بهترین کتاب‌های مژده دقیقی؛ مترجم تحسین‌شده‌ی «وقتی یتیم بودیم» و «ترجمان دردها»

۲۲ اسفند ۱۴۰۲ زمان مورد نیاز برای مطالعه: ۱۴ دقیقه

تقریبا در همه‌ی جهان معمول آن است که نام مترجم روی جلد کتاب نیاید، اما سنت ترجمه در ایران به‌اندازه‌ای قوی و قدیمی است که مترجم و نویسنده اهمیتی یکسان دارند. کتاب‌های مژده دقیقی یکی از مترجمان با سابقه و زبردست که در طول چهار دهه‌ی گذشته اهل کتاب و مطالعه خوانده‌اند، نمونه‌ی اعلاء برگرداندن قصه و رمان انگلیسی به زبان فارسی است.

ترجمه در ایران سنتی دیرینه است و پلی بوده برای ارتباط ایرانی‌ها با جهان، به‌دست‌ آوردن اطلاعات، آموختن علوم و بارور کردن زبان و ادبیات فارسی. از سال‌های پایانی قرن نوزدهم میلادی، آغاز سلسله‌ی قاجار، به‌ثبات رسیدن نسبی جامعه‌ی ایران، اعزام دانشجویان به اروپا و آشنایی آن‌ها با سنت قصه‌گویی غربی و انتقال‌اش به ایران و برقراری ارتباط فرهنگی با جهان باعث شدند مردم اندک‌ اندک خواندن قصه و رمان را شروع کنند.

در ادامه با کتاب‌های مژده دقیقی که در طول چهار دهه‌ی گذشته منتشر شده‌اند آشنا می‌شویم. اما پیش از آن، زندگی‌اش را مرور می‌کنیم.

در نیمه‌ی دهه‌ی سی خورشیدی، سه سال بعد از اتفاقات تابستان سال ۳۲، خانواده‌ی  دقیقی صاحب دختری شدند که مژده نامیده شد. او در میان کسانی که کتاب‌خوان و اهل علم بودند و زمینه‌های علمی و مهندسی برایشان بیشتر ارزش داشت تا ادبیات و هنر رشد کرد.

در طول سال‌های طولانی تحصیل در مدرسه‌ی مهران با زبان انگلیسی مانوس و به این زبان علاقمند شد. در سال‌های پایانی دبیرستان در شورای فرهنگی بریتانیا به آموختن زبان انگلیسی ادامه داد، اما در فکر ترجمه کردن و تحصیل این زبان در دانشگاه نبود.

بعد از فارغ شدن از مطالعه‌ی اقتصاد در دانشگاه و شروع کار مطبوعاتی هر مطلبی به دست‌اش می‌رسید به فارسی برمی‌گرداند اما کم‌کم بر ترجمه‌ی ادبیات متمرکز شد. برخی از متن‌های غیرادبی را به عنوان کاری برای گذران زندگی ترجمه کرد ولی اولین‌ کار رسمی‌اش همراه با احمد کسایی‌پور مترجم شناخته شده با نام «هنر ویرایش» منتشر شد. از آن پس تا امروز مژده دقیقی با انتخاب و برگردان دقیق قصه‌ها و رمان‌های گوناگون و معرفی بسیاری از نویسندگان ناشناخته به عنوان مترجمی مشهور، محبوب و قابل اعتماد شناخته شده است.

۱- هنر ویرایشکتاب «هنر ویرایش» کتاب‌های مژده دقیقی

در حالی که بیش از هفت دهه نیست که امر ویرایش در صنعت نشر ایران مطرح شده، این فن در مغرب‌زمین سابقه‌ای دو سده‌ای دارد. ویراستاران در ادبیات مغرب‌زمین اعتبار زیادی دارند. آن‌ها به‌اندازه‌ای اهمیت دارند که نویسندگان نظرات‌شان را بی‌چون و چرا می‌پذیرند تا سرنوشت آثارشان دگرگون شود. رابرت گاتلیب، ویراستار باتجربه و تاثیرگذار، مردی تنوع‌پسند است که بزرگ‌ترین عشق‌اش بعد خواندن باله است. طبقه‌بندی صدها کتابی که ویرایش کرده دشوار است. مژده دقیقی بعد از خواندن مصاحبه‌ی مفصل او با مجله‌ی پاریس‌ریویو این کتاب را همراه با احمد کسایی‌پور در حین گذراندن دوره‌ی ویرایش نشر دانشگاهی ترجمه کرد.

