».

۸- جک استنتن در «رنگ‌های اصلی» (Primary Colors)

رنگ‌های اصلی

  • سال انتشار: ۱۹۹۸
  • کارگردان: مایک نیکولز
  • بازیگران: جان تراولتا، اما تامسون، بیلی باب تورنتون، ادرین لستر، کتی بیتس
  • امتیاز IMDb فیلم: ۶.۷ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۱ از ۱۰۰

اما فقط جمهوری خواهان نیستند که به سوژه‌ی سینماگران تبدیل شدند، «رنگ‌های اصلی» دموکرات‌ها را هدف گرفته است. در این فیلم با فرماندار دموکراتی به نام جک استنتن (جان تراولتا) روبه‌رو می‌شویم که موهای خاکستری، لهجه‌ی جنوب آمریکا، نگاه متفکرانه و مواضع سیاسی‌اش شباهت زیادی به بیل کلینتون دارد.

استنتن هم مثل کلینتون چهره‌ی عمومی به شدت کاریزماتیک و قدرتمندی را ارائه کرده اما در زندگی شخصی‌اش باگ‌های بسیاری دارد که برای رقبایش جذابیت فراوانی دارند. هر دوی این شخصیت‌ها طبق شایعات با زنانی رابطه داشتند و این موضوع از طریق نوار صوتی مکالمه‌ی معشوقه‌های آن‌ها به صورت عمومی فاش می‌شود. شخصیت اما تامپسون در نقش همسر استنتن هم شباهت زیادی به هیلاری کلینتون دارد به ویژه در نحوه‌ی رویارویی‌اش با خیانت او که تصمیم می‌گیرد حداقل به صورت عمومی هم که شده از همسرش حمایت کند تا کمپین انتخاباتی او آسیبی نبیند.

اگرچه «رنگ‌های اصلی» بر رسوایی‌های بیل کلینتون در انتخابات سال ۱۹۹۲ متمرکز است اما اکران آن به صورت اتفاقی با حواشی رابطه‌ی کلینتون با مونیکا لوینسکی در سال ۱۹۹۸ هم‌زمان شد که در نوع خودش بسیار جالب توجه است.

پیکسل طرح جان تراولتا و ساموئل جکسون مدل S1397

۷- استیو زیسو در «زندگی در آب با استیو زیسو» (The Life Aquatic with Steve Zissou)

زندگی در آب با استیو زیسو

  • سال انتشار: ۲۰۰۴
  • کارگردان: وس اندرسون
  • بازیگران: بیل مری، اوون ویلسون، کیت بلانشت، آنجلیکا هیوستون
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۵۷ از ۱۰۰

هر کسی که «زندگی در آب با استیو زیسو» وس اندرسون را تماشا کرده باشد، متوجه می‌شود اقیانوس‌شناس این فیلم شباهت بسیار زیادی با ژاک کوستو دارد. هر دوی این شخصیت‌ها مستندهایی درباره‌ی حیات‌وحش در اقیانوس‌های تهیه می‌کردند که از طریق یک قایق شخصی مجهز به زیردریایی کوچک زرد، انجام فیلم‌برداری می‌شد. وس اندرسون در این اثر از یک جناس هوشمندانه هم استفاده کرده؛ کشتی کوستو کالیپسو نام داشت و کشتی استیو زیسو (بیل موری) بلافونته نام‌گذاری شده که یکی از مشهورترین خوانندگان سبک کالیپسو است.

شخصیت سینمایی استیو زیسو اغلب یک کلاه بافتنی نارنجی رنگ می‌پوشد که شباهت زیادی به قایق دارد. جالب است بدانید ژاک کوستو هم به این سبک کلاه ها علاقه‌ی ویژه‌ای داشت؛ زیرا در گذشته غواصان، زیر کلاه غواصی از کلاه بافتنی هم استفاده می‌کردند تا مقابل سرمای اقیانوس ایمن بمانند.

وس اندرسون سال ۲۰۰۹ در مصاحبه‌ای اعتراف کرد برای خلق این شخصیت سینمایی تا حد زیادی از ژاک کوستو الهام گرفته است. او گفت تاچ استون به عنوان شرکت توزیع‌کننده‌ی فیلم با یک دو راهی حقوقی ظریف دست به گریبان بوده؛ «آن‌ها فکر نمی‌کردند ما بتوانیم فیلم را با یک نقص قانونی آشکار منتشر کنیم و از یک سمت نمی‌خواستند فیلم مورد توجه خانواده‌ی ژان کوستو قرار بگیرد». در نهایت تاچ استون با خانواده‌ی کوستو مذاکره می‌کند و با پیشنهاد غرامت ۲۰۰۰۰۰ دلاری از آن‌ها می‌خواهد از حقوق قانونی شان چشم‌پوشی کنند. ظاهرا آن‌ها هم با این موضوع مشکلی نداشتند و بعد از قبول غرامت فیلم اکران می‌شود.

۶- جانی فونتین در «پدرخوانده» (The Godfather)

پدرخوانده

  • سال انتشار: ۱۹۷۲
  • کارگردان: فرانسیس فورد کوپولا
  • بازیگران: مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان، ریچارد اس. کاستلانو، رابرت دووال
  • امتیاز IMDb فیلم: ۹.۲ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۷ از ۱۰۰

جانی فونتین «پدرخوانده» با بازی آل مارتینو شباهت زیادی به فرانک سیناترا دارد. در این جا هم مثل «همشهری کین» با سلبریتی روبه‌رو می‌شویم که برای اجرای کنسرت‌هایش به یک مرد متنفذ و ثروتمند تکیه می‌کند. در این جا فونتین پس از نزدیک شدن به دون کورلئونه به او می‌گوید حرفه‌ی موسیقی‌اش در حال افول است و شاید اگر بتواند در یک فیلم هالیوودی نقش‌آفرینی کند همه چیز به حالت اول بازگردد؛ در نتیجه کورلئونه قول می‌دهد با رئیس یکی از استودیوهای فیلم‌سازی معروف صحبت کند و اوضاع را درست کند که طبیعتا منظورش تهدید و ارعاب به زور اسلحه است.

ظاهرا فرانک سیناترا در زندگی واقعی‌اش نقش اول فیلم «از اینجا تا ابدیت» (From Here to Eternity) را با زد و بند به دست آورد. وقتی او از موضوع فیلم با خبر شد تلاش کرد جلوی فیلم‌برداری «پدرخوانده» را بگیرد و حتی با ماریو پوزو نویسنده‌ی کتاب اصلی درگیر شد اما در هر صورت نتوانست کاری از پیش ببرد و این شاهکار سینمایی در نهایت منتشر شد. بسیاری از مخاطبان اعتقاد دارند «پدرخوانده» درباره‌ی نقش پول و روابط فرانک سیناترا برای ورود به دنیای سینما صادقانه عمل کرده است.

فرانک سیناترا پیش‌تر در گروهی به رهبری تامی دورسی خوانندگی می‌کرد اما وقتی تصمیم گرفت از این گروه خارج شود و به صورت مستقل کار کند، با بندهای قانونی قراردادی مواجه شد که او را از این کار منع می‌کرد. طبق شایعات سیناترا به کمک شخصی به نام بیلی مورتی که رئیس یک مافیای بزرگ بود توانست از مهلکه نجات پیدا کند. در یکی از صحنه‌های «پدرخوانده» مایکل کورلئونه (آل پاچینو) از کمک‌های پدرش برای نجات حرفه‌ی جانی فونتین می‌گوید و تقریبا موبه‌مو اتفاقاتی که بین سیناترا و بیلی مورتی به وقوع پیوسته را شرح می‌دهد.

۵- لنکستر داد در «استاد» (The Master)

استاد

  • سال انتشار: ۲۰۱۲
  • کارگردان: پل تامس اندرسن
  • بازیگران: واکین فینیکس، فیلیپ سیمور هافمن، امی آدامز، امبر چایلدرز
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۱ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۸۵ از ۱۰۰

پل تامس اندرسن هیچ تلاشی نکرد تا منبع الهام فیلم «استاد» را پنهان کرد. او در یکی از مصاحبه‌هایش به وضوح گفت شخصیت سینمایی لنکستر داد با بازی فیلیپ سیمور هافمن مستقیما از بنیان‌گذار فرقه‌ی ساینتولوژی اقتباس شده است. البته اندرسن تصریح کرد که داد نماینده‌ی دقیق ال. ران ‌هابارد یا ساینتولوژی نیست اما در حقیقت از او به عنوان پس‌زمینه‌ی این شخصیت استفاده کرده است.

با این همه شما می‌توانید یک کتاب کامل درباره‌ی شباهت‌های میان این دو شخصیت بنویسید. هر دو آیین‌های جدیدی را حول محور تناسخ ایجاد و کتاب‌هایی در این زمینه منتشر کردند. در بخشی از فیلم «استاد» داد از یک تمرین روان‌شناختی به نام «پردازش» صحبت می‌کند و به واسطه‌ی آن سوژه‌هایی مثل فردی (واکین فینیکس) را مجبور می‌کند دردناک‌ترین و ناراحت‌کننده‌ترین خاطراتشان را به یاد بیاورند تا این خاطره‌ها نتواند آن‌ها را دوباره آزار دهد. این روش شباهت زیادی به مفهوم «حسابرسی» در ساینتولوژی دارد.