لاریسا مک‌فارکر، نویسنده‌ای که به‌خاطر زندگی‌نامه‌هایش که در مجله‌ی نیویورکر منتشر می‌شوند، شناخته شده در این کتاب با نویسندگان نامداری همچون دوریس لسینک، جان لوکاره، مایکل کرایتون، جوزف هلر و … گفت‌و‌گو کرده و نظرشان درباره‌ی همکاری با این ویراستار برجسته را جویا شده.

در بخشی از کتاب «هنر ویرایش» یکی از کتاب‌های مژده دقیقی که توسط نشر کارنامه منتشر شده، می‌خوانیم:

«آنچه باب را به ویراستاری بزرگ و احتمالا بهترین ویراستار زمانه خود تبدیل می‌کند این است که او همه چیز خوانده، بهترین گفته‌ها و اندیشه‌ها را هضم کرده و در موقع قضاوت درباره آثار نویسندگان از این کوله‌بار تجربه بهره می‌گیرد.»
کتاب هنر ویرایش گفت و گو با رابرت گاتلیب اثر لاریسا مک فارکر انتشارات کارنامه

۲- ترجمان دردهاکتاب «ترجمان دردها» کتاب‌های مژده دقیقی

جومپا لاهیری با نام اصلی نیلانجانا سودشنا، در روز یازدهم ماه ژوئیه‌ی سال ۱۹۶۷در لندن از یک زوج بنگالی که از کلکته‌ی هند به بریتانیا مهاجرت کردند، به دنیا آمد. پدر لاهیری کتابدار دانشگاه بود و وقتی‌که لاهیری سه ساله شد، تصمیم گرفت برای کار به‌همراه خانواده به ایالات‌متحده نقل‌مکان کند. مادر لاهیری می‌خواست فرزندانش با آگاهی از میراث بنگالی بزرگ شوند و خانواده‌اش اغلب با اقوام‌شان در کلکته ملاقات می‌کردند؛ بااین‌وجود لاهیری خود را بیشتر آمریکایی می‌داند، چون در جنوب کینگستون در رودآیلند بزرگ شده است.

لاهیری به کالج بارنارد در نیویورک رفت و سال ۱۹۸۹ مدرک لیسانس خود را در رشته‌ی ادبیات انگلیسی گرفت و سپس به جمع دانشجویان دانشگاه بوستون پیوست و پیش از دریافت دکترای خود، سه مدرک کارشناسی ارشد ادبی گرفت. او پس از اخذ بورسیه‌ی تحصیلی در مرکز کار هنرهای زیبا، تدریس حرفه‌ای خود را در مدرسه‌ی طراحی رود آیلند و دانشگاه بوستون آغاز کرد.

جومپا لاهیری به مهارت، ظرافت نثرش و توانایی ایجاد ارتباط عاطفی فوق‌العاده‌ای که با شخصیت‌ها دارد، شهرت دارد. او از کلمات و جمله‌بندی‌های بسیار پیچیده استفاده نمی‌کند و خوانندگان آثار او می‌توانند به‌جای تلاش برای رمزگشایی و تفسیر معنای عبارات، بر واقعیت‌ها و جزئیات داستان تمرکز کنند. در واقع شما نه‌تنها داستان‌های او را مطالعه، بلکه شخصیت‌های داستان‌هایش را در ذهن زندگی خواهید کرد.

مضمون اصلی آثار او را اختلافات خانوادگی و زناشویی، سقط‌جنین و قطع ارتباط بین دو نسل از مهاجران مستقر در آمریکا است. او بیشتر در مورد تجربیات مهاجران می‌نویسد؛ داستان‌های کوتاه او عمدتا درباره‌ی زندگی و مبارزات (شامل انواع مختلف درگیری‌های داخلی و خارجی) هندی‌ها در ایالات‌متحده است.

نویسنده در مجموعه داستان «ترجمان دردها» شخصیت‌هایی خلق کرده که تلاش می‌کنند از شر سنت‌های دست‌و‌پاگیر هندی خلاص شوند، سرگشتگی زندگی در جهان مدرن را پشت سر بگذارند و فارغ از محدودیت‌های آزاردهنده‌ی قومی و فرهنگی عشق بورزند و زندگی کنند.

در بخشی از مجموعه داستان «ترجمان دردها» که توسط نشر هرمس منتشر شده، می‌خوانیم:

«هنوز، گاهی پیش می آید که هر مایلی که آمده ام، هر غذایی که خورده ام، هر کسی که شناخته ام و هر اتاقی که در آن خوابیده ام، مرا شگفت زده کند. هر چقدر هم که همه ی این ها معمولی به نظر آید، گاهی اوقات ورای تصور من است.»
کتاب ترجمان دردها اثر جومپا لاهیری

۳- وقتی یتیم بودیمکتاب «وقتی یتیم بودیم» کتاب‌های مژده دقیقی

گذشته تاثیر تعیین کننده‌ای بر زندگی و حال و روز امروز انسان می‌گذارد. این موضوع دغدغه‌ی ذهنی کازوئو ایشی‌گورو، نویسنده، فیلم‌نامه‌نویس، ترانه‌سرا و مقاله‌نویس انگلیسی ژاپنی‌تبار است که نوبل ادبی سال ۲۰۱۷ را برده.

او در رمان «وقتی یتیم بودیم» تاثیر گذشته بر شخصیت‌های رمان را به تصویر کشیده است. کریستوفر بنکس در شانگهای اوایل قرن بیستم میلادی به دنیا آمده. ۹ ساله بوده که والدین‌اش گم شده‌اند. او که اکنون کارآگاهی شناخته شده است چنان درگیر کشف رمز و راز معمای گم شدن والدین‌اش است که بر سر زبان افتادن نام‌اش نظرش را جلب نمی‌کند.

نویسنده‌ی ژاپنی بریتانیایی که نوبل ادبی را برده به‌واسطه‌ی ترجمه‌ی رمان «بازمانده روز» توسط نجف دریابندری در میان اهل مطالعه‌ی ایران شناخته شده است. مژده‌ی دقیقی با ترجمه‌ی این رمان نامتعارف سعی کرده مخاطب ایرانی را با فضای ذهنی این نویسنده آشنا کند. رمان به‌گونه‌ای نوشته شده که خواننده را آزار دهد. مترجم این رمان را اثری درخشان و متفاوت می‌داند و معتقد است چالش‌های زبانی‌اش کتاب‌خوان حرفه‌ای را مجذوب می‌کند.

در بخشی از رمان «وقتی یتیم بودیم» که توسط نشر هرمس منتشر شده، می‌خوانیم:

«حاضر نیستم قبول کنم تقدیرم این است که زندگی ام را به پای مرد خوب و مودبی بریزم که به احتمال قوی بی ارزش است.»
کتاب وقتی یتیم بودیم اثر کازوئو گورو انتشارات هرمس

۴- اینجا همه آدم‌ها اینجوری‌اندکتاب «اینجا همه آدم‌ها این‌جوری‌اند» کتاب‌های مژده دقیقی

مژده دقیقی داستان کوتاه دوست دارد و فراوان داستان کوتاه می‌خواند. بیست‌وخورده‌ای سال پیش اینترنت نبود و دسترسی به قصه و رمان‌های خارجی دشوار بود. مترجم‌ها حطر نمی‌کردند و تنها آثار نویسندگان مشهور را به فارسی برمی‌گرداندن. اما دقیقی که در مطبوعات مشغول کار بود فرصت بیشتری داشت تا جست‌و‌جو کند و آثار نویسندگانی که به نظرش جذاب می‌آمدند را ترجمه و در مجموعه‌ای با نام «اینجا همه آدم‌ها اینجوری‌اند» منتشر کرد. این کتاب، یکی از کتاب‌های مژده دقیقی، مخاطب ایرانی را با ادبیات دهه‌ی ۹۰ آمریکا آشنا و مترجم را در ادامه دادن این راه دلگرم کرد.