شباهت دیگر میان داد و هابارد اختلاف نظرهایی است که با فرزندانشان داشتند. در «استاد» پسر داد (جسی پلمونز) عقاید پدرش را آشکارا محکوم می‌کند و اعتقاد دارد همه چیز را از خودش ساخته. پسر هابارد هم به صورت علنی از پدرش انتقاد می‌کرد و اعتقاد داشت او به کمک پیروانش هیچ اهمیتی نمی‌دهد و هابارد را به تجاوز به روح انسان‌ها از طریق آموزه‌های فرقه‌ی ساینتولوژی محکوم می‌کرد.

۴- میراندا پریسلی در «شیطان پرادا می‌پوشد» (The Devil Wears Prada)

شیطان پرادا می‌پوشد

  • سال انتشار: ۲۰۰۶
  • کارگردان: دیوید فرانکل
  • بازیگران: مریل استریپ، آن‌هاتاوی، امیلی بلانت، استنلی توچی، سیمون بیکر
  • امتیاز IMDb فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۷۵ از ۱۰۰

میراندا پریسلی یکی دیگر از تقلیدهای هوشمندانه‌ای است که باز هم توسط مریل استریپ نقش‌آفرینی شده است. این شخصیت سینمایی شباهت بسیار زیادی به آنا وینتور سردبیر مجله‌ی ووگ دارد؛ از سبک پوششی که انتظار داشت همه‌ی کارمندانش رعایت کنند گرفته تا نوعی استیک فانتزی که هر روز برای ناهار سفارش می‌داد. یکی از دستیاران سابق وینتور فاش کرده از او انتظار می‌رفت همیشه پشت میزش بماند حتی اگر نیاز به استفاده از سرویس بهداشتی داشت.

این شخصیت سینمایی به اندازه‌ای به آنا وینتور شباهت داشت که بسیاری از افراد شاغل در صنعت مد از حضور در فیلم «شیطان پرادا می‌پوشد» واهمه داشتند تا مبادا مورد خشم و غضب وینتور قرار بگیرند. ژیزل بوندشن سوپر مدل معروف در مصاحبه‌ای با اینترتینمنت ویکلی گفت «حرف آخر را وینتور می‌زد و همه می‌خواستند او را راضی کنند».

کارگردان دیوید فرانکل زمان انتشار فیلم رسما اعلام کرد دفتر کار پریسلی را از دفتر کار آنا وینتور الهام گرفته است و به این منظور طراح صحنه را پنهانی به دفتر کار او می‌فرستد تا نگاه دقیقی به همه‌ی جزئیات داشته باشد. ظاهرا خانم وینتور پس از اکران «شیطان پرادا می‌پوشد» متوجه این شباهت می‌شود و بلافاصله دستور می‌دهد طراحی داخلی را کاملا تغییر دهند.

به نظر می‌رسد وینتور بعد از گذشت یک دهه با «شیطان پرادا می‌پوشد» کنار آمده یا حداقل این طور وانمود می‌کند. او در مصاحبه‌ای که سال ۲۰۲۲ با مجله‌ی ووگ داشت در پاسخ به این سوال که اگر تئاتری بر اساس زندگی واقعی‌اش روی صحنه برود، دوست دارد چه کسی نقشش را ایفا کند، نام مریل استریپ را به زبان آورد!

۳- برایان اسلید در «معدن طلای مخملی» (Velvet Goldmine)

معدن طلای مخملی

  • سال انتشار: ۱۹۹۸
  • کارگردان: تاد هینز
  • بازیگران: یوان مک‌گرگور، جاناتان ریس میرز، تونی کولت، کریستین بیل، ادی ایزارد
  • امتیاز IMDb فیلم: ۶.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۶۰ از ۱۰۰

برایان اسلید خواننده‌ی سبک گلم راک در فیلم «معدن طلای مخملی» ابتدا قرار بود بر اساس دیوید بویی مشهور ساخته شود. این شخصیت سینمایی در نسخه‌های اولیه فیلم دیوید بویی نام داشت اما وقتی بویی اجازه نداد از ترانه‌هایش در فیلم استفاده شود و سازندگان را به شکایت تهدید کرد، کارگردان تاد هینز تصمیم گرفت قانون را دور بزند؛ در نتیجه نام این شخصیت سینمایی را به برایان اسلید تغییر داد.