در بخشی از مجموعه داستان «اینجا همه آدم‌ها اینجوری‌اند» که توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«عمو هارم خیلی زود تلف می شد این را می دانست، تنها شانسش این بود که خودش را به مردن بزند، چشم هایش را بست. در آن حال خرس او را بلند کرد به سمت جلو و عقب در میان گیاهان مانزانیتا می کشید و خونش روی زمین کشیده می شد. او همچنان خودش را به مردن زده بود و سعی می کرد تا در مقابل عصبانیت و خشم حیوان بیشتر مقاومت کند تا زنده بماند.»
کتاب اینجا همه آدم ها این‌ جوری اند اثر لوری مور

۵- مشقهای عشقکتاب «مشقهای عشق» کتاب‌های مژده دقیقی

این مجموعه از ۹ داستان نویسندگان آمریکایی برنده‌ی جوایز ادبی اما ناشناخته برای مخاطب ایرانی تشکیل شده. سبک داستان‌ها نزدیک به‌هم هستند. شخصیت‌های قصه‌ها غمگین، مطرود، تنها، آرام، دل‌زده و دچار توهم ترس از روزگار و حوادثی هستند که برایشان اتفاق افتاده. جایزه بردن قصه‌ها معیار انتخاب قصه‌های این مجموعه بوده. مخاطب بعد از خواندن قصه‌ها انگار به این نتیجه می‌رسد که شخصیت‌های داستان‌ها به آخر خط رسیده‌اند و چاره‌ای جز نابودی ندارند.

در بخشی از مجموعه داستان «مشقهای عشق» که توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«ماما همیشه بهترین منتقدم بوده. به صداقتش احتیاج دارم. او حقیقت را می گوید، ولی هرگز مثل بعضی ها، که معتقدند از همه بالاترند و صاف می گذارند کف دستتان که نه شما و نه هیچ کس دیگری از قماش شما به گرد پایشان هم نمی رسد، مدعی برتر بودن نیست.»
کتاب مشقتهای عشق اثر کلر دیویس نشر نیلوفر

۶- نقشه‌هایت را بسوزانکتاب «نقشه‌هایت را بسوزان» متاب‌های مژده دقیقی

چهار قصه – «دریاچه بهشت»، «نقشه‌هایت را بسوزان»، «خواب هاروی» و «بوهمی‌ها» – از بهترین داستان‌هایی که بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۷ در مجلات آمریکایی و کانادایی منتشر شده به انتخاب و ترجمه‌ی مژده‌ دقیقی در این کتاب گردآوری شده‌اند.

داستان کوتاه گونه‌ای ادبی است که مخاطب ویژه دارد. مجموعه‌ای از تجربه و فکر است که به‌عمق ذهن خواننده تلنگر می‌زند و ناخودآکاهش را می‌جنباند. داستان‌هایی که در این مجموعه کنار یکدیگر قرار گرفته‌اند، هم‌چون زندگی سرشار از شادی، غم، مرگ، بحران‌های روحی روانی، فجایع، عشق، دوستی و مرگ هستند.

در بخشی از مجموعه داستان «نقشه‌هایت را بسوزان» که توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«خانم پولتوی، بوهمی چاق وچله تر، دوران جنگ را توی دخمه ای گذرانده بود، و یک دانه سیب زمینی روزانه اش را با پنج تا دخترعمو و پسرعمو قسمت کرده بود. در نتیجه تلخ بود و شکمو، و از فضاهای بسته وحشت داشت.»  
کتاب نقشه هایت را بسوزان اثر رابین جوی لف نشر نیلوفر

۷- درنده باسکرویل

ادبیات پلیسی شاید پرطرفدارترین گونه‌ی ادبی جهان باشد. علاقه‌مندان این ژانر سالانه میلیون‌ها نسخه از رمان‌های پلیسی را مطالعه می‌کنند و همراه کارآگاهان مجبوب‌شان معمای سرقت، آدم‌ربایی، قتل و جنایت را کشف می‌کنند.

اما روشنفکران ایرانی سال‌ها به‌این ژانر بی‌اعتنا بودند و آن را سخیف می‌دانستند تا این‌که ناشران به تقاضای روزافزون عاشقان ادبیات پلیسی پاسخ دادند و داستان‌های پلیسی را با مترجمان شناخته شده روانه‌ی بازار کردند.

مژده دقیقی یکی از مترجمانی است که چهار جلد از مجموعه‌ی شرلوک هلمز، کارآگاه قصه‌های آرتور کانن دویل، نویسنده‌ی برجسته‌ی بریتانیایی را به فارسی برگردانده.

شرلوک هلمز، کارآگاه خصوصی، و دکتر واتسون پزشک ارتش که بعد از سال‌ها خدمت بازنشسته شده با هم زندگی می‌کنند. آن‌ها که دوستان قدیمی هستند کارهاشا را با مشورت یکدیگر انجام می‌دهند.

چارلز باسکرویل مرد پولدار و شناخته شده‌ی محله‌ی دارتمور است که درباره‌اش افسانه‌های ترسناکی گفته‌اند. او ناگهانی از دنیا می‌رود. اهالی محله معتقدند افسانه‌ها در مرگ این ثروتمند دخیل‌اند. اموال متوفی که شامل عمارت باسکرویل می‌شود به‌زودی به ورثه منتقل خواهد شد. اما جیمز مورتیمر، پزشک محله به خانه‌ی هولمز و واتسون می‌رود و از آن‌ها می‌خواهد پرونده‌ی مرگ متوفی را واکاوی کنند.

در بخشی از رمان «درنده باسکرویل» یکی از کتاب‌های مژده دقیقی که توسط نشر هرمس منتشر شده، می‌خوانیم:

«تپانچه شان را می خواستند. برخی اسبشان را و برخی تنگ شراب دیگری می طلبیدند. ولی سرانجام اندک شعوری به ذهن های مجنونشان بازگشت و همگی آن ها، که سیزده تن بودند، بر پشت اسب نشستند و تعقیب را آغاز کردند.»
کتاب درنده باسکرویل، داستانهای شرلوک هولمز اثر سر آرتور کانن دویل

۸- ظلمت در نیمروزکتاب «ظلمت در نیمروز» کتاب‌های مژده دقیقی

بعد از برگزاری دادگاه‌های نمایشی شوروی بین سال‌های ۱۹۳۶ تا ۱۳۹۸ تشت رسوایی حزب کمونیست شوروی روی زمین افتاد و هزاران نفر از مریدان‌اش ناامید و افسرده شدند. یکی از آن‌ها آرتور کستلر نویسنده‌ی برجسته بود که روزگاری به جورج اورول گفت: «تاریخ در سال ۱۹۳۶ از حرکت بازایستاد.» او دادگاه‌های نمایشی و رسوای شوروی را بهانه کرد تا جنایات کمونیست‌ها را در این رمان به‌تصویر بکشد.

کستلر که بعد از زندانی شدن در اسپانیا درباره‌ی وابستگی‌های سیاسی و ایدئولوژیک‌اش تامل کرده و به واقعیت سیاه کمونیسم پی برده بود همراه دفنی هاردی همسرش اویل پاییز سال ۱۹۳۹ آپارتمانی در پاریس کرایه کردند. او بعد از طلوع آفتاب و خوردن صبحانه تا موقع ناهار به زبان آلمانی می‌نوشت و دفنی به انگلیسی ترجمه می‌کرد. سرانچام در آوریل سال ۱۹۴۰ رمان تمام شد. دفنی هاردی ترجمه‌ی انگلیسی را به دفتر انتشارات جاناتان کیپ در لندن فرستاد. کستلر هم نسخه‌ی آلمانی را برای ناشری در کشور سوئیس ارسال کرد.

در گیرودار جنگ جهانی دوم دفنی هاردی که شهروند بریتانیا بود به راحتی از فرانسه خارج شد اما کستلر یهودی و مجار گرفتار شد. هاردی بعد از مهالفت ناشر لندنی با نام اولیه کتاب «ظلمت در نیمروز» عبارتی از کتاب ایوب را برگزید. بعد از انتشار این رمان که یکی از کتاب‌های مژده دقیقی است، کمونیست‌ها در همه‌پرسی تغییر قانون اساسی فرانسه شکست خوردند.

در بخشی از رمان «ظلمت در نیمروز» که توسط نشر ماهی منتشر شده، می‌خوانیم:

«پس از آن چه می‌شد؟ بر سر این توده‌ها، این مردم، چه می‌آمد؟چهل سال با تهدید و وعده و وعید، با هراس‌ها و پاداش‌های موهوم، آن‌ها را در بیابان به این سو و آن سو کشیده بودند. پس سرزمین موعود کجا بود؟آیا برای این انسان سرگردان واقعا چنین مقصدی وجود داشت؟»
کتاب ظلمت در نیمروز اثر آرتور کوستلر

۹- روایت بازگشت

با این‌که وزنه‌ی شاعران در ادبیات عرب سنگین‌تر است اما نویسندگان نامداری در میان اعراب درخشیده و جوایز بین‌المللی را برده‌اند. یکی از آن‌ها هشام مطر، رمان‌نویس و روزنامه‌نگار، اهل لیبی است. رمان اول او «در کشور مردان» در فهرست نهایی جایزه‌ی بوکر سال ۲۰۰۶ قرار گرفت. مقالات‌اش در روزنامه‌های نیویورک‌تایمز، گاردین، تایمز، الشرق‌الاوسط و ایندیپندنت منتشر می‌شوند. رمان دوم‌اش «آناتومی یک ناپدید شدن» سال ۲۰۱۱ منتشر شد. اما ناداستان او «روایت بازگشت»‌ که قصه‌ی بازگشت‌اش به لیبی و جست‌و‌جو برای یافتن نشانه‌ای از پدرش بود جایزه‌ی پولیتزر سال ۲۰۱۷ را برد.

جاب‌الله پدرش در خانواده‌ای سیاسی که مخالف حکومت معمر قزافی بود به‌دنیا آمد. راه پدرش، مبارزه علیه دیکتاتور لیبی، را ادامه داد. وقتی بعد از سال‌ها خدمت در دستگاه دیپلماسی کشورش مغضوب و به‌خارج از کشور تبعید شد، توسط ماموران دیکتاتور ربوده و به لیبی بازگردانده شد. از آن تاریخ هشام ۱۹ ساله برای به‌دست اوردن سرنخی از پدر تلاش کرد. تا این‌که قزافی کشته و حکومت‌اش سرنگوش شد.

هشام که رمان‌نویس و روزنامه‌نگار شده بود همراه اعضاء خانواده به کشورش برگشت و بعد از گفت‌و‌گو با دوستان، همکاران و همفکران پدرش، مخالفان سیاسی و مردم عادی ناداستانی خواندنی و دردناک از سرنوشت مخالفان سیاسی و کشورش نوشت.

در بخشی از کتاب «روایت بازگشت» یکی از کتاب‌های مژده دقیقی که توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«از خودم می پرسیدم چرا پدر این همه برای حرف زدن صبر کرده. چند روزی می شد که در ابوسلیم بود و حتما صدای عمو محمود و عمو حمد و پسر عمه هایم علی و صالح را شنیده بود که از این سلول به آن سلول با صدای بلند با هم حرف می زدند. و وقتی حرف زده بود و او را نشناخته بودند، چرا یک هفته ی تمام صبر کرده بود تا دوباره حرف بزند و بعد از آن که تلاش دومش هم شکست خورد، چرا باز هم هفت روز دیگر صبر کرد؟»
کتاب روایت بازگشت اثر هشام مطر نشر نیلوفر

۱۰- رویای نوشتنکتاب «رویای نوشتن» کتاب‌های مژده دقیقی

«رویای نوشتن» از جمله کتاب‌های مژده دقیقی است که در دوران حضور در مطبوعات ترجمه و منتشر کرده. پاریس ریویو فصلنامه‌ی معتبری که از سال ۱۹۵۳تا امروز در نیویورک منتشر می‌شود به دلیل گفت‌و‌گوهای مفصل و خواندنی‌اش با نویسندگان شناخته می‌شود. مژده دقیقی ۱۲ گفت‌گو و یک گزارش – ژوزه ساراماگو، وودی آلن، اورهان پاموک، طاهربن‌جلون، اسماعیل کاداره، وی. اس. نایپل، پل استر، ایزاک بشویس سینگر، کازوئو ایشی‌گورو، ویلیام ویور و گابریل گارسیا مارکز – این مجله که در مجله‌ی جهان کتاب منتشر شده بودند را گردآوری و در این کتاب منتشر کرد.

در بخشی از کتاب «رویای نوشتن» که توسط نشر جهان کتاب منتشر شده، می‌خوانیم:

«من فکر می کنم مزاحمت بخشی از زندگی انسان است و گاهی اوقات خوب است مزاحمتان بشوند چون از نوشتن دست می کشید و در همان ضمن که مشغول کار دیگری هستید، زاویه دیدتان تغیر می کند یا افق دیدتان وسیعتر می شود. در مورد خودم فقط می توانم این را بگویم که هرگز، آن طور که بعضی نویسنده ها می گویند، واقعاً در آرامش ننوشته ام. آن مزاحمتها هر چه بود، همچنان به گفتن چیزی که باید می گفتم ادامه دادم.»
کتاب رویای نوشتن اثر جرج پلیمپتن

۱۱- فرارکتاب «فرار» کتاب‌های مژده دقیقی

آلیس مونرو را نسخه‌ی زنانه‌ی چخوف می‌دانند. او که استاد داستان کوتاه معاصر است و علاوه بر نوبل ادبی سال ۲۰۱۳ انبوهی از جوایز در ویترین افتخارات‌اش دیده می‌شود در دومین سال دهه‌ی ۳۰ میلادی در کانادا به‌دنیا آمد. پدرش کشاورز بود و مادرش آموزگار. او که از کودکی به دلیل تنهایی به مطالعه رو آورد و کتاب‌ها را می‌بلعد نوشتن را از نوجوانی شروع کرد. پیش از نویسندده‌ای تمام‌وقت شدن متصدی کتابخانه، پیشخدمت و کارگر مزرعه‌ی تنباکو بوده. مونرو بعد از نوشتن اولین قصه‌اش دانشگاه را رها کرد و ازدواج کرد.

مونرو که تا امروز بیش از چهارده مجموعه داستان و پنج گزیده داستان منتشر کرده، اهل کتاب و مطالعه‌ی آمریکای شمالی را با داستان کوتاه آشتی داده.

او در کتاب «فرار» یکی از کتاب‌های مژده دقیقی که از هشت داستان تشکیل شده روایت‌گر زندگی زنان در مقاطع گوناگون عمرشان است. شخصیت‎‌های قصه‌هایش – دختری چهارده‌ساله، زوجی جوان، پیرزنی هفتادساله که رفیق‌اش را در خیابانی شلوغ می‌بیند و… – زندگی غیر عادی و پیچیده‌ای ندارند. هر کدام برشی خاص از زندگی‌شان را روایت می‌کنند.

در بخشی از کتاب «فرار» یکی از کتاب‌های مژده دقیقی که توسط نشر نیلوفر منتشر شده، می‌خوانیم:

«در خیلی از خانه‌های دیگر همه نشانه‌های سکونت در طول سال دیده می‌شد. – و سکنه این خانه‌ها غالبا حیاط‌شان را پر کرده بودند. از وسایل ژیمناستیک پلاستیکی و کباب‌پز و دوچرخه ورزشی و موتورسیکلت و میزهای پیک‌نیک.»  ‌
کتاب فرار اثر آلیس مونرو

منبع: دیجی‌کالا مگ

برچسب‌ها :
دیدگاه شما

loading...
بازدیدهای اخیر
بر اساس بازدیدهای اخیر شما
تاریخچه بازدیدها
مشاهده همه