این دو شخصیت شباهت بی‌شماری به یکدیگر دارند. مثلا برایان اسلید شخصیت‌های خیالی مثل مکسول دیمون و تامی استون را خلق می‌کند تا به نوعی دوباره سر زبان‌ها بیفتد، دیوید بویی هم دقیقا همین کار را با خلق شخصیت‌هایی مثل زیگی استارداست انجام داد. البته بویی هیچ وقت تا جایی پیش نرفت که مثل اسلید یک ترور ساختگی برای خودش دست و پا کند. همچنین سبک آرایش و لباس‌های اسلید و گرایش‌های جنسی‌اش مخاطبان را کاملا به یاد دیوید بویی می‌اندازد.

تاد هینز بعد از گذشت سال‌ها از این که نتوانست یک فیلم بیوگرافی بر اساس زندگی دیوید بویی بسازد، احساس خوشحالی می‌کند؛ زیرا در نهایت موفق شد شخصیتی به نام برایان اسلید را خلق کند که به نمادی از موسیقی گلم راک تبدیل شد.

۲- اورسولا در «پری دریایی کوچولو» (The Little Mermaid)

پری دریایی کوچولو

  • سال انتشار: ۱۹۸۹
  • کارگردان: جان ماسکر، ران کلمنتس
  • بازیگران: جودی بنسون، کریستوفر دانیال بارنز، پت کرول، ساموئل رایت
  • امتیاز IMDb فیلم: ۷.۶ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۹۲ از ۱۰۰

اورسولا به عنوان یکی از نمادین‌ترین شرورهای دیزنی در حقیقت از خواننده و بازیگر معروف دیواین الهام گرفته شده و از نظر ظاهری با او مو نمی‌زند. ای بازیگر بیش‌تر به خاطر نقش‌آفرینی در آثاری مثل «فلامینگوهای صورتی» (Pink Flamingos) و «اسپری مو» (Hairspray) شناخته می‌شود. اگر ابروهای کمانی و سایه‌ی چشم غلیظ اورسولا و البته خنده‌های نمادینش را در نظر بگیرد فورا متوجه شباهت زیاد او با دیواین خواهید شد.

جالب است بدانید انیماتورهای دیزنی طرح‌های مختلفی را برای اورسولا ارائه دادند که هیچ کدام آن طور که باید و شاید از آب درنیامد. تا این که راب مینکوف طرحی را ارائه داد که مورد توجه استودیو قرار گرفت و در نهایت هم به سمت الهام از دیواین رفت و استودیو والت دیزنی با این شرور نمادین یک بار دیگر از مرگ حتمی نجات پیدا کرد.

۱- کارل نارگل در «نقاشی» (Paint)

کارل نارگل

  • سال انتشار: ۲۰۲۳
  • کارگردان: بریت مک آدامز
  • بازیگران: اوون ویلسون، میکلا واتکینس، وندی مک‌لندن کاوی، سیارا رنه
  • امتیاز IMDb فیلم: ۵.۹ از ۱۰
  • امتیاز راتن تومیتوز فیلم: ۳۱ از ۱۰۰

از میان همه‌ی شخصیت‌های سینمایی که از سلبریتی‌ها الهام گرفتند هیچ کدام به اندازه‌ی کارل نارگل «نقاشی» از نظر ظاهری به نمونه‌ی اصلی شباهت ندارد. تنها کافی است به موهای پرپشت و فرفری او نگاهی بیندازید تا اولین نفری که به خاطرتان می‌رسد نقاش معروف باب راس باشد. البته شباهت‌های دیگری هم میان آن‌ها وجود دارد؛ مثلا هر دو نقاش مناظر طبیعی هستند، هر دو برنامه‌ی تلویزیونی خودشان را دارند و هر دو به خاطر صدا و احوالات آرامش‌بخششان شناخته می‌شوند. تنها تفاوت جزئی آن‌ها این است که باب راس بیش‌تر قسمت‌های برنامه‌اش را در مونسی ایندیانا فیلم‌برداری کرد در حالی که نارگل در ورمونت مستقر است.

با این حال شباهت‌های میان این دو شخصیت همین جا متوقف می‌شود و با نگاهی به رفتار نارگل می‌توان او را یک شخصیت سینمایی تخیلی به حساب آورد؛ زیرا غرور کاذب او و رقابتش با یک نقاش جوان از هیچ بخشی از زندگی واقعی باب راس سرچشمه نگرفته و فقط از نظر ظاهری به یکدیگر شباهت دارند.

جالب است بدانید زمانی که بریت مک آدامز فیلم‌نامه‌ی «نقاشی» را به رشته ی تحریر درآورد، باب راس به اندازه‌ی امروز معروف نبود؛ در نتیجه حالا که معروفیت این نقاش سر به آسمان می‌زند زمان مناسبی برای رونمایی از فیلم‌نامه و شخصیت کارل نارگل به حساب می‌آمد.

فیلم مجموعه آموزشی لذت نقاشی باب راس دوره اول

منبع: looper

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه